هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله دین اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از دینهای ابراهیمی جهان است. پیرو این دین را مسلمان می گویند. آنها بر این باورند که خدا مستقیماًبر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. این دین هم اکنون از نظر تعداد رسمی پیروان در مکان دوم و پس از دین مسیحیت جای دارد.
ریشه واژه
اسلام در زبان عربی از ریشه ( س-ل-م) که به معنای « تسلیم صلح آمیز؛ تسلیم شدن؛ اطاعت؛ صلح ) است مشتق گردیده است. این واژه را می توان با واژه هم ریشه¬اش در زبان عبری مقایسه کرد. شالوم که از ریشه ( شین – لامد – مم ) در زبان عبری مشتق گردیده دارای معالهای دیگری در بسیاری از زبانهای سامی بوده و به معنای کمال، تکمیل و تندرستی است.
از دیگر مشتقات سه حرف ( س-ل-م ) می توان موارد زیر را نام برد:
 سلام به معنای « صلح » که همچنین به عنوان درود هم است.
 السلام ( آرامش ) یکی از 99 نام خدا در قرآن.
 مسلم، کسی که از اسلام تبعیت می کند؛ کسی خود را به خداوند تسلیم می کند.
باورها
اسلام برای هر فردی با شهادتین آغاز می شود. شهادتین به زبان آوردن دو جمله « لا اله الا الله » و « محمد رسول الله » است که به ترتیب به معنای هیچ خدایی جز الله وجود نداردو محمد پیامبر الله است. فردی که تصمیم به ایمان آوردن به اسلام را دارد باید این دو جمله را بر زبان آورده و آنها را باور کند.
مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فرو فرستاد. تقریباً همه مسلمانان بر این باورند که محمد آخرین پیامبر خدا و مکمل همه آنها است. در نتیجه سخنان او و کتابش تا روز قیامت برای بشریت وجود دارند. مسلمانان بر این باورند که بخشهایی از کتابهای تورات و انجیل فراموش شده¬اند، اشتباه تفسیر یا نوشته شده¬اند یا توسط دنباله روان آنها تحریف گشته¬اند در نتیجه پیام اصلی آنها از بین رفته است. آنها با باور به این مساله، معتقدند که قرآن به عنوان آخرین کتاب وحی شده به انسانها برای تصحیح آن کتابها نازل شده است.
باور مسلمانان بر آن است که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی بوده و این اصول در قرآن گردآمده¬اند. متون اسلامی این طور بیان می کنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه جزو دینهای ابراهیمی به شمار می آیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان ( و گاهی اوقات دیگر معتقدان ) به صورت « اهل کتاب » یاد می کند.
باورهای بنیادین در دین اسلام
توحید، معاد، نبوت، از اصولی است که بین همه مسلمانان مشترک است .
بعضی از زیرشاخه های اسلام به خصوص شیعیان به جز این سه اصل ، دو اصل عدل و امامت را نیز جزء اصول می دانند. البته به این دو اصل اصول مذهب گفته می شود.
نام خدا
الله نام ویژه خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای عربی – اسلامی است . با این حال فارسی زبانان معمولاً از واژه خدا استفاده می کنند. واژه الله پیش از ظهور اسلام نیز در عربستان وجود داشته است و نام خدای بزرگ و آفریدگار جهان است که بتها به عنوان رابط و واسطه او در اداره جهان به او کمک می کنند و اعراب نیز جهت نزدیکی و ارتباط با او به پرستش بتهای خویش می پرداختند چرا که بتها را در اداره جهان میانجی فیض می دانستند.

 


نام گذاری پیروان
پیروان اسلام را در فارسی مسلمان می خوانند و در نوشتارهای عربی « مسلم » . به اضافه اینکه در آموزه های اسلامی بنا بر سخنان خداوند در قرآن کتاب مقدس مسلمانان، ادیانی که تمام پیامبران الهی آن را ترویج کرده¬اند یک دین است و همه آنها تحت عنوان اسلام خوانده می شوند، پس پیروان دیگر پیامبران الهی تا زمانی که آیین آنها توسط پیامبر بعدی نسخ نشده بود، مسلمان محسوب می شوند.
مذهب ها و زیر شاخه ها
مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی تقسیم می شوند. هر یک از این دو فرقه دارای انشعاباتی هستند. به عنوان مثال صوفی گری در میان شیعه و سنی وجود دارد.
قوانین
پاره¬ای از قوانین اسلام مابین بیشتر ادیان و ایدئولوژی ها ( اعم از اینکه خود را الهی بنامند یا زمینی ) مشترک است از جمله این قوانین می توان به احترام به والدین، یاری به یتیمان و ... اشاره نمود.
برخی قوانین اسلام دارای ویژگیها، شروط، محدودیتها و تعاریف ویژه خود هستند و انجام آنهامستلزم رعایت آن شروط و ویژگیها است. مانند ازدواج کردن، پرهیز از ظلم و ستم به خود و غیر، زنده کردن حقوق دیگران، دست گیری مستمندان عدم خود کشی و ... اشاره کرد.
کتاب مقدس
 قرآن کتاب مقدس و آسمانی مسلمان است و به زبان عربی نوشته شده است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شده.
به اعتقاد مسلمانان « قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالاً یکباره و هم کم کم در طول بیست و سه سال نازل شده. »
این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را « معجزه » و « سند اثبات پیامبری » محمد می دانند. تمام مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیاناً ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است،که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده می کنند. مسلمانان روی بی خطا بودن کتاب قرآن تأکید دارند.
اسلام و ایران
محمد پس از بعثت به پادشاهان کشورهای همسایه از جمله ایران نامه نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد، پادشاه ایران – خسروپرویز – این دعوت را نپذیرفت . پس از درگذشت محمد اعراب به ایران تاختند و در آخرین نبرد در قادسیه رستم فرخزاد مشاور یزدگرد و سردار سپاه ایران کشته شد و اسلام به ایران آمد.
ستمگری و سختگیری تازیان بر ایرانیان و ستاندن مالیاتهای هنگفت به عنوان جزیه، سبب گسترش اسلام در ایران شد. رفتار خشن و گرفتن جزیه بر اساس نص صریح قرآن انجام می شد ( آیه 29 سوره توبه ).
ورود اسلام و اعراب به ایران پیش از هر تهاجم دیگری بر فرهنگ و روش زندگی ایرانیان تأثیر گذاشت به گونه¬ای که امروز پس از 1400 سال از جشنهای ایرانی تنها نوروز ( که به نوبه خود تغییر زیادی کرده است ) باقی مانده و ایرانیان فقط اعیاد اسلامی را جشن می گیرند و برخلاف ایرانیان باستان که غم و ماتم را از جانب اهریمن می دانستند در سالگردهای شهادت امامان و ... به عزاداری می پردازند. این در حالی است که اثری از چنگیز مغول و اسکندر مقدونی جز چند خرابه در ایران به جای نمانده است.

