هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود نمونه سؤال درس تربیت بدنی رشته ارتباط تصویری گرایش ارتباط تصویری کارشناسی پیام نور

اختصاصی از هایدی دانلود نمونه سؤال درس تربیت بدنی رشته ارتباط تصویری گرایش ارتباط تصویری کارشناسی پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نمونه سؤال درس تربیت بدنی رشته ارتباط تصویری گرایش ارتباط تصویری کارشناسی پیام نور


دانلود نمونه سؤال درس تربیت بدنی رشته ارتباط تصویری گرایش ارتباط تصویری کارشناسی پیام نور

با سلام

دانشجویان گرامی اگه به دنبال نمونه سؤال ارزان و با کیفیت دوره کارشناسی پیام نور  به همراه پاسخنامه براساس آخرین تغییرات می گردین دانلود بفرمایید.

نمونه سؤالات جمع آوری شده توسط کادری مجرب که همگی اساتید دانشگاه هستند جمع آوری و ارائه گردیده است. این نمونه سؤالات بدون مارک تبلیغاتی می باشند.

شما عزیزان می توانید نمونه سؤالات را به همراه پاسخنامه را دانلود نموده . حتماً برنامه وینرار را بر روی کامپیوترتان نصب بوده باشد یا نصب نمایید، زیرا نمونه سؤالات در یک فایل زیپ می باشند. دانلود و استخراج نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه بسیار راحت می باشد.

در این فروشگاه نمونه سؤالات تمامی رشته های کارشناسی به همراه پاسخنامه موجود می باشد که شما می توانید از طریق فهرست سمت راست آن ها را بیابید. ضمناً در صورتی که بخواهید نمونه سؤالات سال های قبل و از چندین دوره استفاده نمایید با شماره تلفن: 09017568099 یا از طریق ایمیل: coffenet.tahrir.moalem@gmail.com  درخواست های خود را برای مدیر فروشگاه ارسال تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.

تمامی نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه برای هر رشته فقط مبلغ: 650 تومان می باشد که با دانلود فایل مورد نظر می توانید تا سال ها از آن در کامپیوترتان استفاده یا دوستانتان نیز از این فایل استفاده نمایند در صورتی که فقط همان 650 تومان را پرداخت نموده اید. یعنی مزیت دانلود از این فروشگاه: 1- کم هزینه بودن2-جلوگیری از اصراف کاغذ3- با کیفیت بودن4-پرداخت امن این فروشگاه5-دانلود سریع و راحت6-موجود بودن تمامی رشته های کارشناسی پیام نور7- استفاده ی مادام العمر نمونه سؤالات8- پشتیبانی شبانه روزی فروشگاه9- بدون مارک تبلیغاتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نمونه سؤال درس تربیت بدنی رشته ارتباط تصویری گرایش ارتباط تصویری کارشناسی پیام نور

تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت


تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

فهرست مطالب

 

فهرست مطالب

عنوان                                       صفحه

مقدمه: روش مثبت محبت و مهرورزی................. 1

شرایط محبت به کودکان........................... 1

زیان کمبود محبت................................ 3

اثرات سعه صدر مربیان تعلیم و تربیت............. 4

آثار سوء افراط در محبت......................... 4

شواهدی از محبت‌های افراطی....................... 5

آثار زیبای تربیتی که منجر به خداشناسی می‌شود.... 6

چگونه محبت و مهرورزی  باعث اقدام به شخصیت مردم می‌شود 8

عوامل زمینه‌ساز عقدة حقارت و نتایج آن........... 10

اختلالات شخصیت در اثر کمبود محبت ................ 13

اهیت نظام تعلیم و تربیت ونقش آن در روابط انسانی 14

رشد عاطفی و عوامل موثر در ایجاد محبت فرزندان .. 15

محبت‌های دورة نوجوانی .......................... 17

پیشنهادات شش‌مرحله‌ای ایجاد نظم و ترتیب از طریق محبت به کودکان 26

نتجه‌گیری ...................................... 31

منابع و مآخذ................................... 32

 

 

از محبت دُردها صافی شود             وز محبت دردها شافی شود

مقدمه:

 نقش محبت و مهروروزی در فرآیند تعلیم وتربیت

محبت نیاز اساسی و طبیعی انسان بالاخص کودکان است. یکی از عللی که آدمی را از تنهایی گریزان و در جمع سرخوش می‌سازد این است که در تنهایی محبّت‌هایی ندارد و تمایلات آدمی در آن برآورده و ارضا نمی‌شود. محبت مهمترین عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب ناهنجاری‌های روانی است. کمبود محبت مشکلاتی را پدید می‌آورد که نه تنها برای طفل زیان‌بخش  است بلکه زمینه را برای آشفتگی‌های اجتماعی فراهم می‌سازد تعالیم اسلامی برای رشد شخصیت انسان مربیان را امر به محبت و مهربانی نسبت به کلیة اقشار می‌نماید.

 

شرایط محبت به کودکان:

1- محبت در کودک باید راستین باشد، زیرا کودکان محبت‌های تصنعی و ساختگی را خوب درک می‌کنند و از آن متنفرند ممکن است کودک حقیقت این مسأله را خوب بفهمد ولی هرگز به زبان نیاورد.

2- محبت باید به گونه‌ای باشد که کودک مزة آن را بچشد و این امر زمانی امکان‌پذیر است که ما عملاً محبت خود را به او نشان دهیم بدین سان فقط دوست داشتن کودک  در دل او علاقمندی قبلی به او کافی نیست او باید نشانه‌های محبت ما را ببیند و آن چه که در درون‌ ما هست آشکارا حس کند این کار معمولاً از راه تغذیه، مراقبت‌ ما، توجه به او امکان‌پذیر است. تحسین‌ها، تشویق‌ها، همبازی‌شدن‌ با او جلوه‌هایی از ابراز محبت به کودک هستند.

3- محبت به کودک نباید بستگی به موقعیت او داشته باشد به عبارت دیگر نباید به او ابراز محبت کرد از آن بابت که او زیباست چشم و موی قشنگی دارد، رشدش خوب است و یا در منزل کارهای خوشایند انجام می‌دهد و این جنبه‌ها زمینه را برای محبت بیشتر فراهم می‌آورند ولی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

دانلود مقاله جوان و تربیت

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله جوان و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

" فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم."
(حضرت علی علیه السلام)
" تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود."( افلاطون)
چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ
لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون می باید تربیت از تو که خورشیدجهان آرایی. (سعدی)
در میان عوامل مختلفی که منشأ و موجد تحولات اجتماعی می شود، تربیت، آرامترین مطمئن ترین و مفید ترین آنها می باشد، تربیت ، روندی بسیار طولانی دارد و تقریباً در همه مراحل عمر آدمی از تولد تا مرگ، نقش خود را ایفا می کند ، ولی این نقش در برخی مراحل بر جسته و تعیین کننده و در مقاطعی دیگر نقش آن کمرنگ ومحدود می باشد. برخی از دانشمندان نظیر " کارن هورنای " . مهمترین سالهای تربیت پذیری را هفت سال اول زندگی و پاره ای دیگر تا دوران نوجوانی می دانند و معدودی نظیر " کارل یونگ" تأثیرپذیری آدمی از تربیت را تا چهل سالگی ، می دانند. ابتدا باید معلوم نمود که مقصود از تربیت چیست؟ آیا آموختن مفاهیم علمی و یا انباشته کردن ذهن شاگردان است؟
" امرسون" می گوید: " یک مسأله علمی را به شاگرد یاد دادن کار آسانی است ، ولی او را با امید و اراده و جدیت تربیت کردن و قوای روحی اش را برای کار آماده کردن ، علمی است دشوار که ازهمه کس ساخته نیست".
در حقیقت ، باید گفت انتقال علم مرحله نازلی از تربیت است و ایجاد روح علمی ، مرحله عالی تربیت می باشد.
در مرحله بعد ، ضروری است، از عواملی که اثر گذار بر تربیت هستند ، سخن گفت،مهمترین آنها عبارتند از: زمینه ژنتیکی ، عامل محیط خانوادگی ، محیط آموزشی ‹ مدرسه›، محیط اجتماعی ‹نفوذ همسالان ،نهادها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه های گروهی›، عامل رشد ( تحولات مربوط به عامل سنی )، عامل مذهب و در نهایت اراده خودساز شخصیت . هر یک از این عوامل در زمان خاصی ، وارد صحنه شده و تأثیرات خود را بر آدمی اعمال می نماید . به گونه ای که می توان ، شخصیت فرد را بر آیند عوامل مذکور تلقی نمود با این توضیح که دایره نفوذ تأثیر هر یک از عوامل که گسترده تر باشد، شخصیت آدمی در همان جهت ،شکل می گیرد.
در گام سوم ، باید ملاحظه نمود تربیتی که بتواند از جوانان شخصیتی متعادل و هماهنگ به وجود آورد چه ویژگیهایی داد؟ چنین تربیتی باید ناظر بر جنیه های متنوع وجود آدمی به شرح زیر باشد:
الف - تربیت بدنی (فیزیکی) - هدف اصلی از چنین مقوله تربیتی ، این است که توان و نیروی فعال جوان را در مسیری مطلوب و هدایت شده ، به جریان بیاندازد و روح آدمی را پاکیزه و مصفا کند و بر اعتماد به نفس فرد بیفیزاید .
ب - تربیت عاطفی - غایت تربیت عاطفی ، پرورش احساس نوعدوستی ، همدلی و تفاهم با دیگران و به ویژه همسالان است . به گونه ای که جوانان بتوانند به درستی با معاشران و دوستان و اطرافیان خود به دادو ستد عاطفی بپردازند و بیش از آنچه که " منش گیرنده " داشته باشند از " منش دهنده " برخوردار باشند و به مرحله ای برسند که " ایثار عاطفه " به دیگران را مقدم بر " دریافت عاطفه " از دیگران ، بدانند.
ج - تربیت اجتماعی - انتظار ما از تربیت اجتماعی جوانان ، این است که آنها از جایگاه و منزلت حقیقی خود خود در جامعه آگاه باشند و به خوبی بتوانند چنین موقعیتی را احراز نمایند.
فعالیتهای فوق برنامه مدارس ، گروههای بحث و بیان ، تحقیق گروهی ، مسابقات فرهنگی وهنری ومحافل بحث و انتقاد جوان ، فرصتهای ارزنده ای برای فرایند اجتماعی شدن جوانان ، محسوب می شوند.
د - تربیت عقلی ( ذهنی ) - چنانچه بشری را به عنوان فرایندی بی انتها ، درنظر آوریم و تکوین منش را بر تعلیم دانش مرجح بدانیم در این صورت ، باید اذعان نمود که تربیت فکرو اندیشه در بالاترین جایگاه " هرم تربیت " قرار می گیرد. اگر چه به گفته " ویل دورانت " ، ما در شرایطی از جهان معاصر بسر می بریم که از تفکر و اندیشیدن ، بازمانده ایم و بر همین اساس ، از لذت اندیشه و فکر نیز محروم مانده ایم .
ه - تربیت اخلاقی ( معنوی )- منظور اصلی از این بعد تربیت این است که بتوانیم نسلی را بپروارنیم که نه فقط حامل معرفت دینی باشد بلکه عامل معرفت دینی محسوب شود. و در حقیقت چنین تربیتی بتوانندبه " تحول از درون" منجر شود و خود نیزمنشأ تحول دردلها وجانها ی دیگری باشد . برخی ازکارشناسان سازمان یونسکو از جمله راه حلهایی که برای آموزش نوین جوانان ، پیشنهاد می کنند . این است که باید به گونه ای عمل نمود که استقرار مجدد ارزشها و طرز تلقی های اخلاقی در جوامع در حال دگرگونی را شاهد باشیم .
جوان وتعالی شخصیت
« هرکس مسلمانی را گرامی بدارد خدای والا را گرامی داشته است »
رسول اکرم (ص(
«عظمت انسان ا برکت روخ اوست که آن نفحه الهی چراغ خداوندی منعکی کننده نور آسمانی و مستعد قبول صورت کل جهانی و بالاخره با همه جهان برابر است»

 

فرانسیس بیکن
شخصیت هر فرد محبوبترین پدپده مورد علاقه اوست غریزه حب ذات که براساس حکمتی الهی در وجود انسان به ودیعه گذاشته است آدمی را بر می انگیزد تا بر مبنای خود دوستی از مخاطرات و ناملایماات خود را مصون نگاه داشته و بقای عمر و زندگیش را تدبیر نماید چنین غریزه ای انسان را به دفاع از تمامی موجودیت و شخصیتش وا می دارد و او را به جبه گیری در مقابل هر عملی که شخصیت او را تهدید کند بر می انگیزاند از این رو ی طبیعی به نظر می رسد که به دیگران اجازه نفوذ به قلمرو شخصیت خویش ندهد و در حقیقت « تحقیر شخصیت»دیگری به این مفهوم است ضربه ای را به اصلی ترین جنبه مورد علاقه اش وارد کنیم و بیشنرین مقاومت را در او علیه خود به وجود آوریم در مقابل « تکریم شخصیت » احساس ارزش را در فرد بالا می برد و رویکرد وی را نسبت به جهان درون و جهان برون متحول می کند « نکوداشت »شخصیت جوانان به نتایج زیر منجر می شود
1-موجب جلب اعتماد آنان به اطرافیان شده و در نتیجه تفاهم دو نسل راباعث می شود
2-این روش اقتدا به سیره نبوی ( ص) وشیوه اولیا خداست آنان هموراه جوانان را مورد تکریم قرار داده و منزلت خاصی برایشان تأمل می شوند
3-تکریم جایگاه نسل جوان موجب « گناه ستیزی » آنان خواهد شد زیرا زیرا کسانی که در درونشان احساس عظمت و منزلت می کنند نه تنها دست از گناه می شویند بلکه به گناهان یورش می برند تا جامعه سالم بماند و در مقابل تحقیر نسل جوان زمینه « گناه پذیری » را مهیا می کند و آنان را نومید و سگردان در جامعه پیچیده و دشوار معاصر رها می کند
4- «نکوداشت شخصیت جوان » استعدادای راکد و ذخیره او را به حرکت در می آورد و آنها را به تواناییهای بارز و آشکار پیوند می زند تا نیروی عظیمی که از این طرق حاصل می شود برای دستیابی به هدفهای مهم و ارزشمند زندگی کفایت نماید
جوانان برا ی مشارکت در جامعه مدنی نیاز یه شخصیتی دارند که ابتدا مورد پذیرش خودشان باشد و بعد از آن مورد پذیرش جامعه باشند « تکریم نفس »مقبولیت شخصی و اجتماعی را باعث می شود
شیوه ها و راه کارها
1- پذیرش شخصیت جوانان همان گونه که هستند زمینه را برای ارتباط توأم با تفاهم مساعد نموده و تداوم ارتباط صمیمانه را تضمین می نماید .
2- گفتگوی خود را با موضوعی که مورد علاقه جوان است آغاز کنیم این اقدام منجر به جلب توجه اعتماد و اطمینان عمیقی می شود به گونه ای که نقطه آغاز روشنی در اتباط متقابل به وجود می آید .
3- جوانان با هر دریچه ای که به جهان خارج از وجود خود می گشایند تجربیتاشان را غنی تر و گسترده تر کرده و جریان رشد اجتماعی شان را تسهیل می کنند در مقابل محدودیت روابط انسانی منجر به وقفه در رشد اجتماعی فرد می شود می توانیم جوانان را به توسعه روابط انسانی مطلوب ترغیب کنیم تا تجربیات وسیعتری را جذب کنند
4- با تأکید بر نیروهای درونی آنان یافت نه د ربیرون از وجودشان به این مفهوم که شخص برای ارزیابی میزان لیاقت خود بیش از آنکه بر اظهار نظرهای دیگران متکی باشد بر احساس درونی خود تکیه کن
5- یکی از اهداف تربیت جوانان ایجاد نظام همبستهای از ارزشها در درون خود آنان می باشد آن گونه که فرد به معیارها وملاکهایی مجهز شود که قادر به تشخیص ارزشها از ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری صحیح برخوردار گردد برای این منظور لازم است با ترتیب دادن مجالس بحث و انتقاد قوای عقلانی خود را پرورش داده و در او توانایی مقایسه و قضاوت ایجاد کنیم چه آنکه از درجات و مراحل بالای تفکر مقایسه امور با یکدیگر ونیز داروی درباره آنهاست
6-در گفتگو و مباحثه با جوانان باید به جای توسعه انقیاد ذهنی در پی پرورش انتقاد فکری بود و زمینه های ایجاد نمود که آنان بتوانند با بحث وگفتگودرباره نظام ارزشها بایدها و نبایدهای اخلاقی درک روشنتری درباره این گونه امور پیدا کنند و توانایی تمیز انتقاد سازنده از انتقاد مخرب و به کار گیری شیوه های مناسب گفتگو را بیابند حاصل چنین گامهایی در تعالی شخصیت جوانان تبلور خواهد یافت
جوان و جستجوی هویت
" جستجوی یک جوان در پی هویت ، از برخی لحاظ همان جستجوی معنای زندگی است."(اریکسون)
از واژه های پر معنای ادبیات نوجوانی و جوانی ، " هویت " می باشد معنای این عبارت همزمانی آغاز تأمل و تفکر درهویت خویش و شروع نوجوانی است. پدیده ای که بعدها و در سالهای جوانی به صورت تکوین هویت یابحران هویت ظاهر می شود. لذا مهمترین سالهای زندگی یعنی دوران نوجوانی و جوانی عرصه تجلی شکل گیری و یا از هم پاشیدگی هویت می باشد.
" تعریف هویت"
در میان تعاریف متنوعی که در باب هویت فرد ذکر شده اظهار نظر " جان گاردنر" از صراحت وجامعیت بیشتری برخوردار است . او می نویسد:" یک فرد جوان باید بیاموزد که بیش از هر چیز خودش باشد ، در جایی که بیشترین ارزش را برای دیگران دارد - دیگرانی که مطمئنا ً برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند مراد از اصطلاح " هویت " چنین رابطه متقابلی است که متضمن یکی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است."
" مفهوم بحران هویت"
مطابق تعریف مذکورحفظ تعادل میان " وحدت با خود" و " حضور در تجربه باطنی دیگران" از نشانه های احراز هویت محسوب می شود بر این اساس هر گاه تعادل مذکور بر هم خورده و حالت عدم توازن میا ن آنها به وجود آید نوعی اختلال یا بحران در هویت پدیدار می شود آن وضعیت را اریک فروم با زیبایی خاصی چنین توصیف می کند :" لزوم همرنگ شدن {با دیگران} با از دست رفتن هویت بیشتر می شود."
ازعبارت " فروم" چنین برداشت می شود که فرد تأمین انتظارات دیگران ومانندآنها شدن را بر " خود واقعی بودن" ترجیح دهد ناگریز است بهای سنگینی بپردازد و آن دست کشیدن ازخود انگیختگی و فردیت است." اریکسون" نیز بحران هویت را در عدم توانایی نوجوان برای قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد ، معنا می کند. شایدمشکلات متعددی باشد که فرد در سالهای بعد زندگی به جهت بحران هویت با آن مواجه خواهد شد.
" زمینه های پیدای بحران هویت"
از چالش های مهم مبحث حاضر چگونگی نفوذ پدپده بحران هویت در فرهنگ تفکر و باورهای قشرهایی از جامعه ماست . برخی از زمینه های تاریخی ظهور بحران به شیوه بر خورد ما با تمدن غرب در حدود دویست سال پیش بر می گردد . آن زمان غرب در موقعیت بسیار خوبی از جهت پیشرفتهای علمی قرار داشت ولی روش پیشینیان ما عمدتاً بر دو رویکرد در قبال تحولات اروپا متکی بود: الف) طرد ، نفی و انکارو. ب) مرعوب شدن، خودباختگی وتسلیم. و رویکرد سومی که مبتنی بر اخذ و اقتباس آگاهانه از پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب همراه با حفظ ارزشها، اصالتهاو فرهنگ و تمدن خودی باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفت و لذا فاصله موجود میان ما و غرب از لحاظ علمی و فنی بیشتر شد و زمینه ساز این تفکر گردید که برای جبران گذشته ها وپر کردن فاصله طولانی به وجود آمده چاره ای جز غرب گرایی ، غرب باوری و غرب پرستی نیست . لازمه این گرایش به فرهنگ غربی جداشدن و دست کشیدن از هویت و فرهنگ خودی بود. لذا این باور در اذهان عده ای به وجود آمد که قطع پیوند با ریشه های فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نفی خویشتن تنها راه چاره است . همانگونه که برخی نظیر " تقی زاده " بر این باور بودند که " هیچ راهی برای ما نمانده است جز اینکه از سر تا پا فرنگی شویم". علاوه بر زمینه های تاریخی ، برخی عوامل موجود در عصر جدید نیز به بحران هویت دامن زده است مسایلی نظیر گسست فرهنگی ، فرد گرائی افراطی سکولاریسم ، تضاد نسلها، تغییرات پر شتاب زندگی ، خلأ آرمانی ، فقدان عامل دین و مذهب ، پدیده کلان شهرهای بزرگ و نظام نا کار آمد آموزش و پرورش هر یک در جای خود ، اثرات تعیین کننده ای بر بحران هویت داشته و روند آن را شتاب بخشیده است که فرصت پرداختن به همه آنها نیست ولیکن از باب اشاره ،به گفتاری از مارسیا‹ 1985› اکتفا می کنیم . به گفته وی " در جوامعی که مذهب وجود ندارد ، نوجوانان بحران {هویت} شدیدتری را تجربه می کنند چرا که مذهب به مهمترین سؤالات نوجوانان یعنی : از کجا آمده ام ؟ چه کسی هستم ؟ به کجا خواهم رفت و چه باید بکنم ؟ پاسخ می دهد."
" راه کارها وپیشنهادها"
غالبا ًراه کارهای اساسی متکی بر شناخت دقیق مسأله بوده ورابطه منطقی باآن دارد . در این مورد نیز همین قاعده صادق است و در کوتاه مدت و دراز مدت ، پیشنهادهای مشتمل بر جنبه علمی و کاربردی و قابل طرح مورد نیاز را انجام داد:

 

الف - بازنگری در محتوی و مضمون کتابهای درسی به ویژه در سالهای نوجوانی و ارائه مطالب جدیدی که به ایجاد بینش نوینی نسبت به خود، زندگی و نقشی که او می تواند ایفا نماید، منجر شود.
ب- بازنگری در محتوی مضمون و شیوه ارائه برنامه های ویژه کودکان ، نوجوانان و جوانان در صدا وسیما به گونه ای که به ایجاد دلبستگی عمیق نسبت به فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی منجر شده و در یافتن هویت فرهنگی و هویت تمدنی آنان را یاری دهد.
ج- تلاش در جهت حل معضل کاهش انگیزه تحصیلی ، ترک تحصیل ، توقف پشت دیوار بلند کنکور و بیکاری که هر یک عامل مهمی در ایجاد سر خوردگی و بی هویتی است.
در کوتاه مدت نیز اقدامات قابل پیشنهاد عبارتند از:
1.تقویت زمینه های تبادل فکری و هم اندیشی با نسل جوان به منظور درک مشکلات و معضلات درونی آنان و پاسخ به پرسشهای بنیادین .
2.توسعه مناسبات میان والدین و فرزندان از حیث عاطفی ، روحی و کلامی به منظورجلب اعتماد نسل جوان و در نهایت گرایش به الگو پذیری با هدف تحکیم هویت خانوادگی آنان.
3.تقویت زمینه های بروز و حضور نوجوانان و جوانان در عرصه های مشارکت و تصمیم گیری های اجتماعی با هدف تحکیم هویت جمعی آنان .
4. یاری رساندن به نوجوانان و جوانان برای شناخت هر چه بیشتر توانمندیهایشان تا علاوه بر متناسب بودن انتظارات آنان از خویش با توانمندیها ، این گروه سنی بتوانند موفقیت های بیشتری در تحصیل ، شغل و زندگی بدست آورند با هدف تحکیم هویت شخصی آنان.
5.. تشویق اطرافیان نوجوان و جوان به ویژه اولیاء و مربیان برای این منظور که در سنین مذکور به فرد از منظر جدیدی به عنوان " مشاور " به او نگریسته شود و در عمل نیز آنچه که لازمه تحقیق این رویکرد می باشد ، مراعات گرددتا این تحقیق این رویکرد می باشد مراعات گردد تا این نسل عملا ً احساس منزلت و شخصیت قابل احترام نموده و در نهایت احساس هویتی ارزشمند و با افتخارنماید.
6. تفهیم این واقعیت به نسل جوان که " زندگی کردن" غیر از " با معنا زندگی کردن " است اینها دو چیزجدا از یکدیگرند " زندگی کردن " به خودی خود افتخاری نمی آفریند ولیکن بامعنا زیستن در خور افتخار و تکریم خاصی است.
7.. ایجاد و تقویت زمینه هایی که به مددآن نوجوان و جوانان قادر به تفکر منتقدانه نسبت به فرهنگ بیگانه و به ویژه فرهنگ غرب باشند این امر زمینه رابرای تکوین هویت فرهنگی پایدار و برخورد مؤثر با هجوم فرهنگی مهیا می کند.
جوان و نیازهای روحی
‹ای انسان › آیا گمان می کنی که موجودی خرد و بی مقداری ، و حال آنکه ‹راز› جهان عظیم تری در کتاب روح تو مندرج است . درد تو از خود توست ولی نمی دانی و دوای تو نیز در خود توست ولی نمی بینی و تو آن کتاب مبینی هستی که به یاری حروف اندک آن ، رازهای عظیمی آشکار می شود.
>منسوب به دیوان اشعار حضرت علی علیه السلام<
جوانی ، مهمترین بخش زندگی آدمی است و در دوران ، مهمترین مسئله برای جوانان ، نیازهای روحی آنهاست ، و باز مهمترین مسئله در این حوزه ، نحوه تأمین و اقناع مطلوب این قبیل نیازهاست.
چگونه نیازهای جوانان را بشناسیم؟
شیوه های شناخت و معرفت نیازها، اهمیتی دارد. روش های عمده شناخت عبارتند از :

 

1- مشاهده رفتار و حالات جوانان ،معرف بخشی از احتیاجات روانی اساسی آنهاست . در موقعیت های گوناگون ، اغلب می توان از ورای رفتار ظاهری به احتیاج باطنی و از جلوه های بیرونی شخصیت آنان به نیازهای درونیشان پی برد.
2- گفتگو با جوانان ، فرصت ارزنده ای را برای شناخت نیازهایشان فراهم می آورد . شایسته است ، هر زمان که موقعیت برای همدلی با آنان مهیا می شود، گفت و شنودهایی صمیمانه و مؤثر ترتیب داد تا از خلال کلمات و عبارات جوانان ، به دنیای درونیشان نفوذ کنیم . حضرت علی علیه السلام ، دراین مورد جمله زیبایی دارند و می فرمایند: "انسان در زیر زبانش نهفته است."
3- مطالعات و بررسی هایی که در خصوص جوانی و شگفتی های آن به عمل آمده است و نیز منابع علمی و پژوهشی در این زمینه ، می تواند بخشی ازاحتیاجات روحی و روانی آنان را به ما بشناساند.
4- تفکیک و بازشناسی نیازهای اصیل از نیازهای کاذب نسل جوان ، گام مؤثری در جهت شناخت دنیای درونی آنان است و در مقابل ،مساعدت به جوانان برای آنکه بتوانند بین نیازهای منطقی و خواسته های غیر منطقی خود فرق بگذارند، آنان در تعدیل خواسته هایشان وانطباق با تواناییشان یاری می دهد.
نیازهای اساسی جوا نان:
در نگاه اول، نیازهای آنان را می توان به دو دسته با عناوین " نیازهای اولیه " و" نیازهای ثانویه " تقسیم کرد. منظور از" نیازهای اولیه " احتیاجات زیستی یا فیزیولوژیک نظیر احتیاج به هوا ‹اکسیژن›، آب، غذا ، استراحت ، خواب و برخی ضرورتهای غریزی دیگر است. " نیازهای ثانویه " در حقیقت، همان نیازهای اساسی روانی هستند که به طور عمده شامل موارد ذیل است :
1- نیاز به امنیت ‹ ایمنی خاطر› : به این مفهوم که جوانان در کلیت زندگی ، بتوانند نسبت به محرکهایی که از محیط خانواده ، جامعه ، آموزشگاه و گروه همسالان دریافت می کنند، پاسخ مناسب بدهند و از نوعی آرامش درونی برخودار شوند و بر نگرانی های خاص این سنین فایق آیند.
2- نیاز به مقبولیت ‹ پذیرش› : با این توضیح که نسل جوان از جایگاه و منزلت مقبولی در نزد خانواده ، جامعه ، آموزشگاه و به ویژه گروه همسالان برخودار باشد و این موقعیت از سوی نهادهای مذکور ، به خوبی پذیرفته شده باشد .
3- نیاز به موفقیت و پیشرفت : جوانان ، جویای نام، افتخار و کامیابی هستند و هر عاملی که بتواند احساس تعادل را در آنها ارضا کند، مورد توجهشان واقع می شود . هر نوع پیشرفت نسبی جوانان ، چنانچه مورد تأیید اطرافیان و تشویق آنها واقع شود، آنان را در اتخاذ گام های بلند و اساسی به سوی آینده یاری می دهد.
4- نیاز به دادو ستد عاطفی: احتیاج به دوست داشتن و دوست داشته شدن مکمل یکدیگرند . جوانان به همان اندازه که مایلند با دیگران ، رابطه مبتنی بر عواطف پاک و سالم برقرار کنند ، نیاز دارند تا متقابلا ً مورد لطف محبت دیگران نیز واقع شوند . ابراز محبت در جلوه های مختلف قلبی ، زبانی و عملی موجب اطمینان خاطر آنان می شود.
5- نیاز به تحصیل یک فلسفه حیاتی ارضا کننده : اگر جوانان بدانند که " چرا " باید زندگی کنند ، قادر خواهند بود با هر" چگونه ای" بسازند، یعنی با مشکلات خاص زندگیشان به خوبی مقابله کنند . لازم است، اندیشه جوانان را در مورد مسائلی نظیر فلسفه خلقت ‹ آفرینش › فلسفه زندگی و فلسفه مبارزه برای زندگی تقویت و در جهات اقناع کننده ای آنها را هدایت کرد.
6- نیاز به معنویت : جوانان ، روحی پاک و قلبی زلال دارند و مایل اند با مبدأ هستی و پروردگارمتعال رابطه ای روشن، قابل درک و مستمر برقرار کند ، این نیاز ، اصیل ترین ، احتیاج روحی آنان محسوب می شود.
7- نیاز به خود شکوفایی ‹ تحقیق خویشتن›: اگر شرایط برای جوانان به گونه ای فراهم شود که آنان بتوانند همه ظرفیت های درونی و استعدادهای مکنون خود را بشناسند ، در حقیقت تحقق نفس در آنها تجلی یافته است.
جوان و سلامت روان
" سرنوشت خود را با افکارتان تعیین کنید." کارلایل
" ما همان گونه زندگی می کنیم که می اندیشیم." ماردن
بی شک جوانان به همان اندازه که مایلند از سلامت بدن برخوردار باشند به منظور روشن تر شدن موضوع ضروری است که قدری در معنا و مفهوم این پدیده تامل کنیم روان شناسان مکتب کمال برخی از شاخص های سلامت روان را به قرارزیر معرفی می کنند :
1.میان محرکها و پاسخ های فرد ،تناسب و تعادل منطقی وجود دارد .
2.آرمان ها و هدفها ی فرد ،در محدوده امکانات او فرار دارد به این مفهوم که در انتخاب اهداف زندگی به واقعیت توجه کافی می شود
3.فردی که داری سلامت روان است آگاهی و شناخت نسبتا ًمطلوبی ازانگیزه های خویش دارد و ارتباطی منطقی میان انگیزه و رفتار خویش برقرار می کند .
4. فردی که روانی سالم و به هنجار دارد معمولا ً روانی یکسان و همانگی دارد برای مثال در حوزه احساسات و انفعالات " ثبات عاطفی " دارد و به سادگی دستخوش هیجانات زودگذز و ناپایدار نمی شود.
5.. میان انتظارات شخصی فرد از خویش و توانایی های ذاتی اوتناسب منطقی و معقولی وجود دارد به این مفهوم که هیچ گونه تضادی در این مورد مشاهده نمی شود و او قادر است با درک هویت خویش تضادهای درونیش را برطرف کند.
6.فرد با روبه روشدن با شکست ها و واقعیت های دردناک زندگی توانایی ویژه ای دارد او ناکامی های خود را با شجاعت می پذیرد و از آنها به منزله سکوی پرتاب به دنیای کامیابی ها و موفقیت هایش استفاده می کند.
ما و سلامت روانی جوانان به راستی اطرافیان جوان چه نقشی در تامین سلامت روانی او می توانند ایفا کنند؟برخی از راه کارها در این مورد عبارتند از :
1. یاری رساندن به جوانان تا از توانایی هایشان آگاه شوند و انتظاراتشان را از خویشتن بر مینای توانایی هایشان تنظیم نماینداین امر مقدمه ای برای دستیابی آنها به سازگاری شخصی است.
2.. به منظور حفظ " حرمت نفس "جوانان ما نیز خواسته های خود را از آنان متناسب با امکاناتشان در نظر گیریم تا در رشد اعتماد به نفس انان وقفه نیفتد.
3. به لحاظ تاثیر روانی شکستها و ناماکی ها بر اعتماد جوانان ضروریست که پس از هر ضربه و ناکامی به ترمیم روحی آنان بپردازیم و توان لازم را برای مقابله با مشکلات احتمالی آینده در آنها ایجاد نماییم
4. باید به جوانان تفهیم نماییم که "حادثه" و " تفسیر حادثه" دو موضوغ متفاوت از یکدیگرندیک حادثه برای دو نفر واکنش های متفاوتی را به دنبال دارد و این امر در حقیقت به تفسیر فرد از حادثه مرتبط می شود .افراد حوادث را بر اساس تجربیات ،پیشین زمینه ذهنی و نوع رویکردشان تفسیر می کنند.
5.. مساعدت به جوانان به منظور تنظیم برنامه ای متنوع در زندگی از ضرورتهای ارتباط با آنان در تأمین سلامت روانی است زیرا روح آدمی نیاز به تنوع مطلوب و دلپذیر دارد ،به گونه ای که کهر و فعالیت و درس و مطالعه ،عبادت و معنویت ،دیدار دوستان و بستگان ،ورزش و برنامه های مفرح ،هر یک در جای خود در زندگی نسل جوان مطرح شوند.
6.ایجاد فرصت های مطلوبی برای همدلی با جوانان ،گام مؤثری در تأمین سلامت روانی آنان است .زیرا گفت گوی صمیمی و سازنده دریچه ای برای فشارهای روحی است اطرافیان نسل جوان بیشترین تأثیر را در تأمین سلامت روحی آنان دارند.
7.عادی تلقی کردن مشاوره ،نسل جوان را بر می انگیزد تا به منظور تأمین و حفظ سلامت روانی خویش با مشاورانی آگاه و متعهد ،گفت وگوکند و راه حلی مطمئن برای مشکل خویش بیابد .این امر از راه معرفی مراکز مشاوره،تأکید بر اهمیت مشاوره در سلامتی روانی و تأیید جنبه های مثبت و سازنده مشاوره ،امکان پذیر خواهد بود.
جوان و هدف زندگی
هدف برای جوان ، همچون فانوس دریایی برای کشتی است که مانع غرق شدنش در دریای زندگی می شود
کشتی های اقیانوس پیما به مدد قطب نما و رادارها، مقصد خویش را در دل شب ‎های تاریک وطوفانهای مهیب می یابند . جوانان نیز در دریای زندگی به مدد هدف و آرمانی که دارند به ساحل سپیده می رسند."
(ماردن)
اگر این واقعیت را بپذیریم که ذهن جوان ، ذهنی پر تکاپو ، متفحص و جوینده است ، آن وقت پذیرش است مطلب که آنها علاقمندند از زندگی و هدف آن ، بیشتر بپرسندآسانتر خواهد بود . هدف برای زندگی نسل معاصر ، همچون آهن ربای نیرومندی است که تمامی ذرات وجود جوانان را به خود جذب می کند و علاوه بر اینکه مانع از پراکندگی و تجزیه نیروهایشان می شود، قادر است توان آنان را به طور متمرکز ، در جهت ارزنده ای شکل داده و به کار گیرد.
هدفداری و آثار آن
شاید کمترفرصتی پیش آید که جوانان در این معنا تأمل کنند که هدف چه نقش در زندگیشان ایفا می کند، ولی احتمالاً آگاه کردن آنها به برخی از تأثیرات مطلوب و سازنده هدفدار ، آرامش بخش است و ما به اختصار در اینجا به آنها می پردازیم:
1-انتخاب هدف در زندگی جوانان ، موجب تمرکز قوای فکری و وحدت وجود آنان می شود و از هرزرفتن توانایی هایشان مانع می شود.
2-قاطعیت و جدیت از پیامدهای مطلوب هدفداری نسل جوان است . زیرا آن کس که می داند از زندگی چه می خواهد ، درمقابل با حوادث غافلگیر نخواهد شد.
3- حل تعارض ها و تردیدها ی کشنده زندگی ، با انتخاب هدفی مطلوب ، میسر است. سرگردان‎های بی پایان برخی از جوانان ، معلول نداشتن هدف روشن و مشخص است.
4- قدرت تأثیر گذاری نسل جوان بر اطرافیان ، به نوع هدف زندگی بستگی دارد . هدفداری به جوانان ، سرعت عمل، انتخاب مؤثر و قابل دفاع و صراحت خاصی می بخشد.
5-بهره گیری از فرصت ها یا به عبارتی " مدیریت زمان" از آثار مطلوب هدفداری است، زیرا کسی که به خوبی می داند، " هدف اعلای زندگی چیست" ، فرصت ها را خود می سازدو منتظرفرا رسیدن فرصت نمی ماند.
نقش ما و هدفداری جوانان :
بخشی از وظایف را که ما در قبال نسل جوان داریم ، این است که :
- به آها یاری دهیم تا تفاوت اصولی میان"هدف" و" آرزو" را به خوبی درک کنند.
- به آنها تفهیم کنیم که " هدف آدمی " بیانگر نوع شخصیت اوست. هدفهای عالی انسان ، نماینگر روحی با ارزش و سرشار است.
- به جوانان بیاموزیم چنانچه به هدف خود رسیدند، بلافاصله هدف دیگری را جایگزین هدف پیشین کنند و به هیچ وجه ، اسیر ابتذال و روزمرگی نشوند.
- دوستانه و صمیمانه به آنها بگوییم ، همانگونه که هرانتخابی باید متکی به دلایلی باشد، " انتخاب هدف" نیز باید مستدل و قابل دفاع باشد.
- به آنها پیشنهاد کنیم ، چنانچه درانتخاب هدف خویش ، بر سردو راهی قرار گرفتند ‹ تعارض› ، می توانند با یکی از نزدیکان ، افراد مورد اعتماد خویش یا مشاوران و مربیان آموزشگاه ارتباط برقرار کنند و موضوع را به مشورت بگذارند تا در سایه " هم اند یشی " و تبادل فکر، ضریب خطای احتمالی را کاهش داده و بر احتمال موفقیت خود بیفزایند.
- به جوانانی که در آستانه برگزاری کنکور ورود به دانشگاه هستند، صادقانه و دوستانه بفهمانیم که هدف زندگی در دانشگاه رفتن خلاصه نمی شود، بلکه ورود به دانشگاه یک هدف مرحله ای است نه هدف غایی، تا آسیب پذیری های احتمالی که در اثر خلاء آرمانی به وجود می آید ، مصون و محفوظ نگه داریم و مسیر رشد و تعالی آنان را هموارکنیم.

 

جوان و دوستی
"ناتوان ترین مردم کسی است که از انتخاب دوستان برای خود عاجز باشد و از ناتوان تر کسی است که دوستانی که دارد از دست بدهد."
حضرت علی ‹ع <
انسان از چه روی به معاشرت با دوست نیازمند است ؟ آیا به این جهت که موجود ی اجتماعی است یا از این جهت که در معاشرت علاقه مند به کسب بینش زندگی و دانش اجتماعی است؟ پاسخ ما، هر دو را شامل می شود. جوانان به دو دلیل بیش ازسایرین به دوستی ها گرایش دارند: اول اینکه آنان می خواهند در گروه همسالان جایگاهی داشته باشند و پذیرفته شوند تا از این راه بر احساس تنهایی خویش فائق آیند و از سوی دیگر حلقه ارتباط دوستی است که فرد می تواند خودی نشان دهد و ابراز وجود نمایند و بخشی از توانایهایش را به ظهور برساند. دوستی و مصاحبت در فرهنگ و ادبیات ما پیشینه ای عمیق و کم نظیر دارد . برای مثال برخی از حکما گفته اند :" دوستان را دریاب که زیور آسایشند و ذخیره گرفتاری " .یا " هر که دوست فراوان دارد بر گردن دشمنان سوار شود."
تنوع دوستی ها درستی ها جوانان بر اساس جذبه و شور شکل می گیرد و معیارها بیشتر ، عواطف و احساسات است و کمتر پایه های منطقی و ارزشی دارد .
" موریس دبس " که در زمینه روان شناسی بلوغ مطالعات و تحقیقات زیادی کرده است عقیده دارد که دست کم سه نوع دوستی در این دوران ( اوایل جوانی ) شکل می گیرد.
1. دوستی هایی که غالبا ًمیان جوانان همسن و همجنس در محیط آموزشگاه یا محیط های شبانه روزی نظیر خوابگاه های دانشجویی شکل می گیرد و در بیشتر موارد یا به خاطر خدمتی است که یکی در حق دیگری در موقعیت خاص انجام دادهاست یا در نتیجه سلب اعتماد از یک دوست قدیمی به وجود می آید . این نوع دوستی ها با تقدیم هدیه و نشان دادن احساسات خالصانه به اوج می رسد و بیشتر این دوستان ترجیح می دهند که دوستانشان همواره متعلق و منحصر به خودشان باشد و دیگری در این ارتباط عاطفی مشارکتی نداشته باشد.
2.دوستیی که بین جوان و نوجوان یا کودک به وجود می آید و مبتنی بر حمایت فرد از دوست خردسال است ،در مورد این دوستی ها باید از نظر اخلاقی و روحی کاملا ًاحتیاط کرد . در غیر این صورت احتمال راه یافتن انحرافاتی از قبیل آلودگی جنسی به این دوستی ها وجود دارد و این زمانی است که بد آموزی های خانوادگی ، مراقبت نکردن والدین و خلاءعاطفی کودک ، نوجوان یا جوان زمینه را برای لغزش های اخلاقی فراهم می نماید.
3.دوستیی که بین جوان و فردی که بزرگتر از او به وجود می آید ودوست بزرگتر به خاطر داشتن جاذبه های اجتماعی می تواند اعتماد جوان را به خود جلب کند که در بعضی موارد این دوستی به رابطه ای تنگاتنگ می انجامد . منزه بودن دوست بزرگتر در این روابط و نظارت خانواده بر دوستی جوانان و نوجوانان ضرورتی انکار ناپذیر است.
معیارهای انتخاب دوست
جوانان در دوست گزینی همانند هر انتخاب دیگری نیازمند معیارهای روشن و قاطعی هستند . برخی از میزانهای دوست یابی جوانان عبارتند از :
1.رازداری : همان گونه که خداوند حافظ اسرار آدمی است دوستان نیز باید در اتباط با یکدیگر رازدار باشند. در این زمینه یکی از نویسندگان چنین نوشته است: " ما حق داریم اسرار خودمان را با همه کس بگوییم ولی اسرار دیگران امانتی است که به دست ما سپرده اند نیباید در آن امانت خیانت کنیم."
2.یکرنگی : دوستانی که ظاهر و باطنشان یکی است می توانند اعتماد جوانان را جلب نماید. در حقیقت این ویژگی در افرادی تبلور می یابد که شخصیت سالمی داشته باشند و احساس حقارت نفس نکنند.
3. پایداری درسختی ها: از نشانه های مردی و جوانمردی این است که دوستان در پیشامدها و تنگنا ها یکدیگر را تنها نگذارند و حتی در دشواریهای زندگی بیش از هر زمان راحتی و آسایش در کنار یکدیگر بمانند و مرارت ها را میان خود تقسیم کنند.
4.فضیلت واخلاق: جوانان برآیند شخصیت دوستانند به این مفهوم که صفات عالی انسانی آنهابه راحتی به دیگری منتقل می شود. انتخاب دوستانی که معنویت و فضایل انسانی برخوردار باشند موجب بسط و تعالی شخصیت جوانان می شود . پیامبر گرامی اسلام ‹ ص› از حضرت عیس بن مریم ‹ ع› حدیثی نقل فرموده اند که مضمون آن چنین است : " با کسانی دوستی نمایید که دیدارشان شمارا به یاد خدا بیندازد ، گفتارشان بر علم و دانش شما بیفزاید و کردارشان شما را مشتاق آخرت نماید."
جوان و آزادی
" تاریخ بشر ،عبارت است از ظهور اندیشه آزادی ، به‎رغم فراز و نشیبها می توان پذیرفت که جنبش وسیع افق روح انسان ، " مرزهای درونی " جز میت را که انسان به عنوان زندان خود همه جا به دنبال می کشید ،درهم شکسته است ."( لرد آکتون)
" آنچه به هستی انسان ، کیفیتی خاص می بخشد ، آزادی است. معنای آزادی به حسب درجه آگاهی و تصور آدمی ازخویش به عنوان موجودی مستقل ومتمایزازدیگران، متغیراست."(اریک فروم)

 

جوانان با طبع پر شور و حساس خود در جستجوی آزادی تلاش می کنند ولی چنین به نظرمی رسدکه حدود و مرزهای آزادی برای آنان به درستی و به گونه‎ای دقیق شفاف ، تبیین و تعریف نشده است .بی مناسبت نمی باشد که ابتدا تأملی گذرا بر جایگاه آزادی در قانون اساسی داشته باشیم :
- در اصل دوم ، ماده ششم ، یکی‎ازویژگیهای جمهوری اسلامی ، ایمان به " کرامت وارزش والای انسان و" آزادی " توأم با مسئولیت اودربرابرخدا" ذکرشده است. ودراصل سوم ، ماده هفتم، جز وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران ،" تأمین آزادیهای سیاسی واجتماعی درحدود قانون " می باشد.ودراصل نهم نیزبرمجازنبودن فرد یا گروه یا مقامی برای سوءاستفاده ازآزادی ، تأکید به عمل آمده است.
" آزادی مثبت ومنفی "
" کورتیس " یکی از اندیشمندان تربیتی در این مورد می نویسد :"یک نگاه اجمالی به مسأله آزادی ، بیانگروجود متفاوت میان آزادی‎های مثبت و منفی می باشد:" آزادی از " و " آزادی برای "،بدین توضیح که "آزادی ازترس" و" آزادی ازاحتیاج "‹ نقصان› دو مورد ازآزادی منفی و" آزادی برای نطق و بیان "
و " آزادی برای پرستش و عبادت " دو مورد از آزادی مثبت می باشند . ودرتبیین رابطه ایندو، باید متذکر شد که آزادی منفی ، شرط حتمی و ضروری برای (نیل به) آزادی مثبت است.
" آزادی درونی و بیرونی "
اگر موضوع رااززاویه دیگری بنگریم با دو نوع آزادی درونی و بیرونی مواجه خواهیم شد ، آزادی درونی به مفهوم رهایی از سلطه خواسته‎های غریزی و نفسانی است و آزادی بیرونی درنفی هرگونه اقتدار خارج از وجود آدمی ، تحقق می یابد که منظور نظام‎های حکومتی و سلطه آنهاست دراینجا نیزموفقیت در کسب آزادی درونی ، زمینه دستیابی به آزادی بیرونی است.

 

" پیشنهادهایی در خصوص آزادی جوانان "
در نظر گرفتن موارد زیر در تحقق خواسته‎های جوانان ازآزادی ، ضرورت دارد:
1-تعریف دقیق و تبیین کامل مفهوم آزادی موجب آگاهی نسل جوان و تعدیل خواسته‎های آنان می شود. به " جان لاک " آزادی هرگزنمی تواند مطلق باشد، فقدان کامل نظارت ومراقبت ، آزادی نیست ، بلکه سوء استفاده ازآزادی " زمینه ساز " درک بهتر آزادی " خواهد شد.
2-آزادی مثبت بر مسئولیت دلالت دارد .آزادی مثبت، فقط یک امتیاز نیست بلکه مجموعاً قابل تقسیم به حقوق ویژه ای است که آنها هم تابع محدودیتهایی است . هرنوع حقی، بهرحال ، متضمن یک مسئولیت متقابل است. منظوراصلی این است که هیچ حقی جنبه انحصار شخصی ندارد، مثلاً من حق دارم که مالک ثروتی باشم ، اما این امرمستلزم مسئولیتهای مشخصی است که جامعه آنها را ازمن طلب می کند لذا توأم ساختن شناخت آزادی و مسئولیت . موجب رویکرد مسئوولانه ترجوانان به مسأله آزادی می شود.
3-تقابل " اقتدار" و " آزادی " و رویکرد معرفتی جوانان به این امر، یک ضرورت منطقی است، زیرا آنها زمانی می توانند حامیان آزادی باشند که بدانند برعلیه چه موقعیتی باید موضع گیری کنند . به عنوان مثال تبیین تقابل اقتدار جبرگرایی در برابرآزادی انتخاب ، اقتدارسنت دربرابرآزادی خویشتن بودن ، نمونه‎های روشنی از شناخت کامل آزادی است.
4-تفهیم این واقعیت به نسل جوان که " آزادی " و " چگونگی استفاده از آزادی " در موضوع متفاوت ولی مرتبط با یکدیگرند آنان را برمی انگیزد که به مجرد بر خورداری از آزادی کار را تمام شده تلقی ننماید بلکه این آغاز راه است و رمز تداوم آن ، مشروط به حسن استفاده ازآزادی است.
5-خانواده ومدرسه ، هر یک به عنوان کانون مقدس تعلیم و تربیت می توانند با لب اعتماد فرزندان و دانش آموزان و مسئوولیت سپاری آگاهانه و آزادی عمل قائل شدن برای آنان در مواردی خاص زمینه را برای عطای آزادیهای معقول به جوانان مساعد نمایند.
6- هر گاه نوجوانان و جوانان نیاز به ابراز وجود اظهار نظر و مطرح نمودن شخصیتشان دارند،لازم است اطرافیان با دادن فرصت مناسب به آنان به مراحل رشد و بالندگی آنها سرعت بیشتری ببخشند.
7-دختران جوان معمولاً گله مندند که آزادی کمتری از پسران دارند ، تربیت دادن گفتگوهای صمیمی با آنان و همدلی سازنده و تقویت فرصتهای انتخاب تجهیز وتوسعه اماکن فرهنگی و فراغتی دختران و متعادل ساختن امکانات میان پسران و دختران ، از شیوه‎های مناسب برای رفع چنین نگرانیهایی محسوب می شود.
8- توسعه گسترش محافل بحث و انتقاد جوان و غنی ساختن مباحث مورد نظر در خصوص آزادی ، راه کارهای تقویت آن ، بررسی شیوه‎های دستیابی به انتقاد سالم و چگونگی پرورش ابراز وجود و اظهار نظر از راه کارهای مؤثر در تأمین نیاز جوانان به درک اصولی و جامع آزادی محسوب می شود.
جوان و سازگاری
" آرزوی خیر و سعادت دیگران ، روحی است آسمانی که در انسان دمیده می شود." مارتین
از مهمترین خواسته های مشترک جوانان و اطرافیانشان دستیابی به پیوندی مبتنی بر تفاهم است . برخی معتقدند که تفاهم در حقیقت چیزی جز سازگاری نیست ، در حالی که از معنا و مفهوم تفاهم باید برداشتی بیش از سازگاری داشت آنچه که جوانان برای وصول به زندگی معقول و متعادل نیاز دارند در چهار مقوله زیر تجلی می یابد:
الف . سازگاری فردی : این نوع سازگاری را معمولا ًسازگاری شخصی یا درونی نیز تعبیر می کنند. به طور معمول جوانانی که برخوردار از مؤلفه های ذیل باشندسازگاری فردی دارند:
- بر احساس تنهایی و نومیدی خویش فایق آیند.
- در مواقع ناکامی ، توانایی لازم را برای حفاظت روحی وروانی خویش داشته باشند.
- انتظاراتی که از خویش دارند در محدوده امکانات و تواناییشان باشد.
- آرزوهای خود را با ظرفیت هایشان مطابقت دهند وتوانایی تفکیک مرزهای واقعیت از خیال را داشته باشند.
- اهداف و غایات زندگی خویش را به درستی بشناسند و با رویکردی واقع بینانه با آنها روبه رو شوند.
ب. سازگاری خانوادگی : دراین مقوله ویژگی های زیر معیارهای برخورداری از این نوع سازگاری تلقی می شوداین معیارهابا تلاش مشترک والدین و جوانان تحقق می یابد:
- والدین و جوانان، از انتظارات متقابل یکدیگر آگاه می شوند و به روشنی آنها را درک می کنند .
- انتظارات متقابل در فضایی دوستانه وصمیمانه بر آورده می شود و محقق می گردد.
- والدین مسئولیتهایی متناسب با توانایی جوانان به آنها واگذار می کنند.
- والدین از موفقیت های مرحله ای ونسبی جوانان به نحو مطلوبی تقدیر می کنند.
- والدین شرایط دشوار و موقعیت های خاص جوانان را به خوبی درک می کنند.
- جوانان به گونه مطلوبی از تلاش ها و مساعی ارزنده والدین تقدیر و سپاسگزاری می نماید.
- جوانان و والدین گوش به زنگ عواطف و حالات درونی یکدیگر هستند و رعایت جوانب عاطفی یکدیگر را می نمایند.
ج - سازگاری اجتماعی : از میان مهمترین ویژگیهای سازگاری اجتماعی موارد زیر قابل تأمل است:
- ایجاد تقویت بینش و معرفت اجتماعی در نسل جوان زمینه ای برای سازگاری اجتماعی است.
- تفهیم این واقعیت که تعادل میان زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی یک ضرورت محسوب می شود جوانان را در تحقق این امر ( سازگاری اجتماعی ) یاری می دهد.
- ایجاد انگیزه در جوانان برای پذیرش مسئولیت های محدود در آموزشگاه و خانواده اعتماد به نفس آنان را برای مسئولیت پذیری اجتماعی افزایش می دهد.
- ایجاد فرصتهایی برای بحث و گفتگو با جوانان در خصوص معیارهای انتخاب دوست زمینه را برای تقویت سازگاری اجتماعی فراهم می نماید.
- ترغیب جوانان به تقویت پیوندهای دوستی از دیگر عوامل سازگاری اجتماعی محسوب می شود.
د- سازگاری تحصیلی: بررسی رابطه میان پیشرفت تحصیلی و پیشرفت اخلاقی بیانگر این واقعیت است که چنانچه جوانان به موفقیت هایی در جریان تحصیل نایل شوند این امر در بهبود مناسبات اخلاقی و رفتاری آنان با دیگران تأثیر جدی می گذارد .تحقق سازگاری تحصیلی منوط به رعایت موارد ذیل است:
- کمک به جوانان درجهت موارد برنامه ریزی مناسب درسی برای نیل به موفقیت.
- بیان آثارمطلوب پیشرفت تحصیلی بر جنبه های اخلاقی و رفتاری آنان .
- یاری رساندن به نسل جوان برای انتخاب دقیق و درست رشته تحصیلی.
- ارائه معیارهای مطمئن و علمی برای انتخاب رشته تحصیلی .
- توجه دادن نسل جوان در انتخاب رشته تحصیلی به چهار عامل مشخص استعداد ، علاقه، نیاز اجتماعی و مشاوره و بیان این واقعیت که هر موفقیتی در گروانتخابی علمی و شایسته است.
- انتقال شیوه های علمی و قابل درک به نسل جوان برای مقابل با ناتوانی های یادگیری .
- بیان شمه ای از رمز موفقیت دانشمندان و فاتحان عرصه علم و معرفت برای نسل جوان تا آنان نیز بتوانند در این قلمرو انگیزه هایی قوی داشته باشند.
- تأیید و تشویق پیشرفتهای علمی و تحصیلی جوانان به گونه ای مناسب ، که ای تشویق ها می تواند در تداوم پیروزیهای فکری آنان گام مؤثری محسوب شود.
جوان و ابراز وجود
« به استعداد خودت ایمان داشته باش، همانطور که به خدا ایمان داری . روح تو پاره‎ای ازآن« واحد » بزرگ است نیروهایی که در تو هست، مانند دریای عمیق و بی‎پایان است.»
ویلکو
« هیچ راهی، بهتر از آنکه به مشکلات منتهی می‎گردد، انسان را به سرمنزل احتیاط و مآل‎اندیشی نمی‎رساند، دست توانای مصائب بهتر از انگشتان نیکبختی و اقبال، هر خطا و اشتباهی را به انسان نشان می‎دهد.»
دانیال
از مناسبات انسانی جوانان در زندگی، رابطه آنان با خویشتن خود می‎باشد. و چگونگی این رابطه برارتباطات آنان با جامعه ، خانواده، خدا و هستی، نیز اثری تعیین کننده دارد. رابطه جوان و خویشتن در چند مقوله فرعی‎تر به طور دقیق این‎گونه تبیین می‎شود: (درک) کشف خود ، پذیرش خود ، علاقه به خود(حب ذات) و ابراز خود (ابراز وجود اثبات ذات) با این توضیح که جوان، ابتدا درصد کشف ظرفیتهای پنهان خویش برمی‎آید تا بتواند خود را درک کند و این امر، علاوه برمهارتهای خودشناسی، در پرتو معاشرت سازنده با دیگران، حاصل می‎شود .پس از آن جوان، موجودیت خویش اعم از قابلیتها و نارساییهایش را می‎پذیرد و اصطلاحاً با واقعیات سازگار می‎شود و در مرحله بعد: علاقه به خویشتن، از راه می‎رسد که این علاقه در همه اشخاص، ضرورتاً، درحدی معتدل، تنظیم نمی‎شود بلکه بعضاً حالت افراط یا تفریط نیز به خود می‎گیرد . و در نهایت پس از وصول به این مرحله، موقعیت مناسبی برای ابراز خود یا « ابراز وجود» مهیا می‎شود.
آثار برجسته که در پرتو ابراز وجود، حاصل می‎شود عمدتاً عبارتند از : خود شکوفایی (تحقق خویشتن)، تأمین یک نیاز اساسی روانی، مساعدت در جهت سلامت روحی، تقویت حس خوشبینی، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انسانی با دیگران، که البته هر یک از مفاهیم مذکور، نیاز بیشتری به توضیح و تبیین دارد که از عهده این بحث خارج است و صرفاً به ذکرآثار اکتفا می‎شود .
در مقابل اگر، فرد نتواند به خوبی نیاز به ابراز وجود را درخویشتن تأمین نماید، ناگریز به واکنشهای دست می‎زند که خالی از نگرانی و مخاطره نیست، به عنوان مثال، جوانی که نمی‎توان

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جوان و تربیت

تحقیق در مورد تربیت

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تربیت


تحقیق در مورد تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

 

چکیده

  1. استمرار و مداومت
  2. تنوع روش و محتوا

طرح مباحث به شکل استدلالی

پناهگاه در مسائل اصولی، منطق و خرد است.

اصولاً پناهگاه بشر در مسائل اصولی و اساسی، عقل و خرد است پیروی از هر مقامی ولو هر اندازه بزرگ باشد اگر توأم با منطق و استدلال نگردد از نظر اسلام بی‌ارزش است. دانشمند بزرگ شیعه مرحوم علامه حلی صریحاً از عموم علمای اسلام نقل می‌نماید که تقلید و پیروی از قول دیگران در مسائل اصولی که راه درک و فهم آن برای همه باز است، حرام است و هر فردی باید این رشته از مسائل را از طریق دلیل و گواه خود به دست آورد.

اجمع العلماء علی وجوب معرفه الله، و صفاته الثبوتیه، و ما یصح علیه و ما یمتنع عنه، و النبوه و الامامه و المعاد بالدلیل لا بالتقلید.[1]

 

یعنی دانشمندان اسلام به اتفاق آرا می‌گویند که هر فرد مسلمانی باید عقیده خود را نسبت به مسایل خداشناسی و صفات او و موضوع نبوت و امامت و معاد، روی دلیل و برهان استوار سازد، هرگز جایز نیست در این مسائل تقلید نماید.

اما این سؤال مطرح می‌گردد که نقش یک استاد در باورهای دینی یک دانشجو چیست؟ از ابتدا آغاز می‌کنیم از کودک، از یک نوزاد. می‌دانیم که هر کودک و نوزادی با استعداد و شایستگی‌های خاصی دیده به جهان می‌گشاید و دست آفرینش او را در مسیر تکامل و خوشبختی قرار می‌دهد. سعادت و نیک‌فرجامی از آن کودکی است که پس از شناخت قابلیت و شایستگی ویژه او به پرورش استعداد وی همت گمارده شود. در واقع می‌توان گفت که حقیقت تربیت، جز شناخت ویژگی‌های کودک و فعلیت بخشیدن به استعداد و شایستگی‌های پنهانی او چیز دیگری نیست، به عبارت روشن‌تر، واقعیت تربیت پس از شناخت شایستگی‌ها، فراهم ساختن زمینه برای تکامل و پیشرفت همه‌جانبه موجودی است که قابلیت رشد و نمو را دارد، تا هر نوع کمالی که به طور نامرئی در آن هست، به مرحله بروز برسد.

تربیت در لغت به معنای رشد و افزایش است و استاد فردی است که اسباب رشد و افزایش مورد تربیت را فراهم می‌کند و کاری صورت می‌دهد که پدیده کمالات بالقوه خود را به حالت فعلیت درآورد به تعبیر دیگر هر کمالی که در پدیده است مربوط به فرد اس

چکیده

 

  1. استمرار و مداومت
  2. تنوع روش و محتوا

 

طرح مباحث به شکل استدلالی

 

پناهگاه در مسائل اصولی، منطق و خرد است.

 

اصولاً پناهگاه بشر در مسائل اصولی و اساسی، عقل و خرد است پیروی از هر مقامی ولو هر اندازه بزرگ باشد اگر توأم با منطق و استدلال نگردد از نظر اسلام بی‌ارزش است. دانشمند بزرگ شیعه مرحوم علامه حلی صریحاً از عموم علمای اسلام نقل می‌نماید که تقلید و پیروی از قول دیگران در مسائل اصولی که راه درک و فهم آن برای همه باز است، حرام است و هر فردی باید این رشته از مسائل را از طریق دلیل و گواه خود به دست آورد.

 

اجمع العلماء علی وجوب معرفه الله، و صفاته الثبوتیه، و ما یصح علیه و ما یمتنع عنه، و النبوه و الامامه و المعاد بالدلیل لا بالتقلید.[1]

 

 

 

یعنی دانشمندان اسلام به اتفاق آرا می‌گویند که هر فرد مسلمانی باید عقیده خود را نسبت به مسایل خداشناسی و صفات او و موضوع نبوت و امامت و معاد، روی دلیل و برهان استوار سازد، هرگز جایز نیست در این مسائل تقلید نماید.

 

اما این سؤال مطرح می‌گردد که نقش یک استاد در باورهای دینی یک دانشجو چیست؟ از ابتدا آغاز می‌کنیم از کودک، از یک نوزاد. می‌دانیم که هر کودک و نوزادی با استعداد و شایستگی‌های خاصی دیده به جهان می‌گشاید و دست آفرینش او را در مسیر تکامل و خوشبختی قرار می‌دهد. سعادت و نیک‌فرجامی از آن کودکی است که پس از شناخت قابلیت و شایستگی ویژه او به پرورش استعداد وی همت گمارده شود. در واقع می‌توان گفت که حقیقت تربیت، جز شناخت ویژگی‌های کودک و فعلیت بخشیدن به استعداد و شایستگی‌های پنهانی او چیز دیگری نیست، به عبارت روشن‌تر، واقعیت تربیت پس از شناخت شایستگی‌ها، فراهم ساختن زمینه برای تکامل و پیشرفت همه‌جانبه موجودی است که قابلیت رشد و نمو را دارد، تا هر نوع کمالی که به طور نامرئی در آن هست، به مرحله بروز برسد.

 

تربیت در لغت به معنای رشد و افزایش است و استاد فردی است که اسباب رشد و افزایش مورد تربیت را فراهم می‌کند و کاری صورت می‌دهد که پدیده کمالات بالقوه خود را به حالت فعلیت درآورد به تعبیر دیگر هر کمالی که در پدیده است مربوط به فرد است نه استاد و اگر استاد نسبت داده شود به خاطر این است که او شرایط رشد را فراهم ساخته تا پدیده، چهره واقعی خود را نشان دهد، حال این حقیقت را با مثالی روشن می‌سازیم. باغبان پدید آورنده کمال در درخت

 


[1] . سوره اسرا، آیه 36

حقیقت را با مثالی روشن می‌سازیم. باغبان پدید آورنده کمال در درخت


[1] . سوره اسرا، آیه 36


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تربیت

دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

خانواده و تربیت دینی فرزندان
نظام تربیتی اسلام
اسلام دینی است که برای کلیه شئون زندگی پیرامون خوئ برنامه های منظم و تدوین شده دارد و بر پیرامون آن است که با شناخت این برنامه ها و عمل به آن سعادت و کمال نهایی خود را بدست آورند اسلام دین تعلم و تربیت است، در اولین آیاتی که بر نبی اکرم (ص) نازل شده است امر به خواندن می کند، آنها به اسم کس که رب و پروردگار انسان است. اما انچه که مایه تاسف است این است که بین ما و فرهنگ غنی اسلام فاصله انداخته بودند و باورمان شده بود که همه چیز، حتی راه تعلیم و تربیت انسان ها را نیز باید از بیگانگان نا آشنا با اسلام و یا به عبارت صحیح تر از دشمنان اسلام فرا بگیریم و فراموش کرده بودیم که قرآن به مسلمانان دستورالعمل صادر می کند و از پیروی غیر مسلمان نهی می کند که:
‚ ای اهل ایمان یهود و نصاری را به دوستی نگیرید، اینان بعضی دوست بعضی دیگرند‍، و هر که از شما که اهل ایمان هستند، به آنها دوستی کند، از آنان خواهد بود، و خداوند گروه ستمکار را هدایت نمی کند“
غفلت مسلمانان
آری ما مسلمانان در اثر نفوذ ارزشهای غلط غربی، از فرهنگ اصیل خود روی افتاده بودیم و اجازه می دادیم ما را تحقیر کنند و میراثهای فرهنگی ما را حقیر و ناچیز بشمارند و حتی اجازه می دادیم علاوه بر غارت ثروت و اموالمان برای القای ارزشهای غلط را بدون محابا بگویند و بنویسند که اسلام در جوهر و اساس خود با علم و فلسفه دشمنی دارد. و یا اینکه برای ما مسلمانان هرگز مقدور نیست که از نظر فکری و علمی و فنی به پای غرب برسیم مگر اینکه از فرق سرتا ناخن پاخونگی شویم.
چهار اصل در تربیت اسلام
قبل از اینکه ویژگی های نظام تربیتی اسلام را بر شماریم توجه به نکات زیر به عنوان چند اصل برای شناخت بیشتر تعلیم و تربیت اسلامی بسیار ضروری است:
1- تعلیم و تربیت اسلامی قدرت و توانایی آن را دارد که به مسایل و مشکلات جامعه مسلمانان و یا امت اسلا می پاسخ گوید و مناسب ترین نظامی است که می تواند سعادت دنیا و آخرت همه جوامع اسلامی را تامین و تضمین کند. همچنین بر پایه تعلیمات قرآن و دیگر منابع اسلامی.
2- تعلیم و تربیت اسلام بر پایه ایمان و اعتقاد خالص به خدای بزرگ و تعلیمات حیات بخش ثرآن کریم استوار است. منابع و مراجع اصلی این نظام نیز همان منابع چهارگانه احکام فقهی یعنی ‚ کتاب، سنت، عقل و اجماع است.
3- تعلیم و ترییت الامی نظامی گسترده و فراگیر است و یکی از وظایف دولت جمهوری اسلامی باید این باشد که بر هیچ احدیاجازه تدهد که راهی جزء تحکیم مبانی اسلام بپوید. اصل چهار قانون اساس جمهوری اسلامی ایران بدون کمترین ابهامی ناظر بدین مطلب است و هر آنچه را که بر موازین اسلامی مبتنی نباشد بی اعتبار می کند.
4- در تعلیم و تربیت اسلامی روش و طرز مدیریت و به طور کلی سیاست های اجرایی در واقع تابع و با متغیری هستند از غایات و هدف ها و این بدان معنی است که هدف های تربیتی را جز از طریق بکار گرفتن شیوه های اسلامی سره و خالص نمی توان از مرحله فرض و اندیشه بر مرحله تحقیق و عینیت درآورد به عبارت دیگر تعلیم و تربیت اسلامی به هیچ وجه از نظام اسلامی حدا و منفک نیست و برای تحقیق هدف های تعلیم و تربیت اسلامی باید به روشهای تربیتی اسلامی از یک سو و شیوه های مدیریت اسلامی از سوی دیگر روی آورد.
ویژگی های نظام تربیتی اسلام
تعلیم و تربیت اسلامی انسان را از مرزهای تنگ ماده پرستی و طبیعت کرایی فراتر میبرد و به سوی خداوند بزرگ می کشاند و توحید را به عنوان فلسفه جهان بینی و معاد را به عنوان فلسفه زندگی مطرح می سازد و عقل و علم را ملاک یافتن حقیقت و ضابطه رستگاری تلقی می کند و بر دو اصل تزکیه و تعلیم تکیه دارد. تعلیم و تربیت اسلامی دارای جنبه های الهی- هدایتی، پویایی، عقلانی و همگانی بوده است. که به هر یک از آنها اشاده خواهد شد. اسلام به تربیت و فطرت نوع بشر توجه همه جانبه دارد و در تربیت او را از هیچ چیزی غفلت ننموده، جسم و عقل و روان انسان را تربیت می کند و همه فعالیتهای انسان را در زندگی معنوی و حیات مادی وی شامل می شود و اصلت را به تربیت می دهد و تعلیم و آموزش را وسیله و مقدمه آن می داند.
اول: تربیت اسلامی جامع است. این جامعیت از این نظر است که شامل جسم و روح و فرد و جمع و دنیا و آخرت می شود. اسلام روان انسان را با پیوند بین انسان و خدا پرورش می دهد و برای ایجاد این پیوند لذت بخش:
1- حساسیت و درک قلب انسان را تحریک می کند تا با مشاهده قدرت خلاقه خداوندی در عالم وجود پیوسته قدرت مطلق و بی نهایت او را احساس می کند. ‚ ان الله علی کل شیء قدیر“
2- انسان را به این حقیقت حساس متوجه می سازد که خداوند متعال پیوسته مراقب حال اوست. ‚ ان الله کان علیکم رقیبا“ یعنی ‚ بدرستی که خداوند مراقب و محافظ شما است و بر کلیه اموری که از شما سر می زند ناظر و شاهد است.
3- در نتیجه علم و آکاهی ، خوف و خشیت از خدا را در دل انسان بیدار می کند و یاد آوری می کند که هر چه علم و دانش افزودن یابد بر ترس و خشیت او از خدای سبحان افزوده می شود. کس که عالمند و خدای سبحان می شناسند از خدا خشیت و ترس دارند و نتیجه این ترس، خشوع و خضوع در مقابل خداوند است.
4- شدید ترین محبت را دل انسان بر می انگیزد: و الذین امنو اشد حبا الله
‚ آنهایی که با تمام وجود بر خدای سبحان ایمان آورند شدید ترین محبت ها را نسبت به خدا دارند و برای جلب رضای او تلاش می کنند و در تمام لحظات خود می خواهد که پروردگارا با کارهای که رضایت او را جلب می کند از خود خشنود تر دانند.
5- در انسان چنان روح تسلیم ایجاد می کند که در مقابل سهنگین ترین حوادث خم بر ابرو نمی آورد و با تمام وجودش استغاثه کند.
دوم- تربیت اسلامی عبادت است.
قرآن کریم یکی از اهداف آفرینش را عبادت می داند. دلیل این امر آیه شریفه و ما خلفت الجن و الانس الا لیعبدون. یعنی ‚ جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت خودم“ و می دانم که خدای تبارک .و تعالی نه تنها به عبادت عابدین بلکه حتی به خودش نیاز است و این عبادت تنها وسیله راهی است که انسان را به مقصد نهایی که کمال اوست می رساند و نماز که بزرکترین وسیله یاد او است یکی از عبادات قرار داده است. عبادت زمانی ارزش خود را بروز می دهد که به صورت راه ورسم زندگی در آید و ارزش واقعی آن زمانی است که شیوه رفتار و رکدار و تفکر و همه شئون زندگی انسان را فرا بگیرد و به پیوند عمیق بین قلب انسان را تامین می کند بنحویکه در هر حال با خدا مرتبط باشد وداد و ستدش با خدا بازگشت و رجوعش به خدا و در تمام لحظات زندگیش بیاد خدا باشد.
سوم: تربیت اسلامی هماهنگ با فطرت انسان است.
تربیت اسلامی با طبیعت آدمی و نیاز های او رشد و تکامل او سازگار است این تربیت هم نیاز های معنوی انسان را تامین می کند و هم نیاز های اجتماعی و هم نیاز های عقلانی او را هم احساسات و عواطف را تحریک می کند و هم میل به کنجکاوی و حقیقت جویی نسان را ارضاء می نماید. و برای سلامت جسم و روان خود و جامعه دستورات جاویدان دارد که این دستورات در کلیه شئون زندگی با فطرت خداجویانه و پرسشگر او هماهنگی دارد.
چهارم: تربیت اسلامی متکی بر علم و یقین است.
بسیار اتفاق می افتد که انسانها اغلب کارهای خود را بر اساس اطلاعاتی که دارند و بر مبنای حدی و گمان تنظیم و احرا می کنند، و چه بسا در مواردی که ا علم و اطلاع کافی برخوردار نیستند، نتایجچ نا مطلوبی بدست می آورند. مکتب تربیتی اسلام که سازندگی انسانها را بر عهده دارد، اساس کار خود را بر علم و یقین می گذارد و از پیروی و تبعیت از هر آنچه که خود نسبت به ان علم ندارد،
الف) عین الیقین، و آن زمانی است که آتش بر عینه می بیند که وجود دارد
ب) علم الیقین، و‌ آن زمانی است که انسان از وجود معلول به علت پی می برد مثلا با وجود دود می فهمد که آتش وجود دارد.
ج) حق الیقین، و آن زمانی است که انسان سوزاندن اتش را لمس می کند وقتی تربیت بر مبنای علم و یقین باشد از آنچه محقق شده و ثمر بخش بودن آن حتمی است استفاده می ود و بدین ترتیب فرضیات و نظریاتی که هنوز جنبه علمی نداشته و به حقیقت و قطعیت نرسیده باشند در تربیت اسلامی جایز نخواهد بود.
پنج: تربیت اسلامی بر تزکیه و تعلیم تکیه دارد.
در این باره نیز قبلا نیز مختصری اشاره ای کرده ایم و توضیح مطلب این است که اسلام تزکیه نفس و آراستگی اخلاق را مقدم بر تعلیم می شمارد و رستگاری انسان را نتیجه تزکیه نفس از آلودگی های اخلاق می شناسد و هدف بعثت را همین را همین نیز قرار داده است و یکی از مواردی که خداوند متعال منت و بخشش خود را بر بندگان یادآوری می کند همین مورد است.
خصوصیات تربیت الهی
تربیت الهی خصوصیاتی است که باید از قرآن مجید و اخبار و احادیث و. سیره معصومین و آنچه از آن بزرگان بما رسیده است کشف کنیم و دریابیم بعضی از این خصویات بقرار زیر هستند.
1- تربیت الهی از کمال مطلق برخوردار است و نه تنها همه ابعاد وجود انسان را در نظر دارد بلکه از جامعت نیز برخوردار است و تحت تاثیر شرایط زمانی و مکانی همچنین و زیر نفوذ عوامل فشار قرار نمی گیرند.
2- تربیت الهی با فطرت انسان سازگاری دارد.
3- تربیت الهی حیات انسان را به فاصله انعقاد نطفه و مرگ محدود نمی سازد بلکه حیات انسان را به اتصال به مبدا اعلاء و از او بدون و به سوی او در حرکت بودن جاودانگی می بخشد.
4- تربیت الهی انسان را در جهت سعادت ابدی سوق می دهد. یعنی نه تنها او را در این دنیا به فضایل معنوی و اخلاقی می آراید و او به صورت فردی کمال جو، دانش دوست، با تقوا، ایثارگر و عدالت خواه در می آورد، بلکه با ارتباط دادن فرد به مبدا هستی و سوق دادن او به سوی این مبدا سعادت او را تامین می کند.
هدایت چیست؟
می توان گفت که همه مسلمانان با مفهوم کلی هدایت آشنا هستند. یکی ا چیزهایی که ما مسلمانان در هر روز حداقل بار با حضور قلب کامل و با کلمات آسمانی از خدای تبارک و تعالی درخواست می کنیم ایت است که اهدنا الصراط المستقیم یعنی ‚ پروردگارا ما را به راه راست هدایت فرما“ هدایت یکی از سنت های پر ارزش الهی است و عبارت است از دلالت و نشان دادن هدف به وسیله نشان دادن راه، که این خود یک نحورساندن به هدف است و کار خدا است. و همه جهانیان امکان قلمرو هدایت الهی می باشد و همه محتاج هدایت الهی است زیرا وقتی هستی چیزی از خودش نباشد و در اصل هستی خود مبدا هستی بخش محتاج باشد، ناگذیر در هدایت نیز به او نیازمند خواهد بود.

 

الف) هدایت تکوینی
هدایت تکوینی عبارت است از به جریان انداختن اجزا و روابط تکوینی طبیعت و انسان در مجرای قانونی خود و این هدایت نظم دقیق حاکم بر جهان هستی اثبات می نماید. در هدایت تکوینی پروردگار متعال نیروهای علمی انسان را از بینش خاص و نیروهای علمی او را از کشش مخصوص برخوردار می فرماید که فهم و مشاهده معارف الهی و پیمودن راه و نیل به هدف نهایت بر وفق مراد او حاصل شود. متعلق هدایت تکوینی، فعل خود هادی، یعنی خدای متعال است. لذا هیچگونه تخلفی در آن راه ندارد. تمام موجودات اعم از جماد و نبات و حیوان و گیاه از نعمت هدایت تکوینی خدا بهره مند هستند. قرآن مجید از قول حضرت موسی در مقابل سوال فرعون که از رب موسی و برادرش می پرسد اینطور پاسخ می دهد:
قل ربنا الذی اعظی کل شی خلقه ثم هدی یعنی«پروردگار ما آن خدایی است که به هر چیز که از نعمت بهره مندش فرمود، نعمت هدایت را نیز بر او ارزانی داشت.»
ب) هدایت تشریعی
هدایت تشریعی عبارتست از آن دستورات خداوندی که انسانها با پیروی از آنها می توانند به رشد و کمال خود برسند با هدایت تشریعی خداوند قانون سعادت بخش را در اختیار مردم می گذارد و با امر به فضایل و نهی از رذایل آگاه می کند که با اراده و اختیار خویش راهی را انتخاب کند که به پایان آن که سعادت خواهد بود متعلق به آسانی برسد، در هدایت تشریعی فعل مهتدی یعنی انسان است که با استفاده از اراده و اختیار خویش از او سر می زند و موفقیت با شکست او در این امر به نحوه استفاده از دستورات الهی و راهنمایی های او پیوستگی خواهد داشت.
هدایت تشریعی را پیامبران از جانب خدای سبحان انجام می دهند قرآن مجید کتاب هدایت است عموما و برای یقین خصوصا کما اینکه می فرماید: ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین یعنی" این کتاب بی هیچ ریب و تردید، راهنمای پرهیزگاران است."
شرایط هدایت
1- ایمان: اولین شرط برای استفاده از نعمت خدای سبحان مومن بودن به آن است.
2- بازگشت به خدا: انسانی که به غفلت از راه خدا منحرف شود و یا به اشتباه در راه شقاوت قدم گذارد. هر گاه متوجه شود توبه اش را می پذیرد.
3- جهاد در راه خدا: آنانکه در راه خدا تلاش و کوشش می کنند قطعا به راه های خودشان راهنمایی می شوند.
4- اعتصام به خداوند: کس که دل از اغیار بپردازد و آن را با کمال خلوص بر او بندد و با اعتقاد و اعتماد بر او تمسک جوید، از نعمت هدایت و سعادت بهره مند می شود.
نقش هدایت در تعلیم و تربیت
مفهوم هدایت در تعلیم و تربیت ارزش ویژه ای دارد. گاهی تعلیم و تربیت و هدایت دو مفهوم مترادف تلقی می شوند و هدف از تعلیم و تربیت انسان ها همان هدایت فرد و جامعه دانسته می شود. در واقع هدایت انسان در مسیر کمال شایسته او رسالت اساسی تعلیم و تربیت محسوب می شود.
"هدایت" در امر راهنمایی و مشاوره مفهومی گسترده تر دارد و نمی توان آن را امر کردن یا دستور دادن و همچنین توصیه کردن و موعظه نمودن و یا تلقین و تحمیل نظر به فرد دیگر دانست. در امر هدایت راهنما باید با استفاده از تکنیکهای مختلف راهنمایی شونده را به امکانات و توانایی های خود واقف سازد و او متوجه سازد که مسایل و مشکلات و موضوعاتی که برای او مهم هستند و در زندگی او نقشی را ایفا می کنند بشناسد و با استفاده از توانایی های بالقوه خود برای حل مسایل و مشکلاتش بهترین تصمیم را بگیرد. و امر هدایت در جریان تعلیم و تربیت جنبه های مختلف رشد شخصیت از جمله جنبه عقلانی، جنبه اجتماعی، جنبه عاطفی و جنبه بودن از همه مهمتر جنبه ایمانی او را در بر
می گیرد.
معصومین و عقل
در نظام تربیتی اسلام یکی از مهمترین نیروهای انسانی و بزرگترین نعمت خدادادی عقل است پیامبر گرامی اسلام و سایر پیشوایان معصوم این مکتب تربیتی که نمونه و مظهر محبت و عطوفت و برادری و برابر و عدالت و از خود گذشتگی و تقوا و مبارزه و جهاد در راه حق هستند از نظر عقل نیز همه جزء خردمندان بزرگ جهان محسوب می شوند و جبهه عقلانی در اعتقادات، توصیه ها و مبارزات آنها و همچنین در آموزش ایشان به روشنی دیده می شود.
اهمیت عقل
تکیه بر عقل و تایید عقلانی از ویژگی های تربیت اسلامی است و مسلمانان باید اصول و مبانی اعتقادات خود را از طریق عقل بپذیرد. دین مبین اسلام نظامی پویاست و یکی از دلایل پویایی آن این است که با صراحت از پیروان خود می خواهد که در پذیرش مبانی مکتب به تقلید و پیروی کورکورانه تسلیم نشوند و اندیشه و عقل را بکار گیرند.
اسلام مکتبی است که بر مبانی عقلانی مبتنی است و اهمیت عقل را در زمینه های مختلف مورد تایید قرار می دهد. بعضی از آیات و احادیثی که اهمیت عقل را مورد تاکید قرار
می دهند به شرح زیر است:
عقل و غنا
آیات و احادیث زیادی وجود دارد که هم پرورش عقل و خرد و هم استفاده از آن را در تربیت اسلامی و خودسازی انسانها مورد تاکید قرار می دهد و همچنین کسانی را که عقل خود را بکار نمی بندند و در معرض گمراهی و پلیدی ها قرار می گیرند، مورد سرزنش قرار می دهد و معرفی شدن گوش و چشم و قلب و سایر اعضای وجود انسان در مقابل خدای تبارک و تعالی و امر به اندیشه و تعقل و اذکر به اولی الباب در قرآن همه بر قابل اعتنا بودن این امر دلالت دارند و نهج البلاغه از قول مولای متقیان حضرت علی(ع) عقل را سرآمد بی نیازی ها و بی عقل را بزرگترین فقر معرفی فرموده است:
لازم به یادآوری است که آن نظام تربیتی که در انسان سازی به این تکیه بیشتری داشته باشد، بهتر خواهد توانست انسانها را در راه پیشرفت و تکامل خود مددکار باشد زیرا انسان موجودی است که با استفاده از این نیروی خدادادی:
1- امور و کارهای مربوط به خود را میشناسد.
2- مشکلات و مسائل خود را تشخیص می دهد.
3- چگونگی مناسبات و روابط خود را با دیگران تنظیم می نماید.
4- موانع و سدهایی را که در مسیر رشد و کمال او به وجود می آیند از پیش پا بر
می دارد.
5- با تجزیه و تحلیل امور بهترین و کم زحمت ترین راه و روش و اسباب را برای رسیدن به کمال مطلوب خود به کار می گیرد.
معنی عقل و رابطه آن با دین
می گویند واژه عقل و عقال است و عقال به زانو بند شتر گفته می شود و از این جهت عقل نامیده شده است که بر سرکشی غرایز و هوسها بند می نهد.
در مورد حقیقت عقل و اینکه آیا قوه ای است که در انسان پدید می آید و یا حقیقتی است مجرد از ماده که در خارج از انسان وجود دارد و از آن حقیقت پرتوی بر انسان
می تابد سخن بسیار گفته شده است. حقیقت آن هر چه باشد این نکته مسلم است که با استفاده از این موهبت الهی است که انسان می تواند زندگی خود را دریابد و بدان نظم و ترتیب دهد و رابطه امور را کشف کند و از مقدمات به نتیجه پی ببرد. تفکر و سنجش و تشخیص میان نیک و بد از اعمال عقل می باشند.
برخورد مسلمانان با مکتب اصالت عقل
مسلمانان به عقل و فلسفه یونان روی خوش نشان دادند و تا حدی افراط هم کردند تا آنجا که با فرهنگ های بیگانه بخصوص با فلسفه یونان آشنا شدند و آن را وسیله دفاع از دین خود قرار دادند و عقل را تنها سرچشمه معرفت قرار داده و راه خداشناسیش شناختند و به افراط و دوری از حق گرفتار آمدند و باعث پیدایش فرق گوناگون شدند. در این میان معتزله(پیروان و اثل بن عطا) بیش از دیگران عاشق عقل شدند و کوشیدند برتری و فطری بودن عقل را از نظر دینی امری مسلم جلوه دهند و سپس با استفاده از استدلال های عقلانی سخنان خویش را استوار سازند.
عقاید معتزله در دوران خلافت عباسی از زمان مامون تا متوکل مورد تایید رسمی دولت قرار گرفت و عنوان«مذهب رسمی خلافت اسلامی» را یافت و مامون خلیفه عباسی پذیرفت که هر کس جز این معتقد باشد، مشرک و از دین اسلام برکنار است.
به دنبال این سختگیریها کوششهایی آغاز شد تا آنجا که عده ای به پیکار با فلسفه برخاسته و فلسفه را عنصری بیگانه و غیرقابل هضم و موجب تفرقه در جهان اسلام شمردند.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که عقل ملکه ای است از ملکات وجودی انسان که مانند ملکات دیگر او، در عین قوت از نیروی محدودی برخوردار است. عقل می تواند چیزهایی را بشناسد ولی از شناختن خیلی چیزها نیز عاجز و ناتوان است. و اگر چه راهنمای بشر و چراغ هدایت انسانها است، ولی از جهات متعدد نارسا و کوتاه است. همچنانکه در بخشهای پیشین این نوشته نیز ملاحظه فرمودید، از نظر اسلام عقل یکی از بزرگترین نیروها و
نعمت های خدادادی انسان است و بقدری از ارزش برخوردار است که آن را اساس دین دانسته و فاقد آن را فاقد تکلیف معرفی فرموده اند و فقها و کارشناسان اسلامی در این اصل اتفاق نظر دارند که کلیات اصول عقاید بایستی به استدلال عقلی مستند شود و آیات شریفه قرآن همچنانکه ذکرش گذشت- عقل را یکی از پدیده های ممیز انسان معرفی
می کند.
انسان در مجموعه عالم هستی، پیچیده ترین موجود روی زمین است و شناخت ابعاد وجودی او از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. انسان، موجودی دو ساحتی است و تعالیم ادیان الهی و آثار ارباب معرفت بر دو بعدی بودن این موجود صحه گذاشته اند در مقایسه این دو بعد، اهل نظر برآنند که بخش اصلی وجود این مخلوق را روح یا ذهن و اندیشه او تشکیل می دهد.
آموزش و پرورش نیز نهادی فراگیر و اجتماعی است که در راه رشد و تعالی اخلاقی جامعه با پیچیده ترین جز وجود آدمی سر و کار دارد. سعی نظام آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی بر آن است که تربیت نوآموزان ماهیتی دینی داشته باشد، اما گاهی این سعی با دشواری هایی نیز مواجه است. زیرا طبیعت تدریجی و پیچیده تربیت دینی در کنار سوء فهم و عمل در ناکامی تربیت دینی موثر است. بر این اساس، بحث پیرامون بررسی راهبردهای اساسی موثر در تربیت دینی دانش آموزان به چگونگی رابطه«علم و دین» بر می گردد. با آن که در مقام عمل صرفا تعلیم و آموزش شان اولیه این نهاد تلقی شده و
می شود، اما در بیان اهداف کلی نظام و سیاست گذاری های کلان براساس بیان وحی، هدف آموزش و پرورش، پروراندن انسان های صالح و نیکوکار است.
در عصر انفجار اطلاعات، رسوخ فرهنگ ها در یکدیگر امری طبیعی و اجتناب ناپذیر
می نماید. در نتیجه، جریان های فکری جدیدی همچون«پست مدرنیسم» سوال های جدیدی برای نسل جدید با خود می آورد که قول به تعارض بین روحیه علمی و روحیه دینی از نمودهای آن است. لذا برنامه ریزی در جهت هدایت نوآموزان، بدون شناخت

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان