هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

طرح لایه باز تراکت اموزشگاه و پیش دبستانی

اختصاصی از هایدی طرح لایه باز تراکت اموزشگاه و پیش دبستانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح لایه باز تراکت اموزشگاه و پیش دبستانی


طرح لایه باز تراکت اموزشگاه و پیش دبستانی

طرح لایه باز تراکت اموزشگاه زبان و پیش دبستانی در سایز A5  

14.8 در 21 با رزولوشن 300


دانلود با لینک مستقیم


طرح لایه باز تراکت اموزشگاه و پیش دبستانی

دانلود مقاله اهمیت و ضرورت بازی در کودکان دبستانی و پیش دبستانی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله اهمیت و ضرورت بازی در کودکان دبستانی و پیش دبستانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بازی، حیات کودک

بازی و رشد
محرکی چون بازی بر رشدِ شناختی، عاطفی، اجتماعی و فیزیکی کودک تأثیر بسزایی دارد. تحقیقی نشان داده است، محیطی که کودک در آن شانس بازی ندارد، چه تأثیراتی بر او می گذارد؟ تعدادی از این کودکان در محیط هایی کاملاً ایزوله زندگی کردند حتی تختهایشان طوری قرار داشت که بچه های هم اتاقی شان را نمی دیدند. یعنی نه تنها نمی توانستند433 با یکدیگر بازی کنند بلکه حتی از داشتن ساده ترین اسباب بازی هم محروم بودند. بچه های دو ساله مانند بچه های ده ماهه رفتار می کردند، قادر به راه رفتن و حرف زدن نبودند و حتی مانند آنها تغذیه نمی شدند، هیچ یک در مورد دستشویی رفتن هم آموزشی ندیده بودند. آنها وقتی بزرگترها نزدیکشان می رفتند گریه می کردند و نیز مستعد انواع بیماری های کودکان بودند. برای همه بچه های هشت ساله فقط یک مراقب وجود داشت، اوبه قدری گرفتار بود که نمی توانست، توجه لازم را به هریک داشته باشد.
برعکس، بچه های مهد کودک به اسباب بازی علاقه نشان می دادند و با آنها بازی می کردند، با بزرگترها ارتباط نزدیک داشتند؛ از بودن در کنار کسانی که در مجاورتشان بودند لذت می بردند. مادرانشان هر روز با کودکان خود بازی می کردند، آنها را در آغوش می گرفتند، غذا می دادند، حمام می کردند، تعجبی ندارد که این کودکان در سن دو سالگی می توانستند راه بروند، صحبت کنند و به تنهایی غذا بخورند. بچه هایی که در مهد کودک نگهداری می شدند، در همه زمینه ها با بچه هایی که در خانواده رشد کرده اند، برابری داشتند. در این پژوهش اهمیت بازی به همراه پرستار مهربان آشکار شد، چه او مادر باشد یا مربی مهد کودک. هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی، بازی تأثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای کودکی و تأثیر بازی، ضرورت بسیاری دارد.
کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. به راستی بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیــری شخصیتـی سالم و مفید. در نتیجه برای این که کودک در آینــده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.

 

بازی و شناخت
یکی از امتیازهای بازی این است که رشد شناختی کودک را گسترش می دهد. برای مثال بازیهای حسی – حرکتی، درک کودک را از دنیای اطرافش افزایش می دهد. بازیهای جسمی به او کمک می کند تا ناتوانی های خود را بشناسد و آنها را برطرف سازد. بازیهای نمادین، به او اجازه می دهد تا واقعیات را تغییر دهد. (به حال تعلیق در آورد.)
توانایی کودک در بازی نمادین، نشانه نقطه عطفی در رشد شناختی اوست. چرا که به تدریج ذهن او قدرت شکافتن ظاهر واقعیات را نمایان می کند. در تخیلات او خرس عروسکی می تواند ناگهان زنده شود و سخن بگوید.
همانطور که قوه درک کودک قوی تر می شود، بهتر می تواند با استفاده از تخیلاتش به خیالپردازی بپردازد. زمانی می رسد که او قادر است مانند بزرگترها تفکر انتزاعی داشته باشد. در طی بازی، کودک با مفاهیمی چون بزرگ – کوچک، بالا - پائین، پُر یا خالی آشنا می شود و آنها را با وضوح بیشتری درک می کند.
بازی تخیلی به کودک کمک می کند تا بفهمد چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی با تخیل قابل تغییر و چه چیزی تغییر ناپذیر است.
بازی کردن ، کودک را قادر می سازد بر بعضی از امور پیرامونش تسلط پیدا کند، و دریابد که نمی تواند کاملاً همه امور را تغییر دهد و همه چیز را دست کاری کند. پس او این درس را یاد می گیرد که دنیای واقعی را نمی توان کاملاً تغییر داد.

 

بازی و گویش
بازی به عنوان آزمایشگاه زبان نیز عمل می کند. مثلاً فرزند یک ساله شما کلمات جدید را تجربه می کند تا ذخایر لغوی اش را غنی تر سازد و حتی در مورد درک مطلب مهارتهای خود را افزایش دهد. در طی این مراحل بچه ها همواره لغات طنز آمیز را کشف می کنند، خودشان و دیگران را با کلماتی طنز که از خود در می آورند، سرگرم می کنند. برای خود همبازی خیالی تصور می کنند و مانند بهترین دوستشان با او مشغول گفتگو می شوند، چنین بازی های کلامی موجب می شود بینش زبان شناختی کودکان گسترده تر گردد. اگر کودک در محیطی رشد کند که آرامش بر آن حاکم باشد، می تواند به آزمایش و اکتشاف دست بزند. بازی هم قابلیت تسلط به اطرافش را به او می دهد. او به تدریج که بزرگتر می شود، از طریق بازی مهارتهای حل مسئله و خلاقیت را نیز فرا می گیرد و از طریق بازی های نمادین می تواند مشکلاتش را در فضایی امن تر تصورکند و راه حلهای متفاوت آن را با هم مقایسه کند.
تخیل انعطاف ناپذیر کودک، به او اجازه می دهد تا با استفاده از اشیاء اطراف خود، به خلاقیت بپردازد. بطور مثال یک قوطی را به جای طبل، یک تکه چوب رابه جای اسب و یک برگ بزرگ و پهن را به جای بشقاب در نظر بگیرد.
همچنین یک تجسم فعال به کودک کمک می کند تا از حالت بی حوصلگی و کسالت بیرون بیاید. مثلاً انتظار در مطب دکتر به نظرش کوتاه تر می آید. اما کودکی که خیالپرداز نیست، منتظر ماندن درمطب دکتر برایش یک عمر طول می کشد.
بازی کردن قدرت تمرکز حواس کودک را پرورش می دهد. از نتایج تحقیقات چنین بر می آید که بین خیالپردازی و آستانه دقت کودک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. چرا که کمی خیالپردازی به کودک کمک می کند تا بتواند حسابی سرگرم باشد. پژوهشی بر کودکان پیش دبستانی ثابت کرده است بچه هایی که قادر نیستند خیالپردازی کنند، از دقت کمتری برخوردار هستند و تمایل بیشتری به پرخاشگری و رفتار مخرب ( شیطنت ) دارند.

 

بازی ونظم
از دیگر فواید بازی می توان درک نظم، ترتیب و توالی مشارکت را نام برد. قوانین بازی، نحوه شروع، ادامه و خاتمه آن، فرصت مناسبی برای کودک فراهم می کند تا درباره نظم نکات بیشتری بیاموزد.
بازیهای نمایشی نیز همین فواید را دارند، مثلاً فرزند شما هنگام خاله بازی، ابتدا به میهمانهایش که ممکن است چند حیوان عروسکی باشد، خوش آمد می گوید و آنها را روی صندلی شان می نشاند و با چای و کیک از آنها پذیرایی می کند. سپس ظرفها را تمیز می کند و در آخر به بدرقه شان می رود و با آنها خداحافظی می کند. تمام این مراحل بیانگر آن است که رشد درک کودک از ترتیب و توالی به شکل مناسبی صورت گرفته است.

