این مجموعه شامل کنکور کارشناسی ارشد رشته مجموعه علوم سیاسی و روابط بین الملل کد 1130 از سال های 86 تا 94 می باشد.
آزمون های کارشناسی ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل سالهای 86 تا 94 + پاسخنامه کلیدی
این مجموعه شامل کنکور کارشناسی ارشد رشته مجموعه علوم سیاسی و روابط بین الملل کد 1130 از سال های 86 تا 94 می باشد.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت با عنوان میزان تأثیر محیط کلان بازاریابی بین الملل بر انتخاب بازار هدف صادرکنندگان سنگ های تزئینی به صورت کامل و با فرمت ورد و پی دی اف
چکیده:
استفاده از سنگ های تزئینی در بناها، زیباسازی معابر و... به گذشته های دور برمی گردد و بشر از زمانی که امکانات به وی اجازه داد با برش و صیقل کاری از سنگ های تزئینی در زیباسازی بناها و... استفاده نمود. صادرات سنگ های تزینی نیز از تجارت های مهم است و اکثر کشورها برای بهره گیری از مزایای این صنعت در رقابتی تنگاتنگ بوده اند. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم صادراتی، سالیانه مقدار زیادی از این محصول را به کشورهای مختلف جهان صادر می نماید. سه استان اصفهان، فارس و خراسان جنوبی، بیش از 45 درصد ظرفیت تولید و صادرات سنگ های تزئینی را به خود اختصاص داده اند و از استان های مهم و فعال در استخراج و صادرات این محصول در کشور می باشند.
محیط کلان بازاریابی از جمله عوامل غیر قابل کنترل در حیطه بازاریابی و صادرات می باشد. توجه دائمی به محیط و تغییرات آن برای استفاده از فرصت ها و شناخت تهدیدات موجود الزامی است. هرچند تجزیه و تحلیل محیط کلان بازاریابی ضروری است ولی بایستی اشاره شود که به دلیل پیچیدگی، سرعت تغییرات و تأثیر نیروهای مختلف بر یکدیگر کار راحت و آسانی نیست. هر کشوری دارای ویژگی هایی است که بایستی مطالعه شود، آمادگی یک کشور برای پذیرش کالا و خدمات مختلف و جاذبه بازار آن کشور به عوامل مختلفی بستگی دارد. از جمله این عوامل محیط کلان بازاریابی می باشد که عبارتست از: محیط اقتصادی، سیاسی- قانونی و فرهنگی- اجتماعی. با توجه به کاهش سهم ایران از صادرات سنگ های تزئینی در سال های اخیر هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیر محیط کلان بازاریابی بین الملل بر انتخابات بازار هدف صادرکنندگان سنگ های تزئینی (مورد مطالعه استان های خراسان جنوبی، فارس و اصفهان) است. برای این منظور سه عامل مهم محیط اقتصادی، سیاسی- قانونی و فرهنگی- اجتماعی محیط کلان بازاریابی بین الملل انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس، t استیودنت و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که متغیرهای کلان محیط بازاریابی بین الملل تأثیر معناداری بر انتخاب بازار هدف دارند و همچنین تأثیر محیط های مورد مطالعه بر انتخاب بازار هدف متفاوت است و در این میان محیط اقتصادی بیشترین تأثیر و محیط سیاسی- قانونی کمترین تأثیر را دارد.
