لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دروغ
بزرگترین گناهان
امیر المؤمنینعلیه السلام مىفرماید: «ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب;
بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»
زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن. دروغ به وسیله زبان، وجود پیدامىکند و زبان یکى از علل وجودى دروغ است. اگر کسى دروغى بگوید، این کار بازبانش انجام مىگیرد. اگر زبانى بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دروغخواهد گفت.
هر گناهى با عضوى از اعضاى انسان در خارج رخ مىدهد و گناه را مىتوان به آنعضو نسبت داد; چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است. دستخیانتکار داشتن، یعنى دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنى خائن بهناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن.
سر آن که زبان پر دروغ، بزرگترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد; اکنونباید معناى دروغ روشن شود.
دروغ چیست؟
دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسى است که بر خلاف حقیقت،خبرى مىدهد.
شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوستخود بروید، او براى شما غذا بیاورد، شمابگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون بر خلاف حقیقت است; شما نیزدروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقتخبر دادهاید.
کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گویندهاش دروغ گومىباشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویى مىباشد و نیزبد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خواندن، دروغخواهد بود.
دروغ و دروغ گویى
دروغ از صفات سخن است و دروغ گویى از صفات سخن گو و این دو همیشه باهم یار نیستند. مىشود سخنى دروغ باشد، ولى گویندهاش دروغ گو نباشد، چنان کهممکن است کسى دروغ بگوید، ولى سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابقحقیقتباشد.
شما اگر به وقوع حادثهاى اطمینان پیدا کردید، در صورتى که آن حادثه رخ ندادهباشد، هنگامى که از وقوع آن خبر مىدهید، شما دروغ گو نیستید، ولى خبر شمادروغ است. دروغ گو اگر سخن راستى بگوید که به نظرش بر خلاف حقیقتباشد،خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولى خودش دروغ گفته، زیرا به نظرخودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.
در زبان عربى
در زبان عربى، دروغ را کذب گویند و خبر دروغ را خبر کاذب مىخوانند،چنان که خود دروغگو را نیز کاذب مىخوانند.
پس در این زبان، کاذب بودن، هم صفتسخن مىباشد، و هم صفتسخن گو واین اشتراک، ممکن است گاهى موجب اشتباه بشود و به گمان برسد که هر جا کهخبر کاذب پیدا شود، خبر دهنده هم باید کاذب باشد، یعنى صفت گفته را به گویندهسرایتبدهند.
مراتب دروغ
جامعهای را در نظر بگیرید که دروغگویی در آن قاعده و نه استثناء باشد. زندگی در چنین جامعهای بسیار پرهزینه است. اعتماد متقابل وجود نخواهد داشت، روابط افراد کاملاً غیر اخلاقی خواهد شد، فساد و تباهی در همه سطوح رخنه خواهد کرد و نیز چنین جامعهای کمترین نزدیکی را با یک جامعه دینی و اخلاقمدار خواهد داشت. اولین گام برای رواج دروغگویی، شکسته شدن قبح دروغ است. در جامعهای که دروغگویی نوعی زرنگی تلقی شود و مردم با شنیدن سخن دروغ لبخندی حاکی از سرور و شعف بر لبان خود ظاهر سازند، طبعاً دروغگویی رواج مییابد.
عدهای فکر میکنند صداقت و راستگویی صرفاً یک مسأله اخلاقی است، و از این رو ناخودآگاه میخواهند آن را در بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی به حاشیه برانند، اما باید گفت که صداقت و دروغگویی موضوعی کلیدی در فهم و نقد کلیه حوزههای اجتماعی است. نقش آن در اقتصاد کمتر از سرمایه و نیروی انسانی و... دیگر عوامل نیست. اما طبیعی است که در گذشته بر اهمیت آنها از منظر اخلاقی تأکید میشده است. اگر امروز جامعه ما با فساد خانمانبراندازی مواجه است که فریاد همه را درآورده، یکی از دلایل و علل اصلی بروز آن دروغ و از دروغ بدتر، تطهیر دروغ در ذیل عنوان مصلحت و تقیه است. از این رو بدون مبارزه علیه دروغ و حساسیت داشتن نسبت به آن نمیتوان کوچکترین گام موثری را علیه کاهش فساد برداشت. و به طریق اولی بیان هر نوع دروغی ولو با هدف به ظاهر خیر، جز به گسترش فساد کمکی نمیکند.
در تمامی ادیان از جمله اسلام بر قبح دروغ تأکید شده است و قرار گرفتن دروغ در ذیل عنوان گناهان کبیره معرف این اهمیت است. برای اینکه بدانیم جامعه کنونی ما با ارزشهای موردنظر اسلامی تا چه حد فاصله دارد، کافیست که به میزان رواج این گناه کبیره در سطح وسیعی از جامعه توجه کنیم.
قبل از بیان توضیحات و تحلیل خودم، ابتدا بهتر است که چند گزاره محدود از پیامبر (ص) و ائمه (ع) درباره دروغ را با هم مرور کنیم. گرچه در این زمینه احادیث فراوان است.
پیامبر (ص):
ـ دروغگو، دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود دارد.ـ از دروغگویی بپرهیزید، زیرا دروغگویی باعث روسیاهی است.ـ از دروغگویی بپرهیزید، در موردی که گمان میکنید نجات شما در دروغ گفتن است، بدانید که اشتباه کردهاید و هلاک شما در دروغ است.ـ از پیامبر پرسیدند: ممکن است مومن ترسو باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است کذاب باشد؟ فرمود: نه.امام علی (ع):ـ هیچ عمل قبیحی به قبح دروغگویی نیست.امام باقر (ع):ـ کمنصیبترین فرد از سجایای مردانگی و فضایل انسانی، دروغگویان هستند.
این تأکیدات را که قطرهای از دریا هستند، با وضعیت کنونی جامعه خود مقایسه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم.
دروغ مراتبی دارد. فرض کنید که پولی گم شده است و آن را فرد «الف» سرقت کرده است. اما هیچکس جز آن فرد و خدا اطلاعی از این ماجرا ندارد. انکار سرقت از جانب این فرد «دروغگویی» و عملی رذیلانه است. و بیتردید این «دروغگویی» بدتر از آن عمل سرقت است. اما در هر حال هیچکس نمیتواند با اطمینان وی را سارق و در نتیجه دروغگو بداند، تنها خداست که از حقیقت امر
دانلود مقاله کامل درباره دروغ 25 ص