هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از هایدی دانلود پایان نامه تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران


دانلود پایان نامه تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در  بورس اوراق بهادار تهران

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به عبارت دیگر در این پژوهش سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالا بودن کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده مدیریت سود پایین در این شرکت هاست یا خیر؟ برای پاسخ گویی به این پرسش نمونه ای به تعداد 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1381 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش متغیر مدیریت سود با استفاده از مدل تعدیل شده جونز ،1995 و متغیر کیفیت حسابرسی نیز با استفاده از دو معیار اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس مورد ارزیابی قرار گرفت.

چکیده 1

مقدمه 2

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1) مقدمه 4

2-1) تاریخچه مطالعاتی. 5

3-1) بیان مسأله 12

4-1) چهارچوب نظری تحقیق. 16

5-1) فرضیه های پژوهش.. 17

6-1) اهداف تحقیق. 17

7-1 اهمیت تحقیق. 18

8-1 حدود مطالعاتی. 19

9-1) تعریف واژه ها و اصطلاحات.. 19

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق

1-2) مقدمه 22

2-2) مفاهیم مختلف سود 24

1-2-2) سود 24

2-2-2) اهداف گزارشگری سود 24

3-2-2) پیش بینی سود و استفاده کنندگان پیش بینی سود 25

4-2-2) فواید سود برای سرمایه گذاران. 26

3-2) مدیریت سود 28

1-3-2) فرضیه های طرح پاداش.. 30

2-3-2) فرضیه های قرارداد بدهی. 30

3-3-2) فرضیه های هزینه های سیاسی. 31

4-3-2) تئوری نمایندگی. 31

5-3-2) انواع قراردادها و نظریه نمایندگی. 35

1-5-3-2) قرارداد برمبنای رفتار یا زمان. 36

2-5-3-2) قرارداد برمبنای نتیجه یا محرک. 36

6-3-2) هموار سازی سود 37

1-6-3-2) انواع هموارسازی سود 39

2-6-3-2) روش های هموارسازی سود 41

7-3-2) حسابداری تعدیلات جامع. 41

8-3-2) حساب سازی. 41

9-3-2) انگیزه های مدیریت سود 42

1-9-3-2) تامین انتظارات تحلیل گران مالی. 42

2-9-3-2) به منظور جلوگیری از مشکلات تعهدات استقراض و تلاش برای کم کردن هزینه های سیاسی  42

3-9-3-2) هموارسازی سود طی یک دوره زمانی بلند مدت با رشد مناسب.. 43

4-9-3-2) تامین کردن احتیاجات طرح پاداشی. 43

5-9-3-2) تعویض مدیریت.. 43

10-3-2)مدیریت سود خوب در برابر مدیریت سود بد 44

4-2) کیفیت حسابرسی. 45

1-4-2) چارچوب کیفیت حسابرسی. 46

2-4-2) مباحث نظری و شواهد تجربی در باب کیفیت حسابرسی. 48

1-2-4-2) تقاضا برای کیفیت حسابرسی. 50

2-2-4-2) عرضه کیفیت حسابرسی. 51

3-2-4-2) رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی. 52

4-2-4-2) محصولات کیفیت حسابرسی. 54

5-2-4-2) خلاصه محصولات کیفیت حسابرسی. 60

3-4-2) اندازه حسابرس.. 63

4-4-2) تخصص گرایی در صنعت.. 65

1-4-4-2) دوره تصدی حسابرس.. 67

5-2) تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی. 68

1-5-2) تبیین فرضیه های پژوهش.. 72

6-2) بحث کلی. 75

فصل سوم: روش‌ اجرای تحقیق

1-3) مقدمه 83

2-3) روش پژوهش.. 83

3-3) فرضیه های پژوهش.. 83

4-3) جامعه و نمونه آماری. 85

1-4-3) جامعه آماری. 85

2-4-3) نمونه آماری. 85

5-3) روش ها و ابزار های جمع آوری اطلاعات.. 86

6-3) متغیرهای پژوهش و شیوه اندازه گیری متغیرها 86

7-3) آمار توصیفی. 89

8-3) آمار استباطی. 89

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

1-4 مقدمه‏ 92

2-4) روش تجزیه وتحلیل داده ها 93

3-4) آمار توصیفی. 93

4-4) آمار استنباطی. 98

1-4-4) آزمون فرضیه فرعی اول. 99

2-4-4) آزمون فرضیه اصلی. 101

1-2-4-4) آزمون همبستگی با استفاده از رگرسیون خطی ساده 101

2-2-4-4) تاثیر متغیرهای کنترل بر ارتباط بین مدیریت سود وکیفیت حسابرسی. 103

5-4) خلاصه تجزیه و تحلیل داده ها 106

فصل پنجم : نتیجه‌گیری و پیشنهادات

1-5 مقدمه 108

2-5) نتایج آزمون فرضیه ها 108

1-2-5) نتیجه آزمون فرضیه فرعی اول. 108

2-2-5) نتیجه آزمون فرضیه فرعی دوم 109

3-2-5) نتیجه آزمون فرضیه اصلی. 110

3-5) نتیجه گیری. 112

4-5) پیشنهادها 113

1-4-5) پیشنهادهای مبتنی بر نتایج پژوهش.. 113

2-4-5) پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی. 114

5-5) محدودیت های پژوهش.. 115

پیوست ها

جدول لیست شرکت ها ومؤسسات حسابرس آنها 117

خروجی نرم افزار SPSS. 120

جداول و نمودارهای آماری. 130

منابع و ماخذ

منابع فارسی. 140

منابع لاتین. 143

چکیده انگلیسی. 145

فهرست جداول 

فهرست نمودار ها

فایل حاضر به صورت word و شامل 105 صفحه و قابل ویرایش می باشد.   


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله تبیین روانکاوی فروید

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله تبیین روانکاوی فروید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تبیین روانکاوی فروید


دانلود مقاله تبیین روانکاوی فروید

روانکاوی یا روان تحلیل گری و نام زیگموند فروید در سرتاسر دنیای نوین برای بیشتر مردم آشناست. گر چه سایر چهره های پیشرو در تاریخ روان شناسی، مانند فخنر، وونت و تیچنر خارج از روان شناسی حرفه ای کمتر شناخته شده اند، فروید در میان عامه مردم از شهرت فوق العاده ای برخوردار است. بیش از چهل سال پس از مرگ فروید نیوزویک نوشت که بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است. او یکی از معدود افرادی است که در تغییر شیوه تفکر ما درباره خودمان نقش اساسی داشته است.
روانکاوی با سایر مکاتب روان شناسی همزمان است. وضعیت را در سال 1985 در نظر بگیرید، سالی که فروید نخستین کتابش را انتشار داد و آغاز رسمی جنبش نوین خود را مشخص کرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تیچنر که تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پیش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوین نظام ساخت گرایی اش را به تازگی آغاز می کرد. روح ساخت گرایی در آمریکا در حال رشد بود. روان شناسی رفتار گرایی و روان شناسی گشتالت هیچ کدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتایمر 15 سال داشتند.
با وجود این در هنگام مرگ فروید در سال 1939 ، چشم انداز کلی روان شناسی تغییر یافته بود. روان شناسی وونت، رفتارگرایی و کارکردگرایی به صورت تاریخ درآمده بودند. روان شناسی گشتالت از سوی آلمان به سوی ایالت متحده ریشه می دوانید، و رفتارگرایی شکل مسلط رفتار در آمریکا شده بود.

جایگاه روانکاوی در تاریخ روان شناسی
نیوزویک
نام فرآیند اولیه
اهمیت مطالعه روانکاوی:

 

شامل 36 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین روانکاوی فروید

دانلود مقاله تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در
بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به عبارت دیگر در این پژوهش سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالا بودن کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده مدیریت سود پایین در این شرکت هاست یا خیر؟ برای پاسخ گویی به این پرسش نمونه ای به تعداد 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1381 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش متغیر مدیریت سود با استفاده از مدل تعدیل شده جونز ،1995 و متغیر کیفیت حسابرسی نیز با استفاده از دو معیار اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس مورد ارزیابی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیون و مجزوراتا ( ) در سطح معنی داری 95 درصد استفاده شده است. لازم به توضیح است که از ضرایب هبستگی پیرسون و اسپیرمن در سطح معنی داری 95 درصد نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حالت کلی بین مدیریت سود و معیارهای اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس و در نهایت کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه ضعیف اما معنی داری وجود دارد. به صورتی که با افزایش متغیرهای کنترل شامل جریان های نقدی استاندارد شده، شاخص زیان، شاخص درآمد و اندازه شرکت به مدل، همبستگی بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی تا اندازه بسیار کمی یعنی از 238/0 به 250/0 افزایش می یابد. 
مقدمه:
از جمله عوامل اساسی در ایجاد تغییرات بنیادی در محیط اقتصلدی ایران، می توان عمومی شدن مالکیت بنگاه های اقتصادی، تأمین مالی از طریق مشارکت عمومی و خصوصی سازی بخش های دولتی و بنگاه های اقتصادی را نام برد. در چنین شرایطی شفافیت و کیفیت مطلوب اطلاعات مالی، که پایه و اساس تصمیم گیری های بهینه اقتصادی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و بطور اعم استفاده کنندگان از اطلاعات است، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. حال ازیک سو بر اساس تئوری نماینگی مدیران، نمایندگان سهامداران شرکت بوده و بایستی در جهت منافع آنها عمل نمایند. اما گاهی اوقات مدیران در وضعیت هایی قرار می گیرند که تصمیم هایشان به نفع سهامداران شرکت نبوده و باعث مخدوش شدن گزارش های مالی می شوند در واقع مدیریت سود زمانی رخ می دهد که مدیران قضاوت خویش را در گزارش گری مالی و در نحوه ثبت وگزارش های مالی بصورتی وارد نمایند که تغییر در محتوای گزارش های مالی، برخی از سهامداران را نسبت به عملکرد اقتصادی شرکت گمراه نماید. و از سوی دیگر درست در نقطه مقابل، اصولاً در یک بنگاه اقتصادی، محیط حسابرسی حاکم، نقش اساسی در جهت بوجود آوردن کیفیت مطلوب اطلاعات مالی ایفا می کند. در واقع حسابرسی میکانیزمی کارا برای فراهم کردن اطلاعات شفاف و قابل اتکا ایجاد می کند. به همین جهت در این پژوهش با اشاره به این که کیفیت حسابرسی قابلیت اتکای اطلاعات را بالا می برد به بررسی رابطه بین کیفیت حساببرسی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


1-1) مقدمه
یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکا بر صورت های مالی تصمیم های نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه گزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود. اما همان طور که از تعریف مدیریت سود بر می آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تأمین می کند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد. حسابرسان وظیفه دارند بر مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، در حالی که استاندارد های حسابداری نیز در بعضی از موارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری باز می گذارد . در واقع مشکل از آنجا ناشی می شود که مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی می شود، در حالی که صورت های مالی از نظر قرار گرفتن درچارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی توانند بر صورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری ها می باشد، آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود می تواند آن ها را در اتخاذ تصمیم یاری دهد (مشایخی و صفری، 1385،ص 36)1.
در این راستا یک مؤسسه حسابرسی مستقل و با مهارت، قادر به شناخت ارائه نادرست اقلام صورت های مالی مورد رسیدگی بوده و می تواند نسبت به ارائه صحیح آن بر صاحبکار خود تأثیرگذار باشد تا در نتیجه آن اطلاعات مالی قابل اتکایی گزارش شود. رسیدن به این هدف مطلوب به خصوصیات مؤسسات حسابرسی کاملاً وابسته است و این خصوصیات مؤسسات حسابرسی می تواند به شکل مثبت یا منفی با کیفیت حسابرسی در ارتباط باشد به نظر تیت من و ترومن2 (1989) حسابرس با کیفیت تر صحت اطلاعات ارائه شده را بهبود می بخشد و به سرمایه گذاران اجازه می دهد برآورد دقیق تری از ارزش شرکت بدست آورند (پورکریم، 1388،ص3)3.
هدف کلی حسابرسان حفاظت ازمنافع سهامداران در مقابل تحریفات و اشتباهات با اهمیت موجود در صورت های مالی است. حسابرسان به منظور حفظ اعتبار حرفه، شهرت حرفه ای خود و اجتناب از دعاوی قضایی علیه خود به دنبال افزایش کیفیت حسابرسی هستند (تندلو و ون استرایلن، 2008، ص449) . در این میان انگیزه های مدیران در جهت اعمال منافع شخصی خود در کیفیت سود، مانع از رسیدن حسابرسان به اهداف خود می شوند. در مقابل حسابرسان می¬توانند با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود صورت گرفته توسط مدیران را کشف کرده و مدیران را در اعمال مدیریت سود در تنگنا قرار دهند. با توجه به مطالب مطرح شده در بالا هدف ما در این پژوهش، بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرقته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و سعی کرده ایم به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالا بودن کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده مدیریت سود پایین در این شرکت هاست یا خیر؟

2-1) تاریخچه مطالعاتی
مطالعات خارجی
1- دی آنجلو و نئو ،1993، در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که ، هنگامی که حسابرسان با کیفیت تر (کم کیفیت تر) انتخاب می شوند ، مدیران توانایی کمتری (بیشتری) برای دستکاری سود به منظور تحقق سود پیش بینی شده دارند. آنها با توجه به نتایج تحقیق خود استدلال می کنند که مدیران برای حداقل کردن تفاوت بین سود پیش بینی شده و سود گزارش شده انگیزه دارند و از اقلام تعهدی و سایر رویه های حسابداری احتیاطی برای دستکاری سود گزارش شده و در جهت کمینه کردن این تفاوت استفاده می کنند (پورکریم، 1388،ص 65)2.
2- فرانسیس و همکارانش ،1999، در تحقیق خود به این نتیجه رسیده اند که ، مدیران شرکت های دارای اقلام تعهدی بالا به منظور ایجاد اطمینان از عدم مشارکت در فرصت های مدیریت سود انگیزه دارند تا حسابرسان با کیفیت را به کار گیرند که در این تحقیق معیار اندازه گیری کیفیت حسابرسی نام تجاری حسابرس (اندازه حسابرس) است . نتایج این پژوهش نشان می دهد که حسابرسان دارای نام تجاری (اندازه حسابرس بزرگ تر) با احتمال زیادتری از طرف صاحبکارانی که تمایل درونی به تغییر در اقلام تعهدی دارند کنار گذاشته می شوند (همان منبع،ص78)3.
3- هیلی وکوثاری (1999،2001) در تحقیقات خود درباره مدیریت سود شواهدی درباره مدیریت سود کاهنده در زمانی که سود بالاتر از سقف حداکثر پاداش یا پایین تر از سقف حداقل پاداش است فراهم کرده اند (حساس یگانه و قنبریان، 1385،ص 42)2.
4- تحقیقی در مصر به وسیله ابراهیم ،2001، در مورد کیفیت حسابرسی ، دوره تصدی حسابرس، نفوذ صاحبکار و مدیریت سود انجام شده است . این تحقیق مدارکی در مورد اثر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود فراهم می کند. در این تحقیق از جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی گزارش شده در صورت جریان وجه نقد و بر آورد اقلام تعهدی استفاده شده است. همچنین برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری از مدل تعدیل شده جونز در یک سری زمانی استفاده شده است. نتایج تحقیق مدارکی را مورد ارتباط معکوس بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود ارائه می دهد. نتایج نشان می دهد که دوره تصدی حسابرس برخی تأثیرات مثبت بر روی کارایی فرایند حسابرسی و بهبود عملکرد کنترلی فرض شده برای حسابرسان دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که نفوذ صاحبکار نمی تواند بر استقلال حسابرس اثر گذاشته و یا این که حسابرسان به صاحبکاران بزرگ خود اجازه دهند که اختیارات بیشتری در گزارشگری سود داشته باشند (پورکریم، 1388،ص 65)3.
5- پیوت وجنین ،2005، به بررسی کیفیت حسابرسی و مدیریت سود پرداختند آنها 255 مشاهده شرکت-سال در سال های 1999 تا 2002 مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که شرکت هایی که توسط پنج بزرگ حسابرسی، حسابرسی می شوند با مدیریت سود کمتری مواجه نیستند و در واقع تفاوت های کیفیت حسابرسی پنج بزرگ تاثیری بر عدم مدیریت سود ندارد (علوی طبری و همکاران، 1388،ص 27)4.
6- کن چن وهمکاران ،2005، در مقاله "کیفیت حسابرسی ومدیریت سود برای شرکت های درگیر در عرضه عمومی سهام تایوان " به بررسی کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در شرکت های درگیر در عرضه عمومی سهام تایوان پرداخته اند در این تحقیق با انتخاب 4 شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و مقایسه سود در شرکت های حسابرسی شده توسط این 4 شرکت با شرکت های حسابرسی شده توسط غیر این 4 شرکت، قبل وبعد از عرضه عمومی سهام در تایوان این نتیجه حاصل شده است که اولاً سود مدیریت می شود وثانیاً بین مدیریت سود وکیفیت حسابرسی ارتباط معنی داری وجود داشته به طوری که بالاتر بودن کیفیت حسابرسی موجب کاهش مدیریت سود در این شرکت ها شده است (چن و همکاران، 2005،ص 88)5.
7- مینگ ،2007، دریافت که 10 شرکت حسابرسی بزرگ در کشور چین باعث کاهش مدیریت سود بطور فزاینده ای می شود همچنین دریافت که آوردن شرکت های حسابرسی کوچک تر (نسبت به قبل) ممکن است نشانه ای از کیفیت پایین سود باشد (ابراهیمی کردلر وسیدی، 1387،ص 6)1.
8- جال و دیگران ،2007، در مالزی با توجه به بررسی اقلام تعهدی اختیاری شرکت های حسابرسی شونده به این نتیجه رسید که مؤسسات حسابرسی بزرگ تر نسبت به سایر مؤسسات حسابرسی کننده کنترل و صلاحیت بیشتری دارند (همان منبع،ص56)2.
9- با این فرض که کیفیت حسابرسی رابطه مثبتی با قابلیت اتکا صورت های مالی دارد. بهن و همکاران ،2007، به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و پیش بینی سود پرداختند فرضیات تحقیق آن ها عبارت بود از این که صحت پیش بینی سود با کیفیت حسابرسی رابطه مثبت دارد و انحراف پیش بینی سود با کیفیت حسابرسی رابطه منفی دارد.
نمونه آماری تحقیق شامل شرکت های آمریکایی برای دوره 5 ساله از سال 1996 تا 2001 می باشد. در این تحقیق کیفیت حسابرسی را بوسیله دو متغیر مستقل، تخصص صنعتی حسابرس و اندازه حسابرس، تعیین کردند. تخصص صنعتی حسابرس بر مبنای دارایی های شرکت های صاحبکار به نسبت کل دارایی های شرکت ها در صنعت خاص و اندازه حسابرس بر اساس 5 بزرگ یا غیر 5 بزرگ بودن موسسات حسابرسی سنجیده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که شرکت هایی که توسط حسابرسان با کیفیت تر حسابرسی می شوند پیش بینی های سود صحیح تری دارند و شرکت هایی که توسط حسابرسان غیر 5 بزرگ حسابرسی می شوند انحراف پیش بینی سود بیشتری دارند (علوی طبری و همکاران، 1388،ص 27)3.
10- چانتئو و همکارانش ،2007، در تحقیق خود به تحلیل شناخت (درک) بازار سهام از کیفیت حسابرسی بین تعدادی از موسسات حسابرسی کوچک در بازار حسابرسی چین پرداختند. در تحقیق چانتئو و همکاران معیار ارزیابی کیفیت حسابرسی، ضریب واکنش سود یا ERC بود و تحقیق آنها به بررسی رابطه مداوم بین اندازه موسسه حسابرسی و ارزیابی بازار از کیفیت حسابرسی در چین (طی سال های 2001 الی 2003 ) پرداخته است . آنها به یک رابطه مثبت بین اندازه موسسه حسابرسی و درک سرمایه گذار از کیفیت سودآوری دست یافتند. چانتئو و همکارانش دریافتند که بازار سهام واکنش قوی تری نسبت به سودهای غیر منتظره حسابرسی شده به وسیله موسسات حسابرسی بزرگتر نشان می دهد این اثر پیش از کنترل وضعیت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار چین و بررسی ویژگی های مالکیت آن مشخص گردید نتایج تحقیقات چانتئو و همکارانش نشان داد که اندازه های مختلف موسسات حسابرسی بزرگتر را، دارای کیفیت حسابرسی بالاتری می دانند و البته
باید این نکته را در نظر گرفت که حسابرسی در چین بر خلاف آمریکا دارای رقابت بالایی نیست (علوی طبری و همکاران، 1388،ص 27)1.
11- تحقیقی در آمریکا توسط چمبرز و پاین ،2008، در مورد کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی انجام شده و همچنین تاثیر قانون ساربینز آکسلی بر افزایش قابلیت اتکای اقلام تعهدی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در سه دوره ی زمانی از سال های (1997-1989)، (2001-1998) و (2005-2002) صورت گرفته است. در این پژوهش استقلال، تخصص در صنعت و ریسک اعتبار و دعاوی حقوقی طرح شده عمده برای موسسات حسابرسی به عنوان شاخص های اندازه گیری کیفیت حسابرسی مطرح شده است. که هر چه استقلال و تخصص در صنعت موسسات حسابرسی، بالا و ریسک اعتبار و دعاوی حقوقی طرح شده علیه حسابرسان، قابل توجه باشد نشانگر کیفیت بالای حسابرسی می باشد. نتیجه ای که از این پژوهش گرفته شده این است که افزایش کیفیت حسابرسی و همچنین به کارگیری قانون ساربینز آکسلی رابطه مثبت معنی داری با قابلیت اتکای اقلام تعهدی صورت های مالی شرکت های مورد رسیدگی دارد (چمبرز و پاین، 2008،ص 4)2.
12- تحقیقی در امریکا بوسیله جنکینز و ولاری ،2008، با عنوان تأثیر دوره تصدی حسابرس بر گزارشگری سود محافظه کارانه انجام شده است. در این تحقیق رابطه بین دوره تصدی حسابرس بر گزارشگری سود محافظه کارانه انجام شده است. در این تحقیق از چند معیار برای اندازه گیری محافظه کاری استفاده شده است . نتایج این تحقیق یک رابطه مثبت بین محافظه کاری در سود گزارش شده و مدت زمان ارتباط حسابرس با صاحبکار را نشان می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد که برای دوره تصدی کوتاه تر، محافظه کاری پایین تر است (پورکریم، 1388،ص 62)3.
13- تحقیقی در آمریکا توسط چمبرز و پاین ،2008، با عنوان کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی غیرعادی انجام شده است. این تحقیق ابتدا رابطه بین کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی را نشان داده و سپس رابطه بین کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی غیرعادی را اثبات می نماید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مقدار بازده عملیاتی مربوط به اقلام تعهدی یک رابط ی منفی با کیفیت حسابرسی دارد کیفیت حسابرسی پایین منجر به بیشتر شدن اقلام تعهدی غیرعادی مربوط به بازده عملیاتی می شود.
14- همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که اصلاحات ناشی از ساربینز آکسلی باعث می شود که رابطه بین کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی غیر عادی ضعیف تر شود (چمبرز و پاین، 2008،ص 4) .
15- برندا ون تندلو و استرالین ،2008، درمقاله " مدیریت سود وکیفیت حسابرسی در اروپا: مدرک از بازاربخش خصوصی " به بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی ومدیریت سود در کشور های اروپایی پرداخته اند در این تحقیق با در نظر گرفتن 4 شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت وبررسی مدیریت سود در شر کت های حسابرسی شده توسط این 4 شرکت ومقایسه با سایر شرکت های حسابرسی شده توسط غیر 4 شرکت بزرگ، نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی ارتباط وجود داشته و همچنین کیفیت بالای حسابرسی در کشور هایی که دارای هم محوری مالیاتی هستند باعث محدودیت (کاهش ) در مدیریت سود می شود (تندلو و ون استرالین، 2008،ص 448) .
16- تحقیقی در امریکا توسط فردیناند و همکارانش ،2009، با عنوان نقش دوره تصدی حسابرس و تخصص در صنعت حسابرس در کیفیت سود انجام شده است. این تحقیق نشان می دهد که دوره تصدی کوتاه تر با کیفیت سود پایین تر در ارتباط است. به این دلیل که حسابرسان دانش و تخصص کمتری نسبت به کار صاحبکار خود خواهند داشت. در این تحقیق این موضوع مورد آزمون قرار گرفته است که آیا تخصص در صنعت حسابرسان بر رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت سود تأثیر دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که، هر گاه تخصص در صنعت حسابرس پایین باشد در آن صورت رابطه بین دوره تصدی حسابرس بلند تر و کیفیت سود بالاتر قوی تر خواهد بود و بالعکس . پس می توان گفت دوره تصدی حسابرس بلندتر موقعی همبستگی بالایی با کیفیت سود خواهد داشت که تخصص در صنعت حسابرس پایین باشد. و همچنین موقعی که تخصص در صنعت حسابرس بالاتر باشد در آن صورت رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت سود ضعیف تر می شود(چمبرز و پاین، 2008،ص 12) .
مطالعات داخلی
درایران پژوهشی با این عنوان صورت نگرفته است ولی پژوهش هایی در مورد مدیریت سود و همچنین کیفیت حسابرسی به صورت جداگانه انجام شده است در این پژوهش نیز به لحاظ شناسایی معیارهای مناسب جهت بررسی مدیریت سود و همچنین شناسایی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی پژوهش های ذیل مورد مطالعه قرار گرفته است :
1) ویدا مجتهد زاده وپروین آقایی ،1383، در مقاله " عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان مستقل واستفاده کنندگان " به بررسی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان مستقل و استفاده کنندکان پرداخته اند نتیجه این تحقیق، شناسایی 24 عامل موثر در کیفیت حسابرسی بوده است (مجتهدزاده وآقایی، 1383،ص 53)1.
2) ایرج نوروش وهمکاران،1384، در مقاله" بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" به بررسی مدیریت سود طی سالهای 1375تا1382 پرداخته است یافته های تحقیق نشان می دهد که شرکت های بزرگ در ایران نیز به مدیریت سود اقدام کرده اند و انگیزه اعمال مدیریت سود با افزایش بدهی همراه می باشد، مدیران این شرکت ها از اقلام تعهدی برای کمتر کردن مالیات شرکت هایشان استفاده می کنند و همچنین با بزرگتر شدن شرکت ها تمایل مدیران به مدیریت سود بیشتر می شود (نوروش وهمکاران، 1384،ص 165)2.
3) بیتا مشایخی وهمکاران ،1384، در مقاله "نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیرت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " با در نظر گرفتن وجوه نقد حاصل از عملیات به علت دستکاری واعمال نظر کمتر مدیریت، به عنوان معیار اصلی عملکرد شرکت به بررسی ارتباط بین اقلام تعهدی ومدیریت سود و هچنین ارتباط بین اقلام تعهدی و وجوه نقد حاصل از عملیات پرداخته اند نتیجه تحقیق حاکی از آن است که در شرکت های مورد مطاله، مدیریت سود اعمال شده است، و وجوه نقد حاصل از عملیات و اقلام تعهدی به صورت معنی داری رابطه معکوس بایکدیگر دارند (مشایخی وهمکاران، 1384،ص 74)3.
4) یحیی حساس یگانه وعلی جعفری ،1384 ، در مقاله " عوامل موثر براستقلال وشایستگی اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در ارائه خدمات گواهی"به بررسی کیفیت حسابرسی پرداخته اند که نتیجه آن تعیین 7 عامل موثر در جهت ارتقای کیفیت حسابرسی شامل 1)تخصص گرایی 2) کارایی حسابرسی(3) کشف تحریفات با اهمیت (4) تضاد منافع (5) وجود قوانین و مقررات (6) مکانیزم بازار (7) اندازه موسسات حسابرسی می باشد (حساس یگانه و جعفری،1384،ص 72)4.
5) بهارمقدم و ثقفی،1385، طی تحقیقی به بررسی محرکهای موثر بر مدیریت سود در شرکتهای بورسی پرداختند و شواهدی در خصوص رابطه بین ساختار مالکیت و عرضه عمده سهام و میزان پاداش مدیران و کیفیت کار موسسات حسابرسی ومیزان رشد شرکت و اندازه شرکت و نیز ساختار مالی آنها با میزان مدیریت سود پیدا کردند (ثقفی وبهار مقدم، 1385،ص 22)5.
6) ابراهیمی کردلر و حسنی ،1385، مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. ایشان در این تحقیق مدل تعدیل شده جونز را برای محاسبه شاخص مدیریت سود برای 30 شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم در طی سالهای 1378 تا 1380 بکار برده و به این نتیجه دست یافتند که، مدیران سود شرکت¬ها را در سال قبل از عرضه اولیه و سال عرضه اولیه سهام به عموم مدیریت می کنند. همچنین آنها تأثیر مدیریت سود بر عملکرد بلند مدت قیمت سهام شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که بین اقلام تعهدی جاری اختیاری سال اول شرکت¬ها و عملکرد بلند مدت قیمت سهام در سه سال آتی رابطه معنی دار مثبت وجود دارد ( ابراهیمی کردلر و حسنی آذر داریانی، 1385،ص 3)1.
7) دکتر بیتا مشایخی و مریم صفری،1385، درمقاله "وجوه نقد ناشی از عملیات ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران " به بررسی رابطه بین وجه نقد ناشی ازعملیات و رفتار اقلام تعهدی اختیاری، با فرض اینکه در مجموعه 12 عضوی پرتفوی براساس وجوه نقد حاصل از عملیات مدیریت سود اعمال می شود، پرداخته اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد هنگامی که فعالیت های عملیاتی ضعیف است (بر مبنای وجوه نقد ناشی از عملیات) شرکت ها تمایل دارند که استراتژی های افزایش سود در پیش بگیرند. ولی در مورد شرکت های با فعالیت عملیاتی خوب (بر مبنای وجوه نقد ناشی از عملیات) در کل کاهش اقلام تعهدی مشاهده می شود ولی با بررسی پرتفوی ها مشاهده می شود که تعداد قابل توجهی از شرکت های با فعالیت خوب نیز تمایل به سیاست های افزایشی سود از خود نشان می دهند. بعضی از شرکت های با فعالیت های عملیاتی بسیار عالی نیز تمایل به سیاست های کاهشی سود دارند (مشایخی وصفری، 1385،ص 35)2.
8) ملانظری و کریمی زند ،1386، طی تحقیقی به بررسی ارتباط بین هموار سازی سود با اندازه شرکت و نوع صنعت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند نتایج تحقیق نشان داد که بین اندازه شرکت (فروش) و هموارسازی سود همبستگی قوی وجود دارد و این ارتباط بصورت معکوس است.بعلاوه تفاوت قابل ملاحظه ای بین شرکتهای هموار ساز از نظر نوع صنعت وجود ندارد بین هموارسازی ساختگی سود با اندازه شرکت ارتباط معناداری وجود دارد (ملا نظری و کریمی زند،1386،ص83)3.
9) مهر آذین ، نوروش و نیکو مرام ،1386 طی تحقیق که متشکل از 1000 شرکت – سال بود به بررسی و ارزیابی مدل های مبتنی بر اقلام تعهدی در کشف مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداختند .
10) یافته های آنها حاکی از این بود که مدلهای بر آورد رگرسیونی از توان بیشتری نسبت به مدل های هیلی ،دی آنجلو و تعدیل شده آنجلو برخوردارند. در روش های رگرسیونی نیز معدل تعدیل شده جونز و مدل دچار و تعدیل شده تورم آنها از توان قابل قبولی برای کشف مدیریت سود بر خوردارند (مهرآذین وهمکاران، 1386،ص 59)1.
10) قربانی،1388 در پایانامه خود با عنوان " بررسی تاثیر اندازه موسسه حسابرسی بر کیفیت حسابرسی" موسسات حسابرسی را به 2 گروه موسسات حسابرسی بزرگ (سازمان حسابرسی) و غیر بزرگ (موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی) تقسیم نموده و به بررسی ارتباط بین اندازه موسسات حسابرسی و کیفیت حسابرسی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در سطح خطای 5 درصد موسسات بزرگ حسابرسی در کشف تحریفات با اهمیت موفق بوده و توانسته اند تحریفات با اهمیت کشف شده را گزارش نمایند (قربانی،1388،ص 3)2 .

3-1) بیان مسأله
یکی از اقلام صورت های مالی که به عنوان معیار ارزیابی عملکرد و توانایی سودآوری واحد انتفاعی قرار می گیرد، " گزارشگری سود" می باشد. محاسبه سود خالص یک واحد انتفاعی متأثر از روش ها و برآوردهای حسابداری است. اختیار عمل مدیران در استفاده از اصول تحقق و تطابق، برآورد و پیش بینی و همچنین اعمال روش هایی نظیر تغییر روش ارزیابی موجودی کالا، استهلاک سرقفلی، هزینه جاری یا سرمایه ای تلقی کردن هزینه های تحقیق و توسعه و تعیین هزینه مطالبات مشکوک الوصول از جمله مواردی هستند که مدیران می توانند از طریق اعمال آنها سود را تغییر دهند. از یک طرف به دلیل آگاهی بیشتر مدیران از وضعیت شرکت، انتظار می رود بگونه ای اطلاعات تهیه و ارائه شود که وضعیت شرکت را به بهترین نحو منعکس کند. از طرف دیگر بنابه دلایلی نظیر ابقاء در شرکت، دریافت پاداش و... مدیریت واحد انتفاعی خواسته یا ناخواسته ممکن است با دستکاری سود، وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. تحت چنین شرایطی سود واقعی با سود گزارش شده در صورت های مالی مغایرت داشته و رویدادی تحت عنوان مدیریت سود رخ داده است.
یک تعریف متداول از کیفیت حسابرسی به وسیله دی آنجلو3 (1981) تحت عنوان "ارزیابی (استنباط) بازار" ارائه شده است.
"ارزیابی (استنباط) بازار" در واقع عبارتنداز: احتمال اینکه حسابرس هم 1) تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا سیستم صاحب کار را کشف کند، و 2) تحریف با اهمیت کشف شده را گزارش کند. احتمال این که حسابرس موارد تحریفات با اهمیت را کشف کند به شایستگی حسابرس و احتمال این که حسابرس موارد تحریفات با اهمیت کشف شده را گزارش کند به عنوان استقلال حسابرس تعبیر شده است (حساس یگانه و جعفری، 1385،ص 73)1.
کیفیت که تعیین کننده عملکرد حسابرسی است تابع عوامل متعددی از قبیل: توانایی های حسابرس (شامل دانش ،تجربه، قدرت تطبیق و کارایی فنی) واجرای حرفه ای (شامل استقلال، عینیت، مراقبت حرفه ای ، تضاد منافع و قضاوت) است (مجتهدزاده و آقایی، 1383،ص 54)2 .
همان طور که در بالا اشاره شد هدف کلی حسابرسان حفاظت ازمنافع سهامداران در مقابل تحریفات و اشتباهات با اهمیت موجود در صورت های مالی است. حسابرسان به منظور حفظ اعتبار حرفه، شهرت حرفه ای خود و اجتناب از دعاوی قضایی علیه خود به دنبال افزایش کیفیت حسابرسی هستند.
در این میان انگیزه های مدیران در جهت اعمال منافع شخصی خود در کیفیت سود، مانع از رسیدن حسابرسان به اهداف خود می شوند. در مقابل حسابرسان می توانند با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود صورت گرفته توسط مدیران را کشف کرده و مدیران را در اعمال مدیریت سود در تنگنا قرار دهند.
تندلوو ون استرایلن ،2008، درمقاله" مدیریت سود وکیفیت حسابرسی در اورپا: مدرک از بازاربخش خصوصی "به بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی ومدیریت سود در کشورهای اورپایی پرداخته و با در نظر گرفتن 4 شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و بررسی مدیریت سود در شرکت های حسابرسی شده توسط این 4 شرکت و مقایسه با مدیریت سود صورت گرفته درشرکت هایی که توسط غیر 4 شرکت بزرگ حسابرسی شده اند، پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی ارتباط معنی داری وجود داشته وکیفیت بالای حسابرسی در شرکت هایی که دارای قوانین مالیاتی مشابه هستند باعث محدودیت (کاهش) در مدیریت سود می شود (تندلو و ون استرایلن، 2008،ص 448) 3.
همچنین در پژوهش انجام شده توسط چن وهمکاران4 (2005) در مقاله "کیفیت حسابرسی ومدیریت سود برای شرکت های درگیر در عرضه عمومی سهام تایوان" به بررسی ارتباط کیفیت حسابرسی و مدیریت سود پرداخته، و با انتخاب 4 شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و مقایسه
سود در شرکت های حسابرسی شده توسط این 4 شرکت با سود در سایر شرکت هایی که توسط غیر این چهار شرکت حسابرسی شده اند، قبل و بعد از عرضه عمومی سهام در تایوان پرداخته اند و نتیجه حاکی از این بود که اولاً در چنین شرکت هایی مدیریت سود روی می دهد و ثانیاً بین مدیریت سود وکیفیت حسابرسی ارتباط معنی داری وجود دارد به این صورت که بالاتر بودن کیفیت حسابرسی موجب کاهش مدیریت سود در این شرکت ها می شود(چن و همکاران، 2005،ص 88) .
با توجه به موارد مطرح شده در بالا، هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرقته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالا بودن کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده مدیریت سود پایین در این شرکت هاست یا خیر؟
در ادبیات حسابداری ارائه تعریف درستی از مدیریت سود مشکل است، زیرا مرز بین مدیریت سود و تقلب های مالی مشخص نشده است. همچنین ساختار کیفیت حسابرسی چند بعدی ولی نامشهود است به همین جهت اندازه گیری آن دشوار است از آنجا که عوامل زیادی بر کیفیت حسابرسی تاثیر می گذارد، تعیین چارچوبی برای مشخص نمودن کیفیت حسابرسی موضوعی با اهمیت محسوب می شود (مجتهدزاده و آقایی، 1383،ص 54)3. چارچوب کیفیت حسابرسی را می توان به این صورت مطرح کرد:
کیفیت حسابرسی عبارت است از حسن شهرت حسابرس و مراقبت حرفه ای حسابرس، که در نتیجه حسن شهرت حسابرس اعتبار اطلاعات صورت های مالی افزایش یافته و در نتیجه نظارت و مراقبت حرفه ای حسابرس کیفیت اطلاعات صورت های مالی افزایش خواهد یافت. مهمترین شاخص اندازه گیری حسن شهرت حسابرس اندازه حسابرس (نام تجاری) است که این دو با هم رابطه مستقیم دارند. طوری که هر چه اندازه حسابرس بزرگتر باشد کیفیت حسابرسی هم بالاتر خواهد بود. یکی از شاخص های اندازه گیری مراقبت حرفه ای حسابرس و توانایی نظارت آن، دوره تصدی حسابرس است. هرچه دوره تصدی حسابرس بیشتر باشد، شناخت او از صاحبکار و تخصص او در آن صنعت خاص بالاتر رفته و موجب افزایش کیفیت حسابرسی خواهد شد (حساس یگانه وقنبریان، 1385،ص 6)4. در این پژوهش اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس به عنوان شاخص های کیفیت حسابرسی در نظر گرفته شده است.
مدیریت سود وکیفیت حسابرسی، به عنوان متغیرهای اصلی پژوهش بوده و بررسی رابطه بین این دو متغیر هدف اصلی پژوهش است. نتایج تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مثل مایرزو وهمکارانش (2003) و دیگر محققان نشان می‌دهد که بالا بودن دوره تصدی گری حسابرس موجب شناخت وتخصص حسابرس در صنعت صاحبکار مربوطه می‌شود. در این پژوهش نیز دوره تصدی حسابرس یک بار کمتر از 5 سال و یک بار هم این دوره 5 و بیشتر از آن در نظر گرفته می شود، برای شرکت هایی که حسابرس، آنها را به مدت 5 سال وبیش از 5 سال حسابرسی کرده باشد مقدار 1 و در غیر این صورت مقدار 0 در نظر گرفته شده است. مایرز وهمکارانش ،2003، این انقطاع زمانی را بکار بردند و به این نتیجه رسیدند که هر چه دوره تصدی حسابرس بیشتر باشد کیفیت و پایداری سود هم بیشتر خواهد بود. و این دو با هم رابطه مثبت دارند (پورکریم، 1388،ص 11)2. در تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مثل دی آنجلو ،1981، پالرموس3(1988)، تندلو و ون استرلین 2008، چن و همکاران 2005 و سایر محققان، موسسات حسابرسی که عضو 4 بزرگ (قبلا" به موسسات حسابرسی 6 بزرگ و8 بزرگ معروف بودند) هستند را به عنوان موسسات حسابرسی بزرگ و دارای اعتبار وشهرت در نظر گرفته ودر تحقیقات خود حسابرسی های انجام گرفته شده به وسیله آنها را به عنوان حسابرسی با کیفیت بالا مطرح کرده اند و آن را به عنوان معیار و شاخص کیفیت حسابرسی در تحقیقات خود آورده اند. به این دلیل که، شرکت های عضو 4 بزرگ علاوه بر شهرت واعتبارشان، در امر آموزش کارکنان و حفظ استقلال (ظاهری و باطنی ) در برابر صاحبکاران و دیگر موارد مهم اثر گذار در افزایش کیفیت موفق عمل می¬کنند. با توجه به اینکه آقای مرتضی قربانی ،1388، در پایان نامه خود با عنوان " بررسی تاثیر اندازه موسسه حسابرسی بر کیفیت حسابرسی" موسسات حسابرسی را به 2 گروه موسسات حسابرسی بزرگ (سازمان حسابرسی) و غیر بزرگ (موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی) تقسیم نموده و کیفیت حسابرسی را در هر دو گروه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در سطح خطای 5 درصد موسسات بزرگ حسابرسی (سازمان حسابرسی) کیفیت بالاتری نسبت به موسسات کوچک حسابرسی (موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی) دارند (قربانی، 1388،ص 3)4. در این پژوهش نیز سازمان حسابرسی به عنوان موسسه بزرگ و دارای اعتبار وشهرت بالا در ایران در نظر گرفته شده است، بنابراین شرکت های حسابرسی شده به وسیله سازمان حسابرسی به عنوان شرکت هایی در نظر گرفته می شوند که اقلام صورت های مالی آنها از اعتبار بالایی برخوردار بوده و در نهایت کیفیت حسابرسی بالاتری
خواهند داشت. و در مقابل، شرکت های حسابرسی شده به وسیله سایر موسسات حسابرسی (موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابدران رسمی) در نظر گرفته می شود که اندازه آنها نسبت به سازمان کوچکتر است. این موسسات حسابرسی در مقابل سازمان حسابرسی از میزان اعتبار دهی کمتری برخوردار بوده و در نهایت کیفیت حسابرسی پایین تری از لحاظ حفظ استقلال، آموزش کارکنان و غیره خواهند داشت. وسپس با توجه به هدف اصلی پژوهش مدیریت سود صورت گرفته در شرکت هایی که توسط این دو گروه حسابرسی شده اند مورد بررسی قرار داده شده است. برای اندازه گیری مدیریت سود مدل تعدیل شده جونزاستفاده شده است. شرکت های مورد بررسی در این پژوهش، شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی بین 1381تا 1387 بوده است.
با توجه به این که شناسایی ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می تواند اطلاعات بسیار مفیدی را در زمینه کیفیت حسابرسی و نقش آن در کاهش رفتارهای مدیریت سود توسط مدیران داشته باشد در این پژوهش رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا کیفیت بالای حسابرسی نشان دهنده مدیریت سود پایین دراین شرکت هاست یا خیر؟

4-1) چهارچوب نظری تحقیق
تشریح و بیان موضوع، اهمیت و ضرورت موضوع و اهداف خاص و کاربردی پژوهش، فرضیه ها و مدل پژوهش و شیوه اندازه گیری متغیرها ، روش ها و ابزارهای گردآوری اطلاعات و همچنین تعریف مفاهیم و واژگان تخصصی مطالبی هستند که در فصل یک ارائه شده اند و در ادامه، در ابتدای فصل دوم مباحث مرتبط با سود و مدیریت سود تشریح گردیده و سپس مبانی نظری مربوط به مدیریت سود وکیفیت حسابرسی بیان شده و پس از ارائه مفاهیم بنیادی موضوع پژوهش، پژوهش های مختلفی که در رابطه با ابعاد مختلف موضوع پژوهش انجام گرفته مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم، روش پژوهش را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. در این فصل ابتدا روش تحقیق و اهداف تحقیق و سپس متغیرهای پژوهش و همچنین نحوه اندازه گیری آن ها، جامعه آماری، نمونه آماری و روش جمع آوری داده ها و در نهایت روش آزمون فرضیه ها تشریح گردیده است. در فصل چهارم پس از ارائه شاخص¬های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش، از ازمون کولو موگروف اسمیرنف برای تعیین نرمال یا عدم نرمال بودن متغیرها استفاده شده و در نهایت فرضیه های پژوهش مورد آزمون و تجزیه
و تحلیل قرار گرفته¬اند. فصل پنجم شامل نتیجه گیری بوده و در خاتمه پیشنهادهایی در مورد پژوهش¬های آتی ارائه شده است. فهرست منابع و ماًخذ، چکیده انگلیسی و نتایج آماری که با استفاده از نرم افزار SSPSS16 به دست آمده¬اند، مطالبی هستند که در انتهای پایان نامه ضمیمه شده است.

5-1) فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی: بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرقته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی اول : بین مدیریت سود و اندازه حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه فرعی دوم : بین مدیریت سود و دوره تصدی حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.

6-1) اهداف تحقیق:
اهداف علمی پژوهش
اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی که در آن علم به کار می رود، بستگی دارد هدف علمی این پژوهش ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های ذکر شده درآن است، در این پژوهش به بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است، امید است این پژوهش بتواند در بالا بردن دانش عمومی مورد نیاز استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری موثر بوده و معیاری برای ارزیابی عملکرد حسابرسان فراهم نموده، همچنین زمینه ای برای پژوهش های آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی فراهم کند.
اهداف کاربردی پژوهش
حل مشکلات کنونی مربوط به کیفیت و صداقت گزارش های مالی وارائه اطلاعات مناسب، مطمئن، به هنگام و ارتقای آنها در دستیابی به بورس پویا و پایدار باید همواره مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اینکه تحلیل گران مالی و شرکت های سرمایه گذار به عنوان عوامل اصلی بازار سرمایه محسوب می شوند، شرکت های سرمایه گذاری، تحلیل گران بازار سرمایه و کارگزاران بورس اوراق بهادار وتدوین کنندگان استانداردهای حسابداری وحسابرسی بعنوان اصلی ترین کاربران این پژوهش محسوب
می شوند. ارائه اطلاعاتی در رابطه با مدیریت سود و ارتباط آن با کیفیت حسابرسی در شرکت های سرمایه پذیر می تواند شرکت های سرمایه گذاری وتحلیل گران بازار سرمایه را در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری یاری دهد. همچنین با توجه اینکه ارائه صورت های مالی حسابرسی شده برای پذیرفته شدن در بورس اوراق بهادار الزامی است بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی می تواند اطلاعات مفیدی برای کارگزاران بورس فراهم نموده ومعیاری برای ارزیابی ارائه منصفانه صورت های مالی این شرکت¬ها باشد.
رعایت نکردن الزامات افشای اصول پذیرفته شده حسابداری ممکن است به طور مستقیم به کیفیت ضعیف کار حسابرسی مربوط باشد، و رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری با افزایش اندازه موسسه حسابرسی افزایش یابد. لذا بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی ومدیریت سود می تواند اطلاعات مفیدی را در جهت تدوین استانداردهای جدید در اختیار تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و حسابرسی قرار دهد. همچنین این پژوهش می تواند با ارائه اطلاعاتی در مورد عامل مدیریت سود واحدهای انتفاعی و ارتباط آن با کیفیت حسابرسی های انجام شده در این واحدها کمکی در جهت اخذ تصمیمات مناسب تر و انتقال صحیح منابع برای آنها فراهم کند.

7-1 اهمیت تحقیق
شرکت های خصوصی بخشی از اقتصاد ایران را تشکیل می دهند و با توجه به آن که روند خصوصی سازی با اجرای اصل 44 شتاب بیشتری گرفته است ولزوم حسابرسی با کیفیت صورت های مالی این شرکت ها برای پذیرش سهام آنها در بورس اوراق بهادار تهران و وجود انگیزه های مدیران برای اعمال مدیریت در سود، لازم است رابطه بین مدیریت سود وکیفیت حسابرسی به منظور ارائه اطلاعاتی که جهت تصمیم گیری بهتر استفاده کنندگان این صورت ها، بررسی ومشخص شود. همچنین در ایران از لحاظ نظری چند سالی است که مبارزه با مفاسد اقتصادی به طور جدی مورد توجه جامعه و دولت مردان قرار گرفته است. در سال های اخیر درایران، اندازه و تعداد شرکت های سهامی عام در حال گسترش است و به تبع آن استفاده کنندگان ازاطلاعات حسابداری نیز در حال افزایش هستند، انتظار می رود حرفه حسابرسی همگام با انتظارات جامعه بر کیفیت کار خود بیفزاید. از آنجا که طبق تحقیقات صورت گرفته، فاصله بین مدیریت سود وتقلب های گزارش شده چندان زیاد نیست و با توجه به این که وظیفه اصلی حسابرسان کشف تقلب نیست، در این تحقیق با بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی امید است که خطر تقلب در شرکت هایی که مدیریت سود کرده اند را هم به استفاده-
کنندگان وهم به حسابرسان یادآوری شود.

8-1 حدود مطالعاتی
قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این پژوهش شش سال از سال 1381 تا سال 1387 بر مبنای گزارش های منتشره در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .
قلمرو مکانی
جامعه آماری مورد مطالعه کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

9-1) تعریف واژه ها و اصطلاحات
1- مدیریت سود : دی جورج (1999) مدیریت سود را نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت، جهت حصول به سطح مورد انتظار سود برای بعضی از تصمیم های خاص، مثل پیش بینی تحلیل گران و یا برآورد روند سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی تعریف کرده است. در این پژوهش منظور از مدیریت سود، مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که از طریق مدل تعدیل شده جونز (1995) محاسبه شده است.
2- اقلام تعهدی اختیاری : اقلام تعهدی اختیاری به درآمدها و هزینه هایی اطلاق می شود که مستلزم ورود یا خروج وجه نقد به شرکت نبوده و مدیریت یک واحد انتفاعی می تواند براساس ابزارهای حسابداری که در چارچوب و مطابق با استانداردهای حسابداری است، آنها را کم یا زیاد کند و از این طریق سود واحد انتفاعی را کمتر یا بیشتر از واقع نشان دهد. مانند هزینه استهلاک دارایی های استهلاک پذیر و هزینه مطالبات مشکوک الوصول. و در این پژوهش منظور از اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی اختیاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد (مونس خواه، 1389،ص 8)3.
3- اقلام تعهدی غیر اختیاری : اقلام تعهدی غیر اختیاری به درآمدها و هزینه هایی اطلاق می شود که مستلزم ورود یا خروج وجه نقد به شرکت نبوده ولی مدیریت نمی تواند از طریق آن اقلام اقدام به دستکاری سود نماید و سود واحد انتفاعی را تحت تأثیر تمایلات شخصی خود قرار دهد و در این پژوهش منظور از اقلام تعهدی غیر اختیاری ، اقلام تعهدی غیر اختیاری شرکت های پذیرفته شده در
بورس اوراق بهادار تهران می باشد.(همان منبع)
4- کیفیت حسابرسی : کیفیت حسابرسی به شیوه های مختلفی تعریف شده است. در ادبیات کاربردی، کیفیت حسابرسی را اغلب از طریق تطابق آن با استانداردهای حسابرسی تعریف نموده اند. در مقابل پژوهشگران حسابداری و حسابرسی، ابعاد چندگانه کیفیت حسابرسی را مورد توجه قرار داده اند. ابعاد مذکور اغلب به تعاریف متفاوتی منجر شده است (حساس یگانه و قنبریان، 1385، ص 4)1 . برخی از رایج ترین تعاریف در مورد کیفیت حسابرسی عبارتنداز:
الف)ارزیابی بازار از احتمال آن که صورت های مالی حاوی تحریف های با اهمیت است و حسابرس این تحریف ها را کشف و گزارش می نماید.
ب) احتمال آن که حسابرس نسبت به صورت های مالی حاوی تحریف های با اهمیت است گزارش مقبول صادر ننماید.
پ) صحت اطلاعات گزارش شده توسط حسابرسان .
ت) اندازه گیری توانایی حسابرس برای کاهش پارازیت و سوگیری و بهبود کیفیت داده های حسابداری
5- اندازه حسابرسی : اندازه حسابرسی، کیفیت کار مؤسسات حسابرسی کننده از یکدیگر متفاوت بوده و محققان از جانشین هایی برای تمایز میان مؤسسات حسابرسی با کیفیت بالا از مؤسسات حسابرسی با کیفیت پایین استفاده می نمایند. اندازه مؤسسات حسابرسی کننده، قدمت و نام تجاری مؤسسات نمونه ای از معیارهای متمایز کننده می باشد. یعنی مؤسسات بزرگ تر و دارای نام تجاری مشهورتر نبست به مؤسسات دیگر دارای کیفیت کاری بالاتری هستند (دی آنجلو، 1981، ص ص 189-183)2.
6- دوره تصدی حسابرس : دوره تصدی حسابرس، یکی از معیارهای اندازه گیری کیفیت حسابرسی است که به تعداد سال های متوالی که مؤسسات حسابرسی یک صاحبکار را مورد رسیدگی و حسابرسی قرار می دهند اطلاق می شود (فلاتح، 2006، ص 18) 3.

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 


1-2) مقدمه
حسابداری را می توان فرایند شناسایی اندازه گیری طبقه بندی و گزارش اطلاعات مالی به منظور فراهم کردن امکان قضاوت آگاهانه و اتخاذ تصمیمات منطقی توسط استفاده کنندگان مالی تعریف کرد. عملکرد و رویه های حسابداری طی قرون متمادی تغییرات قابل ملاحظه ای داشته است و از ثبت نسبتأ سا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی

دانلود مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

الف- قلمرو مکانی: قلمرو مکانی شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می دهد.
ب- قلمرو زمانی: این تحقیق شرکت هایی را در بر می گیرد که در دوره ی 5 ساله 1383 تا 1387 عضو سازمان بورس اراق بهادار تهران بوده اند.
ج- قلمرو موضوعی: در این تحقیق به تبیین رابطه ی ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران می پردازیم و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری می باشد.

 

9-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات
ضریب ارزش افزوده فکری : سرمایه فکری، مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری، مهارت های حرفه ای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار فراهم می کند. این سرمایه شامل سه بخش اصلی است (هیدر و جیمز ،2003،365-383 ) .
کارایی سرمایه ارتباطی : شاخصی است بر مبنای سرمایه ارتباطی که سرمایـــه ارتباطی عبارتست از دانش گرفته شده در کانال های بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان است (بنتیس ، 2000، 100-85) .
کارایی سرمایه انسانی : شاخصی است بر مبنای سرمایه انسانی و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان است که شامل شایستگی ها و طرز فکرهای کارکنان است.
کارایی سرمایه ساختاری : شاخصی است بر مبنای سرمایه ساختاری و سرمایه ساختاری نیز شامل همه مخازن دانش غیرانسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارت های سازمانی و فرآیندها و استراتژی ها و ... است که به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن می دهد.
نظام راهبری شرکت ها: قوانین، مقررات، ساختارها، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود (حساس یگانه، 1385 ،34)2.
هیئت مدیره: اعضای این هیئت که از سوی صاحبان سهام شرکت تعیین می شوند ممکن است از میان دو گروه انتخاب شوند. نوع نخست شامل اشخاصی که از داخل شرکت انتخاب می شوند و دسته دوم نمایندگی که از بیرون شرکت انتخاب می شوند و مستقل از آن محسوب می شوند. نقش هیئت مدیره، نظارت بر مدیران شرکت و اقدام در طرفداری از سهامداران است. در واقع هیئت مدیره سعی می کند تضمین کند که منافع سهامداران به درستی حفظ می شود.( خدابخشی ،1385 ،27)3.
هیئت مدیره غیرموظف: به آن دسته از اعضای هیئت مدیره اطلاق می شود که سمت اجرایی در شرکت ندارند ( خدابخشی ، 1385، 27)4.
سهامدار عمده: سهامدارانی که حداقل مالکیت 5% از سهام در جریان شرکت را دارند (ملاحسینی و قربان نژاد ، 1387، 75)5.
سرمایه گذار نهادی: شخصیت یا مؤسسه ای است که به خرید و فروش حجم عظیمی از اوراق بهادار می پردازد مثل صندوق های بازنشستگی، بانک ها، شرکت های بیمه و سازمان تأمین اجتماعی، صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری و بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی (حساس یگانه و پوریانسب ، 1384، 5 )6.
.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 بخش اول - ادبیات نظری سرمایه فکری
1-1-2 مقدمه
با وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و شبکه ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، مخصوصاً در حوزه های ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییر اساسی کرده است. درنتیجه، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی امروز شده است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفق ترین سازمانها، آنهایی هستند که از این دارایی های ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند.
مطالعات اخیر نشان داده اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمین، ماشین آلات و غیره) دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است(بنتیس ، 1999، 402-391) . آنچه حتی بیشتر درخور توجه است این است که بازار به مدت طولانی ارزش دانش و عوامل نامشهود دیگر را در فرآیند ایجاد ارزش تشخیص داده است اخیراً اندازه این « ارزش پنهان » تغییر کرده است. برای مثال، در سال 1996 دارایی های خالص شرکت مرک فقط 12.3 درصد ارزش بازاری اش، در سال 1996 دارایی های شرکت کوکاکولا تنها 4 درصد از ارزش بازاری اش و دارایی های مایکروسافت 6 درصد ارزش بازاری اش را پوشش داده بود هروی و لوزچ ،1999 بر این اساس، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمانها، تا حد کمی مبتنی بر تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت استراتژیک دانش خواهد بود. چالش مدیران، آماده کردن محیط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است(همان منبع ، 47-40)3.
بنابراین توانایی مدیریت دانش، مهارت اساسی مدیران در این سازمان ها است.
با این همه، متأسفانه از آنجاییکه ماهیت دانش، نامشهود و ناملموس است و نمی توان آن را توسط هیچ یک از مقیاس های سنتی حسابداری مالی اندازه گیری کرد، ریسک فراموشی دانش و سایر دارایی‌های ناملموس سازمان برای مدیران وجود دارد. چارلز هندی در نتیجه مشاهدات خود دریافت که مدیران ارشد سازمان ها تنها از 20 درصد دانش موجود در سازمانهایشان استفاده می کنند. در حقیقت، محیط کسب و کار مبتنی بر دانش در بسیاری از کشورهای جهان، مستلزم یک مدل و نام گذاری جدید است که دربرگیرنده عوامل ناملموس سازمان باشد. در این وضعیت، رشته نوظهور سرمایه فکری توجه روز افزونی را به خود جلب کرده است (بنتیس ،1996، 47-40 ) . روس و همکاران بحث می‌کنند که از دیدگاه استراتژیک، سرمایه فکری می تواند در ایجاد و کاربرد دانش برای افزایش ارزش سازمان مورد استفاده واقع می شود.
امروزه رشته در حال تکوین سرمایه فکری یک موضوع هیجان انگیز هم برای محققان و هم برای دست اندرکاران سازمانی شده است.
اخیراً تحقیقات زیادی درباره موضوع سرمایه فکری انجام شده است، بسیاری از منابع شرکت مانند دارایی های فیزیکی یا مالی، صرف دارایی های ناملموس شده اند که این دارایی ها کمیاب، با ارزش و غیر قابل تعویض می باشند (روس ،1997 ، 426-413) .
بعد از گذشت یک دهه از اقتصاد دانش محور، بنگاه ها شروع به طبقه بندی و ذخیره کردن سرمایه های ناملموس خود، که شامل تجربه و دانش می باشد، کرده اند. در حال حاضر شرکت های بزرگ دنیا، گزارش سرمایه فکری را بعنوان مکمل و ضمیمه گزارش سالانه شان منتشر می کنند.
همانطور که بنتیس اشاره می کند، چارلز هندی ارزش سرمایه های فکری در یک شرکت را سه تا چهار برابر ارزش دارایی های مشهود می داند. از سوی دیگر مدیران سازمانها بیان می کنند که معمولاً از 20 درصد دانش سازمان بهره می گیرند، در حالیکه هیچ دارایی مشهودی را بیکار نمی گذارند. از اینرو تلاش فراوانی در جهت سنجش سرمایه های فکری و مدیریت آنها آغاز شده است.
در دهه اخیر شرکت ها، توجه ویژه ای را برای اندازه گیری سرمایه های فکری برای ارائه گزارش به طرف های ذینفع ابراز کرده و در پی یافتن روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس داخلی و استخراج ارزش نامحسوس، در سازمانها می باشند (یانگ چو ، 2006، 85) . در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می‌توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد.
سرمایه فکری توسط رشته های مختلفی مفهوم سازی شده است. برای مثال، حسابداران علاقه مند به اندازه گیری آن در ترازنامه هستند، متخصصان تکنولوژی اطلاعات درصدد کد گذاری آن در سیستم های اطلاعاتی هستند، روانشناسان تمایل دارند ذهن ها را توسعه دهند، مدیران منابع انسانی تمایل دارند بازدهی سرمایه گذاری را از طریق آن محاسبه کنند و کارکنان آموزش و توسعه تمایل دارند مطمئن شوند که آنها می توانند آن را در برنامه های توسعه منابع انسانی قرار دهند.
در این فصل ابتدا در بخش اول به تعاریف و مفاهیم مختلف سرمایه فکری و طبقه بندی سرمایه فکری و روش های سنجش سرمایه فکری و در بخش دوم به تعاریف راهبری شرکت و تعاریف ساختارهای هیئت مدیره و سرمایه گذاران پرداخته و در آخر هم به بررسی پیشینه تحقیق اختصاص یافته است .

2-1-2- مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری
حسابداری سوئدی به نام کارال اریک سیوبی در سال 1979 که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یکی از شعبه های معروف سازمانی که او در آنجا کار می کرد تنها، یک کرون ارزش را نشان می داد، در حالی که ارزش واقعی سازمان به مراتب بیش از اینها بود. در این هنگام وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت او، تنها ارزش دارایی فیزیکی آن را که شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش می دهد و ارزش واقعی سازمان وابسته به شایستگی کارکنان سازمان و چیزی را که جمع کارمندان سازمان به عنوان یک دفتر و مغز جمعی تشکیل می دادند، وابسته است.
سیوبی و دیگران، این یافته را با نام دارایی فکری و دارایی ناملموس معرفی کرد و آن را در کنار دارایی های ملموس قرار داد.

 

به این ترتیب تعداد نوشته ها، سمینارها و ... در این زمینه رشد کرد و موضوع بطور جدی در دستور کار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمانها بزرگ قرار گرفت.
در اقتصاد جدید تبادل دانش و اطلاعات، بیش از محصولات و خدمات موجب اعتلای سازمانها شده است، به گونه ای که با بررسی شرکت های با رشد سریع در می یابیم که 50% آنها به تجارت دانش کارکنان خود پرداخته اند. بنابراین با چنین روندی تعیین معیار و اصولی برای ارزش گذاری به عنوان دارایی مهم و کلیدی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. جدول زمانی زیر مهمترین رویدادها و وقایع حساس در بحث سرمایه های فکری را نشان می دهد:

 

جدول 1-2 جدول زمانی مهمترین رویدادهای و وقایع حساس سرمایه فکری
دوره رویداد
1980 معرفی مفهوم کلی ارزش های نامشهود که اغلب تحت عنوان سرقفلی شناخته می شود.
تألیف کتاب " تجهیز و ارزیابی دارایی های ناملموس در ژاپن " توسط ایتامی
1981 تأسیس کمپانی تحقیقات تجاری بر ارزش های فکری توسط هال
1986 ارائه ترازنامه نامشهود توسط سوئیبی
1988 اولین تلاش در جهت تهیه صورت های سرمایه فکری توسط سویبی
تلاش هایی در جهت اندازه گیری سرمایه های فکری
1989 ابداع روش ترازنامه نامرئی توسط سویبی
1990 تألیف کتاب " مدیریت دانش " توسط سویبی
1991 تأسیس شرکت اسکاندیا، اولین شرکت به عملکرد سنجش سرمایه فکری توسط ادوینسون
1992 استفاده از روش BSC (کارت امتیازی متوازن) برای سنجش سرمایه فکری توسط کاپلان و نورتن
1993 ابداع مفهوم سرمایه ارتباطی (سرمایه مشتری) توسط اونگ
1994 تألیف مقاله " سرمایه فکری " در مجله فورچون توسط استوارت
تشکیل انجمن گروه مدیران سرمایه فکری توسط
1995 اولین گزارش اسکاندیا از سرمایه فکری توسط ادوینسون
1997 تألیف کتاب " دارایی های سازمانهای جدید " توسط سویبی
تألیف کتاب " سرمایه فکری " توسط مالونه
تألیف کتاب " سرمایه فکری " توسط استوارت
1998 تألیف کتاب " سودآوری از سرمایه فکری " توسط سولیون
1999 تألیف مقاله " اندازه گیری عملکرد برای افزایش سرمایه فکری " توسط نایت
2000 کنفرانس بین المللی سرمایه های فکری در آمستردام هلند
تألیف مقاله " نسل بعدی از اندازه گیری سرمایه فکری: چشم انداز سرمایه فکری دیجیتالی " توسط ادوینسون و دیگران
تألیف مقاله " چشم اندازی بر سرمایه فکری و سرمایه ناملموس " توسط ادوینسون
تألیف مقاله " روش های جدید سرمایه فکری، ارزیابی و حسابداری ناملموس " توسط استانفیلد
2001 تألیف مقاله " سرمایه فکری، منبعی استراتژیک " توسط بولینگر و دیگران
2003 کسب اولین درجه دکتری در مدیریت سرمایه فکری
2004 تألیف کتاب " ایجاد مفهوم طراحی سرمایه فکری، روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس" توسط دانیل اندرسون
2005 تألیف کتاب " چشم اندازی بر چند وجهی سرمایه فکری داخلی، مدیریت، ارزیابی و گزارش دهی " توسط برنارد مر
تألیف کتاب " سرمایه فکری در سطح سازمانی، شهری و ملی " توسط ادوینسون و دیگران

 

3-1-2 تعریف سرمایه فکری
در مورد سرمایه فکری، تعریف مشترکی وجود ندارد و پژوهشگران تعاریف گوناگونی ارائه داده‌اند، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
 سرمایه فکری یک موجودیت پیچیده و گریزان است اما زمانیکه کشف شود و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر می سازد تا با یک منبع جدید، در محیط رقابت کند (بنتیس ،1996 ،47-40) .

 


 سرمایه فکری شامل کلیه فرآیندها و داراییهایی است که بطور معمولی و سنتی در ترازنامه نشان داده نمی شود و همچنین شامل آن دسته از داراییهای نامشهود (مانند علایم تجاری یا نام‌های تجاری و حق امتیاز) است که روشهای حسابداری مدرن آنها را در نظر می‌گیرد (روس ، 1997، 426-413) .
 سرمایه فکـری حاصل جمع دانش اعضــای یک سازمان و کاربــرد عملــی آن است (همان منبع، 426-413) .
 سرمایه فکری تفاوت میان ارزش بازار یک شرکت و هزینه جایگزینی داراییهای آن است (سیدرامن ، 2002 ،148-128) .
 سرمایه فکری به مجموعه منحصر بفردی از منابع مشهود و نامشهود شرکت اطلاق می شود (گوپتا ، 2001، 309-297) .
 سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارائی) معنوی و تجربه است که باعث ایجاد ثروت می شوند و هنوز تعریف جهانشمولی برای آن وجود ندارد (استوارت ،1997،15) .
 سرمایه فکری جستجو و پیگیری و استفاده موثر از دانش (کالای ساخته شده) در مقایسه با اطلاعات (مواد خام) است (بنتیس ، 1998 ، 76-63) .
 سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع آوری و شکل بندی شده و برای تولید دارایی های با ارزش تر مورد استفاده قرار می گیرد (کلین ،1994،57) .
 سرمایه فکری مجموعه ای از اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش در سازمان است (ادوینسون ،1997 ،3) .
 سرمایه فکری دانش سازمانی وسیع و گسترده ای است که برای هر شرکت منحصر بفرد است و به شرکت اجازه می دهد تا بطور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد (موریتسن ، 1998، 482-461) .
 سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می شود که سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد بوده و در سطح ساختاری شامل مواردی مانند پایگاه داده خاص هر مشتری، تکنولوژی و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ است (هانس ،1997 ،3) .
حامل و پراحالد (1994) شایستگی های یک شرکت عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می تواند ارزش ایجاد کند. این مسئله از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صورت می گیرد و باید توجه داشت که این شایستگی ها تنها بوسیله افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی شود بلکه ممکن است به وسیله یا بواسطه محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق شود(مثلاً شبکه همکاری بین شرکتها در یک منطقه خاص).
باید این موضوع را در نظر داشت که همکاری های بین سازمانی عاملی است که موجب می شود نوآوری های ملی اتفاق بیافتد که این بحث در مفهوم سیستم های ملی نوآوری قرار می گیرد. در این شرایط سرمایه فکری یک شرکت بجای اینکه به ویژگی های سازمان وابسته باشد به جایگاه شرکت در آن شبکه بستگی دارد (آرورا ،1990،4) .
 سرمایه فکری جریان دانش در درون شرکت ها است (دیریکس و کل ،1989، 35) .
 سرمایه فکری مجموعه ای از دارایی های دانش محور است که به یک سازمان اختصاص دارند و در زمره ویژگی های یک سازمان محسوب می شوند و از طریق افزودن ارزش به ذینفعان کلیدی سازمان، به طور قابل ملاحظه ای به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می‌شود (مر، 2004 ،570-559) .
 سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارائی فکری، دارایی انسانی و دارائی ساختاری است که سازمان را برای انجام فعالیت هایش توانمند می سازند (بروکینگ ، 2001 ،5) .

 


 سرمایه فکری جمع همه چیزهایی که افراد سازمان می دانند و برای سازمان در بازار، مزیت رقابتی ایجاد می کند (استوارت ،1991،15) .
 سرمایه فکری دانشی است که قابل تبدیل شدن به ارزش باشد (ادوینسون ، 1991،3) .
پیدایش اقتصاد دانش محور باعث افزایش توجهات به بحث سرمایه فکری به عنوان یک موضوع تحقیقاتی و کسب و کار گردیده است. اکنون مناسب ترین زمان برای فعالیت در زمینه تحقیقات سرمایه فکری است. محققان در این حوزه از سال ها پیش نبرد و مبارزه گسترده ای را در جهت تصریح اهمیت سرمایه فکری آغاز نمودهاند و سیمنارها و مقالات و کتب متعددی را در این زمینه ارائه کرده‌اند. بیشتر تلاش های صورت گرفته شده در زمینه توسعه چهارچوب سرمایه فکری انجام گرفته است.
سرمایه فکری یک موضوع میان رشته ای است و در برگیرنده علوم مختلفی همچون حسابداری، مدیریت دانش، خط مش گذاری، اقتصاد و مدیریت منابع انسانی و غیره است.

 

4-1-2 انواع طبقه بندی ها اجزاء سرمایه فکری
در زمینه طبقه بندی اجزاء سرمایه فکری تاکنون مدلهای زیادی ارائه شده است. در ادامه این طبقه بندی ها را با نام محققان آنها ذکر می کنیم و به شرح اجزای این طبقه بندی ها می پردازیم ولی باید توجه کرد که همانند تعریف سرمایه فکری، هنوز یک طبقه بندی جهانشمولی درباره اجزای سرمایه فکری وجود ندارد.
• طبقه بندی بونتیس در سال 1998 و 2000
• طبقه بندی استوارت در سال 1997
• طبقه بندی روس در سال 1997
• طبقه بندی بروکینگ
• طبقه بندی سویبی در سال 1997
• طبقه بندی یوستک و همکارانش
• طبقه بندی ادوینسون و مالونه
• طبقه بندی چن و همکارانش
• طبقه بندی هاناس و لووندال
• طبقه بندی پتی و گویتر
• طبقه بندی سازمان برای همکاری و توسعه اقتصادی
• طبقه بندی لیم و دالیموردر سال 2004
• طبقه بندی نورتون و کاپلان در سال 1992
• سایر طبقه بندیها دیگر که ارائه شده
 بونتیس (1998) ابتدا به سه نوع سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری اشاره کرد و در سال 2000 طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی و دارایی یا مالکیت معنوی تغییر داد. منظور از سرمایه انسانی سطح دانش فردی است که کارکنان یک سازمان دارای آن می باشند که این دانش معمولاً بصورت ضمنی می باشد. منظور از سرمایه ساختاری کلیه داراییها غیر انسانی یا قابلیتهای سازمانی است که برای برآورده شدن نیازهای (الزامات) بازار مورد استفاده قرار می گیرد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه دانش قرار گرفته شده در روابط یک سازمان با محیط خود شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و غیره است به عقیده ایشان مهمترین جزء یک سرمایه فکری، سرمایه مشتری است به دلیل اینکه موفقیت یک سازمان در گرو سرمایه مشتری آن است. منظور از مالکیت معنوی، آن قسمت از داراییهای نامشهود است که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است مانند کپی رایت، حق اختراع و حق امتیاز(بونتیس ،1998 ، 85) .
به عقیده بونتیس در بین اجزا سرمایه فکری، سرمایه انسانی مهم است، بخاطر اینکه منبع نوآوری و بازسازی (نوسازی) استراتژیک است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روابط بازار رویتن های سازمانی فکر یا هوش انسانی از نظر جوهره یا اصل یا ذات
در درون روابط سازمان با خارج از سازمان قرار دارد. در درون روابط سازمانی قرار دارد در درون ذهن افراد قرار دارد از نظر حیطه
مدت پایداری کارایی و قابلیت دستیابی حجم مناسب بودن آن از نظر پارامترهای اندازه‌گیری
بالاترین سطح از لحاظ مشکل و بدون کدگذاری متوسط بالا از نظر مشکل بودن کدگذاری

 

نمودار 1-2 مفهوم‌سازی سرمایه فکری از سوی بونتیس
منبع: (بونیتس ،1998 ،85-100)

 

همچنین بونتیس به وجود یکسری روابط متقابل میان اجزای سرمایه فکری معتقد است، به این صورت که اگر یک سازمان دارای سرمایه انسانی مناسبی باشد ولی دارای یک سرمایه ساختاری مناسبی نباشد، نمی تواند از دانش قرار گرفته شده در افراد خود استفاده کند و به تبع نمی تواند به سرمایه مشتری خود، پاسخ مناسبی دهد (همان منبع، 100-85)2.
 استوارت (1997) طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری ارائه کرد. در این طبقه بندی، سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است، که مهمترین دارایی یک سازمان است. منظور از سرمایه ساختاری، دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه حق امتیازها، طرحها و مارکهای تجاری است. منظور از سرمایه مشتری، اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، بکار گرفته می شود.
این طبقه بندی تا حدودی با طبقه بندی اولیه بونتیس مشابه است (استوارت،1997، 15) .
 روس همکارانش (1997) نیز سرمایه فکری را به سه سرمایه انسانی شامل شایستگی، طرز فکر و چابکی یا زیرکی فکری ، سرمایه ساختاری شامل همه ساختارها و فرآیندها و مالکیت معنوی سازمانی و داراییها فرهنگی، سرمایه ارتباطی شامل روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک شرکت تقسیم می کند ولی بعداً روس یک جزء سرمایه دیگری را بنام سرمایه بهبود و بازسازی را به طبقه بندی خود افزود که این سرمایه شامل حق اختراع های جدید و تلاش های آموزشی است (روس ،1997، 426-413) .
 بروکینگ در طبقه بندی خود به داراییها انسان محور و داراییها زیر ساختاری و مالکیت معنوی و داراییها بازار اشاره کرده است. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، تواناییها و تخصص و تواناییهای حل مشکل و سبک های رهبری است. منظور از داراییها زیر ساختاری نیز همه تکنولوژیها و فرآیندها و متدولوژیهایی است که یک سازمان را قادر به فعالیت می سازد. منظور از مالکیت معنوی، حق امتیازها، علایم یا مارکهای تجاری و دانش فنی است. منظور از داراییهای بازار، برندها، مشتریان، وفاداری مشتریان و کانال های توزیع است (بونیتس ،2000، 100-85) .
 سویبی (1997) طبقه بندی خود را بصورت ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان ارائه کرده است. این طبقه بندی به نام طبقه بندی ناظر دارایی نامشهود معروف است. منظور از شایستگی کارکنان همان سرمایه انسانی مطرح شده در طبقه بندی ها قبلی است و منظور از ساختار داخلی، سرمایه ساختاری یا سازمانی و منظور از ساختار خارجی، سرمایه مشتری یا ارتباطی است. البته باید توجه داشت که سویبی چهار حوزه کلیدی را در سه جزء خود قرار داد که عبارتند از رشد و کارایی، پایداری و بازسازی. و براساس این چهارچوب شاخص هایی را استخراج نمود. شکل این طبقه بندی بصورت زیر است (سویبی ،1997، 17-6) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 2-2 طبقه بندی سویبی از طریق چهارچوب ناظر دارایی نامشهود
منبع :( برنان ،2001، 436-423)
منظور از شایستگی فردی کارکنان، توانایی و ظرفیت آنها برای عمل کردن در موقعیتها و شرایط مختلف است و منظور از ساختار داخلی هم شامل فرهنگ رسمی و غیررسمی داخل سازمان ونیز شامل حق امتیازها، مفاهیم، مدل ها و پایگاه داده ها و سیستم های داخلی است و ساختار خارجی شامل روابط سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، شهرت و مارکهای تجاری است.
به عقیده سویبی، شایستگی فردی کارکنان (سرمایه انسانی) برای یک سازمان حیاتی است، بخاطر اینکه بدون وجود آن، سازمان قادر به فعالیت نیست و این شایستگی شامل مهارتها، آموزش، تجربیات و غیره است (همان منبع ،423-436)2.
 یوستک و همکارانش، سرمایه فکری را به دو قسمت، شامل کالاهای نامشهود و شایستگی‌های نامشهود تقسیم می کنند، که کالاهای نامشهود، داراییهایی هستند که می توان آنها را خرید و فروش کرده و به نحو مناسب از آنها حفاظت و ذخیره نمود، مانند کپی رایت ها، علائم تجاری و طراحی ها، دانش فنی، رازهای تجاری و فرانشیزها.
همچنین یوستیک و همکارانش معتقد هستند که کالاهای نامشهود را می توان به شکل عینی تری ارزشگذاری کرد، اما شایستگیهای نامشهود به عوامل متمایز و مشخصی از مزیت رقابتی اطلاق می شود که یک شرکت را از سایر رقبا، متمایز می کند که شامل شایستگی های نوآوری، شایستگی ها ساختاری، شایستگی ها بازاری و منابع انسانی است. این شایستگی ها، قسمت نرم یک کسب و کار هستند و ارزشگذاری آن خیلی دشوار است(سیدرامن ،2002، 148-128) .
 طبقه بندی ادوینسون و مالونه (1997) این دو نفر در طرح ارزش اسکاندیا خود، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کرده اند که شکل آن بصورت زیر است:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 3-2- طرح ارزش اسکاندیا
منبع : (کننان ،2004، 413-389)
در این طبقه بندی، ادوینسون و مالونه، سرمایه مشتری را در زیر و زمره سرمایه ساختاری قرار داده است که در بیشتر طبقه بندی ها دیگر اینکار صورت نگرفته بود و برای سرمایه ساختاری دو سرمایه سازمانی و مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرآیندی و نوآوری را مطرح کردند.
در این طبقه بندی، سرمایه سازمانی شامل فلسفه سازمان، سیاست ها و سیستم هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است سرمایه فرآیندی شامل تکنیکها و رویه ها و برنامه هایی است که پیاده می‌شوند و تحویل کالا و خدمات را ارتقاء می دهند و سرمایه نوآوری شامل مالکیت معنوی و سایر دارایی های نامشهود دیگر است (کننان ،2004، 413-389) .
 طبقه بندی چن و همکارانش (2004) آنها معتقد هستند که سرمایه فکری از چهار طبقه و عنصر زیر تشکیل شده است:
1- سرمایه انسانی 2- سرمایه مشتری 3- سرمایه نوآوری 4- سرمایه ساختاری
ولی آنها معتقد هستند که این ساختار و اجزاء سرمایه فکری بسیار ضعیف و شکننده است مگر اینکه با یکسری روابط مستمری و بهم پیوسته ای حمایت شوند در واقع آنها بر روابط بین اجزاء سرمایه فکری تأکید بیشتری دارند تا بر اجزاء آن

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار 4-2 مدل چن و همکارانش از سرمایه فکری و روابط بین آنها
منبع : (چن ، 2004، 100-85)

 


در این طبقه بندی چن و همکارانش، منظور از سرمایه انسانی که در واقع مبنا و اساس سرمایه فکری است، دانش، مهارت¬ها و توانایی¬های کارکنان و طرز فکرهای کارکنان درباره کسب و کار است. از نظر آنها در واقع این سرمایه انسانی است که می¬تواند دانش را بوسیله تبدیل به سه جزء دیگر سرمایه یعنی سرمایه ساختاری، مشتری و نوآوری، به ارزش بازاری تبدیل کند و از طرف دیگر این سرمایه انسانی است که اشکال عملیاتی سه سرمایه دیگر را تعیین می¬کند.
بطور دقیق¬تر تعریف اجزای سرمایه فکری از نظر آقای چن و همکارانش به شرح زیر است:
1- سرمایه انسانی نمایانگر دانش ضمنی قرار گرفته در ذهن و افکار کارکنان است. سرمایه انسانی یک منبع مهم از نوآوری و بازآفرینی یک شرکت است و سرمایه انسانی بصورت ترکیبی از شایستگی¬ها، طرز فکر و خلاقیت کارکنان تعریف می شود. شایستگی کارکنان در واقع بخش سخت¬افزاری سرمایه فکری است که شامل دانش، مهارت¬ها و استعدادهای کارکنان است و منظور از دانش، دانش فنی و دانش دانشگاهی است و مهارت¬های کارکنان در واقع توانایی انجام وظایف و تکالیف عملی کارکنان است که از طریق تمرین حاصل می¬شود و برخی از آنها از طریق تحصیلات بدست می¬آید. طرز فکرها در واقع بخش نرم¬افزاری سرمایه فکری است که شامل انگیزه برای کار و رضایت از کار است و در واقع به عنوان پیش شرطی برای نمایش شایستگی¬های کارکنان در نظر گرفته می شود. خلاقیت کارکنان آنها را قادرمی‌سازد تا از دانش خود استفاده کنند و بطور مستمر نوآوری داشته باشند و بنابراین عامل مهمی در گسترش و ایجاد سرمایه فکری یک شرکت است.
2- سرمایه ساختاری با سیستم و ساختارهای یک موسسه سروکار دارد و در واقع روتین¬های یک کسب و کار است. یک موسسه با سرمایه ساختاری قوی می¬تواند شرایط مساعد و مناسبی را برای استفاده و بهره برداری از سرمایه انسانی ایجاد کند و به سرمایه انسانی اجازه دهد تا از توان بالقوه خود نهایت استفاده را ببرد و بنابراین باعث افزایش سرمایه نوآوری و مشتری می¬شود. سرمایه ساختاری را می¬توان بصورت فرهنگ، ساختار سازمانی، یادگیری سازمانی و فرآیندهای عملیاتی و سیستم¬های اطلاعاتی تقسیم کرد. هر کدام از اجزاء سرمایه ساختاری می¬توانند بر روی سه سرمایه دیگر و بخصوص سرمایه انسانی تأثیر بگذارند و متقابلاً از آنها تأثیر بپذیرند برای مثال یک فرهنگ قوی می‌تواند عامل مهمی در انگیزش کارکنان باشد. سرمایه نوآوری به ارائه ترکیب جدیدی از عوامل حیاتی و ضروری تولید در درون یک سیستم تولیدی اطلاق می¬شود. این سرمایه می¬تواند شامل محصولات جدید، تکنولوژی های جدید، بازار جدید و مواد جدید و ترکیب جدید باشد.
با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به جزء مهمی از سرمایه فکری تبدیل می¬شود و این سرمایه می¬تواند به سه جزء موفقیت¬های نوآوری، مکانیسم¬های نوآوری و فرهنگ نوآوری تقسیم شود.
3- سرمایه مشتری به ارزش دانش قرار گرفته شده در کانال¬های بازاریابی یک سازمان اطلاق می‌شود که یک موسسه از طریق انجام کسب و کارهای خود، آنرا خلق و ایجاد می¬کند. در مقایسه با سه سرمایه دیگر این سرمایه دارای اثرات مستقیم بیشتری بر روی تحقق ارزش یک شرکت است و بطور فزاینده¬ای به عامل مهمی در کسب و کارها تبدیل شده است (چن ،2004، 100-85)
طبقه بندی هاناس و لووندال (1997) این دو نفر دارایی¬ها یا منابع نامشهود را به منابع ارتباطی و شایستگی تقسیم کردند منظور از شایستگی، توانایی انجام یک وظیفه یا کار معین است که این شایستگی در دو سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و در سطح سازمانی شامل رویه¬ها، تکنولوژی و پایگاه داده وجود دارد. منابع ارتباطی به شهرت یک سازمان و وفاداری مشتریان آن اطلاق می¬شود. بعداً لوواندال این طبقه بندی را قدری جزیی¬تر کرد (برنان ،2000 ،423-436) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 5-2- طبقه‌بندی اولیه توسط هاناس و لووندال

 

 

 

 

 


ارتباطی شایستگی
جمعی فردی جمعی فردی
شهرت
وفاداری
روابط شهرت
وفاداری
روابط پایگاه داده
قابلیتها = مهارت + فرهنگ دانش
قابلیتها = مهارت + استعداد

 

نمودار 6-2- طبقه‌بندی لووندال

 

 پتی و گویتر (2000) طبقه بندی ارائه شده ناظر دارایی¬های نامشهود اسویبی را به شکل جدول زیر اصلاح کردند . این دو نفر شاخص¬های مناسبی را به این چارچوب اضافه کردند.
جدول 2-2- طبقه بندی پتی و گویتر
مالکیت معنوی شامل حق امتیاز، کپی رایت، علائم تجاری؛ سرمایه¬های زیرساختاری شامل فلسفه مدیریت، فرهنگ شرکت، سیستم اطلاعاتی و سیستم های شبکه سازی و روابط مالی سرمایه ساختاری (سازمانی) : ساختار درونی
مارک¬های تجاری، مشتریان، وفاداری مشتریان، همکاری¬های تجاری، توافقات مربوط به گواهینامه¬ها، توافقات فرانشیزها و ... سرمایه مشتری (ارتباطی) : ساختار بیرونی
دانش فنی – تحصیلات – دانش مرتبط با کار، شایستگی مرتبط با کار؛ روحیه کارآفرینی، توانایی¬های مربوط به نوآوری و اثرگذار بودن قابلیت تغییر یا انعطاف پذیری، شایستگی حرفه¬ای سرمایه انسانی : شایستگی کارکنان
منبع : (پتی و گویتر ،2000، 176-155)

 

در واقع کار این دو، انطباق چارچوب ناظر دارایی¬های نامشهود اسویبی با چارچوب طبقه‌بندی‌های متداول دیگر شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بوده است.
 طبقه بندی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، به دو سرمایه انسانی و سازمانی (ساختاری) اشاره می کند و سرمایه فکری را بصورت ارزش اقتصادی این دارایی های نامشهود (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) توصیف می¬کند. سرمایه سازمانی به اجزایی مانند مالکیت سیستم¬های نرم افزاری، شبکه¬های توزیع و زنجیره¬های عرضه اطلاق می¬شود و سرمایه انسانی شامل منابع انسانی درون سازمان و منابع انسانی خارج از سازمان است که منابع انسانی درون سازمان شامل کارکنان و منابع انسانی خارج از سازمان شامل مشتریان و عرضه کنندگان است (پتی و گویتر ،2000، 176-155) .
 طبقه بندی لیم و دالیمور (2004) سرمایه فکری را از طریق ارتباط دادن آن با دو مفهوم دانش فنی مدیریت و دانش فنی بازاریابی، تشریح و طبقه بندی می¬کنند. شایستگی یک شرکت برای یک رویکرد مدیریت استراتژیک شامل سرمایه انسانی، سرمایه شرکتی ، سرمایه کارکردی و سرمایه تجاری است و روابط یک شرکت برای رویکرد بازاریابی استراتژیک شامل سرمایه مشتری، سرمایه عرضه¬کننده ، سرمایه هم¬پیمانی و سرمایه سرمایه¬گذار است. شکل این طبقه بندی در زیر ارائه گردیده است.

نمودار 7-2- طبقه بندی لیم و دالیمور
منبع : (برنان ،2000، 240-206)

 

 طبقه بندی نورتون و کاپلان (1992)، نورتون و کاپلان کارت امتیازی متوازن خود را در سال 1992 ارائه کردند که این چارچوب ابتدا عملکرد یک سازمان را در چهار حوزه یا دیدگاه مشتری، فرآیند داخلی، رشد و یادگیری و مالی اندازه¬گیری می¬کرد. این چارچوب بیانگر یک مجموعه از روابط علی– معلولی میان معیارهای خروجی و محرک¬های عملکردی یک سازمان بود. این چارچوب می¬توانست نتایج مالی و نامشهود یک سازمان را بطور همزمان کنترل و اندازه¬گیری کند. با نگاهی به این چارچوب، این نکته مشخص می شود که دیدگاه مشتری همان سرمایه مشتری و دیدگاه رشد و یادگیری همان سرمایه انسانی و دیدگاه فرآیندهای داخلی همان سرمایه ساختاری و دیدگاه مالی همان سرمایه مالی و مشهود است. این چارچوب به علت کاربرد در برنامه¬ریزی استراتژیک، اندازه‌گیری عملکرد و دارایی¬های نامشهود از مقبولیت بسیاری برخوردار شده است .

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 8-2- چارچوب کارت امتیازی متوازن
منبع : (برنان ،2000، 240-206)
 طبقه¬بندی کنفدراسیون اتحادیه¬های تجاری دانمارک (1999)، آنها سرمایه فکری را متشکل از افراد، بازار و سیستم¬ها می¬دانند شکل این مدل بصورت زیر است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار 9-2- طبقه بندی کنفدراسیون اتحادیه¬های تجاری دانمارک
منبع: ( همان منبع ،240-206)3

 

این سه جزء مدل بطور نزدیکی به یکدیگر مرتبط شده¬اند. برای مثال موفقیت یک تکنولوژی جدید به شایستگی و آموزش کارکنان بستگی کامل دارد .
 طبقه بندی مر و شیوما (2001)، این دو محقق سرمایه فکری را بصورت گروهی از دارایی¬های دانش محور تعریف می¬کنند که به یک سازمان اختصاص داشته و جزء ویژگی سازمانی محسوب می¬شود و از طریق افزودن ارزش، به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می¬شود( مر و شیوما ،2001،464-441) .
بر طبق مدل اولیه مر و شیوما، سرمایه فکری را می توان به 6 طبقه ذیل تقسیم بندی کرد:
1- روابط با ذینفعان : که شامل تمامی اشکال روابط یک شرکت با ذینفعان خود است. این روابط ممکن است شامل توافقات گواهی نامه و شراکتی و قرارداد و ترتیبات توزیع و همچنین روابطی با مشتریان از قبیل وفاداری مشتری و تصویر ایجاد شده از نام تجاری و غیره باشد.
2- منابع انسانی : شامل دارایی¬های دانش محور است که به شکل مهارت، شایستگی، تعهد و انگیزش و وفاداری، یا بصورت دانش فنی، تخصص فنی و توانایی¬هایی حل مشکل و خلاقیت و طرز تفکرات و تحصیلات و غیره در اختیار کارکنان می¬باشد.
3- زیر ساختارهای فیزیکی : در برگیرنده دارایی¬های زیرساختاری از قبیل طرح استقرار ساختاری و تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی مانند پایگاه داده و سرورها و شبکه¬های فیزیکی مانند اینترنت و غیره است.
4- فرهنگ : شامل ارزش¬های سازمانی و رفتار شبکه¬سازی کارکنان و فلسفه¬های مدیریت است.
فرهنگ دارای اهمیت بنیادی برای کارایی و اثربخشی سازمانی است زیرا چارچوب مشترکی را برای تفسیر و تعبیر وقایع سازمانی فراهم می سازد.
5- رویه¬ها و عملیات سازمانی : شامل عملیات داخلی رسمی و غیر رسمی مانند راهنماهای فرآیندی و شبکه¬های مجازی و قوانین ضمنی و رویه¬های غیررسمی و قوانین ضمنی رفتار و سبک مدیریت و غیره است.
6- دارایی یا مالکیت معنوی : مجموع دارایی¬های دانش محور از قبیل حق امتیاز، کپی رایت، برند، طرح و اختراعات به ثبت رسیده و فرآیندهایی است که مالکیت آن بوسیله قانون در اختیار شرکت قرار داده شده است(همان منبع ،441-464)3.

 

همانگونه که ذکر شد در اکثر طبقه بندی¬ها به سه دسته سرمایه انسانی، سازمانی و رابطه¬ای اشاره شده است. در ادامه با تأکید بر مدل بونتیس، این سه نوع سرمایه بیشتر شکافته می¬شود تا بینش عمیقی از آنها بدست آید.

5-1-2 شباهت¬ها
بطور کلی می¬توان در مطالب گفته شده به چند مورد که در اکثر طبقه بندی ها به آن اشاره شده تاکید نمود.
1-5-1-2- سرمایه انسانی
سرمایه انسانی نشان¬دهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است. بونتیس سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راه حل¬ها از دانش افرادش توصیف می¬کند (بونتیس ،1998، 63-76) . همچنین بونتیس در سال1999، بحث می¬کند که سرمایه انسانی چون یک منبع نوآوری و نوسازی استراتژیک است، از اهمیت فراوانی برخوردار است (بونتیس ،1999، 402-391) . روس و دیگران (1997) نیز بحث می-کنند که کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری شان ایجاد می¬کنند. به عبارت دیگر، شایستگی شامل مهارت¬ها و تحصیلات افراد می¬باشد، درحالیکه نگرش، دربرگیرنده جزء رفتاری کار کارکنان می باشد. چالاکی فکری، فرد را به تغییر رویه-ها و تفکر در مورد راه حل¬های نوآورانه مسائل قادر می¬سازد. بروکینگ (1996)4 نیز معتقد است که دارایی یک سازمان شامل مهارت¬ها، تخصص، توانایی حل مسأله و سبک¬های رهبری می‌شود .(بونتیس ،1999، 402-391) .
چن و همکاران همچنین بحث می کنند سرمایه انسانی به عنوان مبنای سرمایه فکری اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان دارد، که منتج به بهبود عملکرد می¬شود. به علاوه این دانش و مهارت، در ذهن کارکنان جای دارد، بدین معنی که ذهن آنها حامل دانش و مهارت است )چن و همکاران ،2004، 100-85) .
اگر دانش کارکنان توسط سازمان به کار گرفته نشود، دانش و مهارت آنها نمی¬تواند فعال شود، یا به صورت ارزش بازاری درآید. اگرچه در یک سازمان یادگیرنده، کارکنان به عنوان مهمترین دارایی در نظر گرفته می¬شوند، با این وجود آنها در تملک سازمان نیستند استوارت (1997) . اما هنوز یک بحث داغ این است که آیا دانش جدید ایجاد شده توسط کارکنان متعلق به سازمان است یا خیر. برای مثال، یک برنامه¬ریز نرم افزار یک شرکت که در تعطیلات آخر هفته در منزل یک برنامه تدوین می¬کند، آیا شرکت هنوز می¬تواند ادعا کند که این برنامه متعلق به آن است؟ سرمایه انسانی سبب شده است که سازمان¬ها تا حد زیادی به دانش و مهارت¬های کارکنان شان برای ایجاد درآمد و رشد و همچنین، بهبود کارآیی و بهره وری متکی شوند .وست و فالن (1999) . منافع قابل توجهی را می توان از اطلاعات بیشتر درباره سرمایه انسانی بدست آورد و بر اساس این اطلاعات می توان منابع انسانی را بطور موثرتری در درون سازمان¬ها تخصیص داد و شکاف¬های مهارتی و توانایی¬های منابع انسانی را به آسانی تشخیص داد. به علاوه، سرمایه انسانی تسهیل کننده تهیه اطلاعات جامع¬تر برای سرمایه¬گذاران یا سرمایه¬گذاران بالقوه است. لنک ( 1997) با وجود اهمیت روزافزون سرمایه انسانی اکثر سازمان¬ها هنوز طبق روال سنتی، پولی را که برای توسعه منابع انسانی صرف می¬کنند در صورت حساب¬های مالی به عنوان یک قلم هزینه، نه یک سرمایه¬گذاری گزارش می¬کنند ، بنابراین، یک پی آمد مهم رویه¬های گزارش دهی مدیریت سنتی این است که، شرکت¬ها ممکن است راغب به کاهش سرمایه‌گذاری در زمینه آموزش و توسعه منابع انسانی شان شوند. (چن و همکاران 2004، 100-85) .

 

2-5-1-2 سرمایه ساختاری (سازمانی)
یوندت(2000) سرمایه انسانی را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان می‌داند که در پایگاه¬های داده ذخیره می¬شود. اغلب از آن به عنوان سرمایه ساختاری یاد می¬کنند. با این وجود یوندت ترجیح داده است که اصطلاح سرمایه سازمانی را به کار ببرد؛ چرا که معتقد است سرمایه سازمانی به طور واضح¬تری بیان می¬کند که این دانش واقعاً متعلق به سازمان است.
سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش است که در برگیرنده پایگاه¬های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل‌های اجرایی فرآیندها، استراتژی¬ها، برنامه¬های اجرایی سازمان می¬باشد (روس ،1997 ، 426-413) .
روس و همکاران معتقدند، سرمایه ساختاری عبارت است از، هر آنچه که در شرکت باقی می ماند پس از آنکه کارکنان به هنگام شب به خانه می روند، به عقیده آنها سرمایه ساختاری در برگیرنده سرمایه سازمانی، نظیر دارایی فکری، نوآوری، فرآیندها و دارایی فرهنگی، و نیز سرمایه نوسازی و توسعه، نظیر حق ثبت محصولات و تلاش¬های آموزشی می باشد روس (1997) همچنین، بروکینگ معتقد است که سرمایه ساختاری شامل دارایی¬های زیرساختاری، مثل تکنولوژی، فرآیندها و روش¬های کاری و نیز دارایی فکری، مثل دانش فنی، مارک¬های تجاری و حق ثبت محصولات می¬شود بروکینگ (1996) . به علاوه طبق نظر استوارت سرمایه ساختاری عبارت از دانش موجود در تکنولوژی اطلاعات، حق ثبت محصولا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران