هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق ناعدالتی ها و مشکلات سیاسی در زمان حضرت علی (ع)

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق ناعدالتی ها و مشکلات سیاسی در زمان حضرت علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ناعدالتی ها و مشکلات سیاسی در زمان حضرت علی (ع)


دانلود تحقیق ناعدالتی ها و مشکلات سیاسی در زمان حضرت علی (ع)

عدالت از مفاهیمی است که شرافت و بزرگی آن، همه افراد بشر را به تحسین واداشته است. انسان از وقتی که خود و جامعه را شناخته است، به ضرورت حضور ارجمند عدالت در زندگی، برای تعالی خود و اجتماع اش پی برده است. با آنکه کلمه «عدالت » دارای کاربردی فراگیر است، مع الوصف تعریف آن دارای فراز و نشیب هایی است که دستیابی به یک معنای متفق علیه را مشکل کرده است.

سعی ما در این مقاله بر آن بوده است که با آوردن چند تعریف ارایه شده برای عدالت، به تقسیم بندی آن بپردازیم و آنگاه به جایگاه عدالت در اسلام اشاره و دیدگاه امام علی علیه السلام پیرامون این موضوع را بررسی کنیم. همچنین در این نوشتار تلاش کرده ایم، میزان اعتنای امام به عدالت را از راه رفتار و گفتار آن حضرت به دست آوریم.

در این بررسی عمده توجه خود را معطوف دوره حکومت امام نموده ایم، زیرا نهادی که اصالتا عهده دار گسترش عدالت و جلوگیری از بی عدالتی است، حکومت است. توجه به این موضوعات می تواند برای سیاستمداران در جامعه اسلامی تذکری باشد، تا با اقتدا به امام علیه السلام دین را بهتر بیاموزند، چه اینکه آن امام، الگویی بی مانند برای حاکمان است و جامعه ما در تمامی حالات نیازمند اقتدا به آن حضرت است، تا شیوه حکمرانی در کشور به شیوه حکومت علوی نزدیک تر گردد. والا اگر تشیع فقط به احساس و اعتقاد خلاصه شود، کمترین جلوه را از خود آشکار ساخته است. سؤالی که این نوشتار به دنبال یافتن پاسخی برای آن است، این است که از نگاه امام علیه السلام یک حکومت دینی و یا حکومت در جامعه دینداران چگونه باید باشد تا ضمن توسعه رفاه، رفتارش نیز دینی باشد؟

پاسخی که به این سؤال داده می شود به روشنی جایگاه عدالت را در قاموس فکری و عملی امام علیه السلام مشخص می سازد; زیرا اداره بهتر اجتماع و توسعه امنیت و رفاه در کنار دینی بودن حکومت، تنها با ملاک عدالت قابل سنجش است و از این رو مدعای ما در این مقاله این است که در تجربه تاریخی حکومت علی علیه السلام تمام توجه حکومت معطوف به گسترش عدالت اجتماعی بوده است و هیچ منفعت و مصلحت دیگری، جایگزین عدالت نشده است.

 مقایسه عدالت باسایر مفاهیم اخلاقی

 

 

 

 

 

 

فایل ورد 19 ص


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ناعدالتی ها و مشکلات سیاسی در زمان حضرت علی (ع)

تحقیق - داستان دعوت حضرت ابراهیم (ع)

اختصاصی از هایدی تحقیق - داستان دعوت حضرت ابراهیم (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - داستان دعوت حضرت ابراهیم (ع)


تحقیق - داستان دعوت حضرت ابراهیم (ع)

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "33"

فرمت فایل : "word"

فهرست مطالب :

ثناى ابراهیم در قرآن

 

ابراهیم، اسوه توحید و خدا محورى

 

شیوه ‏هاى دعوت ابراهیم

 

  1. شیوه کلى، بیان شجاعانه عقاید توحیدى

 

الف) شروع دعوت با سؤال

 

ب) برائت از شرک و کفر به صورت‏هاى مختلف

 

مراحل برائت ابراهیمى

 

  1. برائت لفظى -
  2. برائت عملى -

 

الف) مرحله برائت اعتزالى -

 

ب) مرحله برائت قهرآمیز (مبارزاتى) -

 

ج) مرحله هجرت:

 

  1. شیوه کلى جدال احسن

 

نمونه اول: محاجّه ابراهیم با پدر در سوره مریم

 

نمونه دوم: مناظره با قوم ستاره پرست

 

نمونه سوم: مناظره با نمرود، سرکرده کافران

 

الف) روش اقناع تدریجى

 

ب) روش مقایسه

 

ج) روش گفتار نرم (قول لیّن)

 

د) روش استدلال به کمک محسوسات

 

ه') خطاب توأم به عقل و دل و تحریک وجدان

 

  1. اتخاذ شیوه‏هاى متنّوع براى گسترش توحید

 

الف) عنایت ویژه به خانواده

 

ب) رحمت و شفقت به مخاطبان

 

ج) تأسیس و تطهیر بیت الله و مرکز عبادت

 

ه') هجرت

 

و) پیشتازى در نیکى‏ها

 

بخشی از  فایل  :

ابراهیم، دومین پیامبر صاحب عزم و داراى آیین و شریعت جهانى و از نسل نوح است. اوبر اساس آیه 125 سوره نساء به خلیل الله ملقب گشته (وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً). داستان زندگانى و دعوت او در بیش از 180 آیه قرآنى آمده و نامش 69 بار در خلال قرآن ذکر شده است. داستان دعوت وى در سوره‏هاى بقره، انعام، شعراء، صافات، انبیاء و مریم بیشتر به چشم مى‏خورد. زندگى پر فراز و نشیب ابراهیم، خانواده و قومش حاوى نکات و شیوه‏هاى تبلیغى بسیار است که بدان مى‏پردازیم.

 

ثناى ابراهیم در قرآن

 

آیات متعددى در قرآن، متضمن ستایش و تمجید از شخصیت والاى ابراهیم است و کمتر پیامبرى در قرآن از این میزان ستایش و ثنا برخوردار گشته و بر اسوه بودنش، تأکید گردیده است؛

 

إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ المُشْرِکِینَ شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛(1)

 

به‏راستى ابراهیم، پیشوایى مطیع خدا و حق گراى بود و از مشرکان نبود. و نعمت‏هاى او را شکر گزار بود، خدا او را برگزید و به راهى راست هدایتش کرد.

 

وَاذکُرْ فِى الکِتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً؛(2)

 

و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز، زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود.

 

وَلَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَکُنّا بِهِ عالِمِینَ؛(3)

 

و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد فکرى‏اش را دادیم و ما به شایستگى او دانابودیم.

 

إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوّاهٌ مُنِیبٌ؛(4)

 

به‏راستى ابراهیم بردبار، نرم‏دل و بازگشت‏کننده به سوى خدا بود.

 

ابراهیم، اسوه توحید و خدا محورى

 

براى یافتن بهترین شاخصه تبلیغ ابراهیمى، باید به بررسى آیات مربوط به دعوت او اهتمام ورزیم تا با کشف و استخراج صفات این پیامبر و شیوه‏هاى دعوتش، به شیوه محورى یا اساسى‏ترین شاخصه دعوتش پى ببریم. با دقت در مضمون آیات حکایت کننده احتجاج ابراهیم با نمرود، مجادله او با خورشیدپرستان، گفت‏وگو با پدر و راز و نیاز با خدا و دیگر آیات، روشن مى‏گردد که خدامحورى و توحید، محور تمام تلاش‏هاى تبلیغى و بلکه محور حیات پربرکت اوست؛ و این به جهت جو شرک آلود و کفر آمیز حاکم بر آن جامعه بوده که پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجى آشکار داشت؛

 

در مناظره با پدر و قوم، بیانات متعددى حاکى از خدا محورى اوست، مانند:

 

قالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِکُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ.(5)

 

پس از بناى بیت الله مى‏گوید:

 

رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛(6)

 

پروردگارا از ما بپذیر. به‏راستى تو شنواى دانایى.

 

پس از محاجّه با ستاره پرستان:

 

إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَالأَرضَ حَنِیفاً وَما أَنَا مِنَ المُشْرِکِینَ؛(7)

 

من از روى اخلاص، پاکدلانه روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمان‏ها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم.

 

و حتى در پایان عمر، به عنوان وصیت بر توحید تأکید مى‏ورزد:

 

وَوَصّى‏ بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یا بَنِىَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛(8)

 

و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان آیین سفارش کردند: اى پسران من، خداوند براى شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.

 

از سوى دیگر بخش قابل توجهى از آیات حکایت کننده داستان ابراهیم را مناجات‏ها و راز و نیازهاى پرمحتواى ابراهیم با پروردگارش تشکیل مى‏دهد، به طورى که از میان حدود120 آیه مربوط به دعوت ابراهیم، حدود سى آیه، گفت‏وگوهاى ابراهیم خلیل را با خداوند متعال باز گو مى‏کند. از همین رو، حق تعالى او و پیروانش را اسوه امیدواران به خدا و روز قیامت معرفى مى‏فرماید:

 

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالیَوْمَ الآخِرَ؛(9)

 

قطعاً براى شما در پیروى از آنان سرمشقى نیکوست یعنى براى کسى که به خدا و روز بازپسین امید مى‏بندد.

 

شیوه‏هاى دعوت ابراهیم

 

پیامبرى چون ابراهیم با آن همه مدح و ثنایى که قرآن در حق او ابراز داشته و با آن تأکید بر توحید و خدا مدارى، بایستى پیاده کننده روش‏هاى اصیل دعوت و مبتکر شیوه‏هاى جدید تبلیغ باشد. و چنین بوده است که قرآن درباره‏اش فرموده: وَإبراهیمَ الَّذِى وَفَّى‏.(10) (و همان ابراهیم که وفا کرد.) اینک به معرفى و شرح شیوه‏هاى کلى دعوت ابراهیمى و روش‏هاى عملى آن مى‏پردازیم:

 

  1. شیوه کلى، بیان شجاعانه عقاید توحیدى

 

در محیط و اجتماعى که شرک و کفر در آن ریشه دوانده و همه زوایاى آن را فرا گرفته است، اظهار و ترویج توحید مستلزم شجاعتى کم نظیر است که در شخصیت خدایى ابراهیم وجود داشت؛ او دربرابر پدر یا عمو، ادب و شجاعت را یکجا به ظهور مى‏رساند و به دعوت او مى‏پردازد، دربرابر گروه‏هایى از مردم که به پرستش اجرام آسمانى دلخوش بودند، به توحید فرامى‏خواند. در مقابل نمرود نیز با همان صلابت مى‏ایستد و نداى توحید سر مى‏دهد؛

 

إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِیلُ الَّتِى أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ؛(11)

 

چون به پدر خوانده و قوم خود گفت: این مجسمه‏هایى که ملازم آنها شده‏اید چیستند؟

 

قالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآباؤُکُمْ فِى ضَلالٍ مُبِینٍ؛(12)

 

گفت: قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید.

 

قالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِکُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ؛(13)

 

گفت: نه بلکه پروردگارتان، خداى آسمانها و زمین است، همان کسى که آنها را پدید آورده است و من بر این از گواهانم.

 

قالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لایَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَلایَضُرُّکُمْ أُفٍّ لَکُمْ وَلِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛(14)

 

گفت: آیا به جز خدا چیزى را مى‏پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى‏رساند؟ اف بر شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید. مگر نمى‏اندیشید؟

 

در مناظره با نمرود؛

 

إِذ قالَ إِبْراهِیمُ ربِّىَ الَّذِى یُحْیِى وَیُمِیتُ قالَ أَنا أُحْیِى وَأُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِى بِالشَّمْسِ مِنَ المَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ المَغْرِبِ؛(15)

 

هنگامى که ابراهیم گفت: پروردگار من همان کسى است که زنده مى‏کند و مى‏میراند. گفت: من هم زنده مى‏کنم و هم مى‏میرانم. ابراهیم گفت: خداى من خورشید را از خاور بر مى‏آورد، تو آن را از باختر برآور.

 

و چه کسى به شجاعت و رشادت در اظهار توحید از ابراهیم شایسته‏تر، در حالى که او بااعلام و اصرار بر توحید، خود را به ایمن ترین پشتوانه متکى ساخته و به مقام خلّت رسانده‏است، چنان که دربرابرشان بى پروا مى‏گوید: وَ لا أخافُ ما تُشْرِکونَ بِه‏(16) و آن‏گاه استدلال مى‏کند که:

 

وَکَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَلا تَخافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً فَأَىُّ الفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛(17)

 

و چگونه از آنچه شریک مى‏گردانید بترسم، با آن که شما خود از این که چیزى را شریک خدا ساخته‏اید که خدا دلیلى درباره آن بر شما نازل نکرده است، نمى‏هراسید. پس اگر مى‏دانید، کدام یک از ما دودسته به ایمنى سزاوارتر است؟

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - داستان دعوت حضرت ابراهیم (ع)

دانلود مقاله خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای


دانلود مقاله خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌ای ، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه‌ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.

شامل 18 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای