هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد مفهوم توسعه

اختصاصی از هایدی مقاله درمورد مفهوم توسعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد مفهوم توسعه


مقاله درمورد  مفهوم توسعه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

مفهوم توسعه

توسعه به‌عنوان فرایندی چندبعدی، که همه‌ی ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می‌دهد، نشان دهنده‌ی یک حالت است؛ یعنی شرایطی که جامعه به‌طور کیفی از امکانات کمّی خویش، در جهت آرمانی که برای خودش قائل است، به‌طور همه جانبه استفاده می‌کند.

"مایکل تودارو" در بیان ذوابعاد بودن توسعه، این پدیده را جریانی چندبعدی می‌داند؛ که مستلزم تجدید سازمان و جهت‌گیری مجموعه‌ی نظام اجتماعی و اقتصادی کشور است و علاوه‌بر بهبود وضع درآمد‌ها و تولید آشکار، متضمن تغییرات بنیادی در ساخت‌های اجتماعی، نهادی و اداری و نیز طرز تلقّی عامّه و در بیشتر موارد، حتی آداب و رسوم و اعتقادات است.[1]

ابعاد توسعه

1.توسعه اقتصادی؛ توسعه اقتصادی فرایندی است، که در طی آن، شالوده‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون می‌شود. به‌طوری که حاصل چنین دگرگونی و تحوّلی در درجه‌ی اول، کاهش نابرابری‌های اقتصادی و تغییراتی در زمینه‌های تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود. امروزه توسعه اقتصادی تنها در چارچوب تئوری خالص اقتصادی مورد توجه نیست؛ بلکه بنابه گفته "میردال"، رشد و توسعه اقتصادی یک مسأله اجتماعی-سیاسی و فرهنگی است.

البته بین رشد و توسعه اقتصادی، تفاوت وجود دارد. رشد اقتصادی صرفاً بیان‌کننده افزایش تولید یا درآمد سرانه‌ی ملی در یک جامعه و بیشتر متّکی به ارقام کمّی است؛ امّا توسعه اقتصادی، فرایند پیچیده‌تری است که به مفاهیمی چون تغییر و تحوّلات اقتصادی نزدیک‌تر است؛ تا مفهوم رشد اقتصادی.

2.توسعه اجتماعی؛ این نوع توسعه با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داشته و در ابعاد عینی، بیشتر ناظر بر بالابردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه‌های فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت می‌باشد.

3.توسعه سیاسی؛ توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادی کردن تشکّل و مشارکت سیاسی فراهم می‌کند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.

4.توسعه انسانی؛ توسعه انسانی روندی است که طی آن امکانات بشر افزایش می‌یابد. این نوع توسعه که مردم را در محور فرایند توسعه قرار می‌دهد و نه صرف ازدیاد ثروت و درآمد را، عناصری همچون برخورداری از حیثیّت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمین‌شده و فرصت داشتن برای دست‌یابی به نقش خلّاق و سازنده را دربرمی‌گیرد. البته تأکید این نوع توسعه، بر روی شاخص طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند می‌باشد.[2]

5.توسعه‌ی فرهنگی؛ این مفهوم از اوایل دهه 1980 از طرف یونسکو در مباحث توسعه مطرح شده و از مفاهیمی است که نسبت به سایر بخش‌های توسعه، چون توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تأکید بیشتری بر نیازهای غیرمادی افراد جامعه دارد. براساس این توسعه، تغییراتی در حوزه‌های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسان‌ها پدید می‌آید، که قابلیت، باورها و شخصیت ویژه‌ای را در آن‌ها به‌وجود می‌آورد که حاصل این قابلیت‌ها و باورها، رفتارها و کنش‌های مناسب توسعه می‌باشد.

البته توسعه فرهنگی به‌معنای گسستن از سنّت‌ها نیست؛ چراکه سنّت‌ها انباشت و ذخیره‌ی‌ تجارب گذشته یک جامعه است. پس توسعه فرهنگی را باید توسعه براساس گسترش سنّت‌ها و تجارب گذشته دانست و نه نفی آن‌ها. توسعه فراگردی است که در آن سنّت‌ها و تجارب گذشته از نو و براساس نیازها و شرایط تازه بازاندیشی و بازسازی شده و توانایی‌های بالقوّه انسان‌ها از این طریق شکوفا می‌شود. از این‌رو باید گفت که مفهوم هویّت فرهنگی از مفهوم توسعه جدا نیست. توسعه فرهنگی با تأکید بر هویّت فرهنگی، بهینه‌سازی شرایط فرهنگی و رشد کمّی و کیفی مسایل مربوط به خود را نوید داده و مبتنی بر پویش آگاهانه و خردمندانه در جهت حفظ هویّت ملی و فرهنگی و استفاده از تمام نیروهای موجود جامعه، گام برمی‌دارد.

برای تحقق این نوع توسعه که بیش از سایر ابعاد توسعه، بر محور انسان بناشده، لازم است که فرهنگ توسعه در جامعه نهادینه شود؛ بدین معنا که سنت‌ها، ارزش‌ها و آرمان‌های موجود در جامعه را که می‌تواند عاملی برای تحقق توسعه مورد نظر باشد، تشویق و ترویج نموده و نهادهای مناسب با آن‌ها در جامعه ایجاد شده و در عین حال به پالایش عناصر نامطلوب در فرهنگ همت گمارده شود. آن‌چه در توسعه فرهنگی اهمیّت دارد، باور کردن سرمایه‌ انسانی است. مراد از سرمایه، علم و دانش، قابلیّت‌ها، تجارب و نهایتاً نظم و انضباطی است، که ابزارها و دستگاه‌های فرهنگی در جامعه پدید می‌آورند. از این‌رو سرمایه‌‌ی انسانی را نباید فقط در کمّیت دانش‌آموزان یا دانشگاهیان جستجو کرد؛ بلکه سرمایه‌ انسانی به درجه توانایی علمی، فنّی، حرفه‌ای و فکری یک کشور وابسته است.

باید توجه داشت که نمی‌توان تحقق توسعه اقتصادی را به‌معنای تحقق توسعه فرهنگی دانست؛ چرا که آن‌چه در توسعه فرهنگی مهم است، تحقیق در ابعاد متعدد و وجوه متکثّر آن است و نه بعد فرهنگی در توسعه.

6.توسعه ملی؛ فرایند توسعه‌ی همه جانبه‌ای است، که ابعاد گوناگون توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی (دفاعی) و ارتباطات متقابل آن‌ها را در برمی‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که هرکدام از ابعاد این فرایند در ارتباط مستمر با ابعاد دیگر قرار داشته و در کنش و واکنش و تأثیر و تأثّر متقابل، یکدیگر را کامل و یک پیکره واحدی به‌نام توسعه ملّی را پدید می‌آورند.[3]

توسعه پایدار

توسعه پایدار، مفهومی است که اخیراً در ادبیات جامعه‌شناسی مطرح شده است. مراد از توسعه پایدار تنها حفاظت از محیط زیست نیست؛ بلکه مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است، که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان و نه تعداد اندکی افراد، برگزیده است. در فرایند توسعه پایدار، سیاست‌های اقتصادی، مالی، تجاری، انرژی، کشاورزی، صنعتی و ...، به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند، که توسعه اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی را تداوم بخشد. بر این اساس، دیگر نمی‌توان برای تأمین مالی مصارف جاری، بدهی‌های اقتصادی که بازپرداخت آن بر عهده‌ی نسل‌های آینده است، ایجاد کرد. توسعه پایدار مستلزم ایجاد تغییری در استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها به‌سمت‌گیری توسعه تکنولوژی و تغییرات نهادی‌ای است، که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. در نهایت می‌توان توسعه پایدار را به‌معنای عدم تحمیل آسیب‌های اقتصادی–اجتماعی و یا زیست‌محیطی به نسل‌های آینده دانست؛ هرچند آنچه از مفهوم توسعه پایدار مصطلح شده، صرفاً به عنصر حفاظت از محیط زیست توجه دارد.[4]

توسعه برون‌زا و درون‌زا

توسعه برون‌زا نوعی الگوی توسعه‌ای است، که منشأ و جهت‌گیری خارجی داشته و بر تقلید از کشورهای توسعه‌یافته غربی تأکید می‌ورزد. این الگو به اوضاع و شرایط درونی جامعه چندان توجهی نداشته و در زمینه‌های اقتصادی با ملاک قرار دادن الگوهای کلاسیک توسعه اقتصادی که تأکید بر اقتصاد بازار و عملکرد آن دارند، در جهت نیل به انباشت سرمایه به‌عنوان نیروی محرکه‌ی توسعه اقتصادی مطابق با الگوهای نظام سرمایه‌داری، گام برمی‌دارد.

اما توسعه درون‌زا منشأ و جهت‌گیری داخلی داشته و منابع و شرایط داخلی مورد توجّه قرار است و از تقلید و الگوبرداری محض از خارج اجتناب کرده و تلاش خود را برای تحقّق توسعه‌ای همگون و متوازن در جامعه به‌کار می‌بندد.

برخی همچون "پاول مارک هنری" معتقدند که توسعه نمی‌تواند کاملاً مستقل و درون‌زا باشد؛ که به نظر می‌رسد این نظریات در راستای وابسته کردن جوامع به غرب گام برمی‌دارند.[5]

توسعه و ارزش‌های اجتماعی

در مورد رابطه ارزش‌های موجود در یک جامعه با توسعه،‌ دو دیدگاه فکری وجود دارد:

در دیدگاه اول، برای حصول نوسازی لازم است ارزش‌های نو به‌مقیاس وسیع‌تری وجود داشته باشد. این گروه، مدعی است که قیود خانوادگی مانع پیدایش خطرپذیری نو است؛ همان‌طور که تنبلی، قضا و قدری بودن(به‌معنای غیرصحیح و عوامانه‌ی آن)، رجحان فراغت بر کار، اسراف بر قناعت و ...، به‌نوبه‌ی خود، از موانع نوسازی هستند. این انسان‌ها هستند که با ارزش‌های مناسب، نهادهای توسعه‌ای را ایجاد کرده و در نتیجه جامعه به‌سمت توسعه رهنمون خواهد شد.

در دیدگاه دوم، وقتی فرصت‌ها و انگیزه‌ها در غالب نهادهای مناسب شکل گرفت، ارزش‌های مناسب و مهم‌تر، از آن کردار متناسب پدید آمده و آن‌گاه توسعه محقق می‌شود. بنابراین نهادهای مناسب توسعه‌ای با ایجاد فرصت‌ها و انگیزه‌ها، سبب تحقق ارزش‌های مناسب در جامعه شده و جامعه توسعه می‌یابد. پس آن‌چه اول از همه لازم به‌نظر می‌رسد، ایجاد نهادهای توسعه‌ای است. از جمله آن‌ها می‌توان به مقررات اداری پیچیده اشاره کرد؛ که موجب پایین آمدن نرخ سرمایه‌گذاری می‌شود.

برخی صاحب‌نظران معتقدند، که نظر صحیح این است که هم ارزش‌های متناسب با توسعه بر نهادهای اجتماعی اثر گذاشته و مسیر توسعه را هموارتر می‌کنند و هم نهادها بر ارزش‌های مناسب مؤثرند و نمی‌توان ضرورتاً یکی را مقدّم و دیگری را مؤخّر دانست؛ هرچند شواهد نشان می‌دهند، مادامی که هیچ تحوّلی در تفکر و اندیشه‌ی جامعه حاصل نشود، انتظار تحوّلات اساسی تا حدودی دور از واقع است.[6[

منابع

--------------------------------------------------------------------------------


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد مفهوم توسعه

مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران

اختصاصی از هایدی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران


مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:26

خلاصه

افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. با بررسی افزایش تقاضا برای بهره‌مندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، موانع اصلی تحقق آن را می‌توان در علل ذیل عنوان نمود:

1- عدم گسترش مناسب دانشگاهها در جهان و بخصوص در ایران.

2- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها.

3- کاستی بودجه دانشگاهها که تا حدی زمینه رقابت مندی را در امر پژوهش تضعیف نموده و باعث فرار مغزها می گردد.

4- نحوه پذیرش نامناسب دانشجو

5- ضعف سیستم مدیریتی و عدم کاربرد مدیریت های جدید مانند مشارکتی- راهبردی و غیره.

6- عدم انتخاب و گزینش افراد با علاقه در این رشته ها که خود باعث آسیب جبران ناپذیر به خود دانشجویان از نظر بخصوص اختلالات روانی و افسردگی و به جامعه مصرف کننده بهداشتی- درمانی می شود.

7- جدایی از فرایند توسعه ملی و عدم شفاف سازی.

8- خصوصی سازی غیر نهادینه.

راهکارهای مهمی که طی تحقیقات بعمل آمده می توان طرح نمود شامل:

1- توجه مجدد به ساختار نظام آموزش عالی در جهت طرح توسعه نظام علمی کشور.

2- لزوم همکارهای علمی بین‌المللی در راستای توسعه علمی.

3- پیدایی دانشگاههای نوظهور و ایجاد مفهوم جامعه یادگیرند.

4- استفاده از مدیریت راهبردی- مشارکتی و غیره.

5- آینده اندیشی بعبارتی در نظر گرفتن اولویتهای 15 گانه گروه هزاره دانشگاه سازمان ملل متحد در تحقیقات و برنامه ریزی در پیشگیری جامعه از ابتلاء به آن معضلات.

6- لزوم تغییرات اساسی و طراحی برنامه های راهبردی در تولید علم و ارتباط با فن آوریهای جدید.

7- انتخاب بهترین دانشجویان با استفاده از آزمونهای شخصیت و تستهای رغبت سنجی.

8- ضرورت استانداردسازی و ایجاد شبکه و نرم افزارهای مناسب بین دانشگاهی و مراکز بهداشتی- درمانی.

9- استفاده از روش تفکر انتقادی در مدرسین و دانشجویان جهت تولید علم و ایجاد روشهای جدید پیشگیری- در کنترل و درمان بیماریها در جامعه.

لذا در نتیجه گیری نگارنده تصریح می کند که با ارائه این نقطه نظر به شورای برنامه ریزی و آموزش عالی تغییر در روند محتوی و طراحی برنامه ها بعمل آید. در ضمن در ساختار دانشگاههای غیر انتفاعی مانند دانشگاه آزاد نیز در نحوه پذیرش دانشجو علاوه بر استفاده از سیستم حضوری و چهره به چهره، روش نیمه حضوری نیز امکاناتش فراهم گردد و با ایجاد گروههای آموزشی برنامه ریزی نرم افزاری و مولتی مدیا زمینه ایجاد ارتباط بیشتر با سایر مراکز بعمل آمده و علاوه بر تولید علم، به ارتقاء کیفی خدمات در بخش اشتغال دانش آموختگان نیز پرداخته شود. همچنین به فراگیری نیازهای بهداشتی درمانی، راهبردهای جدید به مراکز بهداشتی- درمانی و سایر مراکز مانند آموزش و پرورش، کارخانجات، زندانها مراکز خدماتی فراهم گردد که باعث افزایش بودجه دانشگاه در این زمینه نیز گردد.

چکیده

افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. در این مقاله سع شده است با بررسی افزایش تقاضا برای بهره مندی از آموزش عالی در  علوم پزشکی، تبیین مفهوم همکاریهای علمی بین‌المللی و بررسی تاثیر آن بر توسعه علمی، موانع اصلی تحقق آن در ایران مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکاریهایی برای رفع این موانع و ارتقای سطح علمی ارائه گردد.

کلید واژگان: تولید علم، موانع، راهکارهای توسعه علمی، عصر اطلاعات فناوری.

مقدمه ضرورت تولید علم و همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی برنامه اولویتهای ملی توسعه علوم و فناوری در کشور است. دوره ای که آموزش عالی، عمدتاً نخبه‌گرا بود و به طبقات متوسط و حداکثر برخی لایه های مجاور و پیرامونی آن اختصاص داشت، سپری شده است. آموزش عالی در جهان امروز، از دهه های پایانی قرن بیستم، روبه همگانی شدن گذاشته و بصورت تقاضای اجتماعی در آمده است. بویژه که با ظهور عصر اطلاعات، نیاز به دانش و  علم بیش از هر وقت دیگر در گذشته، جنبه حیاتی به خود گرفته است. به سخن دیگر این تحولات ساختاری موجب دانشبر شدن زندگی[1] شده است، زندگی در ابعادی بسیار عمیقتر و گسترده تر از پیش به دانش و اطلاعات متکی شده است. مفهوم کسب و کار نیز بر اثر این تغییر ساختاری، عمیقاً دگرگون شده است. کاریدی در برابر کار فکری بیش از بیش، کم ارزش شده و مفاهیمی همچون «کارمند دانش»[2] یا کارگر مغزی[3] به میان آمده است.


[1] . Knowledge- based life

[2] . Knoledge Worker

[3] . Cogneteria


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران

ارزیابی فعالیت و کارایی واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) در صنایع ایران 16 ص

اختصاصی از هایدی ارزیابی فعالیت و کارایی واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) در صنایع ایران 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

ارزیابی فعالیت و کارایی واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) در صنایع ایران

در شرکت های صنعتی ایران فعالیت های تحقیق و توسعه (R&D) سابقه ی چندانی ندارد. در این بررسی، تعدادی از واحدهای صنعتی باسابقه و نسبتاً فعال انتخاب شده و کارایی شیوه های مختلف تحقیقات در آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج کلی نشان می دهد که ایجاد واحد مستقل تحقیق و توسعه (R&D) تا حدودی مورد توجه این واحدها بوده ولی از همکاری تحقیقاتی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی استقبال چندانی نمی شود. عوامل محدودکننده ی تحقیقات و دیدگاه های مدیران ارشد صنایع در جهت بهبود امر تحقیقات از دیگر نکات قابل بحث این بررسی است.

مقدمه

در شرکت های صنعتی، تحقیق و توسعه (R&D) به عنوان بخشی از سرمایه برای تضمین قدرت رقابت فن آوری در بلندمدت محسوب می شود. هدف از اجرای طرح های تحقیقاتی، افزایش عمر محصول و کاهش هزینه های تولید است. پیدایش R&D در صنایع به مفهوم امروزی آن به شروع قرن بیستم برمی گردد. البته خدمات مهندسی به منظور بهبود محصول و فرایندها با استفاده از تخصص مهندسان با تجربه ی شاغل در صنایع، سابقه ی طولانی تری دارد. تا قبل از سال 1900 تجربه ی تحقیق در صنعت برای بهره گیری از فن آوری در راستای اهداف ویژه ی شرکت ها سابقه ی چندانی نداشته است. در سال 1900 شرکت جنرال الکتریک (GE) امریکا یک استاد جوان دانشگاه MIT به نام «ویلیام آرویتنی» را استخدام کرد تا هفته ای دو روز برای این شرکت تحقیق کند. ویتنی استادیار شیمی مؤسسة فن آوری ماساچوست بود. مدیریت GE بر آن بود تا موفقیت فن آوری شرکت را با تأسیس یک آزمایشگاه تحقیقاتی تقویت نماید. ویتنی بعدها از MIT استعفا داد و مدیر یکی از اولین آزمایشگاه های تحقیقاتی صنایع در دنیا شد.

این رخداد یک الگوی نمونه محسوب می شد که دانشمند دانشگاهی تازه فارغ التحصیل وارد تحقیقات صنعتی شود و به این ترتیب الگوی «فن آوری علمی» از طریق فرآیند تحقیقات صنعتی بنیاد گذاشته شد.

شرکت جوان GE در سال 1900 سازنده ی لامپ های الکتریکی بر مبنای اختراع ادیسون بود. این لامپ ها از یک رشته ی زغالی با مقاومت زیاد ساخته می شد که با اختراعات بعدی از رده خارج شد. یکی از این اختراعات ساخت لامپ درخشان توسط والتر نرنست، شیمی دان آلمانی بود. لامپ ساخت او از یک رشته ی سرامیکی ساخته می شد که در دمای بالاتری تشعشع می نمود. پیشرفت بعدی ساخت لامپ بخار جیوه توسط پیتر کویر هیویت امریکایی بود. در آن زمان GE هنوز کاری برای لامپ های جایگزین نکرده بود در حالی که رقیب اصلی یعنی جرج وستینگهاوس از کوپر هیویت پشتیبانی می کرد و حق امتیاز لامپ نرنست را هم به دست آورده بود. بنابراین، برای کسب قدرت رقابت، مرکز تحقیق و توسعه ی GE تأسیس شد.

وایز در خصوص اهمیت تاریخی ویتنی می گوید: «شاید او اولین دانشمندی نباشد که در صنایع امریکا حتی در جنرال الکتریک استخدام شده است. افتخار لامپ برای توماس ادیسون و کار او همچنان باقی است. چون کار ادیسون اختراع بود اما تلاش ویتنی یک حرکت پیشتازانه در صنعت امریکاست که به دانشمند یک نقش و هویت جدید به نام پژوهشگر صنعتی اعطا نمود.»

به این ترتیب بود که اولین مراکز R&D در صنایع به وجود آمدند.

مؤسسات معروف دیگری پس از آن اقدام به ایجاد R&D نمودند، از قبیل:

بیرون از شرکت راه مناسبی برای ارتقاء موقعیت فن آوری خواهد بود. نتیجه ی بررسی در خصوص عقد قرارداد تحقیقاتی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، استفاده از خدمات محققان منفرد و ایجاد واحد تحقیقاتی با صنایع همگن در جدول شماره ی 3 ارائه شده است.

مورد

اقدام شده

در جریان

موافق نیست

قرارداد تحقیقاتی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی

25

37

-

استفاده از خدمات محققان منفرد

50

13

12

ایجاد مراکز تحقیقاتی صنایع همگن

-

27

11

قرارداد تحقیق و توسعه با خارج از کشور

12

57

17

به طور کلی، همکاری این دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی در سطح مطلوبی قرار ندارند. شرکت ها تمایل دارند با محققان منفرد کار بکنند و بر آن هستند تا از دیوانسالاری مرسوم سازمان های دولتی پرهیز نمایند. همکاری مشترک و عقد قرارداد تحقیقاتی با خارج از کشور به دلیل وابستگی فن آورانه اکثر صنایع، همچنان دارای جاذبه است.

طرح های تحقیقاتی

تحقیقات نشان می دهد که شرکت های صنعتی در دوره ی مورد بررسی به طور متوسط 72 طرح تحقیقاتی داشته


دانلود با لینک مستقیم


ارزیابی فعالیت و کارایی واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) در صنایع ایران 16 ص

تحقیق درباره سبکهای‌ مدیریتی در سازمانهای‌ تحقیق‌ و توسعه 100 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره سبکهای‌ مدیریتی در سازمانهای‌ تحقیق‌ و توسعه 100 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 106

 

سبکهای‌ مدیریتی در سازمانهای‌ تحقیق‌ و توسعه

در مطالعات‌ مدیریتی از بررسی‌ وجود و چگونگی‌ تاثیرگذاری‌ تفاوتها بر انتخابهای‌ سازمانی‌ غفلت‌ شده‌ است. تعریف‌ ماهیت‌ تحقیق‌ و توسعه‌ منوط‌ به‌ شناسایی‌ کارکردهای‌ آن‌ است.

تحقیق‌ و توسعه‌ به‌طور سنتی، مجموعه‌ای‌ از مراحل‌ تلقی‌ می‌شود که‌ منعکس‌کننده‌ پیشرفت‌ یک‌ برنامه‌ فناورانه‌ مشخص‌ هستند. طرح‌ غالب، علمی‌ و فناوری‌ پیشرفته‌ سه‌ نوع‌ فرایند زیربنایی‌ تحقیق‌ و توسعه‌ است.

در صنایعی‌ که‌ از الگوی‌ طرح‌ غالب‌ استفاده‌ می‌کنند، فناوری‌ از طریق‌ انفصالهای‌ افزاینده‌ قابلیت‌ رقابت‌ با بهبود کارایی‌ محصول‌ و گسترش‌ دانشی‌ تحول‌ می‌یابد که‌ از قبل‌ وجود داشته‌ است. هر فرایند تحقیق‌ و توسعه‌ از یک‌ مرحله‌ کاوشی‌ و یک‌ مرحله‌ بهره‌برداری‌ تشکیل‌ می‌شود. فرایندهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ را احتمال‌ خطرهای‌ متفاوت‌ به‌ویژه‌ در مرحله‌ بهره‌برداری‌ مشخص‌ می‌سازند. موفقیت‌ یک‌ رقابت‌ به‌ عواملی‌ نظیر شناخت‌ بازار، چگونگی‌ زمان‌بندی‌ نوآوری‌ و پایین‌ بودن‌ هزینه‌های‌ تولید بستگی‌ دارد.

مقدمه‌

‌هدف‌ از این‌ مقاله‌ فهم‌ این‌ مطلب‌ است‌ که‌ آیا در سازماندهی‌ و مدیریت‌ فعالیتهای‌ "تحقیق‌ و توسعه" شیوه‌های‌ متفاوتی‌ وجود دارد؟ هم‌ از منظر علم‌ مدیریت‌ (راسل‌ و دیگران، 1991) و هم‌ از دیدگاه‌ سازمانی‌ (توئیس‌ 1987) این‌ موضوع‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است.

‌اما این‌ مطالعات‌ "تحقیق‌ و توسعه" را همچون‌ نوعی‌ "جعبة‌ سیاه" تلقی‌ کرده‌اند، یعنی‌ تمرکز این‌ مطالعات‌ بر آن‌ دسته‌ از فعالیتهای‌ سازمانها و شرکتها قرار داشته‌ است‌ که‌ به‌ توسعة‌ فناوریها و محصولات‌ جدید اختصاص‌ یافته‌اند.‌ ‌موارد دیگری‌ از مطالعات‌ تحقیق‌ و توسعه‌ به‌ سهم‌ و نقش‌ مخارج‌ کل‌ «تحقیق‌ و توسعه» کلان‌ در رشد اقتصادی‌ کشورها پرداخته‌اند. گل‌ورم‌ در یک‌ مطالعة‌ بین‌المللی‌ نمونه‌ای‌ متشکل‌ از 52 کشور در حال‌ توسعه‌ و 18 کشور توسعه‌یافته‌ را برگزیده‌اند و نقش‌ بارز مخارج‌ "تحقیق‌ و توسعه" بر رشد اقتصادی‌ را به‌ تأیید رسانیده‌اند. مطالعة‌ آنها مؤ‌ید این‌ امر است‌ که‌ مخارج‌ تحقیقات‌ تأثیر بیشتری‌ در رشد اقتصادی‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ داشته‌ و دارند.

‌آخرین‌ بررسیهای‌ علمی‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ در سطح‌ سازمانی، فعالیتهای‌ تحقیقاتی‌ باید از فعالیتهای‌ توسعه‌ای‌ تفکیک‌ شوند و این‌ تجربه‌ای‌ است‌ که‌ در سطح‌ صنایع‌ به‌ کار گرفته‌ شده‌ است.

‌نقش‌ تحقیق‌ در حوزة‌ سازمانهای‌ گوناگون‌ به‌ طرز متفاوتی‌ تعریف‌ می‌شود. مثلاً‌ جنرال‌ الکتریک‌ در هر یک‌ از سه‌ حوزة‌ اصلی‌ کار خود یعنی‌ موتور هواپیما، تأمین‌ روشنایی‌ و موتورها، نقشهای‌ گوناگونی‌ را به‌ بخش‌ تحقیقات‌ خود واگذار کرده‌ است.

‌از این‌ گذشته، شرکتها بیش‌ از پیش‌ ناگزیر می‌شوند "تحقیق‌ و توسعه" خود را بر مبنایی‌ جهانی‌ طراحی‌ کنند تا بتوانند به‌ منابع‌ خارجی‌ دانش‌ دست‌ یابند. (1996/(CHIESA.

‌از این‌ حیث‌ نیز، سازمانهای‌ "تحقیق‌ و توسعه" ماهیتی‌ متفاوت‌ دارند به‌ ویژه‌ هنگامی‌ که‌ "فعالیتهای‌ تحقیق‌گرا" را به‌ جای‌ "فعالیتهای‌ توسعه‌گرا" مورد توجه‌ قرار می‌دهند.

‌این‌ مثالها ملاحظاتی‌ را مطرح‌ می‌کنند:

O فعالیتهای‌ تحقیقی‌ و فعالیتهای‌ توسعه‌ای‌ در یک‌ سازمان‌ در واحدهای‌ مختلف‌ انجام‌ می‌شود. بنابراین، به‌ نظر می‌رسد که‌ فعالیتهای‌ تحقیقی‌ و فعالیتهای‌ توسعه‌ای‌ ماهیتاً‌ متفاوت‌اند.

O به‌ نظر می‌رسد فرآیندهای‌ تحقیقی‌ و توسعه‌ای‌ از سازمانی‌ به‌ سازمان‌ دیگر و از صنعتی‌ به‌ صنعت‌ دیگر متفاوت‌اند. به‌ ویژه‌ ماهیت‌ فرآیند نوآوریهای‌ فناورانه‌ از صنعتی‌ به‌ صنعت‌ دیگر شدیداً‌ متفاوت‌ است. (1995KODAMA, ؛1991،1990 /PAVITT) مطالعات‌ مدیریتی از بررسی‌ وجود و چگونگی‌ تأثیرگذاری‌ تفاوتهای‌ میان‌ صنعتی‌ بر تصمیمات‌ و انتخابها سازمانی‌ و مدیریتی غفلت‌ کرده‌اند. چنین‌ ملاحظاتی‌ ضرورت‌ مطالعه‌ اینکه‌ آیا یک‌ سبک خاص‌ مدیریتی / سازمانی‌ با نوع‌ ویژه‌ای‌ از فرآیند تحقیق‌ و توسعه‌ و با ماهیت‌ متفاوت‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ ارتباطی‌ دارد یا خیر و در صورت‌ وجود این‌ رابطه‌ چگونه‌ است، مطرح‌ می‌کند.

فرایند فعالیت‌های‌ تحقیق‌ و توسعه‌

‌در این‌ بخش، ادبیات‌ اصلی‌ موجود در زمینه‌ تحقیق‌ و توسعه‌ مورد بازنگری‌ قرار می‌گیرد تا مشخص‌ شود که‌ اولاً‌ آیا در محدودة‌ تحقیق‌ و توسعه‌ فعالیتهایی‌ وجود دارند که‌ ماهیتاً‌ متفاوت‌ باشند و ثانیاً‌ آیا گونه‌های‌ مختلفی‌ از فرآیندهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ وجود دارد یا خیر.

ماهیت‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه: تعریف‌ ماهیت‌ تحقیق‌ و توسعه‌ منوط‌ به‌ شناسایی‌ کارکردهای‌ آن‌ است. به‌ طور سنتی، تحقیق‌ و توسعه‌ مجموعه‌ای‌ از مراحل‌ تلقی‌ می‌شود که‌ منعکس‌کنندة‌ پیشرفت‌ یک‌ برنامة‌ فناورانه‌ مشخص‌ (تحقیق، توسعه، مهندسی‌ و غیره) هستند. کارهای‌ تحقیقاتی‌ و حوزه‌های‌ مختلف‌ مطالعه، کمک‌ می‌کنند که‌ این‌ حوزه‌ها را از منظر متفاوتی‌ ببینیم.

‌اخیراً‌ کوسب‌ 1996 اظهار داشته‌ است‌ که‌ تحقیق‌ و توسعه‌ به‌ دو صورت‌ بروز می‌یابد: یکی‌ در شیوة‌ سرمایه‌گذاری‌ که‌ به‌ موجب‌ آن‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ هماهنگ‌ با توسعة‌ توانمندیهای‌ فناورانه‌ شرکت‌ یا سازمان‌ شکل‌ می‌گیرند و دیگری‌ در شیوة‌ استحصال‌ که‌ بر اساس‌ آن‌ کارکرد تحقیق‌ و توسعه‌ با دیگر کارکردهای‌ مبتنی‌ بر بازار در شرکتها به‌ خصوص‌ به‌ منظور ارائة‌ محصولات‌ و خدمات‌ ویژه‌ به‌ مشتریان‌ ترکیب‌ می‌شود. او همچنین‌ تأکید می‌کند که‌ خصوصیات‌ فناوری‌ مرتبط‌ با این‌ دو روش‌ به‌ کارگیری‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ متغیرند. در حالی‌ که‌ محصول‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ در زمینة‌ شیوة‌ سرمایه‌گذاری‌ فناوری‌ است‌ که‌ "دانش‌ و مهارت" تلقی‌ می‌شود (ارائة‌ رسمی‌ چکیدة‌ فناوری‌ به‌ شکل‌ رمزبندی‌شده، توانمندی‌ به‌کارگیری‌ و دانش‌ تاکتیکی‌ مرتبط‌ با آن)، نتیجة‌ فعالیت‌ تحقیق‌ و توسعه‌ در شیوة‌ استحصال‌ از لحاظ‌ عملی، ارائة‌ دستورالعملهای‌ فناورانه‌ است.

انتخاب‌ ترکیبات‌ خاص‌ از فناوریها، طراحی‌ اعمال، تعیین‌ شکل‌ سیستم‌های‌ فرعی، توانایی‌ تأمین‌ حوزة‌ خاصی‌ از خدمات‌ و کارائیها

نوع‌ فرآیند تحقیق‌ و توسعه‌

‌تا جایی‌ که‌ به‌ انواع فرآیند تحقیق‌ و توسعه‌ مربوط‌ می‌شود، یکی‌ از اولین‌ الگوها را کارهای‌ تحقیقاتی‌ پاویت‌ PAVITT)، 1984، 1990، 1991) ارائه‌ کرد. او الگوهای‌ مختلف‌ تغییرات‌ فناوری‌ و انواع منابع‌ نوآوری‌ مرتبط‌ با آنها را شناسایی‌ کرد.

طبقه‌بندی‌ وی‌ مشخص‌ می‌کند که‌ فعالیتهای‌ داخلی‌ تحقیق‌ و توسعه، در صنایع‌ و سازمانهای‌ مختلف‌ نقشهای‌ مختلفی‌ ایفا می‌کنند و در برخی‌ صنایع، منبع‌ مهم‌ نوآوری‌ فناورانه‌ نیست. هنگامی‌ که‌ تحقیق‌ و توسعه‌ یک‌ منبع‌ اصلی‌ نوآوری‌ فناورانه‌ باشد، این‌ طبقه‌بندی‌ چیز زیادی‌ راجع‌ به‌ تفاوتهابیان‌ نمی‌کند.

یکی‌ از مطالعات‌ متمرکز در این‌ باره‌ کار کداما(KODAMA) است. او سه‌ نوع‌ فرآیند زیربنایی‌ تحقیق‌ و توسعه‌ را شناسایی‌ کرد: طرح‌ غالب، علمی‌ و فناوری‌ پیشرفته. تمایز میان‌ این‌ سه‌ الگو زمانی‌ رخ‌ می‌نماید که‌ احتمال‌ توقف‌ یک‌ برنامة‌ خاص‌ تحقیق‌ و توسعه‌ پس‌ از ورود به‌ مرحلة‌ توسعه‌ در نظر گرفته‌ شود. دقیق‌تر آنکه‌ الگوهای‌ طرح‌ غالب، دارای‌ این‌ خصوصیت‌ هستند که‌ احتمال‌ لغو یک‌ برنامه‌ در مرحلة‌ توسعه، برابر با صفر است.

‌در فرآیندهای‌ با فناوری‌ سطح‌ بالا، احتمال‌ لغو یک‌ برنامه‌ را در مرحلة‌ توسعه‌ در مقایسه‌ با مرحله‌ تحقیقاتی‌ کاهش‌ می‌دهد، هر چند که‌ این‌ احتمال‌ از صفر بیشتر است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سبکهای‌ مدیریتی در سازمانهای‌ تحقیق‌ و توسعه 100 ص

تحقیق درباره توسعه اقتصادی خاورمیانه 23

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره توسعه اقتصادی خاورمیانه 23 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

توسعه اقتصادی خاورمیانه

..... خط هوایی کلاس جهانی. در حال حاضر تمایل موردنظر نسبتاً در جهت بخش بخش شدن است.، با ظهور امارات ، به طور نمونه، به عنوان خط هوایی جدای متمرکز در دوبی ،وضعیت خطوط هوایی خلیج به عنوان حامل انتقالی ضعیف شد حمل و نقل جاده ای وسیله اصلی ارتباط ملی در خاورمیانه همانند اکثر بخش های دیگر جهان شد. وابستگی به موتور با احتراق داخلی شاید در یک منطقه عمده صادر کننده نفت ، به همراه مقدار عظیمی از ذخایر جهانی ، نسبتاً مناسب باشد. اکثریت بار از طریق جاده حمل می شود، و تجارت حق ترانزیت یکی از فعالیت های سطحی و روبنایی بخش خصوصی است. جاده ها در خلال سه دهه پیش بسیار بهبود پیدا کرده اند ، و شبکه مسیرهای حمل و نقل دوگانه در دولت های خلیج به ویژه تحت تأثیر شدید قرار دارد.

ارتباطات بر اساس کاملاً ملی در خاورمیانه برنامه ریزی شده است و هیچ سیستم جاده ای بین دولتی مشابه با آن درآمریکای شمالی یا اتحادیه اروپا یافت نمی شود. تجارت و بازرگانی بین منطقه ای اندکی در خاورمیانه به صورت نسبی وجود دارد، گرچه شرح این بیشتر به ساختار اقتصادی مربوط می شود تا این که مربوط به زیر ساخت حمل و نقل باشد. همیشه قابل بحث است که تا چه میزانی فقدان شاهراه های بین دولی صرفاً بازتابنده سطح نازل تجارت درون منطقه ای بوده یا خودش علت حجم محدود می باشد. با اعطاء علاقه در خاورمیانه به بهره برداری کامل حتی تسهیلات محدود ، جهت مورد ثانوی از سبب سازی غیر محتمل به نظر می رسد.

در پی ایجاد دولت اسرائیل ، اتصالات حمل و نقل برفراز زمین تغییر شکل داده و باز داشته شدند. سرزمینی که فلسطین را تشکیل داد در قلب ارتباطات درون منطقه ای واقع بود و اسرائیل مثل یک مانع مابین کشورهای عرب آفریقای شمالی و آسیای غربی عمل کرد. اردن از مدیترانه که تنها معبر دسترسی به دریا از راه عقبه بود ، ارتباطش قطع شد. از آن جایی که اکثریت اردنی ها با بریتانیا همراه بودند و حتی امروز با اتحادیه اروپا این طور هستند ، این راه نامناسب بود و به هزینه های حمل و نقل می افزود ، به همراه بارگیری که بایستی از راه کانال سوئز رد شود. اردن احتمالاً قرار است که به میزان قابل ملاحضه ای از عادی شدن روابط با اسرائیل بهره برد ، چون اگر چه امکانات تجارت دو سویه مستقیم محدود است ، برای انتقال تجارت و توریسم ، بهره های برجسته ای وجود دارد.

ارتباطات جاده ای امکان دارد مناسب تر از ارتباط های راه آهن در یک منطقه بزرگ با جمعیت نا برابر مثل خاورمیانه باشد. هیچ شبکه ریلی بین شهری با سرعت بالا چه درون کشورها یا به صورت منطقه ای وجود ندارد ، و هزینه چنین سرمایه گذاری عظیم می باشد. فاصله نسبتاً کوتاه مابین قاهره و اسکندریه دارای ارتباط خوبی است ولی کیفیت مسیر مابین قاهره و آسوان ضعیف است ، با اولویتی که به کالای غلتان داده می شود. مسیر ارتقاع یافته مدرنی از ریاض تا دمان وجود دارد ، ولی سرمایه گذاری جای دیگر در خطوط آهن در حداقل قرار دارد. سیستم متروی قاهره سرمایه گذاری اساسی نشان داد ، ولی اینکه ، این موضوع اولویت قابل توجیه برای مصر به طور کلی بوده است ، بایستی قابل بحث باشد گرچه برای بالا بردن سرعت دفعات انتقال شهری در پایتخت کمک حتمی کرد.

رشد و تغییرساختاری

وضع زمین و کشاورزی

از نظر تاریخی خاورمیانه نه تنها در اکثر مواد غذایی خود کفایی ندارد ، بلکه برای صادرات مازاد اساسی غلات وجود دارد. منطقه مزبور حاوی برخی از قدیمی ترین مناطق کشاورزی مستقر در جهان می باشد. سرزمین های مرتفع یمن برای کشاورزیش زمین گسترده داشتند ، و دره های نیل و دجله – فرات دارای سیستم های پیچیده آبیاری بوده که به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح بر می گردد. گردش محصول در جهت جلوگیری از فرسودگی خاک در منطقه مزبورپیشتاز بود. آفریقای شمالی برای بیشتر امپراتوری روم جنبه انبار غله را داشت و بخش ساحلی مدیترانه یکی از نخستین مناطق واقع در جهان برای پشتیبانی از تولید میوه و سیفی جات بر اساس معیاری مهم می باشد. نظم تپبیت شده توسط عثمانیان کشاورزی را قادر به شکوفایی کرد و ایمنی اجاره که ثبت زمین پیش آورد مالکان زمین را تشویق به سرمایه گذاری در اصلاح و بهبود مزرعه کرد.

طی سه دهه گذشته خاورمیانه وارد کننده خالص اساسی مواد غذایی شد بخشی به خاطر رشد جمعیت و افزایش بعدی در تقاضا می باشد. افزایش های برجسته ای در بازده کشاورزی به همراه آیش های اضافی در هر هکتار و توسعه در منطقه کشت شده انجام گرفته است ولی تأمین و عرضه اضافه برای غلبه بر کاهش های همراه با کمبود کافی نبوده است. جمعیت مصر هر نه ماه بیش از یک میلیون نفر افزوده شده و تا تغییر قرن امکان دارد متجاوز از 60 میلیون گردد. در ایران حمعیت مزبور از 38 میلیون نفر پیش از انقلاب اسلامی به تقریباً 60 میلیون در کمتر از دو دهه رسید. در این رویداد ها به زحمت حیرت آور است که هر دو کشور نیاز به وارد کردن بخش عظیمی از مواد غذایی شان را داشته باشند علی رغم تلاشهایی که در تشویق سطوح تولید کشاورزی محلیدر سطح بالاتر وجود دارد.

آشکار است که خود کفایی کشاورزی پیشرفت واقع گرایانه برای اکثر اقتصاد های خاورمیانه نمی باشد. چنین هدفی در هر موردی قابل پرسش است. خود کفایی می تواند به طور اساسی در قیمتی تضمین شود ولی با دادن مبنای منبع زمین خاورمیانه هزینه موقعیت امکان دارد قابل ملاحضه باشد. هزینه و سرمایه های صرف شده روی بهبود زمین بودجه زیر ساخت صنعتی را کاهش می دهد. آب مورد استفاده در کشاورزی می تواند توسط تشکیلات تولید کننده استفاده شود. آنها هم امکان دارد تغییرات قیمت گذاری درونی باشند. عربستان سعودی در جهت تولید مازاد غله اساسی برای صادرات قادر بوده استولی تنها با قیمت گذاری بر غلات تولیدی محلی در پنج برابر سطح جهان می باشد.

در مورد سهام بخش ها در درآمد ملی درون کشورها بانک جهانی به جای محصول ناخالص ملی ازناخالص محلی بهره می برد همان طوری که نگرانی با تولید درون کشورها وجود دارد. سهم ساقط شدنی از کشاورزی در CDP اغلب به عنوان نشانه توسعه در نظر است. بخشی از روند تطبیق ساختاری را به جای این که از نظر اقتصادی خسارت داشته باشند نشان می دهد. در صورتی که روش مراحل رشد نسبت به توسعه به کار گرفته شود پس در مراحل اولیه فعالیت های اولیه تولید از قبیل کشاورزی شکل مسلط تولید اقتصادی می باشد. همراه با رشد اقتصادی توسعه فعالیت پردازش و تولید می آید که امکان دارد منجر به تشکیل پایگاه صنعتی برجسته گردد. نقش کشاورزی بنابراین به عنوان نتیجه خود روند رشد امکان نزول داشته حتی اگر به جای آنکه مطلق باشد ، نسبی نشان دهد.

در خاورمیانه سهم کشاورزی در CDP در کشورهایی هم چون مصر و ترکیه ، همان طور که انتظار می رفته با سقوط 11 و 15 درصدی به ترتیب طی دوره 92-1970 همان طوری که شکل 2-3 نشان می دهد کاهش پیدا کرده است در محاسبات کشاورزی مصر تنها 18 درصد CDP به حساب می آید در حالی که در ترکیه سهم مزبور بالغ بر 15 درصد می شود. این ارقام البته به خوبی بالای 5 درصد بوده و کمتر از آن به صورت نوعی از بسیاری کشورهای صنعتی می باشد ولی شکاف مزبور به روشنی کمتر شده بود. حتی در یمن یکی از پائین ترین کشورهای در حال توسعه منطقه سهم کشاورزی به 21 درصد سقوط کرده است و تنها در سودان می باشد که در آن سهم کشاورزی CDP از یک سوم تجاوز می کند.

در مورد پاره ای از دول خاورمیانه افت ها در سهم کشاورزی به مفهوم وابستگی ساقط شدنی بر تولید اولیه نیست ولی صرفاً یک افزایش در سهم نفت است. بایستی قابل بحث باشد در صورتی که به جای گزینی فعالیت اولیه بیشتر فعال برای بهره وری از منبع تجدید شدنی یعنی زمین کشاورزی به راستی توسعه را تشکیل می دهد. این جای گزینی نفت به جای محصول کشاورزی روی داده است نه تنها در دول شبه خشک جزیره عربی در نظر بوده بلکه در کشورهای پرجمعیت تر با بخش های مهم کشاورزی از نظر تاریخی هم در نظر است. اگر چه مصر دولت عضو اوپک به شمار نمی رود و منابع نفتی اش محدودند نفت خام صادرات عمده آن شده است و بزرگترین کمک تنها به CDP می باشد. این است که برای بیشتر کاهش نسبی در سهم بخش کشاورزیش به حساب می آید نه افزایش تولید یا حتی رشد خدمات می باشد.

خاورمیانه یکی از معدود مناطق جهان در حال توسعه می باشد که در آن سهم کشاورزی در CDP در سال های اخیر در پاره ای کشورها بالارفته است. در ایران ، به عنوان نمونه ، سهم کشاورزی از 20 به 23 درصد طی دوره 72-1970 بالا رفت ، همان طوری که شکل 3.2 نشان می دهد ، افزایش مزبور پس از انقلاب اسلامی سال 1979 ، به برجسته ترین صورت در آمد. استرس و فشار هیجانی بیشتری روی تولید کشاورزی افزوده با تشویق آن توسط آزاد سازی قیمت های غذا به جای پرداخت یارانه به بخش صنعتی شهری می باشد که شاه انجام داد. در عربستان سعودی سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی از 6 به 7 درصد در دوره 72- 1970 بالا رفت ، علی رغم اهمیت رشد یابنده CDP نفت در دهه 1970 بود بخشی قیمت های بالای کشاورزی را بازتابانده ، بلکه مزرعه اساسی می تواند یارانه های سرمایه گذاری شده از در آمد نفت را به میان می آورد. این امر نشان می دهد که اعتقاد به این که بین فعالیت اولیه قابل تجدید و استخراجی ، سازشی وجود دارد. موارد تداوم از مورد قبلی می تواند به مورد بعدی کمک کند. الجزایر هم سهم افزاینده ای از کشاورزی داشت نتیجه ای از تلاش های قابل ملاحضه برای برگشت موارد کاهش دهه 1960 در پی ترک مستعمره چیان فرانسوی رخ داد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره توسعه اقتصادی خاورمیانه 23