 

مذهب¬ها
1 – تشیع
شیعه، به معنای پیرو، عنوانی است که شیعیان دست کم از سده دوم هجری به کار می برده¬اند و منظور « شیعه امام علی » همچنین شیعیان دوازده امامی با نام « امامیه » نیز خوانده شده¬اند شیعه یکی از زیرساختهای اسلام است.
2 – تسنن
مذهب سنی بزرگترین مذهب دین اسلام است که بیشترین پیروان را در میان مسلمانان دارد به طوری که حدود 90% مسلمانان جهان پیرو اهل سنت هستند این مذهب دارای چهار خلیفه می باشد که به خلفای راشدین معروفند عبارتند از:
1) ابوبکر 2) عمر 3) عثمان 4) علی
3 – تصوف ( صوفی گری ،عرفان )
جنبه راز و رزانه و نهانگرای اسلام است صوفیان آفریننده هستی را دارای هیچ یک از صفاتی که ما می شناسیم نمی دانند و او را بالاتر از هر پندار و توصیفی می دانند.

 


4 – مذاهب کلامی
1) امامیه 2) اسماعیلیه 3) خوارج 4) مرجئه 5) اشاعره 6) معتزله و ...
5 – مذاهب فقهی
1) جعفری 2) شافعی 3) حنفی 4) مالکی 5) حنبلی
قرآن
قرآن ( نام پارسی : نِبی ) کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است.
در باور مسلمانان، این کتاب طول یک دوره 23 ساله از طریق جبرئیل بر محمد، که آخرین پیامبر می خوانندش، فرو فرستاده شده است. مجموع این فروفرستاده ها ( وحی ) به گونه کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای 30 جزء ، 114 سوره ( بخش )، و 6236 آیه ( بند ) است.
مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود می دانند و با القابی نظیر « کریم » و « مجید » نام آن را می برند. برای ایشان، این کتاب به شکل نگاشته شده و به ساختار یک کتاب به عنوان بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانی ست که ابدی و ازلی هستند پذیرفته شده است. قرآن خود را به عنوان « لوح حفاظت شده » ( اللوح المحفوظ ) می خواند.
ساختار
آیه
آیه در لغت به معنی نشانه است و در اصطلاح کوچک ترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفته است. یک آیه می تواند چند حرف ، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند ( پاراگراف ) باشد. طبق روایت ابوعبدالرحمن عبدالله بن حبیب سلمی از علی پسر ابوطالب تعداد کل آیات قرآن 6236 عدد است. برخی آیات نظیر آیه نور ( نور، 35 ) آیه الکرسی ( بقره، 255 ) ، آیه تطهیر ( احزاب، 33) ، و آیه حجاب ( نور ، 30 و 31 ) با نامهای خاصی مشهورند.
ترتیب آیات قرآن توسط پیامبر اسلام تنظیم شده است. به عبارت دیگر آیات قرآن به ترتیب فعلی فروفرستاده و خوانده نشده، بلکه پیامبر محل آیات را معین نموده است. البته برخی دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات نظیر آیه « اکمال دین » ( مائده ، 3 ) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود خارج شده¬اند.
رکوع
رکوع یک بخش و گروهی از آیات که وحدت موضوعی دارد و پشت سرهم قرارگرفته است. تعداد رکوعهای قرآن طبق آنچه مشهور است 540 رکوع است .
سوره
سوره در لغت به معنای « بریده شده » است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرنده گروهی مستقل از آیات قرآن که مطلع « بسم الله الرحمن الرحیم » و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سوره قرآن – جز سوره توبه – با آیه « به نام خداوند بخشنده مهربان » آغاز می شود. و اهل سنت « بسم الله » را جزء سوره نمی دانند. در قرآن کلمه « سوره » به همین معنا به کار رفته است؛ مثلاً در آیه تحدی ( مبارزه طلبی ) ( بقره، 23 ).
قرآن 114 سوره دارد. هر یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمه¬ای از آن سوره گرفته شده است. برخی معتقدند ترتیب سوره ها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شده¬اند. سوره¬های قرآن به دو دسته مکی ( فروفرستاده شده در مکه ) و مدنی ( فروفرستاده شده در مدینه ) تقسیم می شوند. سوره ها لزوماً وحدت موضوعی ندارند، نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمده است. برای مشاهده فهرست نام سوره ها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.

