هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو


دانلود مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو

 

مشخصات این فایل
عنوان: اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 117

این مقاله درمورد اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو می خوانید :

آموزش و پرورش از دیدگاه عملگرایی
در عملگرایی، مخصوصا ابزارگرایی بیش از سایر سیستم‌های فلسفی، انسان و آموزش و پرورش مورد بحث قرار گرفته‌اند به طوری که عملگرا (پراگماتیست)، آموزش و پرورش را جنبه یا بعد فعال فلسفه می‌داند و معتقد است که فلسفه از تربیت، زاییده می‌شود نه برعکس. به نظر دیوئی بهترین و مهمترین تعریف فلسفه این است که «فلسفه، عبارت از نظریه تربیتی به معنای وسیع کلمه است
فلسفه آموزش و پرورش پراگماتیستی را می‌توان در چند اصل زیر خلاصه کرد:
1- مبدا و محور آموزش و پرورش کودک است و تعامل میان محیط طبیعی و اجتماعی کودک است که به او تجربه می‌دهد و مربی باید همواره به این تعامل توجه خاص داشته باشد.
2- تربیت از نظر پراگماتیسم توجیه و هدایت‌ انگیزه‌ها و استعدادهای فطری است و در نتیجه این آموزش و پرورش کودک را شکل‌پذیر، فعال و نتیجه‌بخش، مبتکر و خلاق تربیت می‌کند.
3- پراگماتیست‌ها برای فرد، آزادی، اعتقاد و ایمان او ارزش زیادی قائل هستند به بیان دیگر، هر فرد در اجتماع می‌تواند و حق دارد مقام متناسب خود را اشغال کند.
4- پیروان فلسفه پراگماتیسم به فرآیند و روش، بیش از هدف و نتیجه عمل اهمیت می‌دهند.
5- پراگماتیست عقیده دارد که دانش‌آموز باید دائما در وضع فعال قرار گیرد و نباید از او انتظار داشت که عقاید و نتایج اندیشه مردم را بپذیرد. معتقد است که آموزش و پرورش باید کودک را تحریک و ترغیب کند تا خود و در نتیجه فعالیت ذهنی و تجربی خود را بشناسد. به این ترتیب پراگماتیسم عمل را بر تفکر ذهنی و انتزاعی مقدم می‌داند.
6- پراگماتیست معتقد است که کودک از راه فعالیت شخصی بیش از روش تقلید یاد می‌گیرد.
این مکتب درصدد آن است که کودک در اوضاع و احوالی قرار گیرد که خود در نتیجه کوشش به حقیقت برسد.
7- پراگماتیسم تقسیم برنامه درسی را به علوم و مواد مختلف مورد انتقاد قرار می‌دهد زیرا میان آنها فرق زیادی نمی‌بیند و معتقد است باید معرفت و شناخت را به کودک به صورت فعالیت واحد زنده، آنچنان که در طبیعت هست، درآورد و کودک از این شناخت خود در حل مسائل و مشکلات زندگی استفاده کند و به این شناخت از دیدگاه عملی بنگرد.
8- فلسفه عمل‌گرایی به اصل تکامل در برنامه درسی معتقد است و این اصل عبارت از زندگی دانش‌آموز و تجربه او به طور کلی و خصوصا فعالیت کنونی وی است.
9- پراگماتیست، مدرسه را جامعه کوچکی از اجتماع بزرگ می‌داند و معتقد است که دانش‌آموز از راه فعالیت‌های خود در این جامعه می‌تواند با حقوق و وظایف یا به طور کلی مسائل اخلاقی آشنا شود و آنها را به کار بندد. در این صورت دیگر معلم نقش واعظ و سخنران را نخواهد داشت.
بیکن از همان دوران دانشجویى اش راه و روش پیشینیان و معاصرانش را نادرست تشخیص داد و… آنها را اغلب مشاجرات و منازعات بیهوده و وراجى و لفاظى و جامد و ایستا و خلاصه بى نتیجه و نازا انگاشت. بویژه فلسفه و منطقِ ارسطو را که متداول عصر و حاکم بر اذهان معاصرانش بود بى حاصل و براى کشف نارسا و براى زندگى غیر مفید بلکه مضر یافت.)

دکتر راولى اولین شارح احوال او مى گوید:
(در همان دوران دانشجویى از فلسفه ارسطو و نه از خود او… متنفر بود و از بى‏ارزشى و بى حاصلى آن آگاه شد و آن را در امر منازعات و مجادلات قوى و مؤثر ولى در تولید کار براى آسایش انسانها عقیم و سترون شناخت… به هر حال بعدها تصمیم گرفت که یک فلسفه فعال و مترقى پدید آورد که در زندگى انسانها مفید و مؤثر افتد و بر آن شد که طرحى نو بیندازد و فلسفه جدیدى بسازد که مبتنى بر علوم طبیعى و هماهنگ با آن باشد و بشر را در شناخت طبیعت و کسب قدرت براى تصرف در آن یارى دهد.)14
سورلى در مورد اثرگذارى بیکن بر اخلاقش مى گوید:
(یکى از جهات عقیده به نتیجه عملى علم بود که در نظر وى از اهمیت ویژه اى برخوردار است و نخستین فرق میان (منطق نو) خویش و منطق قدیم را در همین دانست و مشخصه فلسفه جدید را همین دانست.)15
درباره اثرگذارى بیکن در ابزارانگارى علم در تفکر جدید غرب استاد مطهرى مى‏نویسد :
 (از قرن شانزدهم در اروپا بیکن گفت: علم ارزش ذاتى ندارد و ابزارى است براى کسب نیرو. علم نوعى قدرت به انسان مى دهد این علم مى خواهد مطابق با واقع باشد مى خواهد نباشد. من نمى خواهم درکم حقیقى باشد. علم براى انسان مثل دندان است براى شیر. مى خواهم در عمل از علم بهره ببرم. اگر نظریه اى غلط براى من در عمل سود برساند بر نظریه صددرصد درستى که در عمل سودى ندارد برترى دارد.
اینها نگفتند عمل معیار شناخت است گفتند اصلاً ما به شناخت کارى نداریم. فرض کنیم اگر یک روشنفکر در یک جامعه عقب مانده بیاید به اصول خود تکیه کند و ناسیونالیست را رد کند و یا از همین عقیده براى نجات قوم خود استفاده کند و اگر این عقیده در عمل موفقیت خود را نشان داده است (کارى پسندیده انجام داده است) این غیر از این است که عمل را معیار اندیشه بدانیم که هر چه در عمل نتیجه گرفتیم حقیقت است و اگر از چیزى در عمل نتیجه نگرفتیم حقیقت نیست.)16
این نگاه ابزارانگارى به علم (با چشم پوشى از جنبه دستیابى به حقیقت که آثار منفى دارد و ذکر آن گذشت) از جهتى دیگر مثبت بوده آثار نیکى به جاى گذاشته است.
(روش بیکن شامل سه بخش: (مشاهده طبیعت) (تجربه) و (عنوان کردن قوانین طبیعى) است که بر خلاف روش قیاسى گالیله کاملاً استقرائى و اصالت عملى است. بیکن که تحت تأثیر کشفیات عصر رنسانس با یک دید مثبت و ایمان به بشریت مى نگریست مدعى بود که هدف انسان در علم جدید تنها معرفت به طبیعت نیست بلکه تسلط بر طبیعت است تا بتواند شرایط محیط زیست و حیات انسانى را تکامل بخشد.)17
در واقع همین جنبه اهمیت به انسان دادن در تفکر بیکن و پیشگامان رنسانس بود که به این همه فرانماییها کشفها دریافتها و پیشرفتهاى علمى اروپا پس از رنسانس انجامید:
 (با تمام نقایصى که در مدینه فاضله بیکن متصور است (از جمله این که فقط به جنبه علمى و فرهنگى مدینه پرداخته و از امور سیاست و… غافل مانده و از روابط افراد حاکم و مردم… سخن نگفته) او آرمانى نو دارد و براى عالمان و پژوهندگان پیام تازه اى فرستاد و آنان را به وظایف جدید از قبیل همکارى جهانى دانشمندان و نهادهاى علمى و پرداختن به علوم عملى و پرهیز از علوم نظرى محض آگاه ساخته و از این طریق به دانش بشریت خدمت بزرگى کرده است. او خود مى گوید: بدین وسیله زنگى را به صدا درآوردم که هوشها را متوجه و متنبه سازد….
دیدرو در مقدمه دایرة المعارف فرانسه مى نویسد: اگر ما در این کار موفق شویم بیش‏تر مدیون بیکن صدراعظم خواهیم بود.)18
بیکن درباره کاربرد عملى علم تاکید فراوان داشت و مانند (اصحاب اصالت عمل) علمى را که جداى از عمل باشد بى ارزش و بى اعتبار مى دانست. در آتلانتیس نو یعنى مدینه فاضله خود همواره از علمى سخن مى گوید که حدود و قلمرو انسان را در طبیعت گسترش مى بخشد براى رفاه و آسایش انسان وسایلى چون: زیر دریاییها و هواپیماها فراهم مى آورد و شیوه هاى ساختن طلا را ارائه مى دهد و راه هاى طولانى عمر و حفظ و نگهدارى نیروهاى جوانى را مى نمایاند. از این جا بر مى آید که به رسالت و وظیفه عملى علم سخت باور دارد و همان گونه که رسى اشاره کرده است:
(در نظام فکرى بیکن مطلب اساسى این است که اعتبار فلسفه برابر است با توانایى آن بر تولید کار و کمک به آسایش انسان.)