بررسی اعتبار حقوقی قطعنامه ها و وتوهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و ارتباط آن با وضع موجود
( تاریخچه و طرح بحث) .......................... 1
مقدمه ....................................... 5
بخش اول : مبانی و کلیات
فصل اول : جایگاه و مکانیسم فعالیت شورای امنیت سازمان ملل متحد ........ 10
گفتار اول : علل وضرورت وجودی شورای امنیت .... 11
گفتار دوم : آیین کار شورا و نحوه ی رأی گیری .... 15
گفتار سوم : تشکیلات وابسته به شورای امنیت .... 18
گفتار چهارم : شناسایی حق وتو ................ 21
مبحث اول : دیدگاه موافقین و مخالفین ... 24
مبحث دوم : طرح موسوم به آچه سن و تعدیل حق وتو 26
فصل دوم : صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل متحد .......................... 31
گفتار اول : انواع صلاحیت شورای امنیت ......... 31
مبحث اول : صلاحیتهای خاص ............ 34
مبحث دوم : صلاحیتهای مشترک ........... 36
گفتار دوم : نظریه های راجع به صلاحیت شورای امنیت 37
مبحث اول : نظریه ی مبتنی بر صلاحیت موسع شورای امنیت 37
مبحث دوم : نظریه ی مبتنی بر صلاحیت مضیق شورای امنیت 41
گفتار سوم : تلاش جهت تقویت دیدگاه مربوط به صلاحیت موسع شورای امنیت 45
مبحث اول : انطباق نظـریه مربوط به صلاحیت موسـع شورای امنیت با
ماهیت حقوقی آن ..................... 47
مبحث دوم : نقد ماهیت صرفا حقوقی شورای امنیت 48
گفتار چهارم : حدود صلاحیت شورای امنیت در شناسایی موارد تهدید و نقض
صلح و عمل تجاوز ( ماده 39 منشور) ............. 49
بخش دوم : ارزیابی عملکرد و تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد فصل اول : اقدامات مسالمت آمیز و قهری شورای امنیت سازمان ملل متحد ... 58
گفتار اول : نقش شورای امنیت در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی ............................................. 60
گفتار دوم : اقدامات اجرایی و اجبار کننده ی شورای امنیت 62
مبحث اول : اقدامات اجبار کننده ی غیرقهری 66
مبحث دوم : اقدامات اجبار کننده ی قهری 67
گفتار سوم : مداخله به منظور جلوگیری از تولید و توسعه ی سلاح های کشتـار
جمعی (مصادیق عینی) ........................... 70
مبحث اول : در عراق ................. 72
مبحث دوم : در کره شمالی .............. 75
گفتار چهارم : مداخله ی بشر دوستانه به منظور جلوگیری از نقض حقوق بشر
( نمونه های عینی) ............................ 79
مبحث اول : در کردستان عراق ......... 81
مبحث دوم : در سومالی ................ 86
مبحث سوم : در بوسنی و هرزه گوین ..... 88
مبحث چهارم: در رواندا .............. 90
مبحث پنجم : در هائیتی ............... 91
فصل دوم : مشروعیت و اعتبار حقوقی تصمیمات و اقدامات الزام آور شورای امنیت سازمان ملل متحد 100
گفتار اول : اعتبار تصمیمات و محدوده ی صلاحیت شورای امنیت مطابق منشور............................................. 101
مبحث اول : محدودیتهای کلی و عام .... 104
مبحث دوم : محدودیتهای موردی و خاص ... 107
گفتار دوم: مشروعیت اقدامات شورای امنیت و اصل حاکمیت دولت ها ............................................. 108
مبحث اول : ارزش حقـوقی اقدامات شـورای امنیـت در تقابل با اصـل
حاکمیت دولتها ....................... 109
مبحث دوم : ارزش حقـوقی اقدامات شـورای امنیـت در تقابل با اصـل
تساوی حاکمیت دولتها ................ 113
گفتار سوم : الزام آور بودن قطعنـامه ها برای اعضای سـازمان ملل ( تحلیل
مادهی 25 منشور) ............................ 119
مبحث اول : بررسـی دیدگاههای مختلف در خصوص قلمـرو اعمال ماده ی 25
منشور.................................... 120
الف :برداشت موسع و مضیق از ماده ی 25 منشور 121
ب: برداشت بینابین یا مختلط ( دلایل اثباتی) 122
مبحث دوم : عملکرد دولتها و ضرورت توسل به ماده ی 25 منشور ............................................. 125
فصل سوم : مکانیسمهای نظارت بر تصمیمات و اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد 132
گفتار اول : صلاحیت نظارتی مجمع عمومی سازمان ملل متحد 133
گفتار دوم : صلاحیت قضایی دیوان بین المللی دادگستری و امکان کنترل
اعتبار قطعنامه های شورای امنیت ..... 135
مبحث اول : فرض رسیدگی همزمان شورای امنیت و دیوان بین المللی
به یک مساله ی واحد ............ 138
مبحث دوم : مصلحت گرایی دیوان بین المـللی دادگســتری و معضـل
اعتبار قطعنامه های شورای امنیت 141
نتیجه گیری ................................... 147
منابع و مآخذ ................................ 156
محقق:
روح ا… حسن بیگی
استاد:
خانم دکتر بالا زاده
1- مقدمه:
قدرت، نفوذ و اقتدار واژههائی هستند که در دنیای سیاست زیاد شنیده میشود لکناستفاده از آن منحصر به این قلمرو نیست. در تمام سطوح زندگی اجتماعی ما با عاملقدرت سر و کار داریم: قدرت متکی به قانون، قدرت متکی به زور. قدرت پاسبان سرگذربرای آنکه خطای رانندگی شما را جریمه کند یا ان را با دیده اغماض بنگرد. قدرت بقال محلکه از فروش شیر به شما خودداری کند. قدرت یک بوروکرات خرده پا که شما را ساعتهادر صف طویل معظل کرده و یا روزها ازین اداره به آن اداره پاس بدهد. قدرت امیر و وزرووکیل، قاضی، قدرت جانی دزد و آدم کشی که با سلاح سرد یا گرم جان، مال و ناموسشما را تهدید کند. قدرت صاحبخانه برای آنکه با توسل به شگردهای مختلف اثاثیه وزندگی شما را به خیابان بریزد. قدرت طلبکار و رباخوار برای آنکه شما را روانه زندان کند.قدرت خانم خانه برای آنکه اراده خود را به شوهر تحمیل کند. قدرت تنبیه کردن، قدرتبخشیدن، قدرت دوست داشتن، قدرت اعتراف به گناه…
سرمایهداری که با یک تلفن میلیونها دلار و ریال را جابجا میکند. نیز نوعی قدرت واختیار اقتصادی و مالی دارد. مناسبات فرمانده با زیردست، کارفرما با کارگر، ارباب بارعیت، حکومت با مردم نیز نوعی رابطه قدرت است: قدرت سازمانی، قدرت اقناعی…
در سطح بینالمللی نیز قدرت و نفوذ و اقتدار بطرق دیگر مطرح است. مثلاً مقامی کهاختیار اعلان جنگ یا صلح را دارد دارای قدرت است؛ و یا دولتی کهدارای تکنولوژی یاسلاح منحصر بفردی است نیز دارای نوعی قدرت میباشد: قدرت تهاجمی، تدافعی، قدرتبازدارندگی…
قدرت اقتصادی، قدرتنظامی، قدرت سیاسی و… بالاخره قدرت ملی که عناصر وعوامل متعدد را در شمول خود میگیرد، همه اصلاحاتی هستند که در نوشتههای سیاسی،علمی و محاورات روزمره و وسائل ارتباط جمعی مکرراً بگوش میخورد.
با وجود سادگی ظاهری، عموماً درک یکسان و همأهنگی از واژه قدرت بین افرادوجود ندارد. برداشت یک سیاستمدار از قدرت با استنباط یک حقوقدان ازین واژه متفاوتاست. تلقی قدرت نزد مردم عامه یا تعبیر آن نزدیک عالم دانش استراتژی تفاوت فاحشدارد. نقش و اثر قدرت نیز در سطح جامعه متفاوت از کاربرد آن در روابط بینالمللی است.
علمای سیاسی سنت گرا قدرت را در مفهوم عام و کلی آن هم به عنوان غایت و هموسیله تلقی نمودهاند. در این تعبیر قدرت صرفاً به میزان اقتدار و توانائی یک طرف د بهاطاعت واداشتن طرف دیگر است. از این دیدگاه تمام حیات جامعه نتیجه فعل و انقعالاتقدرت در زمینهها و درجات مختلف خلاصه میگردد. نتیجه عملی این نظریه که درمواردی با بینش رفتارگرایان تعاطی پیدا میکند این است که در روابط بینالمللی قدرتحاکم وجود ندارد و یا لااقل دولتهای حاکم هیچگونه قدرتی را بالاتر از قدرت و حاکمیتخود به رسمیت نمیشناسند. در این وادی مبهم برخی معتقدند که فقدان قدرت حاکمبینالمللی ضرورت ایجاد یک حکومت جهانی در چهارچوب یک قرارداد بینالمللی راایجاب میکند. بالعکس گروهی دیگر از نظریه تعادل قدرت در روابط دولتهای حاکم ومستقل طرفداری میکنند. نظریه بینابینی نیز معتقد به توسل به تدابیر دسته جمعی یاامنیت گروهی برای مقابله با قدرتهای سرکش و متجاوز میباشد.
آنچه مسلم است نقش قدرت در سیاست داخلی متفاوت از اثر آن در سیاست وروابط بینالمللی است. در نظام سیاسی جامعه ملی، قدرت منحصراً در اختیار دولت حاکماست و براساس قوانین جاری حق مجازات و تنبیه بزهکاران و گردن کشان و متجاوزینمشروعاً در انحصار نظام حکومتی است. درحالی که در حوزه جامعه بینالمللی حدود وثغور این قدرت و مشروعیت اعمال مجازات و تنبیه متجاوزین در هالهای از ابهام قرارگرفته است و با وجود ارگانهای عدیده بینالمللی و قوانین مدّون و غیره مدوّن، قدرتحاکمهای همانند جامعه ملی وجود ندارد. برخی حقوقدانان با توسل به این شیوه نگرشحتی معتقدند آنچه که بنام حقوق بینالملل از آن یاد میکنیم در واقع حقوق بمفهوم واقعیآن نیست زیرا در سطح جهان قدرت فراملی با تضمینات ضروری حقوقی وجود ندارد.
اگر نظریه سنتی فقدان قدرت حاکم در روابط بینالمللی را مورد توجه قرار دهیمدرک بسیاری از مسائل مبتلا به جامعه بشری آسانتر میگردد. البته این طرز تلقی بانظریات نئومارکسیستی درباره ریشههای قدرت امپریالیستی تفاوت اصولی دارد.ایدهآلیستها به همان اندازه به مسائل ماهوی و مقوله قدرت اهمیت میدهند کهرئالیستها ولکن با وجود نگرش سنتی هر دو گروه به مسئله قدرت، استنتاج آنها در اینزمینه متفاوت است. ایدهآلیستها که امنیت گروهی و دسته جمعی را متضمن الزاماتقانونی تلقی میکند، در عین حال معتقدند که این ساختار بر ملاحظاتی معلول قدرت وبازدارندگی نیز متکی میباشد. نظریه پردازان رئالیست مخالف امنیت دسته جمعی هستندلکن منطق این پیشنهاد را میپذیرند.
نتیجه مترتب بر این فرضیه که روابط بین دول را ملاحظات قدرت معین میکند،همواره باین موضوع ختم شده که مطالعه سیاست و حقوق بینالملل کنکاش در مقولهجنگ و صلح و کشمکش بین دولتهاست. شاید این فرض باطلی نباشد زیرا آنچه که در عملمشاهده میکنیم جز این نیست. زیرا وقتی به اساسنامهها و اقدامات سازمانهای بینالمللیتوجه میکنیم میبینیم که همواره هدف در جهت محدود نمودن زمینه و انگیزه قدرتطلبیو مهار نیروهای مخرب یا انحطارطلب تنظیم گردیده است. حتی نظریههای روابطبینالملل عموماً بر مبنای رفتار قدرتهای بزرگ پایهگذاری شده است. در این قواره، دولتدر چهارچوب مرزی و قلمرو معینی دارای قدرت حاکم است و در ارتباط با سایر دولتهاعلیالاصول مصون از نفوذ و مستقل عمل میکند. وظیفه آن در داخل برقراری نظمعمومی، و دفاع از منافع و امنیت در مقابل تهدیدات سایر قدرتها از خارج میباشد. در اینالگو، صلح موقعی بدست میآید که تعادل قدرت و یا بعبارت دیگر بازدارندگی سیاسیوجود داشته باشد. این نظام همان چیزیست که میتوان به آن قانون جنگل اطلاق کرد.یعنی ضعیف یا بایستی بلعیده شود و یا در کنار قوی پناه بگیرد و یا در نهایت ضعفا درمقابل اقویا با هم متحد شده وجلو نفوذ و تعدی و تجاوز آنها را سد کنند.
آرمان گرایان و واقع بینان (یا به عبارتی ایدهآلیستها و رئالیستها) هریک دیدگاهخاصی از طیف مقولات اجتماعی منجمله منشاء نیروهای محرکه جامعه، فلسفه وجود وقلمرو عمل و قدرت دارند و طرز تلقی آنان نیز از یکدیگر متمایز است. برای آنکه درکمطالبی که در سطور و فصول آینده خواهد آمد آسانتر گردد، این دیدگاهها را به اجمال درجدول صفحه بعد خلاصه کردهایم.
انگیزه قدرتطلبی دولتها از منافع ملی نشئت میگیرد. عموماً ماهیت این منافع جنبهادراکی دارد و عناصر تشکیل دهنده آن کم و بیش تابع عواملی هستند که دولتها در بوجودآوردن آن دخالت چندانی نداشتهاند. عوامل جغرافیائی از جمله مهمترین آنها میباشند. درنظام جهانی، ما ضرورتاً با تودهای که محصول جمع کمّی نظامهای مختلف ملی استسروکار نداریم. اصولاً فرآیند نظامهای ملی در سیستم روابط بینالمللی الگوی خاصخود را دارد که شباهتی با آحاد تشکیل دهنده آن ندارد. ویژگی جامعه ملی نظم قانونی وتابعیت آن از قدرت مؤثر و مشروع است. درحالیکه در جامعه بینالمللی اساس بر هرج ومرج و اختلاف است واگر ترسی وجود دارد ناشی از قدرت قانونی (یا وجدان واخلاق اجتماعی) نیست بلکه هراس از جنگ و مصائب مترتب بر آن میباشد. اگر این وحشت ازبین برود یا فرضاً به پیروی از ایدئولوژی خاصی ارزشهای دیگری در این قلمرو حاکم ومستولی گردد، آنگاه عامل بازداندگی و بیم از عقوبت و مصائب جنگ از بین رفته و رفتاردولتها در صحنه روابط بینالمللی دگرگون میشود.
این گفته بیجائی نیست که «وجه تمایز جامعه بینالمللی از سایر جوامع اینست کهقدرت آن اعم از سیاسی، اخلاقی، اجتماعی در اعضاء آن متمرکز است و ضعف آن نمودیاست از این قدرت». ملاحظات فوق بخوبی نشان میدهد که مطالعه نقش قدرت ومشروعت آن در جامعه بینالمللی و جامعه ملی با درنظرگرفتن منافع، اهداف و موانع ومحدودیتهای آن، مقولهای دشوار و در عین حال ظریف و حساس میباشد. آنها که سالیاندراز در این راه طی مسیر کردهاند هنوز اندرخم کوچه مباحثات اصولی و مقدماتی آنگرفتار آمدهاند. بدیهی است که این نگارنده نیز در این وادی ادعای نوآوری ندارد.
محتوای این کتاب نیز در جهت روشن نمودن جوانب نظری و عملی موضوعات فوق تدوین گردیده است. اگر در این راستا نگارنده کمترین توفیقی حاصل نماید، بدون شک بههدف خود از نارش این سطور نائل آمده است.
فصول اول و دوم سعی در تعریف قدرت، انگیزه کسب وتفکیک مفاهیم آن ازدیدگاههای مختلف دارد. بررسی روند توسعه قدرت و سیاست و فرآیندهای تاریخیبرخورد اندیشههای سیاسی و فلسفی زمینه درک مفاهیم این دو مقوله اجتماعی را فراهمخواهد آورد.
در فصل سوم، نقش قدرت در نظام جامعه مطرحمی باشد. در این قسمت، حکومتبعنوان دستگاهقدرت نهاد یافته، اساس و اصول مشروعیت قدرت، روابط آن با مردم وعوامل توسعه یا انحطاط و زوال آن و همچنین کیفیت موازنه و کنترل ابزار قدرت درجامعه مورد تحلیل قرار میگیرد. فصل چهارم، مسلک و مبانی عقیدتی قدرت را بررسیمیکند. موضوع تضاد، رقابت و تقابل قدرت در چهارچوب واحدهای سیاسی مختلف درطیف ایدئولوژی و مسلکهای گوناگون، از جمله مسائلی است که در تکمیل مبحث فصلقبل، ابعاد و زوایای دیگر قدرت در جامعه را روشن میسازد. در این فصل بخش مجزائیبه بررسی مبانی و نقش قدرت در ایدئولوژی اسلامی اختصاص داده شده است.
قدرت و ژئوپلتیک موضوع فصل پنجم است که در آن عوامل و عناصر مختلفقدرت ملی مشروحاً مورد بررسی قرار میگیرد. مطالعه این فصل روشن خواهد ساختکه چگونه میتوان ادعا کرد یک کشور دارای قدرت است و چه عوامل طبیعی، جغرافیائی،مادی و معنویدر بوجود آوردن قدرت نظامی مؤثرند با تکیه بر مسئله سیاست دفاعیامنیت و استراتژی را مورد تحلیل قرار خواهد داد. در همین فصل بحث مختصری درارتباط با سیاست کسب برتری نظامی در اقلیمهای سه گانه دریائی، زمینی، هوائی همراهبا نقد اندیشههای نظریه پردازانی مانند «ماهان» و «مکیندر» ارائه خواهد شد.
در فصل هفتم چشم انداز قدرت در روابط جاری بینالملل با تأکید بر مسائل ملموسخاورمیانه و خلیج فارس تحلیل میگردد. بالاخره در یک نتیجهگیری کلی، شاخصهایارزیابی و محاسبه قدرت، محدودیتهای کاربرد آن، توازن و بازدارندگی و مقوله قدرت واخلاق مورد بررسی اجمالی قرار میگیرد.
با اذعان به اینکه فصول نهائی این کتاب هنوز برای توسعه و بسط موضوعات جایخالی فراوان دارد، امید است در آینده بتوانم در فرصتی بهتر حق مطلب را بنحو بایسته اداکرده و بیاری خدا نسبت به تکمیل بحثهائیکه در شرایط فعلی به علت تراکم کار میسرنگردید اقدام نمایم.
2- پدیده قدرت:
برتر اندراسل معتقد است که «قوانین علم حرکات جامعه قوانینی هستند که فقطبرحسب قدرت قابل تبییناند نه برحسب این یا آن شکل از قدرت» در همین راستا اومیگوید «برای کشف این قوانین لازم است که نخست اشکال مختلف قدرت را طبقهبندیکنیم و سپس به مطالعه نمونههای تاریخی مهمی بپردازیم که نشان میدهند چگونهسازمانها و افراد بر زندگی مردمان تسلط یافتهاند. راسل در این موضعگیری فلسفیجهانی از قدرت را مورد توجه قرار میدهد که بقول خود وی در کشف قوانین علم دراجتماع به او کمک میکند. رئالیستهای سنت گرا نیز نیروهای محرکه را در جامعه وروابط بینالملل در مفهوم قدرت جستجو میکنند. نوگراها یا مدرنیستها هم ازین قافلهجدا نیستند و مناسبات قدرت را سرچشمه مراودات بینالمللی به حساب آوردهاند.
میل به قدرتدر انسان حدودی نمیشناسد، زیرا برخلاف سایر موجودات زنده،آدمیزاد قدرت را نه تنها برای بقاء و استمرار حیات طلب میکند بلکه هنگامی که بحد کفایتاز آن برای ادامه حضور در صحنه زندگی دست یافت و خاطرش از بابت نیازهای اولیهمانند خوراک و خواب و اطفاء غرایز طبیعی راحت شد آنگاه بفکر مدارج بالاتر از تأمینخواستهها مانند کسب حیثیت و مقام و نفوذ و ایجاد سلطه میافتد.
تجلیّات قدرت در فرد متفاوت از آثار آن در گروه است. همچنان که نقش قدرت درجامعه داخلی با آثار آن در جامعه بینالمللی تفاوت دارد. کانت معتقذ است که «انسانخصلتی غیراجتماعی دارد که محرک وی در سوق دادن همه چیز بسوی خود خویشتناست. چنین انسانی ذاتاً برای دست یافتن به تمایلات خود، امر اجتماعی قدرت و اجبارات ومحدودیتهای مربوطه را نادیده میگیرد. اما از آنجا که انسان مجرد در صحنه متلاطمزندگی قادر به هیچ کاری نیست، لذا به تجربه درمییابد که برای اطفای تمایلات وخواستهها ناگزیر از قبول واقعیت دیگریست که در تشکل گروهی در جامعه بصورتقدرت متجلی میگردد. بدین ترتیب هیجان ناشی از قدرت گروه، انگیزه برای فرد ایجادمیکند که در راه کسب آن بطرق مختلف بکوشد.
قدرت اجتماعی هنگامی روی فرد سنگینی میکند که با عواطف و انفعالات آن درتضاد باشد. در جامعه بینالمللی نیز همین ویژگی برقرار است، منتها در اشکال و قالبهایدیگر. در جامعه قدرت بصور مختلف ظاهر میگردد، لکن منشاء آن معمولاً از فرد یا گروهافراد میباشد. حتی از دیدگاه متافیزیکی، تجلی عینی قدرت در جامعه، جول محور انسانو یا مردم است، درحالی که منشاء قدرت ممکن است در ذات لایزال و پروردگار عالمجستجو شود.
فصل اول
قواعد حقوق بین الملل اسلامی
مبنای قواعد این رشته از حقوق مانند سایر رشته های حقوق اسلامی عبارتست از نص ، سنت ، عقل و اجماع1 . نصوص متضمن احکم در خصوص حقوق بین الملل بر اثر اتفاقات اجتماعی و سیاسی در زمان رسول اکرم (ص) تدریجاً پدید آمد و سنت نبوی (ص) آنرا توضیح و تکمیل نمود . نقش دو عامل اخیر یعنی عقل و اجماع نقش متمم و مکمل آندو در قرون بعد بوده است .
پیامبر گرامی مسلمین (ص) در دهساله تماس و مراوده با اقوام و پیروان مذاهب گوناگون مرحله پر برکتی از تجارب بین المللی را گذراند که در خلال آن دوران احکام الهی تکلیف رهبران جامعه اسلامی را در قبال موقعیت های متعدد و متغییر تعیین کرد . قواعدی که خداوند متعال در قرآن کریم جهت تنظیم مناسبات مسلمین با دیگر جوامع سیاسی و مذهبی تعیین فرموده است در صدر تاریخ اسلام توسط رسول اکرم (ص) ، نخستین زمامدار مسلمانان به اجرا در آمد و سنت وی (ص) علاوه بر تبیین طرز تطبیق آنها چگونگی برخورد با موارد جزئی و دقائق موقعیت های مختلف را روشن ساخت .
ما در صدد آن نیستیم که در اینجا همه قواعد حقوق بین الملل اسلامی و کلیه نظریات و آراء فلسفی – اجتماعی را که با تقریر قواعد مزبور ملازمه دارد. بشرح آوریم . چه ، شرح محققانه این رشته از حقوق اسلامی ، مستلزم حداقل مطالعه و دقت در پیمان ها ، عهد و قراردادها ، برخورد های سیاسی رسول اکرم ( ص) با رؤسای قبائل عربستا ، پادشاهان و زمامداران کشورهای همسایه ، تحلیل شرایط و عوامل موجبه آنها ، همچنین تفحص در معاهداتی است که زمامداران اسلامی در مراحل بعدی تاریخ بسته اند و ارتباطات دیپلماتیکی که با بیگانگان داشته اند .
چون قصد ما در این مختصر جز این نیست که اشاره ایی کوتاه به قواعد معین و اصول مسلم اسلامی در حقوق بین الملل بنمائیم فقط بر خطوط درشت قرآن مجید و سنت نبوی (ص) که متضمن اصول تئوریک و مبانی حقوق بین الملل یا قواعد مهم این رشته از حقوق می باش انگشت می گذاریم و از تفصیل جزئیات در خواهیم گذشت .
علم حقوق بین المللی ،دانش آداب جنگ و صلح است
دانشمندانی که برروابط ملل همت گماشته اند دو موضوع جنگ و صلح را اساسی ترین مباحث رشته بین المللی حقوق دانسته اند . دیده می شود که گاه کتابهایشان را به همین دو بحث نامیده اند . گروسیوس را که به پدر حقوق بین الملل مقلب می باشد کتابی است موسوم به « جنگ و صلح » و به این سبب بوده است که ایشان می پنداشته اند برای مناسبات متقابل ملت ها جز دو حال بتصور نمی توان آورد : حالت جنگ ، و حالت صلح ؛ و حالتی جز این دو به وقوع نمی پیوندد و محقق نمی گردد . چون چنین است باید از مناسبات ملل د راین دو حالت ویژه و منحصر گفتگو به عمل آورد و قواعد و مقرراتی را که لازمست مبنای عمل دولتها در این دو حالت متضاد قرار گیرد معین کرد ! مثلا باید دید دولت ها در دوهر صلح چگونه باید رفتار کنند ؟ یا کدام جنگ روا و کدام نارواست ؟
بحث جنگ مشروع و جنگ نا مشروع و تجاوز کارانه از همین جا شروع شده است . از میان علمای حقوق بین الملل کسی را که در آثارش از جنگهای مشروع و نامشروع سخن نگفته یا نظرش را در این باره نداده باشد نمی توان یافت . کتب حقوق بین الملل مشحون است از مباحثی که بر سر مسأله جنگ و صلح پیش آمده است .
جهاد – انواع جنگهای مشروع
اسلام جنگهای خاصی را که جهاد خوانده می وشد و مشروع و روا شمرده است . جهاد یا مبارزۀ ملی مسلمانان ، امریست واجب کفائی . جهاد اسلامی 1به اجماع فقها ، ، بر دو گونه است : جنگ تدافعی در برابر دشمنی که دست به تجاوز زده باشد و مبارزه آزادیبخش که به منظور دعوت دیگران به اسلام ، و تقویت نهضت آزادی بخش ملل محکومه از راه سست کردن تکیه گاههای ایدئولوژیک رژیم سیاسی ظالمانه کشورشان انجام می گیرد .
همه مسلمانان به جنگ تدافعی موظفند و انجامش وظیفه ای است همیشگی ، جنگ تدافعی را از آئین کلیسا که بگذریم جمله ادیان و مکاتب حقوقی و سیاسی جایز دانسته و بعضی از آنها مردم را بدان تشویق و ترغیب هم نموده اند . لکن هر مکتب و مرام را در چگونگی انجام این وظیفه ملی و بشری ترتیب و قراری است مخصوص که قانون آن مکتب و مرام را در باب روابط بین المللی از روی آن می توان فهمید . مکتب اسلام در این باره آینی است بس دلپذیر و شایسته اعجاب و تقدیر که شمه ئی از آن بیان خواهد شد .
جهاد آزادی بخش ، مبارزه ایی است که مسلمانان و فقط ایشان آن را مجاز و بالاتر ، واجب می دانند . مبارزه ایی که خصیصه جدال اعتقادیش از راه تبلیغات ، آن را از همه مبارزات مشخص گردانیده و بدان جلوه ایی دیگر بخشیده است . جهاد آزادی بخش ، مبارزه ایی است در جهت ابطال آئین حاکمه و طرد اقلیت ستمگر و استثمار پیشه ایی که به نا حق بر توده ها تفوق و چیرگی یافته است . مبارزه ایی است به قصد رهانیدن و خوشبخت گردانیدن اکثریت عظیمی که در همسایگی یا آنطرف جامعه اسلامی روزگار بمسکنت و ذلت و محرومیت می گذراند .
چون جهاد آزادی بخش چنانککه توصیف گشت فعالیتی است فوق العاده ظریف و پر مسئولی ، انجامش به شرایطی سنگین منوط شده است . به عقیده شیعه جهاد آزادی بخش در صورتی میسر می باش که فرماندهی عالیه آن را امامی عادل یا نایب او عهده دار باشد شیعه جهاد تدافعی را مستلزم فرماندهی یک مسلمان متقی نداسته ولی جهاد نوع اخیر را با این شرط دشوار مقید کرده است . امام صادق (ع) د رجواب این سئوال که آیا « دعوت به اسلام» و جهاد آزادی بخش کاری است که باید عده معینی بدان اقدام کنند و جز ایشان را نشاید یا هر که به یکتائی خدا و پیامبری محمد (ص) باور داشته باشد می تواند بدان مبادرت ورزد ؟ می فرماید :« عده معینی هستند که شراط خاصی هم دارند ، شرایطی که اصحاب صالح پیغمبر (ص) دارا بودند و ضمناً باید ستمدیده هم باشند . تنها در اینصورت است که می توان به اینگونه جهاد اقدام کرد .
احمد بن حنبل یکی از پیشوایان چهار گانه اهل تسنن بر خلاف شیعه معتقد است که مسلمین چه پیشوایان صالح و عدالت منش باشد و چه بدکار ، مجبورند زیر پرچمش به جهاد آزادی بخش روند . استنباط او مستند به روایتی است که ابوهریره از زبان پیغمبر (ص) نقل کرده است و گفته است که « موظفید همراه هر حاکم درستکار و بدکار به جهد روید .»
مبارزه با آئین حاکمه نه تحمیل عقیده
موحدین وظیفه دار آنن که عدالت اجتماعی را در گیتی بگسترند و رژیم سیاسی مبتنی بر برابری و انصاف را در سایر کشورها برقرار سازند . مستقر کردن چنین رژیم را نیز به زور و بدون خواسته مردم کشوری عملی نمی کنند. پس برای این منظور لازم است توده ها را از آرایش خرافات پاک گردانند و حقانیت منطقی و جهان بینی اسلامی را برایشان محرز کنند . مبارزه اعتقادی مسلمانان بر ضد آئین حاکمه صورت می گیرد و هدف در آن کار گرایش دادن هر چه بیشتر توده مردم به اسلام است نه تحمیل کردن اسلام بر ایشان .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است