 

 

 

فواید عاطفی
همانقدر که بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی کودکان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های کودکانه دارد. چنین شادمانی کودک را از حالتی خشک و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر (خوشحالی ) کودک بازتابی احساسی است که از خود دارد. بهترین بازی، آن است که عزت نفس را در کودک به جریان اندازد. بازی به بچه ها اجازه می دهد تا با شرایط کنار بیایند، از این رو موجب توانمندی و موفقیت در بزرگسالی می شود. هنگامی که فرزندتان موقع بازی، در تصور خود، خرس عروسکی اش را زنده فرض می کند یا بعضی از غولها را می کُشد یا اینکه وانمود می کند که مامور پُست است، احساس برتری حاصل از آن به وضوح، شکوفا شدن اعتماد به نفس را نشان می دهد. بازی کردن راهی برای بیان احساسات است چرا که به کودک این شانس را می دهد تا هیجانات منفی چون خشم، عصبانیت را خالی کند یا مفاهیم تلخی چون مرگ، بیماری و یا جدایی را درک کند. کودکی که به تازگی تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته، شاید هنگامی که به خانه برمی گردد، تجربه بیماری اش را با دکتر بازی نشان دهد. با این تفاوت که این باراو دکتر است و تمام امور تحت اختیار اوست. از این رو هنگام خشم ممکن است یک حیوان عروسکی را مثلاً به دلیل خطایی که مرتکب شده توبیخ کند و او را مورد عمل جراحی قراردهد. با دوباره اجرا کردن چنین حوادثی و معکوس کردن نقش ها، کودک به تدریج در اثر بهبودی جراحات عاطفی، ترس یا خشم باقی مانده را از بین می برد. بازی به کودک کمک می کند با چنین وضعیت های ترسناکی مانند رفتن به مطب پزشک یا رفتن به مدرسه، کنار بیاید و بهتر برخورد کند. گاهی کودک در برخورد با چنین بحرانهایی با خواهر، برادر، هم بازی اش و یا حتی خانواده اش دکتر بازی می کند. شاید هم همه سربازها یا حیوانات عروسکی اش را جمع کند و وانمود کند که در مدرسه جلسه گرفته اند. بطور کلی باید گفت علاقه به مسابقه و بازی اضطراب را تسکین می دهد و تا حدودی آن را درمان می کند.
بازی به کودک اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی کند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود. بازی و ایفای نقش غول یا قهرمان ها به او اجازه می دهد حس کند قوی شده است ونیز بازی، بچه ها را درمیان احساسات قوی درونی شان توانا می سازد، احساساتی که ناپیدا است.

 

فواید اجتماعی
بازی مهارت های اجتماعی کودک را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی که نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در کودک پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می کند هویت دیگری دارد، بلکه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد. بنابراین خاله بازی به کودک این شانس را می دهد که از رفتار فرزند خود خوشحال یا عصبانی شود. پرستار بازی به او کمک می کند نسبت به بیمارانش احساس همدردی کند. چنین بازی های نمادین به کودک کمک می کند، درک و شناخت او از دیگران بیشتر شود و نسبت به رفتار دیگران صبور باشد و تغییرات محیطی را بهتر بپذیرد.
بازی به کودکان اهمیت سازگاری و ارزش سازش را می آموزد. در این حین، فرزند شما بزرگ و بزرگتر می شود، به تدریج کمترخودمحوری را از خود نشان می دهد و بیشتر تمایل دارد، در بازی و مسابقات گروهی شرکت کند. بازی پایه های دوستی را بنا می نهد که شاید تا سالیان درازی ادامه یابد. سپس با وسیع شدن دنیای پیرامون کودک و تغییر یافتن تعاملات اجتماعی اش، به تدریج تأثیر نقش ها و رتبه های اجتماعی و روش برخورد با مردم را یاد می گیرد.
کمترین عملکرد اجتماعی بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست که هریک از کودکان در بازی های گروهی عهده دار می شوند. حتی ساده ترین شکل بازی به کودک نکات مهمی می آموزد، نکاتی چون رعایت نوبت، همکاری، رقابت عادلانه و بُرد و باخت منصفانه. بیشتر بازی های پیچیده براساس مهارت های اجتماعی ساخته شده و می شود که بدین وسیله ارزش کار گروهی و روح حاکم بر تیم را تقویت می کند. چرا که ازاین طریق کاملاً محدودیت های مربوط به رقابت و بازی گروهی کاملاً نمایان می شود.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اهمیت و ضرورت بازی در کودکان دبستانی و پیش دبستانی

دانلود مقاله نقش و اهمیت هنر در دوره دبستانی و پیش دبستانی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله نقش و اهمیت هنر در دوره دبستانی و پیش دبستانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

نقش و اهمیت هنر در دوره دبستانی و پیش دبستانی

 

مقدمه :
با نام و یاد آن که باهنر خویش جهان هستی را معنا بخشید
زیبایی های جهان را پدید آورد و هنر زیستن را به ما آموخت
در بحث هنر و نقش آن در آموزش لازم است که ابتدا به تعریف هنر بپردازیم و سپس به نقش آن در زندگی فردی و گروهی انسان و هم چنین نقش هنر در آموزش را توضیح دهیم .
در تعریف هنر می توان گفت : هنر در حقیقت کوششی برای بیان فصیح شیوا و توام با زیبایی و احساس خلاقیت است که می تواند حکایتهای ناگفته و پیامهای نانوشته را از قرنهای دور بازگو کند. هنر و زیبایی دوستی جز جدایی ناپذیر وجود آدمی است و بر سراسر حیات او اثر می گذارد. منظور از هنر تنها کار تخصصی در امور هنری نیست بلکه مثلا وقتی فردی به آراستگی چهره و لباس خود اهمیت می دهد محیط زندگی و کار خود را مرتب و منظم می کند و با قرار دادن هر چیز در جای مناسب خودش زیبایی به وجود می آورد در واقع به زیبایی ها و هنر توجه کرده است که این توجه و تمایل به زیبایی ها در فطرت آدمی وجود دارد و بالطبع خدا آنرا در وجودش به ودیعه نهاده شده است . هرگاه آدمی از فطرت واقعی خویش دور می ماند و اسیر خواهشهای نفسانی می گردد ایمان هنر و فرهنگ منجی می شود و او را با خود و خوی انسانی خودش آشتی می دهد.
به عبارت دیگر این سه فرشتگان رحمتی هستند که میانجی انسان و رسالت الهی او می باشند.
تربیت هنر انسان او را از خوی درندگی و حیوانی به سوی زندگی انسانی سوق می دهد. اهمیت هنر در زندگی بر کسی پوشیده نیست و همه می دانیم که طالب زیبایی هستیم پس از زیبایی را با کمک هنر خویش در همه جای زندگی پوشش می دهیم و به آن اهمیت می دهیم و از این ابزار مهم و سازنده در آموزش نیز بهره می گیریم .
نقش هنر در آموزش
هنر وسیله ای برای بروز عواطف و احساسات کودکان است به طوری که با مشاهده و بررسی آثار هنری آنها می توان مسائل و مشکلاتشان را شناخت و در پیدا کردن راه حل آنان را یاری کرد. به عبارت دیگر می توان گفت : « هنر یکی از عوامل تعادل بخش شخصیت است » .
هنر می تواند روحیه زیبایی شناسی را در انسان تقویت کند و در تقویت روح خلاق موثر باشد. علاوه بر این می توان با گنجاندن درس های هنری در برنامه درسی دانش آموزان موفقیت آنان را در ریاضیات خواندن و نوشتن افزایش داد. همچنین تلفیق هنر با آموزش می تواند در اموری چون خوب شنیدن و گوش دادن خوب صحبت کردن داشتن تمرکز حواس یادگیری و به خاطر سپردن مطالب بسیار موثر بوده و به توسعه ی ادراک کودکان کمک نمود.
آموزگار با لطف طبعی که دارد در سراسر فعالیت های آموزشی خود تلاش می کند تا محیط مدرسه و کلاس درس را زیباتر سازد. او همواره سعی می کند با استفاده از گچ های رنگی یا نوشتن خطی خوش روی تابلو کلامی دلنشین صدای زیبا و خوش آهنگ شعر و سرود قصه و نمایش نقاشی و کار دستی و هرچه که می داند و می تواند درس را به شکل زیبا برای دانش آموزان طرح کند.
وقتی درس فارسی و تاریخ را در قالب یک داستان بیان می کند و یا به وسیله بچه ها آن را اجرا می کند قصه و نمایش را به کار برده است . وقتی طرح یک گیاه جانور شکل هندسی یا حتی نقشه جغرافیا را رسم می کند از نقاشی کمک گرفته است .

 

برای گذر از عصراطلاعات و ورود به دنیای آینده می بایستی کودکان را توانمند ، خلاق ،ارتباط گر و مسلط به فناوریهای جدید روز تربیت کرد ،آن چنان که دارای انگیزش بالا بوده و از شوق زندگی کردن برخوردارباشند تا بتوانند در دنیای پررقابت و پیچیده آینده تاب تحمل داشته و موفق شوند.
اگر کودکان ما برای آینده تربیت نشوند ، جوانان آینده ما در یک رقابت سخت دچار شکست شده وبا از دست دادن اعتماد به نفس خود به مشکلات روانی دچار خواهند شد و آنگاه ممکن است شاهد افتادن آنان در دام آسیب های اجتماعی باشیم و چه بسا در آینده با موجی از عارضه های روانی در سطح جامعه روبرو شویم .
برای لحظه ای در گوشه ای بنشینیم و چشمان خود را ببندیم و به دنیایی که در آن زندگی می کنیم بیاندیشیم.
سرعت و شتاب زندگی و پدید آمدن تحولات شگفت انگیز از ویژگیهای عصر حاضر است و هر لحظه اتفاقی جدید در حال وقوع است و این اتفاقات همچون حلقه های زنجیر به یکدیگر متصل بوده و از دل زمان خارج می شوند . تولید علم و دانش چنان سرعتی به خود گرفته است که بارانی از اطلاعات بر روی سر انسان ها فرو می ریزد .
شبکه اینترنت که ریشه های گسترده فناوری اطلاعات را تشکیل می دهد با سرعتی شگفت انگیز به پیش می رود و هر نقطه ای از کره زمین را تحت سیطره خود در می آورد و هر لحظه مغز یک انسان را به هزاران انسان دیگر مرتبط می کند و بدین وسیله او را در میان سیلاب اطلاعات رها می سازد . اگر تا دو دهه پیش به آدمی می آموختند که چگونه به کسب اطلاعات و گردآوری آن بپردازد .اکنون در پی آنند که به انسان بیاموزند که چگونه سدی بسازد تا از یورش سهمگین اطلاعات خود را ایمن سازد و تنها از آن میزان اطلاعات که نیاز واقعی اوست بهره مند شود.
امروزه نوزادان متولد می شوند تا بتوانند آینده را مدیریت کنند و این رسالت سنگین بر عهده ماست تا آنان را برای آن دوران آماده نماییم .
دورانی که انسان باید علاوه بر زندگی در محیط در حال تغییر ، بتواند خلاقانه بیاندیشد و با ایجاد افکار نو به حل مشکلات بپردازد و با هنرمندی سکان کشتی زندگی خویش را در این دریای متلاطم به پیش ببرد .
حال تصور کنید فردی ساعت ها در حال نقاشی کردن است و به دور از هیاهوی دنیای امروز ، در تخیل خود سیر می کند و گویی ذهن او در دریای آرام درون ، قلابی را رها ساخته و ساعت ها به دنبال یافتن چیزی تازه در دل این دریاست .در این میان ممکن است پرنده ذهن او به آسمان پرواز کند و در جستجوی خالق خویش به سیر و سیاحت بپردازد و یا در دل اعماق دریای وجود به جستجوی درون خود بپردازد و هر لحظه تجربه ای کسب کند و در این میان چه بسا اولین جرقه های خلاقیت پدیدار شده و زمینه ساز افکار نو گردد. هنر قادر است شرایطی را فراهم کند که آدمی بتواند به دور از هیاهو در میان زیباییها سیر کند و بدین وسیله به آرامش برسد و در کنار آن عمیق تر بیاندیشد.
کودکان امروز، نیازمند هنرند تا در آینده با کمک آن بتوانند بهتر اندیشه نمایند.
برای پی بردن به اهمیت هنر در بروز خلاقیت بهتر است تعریفی از خلاقیت داشته و سپس به بیان ویژگیهای فرد خلاق بپردازیم .

 

تعریف خلاقیت
بیان تعریفی جامع از خلاقیت کار سختی است و صاحبنظران تعاریف مختلفی ارائه کرده اند شاید ساده ترین تعریفی که بتوان از خلاقیت داشت عبارت است از : " خلاقیت عبارت است از اینکه فردی فکری نو و متفاوت ارائه دهد ."
"استیفن رابینز " خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشه ها و نظرات در یک روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می کند .
" گیلفورد " دانشمند آمریکایی خلاقیت را با تفکر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسائل ) در مقابل تفکر همگرا ( دست یافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده و روش های خلاق و جدید را به کار می برند . برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می کنند .

 

ویژگی های فرد خلاق
مهم ترین ویژگیهای یک افراد خلاق به شرح زیر است :
-انگیزه بالایی برای پیشرفت دارند
آنها کنجکاو و جستجوگرند
-در انجام کارها دارای پشتکار و انضباط هستند
-انگیزه فراوانی برای کسب دانسته ها و تجربیات جدید دارند
-شوق فراوان برای زندگی کردن دارند
-زیباپسند بوده و علاقمند به آثار هنری هستند
-می توانند بر روی دیگران بسیار تاثیر گذار باشند
-دارای قوه تخیل (فعال ) بالایی هستند
-میل به استقلال دارند و از اینکه همرنگ جامعه باشند می پرهیزند و در مواردی که دستورهایی بر خلاف میل و یا اعتقادات خود دریافت کنند به سرپیچی از آنها تمایل نشان می دهند
-در زندگی کمتر جزیی نگر هستند
-پیچیدگی در امور را بر سادگی ترجیح می دهند
-روحیه ای طنزگونه دارند و از شوخ طبعی برخوردارند
-تمایل به انجام کارهایی دارند که با ریسک توام است
-افراد خلاق کارها را به خاطر لذت و رضایت بخشی انجام می دهند و کمتر تحت تاثیر عوامل بیرونی نظیر شهرت ، پول و یا تایید دیگران کار می کنند
-گرایش به سادگی و ایجاد نظم دارند
-در انجام تصمیم گیرها انعطاف پذیرند
-مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می دهند
-آنها تمایل دارند که احساسات و هیجانات خود را صریح بیان کنند.
افراد خلاق از هوشی بالاتر از حد متوسط برخوردارند
- به موضوعاتی توجه می کنند که دیگران به آن توجه نداشته اند
-در مواردی آنها برای یک مسئله می توانند چندین راه حل داشته باشند

 

اگرچه تمامی عوامل فوق در یک فرد خلاق ممکن است وجود نداشته باشد اما می توان بیان داشت این ویژگیها ممکن است در افراد خلاق بیشتر دیده شود

 

حال با توجه به تعاریف بیان شده در می یابیم که هنر بواسطه ویژگیهای زیر می تواند زمینه ساز خلاقیت در انسان باشد :
1-هنر آدمی را وادار می کند که تجربیات جدیدی کسب کند و آن را به دیگران منتقل کند و این خود سرآغاز تبادل اندیشه و ظهور افکار نو خواهد بود و به گفته ارنست دیمنه از پایه گذاران آموزش و پرورش فرانسه ، هنگامی که انسان افکار و تجربیات جدید خود را به دیگران منتقل می کند و از ذهن خود خارج می کند باعث شود همچون حلقه ای از زنجیر عمل کند که با کشیدن آن به بیرون از ذهن باعث بیرون آمدن افکار جدید تری می شود و این اقدام سبب به فعال نمودن مغز برای اندیشیدن بیشتر می شود.
2-هنر کمک می کند ذهن آدمی در فضایی آرام بخش و با آزادی سیر کند، کاوش نماید و چیزهای جدید کشف کند و اندیشه هایی بروز دهد که تجربه نشده است . اصولا هنگامی که ذهن انسان در فضایی ناآرام بسر می برد و دچار تضاد ها ،نگرانی ها و دغدغه های فراوان است بخش زیادی از انرژی مغز برای مقابله با این نابسامانی ها به هدر می رود و در نهایت خسته و درمانده می شود وهنگامی که ذهن خسته است عمق تفکر بسیار نزول می کند و انسان قادر به اندیشیدن عمیق نیست و تنها در هنگام کارکردن ، تمایل دارد که کارهای تکراری که نیازمند تفکر نیست را به انجام رساند و اگر این عارضه در یک جامعه گسترش یابد می توانیم حدس بزنیم تا چه حد مردم تمایل خواهند داشت برای انجام امور تفکر کنند و فعالیت های خود را با عقل و اندیشه پیش ببرند.
3-هنر زمینه ساز انگیزش است و انسان را وادار به حرکت می کند . انسانی که با انگیزش بوده و هدفمند به پیش می رود ،خلاقیت او را همچون دوست برای رسیدن به هدف یاری خواهد کرد.
4-هنر با خلق زیبایی ها به مغز انسان آرامش می بخشد و شرایطی را پدید می آورد که سلول های مغزی در فضایی به دور از هیاهو و نگرانی اندیشه نمایند،چراکه محیط پر استرس و نگران کننده ، برای سلول های مغزی مخرب است.
5- هنر می تواند آدمی را به درون خویش هدایت نماید و اگر انسان در این میان خویش را بشناسد و رسالت و هدف بزرگی را برای خود کشف نماید ، باعث ایجاد تحولی در انسان می شود که زمینه ساز انگیزش درونی بوده و این خود پیش زمینه خلاقیت در انسان خواهد بود.
6-هنر بهره گیری از قوه تخیل فعال را در انسان تقویت کرده و این خود می تواند زمینه ساز افکارنو شود .بسیاری از اختراعات بزرگ برگرفته شده از تخیل ذهن بزرگانی است که در گذشته این اختراعات را در ذهن خود تصور کرده بودند و سپس توسط دیگران به عمل تبدیل شده است .
7-هنر زمینه ساز جستجو گری انسان به سوی خالق خویش است که این می تواند سرآغاز رشد اخلاق و شکل گیری خلاقیت مثبت و اثربخش در انسان باشد .بطور مسلم خلاقیت زمانی برای بشر قابل ارزش خواهد بود که ثمره های آن برای انسان نیکبختی و سعادت در پی داشته باشد
8- هنر زمینه ساز ثبت تجربیات بشر است ، تجربیات ثبت شده بشر مهم ترین چیزها برای وادارکردن انسان ها به تفکر است و رشد تفکرکردن سرآغاز دست یابی به افکار نو و بروز خلاقیت خواهد بود.
9-مغز از دو نیمکره تشکیل شده است .دو نیمه مغز شبیه یکدیگر بوده و هماهنگ با هم عمل می کنند . فعالیت هایی نظیر ریاضیات ،زبان و ارتباط کلامی ، منطق،بررسی و تجزیه و تحلیل و نویسندگی در نیمه سمت چپ مغز انجام می شود و فعالیت های نظیر تصور و تجسم ، شناخت رنگ ، موسیقی ،وزن و آهنگ ، خیالات و آرزوها بر عهده نیمه راست مغز است . هرگاه انسان بتواند از دو نیمه مغز استفاده کند کارایی مغز بطور فوق العاده ای افزایش خواهد یافت . نود درصد مردم با سمت چپ مغز خود فکر می کنند بسیاری از دانشمندان با بهره گیری از هنر تلاش کرده اند نیمه راست مغز خود را فعال نگهدارند و به همین علت لازم است که با بهره گیری از هنر قابلیت های مغزی خود را افزایش دهیم
10-..هنر دارای تاثیرات درمانی بر روی بدن انسان دارد که با بهره گیری از آن می توان به درمان بعضی عارضه ها پرداخت و یا از بعضی مشکلات پیشگیری نمود و این خود سبب سلامت جسم و مغز می شود.روانکاوان معتقدند هنر از نظر عاطفی موجب کاهش احساس خشم و نفرت و پرخاشگری در کودک می شود و خلق آثار هنری می تواند باعث تقویت اعتماد به نفس در کودک شود . بکار گیری روش های درمانی نظیر نمایش درمانی ، قصه درمانی ، هنر درمانی ،کاربرد موسیقی در درمان بیماران مضطرب و افسرده در حال افزایش است .

 

تولد نوزاد ، آغاز آموزش هنر
هنگامی که فریاد نوزادی به هنگام تولد به آسمان می رود ، گویی فریاد می کشد که چرا از یک مکان آرام بخش به دنیایی قدم گذاشته است که شگفت انگیز و پیچیده و تاحدی نا امن است . او در این هنگام نیازمند آغوش گرم مادر است تا در شب هنگام با صدای لالایی او به خواب رود. لالایی های مادر که با آهنگی دلنشین خوانده می شود ،اولین تاثیر گذاری هنر بر روی جسم و روان کودک است .این شعرهای آرام بخش که نسل اندرنسل منتقل شده اند ، تاثیر خوبی در سخن گفتن و رشد مغز کودک دارد و از این زمان تا زمانی که وی به مهدکودک می رود شامل دورانی است که کودک در خانه و در کنار والدین در حال یادگیری و آموزش است .
در آموزش چهار عامل نقش مهمی دارند که عبارتند از :

 

معلم با انگیزه :
آموزش گیرنده با انگیزه:
محتوی آموزشی مناسب:
فضای آموزشی مناسب:
حدود پنج سال اول زندگی انسان که در محیط خانه سپری می شود جزو مهم ترین سال ها در شکل گیری شخصیت انسان محسوب می شود , و اگر در این سال ها بتوان هنر را به خوبی به کودک آموزش داد می توان انتظار داشت که هنر بتواند در شخصیت کودک تاثیر گذار باشد . برای مثال می توانیم از خاطرات استفان‌ جی‌گولد (Stephan J Gould) دانشمند معروف‌ دیرین‌شناس ( (paleontologist که‌ در سال‌ 2002 میلادی‌ درگذشت‌، ذکری به میان آوریم که در خاطرات‌ خود گفته است : زمانی‌ که‌ پنج‌سال‌ سن‌ داشتم‌، از موزه‌ تاریخ‌ طبیعی‌ دیدن‌ کردم‌ و آثار به‌ نمایش‌ گذاشته‌ شده‌ در این‌ موزه‌ چنان‌ در وجود من‌ اثر گذاشت‌ که‌ از همان‌ زمان‌ علاقه‌مند شدم‌ که‌ یک‌ دانشمند دیرین‌شناس‌ شوم‌.
در خصوص این دوران باید بیان داشت که چهار عامل آموزشی دارای شرایط زیر هستند:
-مادر جزو با انگیزه ترین معلم های دنیا در خانه حضور دارد و می تواند خود را وقف آموزش کودک نماید
-کودک با انگیزه ترین آموزش گیرنده است و در این دوران دارای چنان عطش یادگیری است که اگر به خوبی بتوان از این فرصت استفاده کرد بیشترین تاثر را می توان بر شخصیت او بر جای گذاشت و به گفته کریستین بوبن نویسنده فرانسوی :" بچه ها مثل دریانوردانی هستند که به هر نقطه ای که نگاه می کنند ،آنجا بیکران و وسیع است .
-محیط منزل : مکانی است که اگر به خوبی برای آموزشدادن هنر به کودک آماده شده باشد می تواند بر یادگیری کودک بسیار تاثیر گذار باشد
محتوی آموزش : در کشور ما متاسفانه به علت ضعف درآموزش والدین ،مادر به مطالب و دانسته هایی که به خوبی او را در آموزش هنر به کودک یاری نماید دسترسی ندارد و بسیاری از آموزش ها داده نمی شود و یا از طرفی بسیاری از آموزش ها نیز غلط است و کمتر مادری را می توان یافت که بتواند در این دوران به درستی کودک خود را از آموزش هنر سیراب نماید . متاسفانه یکی از مهم ترین دوران های آموزشی به راحتی در کشور ما از دست می رود و این فرصتی است که دیگر به دست نمی آید و شاید بتوان گفت این مهم ترین دورانی است که می توان آشیانه هنر را در وجود شخصیت انسان ساخت و مرغ هنر را برای یک عمر بر بالای سر انسان رها کرد تا همیشه در کنار او باقی بماند.

 

متاسفانه ما در گذشته نتوانسته ایم هنر را در اعماق وجود مردم خویش همچون گنجینه ای ارزشمند قرار دهیم تا با بهره گیری از آن محیطی زیبا برای خود پدید آورند و این نشان دهنده ضعف آموزش هنر در سطح کشور است و می بایستی آموزش هنر در دوران کودکی ونوجوانی جدی گرفته شود تا در سال های آینده تاثیرات آن را در کشور خود شاهد باشیم .
حال این سوال مطرح است که در کشور کدام مرجع مسوولیت تدوین محتوی آموزشی و سیاستگزاری برای آموزش والدین در خصوص هنر را پذیرفته است تا با یک آموزش نظام مند بتوان از این دوران طلایی بهترین استفاده را نمود.
موارد زیر برای بهره گیری از این دوران در عرصه آموزش هنر به والدین پیشنهاد می شود:
1-راه اندازی یک مرکز تخصصی ویژه جهت حضور صاحبنظران در عرصه هنر و تعلیم و تربیت کودک به منظور انجام بحث های تئوریک و تدوین محتوی آموزشی و ثبت و طبقه بندی و آرشیو تجربیان داخل و خارج از کشور و در نهایت تدوین محتوی آموزشی جهت استفاده در کشور
2-ایجاد آموزشگاههای هنری که درآنجا با برگزاری کارگاههای آموزشی ، والدین در عرصه آموزش هنر به کودک آموزش ببینند
3-برگزاری دوره های آموزشی تخصصی برای کارشناسان و پژوهشگران
4-انتشار یک نشریه هنری ویژه آموزش هنر به کودک به زبان ساده و توزیع سراسری در سطح کشور برای عموم مردم
5-تدوین کتاب های آموزشی نحوه آموزش هنر به کودک و توزیع گسترده در سطح کشور
6-برگزاری مسابقات آموزشی برای والدین به صورت سراسری در سطح کشور به منظور فرهنگ سازی هنر و آموزش جامعه و اهداء جوایز برای جذب مردم
7-برگزاری کنگره های تخصصی به منظور ثبت تجربیات در زمینه آموزش هنر به کودک
8-فعال سازی سایت های اینترنتی در خصوص آموزش هنر به کودک
9- حمایت جهت فعال شدن سازمان های غیر دولتی در خصوص آموزش هنر به کودک جهت جذب والدین علاقمند جهت حضور و تبادل نظر با یکدیگر
10-تهیه منابع صوتی تصویری برای آموزش جامعه برای ارائه در صداو سیما

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله22    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش و اهمیت هنر در دوره دبستانی و پیش دبستانی

دانلود تحقیق با عنوان بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق با عنوان بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق با عنوان بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن


دانلود تحقیق با عنوان بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن

عنوان :

بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن

 

بهمراه پرسش نامه

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:  77 صفحه

مقدمه :

در زیر این آسمان کبود و درجای جای این دنیای بی دروپیکر و در هر کجا، خانواده‌ای را می‌توان یافت که در آرزوی داشتن فرزندی خوب و شایسته است. تمامی‌پدرها و مادرها در تلاش هستند تا فرزندان خود را با شایستگی تربیت کنند. متأسفانه چون خانواده‌هایی که در راه این آرزو به بیراهه می‌روند و در می یابند که چه باید بکنند و هیچ کس را نمی یابند تا دست آنها را در راه پرپیچ و خم بگیرد و آنها را سالم به مقصود برساند. فرزندان ما به هر گونه که هستند، دست پخت ما و محیط ماه هستند. خوبی آنان از آن ما است و بدی آنان حاصل بد تربیت کردن آنها. شناخت دنیای کودک، شناخت خود کودک است. و شناخت کودک، راهبردی او به سوی سعادت و پیروزی.

دنیای وجودی کودک، دنیای پر رمزوراز است که برای شناخت این دنیا باید مجهز به اطلاعاتی در زمینة روان شناسی کودک شد.

با توجه به کمبود متخصص و فقر آگاهیهای عمومی‌در این زمینه و نیز وجود تعداد قابل توجهی از کودکانی که اختلالات رفتاری دارند، باعث شده که دنبال تحقیق حاضر که علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن است، برویم تا شاید بتوانیم با آشنا کردن مربیان و والدین به علل و درمان دروغگویی، کودکان را به مسیر سالم زندگی هدایت کنیم و بدین طریق قدمی هر چند اندک در جهت فراهم‌سازی محیطی سالم از نظر روانی برداریم.

خلاصه تحقیق

دروغگویی عادت زشتی است که وقتی در یک جامعه یا در یک فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را کاهش می‌دهد، اعتماد سلب می‌گردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف می‌شود. و چون این عادت زشت از کودکی در کودک شکل می‌گیرد باید جلوی بروز این پدیده را از کودکی گرفت و به درمان آنها اقدام کرد.

این موضوع در 5 فصل انجام شده است. در فصل اول در بارة ضرورت و اهمیت تحقیق و هدف کلی آن و روش آماری و وسیلة تحقیق و محدودیت تحقیق و تعریف واژه‌ها و وظیفه‌های تحقیق صحبت شده است که فرضیه‌ها عبارتند از :

  • آموزشهای نادرست خانواده و الگوهای ناصحیح ارائه شده توسط والدین، باعث دروغگویی در کودکان می‌شود.
  • انتظارات معقول والدین و اطرافیان کودک، باعث کاهش دروغگویی آنان می‌شود.
  • دروغگویی بیشتر کودکان از احساس کمبود و نیازهایشان سرچشمه می‌گیرد.

و در فصل دوم در مطالعات گسترده در بارة دروغگویی، علل و درمان آن صحبت شده همچنین به عوامل تربیتی و اجتماعی آن پرداخته شده و در بارة هر یک مفصلاٌ توضیح داده شده است. و در آخر فصل دوم در باره پیشنه تحقیق که از دو تحقیق مشابه تحقیق خود استفاده شده است. صحبت شده است و آن دو تحقیق نقد و بررسی گردیده است.

در فصل سوم تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات از کتابها و مجلات و مقالات و پژوهش نامه‌های پراکنده مربوط به موضوع گردآوری شده است و همچنین شیوة گزینش جمعیت آماری که تعداد 60 نفر از معلمان آموزشی ابتدائی مشهد هستند و از بین مدارس ابتدائی مشهد بطور تصادفی انتخاب شده‌اند. و همچنین متغیرها و تعاریف عملی آنها و یک متن پرسشنامه نوشته شده است.

در فصل چهارم روش آماری و تجزیه و تحلیل داده‌ها است. از روش آماری پیمایشی استفاده شده است و در بارة هر سئوال پرسشنامه یک جدول و نمودار ترسیم شده و در آخر هم برای هر فرضیه یک جدول و نمونه آورده شده است و در زیر هر نمودار توصیفی بیان شده است.

در فصل پنجم نتیجه گیری از داده‌ها و تجزیه و تحلیل آنها شده و در کل نتیجه گرفته می‌شود که تمام عوامل ذکر شده در دروغگویی کودکان مؤثر بوده، مخصوصاٌ عوامل خانوادگی و کمبودها که این پدیده راتشدید می‌کند و بعد محدودیتهای اجرای تحقیق که همان عدم دسترسی به تحقیقات مشابه بوده و چند کاربرد و توصیه به اولیاء و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و در آخر هم فهرست منابع و مأخذ آورده شده است.

 

اهمیت و ضرورت تحقق :

درغگویی عادت زشتی است که وقتی در یک جامعه یا در یک فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را کاهش می‌دهد. یعنی وقتی یک عده دروغگو پیدا شوند، اعتماد سلب می‌گردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف می‌شود و بخش زیادی از نیروها باید برای جلب اعتماد به مصرف برسد.

اگر در معاملات بازار، دروغ رایج شد، باید نیروی زیادی صرف از بین بردن آفات دروغ گردد. یعنی برای خرید یک کالای مختصر که مجموع وقتی که به طور طبیعی احتیاج دارد 10 دقیقه است، ‌ممکن است دو ساعت وقت و نیرو صرف شود تا تحقیق زیادی برای به دست آوردن قیمت واقعی جنس صورت گیرد، تا علیرغم خیانت و دروغی که در محیط وجود دارد، بتوان قیمت واقعی آن را به دست آورد. بنابراین با به وجود آمدن آفت دروغ، جلوی رشد نیروها گرفته می‌شود، ‌یعنی مقدار بازده و پیشرفت کار کاهش می‌یابد و جلوگیری از رشد و تربیت خواهد بود و نیز هر فساد و گناهی که در جامعه پیدا شود، ‌آفت و بلای رشد و تربیت آن جامعه است. پس باید جلوی دروغگوئی را از کودکی در آنها گرفت و آنها را درمان کرد، تا بتوانیم شاهد شکوفائی جامعه آیندة خود باشیم.

 

اهداف ‌تحقیق :

با توجه به اینکه کوشش متخصصان آموزشی و پرورشی برآنست که راههایی بیابند تا قدرت یادگیری و خلاقیت کودکان را افزایش دهند هدف کلی و عمدة این تحقیق اینست که :

علل بروز دروغگویی کودکان از دو بعد تربیتی و اجتماعی شناسایی شود و همچنین راههای درمان آن، تا کودکان بتوانند با واقعیتها آشنا شده و به جای ترس و پناه بردن به دروغگویی و فکر خود را صرف دروغگویی و دروغ پردازی کردن، آن را صرف یادگیری و خلاقیت نمایند و جامعه را از فساد و تباهی نجات دهند و بسوی پیشرفت سوق دهند. مخصوصاٌ که در دین اسلام دروغ گناهی بزرگ کبیره شناخته شده است و تأکید شدید بر پرهیز از آنست.


 

فرضیه‌های تحقیق :‌

  • آموزشهای نادرست خانواده و الگوهای ناصحیح ارائه شده توسط والدین باعث دروغگوئی در کوکان می‌شود.
  • انتقادات معقول والدین و اطرافیان از کودک، باعث کاهش دروغگویی آنان می‌شود.
  • دروغگویی بیشتر کودکان از احساس کمبود و نیازهایشان سرچشمه می‌گیرد.

 

و..........


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق با عنوان بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن

دانلود مقاله مقایسه تطبیقی آموزش پیش دبستانی ایران و سوئیس

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله مقایسه تطبیقی آموزش پیش دبستانی ایران و سوئیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقایسه تطبیقی آموزش پیش دبستانی ایران و سوئیس

 

چکیده
آموزش و پرورش کلید فتح آینده است و ازدیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان های فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعه ی فردا آماده سازد. بنابر این ضرورت دارد برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزشی،معلمان و مسئولان آموزش و پرورش، الزامات و مقتضیات زندگی فردا را بشناسند تا بتوانند دانش و بینش لازم را در کودکان و جوانان برای فعالیت در جامعه ی فردا را پرورش دهند.
در راستای این سیاست،شناسایی ویژگی های آموزش و پرورش کارا و اثر بخش از اهمیت خاصی برخوردار است.مقاله حاضر در صدد شناخت ابعاد آموزش و پروزش کشور ایران با دیگر کشور های اروپایی(سوئیس) نگاشته شده که پس از ذکر مقدمه مطالبی پیرامون سیر تحول و آموزش و پرورش کنونی 2 کشور مذکور و سپس مقایسه ی آن ها و ارائه ی راهکارهایی واقع بینانه و عملی جهت بهبود آموزش و پرورش کشورمان شده است.
واژه های کلیدی:آموزش و پرورش – معلمان – مقایسه - ارتباط - تحول- دانش آموزان - پیشرفت

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه (آموزش و پرورش ایران )
آموزش و پرورش مدرن و معاصر در ایرانـ به قدمتی تقریباً یکصد ساله،بخش مهمی از منابع این دوره از تاریخ کشورمان را به خود اختصاص داده است علی رغم اینکه در این نظام یکی از اصیل ترین و وسیع ترین قشر فرهنگی تاریخ ،‌ یعنی معلمان ،‌شرکت داشته اند و همه نهادها ،گروهها و آحاد جامعه به نوعی در تحقق اهداف آن مشارکت دارند،با این وجود اکنون بغرنج ترین مشکلات و چالش ها مواجه می باشد،به گونه ای که بسیاری از محققان و اندیشمندان جامعه،ریشه اغلب مشکلات،نا به سامانی ها و نا رسایی ها را در سیستم و فرایند آموزشی جستجو می کنند.
آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که تعلیم و تربیت و ساختن انسان مطلوب و مؤثر را در جامعه بر عهده دارد،برای پرورش افراد مطلوب،نیاز به یک نظام آموزشی کار آمد است که اجزا و عناصر آن اعم از مواد درسی،دانش آموز،معلم،وسایل آموزشی،فضاو ... با یکدیگردر ارتباط اند تا اهداف مورد نظر تحقق یابد.از طرف دیگر،تدریس و آموزش از نظر ماهیت و نظام ارتباطی متقابل است ودر مدرسه به سان گرئه پویایی،در صدد آماده کردن افراد برای ورود به جامعه در سطح بسیار گسترده تری است.کلاس درس نیز به عنوان یک گروه اجتماعی و کوچکترین خرده سیستم اجتماعی در نظام آموزشی دارای خصوصیات و ویژگیهای منحصر به فردی است که آن از سایر سازمانها و نهادهای اجتماعی متمایز می کند .

 

 

 

 

 

 

 

تاریخ تحول آموزش و پرورش ایران
سوابق تعلیم وتربیت آدمی نشان میدهد که به علت ناچیز بودن مجموعه‌ی میراث اجتماعی و ساده بودن ارتباطات انسانی آموزش وپرورش به وسیله خانواده‌ها و بیشتر به صورت غیرعمدی انجام گردیده است. با گسترده شدن دامنه دانش‌ها و مهارت‌های بشری و توسعه فرهنگ و تمدن‌های مختلف افزایش جمعیت تراکم نفوس در شهرها و روستاها رفته رفته نوعی دخالت آگاهانه در جریان انتقال فرهنگ وتمدن به کودک و نوجوانان ضروری شمرده شده و ضمن توجه به تربیت غیرعمدی پدید آمد و سالمندان با توجه به مقاصد معین به پرورش خردسالان پرداختند و برای انجام دادن وظایف تعلیم و تربیت به صورت رسمی و عمدی طبق ضوابطی به تدریج سازمان‌های متعددی را ایجاد کردند. بهترین سازمان‌ها از صدر اسلام تا کنون عبارتند از خانواده. مسجد. مکتب و مدرسه.

 

سیر تحول تشکیلات آموزش وپرورش
1. در سال 1232 هجری شمسی و به دنبال تاسیس دارلفنون اولین بار وزارتخانهای به نام وزارت علوم تأسیس گردید.
2. در سال 1288 هجری شمسی نام وزارت علوم به وزارت معارف اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر یافت.
3. در سال 1317 هجری شمسی وزارت مذکور به نام وزارت فرهنگ خوانده شد.
4. در سال 1343 هجری شمسی بر اساس قانون صرفاً امور آموزش و پرورش پیش‌دانشگاهی و دانشگاهی به وزارت آموزش و پرورش محول گردید.
5. در سال 1346 هجری شمسی به موجب قانون کلیه امور مربوط به دوره‌های تحصیلی مربوط به دوره‌های تحصیلی پیش‌دانشگاهی به عهده وزارت آموزش و پرورش گذاشته شد.
6. درسال 1366 قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش در4 فصل 13 ماده و 9 تبصره تصویب گردید.

 

انواع مدارس و مراکز آموزشی موجود:
1- مدارس دولتی 2- مدارس غیرانتفاعی 3- مدارس استثنایی4- مدارس آموزشگا‌ه‌های آزاد 5- مدارس وابسته به وزارتخانه‌ها 6- مدارس خارجی 7- مدارس تطبیقی 8- مدارس اقلیت‌های مذهبی 9- مدارس شاهد ومدارس نمونه 10- مدارس شبانه 11- مؤسسات تربیت معلم 12- دور‌ه‌های کاردانی کارشناسی وکوتاه‌مدت
تاریخچه سازمان مدارس به سبک جدید در ایران
1. تاسیس دارالفنون درسال 1228 (ه .ش ) و آغاز معرفی نظام مدارس در ایران
2. در قانون فرهنگ مصوب 1290 (ه .ش) آمده است که مدارس و مکاتب چهار نوع است:
الف. مدارس ابتدایی روستایی ب. مدارس ابتدایی شهری ج. مدارس متوسطه د.مدارس عالی
3. در سال 1313 دوره‌های تحصیلی ایران شامل دوره ابتدایی (6سال)، اول متوسطه (3سال)، دوم متوسطه (3سال) بوده است.
4. در قانون سال 1322(ه .ش ) دورهای تحصیلی عبارت بوده است از:
الف - آموزش ابتدایی(6سال)
ب- دوره متوسطه (دو دوره سه ساله که دوره اول عمومی و دوره دوم به بخش نظری وفنی وحرفه ای تقسیم شده است)
5. از سال 1345 لغایت 1370 شامل دوره‌های کودکستان (3-2 سال) دبستان (5 سال) راهنمایی تحصیلی (3 سال)، دوره متوسطه (4 سال) و تحصیلات عالی بر حسب مورد (7-2 سال)
6. از سال 1370 (ه . ش ) تاکنون دوره متوسطه عمومس، فنی و حرفه‌ای به مدت 3 سال و دوره پیش‌دانشگاهی به مدت یک سال مصوب گردیده است.

 

 

 

برخی از وظایف وزارت آموزش و پرورش
1. تشکیل شورای عالی آموزش وپرورش
2. تشکیل شورای منطقه‌ای که حدود و وظایف و اختیارات آن به تصویب مجلس خواهد رسید.
3. تهیه و پیشنهاد برنامه‌های میان مدت و بلند مدت در جهت تأمین اهداف آموزش و پرورش 4. هماهنگی با وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و سایر دستگاه‌هایی که به نحوی در امر آموزش دخالت دارند در جهت هماهنگ ساختن آموزش‌ها در چهار چوب نظام آموزش کشور
5. زیر پوشش قرار دادن کلیه کودکان لازم‌التعلیم و تقویت نهضت سواد آموزی 6. آموزش مستمر معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش به منظور ارتقا سطح توانایی شغلی آنها
7. تأمین نیروی انسانی آموزش و پرورش از طریق ایجاد دانشسراها و مراکز تربیت معلم
8. تأمین آموزش و پرورش رایگان برای همه مردم تا پایان دوره متوسطه
9. تألیف و چاپ و توزیع کتاب‌های درسی و نشریات کمک آموزشی
10. ارتباط مستمر با اولیا دانش آموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت
11. نظارت بر اجرای صحیح و دقیق کلیه آیین‌نامه‌ها و سنجش و ارزیابی نتایج حاصله از برنامه‌ها

 

 

 

 

 

 

 


آموزش و پرورش در ایران - آموزش در ایران باستان
در فلات ایران، دست کم از پانزده هزار سال پیش، انسان زندگی می‌کرده است. دربارهٔچگونگی آموزش و پروش مردمانی که پیش از آریایی‌ها در این سرزمین زندگی می‌کردند آگاهی چندانی در دست نیست.
نزدیک به چهار هزار سال پیش، آریایی‌ها و از آن جمله ماد‌ها، پارسی‌ها و پارتی‌ها به سرزمین ایران مهاجرت کردند. ماد‌ها در غرب و پارسی‌ها در جنوب و پارتی‌ها در شرق فلات ایران ماندگار شدند و حکومت‌هایی تشکیل دادند. مادها در حدود هفصد سال پیش از میلاد در سرزمین‌های غرب ایران چیره شدند و دولت ماد را بنیان گداشتند. در دورهٔ ماد‌ها، کودکان و نوجوانان راه و رسم زندگانی و کار و جنگاوری را در خانه و ایل می‌آموختند. آموزش رسمی مخصوص روحانیان بود. روحانیان، گذشته از خواندن و نوشتن، اصول و مراسم دینی، اختر شناسی و شیوه‌های پیشگویی سرنوشت دیگران را در مراکز دینی فرا می‌گرفتند. مردم دیگر از خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند. ماد‌ها خطی شبیه خط میخی داشتند. در دورانهخامنشی، آموزش رسمی ویژهٔ روحانیان زرتشتی (موبدان)، شاهزادگان و دولت‌مردان بود. اما چون در آیین زرتشت آموزش و پرورش به مانند زندگی مهم شمرده شده بود، مردم ایران به پیروی از گفتار حکیمانهٔ زرتشت، یعنی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، اخلاق و مهارت‌های سودمند را به فرزندان خود آموزش می‌دادند. در آن زمان آتشکده‌ها جایگاه رسمی آموزش بودند و موبدان علاوه بر درس‌ها مذهبی، پزشکی، ریاضی و اخترشناسی نیز درس می‌دادند.

 

نخستین دانشگاه
در دوره ساسانی فرهنگ و تمدن ایرانی به شرق و غرب گسترش یافت. اما هنوز هم آموزش به گروهی خاص محدود می‌شد. در این دوران مهم‌ترین مرکز علمی و آموزشی دوران باستان، دانشگاه جندی‌شاپور، در شهر گندی شاپور به وجود آمد. این شهر را شاپور ساسانی بنیان نهاد و تا حدود قرن چهارم پس از اسلام آباد بود. در دانشگاه گندی شاپور دانشمندان ایرانی در کنار دانشمندان هندی، یونانی و رومی به فعالیت علمی و بحث و گفت و گو مشغول بودند. وقتی مدرسهٔ آتن در سال ۵۲۹ میلادی بسته شد، بسیاری از دانشمندان یونانی به گندی شاپور مهاجرت کردند. در زمان خسرو انوشیروان بیمارستانی در این شهر ساخته شد و آموزش طب ایرانی، یونانی و هندی رونق گرفت.

 

آموزش در دوران قاجار
در دوران قاجار جنگ‌های ایران و روس رخ داد که با شکست ایرانیان و از دست رفتن بخش‌های زیادی از ایران همراه بود. البته آن شکست دردناک باعث شد که دولت‌مردان دلسوز و فرهیختگان جامعهٔ آن روز به علت شکست ایرانیان آگاه شوند که همانا بی‌خبری از دانش و فن آن روزگار بود. از این رو، در سال ۱۲۳۱ هجری قمری، ۵ نفر دانشجو به انگلیس فرستاده شد؛ نخستین چاپخانهٔ سربی در ۱۲۲۷ هجری قمری در تبریز به کار افتاد؛ نخستینروزنامه را میرزا صالح، از دانشجویان فرستاده شده به انگلیس، به نام کاغذ اخبار در ۱۲۵۳ هجری قمری منتشر کرد؛ و نخستین مدرسه به شیوهٔ امروزی با همت میرزا حسن خان رشدیه در ۱۲۵۴ هجری قمری در ارومیه و در سال بعد در تبریز کار خود را آغاز کرد.

 

بنیان‌گذاری دارالفنون
دارالفنون مرکز آموزشی دانش و فن نوین بود که در سال ۱۲۳۱ هجری شمسی با تلاشمیرزا تقی‌خان امیرکبیر در تهران بنیان‌گذاری شد. نخستین معلمان این مدرسه، اروپایی و بیش‌تر اتریشی بودند. نخست صد نفر فراگیر از میان فرزندان اشراف و بزرگان دولتی برای تحصیل در آن انتخاب شدند که در رشته‌های نظامی، پزشکی، داروسازی، معدن و مهندسی به تحصیل مشغول شدند. دارالفنون آزمایشگاه فیزیک، شیمی و داروسازی و کارخانهٔشیشه و بلور و شمع‌سازی و چاپ‌خانه داشت و فراگیران علاوه بر مطالعهٔ نظری، به فعالیت‌های عملی نیز می‌پرداختند. برای مثال، مسیو کرشیش اتریشی، که معلم توپخانه و ریاضی بود، به کمک دانش‌جویان خود دستگاه فرستندهٔ تلگراف ساخت که آغازی برای گسترش ارتباط از راه دور در کشور بود.
آموزش و پرورش نوین
بر اساس قانون اساسی ایران، آموزش و پرورش برای همهٔ کودکان و نوجوانان ایرانی تا دورهٔ متوسطه رایگان است و دولت وظیفه دارد امکان تحصیل را برای همگان از طریق وزارت آموزش و پرورش فراهم سازد. نظام آموزشی ایران دارای دورهٔ ابتدایی (پنج سال) دوره راهنمایی (سه سال) دوره متوسطه ( سه سال) و دورهٔ پیش دانشگاهی است. علاقه‌مندان به کارهای عملی و فنی مهارت های لازم را در
هنرستان‌ها و آموزشگاه‌های کار و دانش می‌گذرانند. دانش‌آموختگان دوره پیش‌دانشگاهی در صورت موفقیت در آزمون‌های سراسری (کنکور)، به دانشگاه وارد می‌شوند.

 

آموزش ابتدایی در ایران
آموزش ابتدایی : مشتمل بردوره آموزشی 5 ساله ویژه کودکان رده های سنی 6 تا 11 سال می باشد.
اهداف مقطع آموزش ابتدایی
از جمله مهمترین اهداف مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- برقراری فضای مناسب آموزشی جهت پیشرفت اخلاقی و اعتقادی دانش آموزان
2- پرورش استعدادها و خلاقیتهای کودکان
3- بهبود قدرت بدنی و جسمانی کودکان
4- آموزش خواندن ، نوشتن ، محاسبه و برقراری معاشرت اجتماعی با سایر اعضاء اجتماع
5- آموزش مسائل بهداشت فردی و گروهی
برنامه های آموزشی
از جمله مهمترین برنامه های آموزشی مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
علوم قرآنی و تعلیمات دینی انشاء و املاء فارسی
زبان فارسی ( خواندن و درک مطلب )
تعلیمات اجتماعی
علوم هنری ( نقاشی،خطاطی، کاردستی )
علوم طبیعی و بهداشت
علوم ریاضی
ورزش و تربیت بدنی
دروس مذکور در هفته 24 ساعت ارائه شده و زمان هر کلاس درس 45 دقیقه می باشد.
مدت زمان دروس آموزشی مقطع آموزش ابتدایی
مواد درسی کلاس اول کلاس دوم کلاس سوم کلاس چهارم کلاس پنجم
قرآن 1 2 2 2 2
تعلیمات دینی - 2 2 2 2
انشاء فارسی - 2 2 2 2
املاء 3 3 2 2 2
فارسی ( خواندن و درک مطلب ) 8 4 4 3 3
تعلیمات اجتماعی - - 2 - -
هنر ( نقاشی ، خطاطی ، کاردستی ) 2 2 - 4 4
علوم طبیعی و بهداشت 3 2 4 3 3
ریاضی 5 5 4 4 4
ورزش 2 2 2 2 2
مجموع ساعات هفتگی 24 24 24 24 24

 

 

 

اهداف کیفی آموزش ابتدایی
از جمله مهمترین اهداف کیفی مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- اعمال تغییرات ساختاری در نظام آموزشی مطابق با نیازهای واقعی جامعه و برنامه توسعه جهانی به منظور رشد کیفیت و نرخ بهره وری داخلی آموزش و پرورش
2- ارائه آموزشهای پایه به کودکان استثنایی
3- اصلاح ساختار اداری و روشهای اجرایی حوزه آموزش

 

سیاستها ، استراتژی ها و اولویت های مقطع آموزش ابتدایی
از جمله مهمترین سیاستها ، استراتژی ها و اولویت های مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- اصلاح و تغییر ساختار نظام آموزش ملی مطابق با نیازهای جامعه و توسعه ، ارتقا کیفیت و کارائی برنامه های آموزشی مقطع آموزش ابتدایی با رجوع به اسلام ، قرآن و سنت پیامبر (ص)در جهت گنجاندن ارزشهای روحی و معنوی در برنامه های آموزشی
2- توجه به قوانین ،برقراری همکاریهای گروهی ، تعهد به مشارکت در موضوعات سیاسی اجتماعی ، توجه به موضوع سلامت روانی کودکان
3- برقراری هماهنگی میان سیاست های فرهنگی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی مورد پذیرش وزارت آموزش و پرورش با سایر سیاستگذاران ملی
4- کاهش نرخ ترک تحصیل و ایجاد علاقه و انگیزه ادامه تحصیل درمیان کودکان از طریق اولویت دادن به اجرای سیاست غلبه برمشکلات و کمبودهای آموزشی مقطع آموزش ابتدایی با توجه به تفاوت های قومی و فرهنگی
5- اعمال سیاستهای انعطاف پذیر در اجرای متدهای متفاوت آموزشی و بهره گیری از نیروی انسانی ، فضا ، ابزارها و امکانات آموزشی در جهت پاسخگویی به نیازمندیهای محلی مطابق با نوع و سطح آموزش ، جنسیت ، میزان علاقه مندی و استعداد دانش آموزان
6- اولویت دادن به آموزش معلمان و اجرای برنامه هایی در جهت ارتقاء موقعیت معلمان و تعیین موقعیت آنان در جامعه و اتخاذ سیستم آموزشی واحد به عنوان الگوی راهنما
7- تأکید بر اهمیت ارزیابی پیوسته و اصلاح روشها، سیاستها و برنامه های آموزشی
8- جلوگیری از ارزیابی های انحصاری و مقطعی آموزشی به ویژه در میان دانش آموزان مقطع آموزش ابتدایی
9- اولویت دادن به ارزیابی پیوسته نرخ مردودین و تجدیدیها ، بررسی دلایل و ارائه طرح هایی در جهت رفع مشکلات مذکور
10- ارائه برنامه های آموزش ابتدایی به کودکان سراسر کشور
11- اتخاذ و اجرای برنامه های مورد نیاز جهت ثبت نام کلیه کودکان و تمرکز منابع و تسهیلات در جهت جبران کمبودهای مناطق محروم
12- برقراری روابط همکاری با سازمانهای ذیربط، بسیج کلیه منابع و جلب توجه و مشارکت فعال دولت در جهت پرداختن به موضوعات فرهنگی ، حمایتی ، رفاهی و قانونی
13- تربیت کادر آموزش ابتدایی مناطق محروم و دور افتاده از طریق گسترش موسسات و دانشگا ه های تربیت معلم

 

 

 


مشکلات اصلی آموزش ابتدایی
از جمله مهمترین مشکلات مقطع آموزش ابتدایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- عدم کیفیت و انعطاف ناپذیری محتوی و متدهای آموزشی و نادیده انگاشتن خلاقیت، نظم، مسئولیت پذیری و انجام فعالیت های گروهی

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  30  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه تطبیقی آموزش پیش دبستانی ایران و سوئیس