راسل مى گوید:
(به طور معمول بیکن را اولین کسى مى دانند که گفته است: علم قدرت است.
در واقع بیکن این مطلب را با تأکید زیادى گفته است. مقصود این است که اهمیت علم را با تأکید جدیدى گفته است
و نیدل بند هم نوشته است:
(براى بیکن شناختن انسان و طبیعت هدف نیست بلکه نتیجه عملى آن هدف است.)
بارى به نظر وى هدف علم عمل است و علمى که کار مهمى انجام ندهد یک چیز بى رنگ و بى جان است و شایسته بشریت نیست و سعى ما براى کشف و معرفت صور تنها براى شناخت صور نیست بلکه براى داشتن صور و قوانینى است که بتوانیم برابر آنها چیزهایى بر وفق مراد خود از نو بسازیم.
روان شناسى را براى این فرا مى گیریم که با همنوعان خود به گونه شایسته زندگى کنیم و به همین ترتیب هر علمى را براى فایده عملى آن دنبال مى کنیم; زیرا دنبال کردن علم جداى از نیازهاى کنونى انسانها به فلسفه مدرسى مى انجامد که بى نتیجه و از بین بردن وقت و تباه کردن عمر است.
وى در مقاله هاى خود کوشیده است براى مطالعه هر علمى حتى تاریخ و شعر فایده عملى ویژه اى ارائه دهد تا بى فایده و بیهوده ننماید; چنانکه نوشته است:
(خواندن تاریخ انسان را خردمند مى کند. شعر لطف بیان مى بخشد. ریاضیات اندیشمند بار مى آورد. علوم طبیعى عمیق و موشکاف مى سازد. علم اخلاق وقار مى‏آورد. منطق فصاحت و قدرت مجادله مى دهد. از برکت مطالعه حکمت انسان قدرت مى یابد تا اختلاف بین امور را به درستى دریابد و حتى یک تار موى را هم بشکافد. و بالاخره اگر قوه استدلال و توضیح انسان ضعیف باشد باید به مطالعه صورت محاکمات پرداخت.)
درخور توجه است که نه تنها براى علم بى عمل اعتبارى قائل نشده بلکه گویى مانند گوته آن را به سخره گرفته تا آن جا که نوشته است:
(انسانها باید بدانند که در نمایشخانه زندگى بشر فقط خدا و فرشتگان نظاره‏گرند (
این نکته نیز شایان یاد است که او همان گونه که علم بدون عمل را بى‏ارزش مى انگارد عملى را هم که بر علم و نظر استوار نباشد بى ارزش مى انگارد و از این روى براى کشف صور قانونها هم ترازمندى نظرى را مى نگرد و هم ترازمندى عملى را.
ارزیابى کشف و روشن گرى در فلسفه به همان اندازه که پایه علم است پایه عمل نیز هست بالاخره به عقیده وى نظر و عمل بدون یکدیگر نه تنها بى‏فایده و بى اعتبارند بلکه زیانبار و خطرناک نیز هستند.19
اما نباید چنین پنداشت که بیکن هرگونه دانشى را که به گونه مستقیم هیچ فایده اى از آن به دست نمى آید رد کرده بلکه:
(بیکن با تمام اهمیتى که به عمل مى داده است برخلاف برخى از اصحاب اصالت عمل تنگ نظر نبوده و تنها به فواید آنى علم چشم نمى دوخته و یک سویه نمى‏نگریسته و عقیده داشته است که نفس حقیقت جذبه اى دارد و نور دانش درخشندگى ویژه اى که اذهان را به سوى خود مى کشاند و در معنى خود توجیه گر خود مى باشد. پس در کنار علمى که کارآیى عملى دارد دانش رخشنده اى نیز موجود است که حقایق و ماهیات و صور اشیاء را مکشوف مى دارد; حقایقى که در بدو امر فایده مشخصى ندارند; اما ممکن است بعدها فوایدى به بار آورند که در آغاز به مخیله کسى خطور نمى کرده است.

اما با این که علم را فایده جو ندانسته علمى را که خالى از هر نوع فایده عملى اعم از فایده آنى و فایده آتى باشد بى ارزش شناخته و نوشته است: (آنچه من مورد بحث قرار مى دهم اگر چه بالفعل بى فایده است ولى بالمآل فایده کثیرى دارد.) ولذا از قدما بویژه مدرسیان خرده مى گیرد که حکمتشان اغلب بى حاصل و خالى از فایده عملى اعم از فایده آنى و آتى بوده.)20
 (اصولاً اندیشه بیکن متوجه عمل است و نتایج عملى را مطمئن ترین و عالى ترین نشانه اعتبار فلسفه ها مى شناسد و براى اعمال ارزش والایى قائل مى شود; زیرا وسایل آسایش انسان را در زندگى فراهم مى آورند فلسفه اى را که متعرى از نتایج عملى باشد بى ارزش و بى اعتبار مى انگارد و در این مقام به مقایسه فلسفه با دین مى‏پردازد و چنین مى انگارد در دین به ما اخطار شده: ایمان خود را به وسیله اعمال نشان دهیم بنابراین فلسفه نیز باید به وسیله نتایجش مورد قضاوت قرار گیرد و در صورتى که عارى از نتایج عملى باشد باید بیهوده و باطل اعلام گردد. خلاصه همچنانکه رس توجه داده مبناى اساسى اندیشه بیکن این است که: (اعتبار هر فلسفه‏اى برابر است با تولید کار و کمک به رفاه و آسایش انسانها). در عین حال او قائل به اصالت عملى به معناى متداول آن یعنى کسى که فایده عملى را ملاک حقیقت و درستى تصورات و تصدیقات بداند نبوده بلکه حقایق را صور و یا نقوش الهى مى‏دانسته که با خطوط کامل و بسیار زیبا بر روى طبیعت نقش بسته اند و حقیقت را مطابقت با واقع مى دانست… اما حقیقت و منفعت را همواره همراه با هم و امر واحدى مى داند.)21
و این جهت زمینه بسیار مؤثر در تفکر پراگماتیسم است. اصولاً این اندیشه سودانگارى علم مشخصه غالب تفکر عصر جدید اروپایى پس از رنسانس است در حالى که در‏گذشته ارسطو مى گفت:اشرف علوم علم الهى است چون کم سودترین است; اما امروز مى گویند: علم باید به بشر قدرت بدهد تا بر طبیعت مسلط شود.22 و 23 . . .
(در واقع تاریخ اندیشه غرب سه دوره سنت گرا تجددگرا و پسا تجددگرا را پشت سرگذاشته و در حال گذر است. مشخصه هر یک این گونه است که سنت گرایى اوایل رنسانس حاکم بر کل جهان بود و این دیدگاه معتقد بود که: فقط بخشى از جهان آن هم پست ترین آن (طبیعت) را مى توان با عقل آدمى شناخت بخشهاى عظیم دیگر جهان با عقل آدمى قابل شناخت نیست. اندیشه تجددگرا پس از رنسانس تا قرن نوزدهم حاکم شد که اعتقاد داشت: عقل بشر قادر به درک تمام مسائل و مکفى براى حل همه آنهاست. در دوره پسا تجددگرا کم کم این اندیشه رواج پیدا کرد که عقل قادر به درک و شناخت هیچ چیز نیست و ما هیچ راهى براى شناخت جهان نداریم و باید به همین اشباح و پدیدارها که از جهان دریافت مى کنیم قانع باشیم. آنچه موجب این اندیشه و عدم اعتماد به باورها و ادراکات آدمى از واقعیت شد اندیشه ورانى بودند که خاصیت آیینه اى بودنِ عقل را انکار کردند. اوّلین آنها هیوم بود. هیوم مى گفت: عقل آدمى نمى تواند احساسات و غرایزش را کنترل کند و اگر هم مى توانست مطلوب نبود. پس از او کانت مى گوید: عقل بشر به جاى این که آیینه باشد عینک است. ذهن عینک روح انسان است و هر وقت انسان مى خواهد به جهان توجه کند با عینک ذهن توجه مى کند. نکته این جاست که براى این که بفهمیم جهان هستى آیا واقعاً آن گونه است که مثلاً عینک قرمز نشان مى دهد یا آن گونه نیست و یا فقط بخشى از جهان آن گونه که عینک من نشان مى دهد مى باشد راهى نیست چون ما نمى توانیم عینک چشم مان را از چشم برداریم و بدون ذهن اندیشه کنیم.)24
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو

مقدمه:    5
گونه شناسی اگزیستانسیالیسم:    9
ویژگی‌های این مکتب فکری( اگزیستانسیالیسم):    9
عقاید اگزیستانسیالیستها:    10
قالبهای ادبی:    11
موضوع و مضمون ادبیات اگزیستانسیالیستی:    12
مفهوم‌شناسی:    12
تفرد انسانی در اگزیستانسیالیسم    15
لوازم و تعلقات انسان :    16
اندیشه مهدویت و معناداری جهان:    22
ارزش‌های اخلاقی و اگزیستانسیالیسم :    23
ارزش‌های اخلاقی در اندیشه مهدویت :    25
آزادی و اگزیستانسیالیسم :    26
آزادی و گزینش در اندیشه مهدویت :    28
اندیشه مهدویت و رفع اقسام دلهره :    34
امید و اگزیستانسیالیسم :    37
امید در اندیشه مهدویت :    38
فیمینسم اگزیستانسیالیست :    42
اگزیستانسیالیسم و آراء تربیتی :    50
آموزش و پرورش اگزیستانسیالیستی:    54
اوایل قرن بیستم :    60
آزادی :    62
دلهره :    64
باور نادرست:    64
اصالت :    65
مقایسه با ملاصدرا :    66
فلسفه اگزیستانسیالیسم سارتر:    67
پراگماتیسم    68
تاریخچه :    69
فلسفه پراگماتیسم :    70
اصول و ویژگیهای فلسفه پراگماتیسم :    72
تقدم عمل بر نظر :    72
تقدم تجربیات جزئی و متکثر بر کلیات :    73
هدف از فلسفه ورزی حل مشکلات زندگی :    73
اصول جهان نگری پراگماتیستی :    74
پراگماتیسم اخلاقی :    76
پراگماتیسم مکتب اصالت عمل :    82
● پیوند معنا و عمل توسط «پرس» :    83
● اصول تحقیق از نگاه «پیرس» :    84
● جیمز و اراده معطوف به اعتقاد ورزیدن :    84
● «دیویی» و کارآمد دیدن علم و فناوری :    85
● توجه ویژه «دیویی» به نهادهای علمی :    86
فلسفه تربیتی پراگماتیسم (عمل‌گرایی):    87
عمل‌گرایی (پراگماتیسم):    89
افکار و عقاید عملگرایان را می‌توان چنین خلاصه کرد:    90
معلم پیرو عملگرایی معمولا از خصایص زیر برخوردار است:    92
پیشگامان فلسفه تربیتی عملگرایی :    93
پیرس :    94
ویلیام جیمز:    95
جان دیوئی :    97
آموزش و پرورش از دیدگاه عملگرایی    101
فلسفه آموزش و پرورش پراگماتیستی را می‌توان در چند اصل زیر خلاصه کرد:    101
دکارت :    111
نقد و نتیجه :    112
منابع:    116

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم و ارتباط بین آن دو
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد