![حکمت نامه یا جامع الحکمه](../prod-images/625533.jpg)
حکمت نامه یا جامع الحکمه
حکمت نامه یا جامع الحکمه
فرهنگ لغات به همراه توضیح و توصیف موضوعات معمار اسلامی
برای نوشتن مقاله حکمت اسلامی می توان از این کتاب در تعریف مسئله و پیشینه موضوع استفاده کرد دامنه لغات این کتاب وسیع شامل 340 صفحه درفرمت پی دی اف
http://www.axgig.com/images/93386344257012043188.jpg
شامل نیمسالهای:
نیمسال اول 89-88
نیمسال دوم 89-88
تابستان 89
نیمسال اول 90-89
نیمسال دوم 90-89 + با پاسخنامه
تابستان 90
نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال اول 92-91 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 92-91
نیمسال اول 93-92 + با پاسخنامه
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه17
فهرست مطالب
دین و حکمت وِدایی
پرستش خدا در وداها
جهانشناسى وداها
اَتمن و زندگى پس از مرگ
ابوالفضل محمودی
چکیده
از ویژگیهای دین هندو که به طور معمول پژوهشگران بدان اشاره میکنند، آمیختگی و پیوستگی دین و فلسفه در این آیین است. این امر را مىتوان به ویژه در متون اصلى این آیین که به عنوان متون «شروتی» یا «وحیانی» شهرت دارند، مشاهده کرد. «وداها» که بخش اصلی ادبیات وحیانی یا «شروتی» را تشکیل مىدهند، مهمترین متن مقدس هندو هستند که کهنترین اسناد مکتوب اقوام هندو اروپایی شمرده میشوند. در این آثار، افزون بر اندیشههای اولیة دینی هندوان، نخستین بذرهای اندیشههای فلسفی و عرفانی هندو را میتوان مشاهده کرد که البته در ادوار بعد از تحول یا تکامل برکنار نماندهاند.
این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی این ادبیات کهن مهمترین اندیشههای مطرح در این مجموعه را از دیدگاه هندشناسان مشهور به اختصار گزارش دهد.
واژگان کلیدی: ودا، شروتی، هنوتئیزم، مونوتئیزم، مونیزم.
در بنیاد حیات دینی و تفکر هندی متون مقدس، شروتی یا ادبیات وحیانی قرار دارد. این مجموعه، در طول شاید سه هزار سال، چنان تأثیری بر فرهنگ و اندیشة هندی بر جای نهاده که به سختی میتوان درخارج از هند نمونهای برای آن یافت. به تعبیر گِدِن، «هر نوع ارزیابی از اشکال و پیشرفتهای تفکر دینی به طور طبیعی و به ضرورت، از همینجا آغاز میشود. تحقیق و بررسی در ماهیت تصور یا تصوراتی را که مردم هند از الوهیت دارند، باید در مرحله اول از تعالیم و شواهد متون معتبر و موثق دینی اخذ کرد»f.Geden, 1987, 282- 30)) و نخستین بذرهای اندیشة فلسفی و عرفانی هندی را نیز میتوان در این آثار یافت؛ بنابراین، لازم است با جزئیات بیشتر به این آثار که در معناى عام «ودا» نامیده میشوند پرداخته، ساختار، تاریخ، و اندیشههای اصلی موجود در آن را مورد توجه قرار دهیم.
«ودا» یا «شروتی» به معنای گستردة آن، نام هیچ کتاب خاصی نیست؛ بلکه نام ادبیات دورهای خاص و طولانی است که حدود2000 سال را در برمیگیرد. واژة «ودا» به معنای «دانش»، و گویا به معنای دانش مقدس است. «شروتی» (Sruti) نیز از «شرو» (Sru) گرفته شده که معنای شنیدن دارد و ادبیات شروتی، ادبیاتی است که به اعتقاد هندوها به وسیلة خدا به فرزانگان و اهل بصیرت تعلیم یا الهام شده است؛ پس این متون هیچ گاه به وسیله انسانها تألیف نشده و فقط شنیده شده است. در اعتقاد آنها این آثار، متونی بسیار کهن تلقی میشدند، به حدی کهن که گاه این اعتقاد نیز وجود داشت که آنها آغاز زمانی ندارند یا در دورهای دور و نامعلوم در آغاز هر آفرینش پدید میآیند.
به طور عام اعتقاد بر این است که متون مقدس هندو، کهنترین اسناد مکتوب نژاد هند و اروپایی است. تخمین تاریخِ کهنترین جزء این مجموعه مشکل است و گمانههایی را نیز که در این زمینه مطرح شده نمیتوان به طور قطع اثبات کرد. ماکس مولر این تاریخ را1200 قبل از میلاد میداند، هوگ (Haug) 2400 قبل از میلاد را مطرح میکند و بال گنگادهر تیلاک (Bal gangahar tilak.)2400 را حدس میزند (Cf. Dasgupta, 1997,v.l,P,10_ 12)
چون این ادبیات ارائه دهندة دست آوردهای کلی مردم هند در جهات گوناگون و در مدتی چنین طولانی است، به ضرورت دارای ویژگیهاى متنوع است. اگر بخواهیم به طور تخمینی این ادبیات بزرگ را از نظر عمر، زبان و موضوعات تقسیم بندی کنیم، چهار بخش متفاوت در آن خواهیم یافت که عبارت اند از:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
حکمت اشراق بر دو پایه ی ذوق و استدلال، یعنی تجربه ی عرفانی و تفکر منطقی استوار است. کلید فهم این حکمت ، خودشناسی است و معرفت نفس ؛ و این همان حکمت الاهیه یی است که سهروردی در کتاب مطارحات از آن به ((فقه الانوار)) تعبیر می کند و می نویسد: ((در میان مشائیان کسی را که گامی استوار در حکمت الاهی، یعنی فقه الانوار ، برداشته نمی شنماسیم)).
حکیم اشراقی بر آن است که از طریق مجاهده و تزکیه و عروج از تنگنای ظلمت به گستره نور و با رفتن به آن سوی حوزه درک بحثی و منطقی به شناسایی، بی واسطه ای که شک ناپذیر است و از پای چوبین استدلال بی نیاز، دست یابد. با اینکه معیار شناخت حقایق برهان است ولی تکیه به استدلال و مبانی منطقی کافی نیست بلکه (علم تجردی اتصالی شهودی) لازم است تا انسان(حکیم ) محسوب شود. در توضیح همین نکته است که سهروردی بعد از انتقاد از روش مشائیان می گوید: با ظهور مباحثی از این قبیل، حکمت منقطع شد و علوم سلوک قدسی فراموش گردید و راه به ملکوت بسته شد. سطوری از گفته ها باقی می ماند که متشبهان به حکما (متفلسفان) فریفته آنها شدند و گمان بردند که انسان تنها با خواندن کتاب، بی آنکه سلوک قدسی نموده و انوار روحانی را مشاهده کرده باشد، از اهل حکمت تواند گشت. همچنان که سالکی که توانایی بحث و تفکر منطقی نداشته باشد ناقص و نارسیده است، باحثی (فیلسوفی) نیز که آیات ملکوت را مشاهده نکرده و تجربه مستقیم عرفانی و اشراقی نداشته باشد ناقص و غیر معتبر است.
این که شارحان حکمت الا شراق گاهی واژه های مشرق و اشراق را به معنای جغرافیایی به کار برده اند از این جاست که سهروردی در سخن از ریشه های تاریخی افکار خود می گوید حکمت اشراق، که همان حکمت حقیقی است، هرگز از جهان بر نخواهد افتاد، و افرادی را از شرق و غرب نام می برد که به منزلةحلقه های پیوند دهنده این سلسله اند. منظور از سهروردی نه آن است که بگوید این حکمتها را تنها از منابع مشرق زمین گرفته ویا روش فکری خود را خاص متفکران ایرانی بداند، چیزی که او می خواهد بگوید این است که حکمت اشراق سابقه ای بس کهن دارد و همواره در همه جا بوده و پیروانی داشته است. این (حکمت عتیقه) در ایران باستان هوادارانی داشته ف کما اینکه در یونان و مصر و بابل نیز چنین بوده است . سه چهره برجسته حکمت اشراق، هرمس و افلاطون و زرتشت است که اولی و دومی ریشه های مصری و یونانی این حکمت و سومی سابقه ایرانی آن را مشخص می سازد.