هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با اختلالات املایی دانش آموزان

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با اختلالات املایی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با اختلالات املایی دانش آموزان


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با  اختلالات املایی   دانش آموزان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با  اختلالات املایی   دانش آموزان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


عده ی زیادی از دانش‌آموزان در نظام آموزشی ما دچار اختلالات یادگیری هستند، طبق گزارش‌های رسمی آموزش و پرورش4 تا 12 درصد از دانش‌آموزان در هر سال اختلال یادگیری دارند. بی‌تردید تعداد واقعی بیش از این خواهد بود. برای مقابله با این معضلات آموزشی هریک از معلمان روش‌های خاصی را اتخاذ می‌کنند، برخی از این روش‌ها به علت علمی نبودن سبب سرخوردگی تحصیلی دانش‌آموزان می‌گردد.
عمده‌ترین مشکل املایی دانش‌آموزان:
الف. نارسانویسی:
1- نارسانویسی به وضعیتی اطلاق می‌شود که دانش‌آموزان قواعد نگارشی در هنگام نوشتن رعایت نمی‌کنند، تمام کلمه یا بخشی از حروف آن را نمی‌تواند هم اندازه و هم شکل طبق قواعد نگارشی بنویسد، همچنین نارسایی آموزش در مورد استثناها و قواعد نگارشی جزو این دسته از مشکلات است.
مثل نوشتن کلمه‌ی بندگی به صورت بنده‌گی یا نوشتن کلمه‌ی خواهر به صورت خاهر و... در این نوع اختلال دانش‌آموز کلمه را از نظر نقطه، دندانه، شکل درست حرف و... کاملاً درست می‌نویسد تنها مشکل این است که دانش‌آموز معیار درست نویسی کلمه و حروف آن را رعایت نمی‌کند.
2- دانش‌آموز مهارت‌هایی نظیر چرخش دست در نوشتن، گرفتن صحیح مداد را به خوبی یاد نگرفته است.
3- عدم حرکت مناسب انگشتان
4- ناهماهنگی چشم و حرکت دست
5- وضعیت قرار گرفتن نامناسب دفتر و مداد به هنگام نوشتن
6- نارسایی آموزش معلم در تمرین نوشتاری حروف
7- عدم هماهنگی حواس دیداری، شنیداری و حرکتی
8- خطا در ادراک دیداری حروف و کلمات
9- فاصله‌ی نامناسب چشم به هنگام نوشتن
10- عدم توانایی کنترل دست در هنگام نوشتن
11- عدم هماهنگی کلی بدن
12- تأخیر در تکلم فرد
13- پرتحرکی و بی‌قراری در هنگام نوشتن
14- میز و صندلی‌های نامناسب
ب. ضعف در حافظه‌ی دیداری:
عمده‌ترین مشکل املایی دانش‌آموزان ناتوانی در جایگزینی درست این حروف می‌باشد، علت عمده این نوع غلط‌های املایی ضعف حافظه‌ی دیداری است، یعنی دانش‌آموز در هنگام نوشتن املا قادر نیست تصویر درست کلمه را در ذهن خود یادآوری کند لذا در بازشناسی حروف همصدا دارای مشکل هستند.
علل ضعف حافظه‌ی دیداری:
- نقص آموزش معلم
- عدم تمرین و تکرار حروف همصدا توسط دانش‌آموز
- دانش‌آموز قادر نیست تصویر کلمه را در ذهن خود تجسم کند(تجسم ذهنی کلمه)
- نشناختن حروف
- ناتوانی در ترکیب حروف
ج. ضعف در تمیز دیداری
در این نوع مشکل املایی، دانش‌آموز جزییات کلمه را رعایت نمی‌کند مثل از سه دندانه(س) یکی نمی‌نویسد، یا از نقطه‌ها کم و زیاد می‌کند به عنوان مثال کلمه‌ی آش، آس. همچنین ناتوانی در تمیز و تشخیص تفاوت یک چیز از دیگر چیزهاست نظیر عدم تشخیص حروفی که دارای تصویر فضایی مشابهی هستند مانند ج به جای چ، د به جای ذ، ک به جای گ و بالعکس. براساس تحقیقات انجام شده 25 درصد از مشکلات املایی دانش‌آموزان مربوط به ضعف در تمیز دیداری است.
برای رفع این مشکل می‌توان تمریناتی از قبیل مشابهت‌ها و تفاوت‌ها انجام داد.
د. حساسیت شنوایی
برخی از مشکلات املایی از ضعف شنوایی ناشی می‌شود در این نوع اختلال املایی دانش‌آموز به علت ضعف شنوایی برخی از صداها را نمی‌شنود یا اینکه آن را اشتباه می‌شنود.
پایین بودن حساسیت شنوایی عامل اصلی این اختلال است. نمونه‌ی این نوع اختلال:
نوشتن مسواک به صورت مسباک
نوشتن زنبور به صورت زمبور
علاوه بر اشتباه در نوشتن کلمات گاهی جا انداختن برخی از حروف و کلمات نیز از ضعف شنوایی است.
شیوه‌ی تلفظ معلم نقش اساسی دارد با تلفظ شمرده و رسا بودن صدای معلم عمده‌ی این مشکل حل خواهد شد.
ه. عدم دقت و توجه
برخی از مشکلات املایی نیز مربوط به بی‌دقتی دانش‌آموز در دندانه و نقطه، تشدید و جایگزینی نادرست آن‌ها و اشتباهاتی در سرکش، تشدید می‌باشد.
علل اشتباه نویسی در دندانه:
1- نا آشنایی با شکل کلی دندانه و حروف دندانه‌دار
2- نا آشنایی با نوشتن شکل دندانه در کلمه
3- اشتباه در شمارش دندانه‌های حروف دندانه‌دار مثل کلمه نیستند.
4- اشتباه در نوشتن شکل حروف دندانه‌دار در خط تحریری
5- نا آشنایی با قواعد خط تحریری به ویژه در اتصال حروف دندانه‌دار به برخی حروف معلمان پایه‌ی اول به ویژه در آموزش حروف دندانه‌دار، مراقب و نظارت کامل بر نحوه‌ی نوشتن دانش‌آموزان داشته باشند و با تمرین و تکرار به برخی تغییراتی که در شکل ظاهری دندانه‌ها و حروف در اتصال به حروف دیگر رخ می‌دهد آشنا شوند و مهارت یابند.
حروف «ب، ن، ی» نماد بزرگ دندانه هستند که در اتصال به هجا یا کلمه‌ی دیگر تغییر می‌یابند
کتاب...کتابدار، آب...آبی، توان...توانا، پهلوان...پهلوانان، موی...مویه، روی...رویه. دلایل اشتباه در نقطه‌گذاری حروف
اشتباه در نقطه‌گذاری حروف در کلاس اول معمولاً بیشتر است و به صورت‌های زیر دیده می‌شود:
1- کم گذاشتن نقطه
2- نگذاشتن نقطه
3- زیاد گذاشتن نقطه
4- جا به جا گذاشتن نقطه
5- نامناسب گذاشتن نقطه
اشکالات مربوط به تشدید:
اشکالات مربوط به تشدید به صورت‌های زیر در دیکته ظاهر می‌شود:
1- جا انداختن یا ننوشتن تشدید
2- بی جا یا اضافه گذاشتن تشدید
3- جا به جا نوشتن تشدید
تجربه مدون برای شناسایی و برنامه‌ریزی مشکلات املایی
یکی از مشکلاتی که دانش‌آموزان با آن مواجه می‌باشند ضعف املا است. اولین گام برای بر طرف کردن هر ضعفی شناخت آن می‌باشد. اگر معلم و مربی به موقع و دقیق مشکلات دانش‌آموز را تشخیص دهد می‌تواند سریع راه حل مناسب و منطقی را برای حل مشکل انتخاب و در جهت بهبود وضعیت آموزشی دانش‌آموزان اقدام نماید.
مدل املانویسی که در ذیل توضیح داده می‌شود تا اندازه‌ی زیادی به معلم کمک می‌کند تا به طور دقیق و سریع ضعف املایی دانش‌آموزان را تشخیص دهد و در جهت بهبود وضعیت دانش‌آموز اقدام کند.
تعریف املا:
املا به معنی جانشین ساختن صحیح صورت نوشتاری کلمات حروف به جای صورت آوای آن‌هاست.
اهداف درس املا در دوره‌ی ابتدایی:
1- آموزش نوشتن کلماتی که مورد احتیاج دانش‌آموزان است.
2- ارزشیابی از آموخته‌های دانش‌آموزان
3- افزایش خزانه‌ی لغات دانش‌آموزان
4- آموزش شیوه‌ی نگارش حروف و کلمات
در یادگیری املا یک کلمه سه عامل موثر می‌باشد:
الف. شنیدن
ب. دیدن و تجسم ذهنی کلمه
ج. نوشتن کلمه
با توجه به این سه عامل زمانی دانش‌آموز کلمه را به درستی خواهد نوشت که آن کلمه را خوب بشنود و بتواند در ذهن خود آن را تجسم کند و در نهایت کلمه را بنویسد.
حرکتی در زیر توالی آن توضیح داده می‌شود:
الف. شنیدن کلمه، تشخیص دقیق کلمه، تدارک کلمه
ب. تشخیص کلمه، یادآوری و مجسم ساختن تصاویر و بازشناسی کلمه‌ی صحیح در ذهن
ج. نوشتن درست کلمه، نوشتن صحیح حروف سازنده‌ی کلمه‌ی بازنویسی کلمه و توالی مناسب آن‌ها
به طور خلاصه مدل نگارش کلمات در املا عبارت از ادراک کلمه، بازشناسی کلمه‌ و بازنویسی کلمه هریک از این توالی در مدل، مربوط به یک یا چند فرآیند ذهنی است، ادراک کلمه مربوط به حافظه‌ی شنیداری و تمیز شنیداری است. بازشناسی کلمه مربوط به حافظه‌ی دیداری و توالی دیداری است. بازنویسی کلمه مربوط به حافظه حرکتی است.
با توجه به مطالب ارایه شده مدل آموزشی املا به شرح زیر ارایه‌ی معرفی می‌شود:
براساس مدل ارایه شده کلیه‌ی برنامه‌های آموزشی املا بایستی به سه رکن آن یعنی ادراک، بازشناسی و بازنویسی توجه کنند.
بررسی نقادانه برنامه‌ی درسی املا در دوره‌ی ابتدایی موید این نکته است که برنامه‌های درسی تنها بر بازنویسی محدود بوده و دو بعد دیگر چندان مورد توجه نیست لذا برنامه‌های درسی املا از وجه آموزشی به وجه آزمونی تبدیل شده است. برنامه‌ی درسی مبتنی بر این مدل که هر سه رکن را شامل شود، براساس الگویی معرفی می‌شود.
الگوی برنامه درسی املا:
1- انتخاب متن املا و نوشتن آن روی تخته‌ی کلاس و خواندن آن توسط دانش‌آموزان
2- پاک کردن متن از تخته و قرائت آن توسط معلم و نوشتن آن توسط دانش‌آموزان
3- تصحیح املا به صورت گروهی«توسط خود دانش‌آموزان»
4- استخراج فهرست خطاهای دیکته‌ای
5- تمرین، توضیح و آموزش بر مبنای عمده‌ترین غلط‌های املایی
توضیح اینکه غلط‌های املایی هر جلسه مبنای آموزشی برای جلسه‌ی بعدی املا قرار می‌گیرد.
مهم‌ترین محاسن این الگو عبارت از:
الف. توجه به بعد آموزشی املا، چون در مراحل پنجگانه‌ی بالا هدف آزمون نیست.
ب. انعطاف پذیری در متن املا
ج. توجه به سه رکن برنامه‌ی درسی املا از طریق دیدن متن و خواندن و بازشناسی و یادآوری و کاهش مشکلات و خطاهای دیکته‌ای دانش‌آموزان، به تدریج با اجرای کامل برنامه
د. کاهش اضطراب و ترس دانش‌آموزان از برنامه‌های درسی دیکته
ه. چون خطاهای دیکته ای توسط خود دانش‌آموزان با راهنمایی معلم استخراج می‌شوند، لذا دانش‌آموزان در رفع آن مصمم می‌شوند
چون الگو بر پایه‌ی آموزش املا طراحی شده است لذا توصیه می‌شود که از نمره دادن به دانش‌آموزان خودداری شود و ارزشیابی از کمی و عددی به کیفی تغییر یابد و این فرآیند تا زمانی ادامه یابد که غلط‌های املایی به حداقل برسد.
نمره دادن به املا براساس این الگو تنها در املای امتحانی پیشنهاد می‌شود.
نکته‌ی قابل توجه دیگر، کلاس بایستی از حالت سنتی خود به کارگاه آموزشی تبدیل شود و همه فراگیران در نقش یاد گیرنده و یاد دهنده باشند و تعامل های بین فردی گسترش یابد. برای قرائت متن املا با توجه به اینکه متن چندین بار خوانده شده و توضیحاتی توسط معلم برآن داده شده است، توصیه می‌شود هر بند از متن املا فقط دو بار تکرار شده و مدت زمان تقریر متن حداکثر 25 دقیقه باشد، حداکثر متن املا در هر جلسه براساس توان دانش‌آموزان و نوع متن از لحاظ دشواری کلمات و عبارات، متغیر می‌باشد.
ولی به جهت هماهنگی مقدار متن املا در پایه‌های مختلف بدین شرح پیشنهاد می‌شود:
برای کلاس اول ابتدایی در نیم سال اول 8 جمله حداکثر 35 کلمه و در نیم سال دوم 10 جمله حداکثر 40 کلمه، برای کلاس دوم ابتدایی حداکثر 10 سطر حدود 100 کلمه، برای کلاس سوم ابتدایی حداکثر 12 سطر حدود 120 کلمه، برای کلاس چهارم و پنجم ابتدایی حداکثر 15 سطر حدود 150 کلمه.
برای درک بهتر کلمات، گاهی نیاز است که کلمه برای دانش‌آموزان به همراه تصویر آموزش داده شود همچنین برای تجسم ذهنی یک کلمه بهتر است دانش‌آموزان آن را با انگشت خود در هوا بنویسند.
برای یادگیری بهتر می‌توان تمرینات فرعی دیگری همچون دنباله نویسی و کامل کردن کلمات ناقص نوشته شده، تعیین تعداد حروف کلمه، تعیین تعداد نقطه‌ها، دندانه‌ها و... انجام داد.
برای تصحیح املا در این الگو بایستی کلمات مشکل در تخته نوشته شود و سپس دانش‌آموزان با کنترل و نظارت معلم متن خود را با آن مطابقت کرده و غلط های خود را استخراج کنند. این مورد می‌تواند با عوض کردن دفاتر دیکته و یا تصحیح توسط یک عده‌ی خاص از دانش‌آموزان انجام شود. در پایان معلم به کمک دانش‌آموزان مهم‌ترین مشکلات دیکته‌ای آن جلسه را در تخته‌ی کلاس نوشته و به دانش‌آموزان در آن مورد آموزش می‌دهد. چنانچه وقت آن جلسه اجازه ندهد می‌توان آموزش را به جلسه‌ی بعدی موکول کرد.



اختلالات املایی و راهکار ها
خطاهای متداول در نوشتن عبارتند از :
1 - کج نویسی         2- پرفشار نویسی          3- کم رنگ نویسی          4- پر رنگ نویسی          5- زاویه دار نویسی        6- نا مرتب نویسی       7- فاصله گذاری بیش از حد        8- بزرگ یا کوچک نویسی بیش از حد
     برای درمان نارسا نویسی می توان از اقدامات زیر کمک گرفت:
1. مدادی در اختیار دانش آموز قرار داده  تا خطوطی به دلخواه رسم کند.
2. به دلخواه نقاشی کرده و آن را  رنگ بزند.
3. با استفاده از گچ نرم روی تخته خط بکشد و نقاشی کند.
4. به وضعیت نشستن کودک توجه نموده و آن را اصلاح کنید. او باید کاملاَ راحت روی صندلی بنشیند.
5. کاغذ یا دفتری که در آن می نویسد، راست باشد . لبه کاغذ با لبه میز بیش از 15 درجه انحنا نداشته باشد.
6. نحوه مداد گرفتن دانش آموز را کنترل نموده و شیوه درست گرفتن مداد را به او آموزش دهید.
7. اگر انگشتان و عضلات کوچک و بزرگ دست او ضعیف هستند از مدادهای باریک تر و با قطر کمتر استفاده کنید.

 برای تقویت عضلات دست از فعالیت های زیر می توانید استفاده کنید:
    -بازی با خمیر بازی یا موم   - مچاله کردن کاغذ باطله  - بریدن اشکال مختلف با استفاده از قیچی - بستن بند کفش ، زیپ لباس و دکمه  - حرکت انگشتان دست با استفاده از فرمان معلم- باز و بسته نمودن پیچ و مهره - رسم دو خط موازی و از او بخواهیم در بین خطوط بنویسد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با اختلالات املایی دانش آموزان

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان  هنرستان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان  هنرستان  بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


مرتبط کردن آموزش و تربیت نیرو با نیاز کار و اشتغال ، یکی از وظایف اساسی هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش است. این آموزش فنی و حرفه ای است که تفاوتها را در بین دانش آموزان بوجود می آورد، استعدادها را شکوفا کرده و قابلیتهای شخصی را کامل می کند. بنابراین آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش وسیله ای برای فرد در طول زندگی، برای نیل به پیشرفت، راهی برای حل مشکلات شغلی و یکی از ابعاد هویت فردی در زندگی اجتماعی است.آموزش های تئوری در کشور ما قوی و پرشمار است به  نحوی که در دانش نظری پیشرفت فوق العاده ای داشته ایم، اما به موازات آن نتوانسته ایم نیروی انسانی را برای کسب مهارتهای لازم که بتوانند این دانش را به کار و ثروت تبدیل کنند، آموزش دهیم. بنابراین با توجه به حسن نیت رهبر معظم انقلاب نسبت به هنرستانها و تاکید وزیر محبوب آموزش و پرورش جناب آقای حاج بابایی بر شناخت بیشتر اولیاء و دانش آموزان از هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش و نقشی که فارغ التحصیلان هنرستانی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی در جامعه دارند، ضرورت دارد که اطلاعات کاملتری از هنرستانها داشته باشیم.
      مزیت های ادامه تحصیل  دانش آموزان در هنرستانها نسبت به دبیرستانها
1-  تنوع رشته های مختلف هنرستانها نسبت به رشته های دبیرستان  ( 454 رشته مهارتی و فنی )
2-  یادگیری همزمان آموزشهای تئوری و عملی
3-  امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شرایط آسانتر
4-  فرصت ادامه تحصیل برای دانش آموزانی که در بعضی از دروس پایه ای (ریاضی و...) ضعیف می باشند
5-  وجود بازار کار مناسب برای دانش آموزان هنرستانی  حتی قبل از فارغ التحصیل شدن
6-  آشنایی دانش آموزان هنرستانی که چطور می توان علم و آموزش های تئوری را به ثروت و درآمد تبدیل کرد
7-  بالا بودن روحیه تعاون و همکاری دانش آموزان هنرستانی به خاطر انجام کارهای گروهی در کارگاه ها  در زمان تحصیل
8-  با انجام کارهای عملی اعتماد به نفس دانش آموزان هنرستانی به مراتب بالاتر از دبیرستانی است
9-  امید به آینده در صورت عدم ورود به دانشگاه در دانش آموزان هنرستانی بالاتر از دبیرستانی است
10-  بالا بودن قدرت تصمیم گیری در دانش آموزان هنرستانی بخاطر اینکه در طول دوره تحصیل با شرایط مختلف کاری روبرو می شوند
11-     با گذرانده واحد کارورزی دانش آموزان هنرستانی٬ آمادگی بیشتری برای ورود به بازار کار دارند
12-  دانش آموزان هنرستانی در آینده یک تولیدکننده هستند تا مصرف کننده
13-   یک دانش آموز هنرستانی استفاده بهینه از انرژی  را بیشتر درک میکند
14-   یک دانش آموز هنرستانی اهمیت ساخت یک کارخانه یا کارگاه های تولیدی را بیشتر درک میکند
15-   یک دانش آموز  هنرستانی استقلال یک کشور را بهتر می تواند رقم بزند
16- یک دانش آموز هنرستانی مفهوم توسعه صنعتی را بهتر درک می کند
17-   حضور دانش آموزان هنرستانی در کارگاه های عملی باعث شادابی و افزایش روحیه در آنان میشود
18-  کم شدن یک سال زمان تحصیل از مزایای دیگر دانش آموزان هنرستانی است  
19-  دانش آموزان هنرستانی یک سال زودتر وارد دانشگاه ٬ بازار کار ٬  اجتماع و ... می شوند
20-   شانس قبولی بیشتر دانشگاه  بخاطر هم سطح بودن اکثر دانش آموزان ورقابت کمتر دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانها
21-    تنوع بیشتر دروس در هنرستانها که باعث خستگی و دلزدگی کمتر دانش آموزان می شود
22-   بیشتر ساعات درسی هنرستانها عملی می باشد
23-به علت عملی بودن دروس  وعلاقه دانش آموزان به کار عملی٬ میانگین معدل  در زمان فارغ التحصیلی بالاتر از میانگین معدل ورودی است
24- در هنرستانها خلاقیت ها و استعدادهای دانش آموزان شکوفا می شود
25- توجه مسئولین نظام بیشتر٬ سرمایه گذاری روی هنرستانها است
25 – طبق آمار رسمی ( وزیر آموزش و پرورش ) 90 در صد فارغ التحصیلان دیپلم هنرستانی مشغول به کارهستند ولی 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی نظری بیکار می باشند
  26- دانش آموزان هنرستانی بعد از فارغ التحصیلی می توانند از وام های خود اشتغالی استفاده و وارد بازار کار شوند
27- دانش آموزان هنرستانی حداقل  می توانند احتیاجات خود وخانواده را برآورده نماید
28- دانش آموزان هنرستانی از بدو ورود به کلاسهای اختصاصی و کارگاهی در ذهن خود شغل آینده را پیش بینی کرده و برای آینده در زمان تحصیل برنامه ریزی می نمایند
29- علم و فن آوری در هنرستانها باعث بروز شغل های جدید در جامعه می شود
30- کارفرمایان و شرکتها و .. یکی از شرایط استخدامی را تجربه کاری و  کارهای عملی در نظر میگیرند  که دانش آموزان هنرستانی از این امتحان سربلند بیرون می آیند
31- مراکز آموزش عالی در دانشگاهها نمی توانند تمامی مهارتهای لازم را بصورت کامل در زمان تحصیل به  دانشجویان ارائه  نمایند ولی دانش آموزان هنرستانی با توجه به مستمر بودن آموزش مهارتها در زمان تحصیل با اعتماد به نفس و روحیه بیشتری وارد بازار کار میشوند
مزیتهای ادامه تحصیل دانش آموزان  در هنرستانها نسبت به دبیرستان
32-   هنرستانها عامل مهمی در ایجاد تحول کمی و کیفی و طراحی تولیدات مورد استفاده صنایع داخلی با طرح های ابداعی خود میتوانند باشند
33- دروس نهائی دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانی کمتر است
34- دانش آموزان هنرستانی با حداقل امکانات می توانند حداکثر کارایی و  درآمد زایی را داشته  باشند    
35- دانش آموزان هنرستانی بدلیل اینکه بایستی در کارگاها نظم و دقت کافی را داشته باشند لذا نظم پذیری بالاتری دارند
36- دانش آموزان هنرستانی نقش بسیار مهمی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی دارند  
37- دانش آموزان هنرستانی خود باوری بالاتری دارند
38- توانایی  دانش آموزان هنرستانی به رفع نیاز خود و اطرافیان
39- در صورتی که تصمیم به تغییر در رشته تحصیلی داشته باشند به راحتی می توانند عمل کنند
40-  از مشخصات بارز در دانش آموزان هنرستانی قانع بودن و نداشتن غرور کاذب و راحت تر برخورد کردن با مشکلات روزمره است
41-  دانش آموزان هنرستانی چون همزمان با انجام کاربه سرعت بازخورد کار خود را می بینند انگیزه برای کار و موفقیت قویتر می شود  
42- امید بیشتر به استقلال شغلی و مالی در سنین پائین در دانش آموزان هنرستانی
43- پیشرفت هرکشور به پیشرفت صنعت بستگی دارد که دانش آموزان هنرستانی یکی از نقش آفرینان و تاثیر گذاران  صنعت هر کشوری محسوب میشوند   
و ...
هدف ازایجادشاخه کاردانش :
 هدف ازایجادشاخه کاردانش ،تربیت نیروی انسانی ماهردرسطوح نیمه ماهر،ماهر،استادکاری،سرپرستی برای بخش های مختلف صنعت،کشاورزی،خدمات،واحرازآمادگی نسبی دانش آموزان برای ادامه تحصیل دررشته های خاص علمی کاربردی است.طراحی واجرای آموزش های شاخه کاردانش باعنایت به آئین نامه همکاری وزارتخانه ها،سازمانها،مراکزآموزشی وتولیدی دراجرای نظام جدیدآموزش متوسطه ازطریق توافقنامه هایی باهمکاری وهماهنگی دستگاه های متولی آموزش مهارتی انجام می شود.
فراز و نشیب های آموزشهای فنی وحرفه ای و کاردانش در مدارس ایران
قدمت آموزش های فنی و حرفه ای از زمان تاسیس نخستین هنرستان در سال 1305 در ایران به حدود 90 سال می رسد اما هنوز کیفیت آموزش این شاخه نتوانسته سطح توقعات طراحان آن را برآورده کند هر چند در سال های اخیر تلاشهایی برای رشد کمی و کیفی این آموزش ها صورت گرفته است.
تربیت 'تکنسین درجه دو 'برای فارغ التحصیلان هنرستان های شاخه فنی و حرفه ای و 'کارگر ماهر' برای فارغ التحصیلان شاخه کاردانش و ورود به بازار کار از جمله توقعات طراحان این آموزش ها در مدارس ایران بوده است.
باوجود آنکه ایجاد این شاخه ها در نظام آموزش متوسطه، آماده کردن جوانان برای ورود به بازار کار بوده اما این آمادگی برای برخی از فارغ التحصیلان و در شماری از رشته های تحصیلی شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش محقق نشده است.
تجهیز نبودن کارگاه های هنرستان ها و فراز و فرودهای ناشی از تغییرات فناوری و پیچیدگی در محل کار، هنوز در کیفیت ارایه آموزش های این مراکز سایه افکنده است تا شماری از فارغ التحصیلان همچنان برای ورود به بازار کار با مشکل روبرو شوند.
تعیین ظرفیت آموزش های فنی وحرفه ای بدون نگاه به ظرفیت های جذب و توسعه از جمله ایرادهای آموزش این شاخه ها محسوب می شود به طوریکه درسال 1358 شمار دانش آموزان فنی و حرفه ای نسبت به کل دانش آموزان دوره متوسطه - با احتساب نوبت دوم - 2/21 درصد بوده که با حذف نوبت دوم هنرستان ها این نسبت به 16 درصد کاهش یافت.
براساس آمار این نسبت تا سال 71 کاهش داشته که میانگین آن به 3/13درصد رسید، پس از این سال در یک مسیر شتاب دار، این سهم به 38 درصد رسید.
به باور کارشناسان، تنوع و شمار رشته های تحصیلی، کاهش تدریجی سرانه های دانش آموزان فنی وحرفه ای در مقایسه با تعداد کل دانش آموزان و افزایش بهای تجهیزات وماشین آلات نشان می دهد که آموزش های فنی وحرفه ای با افول روبرو بوده است.
مدارس کاردانش که پس از انقلاب در کشور تاسیس شده نیز با وضعیت مشابه و شاید نامناسب تر از هنرستان های فنی و حرفه ای روبرو بوده است. به باور کارشناسان، این مدارس هر چند با تعدد و تنوع رشته های تحصیلی توانست به سلایق مختلف تقاضاهای آموزشی پاسخ دهد اما در ارایه کیفیت آموزشی به موفقیت زیادی دست نیافته اند.
کارگاه های شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش از مهم ترین بخش های آموزش این شاخه ها محسوب می شود. هر چند در سال های اخیر تلاش هایی برای تجهیز این کارگاه صورت گرفته اما بنظر می رسد هنوز امکانات این بخش ها با استانداردهای بین المللی فاصله داشته باشد.
با این حال فارغ از کیفیت آموزش در این شاخه ها،یکی از دغدغه های اصلی و اساسی دانش آموزان پایه اول متوسطه، انتخاب رشته تحصیلی آنان است که در واقع با این انتخاب آینده شغلی خود را رقم می زنند و در سایه انتخابی درست و بجا می توانند، آینده شغلی خود را بسازند.
هر چند شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش تمام تلاش خود را برای تربیت هنرجویان توانمند برای حضور در بازار کار انجام می دهند اما به نظر می رسد که تبلیغات و فرهنگ سازی لازم برای ترغیب دانش آموزان برای ادامه تحصیل در این شاخه صورت نگرفته است.
یکی از اهداف و سیاست های کلی وزارت آموزش و پرورش، توسعه کمی و کیفی رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش است تا از این طریق زیرساخت های لازم برای اشتغال جوانان در کنار افزایش دانش آنان فراهم شود.وزارت آموزش و پرورش هر چند در این زمینه گام هایی برداشته اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد وجود دارد.
یکی از مزیت های شاخه فنی و حرفه ای این است که هنرجویان آن در کنار افزایش دانش، زودتر از دانش آموزان رشته های دیگر وارد بازار کار می شوند. استقبال از رشته های فنی و حرفه ای هر ساله با سیر صعودی مواجه است و استقبال بیشتر دانش آموزان و همچنین والدین نسبت به این رشته ها، نیازمند تبلیغات و فرهنگ سازی است. از مشکلات مهم و اساسی رشته های فنی و حرفه ای، نحوه هدایت تحصیلی دانش آموزان است. متاسفانه مشاوران تحصیلی در پایه اول دبیرستان به خوبی دانش آموزان را برای انتخاب رشته های تحصیلی مشاوره نمی دهند و دانش آموزانی که دارای معدل های پایین هستند را به رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش هدایت می کنند با این تصور که تحصیل در این رشته ها سهل و آسان است.
باید انتخاب رشته ها و نیازسنجی جامعه با مدیریت صحیح صورت گیرد، والدین نیز باید نسبت به رشته های فنی و حرفه ای آشنایی داشته باشند تا با تحصیل فرزندان خود در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش مخالفت نکنند. باید تصور عمومی جامعه نسبت به این رشته ها تغییر کند، گفت: این تغییر باید در آموزش و پرورش و با توجیه مشاوران تحصیلی آغاز شود.
بسیاری از رشته های تحصیلی بیش از ظرفیت موجود جامعه در یک رشته، دانش آموز و یا دانشجو پذیرش می کنند در حالی که این فارغ التحصیلان باید جذب بازار کار شوند.
رشته های کامپیوتر و حسابداری از رشته هایی است که در جامعه متقاضی بسیاری دارد و از سویی دیگر بازار کار در این زمینه اشباع شده است این در حالی است که در برخی از رشته ها از جمله معماری و طراحی، با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم و در این زمینه تبلیغات لازم صورت نگرفته است.
براساس برنامه چهارم توسعه باید 4/44 درصد از دانش آموزان سال های دوم و سوم متوسطه در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش جذب می شدند که تا کنون 38 درصد از این برنامه تحقق یافته است.
برنامه های جدی در وزارت آموزش و پرورش برای افزایش هنرجویان هنرستان های صورت گرفته است به ویژه در بخش نیروی انسانی که در این زمینه 9 هزار نفر نیروی متخصص فنی از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش جذب این وزارتخانه شدند.
در صورت تصویب تغییر نظام آموزشی کشور( شش، سه - سه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مجلس شورای اسلامی، دوران تحصیل هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش از 11 به 12 سال افزایش می یابد.
:با تغییر نظام آموزشی و افزایش یک سال دیگر به دوران تحصیل هنرجویان هنرستان ها، علاوه بر افزایش کیفیت آموزشی هنرجویان، بازار کار از آنان به راحتی استقبال خواهد کرد.
با تغییر نظام آموزشی ساعت های آموزش مهارتی نیز به دو هزار و 700 ساعت خواهد رسید که نزدیک به استاندارد است.
هنرستان ها در مسیر کاربردى کردن آموزش و درآمدزایى
آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى از جمله آموزش هایى است که بسیارى از کشورهاى توسعه یافته و همین طور در حال توسعه براى تربیت نیروى کار متخصص و ماهر از آن بهره مى گیرند تا جایى که این آموزش ها در برخى کشورها هرم شغلى را از شکل مخروطى به شکل تخم مرغى تغییر داده است، به این معنى که بیشترین جایگاه هاى شغلى را تکنسین هاى آموزش دیده از طریق مراکز فنى و حرفه اى رسمى اشغال کرده اند.
در کشور ما نیز گسترش این آموزش ها در برنامه چهارم توسعه مورد تأکید قرار گرفته و مقرر شده است تا پایان برنامه چهارم ۱۹‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان را هنرستان هاى فنى و حرفه اى زیر پوشش بگیرند که این امر بنا به عوامل مختلف تا به امروز محقق نشده است. البته براى ترغیب دانش آموزان براى ورود به این آموزش ها و همین طور ایجاد انگیزه در بین هنرجویان آن، برنامه هاى متعددى همچون کاربردى کردن و درآمدزایى آموزش هاى فنى و حرفه اى تدارک دیده شده است که بزودى اجرا مى شود.
براساس قانون تا پایان برنامه چهارم توسعه باید ۴۴‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان آموزش هاى فنى و حرفه اى و کاردانش را فرا بگیرند، در این میان سهم آموزش هاى فنى و حرفه اى ۱۹‎/۲ درصد است، برهمین اساس تاکنون باید این سهم به ۱۷‎/۸ درصد مى رسید که این امر محقق نشده و ۲‎/۳ درصد نسبت به برنامه مصوب عقب است.
به گفته مسئولان آموزش هاى فنى و حرفه اى وزارت آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزى منسجم و سیاست هاى کلان در این باره و همین طور کمبودها و مشکلات موجود در تأمین منابع نیروى انسانى و امکانات و تجهیزات آموزش هاى فنى و حرفه اى، موجب عقب ماندن از برنامه چهارم توسعه شده است.
* کتابچه اى حاوى اطلاعات درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در اختیار دانش آموزان قرار مى گیرد
در سال هاى اخیر گام هاى مثبتى براى برون رفت از مشکلات آموزش هاى فنى و حرفه اى برداشته شده است، استخدام نیروى انسانى جدید، سفارش تربیت دبیر به دانشگاه شهید رجایى و نوسازى تجهیزات و فضاهاى آموزشى از جمله آنهاست، اما عوامل دیگرى همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و تعداد صندلى هاى آن در عقب ماندن برنامه هاى فنى و حرفه اى از قانون مصوب دخیل است، به این معنى که افزایش صندلى هاى دانشگاه دانش آموزان را ترغیب مى کند تا ورود به دانشگاه را سهل و آسان تر بیابند و توجه به رشته هاى فنى و حرفه اى کمتر شود البته این در حالى است که افزایش پذیرش بیشتر در رشته هاى علوم انسانى و غیرفنى اتفاق افتاده است، در حالى که اگر بسیارى از این دانش آموزان رشته هاى فنى و حرفه اى را فرا گرفته بودند امکان یافتن شغل براى آنها افزایش مى یافت.
آگاهى و اطلاع رسانى کافى درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در بین خانواده ها، دانش آموزان و جامعه رخ نداده است، البته پیش نویس کتابچه اى شامل معرفى ۴۲ رشته فنى و حرفه اى و همین طور دو رشته جدید انیمیشن و مکاترونیک آماده شده است که در آن علاوه بر معرفى رشته ها، توانمندى ها، ظرفیت ها و جایگاه شغلى این رشته ها در کشور نیز مدنظر قرار گرفته است. این کتابچه قبل از ثبت نام براى سال تحصیلى جدید در اختیار تمامى دانش آموزان اول دبیرستان قرار مى گیرد تا آنها را در انتخاب رشته کمک کند.
براساس آمارهاى رسمى کشور ۶۴ درصد از نیروى کار کشور تحصیلاتى کمتر از دیپلم دارند، در حالى که مى توان با ورود دانش آموزان به دوره هاى آموزش فنى و حرفه اى ترکیب نیروى انسانى از نظر سطح مهارت و تحصیلات را در سال هاى آینده تغییر داد.
هرم شغلى در بسیارى از جوامع در حال توسعه و پیشرفته از شکل مخروطى (در رأس مدیر، در میانه مهندس، تکنسین و کارگر ماهر و در پائین ترین سطح، کارگر ساده) به شکل تخم مرغى (سهم سطوح میانى یعنى تکنسین هاى فنى و حرفه اى از همه بیشتر است) تغییر یافته است اما این تغییر در جامعه ما بسیار اندک رخ داده است، در حالى که مى توان با افزایش پوشش آموزش هاى فنى و حرفه اى حرکت به سمت وضع شغلى تخم مرغى شکل را تسریع کرد.
* فعالیت هنرستان هاى خصوصى
پیشنهاد ورود رشته هاى نمایش، پشتیبانى صحنه و انیمیشن را به بخش خصوصى (هنرستان هاى غیردولتى ارائه کردیم که با تصویب این پیشنهاد، مراکز غیردولتى) از سال تحصیلى جدید در این رشته ها هنرجو خواهند پذیرفت. البته باید هنرستان هاى غیردولتى، نیروى انسانى متخصص و مطابق با استاندارد، تجهیزات و امکانات لازم را در اختیار داشته باشند تا اجازه فعالیت به آنها داده شود.
نظارت بر عملکرد این هنرستان ها نیز طى تفاهم نامه اى با همکارى وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى اعمال مى شود.
طراحى دروسى مانند کارآفرینى، خود اشتغالى، خلاقیت و نوآورى و تغییر در محتواى برخى از دروس با هدف آماده سازى هنرجویان براى ورود به عرصه هاى شغلى و مدیریتى، پیشنهاد شده و در دستور کار قرار گرفته است. همین طور طرح کاربردى کردن آموزش در هنرستان ها از طریق توأم کردن آموزش و تولید مدنظر قرار گرفته است که امسال به صورت آزمایشى اجرا مى شود.
با اجراى این طرح ها، در کنار آموزش، امکان ارائه خدمات فراهم و کارآفرینى توسعه مى یابد، ضمن آن که براى واحد هاى آموزشى و هنرجویان درآمدزایى ایجاد مى شود و انگیزه دانش آموزان براى فعالیت و آموزش افزایش مى یابد. البته این امکان در برخى رشته ها همچون رشته هاى کشاورزى بیش از سایر رشته ها فراهم است. با اجراى این طرح در هزینه هاى آموزش و پرورش هم صرفه جویى مى شود، به این معنى که با فعال شدن رشته هایى همچون جوشکارى، مى توان میز و نیمکت هاى مورد نیاز مدارس را ساخت.  تجربیات جهانى نشان مى دهد آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى کارآمد تنها ابزارى است که مى تواند بین استعداد و علاقه متقاضیان و نیاز کنونى بازار و نیازهاى موجود براى توسعه کشور هماهنگى ایجاد کند، بنابراین لزوم گسترش این آموزش ها در جامعه ما به خوبى احساس مى شود.
* در دو دهه گذشته هیچ استاد کار و انباردارى جذب نشده است
۳۵ درصد از نیروهاى فنى و حرفه اى حق التدریس هستند که باید جذب آموزش هاى فنى و حرفه اى شوند، علاوه بر این با توجه به بازنشستگى این نیروها و بخصوص بازنشستگى پیش از موعد و همچنین نیاز بازار کار به نیروهاى متخصص و ماهر، خروج نیروها از بخش فنى و حرفه اى نسبت به سایر بخش هاى آموزش و پرورش بیشتر خواهد بود.
این در حالى است که براساس استانداردهاى جهانى آموزش فنى و حرفه اى براى هر ۳۰ هنرجو یک استادکار و یک انباردار باید در هنرستان ها حضور داشته باشند، اما در ۱۸ سال گذشته هیچ انباردار و استاد کارى وارد مجموعه آموزش هاى فنى و حرفه اى نشده است.
اگر این مشکل رفع نشود، کیفیت آموزش ها افت خواهد کرد.
امروزه اهمیت رشته های فنی و حرفه ای بر کسی پوشیده نیست ، رشته ی حسابداری یکی از رشته های قابل قبول به‌خصوص در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه می باشد که خوشبختانه در کشور ما نسبت به سایر رشته‌های فنی و حرفه‌ای از جمعیت فارغ‌التحصیلی بیشتری برخوردار است، که این نشان دهنده‌ی توجه و اهمیت مسئولان به این رشته می باشد.
در سال گذشته وزیر کار و امور اجتماعی تاکید کردند که معضل بی‌کاری ریشه در آموزش عمومی و عالی کشور دارد و در کنار این دو، فقدان مهارت نیز به این موضوع دامن زده است
در واقع مدتی است که مسئولان و کارشناسان به این نتیجه رسید ه اند که کمبود نیروی کار ماهر از جمله مشکلات کشور بوده و پایین بودن سطح بهره وری را نیز موجب گردیده است.
به این ترتیب با وجود تعداد افراد زیادی که در سن اشتغال قرار دارند، بخش‌های مختلف اقتصادی کشور به خاطر نبود افراد ماهر و آموزش دیده در مضیقه هستند .
    برنامه ریزان درسی و معلمان باید برای زندگی و کار در این دنیایی که هر لحظه در حال تغییر می باشد تمهیداتی بیندیشند. برنامه های درسی باید مملو از صحنه های ارتباط علم با زندگی ، برخورد با معماها کاوشگری و پروراندن مهارت های اندیشیدن باشد. همگام شدن برنامه های درسی و محتوای آموزشی مدارس و دانشگاه ها با نیازهای جامعه و محیط‌های کاری، از جمله روش هایی است که به افزایش مهارت نیروی کارسرعت می بخشد.
  توسعه‌ی علم و فناوری، این نیاز را به‌وجود آورده که شاخص های کمی و کیفی آموزش در مدارس و دانشگاه ها به سرعت تغییر کند و بهبود یابد این در حالی است که سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور درگیر معضلاتی است ور سیدن به این هدف را با مشکل مواجه می کند.
      شاید بهتر آن است که بگوییم تعدادی از رشته های فنی و حرفه ای گرایشی خاص به شاخه های علوم تجربی دارند ، که با یافتن روابط علت و معلول بین پدیده های مورد مطالعه، نتایجی را بدست می آورند؛  در صورتی که رشته‌ی حسابداری به دلیل تنوع بسیار بالای آن با این روابط علت و معلولی فاصله‌ی بسیار دارد، زیرا مسئله‌ی حرفه ای بودن این رشته پر رنگ تر از رشته های دیگر است بنابراین بایستی  نوع نگرش ما به کارگاه های این رشته با رشته های دیگر متفاوت باشد.
     مسئله‌ی مهم و اساسی این است که فارغ التحصیلان رشته های دیگر فنی و حرفه ای پس از فارغ التحصیلی هنگام استخدام دچار مشکل اساسی نمی شوند، چرا که کارگاه های این رشته‌ها با محیط کار سایر شرکت ها تفاوت عمده ای ندارند، اما در رشته‌ی حسابداری هنگام استخدام وضع به شکل دیگری است.
هر ساله با نزدیک شدن دانش آموزان سال اول دبیرستان به پایان سال تحصیلی وفرا رسیدن زمان تصمیم گیری در مورد انتخاب رشته سال دوم ،تردیدها ،نگرانی ها و سردرگمی خانواده ها و فرزندانشان افزایش می یابد .تعدد شاخه ها و رشته های تحصیلی درحوزه های نظری و فنی حرفه ای و کار دانش ،عدم شناخت صحیح وکافی آینده شغلی هر یک از این رشته ها واطلاع رسانی ناقص و محدود بر تردیدها و شرایط نابسامان موجود افزوده است ،به نحوی که بسیاری از خانواده ها تصمیم می گیرند پس از پایان امتحانات با مراجعه به مشاوران وبا کمک آنان  فرزند خود را راهنمایی و هدایت نمایند .در این نوشتار سعی می شود با ارایه اطلاعات مفید و راهنمایی لازم در خصوص نحوه انتخاب رشته و فاکتورهایی که باید مورد توجه قرار گیرد از ابهام های موجود کاسته و زمینه شناخت و آگاهی خانواده ها و دانش آموزان سال اول در حد امکان فراهم شود .
رشته های شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش :
شاخه فنی و حرفه ای وکاردانش در رشته های متعددی مانند الکتروتکنیک ،الکترونیک کامپیوتر ،ساختمان ، نقشه کشی معماری ،حسابداری بازرگانی  ، ،صنایع شیمیایی،صنایع غذایی صنایع فلزی، ساخت ، تولید  مکانیک خودرو ،متالوژی و دهها رشته دیگر در قالب زمینه های صنعت ،کشاورزی وخدمات در هنرستان های فنی و حرفه ای ودبیرستان های کار دانش دانش آموزان علاقمند راجذب می کنند.مزیت و امتیاز فنی و حرفه ای گرایش آموزش به سمت دروس عملی ،کارگاهی و تربیت کارآموزان ماهر و نیمه ماهر با رویکرد تامین نیروی انسانی مورد نیاز در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی است .فارغ التحصیلان رشته های فنی و حرفه ای پس از دیپلم قادرند وارد بازار کار شده و در صورت علاقه و پشتکار در رشته ی تحصیلی خود پیشرفت قابل توجهی داشته باشند .دانش آموزانی که شاخه فنی و حرفه ای را انتخاب می کنند به طور ضمنی علاقه وتمایل خود را به بازار اشتغال نشان داده ومایلند هر چه سریع تر جذب بازار وحرفه مربوط به خود شوند .رشته های فنی و حرفه ای به مقدارزیادی می توانندعلاقه کنجکاوی وحس عمل گرایی وعینی دانش آموزان راتامین ،پرورش وهدایت کنند. با توجه به حس  عمومی همه دانش آموزان برای ادامه تحصل این شرایط برای فارغ التحصیلان در مرحله اول برای مقطع کاردانی فراهم شده است .فارغ التحصیلان دیپلم فنی و حرفه ای می توانند در آزمون آموزشکده ها شرکت کرده ویا با شرط معدل  یا بدون کنکور از طریق دوره های کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد یا دانشگاه جامع علمی کاربردی در مقطع فوق دیپلم ادامه تحصیل دهند .در این صورت دانشجویان فارغ التحصیل در شرایط مطلوب تری همراه با دانش ،تجربه ومهارت بیشتر جذب بازار کار شوند .آن چه که دانش آموزان باید به دقت مورد توجه قرار دهند  پذیرش دانشجواز مقطع کاردانی به کارشناسی ناپیوسته و آن هم پذیرش بسیار محدود دانشجو در دانشگاه های دولتی است .به عبارت دیگر دانشگاه هایی که برای مقطع لیسانس از بین دانشجویان فوق دیپلم پذیرش دانشجو می کنند بسیار کمتر از مقطع کاردانی است .شاید یکی از تردید های عمده خانواده ها از پذیرش فرزندانشان در شاخه فنی و حرفه ای شرایط ادامه تحصیل آنان باشد که به صورت مرحله ای انجام می گیرد  .این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که طراحان شاخه فنی و حرفه ای عمدتا این شاخه را با رویکرد اشتغال و تربیت استادکاران ماهر و نیمه ماهر و به منظور تامین نیروهای تکنسین در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی تاسیس نموده ومنظور آنان الزاما و ضرورتا ورود به مقاطع تحصیلی لیسانس و بالاتر نبوده است . گرچه همه  دانشجویان می توانند به مقاطع بالاتر راه پیدا کنند . شاخه کاردانش نیز از لحاظ رشته های مهارتی متنوع تر از شاخه فنی و حرفه ای ارزیابی می شود ،گرچه در رشته های مشابه گرایش کاردانش ،به دروس مهارتی ،عملی و کارگاهی بوده و حتی الامکان سعی شده دروس تئوری کمتری ارایه شود .با توجه به طراحی سوالات ومنابع آزمون آموزشکده های فنی و حرفه ای که عمدتا از دروس هنرستان ها طرح می شود گرایش و علاقه دانش آموزان به هنرستان هابیشتر از دبیرستان های کاردانش می باشد ونیز به همین دلیل اکثریت هنرستان ها دانش آموزان با معدل های بالاتر را جذب می کنند .خصوصا در رشته هایی که علاقمندبیشتری دارد. داوطلبان ورود به شاخه فنی و حرفه ای نباید صرفا به نیت ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی وارد این شاخه شوند .هدف کسب تجربه ،مهارت و دانش لازم برای ورود به بازار کار و در صورت امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر می باشد. این موضوع در مورد دانش آموزان داوطلب ورود به شاخه نظری به نحو دیگری صدق می کند .دانش آموزان عمدتا با نیت ورود به دانشگاه هاو موسسات آموزش عالی ،شاخه نظری را انتخاب می کنند .بنابراین از بدو ورود در سال دوم باید خود را داوطلب کنکور سراسری تلقی کرده و مطالعه آنان ،منظم،هدفمند،مستمر و با برنامه ریزی اصولی و صحیح شکل گیرد .
شاخه نظری بر خلاف فنی و حرفه ای تا دیپلم کارایی وقابلیت خاصی نداشته و صرفا دانش آموز را آماده ورود به دانشگاه می کند . اگر داوطلبی وضعیت تحصیلی خود را به نحوی تنظیم کند که منجر به پذیرش اودر دانشگاهها نشود ،اگر نگوییم متضرر شده باید اذعان کرد به مقصود ونیت اصلی خود نرسیده است .بنابراین دانش آموزانی شاخه نظری را انتخاب کنند که با توجه به عملکرد گذشته خود وسوابق تحصیلی و مطالعاتی آنان موید آمادگی کافی وانگیزه لازم برای شروع و ادامه حرکت تا مقصد نهایی باشد .مسیری که همه به دشوار بودن آن اذعان داشته و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تلاش و تقلای فراوان می باشد .
رشته ریاضی و فیزیک : برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی پیش شرط لازم داشتن استعداد در زمینه ریاضی است . استعداد دانش آموزدر زمینه ریاضی را می توان از دو طریق شناخت: اول از راه آزمون استعداد که در ایران  به دلیل پیچیدگی آن و دور از دسترس بودن کمتر  قابل اجرا  است  . راه دوم: مراجعه به شواهد و قراین است که حداقل می توان به چهار علامت اشاره کرد 1-داشتن نگرش مثبت و اظهار علاقه مندی به درس ریاضی  2- سرعت پیشرفت :دانش آموزان مستعد در زمینه ریاضی مباحث آن را سریع تر و با زحمت کمتری یاد می گیرندوهر قدراین استعداد بیشتر باشد سرعت یادگیری و تسلط بر مفاهیم نیز بیشتر است .باید اشاره کرد استعداد با معلومات متفاوت است منظور از استعداد آمادگی ذاتی فرد برای یادگیری است  3- سوابق نمره ای نسبتا درخشان و مناسب در سال های تحصیلی گذشته در درس ریاضی که میانگینی بالاتر از 18 را نشان می دهندبه شرط آن که نمرات واقعی باشند . 4-ضعف عمومی در دروس حفظ کردنی، به عبارت دیگر دانش آموز مستعد در درس ریاضی معمولا نسبت به  دروس حفظ کردنی روی خوش نشان نمی دهند . وبرای تسلط بر آن ها با مشکلاتی مواجه هستند .
بعضا خانواده ها به دلیل وجود رشته های متنوع دانشگاهی در رشته ریاضی مانند انواع مهندسی ها و شانس پذیرش بیشتر در دانشگاه ها و بدون توجه به میزان آمادگی فرزند خود آن ها را ترغیب به انتخاب رشته ریاضی می کنند غافل از آن که رفتن به رشته ریاضی شرط و شروطی دارد که بدون وجود آن ها موفقیت فرزندانشان با مشکلات جدی مواجه خواهد شد .


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن


گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 120

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


تربیت دینی یکی از مهم‌ترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته می‌شود، با سایر دروس در هر پایه تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی به‌گونه‌ای ا‌ست که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوه‌های آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست.
به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانش‌آموز انجام شود، صرف‌نظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب می‌شود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیست‌شناسی، تاریخ، علوم‌پایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای می‌گیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانش‌آموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4)
درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است.
زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالی‌که سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم می‌خورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش به‌دست نیاید، لطمه‌ای به شخصیت و ساختار وجودی دانش‌آموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آن‌ها خود محتوای دروس‌اند، نه خود دانش‌آموز. در حالی‌که هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آن‌ها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانش‌آموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57)
بر آن است تا استعدادها و قابلیت‌های دانش‌آموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از توانایی‌های خود بهره ببرد.
لذا چنانچه ارزش‌های وجودی فرد برای خودش یا برای آموزش‌دهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت می‌گیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیت‌های مختلفی که این ‌کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او به‌تدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد.
حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثه‌ای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت می‌گیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالی‌که همین دست دادن را می‌توان به حیوانات نیز آموخت. چنان‌که در سیرک‌های نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده می‌شود و آن‌ها  نیز مانند انسان‌ها با مردم دست می‌دهند. اما هرگز شیر آسیب‌دیده‌ای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211)
تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت می‌گیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموخته‌هاست. آموزه‌هایی که قابل حصول و انسان‌سازند و دامنة آن‌ها از حوزة نظری فراتر می‌روند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمی‌گیرند.
اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامه‌ریزی شود. برنامه‌هایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامه‌ای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمی‌خیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ می‌شود، تدوین خواهد شد.
برخی از عمده‌ترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط می‌شود. در سال‌های اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آن‌ها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیه‌های آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیام‌های آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانش‌آموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد.
هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیت‌های عقلانی خود آن‌هاست. ( حدادعادل:41)
در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک می‌شویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوب‌تر می‌شود.
جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانش‌آموزان، به‌خصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و به‌‌کار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحب‌نظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانش‌آموزان و بهره‌ نگرفتن آنان از انبوه فعالیت‌های تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1
این‌ در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزه‌های قرآنی، به‌ویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمی‌گیرد و دانش‌آموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد می‌شوند که قادر به روان‌خوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش می‌دهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن ‌می‌کنند. این ضعف زمانی آشکار می‌شود که متوجه می‌شویم دانش‌آموزی که پس از سال‌ها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است.
اینجاست که مهم‌ترین مشکل در نظام آموزشی رخ می‌نماید و ضرورت به‌کارگیری روش‌های مناسب آشکار می‌شود. مشکل آموزش‌دهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی به‌گونه‌ای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانش‌آموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوه‌های گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دوره‌های مختلف آموزشی است. غالب این شیوه‌ها بر پایة روش‌های قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب می‌شود. شیوه‌هایی چون سخنرانی، داستان‌گویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و به‌کارگیری آن‌ها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمی‌توان به این شیوه‌ها اکتفا نمود. علاوه بر این، به‌کارگیری همین شیوه‌ها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذاب‌ترین داستان‌ها و خوش‌صحبت‌ترین سخنوران نیز ممکن است ملال‌آور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بی‌تأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة به‌کارگیری آن در شرایط نامناسب مشکل‌آفرین است.
در این نوشتار نقدهای زیر را در به‌کارگیری روش‌های سنتی رایج یادآور می‌شویم و ضمن آن برخی روش‌های جایگزین را که به‌ندرت مورد استفادة دبیران قرار می‌گیرند، به‌صورت پیشنهاد معرفی می‌کنیم.
یکنواختی و سکون
از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب می‌کند، برای توجه بیشتر لازم است در محرک‌های دیداری و شنیداری دانش‌آموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی‌ یا قصه‌گویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر به‌صورت یکنواخت و بی‌تحرک ارائه شوند، نه‌تنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرام‌آرام در خواب فرو خواهند برد.
نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژست‌های معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش می‌دهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداری‌اش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت  این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را به‌خوبی آشکار می‌سازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است.
باید توجه داشت که دانش‌آموزان از نظر به‌کارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دسته‌اند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8)
برخی دارای حافظة دیداری هستند و با نگاه کردن مطلب را می‌آموزند. برخی دارای حافظة شنیداری‌اند و با گوش دادن مطالب را یاد می‌گیرند. برخی نیز با به‌کارگیری هردو قوه به یادگیری می‌پردازند. در صورتی که دبیر بتواند از ابتدای سال استعداد هر یک از دانش‌آموزان را تعیین کند و بر حسب استفادة بیشتر از یک قوه جای آنان را در کلاس مشخص کند، کمک بسیار مهمی به آنان کرده است. برای تعیین نوع استعداد، می‌توان داستانی کوتاه و تخیلی را با ژست‌ها و حرکات مهیج دست و صورت بیان کرد و سپس از آن‌ها بخواهیم آن را بازگو کنند. کسانی که در نقل داستان همان حرکات دبیر را از خود نشان می‌دهند، دارای استعداد دیداری، و آنان که مو به موی داستان را بدون توجه به حرکات گوینده باز می‌گویند، دارای استعداد شنیداری هستند. میان این دو گروه نیز دسته‌ای هستند که هم داستان را کامل بیان می‌کنند و هم تا حدودی به حرکات گوینده توجه نشان می‌دهند. پس می‌توان روش سخنرانی و قصه‌گویی را برای شنیداری‌ها مناسب دانست؛ مشروط به اینکه تنها به این دو روش اکتفا نشود.
غیرفعال بودن
روش‌های آموزشی یا فعال‌اند یا غیر فعال. در روش فعال یادگیری با مشارکت یادگیرنده صورت می‌گیرد. در حالی‌که در روش‌های غیرفعال دانش‌آموز به مثابه ظرفی خالی است که معلم به‌صورت کاملاً یک‌طرفه آن را با آموزش خود پر می‌کند. در شیوة فعال، مخاطب با تلاش و تکاپوی خود، بیشتر با درس و محتوای آموزشی درگیر می‌شود. در حالی‌که در روش غیرفعال ذهن مخاطب منفعل از آموزش معلم است. از مزایای روش فعال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- تقویت توانایی‌های ادراکی مخاطب
- بارورسازی قوای فهم و تجزیه و تحلیل مخاطب
- رشد و افزایش اعتمادبه‌نفس
- ایجاد آمادگی برای شرکت فعال در بحث و گفت‌وگو
- ایجاد تمرین در تعامل با دیگران و تشخیص رفتار مناسب.( همان:85 )
جهت عکس موارد فوق، نتیجة رویکرد و روش غیرفعال خواهد بود. زیرا روش غیرفعال مخاطب را از یادگیری به‌صورت رویارویی با مسائل بازمی‌دارد. زیرا مخاطبی که همواره شاهد حل مسائل به‌‌دست معلم است هرگز نمی‌تواند مستقل از معلم با مسائل مواجه شود و راهکار لازم را برای مواجهه با مسائل فرا نمی‌گیرد. لذا چنین مخاطبی هنگام رویارویی با مشکلات دائماً دچار پریشانی و اضطراب خواهد بود.
این روش، به‌خصوص در مسائلی چون تجزیه و تحلیل باورهای دینی، بسیار آسیب‌زاست. زیرا هدف در آموزش و تربیت دینی، رسیدن به رفتار مطلوب و ارزشمند مورد تأیید دین است و تجلی یافتن باورهای مذهبی در عمل افراد، مستلزم تعمیق باورها و ارزش‌هاست. در حالی‌که با روش‌های غیرفعال رایج در نهایت نتیجه‌ای جز حفظ آموخته‌ها به‌دست نمی‌آید. همان آموخته‌ها نیز، بعد از برگزاری امتحان و کسب نمره، به فراموشی سپرده می‌شوند و چون درونی و نهادینه نشده‌اند به سرعت رنگ می‌بازند و در زندگی عملی مخاطب جایگاهی نخواهند داشت.


شیوه‌های فعال
روش پرسش و پاسخ سقراطی: اگر در کلاس‌های دینی مخاطبان را به فکر کردن پیرامون مفاهیم دینی تشویق کنیم تا بتوانند با هدایت غیرمستقیم معلم از مجهول به معلوم برسند، یادگیری بسیار جذاب‌تر و ماندگارتر صورت خواهد گرفت. در این شیوه ذهن فراگیرنده دست به خلاقیت می‌زند و انگیزه و اعتمادبه‌نفس او را برای مشارکت در بحث افزایش می‌دهد. با این روش، پرسش‌ها با نظارت معلم به‌سوی پاسخ هدایت می‌شوند و با جمع‌بندی دیدگاه مخاطبان، پاسخ صحیح توسط وی تکمیل، نهایی می‌گردد
فعالیت علمی گروهی:دانش‌آموزان بیشتر در حوزه‌های ورزشی و تفریحی گروه تشکیل می‌دهند اما برای تقویت انگیزه‌های دینی چنین گروه‌هایی دیده نمی‌شود. و تشویق و ترغیبی هم از سوی اولیای مدارس صورت نمی‌گیرد. معلمان باید با طرح موضوعات دینی مرتبط به درس و با توجه به علایق مشترک دانش‌آموزان آن‌ها را گروه‌بندی و سپس به انجام پژوهش‌های دینی ترغیب کنند.
آموزش چهره به چهره: با توجه به تراکم دانش‌آموزان در یک کلاس، این روش برای کسانی ضروری است که به دلایلی نسبت به دین و دیانت احساس تنفر دارند و به درس دینی دل نمی‌دهند یا پذیرش باورهای دینی در آنان منوط به حل پاره‌ای از ابهامات بی‌پاسخ است. بدیهی است که معلم باید اختصاصاً از این روش برای افراد مشخصی استفاده کند.
توجه به مخاطب‌محوری: غفلت از نیازها و علایق فراگیرندگان سبب می‌شود که معلم تنها پاره‌ای از اندوخته‌های فکری خود را در کلاس‌های متعدد تکرار کند و بدون در نظر گرفتن نیازها و شرایط درونی و بیرونی مخاطبان آنچه را می‌داند بیاموزد. در حالی‌که مدرس دینی باید همواره آمادة پاسخ‌گویی به ابهامات و شبهات دینی فراگیرندگان باشد و با مطالعة مستمر، توانایی خود را در این جهت افزایش دهد.
تأکید و التزام بر تمرین مستمر: شاید در برخی دروس فراگیری ذهنی به سرعت انجام شود اما در آموزش دینی، که مفاهیم بیشتر انتزاعی‌اند، ضرورت تمرین و ممارست بیشتر به چشم می‌خورد. آموزش‌های عملیِ مرتبط با مفاهیم دینی اگر بدون تأکید بر تکرار و تمرین رها شوند، چه بسا خشتی باشند که تا ثریا کج پیش خواهند رفت. صحیح‌خوانی قرآن و آدابی چون وضو، نماز، تیمم و... از این دست آموزش‌هایی هستند که در همان مراحل اولیة یادگیری باید مورد توجه و در صورت نیاز مورد تصحیح و اصلاح قرار گیرند. در غیر این‌صورت آنچه تثبیت می‌شود یادگیری غلط است که به مرور زمان اصلاح آن دشوار یا ناممکن می‌گردد.
 پرهیز از تحکّم و تحمیل و بهره‌گیری از حکمت و تحلیل: تحلیل آموزه‌های دینی عامل مهمی در تقویت خردورزی است. آنچه با خرد و برهان حاصل می‌شود بسیار پایدارتر است از آنچه صرفاً درسی از دروس تلقی شود و آن را باید فرا بگیرند. فهماندن آموزه‌های دینی از طریق به‌کارگیری قوای فکریِ مخاطب به مراتب توفیق بیشتری در آموزش دینی دارد. معلم نباید با زبان تحکم و تحمیل عقاید خود از مخاطب بخواهد چشم بسته تعالیم وی را بپذیرد. شرایط کنونی جامعه و تأثیر فضاهای فکری و فرهنگی متفاوت، این حقیقت را آشکار می‌سازد که اگر مخاطب، متناسب با سن خود، تحلیلی از موضوع دینی دریافت نکند، تأثیر اندکی از آن خواهد پذیرفت. در حالی‌که اگر مخاطب مخاطب در مواجهه با موضوعات دینی تحلیل درستی داشته باشد، احساس خواهد کرد که در پرتو این آموزه‌ها می‌تواند بازبینی مجددی در زندگی خود داشته باشد. در قرآن کریم از این روش به «بصیرت» تعبیر شده است:
«قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَة» (یوسف /108)بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم.
آموزشی که نه‌تنها اندیشة مخاطب را بارور نسازد بلکه او را به رکود بکشاند، توفیقی در تبیین آموزه‌های آسمانی نخواهد داشت. روشی کارآمد است که به اقناع مخاطب بینجامد. البته اقناع کار ساده‌ای نیست. لذا برای کسب توفیق باید موقعیت مخاطب از نظر ساختار روحی، روانی، تعصبات قومی و قبیله‌ای، عادات و رفتارهای غلط تثبیت شده، پیش‌فرض‌های نادرست و... مورد توجه قرار گیرد
شیوة مناظره و احترام به نظر مخالف:ضرورت استفاده از این روش در دورة متوسطه، بیش از دو دورة دیگر، به چشم می‌خورد. به‌دلیل رشد عقلی و فکری بیشتر دانش‌آموزان در این دوره و شکل‌گیری نسبی آنان از جهت عقیدتی، ممکن است معلم دینی با دانش‌آموزانی رو‌به‌رو شود که دعاوی مخالف یا شبهات خاصی دارند. اگر معلم فرصت طرح آزادانة این مسائل را به دانش‌آموزان ندهد و یا بعد از طرح هر مسئله پاسخ مناسبی به آن نداشته باشد، هم حق طرح مسئلة دانش‌آموز را زیر پا می‌گذارد و هم اعتبار خود را زیر سؤال می‌برد و از نظر عاطفی فضای کلاس را به حمایت از مخالف می‌کشاند. مهم‌ترین عاملی که دبیران را به چنین واکنش‌های نامناسب می‌کشاند، بی‌اطلاعی معلم و کم‌سوادی خود اوست. ترس از ناتوانی در پاسخ‌گویی، معمولاً معلم را به این‌سو می‌کشاند که اساساً اجازة طرح شبهه یا نظر مخالف به دانش‌آموزان ندهد.
اجتناب از تحقیر نظر مخالف و تعصب نداشتن نسبت به نظر موافق: گاهی معلم در مقام اثبات عقیدة خود چنان افراطی عمل می‌کند که جانب‌داری مخاطبان را در پذیرش آن عقیده از دست می‌دهد نیز ممکن است به لجاجت آنان بینجامد. حق‌محوری معلم آن است که عقیدة مخالف را اولاً به درستی و بدون دست‌کاری در آن بیان کند و سپس با به چالش کشیدن آن، بر‌اساس اصول منطقی آن را نقض کند و صحت ادعای خود را به اثبات برساند.
نادیده گرفتن نکات مثبت نظر مخالف: نقد نظر مخالف چنانچه شامل تمامی جهات و نکات مربوط به آن باشد، معلم را بی‌انصاف نشان می‌دهد و نوعی حق برای مخالف ایجاد می‌کند و نتیجه جهات منفی عقیدة مخالف بی‌نقد و بی‌پاسخ باقی می‌ماند. معلمانی که هیچ نقطة روشنی در کلام مخالف خود نمی‌بینند، غالباً با تمام جنبه‌های یک تفکر مخالفت می‌کنند؛ بدون آنکه جهات خوب و بد آن را از یکدیگر تفکیک کنند. این نوع برخورد موجب می‌شود که نقد وی بر سخن مخالف به حساب یک‌سو نگری و کوته‌بینی وی گذاشته شود و فاقد اعتبار تلقی گردد.
 بومی‌سازی: آنچه در قالب محتوای آموزشی در اختیار دبیران و دانش‌آموزان قرار گرفته است، در سراسر کشور یکسان است و همة اقوام و طوایف متن آموزشی واحدی را مطالعه می‌کنند و با آن امتحان می‌دهند. حال اگر ایجاد و تثبیت رفتارهای مطلوب دینی را هدف اصلی تربیت دینی بدانیم، توجه به مؤلفه‌های بومی ضرورت می‌یابد. تفاوت‌های فرهنگی موجود میان اقوام و طوایف متنوع در کشور ایجاب می‌کند که محتوا و شیوه‌های آموزشی نیز به تناسب، متفاوت باشند. مثلاً در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان ساکن شهرهایی که بیشتر در معرض تهاجم اندیشه‌های انحرافی هستند، باید نحوة دفاع از مبانی تشیع و اسلام راستین جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.************
عدم اکتفا به روش‌های آموزش مستقیم: کسی که در صدد تعلیم‌و‌تربیت دینی  است، فراگیرنده را مستقیماً مورد خطاب قرار نمی‌دهد. این روش برگرفته از قرآن است. در موارد متعددی از قرآن کریم، رسول مکرم(ص) مورد خطاب واقع شده است، در حالی‌که منظور، مؤمنان گرویده به او هستند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: نَزَلَ الْقُرآنُ بِایّاکَ اَعنی وَ اسْمَعی یا جَارَه (قرآن به سبک «به تو می‌گویم ولی همسایه، تو بشنو» نازل شده)، همان ضرب‌المثل معروف «به در می‌گوید تا دیوار بشنود». لازم است گاهی قالب و عنوان کلاس‌های تربیت دینی با محتوای دینی در ارتباط مستقیم نباشد. چه اشکالی دارد که تحت عنوان کلاس‌های بهداشت و سلامتی، عبادات و تکالیفی چون وضو، غسل، روزه و... آموزش داده شود؟ حتی می‌توان آموزش این امور را به افراد شایسته‌ای که عنوان دینی ندارند بسپاریم؛ مثلاً معلم ریاضی، کامپیوتر، زیست‌شناسی و... تا در خلال دروس خود آموزه‌های اخلاقی و دینی را به مخاطبان بیاموزند.
ارائة نمونه و الگو‌برداری: یکی از مهم‌ترین اصول تعلیم‌و‌تربیت اسلامی، نقش اساسی الگوها در تبعیت فراگیرندگان از مربیان است. عامل بودن خود معلم به آنچه تحت عنوان آموزه‌های دینی به فراگیرندگان می‌آموزد، باعث می‌شود که آنان به سطوح بالای حیطة عاطفی و برانگیختگی لطافت احساس نزدیک‌تر شوند. در این صورت آثار مثبت و سازندة عملکرد معلم در تبعیت فراگیرندگان قابل مشاهده خواهد بود.
در عرفان اسلامی، نقش استادی که متربی خویش و نقاط ضعف او را بشناسد و راه درمان را از راه عمل صحیح خود به او یادآور شود، مطلبی مورد اتفاق است. شرایط کنونی جامعه به‌گونه‌ای است که زمینة آموختن صفات اخلاقی و قرآنی در جامعه به‌راحتی مهیا نیست. از طرف دیگر خانواده‌ها هم در این زمینه ضعیف عمل می‌کنند و تنها به اتکای الگوهای عملی می‌توان آنان را به ارزش‌های دینی ترغیب نمود.
بررسی شیوة تبلیغی معصومین(ع) به‌خوبی بیانگر کارایی این شیوه است و غفلت از آن قطعاً آسیب‌های جبران‌ناپذیری، که امروزه نیز به‌خوبی قابل مشاهده است، به‌دنبال خواهد داشت. در تاریخ اسلام می‌خوانیم که پیامبر مکرم اسلام(ص) حتی در نشست و برخاست معمولی با مردمان عصر خود، معلم اخلاق بود و نحوة خوردن و آشامیدن و رعایت نظافت شخصی و... تا حکومت‌داری و قضاوت و... را به‌طور عملی به آنان آموزش می‌داد.
پیشنهاد می‌شود برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر کلاس‌های دینی، علاوه بر بازنگری در محتوای درسی، ساعات مشخصی به دبیران اختصاص یابد تا هم‌زمان با تدریس، با مزایای روش‌های نوین و آسیب‌های گوناگون روش‌های معمول بیشتر آشنا شوند و سطح آموزشی خود را ارتقا دهند.
تقسیم بندی روش های تدریس
1-  روش های تاریخی ( = سنتی ) : روش های که در گذشته ی بسیار دور تا کنون به کار می رفته است  مانند : روش سقراطی ، روش مکتبی .(صفوی ، امان الله ، 1370)
       2- روش های نوین :  روش هایی که متکی بر یافته های روان شناسی و علوم تربیتی جدید هستند . امان الله صفوی در این  طبقه بندی    روش های زیر را نام می برد، که گاهی اوقات فنون تدریس را که از لحاظ مفهوم غالبا" با روش ها متفاوت اند ، در زمره ی آن قلمداد می کند مانند : روش تو ضیحی ، سخنرانی ، اکتشافی ، حل مسئله ، مباحثه ، پرسش و پاسخ ، واحد کار ، بازی های رقابتی و ... ( برای مطالعه بیشتر ر. ج . ش  به کلیات روش ها و فنون تدریس  ، امان الله   صفوی )
شعبانی ( 1372) الگوها و روش های تدریس را به صورت دیگر معرفی و طبقه بندی می کند . در بحث ایشان از الگو ها ، دو الگوی ((پیش سازمان دهندهorganizer – model  p readvance )) و (( حل مسئله  problem – solvingmodel )) مورد تاکید قرار  گرفته اند .

منظور از الگوی پیش سازمان دهنده فعالیت های معلم مدار و هدف از الگوی حل  مسئله فعالیت ها یی بر اساس شاگرد مداری است .
از دیگر  الگو های تدریس mechanistic modle    و organistic modle  را می توان نام برد . در الگوی مکانیستیک هدف آموزش  و پرورش انتقال فرهنگ و پر کردن ذهن آدمی و شکل دادن به رفتار است . در تمامی مراحل اجرایی این الگو ، معلم مرکز و نقطه ی اتکای دانش آموزان در تمامی فعالیت هاست.‏ در مقابل در الگوی ارگانیستیک هدف آموزش و پرورش به ظهور رسانیدن توانایی های بالقوه ی دانش آموزان است . در این الگو نیاز های شاگردان در درجه ی اول اهمیت قرار دارند، به همین دلیل این الگو را می توان یک الگو ی شاگرد مدار نامید .
الگو ی عمومی تدریس :این الگو از معروف ترین الگو های تدریس است که   برای اولین بار توسط رابرت گلیزر در سال 1961 مطرح گردید و بعدها کسان دیگری از جمله راجرز رابینسون در سال 1971 تغییراتی در آن به وجود آورد . فرآیند تدریس را در این الگو می توان به پنج مرحله تقسیم کرد : 1- تعیین اهداف تدریس 2- تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی 3- تعیین شیوه ها و وسایل تدریس 4- سازمان دهی شرایط و موقعیت آموزشی 5- ارزشیابی و سنجش عملکرد فعالیت های آموزشی .
در راستای تمامی روش ها و الگو های تدریس، توجه به این نکته ضروری است که یکی از پدیده های مهم در سال های اخیر در نظام آموزشی انفرادی کردن آموزش است . آموزش انفرادی به معنی آموزش بر اساس توانایی شاگرد است .
ازدیگر  روش های جدید آموزشی که در فعال کردن شاگردان بسیار موثرند ، می توان روش مسئله ای و روش واحدها (واحد موضوعی - واحد تجربی - واحد پروژه  ) را نام برد .در این روش ها بر خلاف روش های آموزش انفرادی؛ تعامل اجتماعی ، احساس مسئولیت ، انگیزه ی درونی ، رابطه ی مطلوب بین خودشاگردان و معلمان با  شاگردان ، رابطه ی نزدیک بین آموخته ها و شرایط واقعی زندگی به نحوشایسته ای وجود دارد.

 مهم ترین ویژگی های روش های تدریس فعال
1- در روش های فعال تدریس یادگیری عبارت است از تغییرات تجربه بر اثر رفتار یادگیرنده و کسب ساخت جدیدی از عملیات ذهنی . در این روش هایادگیری تابع تحول ذهنی کودک است.و تحول روانی توضیح دهنده یادگیری است .(کریمی،1373)     
2- یادگیری در روش های فعال تدریس  بر پایه اکتشاف و استقرار است . ولذا در این روش ها چگونه یادگرفتن مهم تر از چه چیز یادگرفتن است .در روش های تعاملی دانش آموزان روش یادگرفتن را نیز یاد می گیرند.                                               
3- ماهیت یادگیری، تعاملی است خلاق که بدون وقفه بین دانش آموز وموقعیت آموزشی در جریان است .همان طور که پیاژه نشان داد،بیش تر آموخته های مهم ما حاصل تعامل بادیگران است. درروش های فعال تدریس آنچه دانش آموزان انجام می دهد ، سبب یادگیری می شود. یادگیــرنده بر اثر تاثـیر خود بر محیــط وواکنش فعال در برابر عمل محیط به پیـشرفت دست می یابد .
4- معلمان فعالیت های یادگیری از طریق تعاملی را به گونه ای سازمان می دهند که دانش آموزان حقیقتا" به یکدیگر وابسته باشندوهیچ یک از اعضاء گروه نمی تواند موفق شود مگر این که تمام اعضا موفق شوند. شعار کلاس تعاملی وهمیاری این است: یا همه نجات می یابیم یا همه غرق می شویم.(الیس و والن،1379)لذا در این روش ها جنبه های منفی رقابت دانش آموزان از بین می رود.
5- یادگیری واقعی در این روش ها عبارت است از فرایند تغییر دادن ادراکات جدید برای هم خوان کردن آنها با ساخت های شناختی فعلی از یک سو و تغییر دادن ساخت های شناختی برای هم خوان کردن آن با ادراکات جدید .
6- یادگیرنده منبع اصلی تحول خویشتن است .یادگیری فعالیتی است که از فراگیرنده سر می زند و دایما در حال تحول است . ولذا یادگیرنده هم تجربه را تغییر می دهد و هم خود  را براساس تجربه تغییر می دهد
7- فرایند یادگیری در زمان انجام دادن فعالیت دانش آموزان فرایندی خودگردان ، خودفرمان ، خودنظم جو و خودرهبر است.
8- در روش های فعال تدریس یادگیری از ثبات وپایداری بیشتری برخوردار است. دانش آموزان اغلب در سطوح بالاترحیطه شناختی درگیر می شوند.و اکتسابات یادگیرنده در عمق حیطه های عاطفی و رفتاری نیز رسوخ می کند .دیوید جانسون(1989) معتقد است: وقتی آنچه را فرامی گیرید برای دیگری توضیح دهید یادگیری شما بسیار بیشتر از زمانی است که یادگیری فقط از طریق گوش کردن یا خواندن چیزی به تنهایی انجام می شود.
 9- در تدریس تعاملی بیشتر بر انتخاب آزاد معیارهاوارزش ها برای رسیدن به حقایق علمی- اجتماعی براساس فعالیتی مردم سالارانه تاکید می شود. لذا سه اصل آزادی،مسئولیت وانتخاب نقش اساسی در این روش ها بازی می کنند.(شعبانی،1382)
10- در تدریس فعال وتعاملی هدف کسب حقایق علمی از طریق تحقیق،تفکر،مباحثه واستدلال منطقی،اصلاح وتقویت درک وفهم مهارتهای تفکر است.روش های تعاملی فرصت مناسبی برای یادگیرنده ها ایجاد می کنند،تا بتوانند بر تجربه های خود،بازتاب داشته باشند ودرنتیجه،قادر شوند تا تضادهای بین فهم ودرک های موجود خود را با تجربه های جدید،حل کنند وفهم و درک های بدیل را در نظر بگیرند.(لانیال لاکروکس،1383)
11- روش های تدریس فعال به اصلاح وتقویت مهارتهای همکاری واحترام به اندیشه های دیگران،پرورش تفکر انتقادی وتحمل اندیشه های مخالف منتهی می گردد.وقتی دانش آموزان با ویژگی های مختلف در یک گروه کاری برای یک هدف مشترک کار می کنند،آنها نسبت به یکدیگر علاقه واحترام پیدا می کنند.یادگیری از طریق همیاری از سویی باعث افزایش پذیرش اجتماعی افراد می شود وازسوی دیگر روابط دوستانه بین دانش آموزان را افزایش می دهد.(رابرت سالوین،1990)


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی


گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی

دانلود گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی   بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


نظام آموزشی هر کشور به عنوان یک نظام پویا و هدفمند، در تولید و رشد علمی ‌نقش بسزا و سازنده‌ای را ایفا می‌کند و در صدد افزایش تولید دانش می‌باشد. در عصر دانش و نو‌آوری که منبع اصلی رقابت اقتصاد جهانی است نظام آموزشی هر کشور در تلاش است تا دانش تولید شده را در جهت افزایش نو‌آوری بر عهده گیرید. از آنجا که دانش‌آموزان منبع اصلی تولید دانش هستند و اصلی‌ترین دارایی‌ها به شمار می‌آیند، می‌بایست به شیوه مناسب بر دانش آنها مدیریت شود و تلاش کرد دارایی‌های نهفته در ذهن آن‌ها کشف شود تا این گنج به دارایی‌های با ارزشی تبدیل گردد. برای کسب دانش صرفاً آموزش و حضور فیزیکی در مکان‌های آموزشی مهم نیست بلکه پژوهش و تحقیق هم می‌تواند بر علم و دانش بیافزاید. پژوهش عامل مهمی ‌در تولید دانش، دانایی و پیشرفت جامعه انسانی است و میزان پژوهش‌های انجام شده در هرجامعه شاخص توسعه یافتگی آن جامعه به حساب می‌آید.  
هدف تحقیق، کشف و گسترش دانش و در حقیقت راهی برای جستجوی آگاهی است. با تحقیق کردن است که به عرصه‌های جدید علم ودانش می‌توان پا نهاد و وارد عرصه‌های ناشناخته شد. تاسیس مدرسه نظامیه بغداد توسط خواجه نظام الملک و دارلفنون که در آن‌ها به تربیت پژوهشگر می‌پرداختند و وجود دانشمندانی چون ملاصدرا، شیخ بهایی، گویای دیرینه بودن تاریخ پژوهش ایرانیان است.
ولی در حال حاضر این طور به نظر می‌رسد که پژوهش نه تنها در کلیه مقاطع تحصیلی نادیده گرفته می‌شود بلکه در دانشگاه‌ها و آموزش عالی هم نقش کمرنگی دارد و تحقیق به معنای واقعی صورت نمی‌گیرد.
سؤال این است که جایگاه پژوهش در نظام آموزشی ما چگونه است؟ و چه موانعی بر سر راه آن قرار دارد؟
ما به دنبال یادگیری مادام العمر هستیم، که خود مسیری جدید در رسالت تعلیم وتربیت و آموزش مدارس است. علم یک کالای رایگان نیست که به طور طبیعی فراهم شود. علم کشف شخصی است، علم تنها به ذهن آماده خطور می‌کند و با تفکر، تفحص، کشف و تحقیق به وجود می‌آید. آموزش و پژوهش به هم پیوسته‌اند و به تولید علم می‌پردازند.
با نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزش دانش‌آموزان از همان سال های اولیه تحصیل زمینه برای رشد و شکوفایی، بروز خلاقیت و نوآوری در نوجوانی و بزرگسالی فراهم می‌شود. توجه به پژوهش در دوران تحصیل منجر به تقویت، روحیه کنجکاوی و خلاقیت در کودکان می‌شود (چطور اعتماد به نفس کودک را تقویت کنیم) و میل به دانستن در آنها افزایش می‌یابد و به کشف محیط اطراف خود می‌پردازند. به آنها چگونه اندیشیدن و چگونه فکر کردن  می‌آموزند و روحیه همکاری و مشورت در آن‌ها تقویت می‌شود.
تحول بنیادین در آموزش و پرورش با رویکرد پژوهش محور ایجاد شده است تا بتوان دانش آموزانی متفکر پژوهشگر و متخلق به اخلاق اسلامی تربیت کرد منظور از رویکرد پژوهش مدار در آموزش و پرورش آن است که در همه سطوح و مقاطع آموزشی شیوه های تدریس به گونه ای باشد که دانش آموزان به مطالعه کتاب های درسی اکتفا نکرده و خود با بررسی منابع موجود در موضوعات درسی به گسترش دانش خود بپردازند.
 در این رویکرد دانش آموزان چگونه آموختن را می آموزند و قادر خواهند بود که به شیوه های علمی دانش خود را توسعه بخشند. توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیت های پژوهشی آن کشور است . اگر نگاهی دراز مدت به امر پژوهش داشته باشیم  شاید مهمتر از انجام پژوهش در زمینه های گوناگون گسترش رویکرد پژوهش مداردرآموزش مقاطع تحصیلی باشد. دانش آموزان امروز پژوهشگران فردا هستند که با تلاش خود می توانند به گسترش مرز های دانش بپردازند. آموزش موثر  روش های بهینه پژوهش ضامن موفقیت پژوهش های آینده خواهد بود بدیهی است که گسترش پژوهش در گرو تعامل سازنده همه بخش های آموزشی و پژوهشی کشور است.
یادگیری بحث تحقیق صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمی‌باشد بلکه در هرمرحله‌ای از تدریس می‌بایست این امر جدی گرفته شود. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانش‌آموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند که در پژوهش فوق به بررسی آنها می‌پردازیم.


مسئله
     تحقق ارزشهای اخلاقی در مدرسه در صورتی میسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به این ارزشها معتقد بوده ،مهارتهای لازم را برای تبدیل آنها به هدفهای رفتاری کسب کرده باشند (بازرگان ، پیوند ، شماره ی 211 ، ص 17 ).بسیاری از مدیران و معلمان از این شکایت دارند که به رغم اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی دانش آموزان گنجانیده شده است و سخنانی که در خلال برنامه های صبحگاهی یا سایر مراسم مدرسه برای آنان ایراد می شود و وجود اشعار و جملات زیبایی که با خط خوش بر در و دیوار مدرسه برای جلب توجه شاگردان نوشته می شود ، رفتارهایی مانند تقلب ،دروغگویی ، بی اعتنایی به مقررات ،خشنونت و پرخاشگری در بسیاری از مدارس مشاهده می شود . در برخی از مدارس زنگ تفریح برای درگیریهای شخصی دانش آموزان است و اگر دخالت بزرگسالان مدرسه نباشد ، مسائل ارتباطی بچه ها می تواند به خشونت و آسیب رسانی به یکدیگر و به وسایل مدرسه منتهی گردد. این مربیان با آگاهی از اینکه مدرسه مهمترین محل پرورش دانش آموزان است مایلند نقش مثبتی در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان داشته باشند ، اما روشهای سنتی رفتار و برخورد آنان با دانش آموزان پاسخگوی این نیاز نیست .آنان معمولاً در مقابل مسائل انضباطی شاگردان سعی می کنند با نصیحت ، تشویق رفتار مناسب و یا صحبت در مورد ارزشهای اخلاقی ، شاگردان را متوجه عواقب رفتار خود کنند . اما با کم اثر بودن این رفتار دلسرد و ناامید گشته و عاقبت ناچار می شوند اعمال قدرت کنند و با سرزنش ،تنبیه ،اخراج از کلاس و در نهایت اخراج از مدرسه به رفتار نامناسب دانش آموزان بی انضباط خاتمه دهند .این نوع رفتار در بسیاری از موارد به ویژه در مناطق محروم ، توسط برخی از اولیاء که در برقراری نظم و اخلاق در خانه ناتوانند و تربیت اخلاقی فرزندان خود را یکسره از مدرسه انتظار دارند ، تشویق می گردد و اصطلاح «گوشتش مال شما ، استخوانش مال ما »اصطلاح قدیمی و آشنا برای بسیاری از معلمان آن نواحی است (همان منبع ، ص 17).
در حدیثی از حضرت علی (ع)چنین آمده است :اکره نفسک علی الفضایل فان الرذایل مطبوع علیها . با سعی و مجاهده فضایئل را به نفس سرکش خود تحمیل کن و برخلاف میل و رغبتش او را به پاکی و نیکی وادار نما ؛زیرا خواهش طبیعی و رغبت نفسانی بشر به شهوات ناروا و رذایل اخلاقی است و قبول فضایل و ملکات پاک بر خلاف تمایلات فطری نفس است (ماهنامه تربیت ، 1370 ،ص 44 ). جان دیویی درباره ی تربیت اخلاقی می گوید :«به طور کلی موضوع تربیت اخلاقی وابسته به موضوع معرفت است .ایجاد عادات و انگیزه های اخلاقی مناسب، مستلزم شناختن این عادات و انگیزه هاست .درآموزشگاه باید دانش را به موارد و مصادیق علمی خود پیوند داد و اینگونه پیوندهاست که میزان سودمندی دانش را تعیین می کند .پس مهمترین مسئله تربیت اخلاقی ، مسئله رابطه دانش و اخلاق است .اگر دانشی که از درسهای مدرسه بر می خیزد در شخصیت مؤثر نیفتد ،تعلیم و تربیت متضمن نتیجه ی اخلاقی نخواهد بود . وقتی که دانش به رشد اخلاقی مخصوص و روشهای انضباطی متوسل می شوند .درچنین موردی دانش ، وجهی نظری به خود می گیرد و اخلاق به صورت فضیلت های انتزاعی در می آید ».(علی اشرف جودت ، 1370 ، ص 42). دکتر کارل می نویسد :«کسی که از آغاز زندگی به شناختن خوبی و بدی عادت کرد ،در تمام عمر انتخاب خوبی و پرهیز از بدی ، برای او آسان خواهد بود و همان طور که از آتش دوری می کند از بدی نیز می پرهیزد ،وعهد شکنی و دروغگویی و خیانت در نظر او نه تنها اعمالی ممنوع ،بلکه غیر ممکن می آید ».(ماهنامه ی تربیت ،ص 196 ). ارسطو برخلاف افلاطون معتقد است که علم و معرفت برای تحصیل فضیلت شرط کافی نیست .علاوه بر آن ،باید نفس را به فضیلت تربیت کرد .یعنی باید در نفس ،ملکات فضایل را ایجاد نمود .باید کاری کرد که نفس به فضایل که رعایت اعتدالها و حد وسطها است عادت کند و خو بگیرد و این کار با تکرار عمل میسر می شود (مطهری ، ص 34 ). خواجه نصیر طوسی در همین زمینه می نویسد :«ارسطو در کتاب اخلاق گفته است که اشرار به تأدیب و تعلیم اخیار نشوند و هر چند این حکم علی الاطلاق نبود اما تکرار مواعظ و نصایح و تواتر تأدیب و تهذیب در موأخذت به سیاسات پسندیده ،هرآینه اثری بکند .پس طایفه ای باشند که هرچه زودتر قبول آداب کنند و اثر فضیلت بی مهلت و درنگی در ایشان ظاهر شود .طایفه ی دیگر باشند که حرکت ایشان به سوی التزام فضایل و تأدب و استقامت کندتر بود »(شکوهی ، ص 12).
  روش آموزش اخلاق در مکتب روانکاوی :
از آثار روانکاوی ،مثلاً آثار خود فروید چنین بر می آید که کودک چون اصول اخلاقی خود را تا سنین 6 ـ 5 سالگی کسب می کند ، آموزش رسمی اخلاق در مدرسه چندان تأثیری دراخلاقی کردن وی نخواهد داشت .در واقع از همان سنین اولیه مشخص می شود که کودک در بزرگسالی خود فردی با وجدان است یا نه . اما درشیوه های آموزشی نو فرویدیها و محققان مربوط به حوزه ی روانکاوی ، دیگر مسئله ثابت بودن ویژگیهای شخصیتی پس از سنین اولیه کودکی عملاً کمتر مطرح می شود .بنابراین شیوه ی آموزشی پیشنهادی ،قرار دادن کودک در موقعیتهای وسوسه انگیز و سرزنش و بازداری وی از ارتکاب خطا به منظور درونی کردن این سرزنشهاست که حاصل آن شکل گیری وجدان در کودک خواهد بود (کریمی ، 1377 ، ص 209).
روش آموزش اخلاق در مکتب یادگیری :
طرفداران این مکتب معتقدند که از یک سو اخلاق امری است نسبی ،یعنی ارزشهای مطلق اخلاقی وجود ندارد .از سوی دیگر ، ارزشهای اخلاقی نیز ( مانند سایر رفتارها )طبق اصول یادگیری و از طریق پاداش و تنبیه یا سرمشق و الگو قرار دادن شکل نمی گیرد .بلکه مجموعه رفتارها و عادات که از سوی جامعه مورد پسند واقع شده است به تدریج از طریق مکانیسمهای یادگیری به وسیله ی کودک کسب می شود . نحوه ی آموختن اخلاق در این مکتب مانند سایررفتارها تابع فرآیندهای یادگیری از طریق مکانیسمهای تشویقی و تنبیه و الگو قرار دادن معرفی می کنند .این نظریه مدافع این عقیده است که کودکان در ارزشهای اخلاقی خود را از معلمان و والدین کسب می کنند (همان ، منبع ، صص 223 و 224 و 229).
روش آموزش اخلاق در مکتب رشدی ـ شناختی :
شاخص اخلاق در این مکتب ،توانایی انجام قضاوت اخلاقی است و تأکید بر فرآیندهای عالی تعقل و تفکر است . مهمترین ویژگی مکتب رشدی ـ شناختی این است که به عقیده ی پیروان این مکتب ، رشد اخلاق در کودکان طی مراحلی انجام می گیرد که با مراحل رشد عقلی پیوندی نزدیک دارد . در مکتب رشدی ـ شناختی تجربه نقش شکل دهنده را در کار رشد اخلاق در کودکان بازی می کند .اما در مورد محتوای تجربه ، پیاژه و کلبرگ دقیقاً هم عقیده نیستند .(همان منبع ، صص 210 و 221).

×  پژوهش چیست و پژوهشگر کیست؟
در دنیای امروز، دانایی یکی از محور‌ها و شاخص‌های اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار می‌رود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانسته‌های ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهش‌هایی که خود انجام می‌دهیم، به دست می‌آید. اگر این دانسته‌ها بر پایه نتایج پژوهش‌های قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداخته‌ایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیل‌های جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیت ‌های پژوهشی است که انجام می‌گیرد. پژوهش در هر موضوع، به هر گونه و در هر سطحی که انجام شود، تلاشی منسجم و نظام ‌مند در راستای توسعه دانش موجود درباره موضوع‌هایی است که با آنها سروکار داریم. پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهکار‌های ممکن برای حل مشکلات موجود در عرصه‌های زندگی. ( غفاری، 1391 )
همچنین، پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به ‌شناختی روشن‌تر از مفاهیم پیرامون ماست. در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افق‌های تازه برای آیندگان است. شخصی که به شیوه‌های گوناگون پژوهش می‌‌کند، پژوهشگر (محقق) نامیده می‌شود. پژوهشگر فردی است که با روش‌های علمی، در صدد رسیدن به‌ شناختی تازه از مسائل و مفاهیم گوناگون است. او با استفاده از ابزارهای گوناگون به مشاهده دقیق‌تر و عمیق‌تر پدیده‌های پیرامون خود می‌پردازد. پژوهشگر با نگاهی نقادانه و موشکافانه به پیرامون خود می‌نگرد و برای رفع مشکلات جامعه وارائه بهترین راهکارهای عملی، اطلاعات موثقی دراختیارمتولیان امور می‌گذارد.(همان)
×     تعریف پژوهش از نگاه دیگر:
 برای «پژوهش»، تعاریف متعددی شده است. برخی آن را « مطالعه آگاهانه، برنامه‌ریزی شده و روشمند به هنگام رویارویی با مسأله‌ای پیچیده و مبهم به قصد ایجاد وضوح و رفع پیچیدگی و ابهام از آن مسأله » گفته‌اند. منوچهر آقایی درکتاب پژوهش ، درتعریف این واژه نوشته است : تحقیق و پژوهش به مجموعه فعالیت ‌های بدیع، خلاق، نوآورانه، نظام یافته و برنامه ریزی شده‌ای گفته می‌شود که به طور کلی با هدف و در جهت گسترش شناخت مرزهای علمی و کاربرد این دانش برای بهبود زندگی و به طور خلاصه در جهت نوآوری و ایجاد فرآورده‌ها، فرایند‌ها، وسایل و ابزار، نظام‌ها، خدمات و روش‌های جدید که در پایان منجر به رشد و توسعه می‌شود، صورت پذیرد. علی دلاور، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، پژوهش را بحث و گفت‌و‌گو در زمینه فرایند عام در معارف بشری می‌خواند.  آنچه در همه تعاریف فوق مشترک است، سه ویژگی است که عبارت است از:         
-         فرایندی بودن پژوهش
-         نظم و استمرار در انجام فعالیت
-         کشف حقیقت یا افزایش آگاهی
     ویژگی سوم به خوبی هدف غایی هر فعالیت پژوهشی و جهت آن را مشخص می‌کند. پژوهش می‌باید با هدف «کشف حقیقت » صورت پذیرد و در صورتی که این هدف تحقق نیابد، کار پژوهشی ابتر است.      
 بنابراین تحقیق و پژوهش فرایندی وقت گیر و زمان‌بر است و بیش از هر چیز نیازمند صبر و شکیبایی مسئولان و پژوهشگران است. در پژوهش معمولا نقاط ضعف وقوت موضوع یا یک محصول بررسی یا کارکرد یک سازمان و نهاد ارزیابی می‌شود و بر مبنای نتایج به دست آمده از آن پژوهش، می‌توان برای کارآیی بیشتر آن نهاد یا آن تولیدات و موضوع‌ها برنامه‌ریزی کرد و راهکار ارائه داد. ( غفاری، 1391 )
×     اهمیت و ضرورت پژوهش        نوع و سطح فعالیت‌های پژوهشی یکی از شاخص‌های اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می‌شود. موفقیت در تمام فعالیت‌های مربوط به توسعه صنایع، کشاورزی، خدمات و... به گونه‌ای به گسترش فعالیت‌های پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار می‌آید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دوره‌های گوناگون تاریخ می‌شناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشته‌اند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیت‌های پژوهشی آنان بوده است.     (قراملکی ، 1386 )
در دنیای پیچیده امروز، تغییرات زیادی در زندگی بشری در حال وقوع‌ است و شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع در دستیابی به فناوری برتر هستیم. به نظر می‌رسد، فرد و جامعه مجبورند به طریقی در وضعیت خویش دگرگونی ایجاد کنند تا از قافله علم، فناوری و پیشرفت عقب نمانند. موضوع آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنا نیست چرا که دانش‌آموز قرن بیست و یکم نمی‌تواند عنصری بی‌اختیار باشد که حتی چگونه‌یاد گرفتن هم از اختیار او خارج باشد و هیچ‌گونه دخل و تصرفی در آنچه می‌آموزد، نداشته باشد. برنامه‌های از پیش تعیین شده و بی‌چون و چرا، جوابگوی مسایل او نیستند. ( کدیور، 1381)
×      ابزار پژوهش:
     معمولاً پژوهش برای دانش‌آموز در مقاطع مختلف تحصیلی لذت‌بخش است. دانش‌آموز، مطالب و مراحل پژوهش را فراموش نمی‌کند و آن مطالب شالوده ذهنی – فکری او را تغییر می‌دهد و موجب ارتقای علمی ‌او می‌شود. دانش‌آموز را باید طوری آموزش داد که وقتی به هدف رسید، از تلاش بازنماند و تنها برای رسیدن به نتیجه و پاداش تلاش نکند. باید فرآیند تلاش مدنظر قرار گیرد و تاکید بر فرآیند باشد، نه نتیجه. اگر طرح پژوهش در مدارس، یک طرح کلی باشد، اجرای پژوهش باید تمام مدارس را دربرگیرد و زمانی این طرح موفق می‌شود که ابزار کارآمد آن، در دسترس باشد. ( بهادران ، 1381 ) بنابراین ابزار پژوهشی مناسب عبارتند از:
- مربی راهنمای متخصص
- منابع موردنیاز برای مطالعه بیشتر
- آزمایشگاه و ابزار ضروری      
  ×           تقویت روحیه پرسشگری در دانش آموزان
  در کودکان پرسش کردن آغاز تفکر و آگاهی است. بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت عقیده دارند، پرسش خوب و درست، نصف پاسخ است. برخی نیز معتقدند، پایه و اساس هر اکتشافی، یک پرسش اساسی و بنیادی است .پرسشگری از جمله مهارت های مؤثری است که راه به پاسخ و یقین می برد و نهادینه کردن این رسم نکو، به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سر منزل مقصود در جاده ی تعلیم و تربیت است.
هم سؤال از علم خیزد هم جواب                   همچو خار و گل که از خاک است و آب
به راستی اگر ما بتوانیم فرزندانمان را به مهارت پرسشگری مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش، کلید دست یابی به پاسخ های بزرگ است، راه پر پیچ و خم آموختن را برایشان هموار کرده ایم. زیرا داشتن پرسش، به واقع مجهز کردن ایشان به چراغی است که با آن می توانند کوره راه های نادانستن را آسوده تر در نوردند. پرسش چراغی است در دست دانش آموزان برای عبور از کوچه های تاریک نادانی تا رسیدن به صبح روشن دانایی. این اعتبار تا بدان جا رسیده است که منزلت آدمیان را به پرسش هایی می دانند که در دل و دیده اش موج می زند، نه فقط پاسخ هایی که در ذهن دارد! بنابراین، این حکمت مشهورکه «علاج دانایی پرسش است»، جای بسی تأمل دارد. واژه ی «علاج» در حکمت فوق به معنای راه چاره است. بدین مفهوم که چاره ی دانایی، پرسش کردن است. بنابراین باید «پرسید» تا به کامروایی «دانستن» رسید. ( حبیبی، 1385 )
×                                  تلاش جهان در محقق بار آوردن دانش‌آموزان:
پیشرفت علوم روان‌شناسی در جوامع پیشرفته دنیا، استعدادهای نهان کودکان را به منظور رشد و پرورش افراد کارآمد برای جامعه‌ی فردا، امری ضروری و لازم می‌داند. برای دستیابی به این امر، باید هرگونه فشار یا مانع را از سر راه کودک برداشته و همه‌ی  امکانات را برای به دست آوردن تجربیات سودمند کودک آماده کنیم. کودک به جست و جو در اطرافش می‌پردازد و هر چه بزرگتر می‌شود، دایره‌ی این جست و جو، وسیع‌تر شده و بینش او، اکتسابی می‌شود. در چنین فضای آموزشی‌ای، کودک، پژوهش را از ابتدا با کنش و واکنش‌های مناسب می‌آموزد و در آغاز ورود به فضای مدرسه نیز بیش از آنکه به حفظ مطالبی غیر قابل لمس، درک و فهم دست بزند، به عادت گذشته جست و جو می‌کند و همه چیز را بی‌واسطه ‌یاد می‌گیرد. (سیف،1355)
×        رابطه پژوهش وتوسعه کشور                   توسعه علمی، صنعتی و فرهنگی هر کشور بدون پرداختن به امر پژوهش با موفقیت چندانی همراه نخواهد بود. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب می‌شود. حتی اگر نشانه‌هایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمی‌تواند مسیر مطمئنی را طی کند. بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار می‌آید. همچنین، به کاربستن نتایج پژوهش‌های انجام شده در هر زمینه به بهبود راهکار‌ها و روش‌های معمول در زمینه‌های مورد نظر منجر می‌شود.
×     توسعه پژوهش در کشور به چه عواملی بستگی دارد؟         عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که به اختصار به سه بخش تقسیم می شود :
-         عوامل سخت افزاری               -  عوامل نرم افزاری                      -  نیروی انسانی
     نیروی انسانی همان پژوهشگرانی اند که با دانش و تلاش خود می‌توانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرح‌های پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهش‌مدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار می‌یابد. (خلجی، 1382: 24 )       
×     نقش پژوهش در تصمیم‌گیری‌های کلان                یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش است. اصولا هر نوع پیشرفت و توسعه ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایه‌گذاری در بخش پژوهش است. حجم وسیع پژوهش‌های علمی در کشورهای توسعه یافته صنعتی گویای این واقعیت است. کشورهای پیشرفته صنعتی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به سرمایه گذاری در امور پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص داده‌اند. به گفته کار‌شناسان، این رقم برای کشورهای صنعتی ‪ ۵ درصد است، حال آنکه در ایران این رقم حدود نیم درصد است. بنابراین پژوهش می‌تواندجلوی بسیاری از دوباره کاری‌ها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. هر قدر موضوعی بزرگتر و بااهمیت‌تر باشد نیاز به پژوهش برای تصمیم‌گیری درباره اجرای آن بیشتر است. این کار، ریسک تصمیم و اجرا را به حداقل می‌رساند. برای برنامه ریزی بلند مدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است. در صورتی که  برنامه ریزی فاقد پشتوانه تحقیقاتی باشد و به طور همه جانبه پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن با مشکل روبه روخواهد شد. از این رو می‌توان گفت پژوهش به ویژه در تصمیم‌گیری‌های کلان نقش عمده‌ای دارد. از همین روست که بسیاری، پژوهش را « حلقه مفقوده توسعه » یا « سنگ زیر بنای توسعه » می‌نامند. ( قراملکی ، 1386: 18 )
  ×      موانع پژوهش و تحقیق در آموزش و پرورش
    توجه شما را به نوشته‌ای از «محمدتقی معیری» جلب می‌کنم. او می‌نویسد: «حتی در بهترین نظام های آموزشی جهان و در کامل‌ترین و پیشرفته‌ترین مدارس موجود، روال کار روزانه مدارس، از نیازهای جامعه فاصله دارد، تلاش‌ها و کوشش‌ها معمولاً بهنگام نیست و در قالب ضرورت های گذشته صورت می‌گیرد.این نارسایی‌ها از آنجا ناشی می‌شودکه تحول اجتماعی معمولاً سریع، ضربتی واجتناب‌ ناپذیراست و در مقابل، برنامه‌ریزی آموزش و پرورش، بر پژوهش و شناخت مسائل و چاره‌جویی آن بنیاد می‌شود.» ( بهادران ، 1381) بنابراین موانعی که در سرراه پژوهش و تحقیق در مدارس قرار دارد ،در موارد ذیل خلاصه می شود :
1) برنامه‌های درسی مدارس معمولاً خشک و غیرقابل انعطاف است.     
2) منابع موردنیاز برای مطالعه در دسترس دانش‌آموزان نیست.
3) معلم راهنمای آگاه پژوهشی در مدارس وجود ندارد.
4) در برنامه هفتگی مدارس، ساعتی به عنوان «ساعت پژوهش» وجود ندارد.  
5) ارتباط بین دانش‌آموزان و کتابخانه مدارس بسیار کم است. شاید دانش‌آموز در هفته ‌یک بار هم موفق نشود از کتابخانه، کتاب تهیه کند.
6) منابع موجود با موضوعات کتب درسی منطبق نیست.   
*پیشینه ی نظری( تئوری های مرتبط باموضوع )
دیوید ری ( 1385 ) در کتاب خود با عنوان«  پژوهش در کلاس » بیان نموده است که: امروزه نقش و      کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و ...... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند.
به عقیده ی وی ، هدف باید تربیت شهروندانی باشد که مهارت های لازم برای زندگی در جهان امروز را به دست آورند. چگونگی بهره گیری از اطلاعات را بیاموزند، با طبیعت مهربان باشند، در جامعه مشارکت سازنده و فعال داشته باشند و بیاموزند که چگونه یاد بگیرند و از تجربه های دیگران بهره برداری کنند و یادگیری را به جهان خارج از مدرسه انتقال دهند و بر هویت ملی و فرهنگی خود تأکید ورزند.   
برونر(  1996 ) از کسانی است که معتقد است که عملکرد نظام آموزش و پرورش دچار ضعف و خطاست. به نظر او نظام های آموزشی به جنبش نیاز دارند که در آن دقیقاً با الزام عمیق تری مشخص شده باشد که به کجا می روند و درآینده به چه نوع انسان های تربیت شده ای نیاز دارند.
اینس، لیپمن و پاول (1989) معتقدند که انسان های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد و محصول تعلیم و تربیت باید " ذهن کاوشگری باشد" در اهداف آرمانی آموزش و پرورش نیز مهم ترین هدف، تقویت روح بررسی، و ابتکار (اصل سوم قانون اساسی وظایف آموزش و پرورش) بر شمرده شده است. پس باید هدف تربیت شاگردانی باشد که بتوانند روش و بینش علمی را در شناخت جهان به کارگیرند، دانشمندانه بیندیشند و رشد و پدیده ها را با روحیه انتقادی و کاوشگرانه ی خود مشاهده کنند و این میسر نخواهد بود جز در سایه روش های علمی و مهارت های پژوهشی . بدیهی است چنین هدفی جز با وجود معلمانی پژوهشگر با تأکید بر فهم عمیق دانش آموزان در مهارت هایی چون استفاده از بحث درباره موضوع درسی، بازبینی نتایج آزمایش و مشاهده خود درآزمایش جدید و مشاهده آزمایش دیگران و وظیفه سازی در مسایل و موقعیت های جدید از ارکان مهم یاد گیری مبتنی بر پژوهش به شمار می روند، میسر نخواهد بود. پژوهش قلب بسیاری از نظریه های جدید آموزش و یادگیری در کلاس درس است. دانش آموزان چه در حال مطالعه درجه حرارت باشند چه نوشتن شعر وغیره، از بررسی پدیده ها و نظریه ها یاد می گیرند. آنان از کار کردن بر روی مسائل، صحبت کردن با دیگران درباره راه حل بالقوه، مبناء قرار دادن راه های تفکر خودشان درباره مفاهیم و درگیر شدن با نظریه های بزرگ تربیتی یاد می گیرند. (عبدالهی ، 1389 )
لیپمن ( 1993 ) ؛ روی آورد رایج در فلسفه برای کودک، افزایش مهارت تفکرانتقادی و اثربخشی کودکان را وجهه ی همت خود می داند و بیان می دارد با به چالش گرفتن مفهوم فلسفه در روی آورد خود از فلسفه برای کودک، جهت گیری تلفیقی را برای آن پیشنهاد می کند.  تسهیل تجارب فلسفی کودک و ایجاد زمینه مساعد برای مواجهه آنان با رازها و نیازهای وجود در تلفیق با افزایش مهارت تفکرمنطقی، فلسفه برای کودکان را به اثربخشی نزدیک و اطلاق فلسفه بر آن را حقیقی می کند، تدوین الگوی آموزش در فلسفه برای کودک با چنین رهیافت تلفیقی محتاج میان رشته ای است. برنامه لیپمن، تبدیل فراگیران به کاوشکران ماهر وجوان است و جستجوگری فعال برای مقایسه، مقابله وتحلیل فرضیه ها، تجربه ، مشاهده، سنجش و امتحان. (لیپمن،1993 :682)
مایرز ( 1383) معتقد است: در عصری که کتاب های درسی قبل از در آمدن از زیر چاپ، کهنه می‌شوند و بیش‌تر مشاغل، نوآوری‌های سریع و مداوم را تجربه می‌کنند، ناگزیر باید هدف‌های غایی و کلی تعلیم و تربیت تغییر یابند و به پرورش شیوه تفکر انتقادی در افراد، به عنوان یکی از هدف‌های اصلی تعلیم و تربیت، بیش‌تر توجه شود. همچنین، در فرآیند آموزش باید ضمن تقویت روحیه‌ی انتقادپذیری در معلمان، روحیه انتقاد کردن و زمینه‌ی بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد. رشد و پرورش مهارت‌های فکری دانش‌آموزان، همیشه مسئله‌ای پیچیده در آموزش بوده، ولی امروز، حالتی بحرانی به خود گرفته است، چون برونداد اطلاعاتی فرهنگ ما از قدرت تفکر انتقادی ما درباره‌ی آن اطلاعات، فراتر رفته است. در چنین زمینه‌ای، دیگر لازم نیست مراکز آموزشی به منزله‌ی مخزن دانش، و معلمان به مثابه انتقال‌دهنده‌ی اطلاعات خدمت کنند و شاگردان را به صورت کتابخانه‌های سیار کوچک که وظیفه‌ای جز ذخیره‌سازی و بازیافت اطلاعات ندارند، تجهیز کنند.
نوید (1384) ریاست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، پایین بودن روحیه پژوهشی در کشور را از آسیب هاوکاستی ها ی فعالیت های علمی وپژوهشی می داند و بیان می داردکه اگر قرار است کاربست یافته های پژوهشی به یک اصل در تصمیم گیری و برنامه ریزی تبدیل شود، اگر امروز از ناکار آمدی برخی پژوهش ها رنج می بریم و اگر در سطوح بالای تحصیلات آن چنان که باید اندیشه تحقیق و تولید علم حاکم نیست، باید ریشه همه این ها را در آموزش و پرورش جستجو کرد. (خبرنامه پژوهش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 1384).
مهر محمدی(1379) در این رابطه می گوید: پژوهش در سطح یاد گیرندگان از جمله بنیادی ترین و کمترین سطح از پژوهش و در عرصه آموزش و پرورش به شمار می رود که بسیار مورد غفلت قرار گرفته است.
     به گفته جعفر حبیب اللهی، محقق و مدرس دانشگاه علوم پزشکی، رشد علم محصول کارهای پژوهشی است و کمّیت وکیفیت تحقیقات علمی و پژوهشی در هر جامعه‌ای زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت آن جامعه است.
     به گفته منوچهر فرهنگ، پژوهشگر و اقتصاددان؛ این پژوهش است که تمدن بشری را ایجادکرد و دایره نفوذ انسان را در کاینات گسترش داد. اگر انسان امروز قادر به رفتن به فضاست، این موفقیت حاصل چیزی جز پژوهش نیست. پژوهش مهمترین راه کشف و رفع مشکلات کشور است.         
      *پیشینه ی عملی (تحقیقات مرتبط با موضوع)
    1- تحقیقات انجام شده درایران :
    فاطمه حسین زاده کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی در تحقیق خود با عنوان « بررسی عوامل موثر بر انجام فعالیت های پژوهش دانش آموزی در مقطع ابتدائی » معتقد است که : امروزه نقش و کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است. در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند. (ری ، 1385)
مریم صحرا نورد (1380) در پژوهش خود باعنوان « بررسی نقش استفاده از روش های فعال تدریس علوم تجربی در پرورش روحیه پرسشگری – پژوهش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان» دریافت که تفاوت معنی داری بین استفاده از روش تدریس فعال و سابقه تدریس، میزان تحصیلات، گذراندن دوره های ضمن خدمت و روحیه پرسشگری، پژوهش دانش آموزان وجود دارد.
 راضیه رخی ( 1388 ) در پژوهش خود باعنوان « چگونه توانستم بامشارکت همکارانم انگیزه دانش آموزان به شرکت در فعالیت های پژوهشی را افزایش دهم؟ » بیان نموده است که ؛ یادگیری بحث تحقیق وپژوهش صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمی‌باشد بلکه در هرمرحله‌ای از تدریس می‌بایست این امر جدی گرفته شود. با توجه به اهمیت روحیه پژوهشگری دانش آموزان در جامعه (که یکی از اهداف نظام آموزشی است) شواهد حاکی از آن است که موضوع پژوهش دانش آموزی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانش‌آموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند. ازجمله می توان به : نظام آموزشی و نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در برنامه درسی، نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در محتواهای درسی، نقش مدارس، نقش معلم ونقش اولیای آگاه به امر پژوهش، اشاره کرد. با توجه به اینکه پژوهش در کلیه مقاطع تحصیلی امری ضروریست، در صورت نهادینه شدن این مهم، در مقاطع دانشگاهی می توانیم عدم آشنایی دانشجویان با امر تحقیق و پژوهش را برطرف کرده و افراد محقق را در جامعه  خود تربیت کنیم.
     بیژن عبدالهی (1389) در طرح تحقیقی خود با عنوان « بررسی موانع نهادینه کردن فرهنگ پژوهش در فرآیند یاددهی و یادگیری در دوره تحصیلی ابتدایی» معتقداست که : مهارت هایی مانند حل مسأله، مهارت تفکر، مهارت تصمیم گیری، مهارت طراحی هدف های واقع بینانه برای زندگی، مهارت تفکر انتقادی و خلاق و مهارت برقراری ارتباط انسانی و.... از جمله مهارت هایی  هستند که امروزه به آن ها توجهی مضاعف می شود. پس درمدرسه بایدسعی شود ضمن آموزش مفاهیم درسی فرصت هایی برای تمرین عملی وپژوهش دانش آموزان فراهم کنیم تا آنان تفکر و آموختن را خود بیاموزند، و فقط به دنبال جمع آوری و حفظ دانش نباشند راه تولید دانش را خود از کودکی بیاموزند. بر همین اساس در این مقاله سعی شده راه کارهایی را که محقق به منظور پرورش روحیه ی پژوهشگری دانش آموزان به مورد اجرا در آورده، برای استفاده علاقه مندان ارائه گردد. امید است که این راهکارها سرمشق مفیدی برای آموزش مهارت های پژوهشی در فرآیند تدریس باشد. گرچه به قول ادیسون ((هیچ کاری ماهیتاً خوب نیست، مگر این که برای فرد مفید و راضی کننده باشد)) امید است مطالعه و بکارگیری این راهکارها موجب رضایت معلمان و فراگیران را فراهم آورد. داشتن بینش علمی و به کارگیری دانسته ها در جهت حل مسائل و مشکلات، مهم است. شخص عالم با شخص عامی از نظر تفکر و حل مسائل تفاوت دارد. داشتن بینش علمی به دانش آموزان کمک می کند که زندگی بهتری داشته، علم اندیشه های دانش آموزان را تغییر می دهد و به او در داشتن اندیشه منطقی و پژوهش یاری می دهد  و باعث می شود که با دیدی  کنجکاوانه و علمی در حل مسائل گام بر دارد و این طرز تفکر به دوران بزرگسالی هم منتقل گردد.
 اقبال قاسمی پویا (1376) درمقاله ی خود باعنوان « شناخت گام نخست در پرورش بینش علمی، جنگ مقاله های پرورش بینش علمی در آموزش و پرورش» بیان نموده است که : برای ایجاد بینش علمی در       دانش آموزان باید بر اهمیت و ضرورت دستاوردهای علمی و لزوم آگاهی از آن تاکید کرد. تاریخ علم نشان داده، دست کم درسه قرن اخیر بسیاری از دشواری ها و معضلات بشر را همین دستاوردهای معلمی و فنی بشر حل کرده است. لذا ضرورت دارد با بهره جستن از این دستاوردها و مجهز شدن به بینش علمی از طریق پژوهیدن و اندیشه ورزی پیوسته میان یافته های امروز و دستاوردهای گذشتگان پیوند منطقی ایجاد کنیم . این خود بعد دیگری از بینش علمی است که می توان در دانش آموزان ایجاد کرد.
حسن شعبانی (1386) در کتاب خود باعنوان « روش تدریس پیشرفته آموزش مهارت های تفکر با تحول علم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در یادگیری » معتقداست که : رویکردهای جدیدی نسبت به علم و روش های آموختن علوم مطرح شده است. امروزه بیشتر دانشمندان در تعریف علم به ((مطالعه پدیده ها از طریق مشاهدات معتبر و قابل اطمینان، تحلیل مشاهدات و تفکر درباره یافته ها و ساختن نظریه هایی براساس توجیه آنچه مشاهده و تحلیل شده است)) با هم توافق دارند.
علیرضا کیا منش و رحمان نوری(1376) در پژوهش خود باعنوان « یافته های سومین مطالعات بین المللی Timss نتایج سومین پژوهش بین المللی ریاضی و علوم (Timss) » بیان نموده اند که بزرگترین و مهم ترین پژوهش طراحی شده انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) نشان دهنده آن است که عملکرد مورد انتظار در سطح تولید نظریه و تجزیه و تحلیل و حل مساله در محتوای درس علوم در بیشتر کشورها بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است و حتی  تدوین کنندگان کتاب های درسی علوم در کشورهایی چون ایران و اسکاتلند به طور کامل غافل بوده اند.

  2-       تحقیقات انجام شده ی خارج ازایران :
برای تقویت یافته های علمی محققین طرح فوق برآن شدند تا از تحقیقاتی که درکشورهای دیگر هم در این زمینه انجام یافته است  اطلاعاتی را بدست آورند؛ لذا پس از بررسی های بسیار اطلاعات مقاله ی زیر رابرای ترجمه مفید تشخیص دادند. متن کامل مقاله  به شرح ذیل و اصل مقاله هم در پایان آمده است.
 تأثیرپژوهش برانگیزه دانش آموزان :
v     مطالعات تحقیقاتی مرتبط
 مجموعه ای ازمطالعات تحقیقاتی روی تاثیرپژوهش سخنران دریادگیری دانش آمو

دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش های علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

دانلود گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 125

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


جغرافیا امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است . علاوه بر تدریس جغرافیا درمقاطع مختلف تحصیلی ، جغرافیدانان سهم مهمی در سازماندهی فضا و برنامه ریزی و مدیریت سرزمین ایفا می کنند . دردنیای امروز کتب ، نشریات، سازمان ها و مؤسسات متعددی در ارتباط با این شاخه از دانش بشری بوجود آمده و یا فعالیت می کنند. با وجود اهمیتی که دانش جغرافیا دارد  معهذا  بسیاری از مردم اطلاعات چندانی از این علم ندارند و با توانمندی ها و نقاط مثبت آن آشنا نیستند. درس جغرافیا طی سال های اخیر مورد توجه زیاد متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به هر حال اگر لازم باشد که دانش آموزان سواد جغرافیایی خود را توسعه بخشند و توانایی استدلال مکانی پیدا کنند ، آموزش جغرافیا به شکل اصولی بسیار ضروری است. از زمان تأسیس دارالفنون در ایران ، درس جغرافیا جزئی تفکیک ناپذیر در برنامه های آموزش رسمی کشور بوده و همچنان موقعیت مستحکم خود را حفظ کرده است. آموزش جغرافیا از گذشته های دور تا کنون وظایف بسیار متنوعی را بر عهده داشته است. نگاهی به سرفصل های درس جغرافیا در دارالفنون نشان می دهد که در آن هنگام شناساندن موقعیت نسبی و مطلق مکان های جغرافیایی و همچنین قوانین و اصول اولیه ی زمین در فضا ، اوضاع جغرافیایی قاره ها و کشورها از وظایف کتب درسی و معلمان جغرافیا بوده است . نگاهی به سرفصل های امروزی درس جغرافیا در کتب درسی دوره ی متوسطه نشانگر تحول موضوعات آموزشی ، شیوه های تدریس و مطالب منتخب برای آموزش جغرافیا به نسل های بعدی است . اگر دیروز شناسایی کشورهای کوچک و بزرگ در برنامه ی درسی جایی برای خود داشت ، امروزه مباحثی چون تغییرات زیست محیطی ، اصول و قوانین جغرافیایی ، جغرافیا و توسعه ی پایدار ، مخاطرات طبیعی ، اکوتوریسم ، زندگی در مناطق مختلف جغرافیایی جهان امروز ، جمعیت ، منابع و ......... مطرح هستند که ورود برخی از آنها به برنامه درسی  جغرافیا ناشی از ضرورت زمانه ، احساس نیاز جامعه به این مباحث ، تقاضای سازمان ها و نهادهای اجتماعی مرتبط با مسائل جغرافیایی و برنامه های جهانی آموزش جغرافیاست.
- سه دلیل منطقی برای آموزش جغرافیا
1- کسب سواد جغرافیایی : یکی از اهداف عمده ی آموزش جغرافیا در مدارس ، کسب سواد جغرافیایی است. ادراک جغرافیایی برای شهروندان امروزی بسیار مهم است چون ما در جهانی زندگی می کنیم که از نظر فن آوری ، سیاسی و جغرافیایی بسیار در هم بافته است . دانش آموزان به طور مستمر در معرض اطلاعاتی از مکان های دور افتاده ومسایل پیچیده قرار دارند که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با زندگی آنان مربوط است. این مطالب همان مواردی هستند که دانش جغرافیا درباره ی آنها حرفهایی دارد. مدارس ما به عنوان یک وظیفه تعلیم و تربیت باید دانش آموزانی تربیت کنند که از دنیای معاصری که در آن زندگی می کنند ، دریافت صحیحی داشته باشند.
2- جغرافیا به عنوان یک علم ترکیب کننده : درس جغرافیا مدلی است که دانش آموزان به وسیله ی آن یاد می گیرند که چگونه اطلاعات مختلف حاصل از علوم دیگر را با یکدیگرتلفیق کنند. جغرافیا بنا به ماهیت خاص خویش ، اطلاعات را از منابع مختلف گرد آوری کرده و با هم ترکیب می کند. از آنجا که فرایندهای جغرافیایی به شکل مجرد بررسی نمی شوند ، بلکه عوامل خارجی مؤثر بر آنها نیز مورد بررسی قرار می گیرند ، بنابر این دانش آموزان در جغرافیا دائماً درگیر تفکر و تصمیم گیری درباره ی اطلاعات مختلف ریز و درشت هستند و یا هنگامی که اطلاعاتی مورد نیاز است در حال شناخت این اطلاعات هستند. پژوهشگران معتقدند که مهارت های ذکر شده از طریق یک متن درسی علمی و درست سازماندهی شده بهتر فرا گرفته می شوند.
3- پیوستگی جهان امروز : دانش جغرافیا سبب درک شرایط حاکم بر زندگی انسان ها در نواحی مختلف جغرافیایی جهان می شود و در این زمینه نیز موقعیتی منحصر به فرد دارد.
مطالعه نظامند جغرافیا سبب انگیزش احترام به فرهنگ های انسانی مشابه و متفاوت در سراسر جهان می شود . هنگامی که دانش آموزان ، مسائل زندگی مردم را در جاهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می دهند  به تدریج به پیوستگی مردم جهان پی می برند و احساس احترام نسبت به دیگران در آنان برانگیخته می شود. دانش آموزان از طریق آموزش جغرافیا در خواهند یافت که برخی انتخاب ها و تصمیم گیری ها گرچه محدود و یا شخصی به نظرمی رسند اما بر فعالیت ها و زندگی مردم تأثیر می گذارند.
- لیست توصیه هایی به معلمان جغرافیا در مورد فن کلاس داری  
1- قبل از شروع به صحبت کلاس را کاملاً ساکت کنید.
2- جلوی ورود دانش آموزانی را که بعد از شما به کلاس می آیند بگیرید.
3- نام دانش آموزان را سریعاً یاد بگیرید و آنها را به اسم صدا کنید.
4- درس را قبلاً آماده کرده و آن را سفت و سخت سازماندهی کنید.
5- قبل از ورود دانش آموزان به کلاس وارد شوید.
6- یاد بگیرید که چگونه از وسایل موجود در کلاس استفاده کنید .
7- هنگام صحبت و تدریس به دانش آموزان نگاه کنید.
8- روش پرسش و پاسخ مؤثری را به کار ببندید.
9- مرتباً فنون تدریس خود را تغییر دهید.
10- به طور سازمان یافته از شوخی و مزاح در کلاس درس استفاده کنید.
- بحثی در خصوص اتاق جغرافیا در مدارس : اینجانب در طی چندین سال تجربه آموزشی ، پی برده ام که اختصاص فضایی جهت استقرار اتاق جغرافیا در مدارس به بهبود و کیفیت بخشی تدریس درس جغرافیا ، کمک شایانی می کند . گرچه کمبود فضای آموزشی ، کمبود وسایل کمک آموزشی و عدم انگیزه همکاران و دانش آموزان و پاره ای دیگر از عوامل موانعی بوده اند که باعث شده اند تا راه اندازی اتاق جغرافیا فقط در حد یک آرزو باقی بماند.
در خصوص اهمیت اتاق جغرافیا می توان گفت که فضا سازی مکان های آموزشی به لحاظ اینکه سهم مهمی در امر یاد گیری دارد از اهمیت خاصی نیز برخوردار است.  در مدارس و آموزشگاهها چنانچه بتوان با آرایش خاصی ، کلاس های گوناگونی را برای درس های خاص فضاسازی کرد ، تمرکز ذهنی و تقویت مفاهیم اساسی آنها در ذهن دانش آموزان ، بهتر و بیشتر صورت می گیرد.
- ویژگی های پیشنهادی برای یک اتاق جغرافیا
1- دارای تخته سیاه و یا وایت برد وهمچنین تعداد کافی صندلی و میزی بزرگ در وسط باشد.
2- دارای قفسه هایی جهت نگهداری کتاب ها ، نشریات ، اطلس ها ، نقشه ها و .... باشد.
3- چند نقشه با موضوعات مختلف جغرافیایی و همچنین نقشه هایی از ستارگان ، صورتهای فلکی ، پوسترهای نجومی و...... را از دیوارهای آن آویزان کنید.
4- کارهای تحقیقی دانش آموزان ، گزارش های مربوط به بازدیدهای علمی ، بریده روزنامه و ......... می تواند بخشی از فضای اتاق را به خود اختصاص دهد.
5- در مکان مناسبی ازاتاق ، وسایل سمعی و بصری همانند کامپیوتر ، تلویزیون ، پروژکتور ، اورهد ، ویدیو و ............ را جهت استفاده دانش آموزان و دبیران قرار دهید.در کنار راه اندازی اتاق جغرافیا می توان از فن آوری های نوین در امر آموزش استفاده کرد. فن آوری هایی مانند استفاده از نرم افزار آفیس و پاور پوینت جهت ساختن اسلاید ، استفاده از نرم افزار گوگل ارث شرکت گوگل جهت نشان دادن موقعیت شب و روز ، حرکت زمین ، قاره ها ، اقیانوس ها ، جنگل ها  و ......  و نیز استفاده از اسکنر به جهت قدرت بزرگنمایی بالای آن بدون به هم ریختگی متن و نوشته .نارسائی ها و مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس و راه حل های آن
برنامه های آموزشی جغرافیا در مدارس در بیشتر اوقات هدف معینی را دنبال نکرده و عناوین و محتوای کتاب های درسی در طی سال ها تغییرات زیادی نکرده اند.
سیستم آموزش جغرافیا در مدارس ما طوری است که هر دانش آموز مطالبی را برای هر نوبت امتحانی به خاطر بسپارد و پس از برگزاری امتحان از خاطر می برد ضمناً مقدار کار عملی به نسبت تئوری نیز بسیار کم است . به عنوان مثال جای برنامه هایی همچون بازدید ها و گردش های علمی در برنامه ی مدارس هنوز هم خالی است .
- عمده ترین مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس عبارتند از :
1- نارسائی های موجود در سیستم آموزش جغرافیا
2- کمبود ها و مشکلات در ارتباط با ساعات درسی ، حجم زیاد درس و کاهش ساعات کاری آموزش جغرافیا
3- مشکلات مربوط به خود دانش آموزان از قبیل عدم انگیزه ، علاقه ، توجه و .......
4- کمبود یا نبود وسایل کمک آموزشی مورد نیاز
5- کم اهمیت جلوه دادن درس جغرافیا در مقابل دروسی همانند ریاضیات ، فیزیک ، زبان انگلیسی و ........
بدون تردید همه ی علوم مفیدند اما برخی ازآنها درزندگی حال وآینده ی ما نقش بیشتری دارند. یکی آز آن علوم،علم جغرافیا می باشد.جغرافیا علمی است که به روابط متقابل انسان ومحیط به منظور بهترشدن شرایط رندگی انسان می پردازدو یک علم کاربردی وبه روز ودر یک جمله می توان گفت یک دانش تخصصی می باشد .جغرافیابرخلاف علوم دیگرمانند فلسفه،روانشناسی و... مبتنی براصول عینی وپدیده های روبه رو ست که درمحیط وفضای زندگی انسان قابل دیدن هستند ازطرف دیگرجغرافیا یا علومی مانند زمین شناسی،خاکشناسی،آب وهواشناسی وریاضیات ارتباط نزدیک دارد.به گفته ی جورج کیش استاد جغرافیا دردانشگاه میشیگان امریکا(عمرجغرافیا باعمرانسان ساکن سیاره ی زمین برابر است) که بیانگرارزش واهمیت جغرافیا وهمگام بودن آن باحیات انسان می باشد. بنابراین پیشرفت این دانش نیازمند نگرش واندیشه ی بیشتری می باشد.
برای آموزش بهتر جغرافیا درمدارس موانع ومشکلات مهمی وجوددارد که می توان آنهارادردوبخش اساسی موردبررسی  وتحلیل قراردادکه این موانع شامل دوبخش اصلی یعنی شیوه های تدریس وارزشیابی می باشند.
الف-شیوه های تدریس:
شیوه های تدریس روش های می باشند که به امرآموزش به یاددهنده کمک می کنند وفرآیندآموزش را تسهیل می نمایند بنابراین به کاربردن روشهای تدریس مناسب وبیان آنها به نحوزیبا وشایسته با توجه به نوع مطالب درسی وآموزشی درشکوفایی استعدادهای یادگیرندگان نقش حیاتی وانکارناپذیر دارندوهرگونه کاستی دراین زمینه می تواند ضربات جبران ناپذیری رابرپیکره ی آموزش وتدریس وارد نماید.ارائه ی یک تدریس مفیدوکارآمد نیازمند یک سری ابزار ووسایلی می باشد که می تواند درتفهیم بهتر مطالب به آموزندگان کمک شایانی بنماید. اما ممکن است در بعضی مواقع فرآیندوجریان آموزش وتدریس با موانع ومشکلاتی مواجه شود،که این موانع با توجه به نوع رشته ی تدریس ومقطع متفاوت می باشند.یکی ازدروسی که آموزش آن به طورکلی با مشکلات وسختی های همراه می باشد درس جغرافیا درمقطع متوسطه می باشد که درذیل به برخی ازمحدودیتهای آموزش این رشته وراه حلهای بیان شده پرداخته شده است.
                            
موانع ومحدودیتهای آموزش درس جغرافیا:
1-عدم شناخت کارکرد ونقش عناصروعوامل آموزشی.
2-برگزارنشدن دوره های آموزشی ضمن خدمت درطول سال واستفاده نکردن ازاساتید متخصص در این رشته.
3- کمبود امکانات سمعی وبصری و به خصوص نقشه ، رایانه ، سی دی های  ونرم افزارهای آموزشی مناسب با تدریس این رشته.
4-عدم استفاده ی بهینه از وسایل فوق در صورت وجود آنها به علت نبود آموزشهای لازم به دبیران.
5- کمبود فضای آموزشی مناسب .
6- آشنایی کم معلمان با رویکردهای جدیدو شیوه های تدریس نو.
7- کم تجربه بودن دانش آموزان در کارهای گروهی و بی نظمی های ناشی از آن.
8- وجود مدیریت سنتی پایبند به رویکرد سنتی در مدرسه ها و توجیه نبودن کادر اداری.
9-عدم پذیرش درس جغرافیا به عنوان یک درس کاربردی.
10-نبودن آزمایشگاه تخصصی برای آموزش جغرافیا.
11-نبودامکانات مالی دربعضی ازآموزشگاهها به منظورانجام اردوها وگردش های علمی.
12-عدم انگیزه ی دانش آموزان به یادگیری درس جغرافیا.
13-عدم انجام پروژه های تحقیقاتی مرتبط با تدریس.
14-دسترسی نداشتن بعضی ا زدانش آموزان به منابع تحقیقاتی مانند اینترنت،اینترانت ،نقشه ها ونرم افزارهای آموزشی درمدارس.
15-به کارنگرفتن دبیران تخصصی دراین رشته دربعضی مدارس وارائه نمودن آن به صورت اضافه کاربه سایر دبیرانی که دراین زمینه آشنایی لازم وصلاحیت علمی نداشته اند.
16-وجودنداشتن بازدیدهای علمی وتحقیقاتی برای دبیران مرتبط با رشته ی جغرافیا.
راهکارهای اجرایی:
1-  اگر بپذیریم برای انجام هر تحولی ابتدا لازم است فرهنگ سازی شود باید از طریق رسانه های گوناگون در سطح جامعه اطلاع رسانی کافی صورت بگیرد تا عموم مردم بدانند کارکرد عناصر آموزشی تغییر کرده و نقش دانش آموزان از پذیرندگی به جستجو گری و نقش معلم از انتقال دهندگی به هدایت گری متحول شده است.
2-  برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان و مدیران و کادر اداری باید جدی تر گرفته شود و انواع جدید روش های تدریس به طور عملی آموزش داده شود.
3-  برگزاری جشنواره های تدریس در مناطق گوناگون می تواند به نهادینه شدن هر چه بیش تر روشهای تدریس نو بینجامد و ابتکارات و خلاقیت های صورت گرفته شناسایی شوند و عمومیت پیدا کند.
 4-  تامین امکانات مناسب و از آن مهمتر ایجاد فرهنگ استفاده ی درست و موثر از آنها باید در دستور کار قرار بگیرد.باید مدیران مدارس را توجیه کرد که امروزه رایانه و سی دی های آموزشی از لوازم اساسی مدرسه ها هستند و اهمیت آن ها از سایر تجهیزات کم تر نیست.و این وسایل جنبه ی کاربردی و مصرفی دارند و نباید چون کالای لوکس و تزئینی دور از دسترس دانش آموزان وچه بسا معلمان قراربگیرند.

5-باید دانش آموزان را نسبت به رعایت نظم وانظباط درحین انجام کارهای گروهی تشویق نمود وبه آنها آموزش داد که یکی از راههای موفقیت درامریادگیری انظباط گروهی می باشد زیرا هرگونه بی نظمی وتوجه باعث خلل درفرآیند یک آموزش خوب می باشد.
6-  در طول سال تحصیلی حداقل یکی دو بار با همکاری آموزشگاه ازایستگاه های هواشناسی، سد ها کارخانه هاومراکز تحقیقاتی.... درقالب اردوها وگردش علمی بازدیدی صورت بگیرد ونتایج این بازدیدها درآموزشگاه انعکاس یابد.
7-باید دردانش آموزان  با ایجادروش های مناسب آموزش، این نگرش را به وجودآورد که جغرافیا یک دانش کاربردی است وصرفا نباید به تدریس مطالب آن به صورت تئوری اکتفاکرد.
8-ایجاد آزمایشگاههای تخصصی درزمینه ی آموزش مطالب متنوع وگوناگون جغرافیا به منظوریادگیری بهینه وایجاد انگیزه دردانش آموزان.
9-وادارکردن دانش آموزان به انجام پروزه های تحقیقاتی وبیان آنها درکلاس به طوری که درفرآیند آموزش موثرواقع شود
10-فراهم کردن زمینه وبسترمناسب برای دسترسی ساده وآسان دانش آموزان درهرنقطه به منابع تحقیقاتی وآموزشی مرتبط بادرس جغرافیا
11-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده
12-مدیران مدارس ودست اندرکاران باید با انجام مشاوره های لازم زمینه ی ترغیب دانش آموزان را نسبت به فراگیری درس جغرافیا ودروسی ازاین دست مهیا نمایند تا دانش آموزان احساس یاس وسرخوردگی نسبت به یادگیری این دروس ننمایند.
12-باید دانش آموزان را نسبت به انجام دادن تحقیقات وپژوهش های مرتبط با هردرس ترغیب وتشویق نمود وانجام هربررسی علمی را به عنوان جزء لاینفک آموزش ووظیفه ی دانش آموزان قلمداد نماییم وبا این عمل دانش آموزان را به فعالیت آموزشی وعلمی وادار کنیم.
13-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده تا افراد مربوطه در انتقال مفاهیم علمی وارزشی جغرافیا دچارسردرگمی وابهام نشوند.
14-باتوجه به این که بیشرمحتوای کتب جغرافیا درزمینه های علوم طبیعی مانند آب وهواشناسی،زمین شناسی، خاکشناسی وبه طورکلی جغرافیای طبیعی می باشد باید برای آگاهی هرچه بیشر دبیران گردش های علمی از مناظر وچشم اندازهای طبیعی وبازدید از سازمانهای مانند هواشناسی دردستورکارقرارگیرد که متاسفانه بیان کردن این مطالب به زعم عده ای مضحک وخنده آور می باشد.
ارزشیابی:
ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی –یادگیری است .همه دست اندر کاران امور آموزشی و تربیتی  با کلمه ی ارزشیابی وامتحان آشنایی دارند. اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیتهای آموزشی معلم و برنامه درسی محسوب می شود واز نظردیگر ارزشیابی در روشهای فعال تدریس جغرافیا باید مقدم واستمراردهنده برنامه های درسی و فرایند تدریس شمرده شود. همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت های دانش آموز از مطالب مطرح شده در کلاس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های معلم در کلاس ونحوه تدریس وی نیز باشد و بعنوان ابزاری برای درک نقیص برنامه و روند تدریس ویادگیری دآنش اموز به کار  رود.حال میتوان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی-یادگیری است و جدا از ان ودر انتها آن قرار نمی گیرد.
موانع ومحدودیتهای ارزشیابی درس جغرافیا:
1-درخدمت نبودن شیوه های ارزشیابی درفرآیند آموزش ویاددهی.
2 عدم توجه به تفاوتهای فردی وتواناییهای دانش آموزان
3-تکیه نمودن صرف بر محفوظات دانش آموزان.
4-عدم علاقه بعضی ازفراگیران به خواندن مطالب تدریس شده
5-زیادبودن دانش آموزان در بعضی ازکلاسها.
6-عدم بازخورد مثبت ارزشیابی ها دردانش آموزان
ب- راهکارهایی اجرایی شیوه ها ارزشیابی
1-شیوه های ارزشیابی باید به خدمت آموزش در آیند تادرفرآیند آموزش به نحو شایسته موثر واقع شوند واگر این روشها به درستی اعمال نشوند جریان آموزش دچارخلل وکاستی خواهدشد . ولی در شرایط موجود این آموزش است که در خدمت ارزشیابی قرار گرفته است.و دانش آموز تنها طالب موضو عاتی هستند که در ارزشیابی ها مطرح می شوند.دانش آموزان با آوردن کتاب های گنجینه ی سوالات به کلاس از معلم می خواهند که تنها در چارچوب آن عمل کند این موضوع کل جریان طبیعی آموزش را مختل می کند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون