هدفها ومکانیزم ناحیه بندی سیاسی که بستر وقالبی برای تاَمین امنیت یک کشور و یک ملت ، مشارکت دادن شهروندان در امور خود ، ایجاد تعادل های منطقه ای و در یک کلام ملّت سازی است، در کشور ما تا حدود زیادی تحت تاَثیر جغرافیای قدرت، جغرافیای حمایت، وجغرافیای سرکوبی وخفقان یعنی جغرافیای ستم بوده است. این بدان معنی است که تفسیر وتحلیل این قالب ها درافغانستان، تنها با بهره گیری از شاخص های شناخته شده ومعتبر جغرافیایی، حقوقی، اداری وسیاسی ممکن نیست، بلکه شناخت فرهنگ سیاسی ومناسبات درونی آنها بویژه مناسبات درونی قدرت، تنوع ملیت، گوناگونی زبان، گرایش های متفاوت مذهبی نیز الزام آور ومهم است.
درواقع نوع وقالب تقسیمات سیاسی – اداری یا همان تقسیمات کشوری وحدود اختیارات واحدهای سیاسی وارتباط متقابل این واحدها با همدیگر و با مرکز اداری – سیاسی ملی، تحت تاَُثیر رژیم سیاسی، ساختار و نوع دولت و حتی کانونهای خانوادگی وارتباطات فامیلی، شخصی، صنفی وگروهی، قومی و سمتی، لسانی ومذهبی ودرمجموع الیگارشی ها وتفکرات فاشیستی نیز بوده است.به طوری که اثرات نامیمون وشوم آنها به قدری درجای جای این سرزمین مظلوم واعماق ذهن مردمان مظلومترش رخنه کرده است، که امروزه هیچ نوع اعتماد نسبت به همدیگر (دربعد سیاسی وحکومتی) نداشته وحتی اگر واقعا فرد یا افراد صادق ودرستکاری از سمت به خصوص یا طیف خاصی درراَس قدرت یا یک نهاد حکومتی قرار گیرد ،همگان براین باورهستند که وی به نفع سمت وسوی خود کارکرده وبه دیگران اهمیتی نمی دهد. ودرطرف دیگرقضیه نیزهستند افرادی که درتلاش اند تا ازشعارمحرومیت های گذشته سمت وسویی که به آن مرتبط است سوء استفاده کرده وضمن دست یافتن به مسند مورد نظربه نفع شخصی وتیمی خویش کار می کنند. که درنتیجه بازهمان افرادعادی ومظلوم کشور موردسوء استفاده قرارمی گیرد.وهیئت رقبا شاید به این تصور باشند که فرد یا تیم متذکره فقط به نفع یک جناح کارکرده و درحق سایرین جفا روا داشته می شود. درصورتی که واقعیت چیز دیگری است.و درتمامی حالات تنها کسانی که دچارضرر وزیان مادی و معنوی می شوند افراد عادی، مظلوم، تهیدست وبیگناه همه سمتها وملیتهاهسنتد که با احساسات پاک و سرنوشت نامعلومشان بازی های سیاسی رقم زده می شود، واین درحالی است که همان افراد عادی در کوچه وبازار نه تنها مشکلی با همدیگر نداشته بلکه ازبسیاری جهات وابعاد زندگی فردی واجتماعی تفاوتی نیز با هم ندارند.وبرادروار ولی مظلومانه درکنارهم زندگی کرده وبه حال زار همدیگر افسوس می خورند. و یا در بعد خارجی قضیه، این گونه توزیع ظالمانه قدرت وثروت زمینه مداخلات ممالک استعماری وکشورهای همسایه رادرامورداخلی مهیّاساخته است.به نحوی که آنهاباتبدیل تفاوتهابه تضادها،تبدیل تضادهابه اختلافها و دامن زدن به اختلافات وایجادجنگهای داخلی،ازمیان خون وخاکسترملت و کشور عزیز ما به منافع و امتیازات مورد نظرخویش دست میابند.امیداست مطالعه این جزوه راه گشای شمادرمطالعه منابع وماخذ استفاده شده دراین جزوه گرددتابامطالعه وآموختن نکات مثبت وارزنده آن منابع ،گامی مثبت ولو کوچک در راه ایجاد وحدت ملی، برداشته واین اندیشه واحساس پاک رابه دیگران، خصوصاشاگردان مکاتب وآینده سازان وطن انتقال دهید.تاآینده آنهاهمچون سرنوشت ما رقّّت بار واسفناک نگرددوملتی واحدوکشوری آبادداشته باشند.
تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد