هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کتاب و مراجع

اختصاصی از هایدی کتاب و مراجع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب و مراجع


کتاب و مراجع

اپلیکیشن فال حافظ را می توانید همین الان دریافت نمایید با حجم کم

کسانی که دوست دارند گوشی خود را به دیوان کامل حافظ تبدیل کنند این نرم افزار را دانلود کنند

 

فال (به همراه تعبیر فال)

 

تفسیر و معنی اشعار

 

با اپلیکیشن فال حافظ با خلوص نیت نیت کنید و فال روزانه خود را بگیرید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب و مراجع

مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

اختصاصی از هایدی مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ


مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 98

فهرست مطالب:

مقدمه

شهررندان

فیروزه بواسحقی

میان مسجد و میخانه

رند و محتسب

برخی از اشعارش

منابع وماخذ

 

مقدمه :

اینجا از کوچة رندان چه می‌جویم ؟ راه تازه‌ای به شناخت حافظ .

جایی که در مسجد و خانقاه ردپایی از وی باقی نمانده باشد نشانش را شاید در کوچة رندان بتوان یافت . اما کسی که می‌گوید «حافظ درمجلسی دردی کشم درمحفلی» ، آن اندازه زرنگی دارد که درکوچة رندن هم خود را از چشمهای کنجکاو بوالفضولان پنهان دارد . با این همه تحقیق که در احوال وی کرده‌اند ، با این همه تفسیر که بر اشعارش نوشته‌اند ، هنوز که می‌داند وقنی وی از عشق و شراب صحبت می‌کند مقصودش شوق و مستی اهل راز است یا شرا وشاهد شیراز ؟ در شعر او همه چیز رنگ ابهام دارد و رنگ اسرار . اما تا وقتی که او را جز در این غزلها نمی‌توان جست ، در شناخت او این نقطة استفهام باقی خواهد بود . با اینهمه ،  اگر جویندگان دیگر در مسجد و خانقاه رد او را گم کرده‌اند ، آیا نمی‌توان در جستجوی او ، به کوچة رندان نیز نومیدانه سرکشید ؟ البته که می‌توان . مشکل آن است که از این کوچه بتوان به سلامت گذشت و اگر رندان راستین را درین کوچة پراسرار نتوان شناخت ، بیم آن هست که نتوان به سلامت از آن عبور کرد . بعلاوه در کنار این رندان شهر باید سایة حافظ را درست تشخیص داد ـ سایة واقعی اورا . اما این سایة لعزنده را نمی‌توان صید کرد . درواقع شاعر شیراز ، در یک عمر که به پیرانه سر نیز رسید ، چنان رندانه زیست که نه ردپای درستی از خود باقی گذاشت نه سرگذشتی که سایه او باشد آن روشنی که یک اثرهنری را آینة احوال هنرمند می‌کند در شعر او نیست و از سرگذشت او نیز آن قدر کم در شعرش رسوب کرده است که نمی‌توان از خلال این اشعار سیمای واقعی او را به درستی طرح کرد . نه نامه‌ای از او در دست هست نه یادداشت روزانه‌ای . تاریخنویسان عصر از شرح جنایات نام‌آوران هرگز به احوال دیگران نمی‌پرداخته‌اند . روایات تذکره نویسان هم دراین باب نه کهنه است و  نه اعتماد کردنی . بیشتر قصه‌هایی است که فقط طبع افسانه‌جوی خیالپرستان را قانع می‌کند و ظاهراً آن همه را برساخته‌اند تا بعضی نکته‌های مبهم و اسرارآمیز را که در شعر وی هست تفسیرکرده باشند . اما ازاین اشعار نیز نمی‌توان چیز درست و روشنی به دست آورد . گویی شاعر شیراز از خلال این اشعار بلورین خویش چنان گذشته است که مثل یک جویبار صاف آرام هیچ رسوبی از خود باقی ننهاده . با چنین احوالی چگونه می‌توان سایة گریزان این رند جهانسوز را در کوچة رندان به دام انداخت ؟

قدیمیترین شعری که در دیوانش هست یک قطعة ظریف و طبیعت‌آمیز است در باب استر گمشدة وی ، که شاعر جوان شیراز در روزگار جلال‌الدین مسعودشاه ـ و به هرحال پیش از سال 743 هـ ق که سال وفات این پادشاه است ـ جرئت کرده بود آن را درخواب درون اسطبل سلطنتی بیابد . شاید نیز استری از وی گم نشده بود و شاعر ـ برای یک تقاضا ، و عرض حال ـ در این قطعة خویش فقط حسن‌طلبی به کار برده بود . اگر دراین هنام شاعر جوان اندکی بیش از بیست سال داشته است می‌بایست د رحدود 720 هـ ق به دنیا آمده باشد . دراین صورت هنگام مرگ ـ سال 792 هـ ق ـ لابد هفتاد سالی داشته است یا بیشتر . بعضی تذکره نویسان عمر وی را شصت و پنج سال نوشته‌اند که ظاهراً مأخذ درستی ندارد . در صحت آنچه راجع به زندگی وی در روایات دولتشاه ، جامی و میرخواند آمده است ، هم به سبب فاصلة زمانی که باحیات شاعر دارد ، جای شک هست و هم به سبب افسانه‌آمیز بودنشان .

از مآخذ قدیمتر هم که در دست هست جز نقل و ضبط پاره‌ای ابیات یا غزلهای وی ـ بعضی اوقات حتی بدون ذکر گوینده ـ چیزی به دست نمی‌آید و فایده‌ای که از قدیمترین آنها حاصل می‌شود شاید به دست آوردن چند غزلی باشد از آنچه بی‌شک ده دوازده سالی قبل از مرگ شاعر سروده شده و مشهور بوده است .

ازخود دیوان هم پاره‌ای اشعار را می‌توان یافت که با حوادث و نام‌آوران عصر ارتباط دارند و ازاین راه شاید بتوان تاریخ تقریبی آنها را معین کرد . بررسی در ترتیب تاریخی غزلها و تعیین اینکه هر غزل با کدام یک از ادوار حیات شاعر ارتباط دارد البته شرط هر تحقیق دقیقی است ، اما گه‌گاه نیز دشواریهایی دارد که به آسانی نمی‌توان حل کرد . از جمله در غزلی واحد شاعر یک جا از «قد خمیدة خویش» که نشان پیری است صحبت می‌کند و جای دیگر در همان غزل از «عشق و شباب و رندی» و بدین گونه پژوهنده را سرگردان می‌کند که این غزل را باید مربوط به دوران پیری شاعر شمرد یا به عهد عشق و شباب و رندی ؟ بدون شک اینکه عشق و شباب مربوط به معشوق باشد و قد خمیده مربوط به عاشق قابل قبول نیست چرا که حافظ لااقل از همشهری هشیار خویس سعدی رندکار افتاده باید این اندازه آموخته باشد که وقتی او با قد خمیده که دارد به صحبت جوانان مایل است نمی‌تواند جوانی را که در «عشق و شباب و رندی ، مجموعة مراد» را دارد به صحبت یک پیر دعوت کند . دراین صورت باید توجه کرد که صحبت از قد خمیدة او ، یا در پیری به این غزل الحاق شده است یا درهمان جوانی ، و تنها به خاطر یک قافیة مناسب ـ کمان .

این نکته دشواریی را که در تنظیم تاریخی دیوان ـ یا لااقل قسمتی از آن ـ هست نشان می‌دهد و تنها یک راه باقی می‌ماند که عبارت باشد از تکیه کردن بر آنچه به حوادث و اشخاص اشارت دارد و این کار ، که بعضی اهل تحقیق بدان گراییده‌اند ، بی‌شک کمک بسزایی خواهد کرد در فهم شعر و زندگی حافظ . اما آنچه این کار را دشوار می‌کند وضع نابسامان دیوان است و دشواریهایی که دربارة اصالت الفاظ و عبارات آن هست . آن گونه که از مقدمة قدیم دیوان برمی‌آید دیوان او سالها بعدازمرگ شاعر جمع‌ شد . با اینهمه از نسخه‌های کامل و موجود دیوان هیچیک نیست که در زمان حیاتش نوشته شده باشد . قدیمترین نسخه‌ها تقریباً بیست سالی بعد ازمرگش نوشته شده است و نسخه‌ای کامل نیست . با این همه چاپهای گوناگون نیز که در این سالها از دیوان وی کرده‌اند هنوز تنها نسخه‌ای که می‌تواند مرجع یک تحقیق واقع شود همان است که محمد قزوینی چاپ کرده است و دکتر قاسم غنی . نسخه‌ای که دکتر پرویز خانلری نشر کرده است با آنکه از آنچه اساس طبع قزوینی است قدیمتر است گزیده‌ای بیش نیست و با وجود قدمت آن ریال این اندیشه دربارة آن به خاطر می‌آید که وقتی یک کاتب این جرئت را به خود بدهد که از مجموعة غزلیات شاعر مقداری آن را به میل و سلیقة خود انتخاب کند و غزلیات یا ابیاتی را حذف کند آیا اطمینان هست در ابیات و الفاظ اصل ه میل خود تصرف نکرده باشد .

در باب غالب نسخه‌های دیگر نیز که این اواخر منتشر شد همین ملاحظه هست . دراین صورت بعضی ضبطهای این نسخه‌ها ، با آنکه شاید برضبط چاپ قزوینی هم تریجیح دارد ، نمی‌توان محقق را قانع کند . ناچار ، تا یک نسخة جامع قدیمتر و دقیقتر نشر نشده است باید فقط بر طبع قزوینی اعتماد کرد ـ نه چیز دیگر ـ با آنکه این چاپ قزوینی هم یک چاپ انتقادی دقیق نیست .

شهر رندان

در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزة بواسحقی درخشان و بی‌غبار ، درانگشت قدرت شاه شیخ تلألؤ داشت ، (حافظ روزهای جوانی را می‌گذرانید و شاید با پادشاه اینجو چندان تفاوت سنی نداشت . شیراز پرغوغا در سکوت وآرامش بسر می‌برد و شاه ابواسحق ، حکمران محبوب شهر نیز ، که مدعیان را ازمیدان بدرکرده بود ، جز ار جانب امیز یزد ـ محمدظفر ـ دلنگرانی نداشت . با اینهمه ، جوانی و شادخواری ، خاصه در هوای سکرانگیز لطیف شیراز ، این دلنگرانی را هم از خاطر او برده بود . جوانی و بی‌باکی او ، که باعیاشی و بی‌خیالی توأم بود ، عامع را به علاقه‌مند می‌داشت و شاه جوان ، که خود به اهل شیراز چندان اعتماد نداشت ، نزد آنها محبوب بود و مطلوب . وقتی در میدان سعادت‌آباد ، بیرون دروازة استخر ، بنای قصری برای خویش نهاد ، شور و شوق عامه دربارة او به اوج رسید . اینمیدان ، که فقط چندسال بعد شاهد اسارت و ذلت شاه شیخ وقتل او به حکم محمدظفر شد ، دراین اوقات ،شوکت وجلال او را ، که نزد عامه همچون بتی معبود بود ، نظاره می‌کرد . یک جهانگرد مغری ، که درهمین سالها به شیراز آمده بود ، شور و شوقی را که در شیرازیها در بنای کاخ پادشاه خویش نشان می‌دادند ، با آب و تابی نقل می‌کند که اگر هم از مبالغة یک «جهاندیده» خالی نیست باری حاکی است از ایام محبوبیت پادشاه نزد عامه . عبید زاکانی ، شاعر ظنزسرای عصر ،که دراین ایام در شیراز بسر می‌برد ، وقتی که این بنای باشکوه به پایان آمد ، در فرصتی که برای عرض تبریک یافت ، آن را با بیانی تملق‌آمیز و شاعرانه با قصور و عمارات افسانه‌ها ، با بناهای خسروان کهن همانند کرد و آن را برای ممدوح ، یک بهشت خواند ـ بهشت سعادت . چه کسی می‌دانست که این بهشت سعادت بزودی بر سر سازنده‌اش فرود خواهد آمد ؟ این شوق و امید ، که تملقهای عبید و شاعران دیگر را دلنواز و رویاانگیز می‌کرد ، سرچشمه‌اش روح عامه بود ـکه همه جا غالباً به جلال و قدرت تسلیم می‌شود . دراندیشة عامه ، که جهانگرد مغربی در حقیقت آن را در گزارش خویش بیان می‌دارد ، این قصر یم مدعی و رقیب تازه بود برای ایوان فروریختة کسری . روزی که طرح بنای آن ریخته می‌شد ، اهل شهر ـ بزرگان و توانگران ـ برای اظهار تملق تکلفها نشان دادند . کلنگها از نقره ساخته شد . زنبیلهایی که برای خاکبرداری بکار می‌رفت از چرم بود ـ پیچیده در حریر و زربفت . شاه ، که از جایگاه مخصوص خود جنب وجوش مردم را تماشا می‌کرد ، شاهد رقابتهای چاپلوسان توانگر بود که در کندن زمین و خاکبرداری هم فوطه‌های حریر برکمر می‌بستند و پالان و جوال چهارپایان را نیز با حریر و زربفت آراسته بودند . بعدها یک منبع مطلع ـ به اصطلاح روزنامه‌نویسان ـ به جهانگرد مغربی گفته بود که قسمت اعظم درآمد شهر صرف مخارج اینبنا شده بود . با تمام شور و شوقی که شهر در ستایش سلطان جوان خود نشان می‌داد ، شاه شیخ از این ستایشگران ناایمن و نگران بود . چنانکه قراولان و جانداران خویش را از بین اصفهانیها انتخاب کرده بود ، از آنکه به اصفهانیها بیشتر اعتماد می‌ورزید و ظاهراً از دوران اقامت کوتاه سابق خویش در اصفهان خاطره‌های بهتر داشت .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

دانلود مقاله تأ ثیر ادبیات و شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته)

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله تأ ثیر ادبیات و شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تأ ثیر ادبیات و شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته)


دانلود مقاله تأ ثیر ادبیات و شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته)

انگونه که اندیشه‌های فلاسفه، شعرا و نویسندگان غربی در طول قرن‌های متمادی از لابلای ترجمه‌های مختلف به اندیشمندان شرقی رسیده و اثر گذاشته است، اندیشه‌های هنرمندان، فلاسفه و ادبای شرق نیز از کهن دوره‌ها تا روزگار ما بر غربی‌ها تأتْیر داشته است.

هدف ما درین مقالت فشرده آنست تا نظرکلی برین تأثیر پذیری غربی‌ها انداخته و به ویژه تأثیری را که خواجه شمس‌الدین محمدحافظ (١٣٢٠- ١٣٨٩ م) شاعر بزرگ شرق بر یوهان ولفگنگ فون گویته „Johann Wolfgang von Goethe“ (١٧٤٩- ١٨٣٢م) شاعر، نویسنده و مرد سیاسی معروف آلمان داشته و باعث بوجودآمدن "دیوان غربی - شرقی" „West-östlicher Divan” اثر نامدار آن مشعلدار جهان شعر و ادب اروپا شده است، بررسی نماییم.

برای بررسی این تأثیرگذاری حافظ و به صورت کل مشرق زمین بر گویته، لازم است ببینیم که چگونه اروپا با ادب و فرهنگ شرقی آشنایی پیدا نمود.

به طورکلی میتوان گفت که تلاقی ثقافت و فرهنگ اروپایی با مشرق و نهضت آشنایی با افکار و عقاید و ادب و فلسفۀ شرق از سده‌ها بدینسو طول کشیده است. این مناسبات از کشور اسپانیا آغاز یافت.

اروپاییان در اثر جنگهای صلیبى و کارزارهای عثمانیها به این موضوع پی بردند که مسلمانان همسایه دارای فرهنگی شکوهمند و عالى هستند. بعضى از عنعنات آن وقتۀ اسلامی و سپس طرحها و الهامات ادبی شرقی در جریان قرنها توسط اروپاییان کسب و تقلید گردید.

 

 مقاله تأ ثیر ادبیات شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته) به صورت فایل ورد docx و در 34 صفحه می باشد که برای به هم نریختن متن لطفا دو فونت Bnazanin , Btitre  که همراه فایل دانلود شده است را در صورت نداشتن این دو فونت به مجموعه فونتهای خود اضافه وهمچنین از افیس 2010 به بالا برای نمایش بهتر فایل استفاده نمایید. 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تأ ثیر ادبیات و شرقی بر دانشمندان غربى (تأثیر حافظ بر گویته)

تحقیق درباره زندگی نامه حافظ شیرازی-شمس الدین محمد

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره زندگی نامه حافظ شیرازی-شمس الدین محمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی نامه حافظ شیرازی-شمس الدین محمد


تحقیق درباره زندگی نامه  حافظ شیرازی-شمس الدین محمد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16
فهرست مطالب:

زندگی نامه

ویژگی های شعر حافظ

رمز پردازی و حضور سمبولیسم غنی

رعایت دقیق و ظریف تناسبات هنری در فضای کلی ادبیات

لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها

طنز

ایهام و ابهام

زندگی نامه

سال و محل تولد: 726 هـ ق- شیراز ، سال و محل وفات: 791 هـ.ق- شیراز شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان الغیب از مشهورترین شعرای تاریخ ایران زمین است که تا نام ایران زنده و پا برجاست نام وی نیز جاودان خواهد بود.

خواجه شمس‌الدین محمد، حافظ شیرازی، یکی از بزرگ‌ترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است که در شعرهای خود «حافظ» تخلص نموده‌است. در غالب مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشته‌اند و ممکن است بهاءالدین _علی‌الرسم_ لقب او بوده‌باشد

محمد گلندام، نخستین جامع دیوان حافظ و دوست و همدرس او، نام و عنوان‌های او را چنین آورده‌است: مولاناالاعظم، المرحوم‌الشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریرالادباء، شمس‌المله‌والدین، محمد حافظ شیرازی.

محمد گلندام، معاصر و جامع دیوانش، او را چندین‌بار در مجلس درس قوام‌الدین ابوالبقا، عبدالله‌بن‌محمودبن‌حسن اصفهانی شیرازی (م772هـ ق.) مشهور به ابن‌الفقیه نجم، عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزل‌های او را در همان محفل علم و ادب شنیده‌است.

چنان‌که از سخن محمد گلندام برمی‌آید، حافظ در دو رشته از دانش‌های زمان خود، یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‌کرد و چون استاد او، قوام‌الدین، خود عالم به قراآت سبع بود، طبعاً حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن با توجه به قرائت‌های چهارده‌گانه (از شواذ و غیر آن) ممارست می‌کرد و خود در شعرهای خویش چندین‌بار بدین اشتغال مداوم به کلام‌الله اشاره نموده‌است:

عشقـت رسد به فریاد ارخود به‌سان حـافظ قـرآن ز بـر بخوانی با چـارده روایت یا صبح‌خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم و به تصریح تذکره‌نویسان اتخاذ تخلص «حافظ» نیز از همین اشتغال، نشأت گرفته‌است.

شیراز، در دوره‌ای که حافظ تربیت می‌شد، اگرچه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت لیکن مرکزی بزرگ از مرکزهای علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی محسوب می‌گردید و این نعمت، از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهم‌آمده‌بود. حافظ در چنین محیطی که شیراز هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود،با تربیت علمی و ادبی می‌یافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیزبینی شگفت‌انگیزی که داشت، میراث‌دار نهضت علمی و فکری خاصی می‌شد که پیش‌از او در فارس فراهم‌آمد و اندکی بعداز او به نفرت گرایید.
حافظ از میان امیران عهد خود چند تن را در شعرش ستوده و یا به معاشرت و درک صحبت آن‌ها اشاره کرده‌است، مانند: ابواسحق اینجو (مقتول به سال 758هـ ق.)، شاه‌شجاع (م786هـ.ق.)، و شاه‌منصور (م795هـ.ق.) و در همان‌حال با پادشاهان ایلکانی (جلایریان)که در بغداد حکومت داشتند نیز مرتبط بود و از آن میان سلطان احمدبن‌شیخ‌اویس (784-813هـ. ق.) را مدح کرد. از میان رجال شیراز، از حاجی قوام‌الدین حسن تمغاچی (م754هـ ق.) در شعرهای خود یاد کرده و یک‌جا هم از سلطان غیاث‌الدین‌بن‌سلطان سکندر، فرمانروای بنگال هنگامی که شهرت شاعرنوازی سلطان محمود دکنی (780-799هـ ق.) و وزیرش میرفیض‌الله انجو به فارس رسید، حافظ راغب دیدار دکن گشت و چون پادشاه بهمنی هند و وزیر او را مشتاق سفر خود به دکن یافت، از شیراز به "هرموز" رفت و در کشتی محمودشاهی که از دکن آمده‌بود، نشست اما پیش‌از روانه‌شدن کشتی، باد مخالف وزیدن گرفت و شاعر کشتی را _ظاهراً به‌قصد وداع با بعضی از دوستان در ساحل هرموز، اما در واقع از بیم مخاطرات سفر دریا_ ترک گفت و این غزل را به میرفیض‌الله انجو فرستاد و خود به شیراز رفت:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه حافظ شیرازی-شمس الدین محمد

دانلود مقاله حافظ

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله حافظ


دانلود مقاله حافظ

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 3

 

 

 

مقدمه:

خواجه شمس الدین محمدبن محمد حافظ شیرازی، از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است. حافظ در اوایل قرن هشتم ه‍.ق- حدود سال 727- در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش بهاءالدین، بازرگان و مادرش اهل کازرون بود. پس از مرگ پدر، شمس الدین کوچک نزد مادرش ماند و در سنین نوجوانی به شغل نانوایی پرداخت. در همین دوران به کسب علم و دانش علاقه مند شد و به درس و مدرسه پرداخت. بعد از تحصیل علوم، زندگی او تغییر کرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علمای بزرگ شیراز را درس کرد. او به تحقیق و مطالعه کتابهای بزرگان آن روزگار- از قبیل کشاف زمخشری، مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها- پرداخت. همچنین در مجالس درس قوام الدین ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی نیز حضور داشت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حافظ