دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:99
مقدمه
انسان دارای حسی است به نام بینایی، که این عمل را جز چشمهای او چیز دیگر میسر نمی گردند. جهان هستی را بوسیلة این دو عضو کوچک پیچیده و حساس می توانیم ببینیم جهانی که تمام اجزا و اشیای آن مشخصه ای به نام رنگ دارند.
هنگامیکه چشمان، بستهاند، جز سیاهی و تاریکی چیزی وجود ندارد ولی به محض گشودن آنها دنیا پراز رنگهای مختلف تصویر وارونه پردة حساس اتاق تاریک چشمانمان می گردد و عمل دیدن انجام می پذیرد در واقع اگر رنگهای مختلف تصویر نداشت. چرا که همانگونه که صدا اعصاب شنوایی را تحریک میکند و عمل شنیدن بوقوع می پیوندد و به دنبال آن عکس العمل در فرد بوجود می آید، رنگ نیز پس از تأثیر و تحریک اعصاب گیرنده خود موجب دیدن و مهمتر از آن سبب ایجاد دخالت انگیختگی در فرد میشود.
روانشناسی و فیزیولوژی رنگها و نحوه تأثیر آنها در حالتهای رفتاری و روانی افراد از مباحث بسیار مهمی اند که در زمینه رنگها قابل طرح و بررسی اند.
هر رنگی به مقتضای خاصیت خود به نوعی در روان انسان اثر می گذارد. که بی ربط به رفتارهای اجتماعی روانی او نیست. انتخاب رنگ اتاق، کتاب، میز، لباس و … همیشه موردتوجه آدمی بوده و کسی می خواهد رنگ دیوارهای اتاقش کرم باشد یا دیگری سبز کم رنگ و …
اینها همه گویایی تأثیر رنگ در انسان اند. بطوریکه هر فردی بنا به مسایل درونی خود به رنگی انس دارد و آن را می پسندد.
موضوع پژوهش:
رابطه رنگ با تیپ شخصیتی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال تحصیلی 87-86
بیان مسئله:
پدیده رنگ از جمله پدیده های طبیعی است که شناخت آن تاریخی بس کهن داشته و در طول تاریخ تکامل بشر مطرح بوده است، این شناخت در جهت کاربرد رنگ برای زیبا جلوه دادن هر چه بیشتر و بهتر نمودن محیط زندگی است، از این رو مطالعات و پژوهشهای بسیاری از گذشته تا حال در مورد رنگ صورت گرفته و در دو قرن اخیر شناخت علمی نسبت به آن افزایش یافته است.
با شناخت علمی پدیده رنگ، مساله ترجیح رنگها بر یکدیگر مطرح گردید، پژوهشهای صورت گرفته دربارة ترجیح رنگها، از نظر روان شناسی جنبة علمی داشته و با دیدگاههایی چون نظریه های زیباشناسان که ترجیح رنگها را جزء ذاتی آنها دانسته و اساساً امری ذهنی تلقی می کنند توافق نظر ندارند و با تأکید بر ذهنیت این امر، تحقیق در این زمینه را بی مورد می دانند.
آنچه مسلم است عوامل در ارتباط با ترجیح رنگ مطرح می گردد که به طور اختصار میتوان به این گونه بیان کرد:
- عوامل فیزیکی، شامل عواملی است که به فیزیک نو مربوط بوده و در رویت رنگها و ترجیح رنگی بر رنگ دیگر مؤثر هستند. برای نمونه میتوان از طول موج و تواتر آنها نام برد.
- عوامل فیزیولوژیکی، این دسته از عوامل شامل فیزیولوژی چشم گیرنده های نور، تارها و سیستم عصبی هستند.
- عوامل فرهنگی- اجتماعی، از جمله این عوامل میتوان از ارزشهای فرهنگی، طبقه اجتماعی، پدیده های جمعی مانند مد، نامگذاری رنگها در فرهنگهای مختلف و نمادگرایی نام برد.
- عوامل فردی که میتوان از حالات و واکنش های هیجانی، خصایص و ویژگیهای و شخصیتی فرد نام برد که با ساختار شخصیتی فرد در ارتباط هستند.
با توجه به این که، هر فرد دارای صفات، خصوصیات رفتاری و ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد است و با داشتن زندگی اجتماعی و گروهی با بسیاری دیگر از افراد، همنوائی دارد. انسان جهت داشتن رفتاری نسبتاً ثابت در پیرامون تعامل های خود، نیاز به تماس و برخوردهایی با محیط داخلی و خارجی خود دارد. فرد با اعمال محرکهائی از خارج متاثر گشته و نسبت به آن واکنش نشان میدهد و به همین ترتیب در اثر کنش و واکنش هائی که در درون فرد، متشکل از یادگیریهای گذشته، نگرش و منطق و استدلالی که از آن بهره مند است، مجموعه ای پویا ونسبتاً ثابت از رفتار پدید می آید که بدان شخصیت فرد اطلاق می گردد.
در پژوهش حاضر، موضوع مورد بررسی در ارتباط با ترجیح رنگ وخصوصیات شخصیتی افراد است که با پرسشنامه شخصیتی(جهت سنجش بعد درون گرا -برون گرا) و سوالهایی در مورد ترجیح رنگ است که تشکیل مرحله ای از مراحل پژوهش را می دهند.
بر اساس پرسشنامه یاد شده و سوال بیان شده در مورد ترجیح رنگ، اساساً رابطه بین شخصیت و رنگ بررسی و به سوال زیر پاسخ داده می شود که:
- آیا بین ترجیح رنگ و شخصیت افراد رابطه وجود دارد؟