دانلود اصطلاح نامه روانشناسی
157 صفحه در قالب word
مقدمه
هدف اصلی و اولیه تدوین واژگان حاضر ارائه توضیحاتی مجمل پیرامون مفاهیم و کلیه واژگان روانشناسی مطروحه در کتاب روانشناسی پایه سوم انسانی است و هدف فرعی این مجموعه آماده کردن یکی از ابزارهای لازم برای بهره گیری مستقیم دانش آموز می باشد .
رشته علوم انسانی از کتابها و مجلاتی که در علوم روانشناسی تالیف شده است .
امید است که مجموعه اصطلاحاتی که در این واژگان عرضه شده است بتواند کار مطالعه متون را برای دانش آموز رشته علوم انسانی تسهیل کند به نحوی که آنان بتوانندسریع تر به اطلاعات نوین علمی دست یابند .
در این مجموعه سعی شده است برای توضیح هر کلید واژه با رجوع به منابع معتبر و متعدد موجود در رشته روانشناسی ، مطالبی که مفید و مناسب می باشد استخراج و بیان گردند و دانش آموزان عزیز می توانند در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر به منابع مذکور تحت هر کلید واژه مراجعه نمایند .
این واژگان با همه وقتی که در تدوین آن به کار رفته است مسلماً خالی از نقص نیست امید است اهل نظر بر مولفان منت نهاده ، نا رساییهای کار و پیشنهادات اصلاحی خود را با آنان در میان گذارند .
« الف »
احسا س sensation
- از دیدگاه نظری ، ساده ترین تجربه حسی (آگاهی آنی ) که در اثر تحریک یکی از در یافت کنندگان به وجود می آید .
- فرآیند یک دریافت کننده که به مرحله کسب معنی ، نرسیده است .
- واکنش دستگاه های حسی یا حواس نسبت به محرکی که از راه اعصاب حسی به مغز انتقال می یابد . (ساعتچی ، 1377)
احساسات feelings sentiments/
هر چند ارائه یک معنی دقیق برای این اصطلاح مشکل است ، اما می توان گفت معنی آن در کلی ترین حالت تجربه کردن حس کردن ، یا داشتن نوعی فرآیند هشیار می باشد. معانی خاص تر آن عبارتند از 1) اثر حسی ، یا احساساتی نظیر گرما یا درد 2)حالتهای عاطفی مثل احساس خوب بودن ، احساس افسردگی و . . . 3) یکی از ابعاد هیجان . . . 4) اعتقاد مثل احساس مبهم درباره چیزی که با هیچ دلیل و شاهد واقعی حمایت نمی شود .
هر چند مطابق علم صرف و نحو اصطلاح (sentiment) از کلمه حس کردن گرفته شده اما به معنی وسیعتری به کار می رود حس کردن یک حالت پیچیده است که بر پایه احساس یک فرد نسبت به بعضی موقعیتها، اشخاص، عقاید و افکار و نظایر آن ، وجود می آید . یک احساس ،کلی تر و پیچیده تر از یک نگرش یا قضاوت است ، یعنی یک احساس خاص بیش از یک حالت عاطفی است و در آن معنی ضمن عمل نیز وجود دارد برای مثال فردی که دارای احساسات قوی وطن دوستی است ، احتمال دارد با شدت از وطن خود در مقابل دشمن مهاجم ، دفاع کند.
(ساعتچی ، 1377)
احساس حقارت Inferiority feeling
نگرش منفی و انتقاد آمیز نسبت به خود. در واقع این اصطلاح برای کاربرد روزمره مردم عامی در اشاره به هر نوع احساس بی کفایی و حقارت است . و آدلر به وجود چنین احساسهایی در کودک اشاره دارد . (شولتز ، 1987)
احساس گناه (بی ارزشی ) sin feelings
احساس بی ارزشی اغلب با احساس گناه عمیق همراه است فرد احساس شکستهای گذشته و حال خود را بزرگ می نماید و به نظر می رسد که محیط اطراف را برای شاهد ادعای خود غور و بررسی می کند و هر گونه نقص و نارسائی را به خود نسبت می دهد. (آزاد ، 1375)
اختلال اسکیزو فر نیا یی schizophrenia disorder
گروهی از اختلالها با ویژگی های فقدان تماس با واقعیت ، پریشا نیهای بارز اندیشه و ادراک و رفتار عجیب و غریب. (هیلگارد و اتکینسون ، 1983)
اختلال اضطرابی Anxiety disorder یک اختلال اضطرابی که مشخصه عمده آن تنش وبیمناکی حتمی است . ممکن است با نشانه های بدنی مانند تپش قلب، احساس خستگی ، اختلال خواب ، سر گیجه نیز همراه باشد . (هیلگارد و اتکینسون ، 1983)
اختلال اضطراب فراگیر Generalized anxiety diso rder
اشخاصی که این اختلال راتجربه کرده اند معمولاً به رو شنی نمی دانند که چرا می ترسند . نشانة اصلی این اختلال اضطراب است و به این دلیل فراگیر نامیده می شود که با محرک یا رویداد بخصوص فرا خوانده نمی شود . بلکه در موقعیتهایی گوناگون رخ می دهد. به نظر می رسد که این گونه اضطراب کمتر وابستة رویدادهای برونی است و بیشتر در احساسات و تعارضهای درونی شخص ریشه دارد.
(هیلگارد و اتکینسون ، 1983)
اختلال خلقی Disorder Temperamental
اختلالهای خلقی به سه گروه اختلالهای افسرده وار ( یک قطبی ) ، اختلالهای دو قطبی و دو اختلال مبتنی بر علت شناسی («اختلال خلقی ناشی از یک شرط طبی عمومی » و «اختلال خلقی ناشی از مصرف مواد ») تقسیم شده اند که هر یک از آنها نیز دارای مجموعه هایی هستند.
اختلال خلقی تک قطبی Polar temperame ntal disorder
اختلال خلقی ویژگی اصلی اختلالهای عاطفی است ، افرادی که اختلال خلقی تک قطبی دارند ، آشفتگی هیجانی آنها به یک حالت است و دائماً در حالت افسردگی به سر می برند . ( آزاد ، 1375 )
اختلال خلقی دو قطبی Bipolar Temperament Disorder
اختلال دو قطبی ، بر اساس نامی که برای آن انتخاب شده، هم شامل حمله های افسردگی است و هم حمله های ما نیایی (شیدائی). به طور معمول ، اختلال دو قطبی در آغاز به صورت حملة مانیایی آشکار می شود حمله های بعدی ،ممکن است که به شکل الگوهای گوناگونی رخ بنماید . امکان دارد که پس از حمله های مانیایی یک دورة طبیعی باشد ، به دنبال آن یک حمله افسردگی، سپس یک دورة طبیعی ،وبه همین ترتیب . (آزاد ، 1375 )
اختلال روانی فیزیولوژیکی Psychophysiological Disorder
آسیب شناسی جسمی و صدمه واقعی به بافت که ناشی از برانگیختگی مستمر هیجانی بدن در دورههای فشار روانی تحمل شده است. (سارا سون ، 1378)
اختلال شخصیت Personality Disorder/
Personality Disturbance
الگوی پایدار عادت گونه وانعطاف ناپذیر رفتار یا منش که قدرت سازگاری شخص را به شدت محدود میسازد. در اغلب موارد جامعه این گونه رفتار ها را نا سازگار به حساب می آورد در حالی که از نظر خود شخص چنین نیست .
( هیلگارد واتکینسون ،1983)
اختلال هراس Phobic disorder
هراسها ، ترسهای غیر منطقی از اشیا و موقعیتهای خاص هستند . وبر خلاف نگرانیهای مبهمی که در اختلالهای اضطراب فراگیر دیده می شود در اختلالهای هراس ، ترسها کاملا اختصاصی هستند . وقتی کسی ترس شدیدی در برابر محرک یا موقعیتی نشان می دهد که دیگران آن را خطرناک نمی دانند ، می گوییم این شخص دچار هراس (فوبی) است . ( هیلگارد واتکینسون ،1983)
اخلاق Morality
در زبان معمولی می توان معانی متعددی را برای اصطلاح اخلاق مشخص نمود، مثلاً از لحاظ تاریخی اخلاق به روابط انسانی مربوط بوده و کاربرد آن در آسایش و خیر و صلاح عامه جستجو می شده است .
از دیدگاه تعلیم و تربیت و روانشناسی، رشد اخلاقی جریانی است که شامل تغییر شکل ساختار شناختی بوده و با رشد شناختی فرد همراه با دگر گونیها و غنای محیط فرهنگی او بستگی دارد. در اخلاق می توان سه قسمت مهم را شناسایی کرد.
الف)شناخت ب) احساس ج)رفتار
شناخت شامل ارزشها و قضاوتها ست . احساس ارتباط مستقیم با تقصیر و گناه دارد در حالی که قسمت سوم یعنی رفتارهای اجتماعی ( نظر مشارکت کردن و. . .) مقاومت در برای اعمال و سوسه انگیز (نظیر خود داری از دروغ و. . . ) را تشکیل می دهد. (کیانی ، 1370)
ادراک Perceotion
فرایندی که توسط آن اطلاعات حسی سازمان داده می شود و یکپارچه می گردند و معنای داده های ورودی تفسیر می شو ند و نهایتاً پاسخ حرکتی صورت بندی می گردد ادراک می باشد ، اساساً ادراک فرایندی سازمان یافته است و تجارب گذشته در این فرایند نقش هدایت کننده ا ی دارد. فرایند ادراک با کشف ، تغیر ، باز شناسی و تشخیص اطلاعات ورودی برای تفسیر سر و کار دارد . سپس اطلاعات موجود معنی می شوند. ادراک ، جزء مهمی از رفتار حرکتی است زیرا یاد گیری حرکتی پیچیده و عملکرد آن نیاز به کار کرد ادراک دارد. اجزاء ادراک را در زیر مشاهده می کنید:
1 – Detection: ردیابی، کشف، بازیابی، بازرسی، اکتشاف
2-Discrimination: تمیز ، افتراق
3-Recognition: بازشناسی
4- Identification: شناسایی، همانند سازی
ادراک فرایند سازمان دادن و معنا دادن به درون دادهای حسی است . از این رو به عنوان راهنمای رفتار از کارکرد مفیدی بر خوردار است. در حقیقت ، رفتار به نحو گسترده ا ی به برداشت از جهان اطراف وابسته است ، ادراک کمک می کند تا پاسخهایی که می دهیم تعین شود . رفتار حرکتی موثر و کار آمد کاملاً وابسته به ادراک است. (سیج ، 1378)
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
دانلود اصطلاح نامه روانشناسی