 


دیگر تقسیم بندیها
قرآن به 30 بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شده است. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شده است و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم می شوند ( برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم می کنند و در این صورت 120 حزب داریم ).
متن پاشان
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی می رسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و می توان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت . به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد.
بهاءالدین خرمشاهی در اینباره می گوید:
« اما مهمترین مشخصه و خصیصه ساختاری قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشته اند، اسلوب چندوجهی و بلاتشبیه گسسته نمای آن است. یعنی شاخه به شاخه شدن معانی و مضامین و قطع پیاپی توالی یک مضمون و مدام از معنایی به معنای دیگر پرداختن. این گسسته نمایی ظاهری قرآن مجید در فرهنگ و ادب فارسی نظیر دارد. دو کتاب عظیم که از شاهکارهای جاویدان زبان فارسی هستند نیز همین اسلوب و ساختار را دارند، نخست مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی ( م 672 ق ) . دوم غزلهای خواجه شمس الدین حافظ ( م 792 ق ). در مورد مثنوی ، مرحوم فروزانفر بر آن [ نظر ] بوده¬اند که تحت تأثیر قرآن این سبک و سیاق را پیداکرده است. در مورد غزلهای حافظ که به اصطلاح بعضی فارسی زبانهای پاکستان، « پاشان » ( از پاشیدن ) است نگارنده برای نخستین بار این نظر را مطرح کرده است که حافظ با انقلابی که ( به قول آربری ) در غزل کرده است، نه تحت تأثیر سنت شعری و تاریخ غزل فارسی است ( چنانچه غزلش هیچ شباهت صوری و ساختاری باغزل بزرگترین سلفش سعدی ندارد )بلکه تحت تأثیر ساخت و ساختار سوره های قرآن کریم است. مسلمانها اعم از عرب و غیر عرب، گویی بیم داشته اند که به این خصیصه اشاره کنند. قدیمی ترین اشاره ای که در این باب دیده می شود حدیثی است که یکی از معاصران پیامبر که یهویی به نام « سلام بن مشکم » بوده است. [ او ] از سر شکوه و گلایه به [ پیامبر ] عرض می کند: « چگونه از تو پیروی کنیم حال آنکه قبله ما را ترک کرده ای و کتابی هم آورده ای آن طور که تورات متناسق است، تناسق ( نظم و نسق ) ندارند. کتابی بیاور که مأنوس و متعارف باشد وگر نه ما هم نظیر اینکه تو آورده ای می آوریم ». سپس خداوند این آیه را [ در مقام تحدی ] نازل کرد: قل لئن اجتمعت الانس و الجن ... [ اگر انس و جن همدستی کنند که نظیر این قرآن را بیاورند، نظیر آن را نخواهند آورد، ولو آنکه بعضی پشتیبان بعضی باشند ] ( اسراء ، 88 – اسباب النزول ، سیوطی ) طه حسین بحث مبسوطی در اینباره دارد و می نویسد: « مثلاً موضوعهای سوره بقره بسیار و از هم بیگانه¬اند و این خود دلیل است که این سوره یک مرتبه نازل نگشته، بلکه به تدریج و خرد خرد نازل می شده است. سپس دهها موضوع و مضمون متنوع سوره بقره را برای نمونه یاد می کند.
حال آنکه چنانچه این کتاب به شکل متعارف و نظیر سایر کتب نگاشته شده بود، به عنوان مثال باید از مباحث اعتقادی آغاز می کرد و پس از بیان داستان آفرینش و انبیا به روزگار پیامبر می رسید و نهایتاًاحکام را بیان می نمود، که در این صورت اسلوب آن بیشتر منطقی بود و نه هنری.
دیدگاه اسلام شناسان اروپایی
بهاءالدین خرمشاهی می گوید:
« از قرآن پژوهان اروپایی گویا ابتدا نولد که اسلامشناس آلمانی که مهمترین تاریخ قرآن را نوشته است، در مقاله قرآن که برای طبع یازدهم دایره المعارف بریتانیکا نوشته است به این خصیصه از سبک قرآن اشاره کرده و گفته است اصولاً ذهن هر پژوهشگر امروزین اروپایی سبک قرآن را به اصطلاح ناپیوسته و پاشان می یابد. ریچارد بل یکی از برجسته ترین قرآن پژوهان غربی، در کتاب مقدمه بر ترجمه قرآن به این خصیصه اشاره و آن را ناشی از بی دقتی و اشتباه ناسخان و کاتبان وحی می داند ولی مونتگمری وات قرآن شناس اسکاتلندی معروف که این مقدمه او را تهذیب کرده و گسترش داده است، تعلیل او را نادرست می شمارد. آرتور جان آربری ، از اسلام شناسان و قرآن پژوهان غربی، در مقدمه ترجمه قرآنش به انگلیسی و نیز فریتیوف شوآن در کتاب « فهم اسلام » بهتر از دیگران به اهمیت هنری و زبانی – ادبی این خصیصه ساختاری قرآن پی برده¬اند و آن را حسن و هنر قرآن شمرده¬اند، نه عیب و ایراد آن. به نظر می رسد که اعجاز و سبک تقلید ناپذیر و خارق العاده قرآن جز از این طریق میسر نمی شد. اگر بیان اندیشه با رعایت ترتیب و توالی منطقی و مضمونی در کتابهای دیگر خطی باشد شیوه بیان اندیشه قرآن حجمی و حلقوی ... و به قول آربری کنترپوآنی و پلی فونیک است.»
محتوا
کتاب قرآ خود را این گونه معرفی می کند:
« کتابی است که به سوی تو فروفرستاده¬ایم، تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنی درآوری، به سوی راه خدای توانای ستوده » ( سوره ابراهیم ، آیه 1 ).
پیدایش
مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا می دانند، که توسط روح الامین ( جبرئیل ) بر پیامبر اسلام نازل شده است.
برخی غیرمسلمانان قرآن را متنی می دانند، که محمد خود آن را بیان کرده است. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بوده است.
گردآوری
متن قرآن در سه مرحل گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً « مصحف » درآمد. نخست زمان محمد، سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دوره های بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.
زمان محمد
در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان می خواند. برخی آن را حفظ می کردند و برخی بر تکه های چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ می نوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی می شد و متن آن ناقص بود، امکان « کتاب ساختن » آن وجود نداشت . « جمع قرآ« در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» در زمان حیات پیامبر 37 نفر حافظ کل قرآن بودند. و تعدادکاتبان وحی که برای خود نسخه¬ای بر می گرفتند به بیش از پنجاه نفر می رسیده است.
زمان ابوبکر
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و ازدین برگشتگان و متنبیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند، به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر « زید بن ثابت » که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. « زید همه نوشته های قرآنی را ولو آنکه ده ها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ می پذیرفت ».
قرآن توسط زید طی 14 ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال 13 هجری به صورت مجموعه ای از صحیفه ها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش « حفصه » قرار گرفت.

 


زمان عثمان
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمع آوری نسخه های مختلف دست به یکسان سازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از « زید بن ثابت » ، « سعید بن عاص » ، « عبدالله بن زبیر » و « عبدالرحمن بن حارث » تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار کار تهیه نسخه نهایی را انجام دادند. آنها تمام نوشته های قرآن موجود را گردآوردند و با تکیه بر شهادت شاهدان و حافظان نسخه نهایی یا « مصحف امام » را تهیه کردند، که معروف به مصحف عثمانی است و به خط کوفی ابتدایی بود. این کار در فاصله سالهای 24 تا 30 هجری قمری انجام شد و از روی آن 5 یا 6 نسخه تهیه شد، دو نسخه در مکه و مدینه نگهداری شد و باقی نسخه ها به همراه یک حافظ قرآن که نقش راهنمای درستخوانی را داشت، به بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد.
عثمان برای دستیابی به « توحید نص » با یگانگی متن قرآن دستور داد، تمام نوشته های موجود قرآن را با آب و سرکه جوشانده و محو کنند، تا ریشه نزاع و اختلاف از بین برود. نسخه هایی که نابود شدند شامل قرآن عبدالله پسر مسعود – که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بوده است- ابی پسر کعب بودند و قرآن امام علی نزد وی و فرزندانش باقی ماند و گر چه وی در گردآوری قرآن مستقیماً حضورنداشت، در هیچ جا و در زمان خلافت صحت متن گردآوری شده را رد نکرده است . صاحب نظران مسلمان معتقدنداین نسخه ها عموماً از نظر لغوی، املایی و تعداد سوره ها تفاوت جزیی داشته اند. اما به هر حال عموم مسلمانان حتی خاندان علی و سایر مخالفان خلافت بر صحت نسخه عثمان در طول تاریخ تأکید کرده اند.
نظر مشهور جمع آوری در مورد جمع آوری قرآن همین است که ذکر شده اما محققین متأخر نظر بر جمع آوری قرآن درهمان زمان محمد ( پیامبر ) دارند و روایات و نقلهای مربوط به جمع آوری قرآن بعد از محمد را متناقض یا ناظر به اموری دیگر نظیر تکثیر مصحف یا توحید مصاحف می دانند.
اصلاحات بعدی
نسخه عثمان به خط عربی اولیه نوشته شده بود، که بدون علامتگذاری ، اعراب و حروف « والی » ( حروفی که نوشته می شود و خوانده نمی شود ) است. تا زمانی که اسلام محدود به سرزمینهای عرب زبان بود، اعراب مشکلی در قرائت قرآن نداشتند. اما با گسترش سرزمینهای مردمان غیر عرب زبان نمی توانستند قرآن را درست بخوانند. برای حل مشکلات ناشی از آن و مقابله با اشتباه خواندن قرآن به دستور علی « ابوالاسود دوئلی » اقدام به اعراب گذاری قرآن نمود. روش او برای این کار بر اساس شیوه رسم الخط سریانی بود. سپس در طی قرن اول به دستور خلفا و امرای اموی « یحیی بن عامر» و « نصر بن عاصم » حروف مشابه نظیر ب، ت و ث را نقطه گذاری کردند. یزید فارسی حرف «الف » را به قرآن افزود ( در عربی الف و همزه دو حرف متفاوت محسوب می شود ) در قرن دوم هجری « ابوعبدالرحمن خلیل بن احمد بصری » که اصلیتش ایرانی است، علم نحو و عروض را ابداع کرد و علائم همزه، تشدید و ساکن را وضع کرد و روش امروزی ثبت حرکات را ایجاد کرد. در طی قرن سوم هجری رسم الخط قرآنی معیار ( استاندارد ) موجود بوده است و ابوحاتم سجستانی ( سیستانی ) رساله ای در رسم الخط قرآن نگاشته، که بخشهایی از آن امروزه موجود است. همچنین خط عربی به تدریج طی چند قرن از « کوفی اولیه » به « نسخ » که امروزه قرآن را بدان می نویسند تحول یافت .
نسخه ای که امروزه بیشترین استفاده را دارد در سال 1922 ( میلادی ) توسط دانشگاه الزهرا مصر تأیید شده است و اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان شیعه نیز معتقدند چیزی از آن کاسته یا به آن افزوده نشده است.
قرائت قرآن
قاریان هفتگانه ( قرّاء سبعه ) و راویان چهار گانه
در خواندن متن واحد قرآن چهارده شیوه یا روایت مختلف وجود داشته است. مشهورترین روایت که امروزه قرآن را بر اساس آن اعراب گذاری می کنند، روایت حفص ازعاصم کوفی است. که به علی می رسد. تمام قرآنهایی که در ایران به چاپ می رسد از جهت صحت کتابت و انطباق با این قرائت در اداره نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و این مسأله در پایان تمام قرآنها ذکر شده است.
چناکه حافظ می گوید:
عشقت رسد به فریاد از خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
این چهارده روایت در تلفظ حروف و اعراب اندکی متفاوت هستند. مثلاً در قرائت مشهور حفص از عاصم آمده است: ملک یوم الدین ( م با الف مقصوره که مالک خوانده می شود ) و درقرائت مشهور دیگر الگو: عربی .
اسامی قاریان و راویان آنها بر اساس کتاب « الاتقان فی علوم القرآن » اثر « سیوطی » عبارت اند از:
 عاصم کوفی ( ف127– 129 ه.ق. ). وی قرائت را از « ابوعبدالرحمن سلمی » از « امام علی » و همچنین از « سعد بن ایاس شیبانی » و « زرد بن حبیش » اخذ کرده است. قرائت وی را « حفص » و « ابوبکر شعبه بن عیاش » روایت کرده اند.
 عبدالله بن کثیر مکی (ف. 120 ه.ق. ). وی قرائت را از « یزید بن قعقاع » از « ابو میمونه » غلام « ام سلمه » ( همسر پیامبر ) اخذکرده است. قرائت وی را « قالون » و « ورش » روایت کرده اند ،
 حمزه کوفی (ف. 156 ه.ق. ). وی قرائت را از « عاصم » و « اعمش » و « سبیعی » و « منصور بن معتمر » و « امام صادق » اخذ کرده است و قرائت او را « خلف » و « خلاد » روایت کرده اند.
 کسائی کوفی (ف. 179 – 193 ه.ق.). قرائت را از « حمزه » و « شعبه بن عیاش » اخذ کرده است . راویان او « دوری » و « ابوالحارث » هستند.
 ابوعمروبن علاء بصری ( ف. 154 – 159 ه.ق. ). راویان وی « دوری » و « سوسی » با یک واسطه هستند.
 ابن عامر دمشقی (ف. 118 ه.ق. ). وی قرائت را از « ابودرداء صحابی » اخذ کرده و راویان او «هشام » و « ابن ذکوان » با یک واسطه هستند.
سندیت قرآن
منظور از سندیت اعتبار و مرجعیت یک پدیده در اثبات یا کشف یک موضوع است.
سندیت تاریخی
طبق نظر « عبدالحسین زرین کوب » قرآن موجود معتبرترین سند مکتوب عربی درباره احوال پیامبر ومحیط پیدایش اسلام است. با توجه به آنکه تاریخ علمی نقلی است و نه استدلالی یا تجربی، سندیت تاریخی بر اساس اعتبار نقل قولها و روایتهای موجود درباره یک پدیده شکل می گیرد. قرآن به لحاظ تواتر روایت ( تعداد افرادی که آن را نقل کرده اند). وثاقت راویان ( اعتماد به افرادی که آن را نقل کرده اند ) و اجماع آرا ( اتفاق نظر در بین افراد نقل کننده )موثق ترن متن زمان خود در بین مسلمانان و غیرمسلمانان است. بنابراین هیچ سند و قرینه خارجی برای سنجش صحت قرآن نیست، که از خود قرآن کم اعتبارتر نباشد. چنانچه فردی در صحت متن قرآن ، در اسناد آن به پیامبر و امثال آن شک داشته باشد، در هر سند تاریخی دیگری از آن دوران قطعاً شک خواهد داشت. لذا وثوق و سندیت قرآن به حدی است که با هیچ سند تاریخی دیگری نمی تواند مورد تردید واقع شود.
اما برخی دلایل برون متنی که می توان برای صحت قرآن آن ذکر کرد عبارت اند از:
1. عدم ثبت احادیث پیامبر تا 100 سال: از زمان عمر و به فرمان او تا زمان عمرو بن عبدالعزیز در پایان قرن اول هجری هیچ حدیثی از پیامبر نوشته نشده است و فقط قرآن ثبت شده است، لذا احتمال ثبت صحبتهای دیگر وی که جزء قرآن نبوده، وجود نداشته است.
2. متن فعلی قرآن از معدود امور مورد اتفاق بین تمام فرق اسلامی است و چنین اجماعی بعید است ریشه در واقعیت نداشته باشد.
3. گر چه نقل است عثمان و امویان نسخ قرآنی متفاوت را از بین برده اند اما مخالفان آنها بعد اً براین مبنا به مخالفت با آنها نپرداخته ودر دوره عباسیان ونزد شیعه نیز همین متن قرآن مورد تایید قرار گرفته است .
4. نهایتاً برخی دانشمندان نظیر محدث نوری قائل به حذف برخی مطالب از قرآن هستند، ولی عده بسیار زیادی از علمای شیعه و سنی در رد این ادعا کتاب نوشته اند.

 

سندیت اعتقادی
در شناخت نظر دین اسلام در خصوص هر موضوعی، چه نزد معتقدان به اسلام و چه نزد مخالفان، قرآن موثق ترین و خدشه ناپذیرترین منبع کشف دین اسلام است.
هم چنین سینا در مقابله عقل استدلالی با قرآن هنگامیکه در خصوص « معاد جسمانی » به تناقض می رسد، به قرآن ایمان می آورد، هر چند عقلا نمی تواند استدلالی موافق آن بیابند.
البته اقلیتی از دانشمندان و علمای مسلمان معتقدند سنت بالاتر از قرآن است و برخی معتقدند سنت با قرآن برابر است. ازنظر برخی از علما قرآن از آنجا که بر اساس تواتر به دست ما رسیده است به همان اندازه اصالت و سندیت دارد که احادیث متواتر سندیت دارند.
آمارهایی درباره قرآن
تعداد کل آیات قرآن 6236 است. البته در این رقم هم اختلاف هست. مثلاً در این محاسبه، « بسم الله الرحمن الرحیم » فقط در سوره فاتحه ( اولین سوره قرآن ) شمرده شده است ( البته بجز سوره فاتحه؛ « بسم الله الرحمن الرحیم » که در ابتدای همه سوره های قرآن جز سوره توبه که « بسم الله الرحمن الرحیم » ندارد – قرار دارد جزء آیه اول آنها محسوب می شوند ) نظراتی دیگر نیز در این باره بسیار موجود است برای مثال اشخاصی می گویند 6666 و اشخاصی دیگر می گویند 6234 .
بسته به روش شمارش و تعریف کلمه و نیز نحوه رسم الخط اعداد مختلفی برای تعدادکلمات و حروف قرآن گفته شده. مشهورترین آنها 77701 کلمه و 323671 حرف است.
قران 114 سوره دارد. سوره 9 قرآن سوره توبه « بسم الله الرحمن الرحیم » ندارد اما سوره 27 قرآن یعنی سوره نمل 2 « بسم الله الرحمن الرحیم » دارد. طولانی ترین سوره قرآن سوره بقره است که شامل 386 آیه است. کوتاهترین سوره قرآن هم کوثر با 3 آیه است.
بلندترین آیه قرآن، آیه 282 بقره است که در آن 20 حکم الهی آمده است . کوتاهترین آیه قرآن نیز آیه 64 سوره الرحمن است که از دو حرف مقطعه طه تشکیل شده است.

 

 

 

دیدگاهها درباره قرآن
مسلمانان
« قران وحی نامه اعجاز آمیز الهی است، که به زبان عربی [ شیوا ( فصیح ) ] به عین الفاظ توسط فرشته وحی، جبرئیل ، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالاً یکباره و هم تفصیلاً در طول بیست و سه سال نازل شده است.
اعتقاد عموم مسلمانان و تمامی مذاهب آن است که قرآن کتاب آسمانی و مقدس اسلام است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شده و معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را معجزه و سند اثبات نبوت محمد می دانند. تمام مذاهب اسلامی جز معدودی از دانشمندان بر صحت متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیاناً ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده می کنند.

 


مستشرقان
مستشرقان دیدگاههای متعددی درباره قرآن داشته اند، برخی چون گلدزیهر بسیار بدبین بوده و برخی نظیر آربری به آن خوشبین بوده اند. حتی برخی نظیر ماسینیون و کربن به اسلام و قرآن ارادت داشته اند.
ناباوران
دیگر صاحبنظران معمولاً روایت کلی مسلمانان از وقایع را می پذیرند، اما بر این باورند که مفاهیم قرآن بیشتر ریشه های زمینی دارند و قبل از تولد پیامبر اسلام این مفاهیم در میان مذاهب مختلف اقوام عرب وجود داشته اند. برخی از آیات قرآن تنها تراوشات ذهنی پیامبر اسلام هستند و برخی دیگر نیز توسط اطرافیان محمد به قرآن وارد شده اند. مدرنیست ها مواردی را به عنوان اشکالات قرآن ذکر می کنند و از آن به عنوان نشانه ای از یک رویه جمعی انسانی یاد می کنند، مانند ترتیب غیر منظم و دسته بندی شده و ترکیبهای مختلف سبک و قسم این کتاب را که مغایر با نظم خطی است متعارف عقلانیت مدرن است را مؤید ادعای خود می دانند. همچنین آنها مدعی هستند تناقضات منطقی درونی و برونی قرآن در قرآن وجود دارد.
اثبات گرایان ( pisitisit ) و علم باوران ( scientisist ) مطالب غیرعلمی قرآن در مورد طبیعت و انسان را از جمله اشکالات این کتاب می دانند.
همچنین برخی از ناباورین قرآن را پدیده ای با منشأ بشری می دانند، زیرا که بین سبک و لحن و موضوع سوره های مکی و مدنی تفاوت وجود دارد. سوره هایی که پیامبر اسلام در مکه گفته – سوره های مکی – بیشتر حالتی اندرزگونه و همراه با مهر و محبت است ولی سوره های پس از کوچ به مدینه که مدنی خوانده می شوند، حالتی از خشم را بر می انگیزد و لطافت سوره های مکی را ندارد، چراکه طبق تعبیر و استدلال ایشان پس از کوچ پیامبر درگیر با مسایلی از قبیل جنگ، جاسوسی، تفرقه افکنی ودیگر مسایلی شد که در مکه هیچ تجربه نکرده بود. البته عده ای آن را مرتبط با نفس شکل گیری حکومت و اقتضائات آن می دانند .
برخی از مستشرقان شک گرا همچنین معتقدند که آموزه های پیامبر اسلام به تأثیر از جوامع یهودی حجاز، و به طبع تصور او روایتی جهان شمول از وقایع تاریخی بوده است. آنان به بخش هایی اشاره می کنند که در آیه خدا مستقیماً یا در شخص سوم مورد خطاب گرفته و یا در آیه به افراد مختلف و از جمله به خدا قسم یاد می گردد.
مبارزه طلبی
مسلمانان معتقدند که قرآن معجزه پیامبر و اثبات کننده درستی ادعای پیامبری اوست .
قرآن در آیاتی منکران وحیانی بودن رابه مبارزه طلبیده است . از جمله در آیه 23 سوره بقره می گوید « و اگر در آنچه بر بنده خویش فروفرستاده ایم شک دارید، اگر راست می گویید سوره ای همانند آن بیاورید و از یاورانتان در برابر خداوند یاری بخواهید. »
در آیات متعددی از قرآن از منکران وحیانی این کتاب خواسته شده است ، که اگر می توانند نظیر آن را بیاورند. البته در آیه ای درخواست شده که کتابی مثل آن بیاورند، در آیه دیگر ده سوره ذکر شده و آیه بالا یک سوره نیز در اثبات مدعای بشری بودن قرآن کافی دانسته شده است . از موارد دیگر مبارزه طلبی قرآن ادعای انسجام و عدم تناقض در متن آن است. « چرا در قرآن تدبر نمی کنند؟ که اگر از غیر خدا بود، اختلافهای زیادی در آن می یافتند. »
از سویی، افرادی نظیر مسیلمه نیز خود را پیامبر خوانده و عباراتی نظیر الفیل، ماالفیل، و ماادریک ماالفیل، له ذنب و بیل، و خرطوم طویل را گفته اند.( طباطبایی ، ترجمه تفسیر المیزان، ج1 ، ص 108 ) همچنین افرادی نظیر ابن مقفع ، مترجم کلیله و دمنه از پهلوی به عربی، که دانشمند و ادیب توانمندی بوده ، در این راه بسیار کوشیدند و می توان متن نوشته های آنها را که در کتب تاریخ ثبت شده با قرآن مقایسه کرد.
مخالفان می گویند مفهوم « مقابل قرآن » تکرار می شود اما دقیقاً چهارچوب ادبی برای مقایسه که مورد توافق همه فرق و مسلمانان باشد ارایه نشده است. منتقدین این نظر معتقدند به دلیل عدم وجودهمین چهارچوب چالشی که قرآن مطرح کرده است بی معنی است.
شخصیت ها
اهل بیت
اهل بیت ، خاندان پیامبر اسلام هستند آیه تطهیر را محمد (ص) در شأن آنها گفته است که به ادعای او از سوی خدا نازل شده و از نظر شیعیان تنها علی (ع) ، فاطمه (س) ، و فرزندان آنها حسن (ع) و حسین (ع) را شامل می شوند اهل بیت، یکی از ثقلین هستند.
امام
امام واژه ای است عربی و به معنای پیشوا و رهبر، که از اصطلاحات خاص دین اسلام است این واژه به خودی خود معنی مقدسی ندارد و در قرآن هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی خدا هدایت می کردند به کار رفته و هم برای پیشوایانی که مردم را به سوی کفر هدایت می کرده اند اما غیر از این معنای عام دارای معانی و کاربردهای خاصی در فرهنگ مسلمانان نیز هست.
امامت نزد شیعیان امامیه
در این مذهب امامت به قدری مهم است، که شیعیان از آن برای تمایز خود از سایرین استفاده کرده اند شیعیان با استناد به حدیث نبوی : « من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه » ( هرکس بمیرد در حالیکه امام زمانش را نشناسد مرده به مرگ جاهلیت ). شناخت امام را شرط قبول اسلام نزد پروردگار می دانند.
شیعیان با استناد به حدیث جابر و برخی احادیث دیگر معتقدند ائمه 12 فرد کاملاً مشخص هستند که از جانب خدا و از زمان پیامبر با اسم معرفی شده اند این افراد عبارتنداز :
1. امام علی پسر ابی طالب ملقب به امیرالمؤمنین و مرتضی
2. اما حسن پسر علی ملقب به مجتبی
3. امام حسین پسر علی ملقب به سیدالشهداء
4. امام علی (سجاد) پسر حسین ملقب به زین العابدین
5. امام محمد باقر پسر علی
6. امام جعفر صادق پسر محمد باقر
7. امام موسی کاظم پسر جعفر صادق
8. امام علی ( رضا ) پسر موسی
9. امام محمد تقی پسر علی ملقب به جواد
10. امام علی ( نقی ) پسر محمد ملقب به هادی
11. امام حسن عسگری پسر علی
12. امام محمد ( مهدی ) پسر حسن ملقب به قائم
محمد پسر عبدالله
محمد پسر عبدالله پیامبر اسلام می باشد وی در سن 40 سالگی با اعلام اینکه از طریق جبرئیل از طرف خداوند بر وی وحی نازل شده است، پیامبری خود را اعلام کرد. پیامبری وی 23 سال طول کشید ( 13 سال در مکه، و 10 سال در مدینه ). پس از فوت وی، آن چه را که به عنوان کلام خدا اعلام کرده بود توسط مسلمانان ( پیروان اسلام ) در کتاب قرآن جمع آوری شد. این کتاب به همراه روایت زندگی محمد بنیان دین اسلام را تشکیل می¬دهند.

 

سرسخت ترین دشمنان پیامبر اسلام
الف: از بنی عبدالمطلب 1- ابولهب 2-ابوسفیان ابن حارث
ب: از بنی عبد شمس ابن عبد مناف 1- عتبه بن ربیعه 2- شیبه بن ربیعه ( برادر عتبه ) 3- عقبه بن ابی معیط 4- ابوسفیان بن حرب 5- حکم بن ابی العاص 6- معاویه بن مغیره
ج: از بنی عبدالدار بن قصی 1- نضر بن حارث ابن علقمه
از بنی عبدالعزی بن قصی 1- اسود بن مطلب 2- زمعه بن اسود 3- ابوالبختری
ه: از بنی زهره بن کلاب 1- اسود بن عبد یغوث (پسر خالوی رسول )

 

حوادث مهم
فجار در جوانی رسول خدا (ص) جنگ فجار ، میان قریش و بنی کنانه و بنی اسد ابن خزیمه از طرفی و بنی قیس ابن عیلان از طرف دیگر روی داد. « نعمان ابن منذر » پادشاه حیره کاروانی با پارچه ومشک به بازار «عکاظ » فرستاد ، در این هنگام براض ابن قیس » از بنی کنانه به منظور کشتن وی رهسپار شد و بر او تاخت واو را کشت وچون این قتل در ماه حرام بود « فجار » نامیده شد. یعقوبی می¬گوید : در ماه رجب که نزد آنان ماه حرام بود و در آن خونریزی نمیکردند ، جنگیدند ، بدین جهت « فجار » نامیده شده است ، چرا که در ماه حرام ، فجوری ( گناهی بزرگ ) مرتکب شدند. رسول خدا بیست ساله بود که در ،« فجار » شرکت کرد « یوم نخله » در باقی روزها حاضر بود و جنگ فجار در ماه شوال به پایان رسید.
آغاز دعوت
برخی گفته اند که: جبرئیل در روز دوم بعثت بر رسول خدا برای تعلیم وضو و نماز ، نازل شد یعقوبی می نویسد: نخستین نمازی که بر وی واجب گشت نماز ظهر بود، جبرئیل فرود آمد و وضو گرفتن را به او نشان داد و چنان که جبرئیل وضو گرفت، رسول خدا هم وضو گرفت، سپس نماز خواند تا به او نشان دهد که چگونه نماز بخواند آنگاه خدیجه رسید و رسول خدا او را خبر داد، پس وضو گرفت و نماز خواند آنگاه علی ابن ابیطالب رسول خدا را دید و آنچه را دید انجام می دهدانجام داد . ابن اسحاق می نویسد: نماز ابتدا دو رکعتی بود، سپس خدای متعال آن را در حضر چهار رکعت تمام قرار داد و در سفر بر همان صورتی که اول واقع شده بود باقی گذاشت .
از « عمر بن عبسه » روایت شده است که می گفت: در آغاز بعثت نزد رسول خدا شرفیاب شدم و گفتم : آیا کسی در امر رسالت، تو را پیروی کرده است؟ گفت : آری ، زنی و کودکی و غلامی، و مقصودش خدیجه و علی بن ابیطالب و زیدبن حارثه بود. ابن اسحاق می گوید: پس از زید بن حارثه ، « ابوبکر : عتیق بن ابی قحافه » و بر اثر دعوت وی : « عثمان بن عفان بن ابی العاص » ، « زبیر بن عوام » ، « عبدالرحمن بن عوف زهری » ، « سعد بن ابی وقاص » و « طلحه بن عبید الله » اسلام آوردند و نمازگزاردند این افراد در پذیرفتن اسلام ( بعد از خدیجه و علی و زید بن حارثه ) بر همگی سبقت جستند سپس مردم دسته دسته از مرد و زن به دین اسلام در آمدند.
زندگی در مکه
محمد فرزند عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، در مکه به دنیا آمد. اندکی پیش از تولد، پدرش عبدالله در یثرب درگذشته بود. محمد شش سال داشت که مادرش آمنه را نیز از دست داد او تا هشت سالگی زیر سرپرستی جدش عبدالمطلب بود و پس از مرگ پدربزرگش در خانه عمویش ابوطالب سکنی گزید 25 سال داشت که با صاحب کارش خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد خدیجه 15 سال از محمد بزرگتر بود. وی در 40 سالگی خود را فرستاده و پیامبر از جانب خدای یگانه – الله – معرفی نمود و دین جدیدی به نام اسلام را بنیان نهاد. تا سه سال ادعای خود را از مردم پنهان می کرد سپس دعوت به توحیدو پرهیز از شرک و بت پرستی را به گوش مردم رساند. بزرگان قریش دست به تطمیع و تهدید وی زدند و او را به همراه سایر مسلمانان سه سال در شعب ابی طالب محاصره اجتماعی و اقتصادی نمودند.
جغرافیای اسلام
مکه
شهر مکه در فاصله 80 کیلومتری دریای سرخ واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 330 متر است. به خاطر اتوبانی که اکنون ساخته شده تا بندر جده تنها 60 کیلومتر فاصله دارد و از طریق بزگراه هجرت 425 کیلومتر با مدینه فاصله دارد این شهر در میان کوههای کوچک سنگی واقع شده است به طوری که اطراف مسجد الحرام را خانه ها و هتلهایی فراگرفته که بر فراز این تپه های سنگی واقع شده اند. برای سهولت رفت و آمد، تونلهای بسیار زیادی برای عبور ماشینها در نظر گرفته اند که مسافتها را بسیارکاهش می دهد آب و هوای آن گرم و کمی مرطوب تر از مدینه است و از نظر وسعت تقریباً برابر مدینه النبی است شهرهای مدینه و مکه نسبت به تهران بسیار کوچکتر هستند. ) ورود غیرمسلمان به این شهر ممنوع است و در ابتدای ورود به شهر از جانب مدینه مسجد تنعیم در سمت چپ نمایان می باشد . بر فراز کوه ابوقبیس که در گذشته مساجد و اماکن زیارتی زیادی بر فراز آن بود و گفته می شود قبر چند تن از پیامبران الهی در آنجاست اکنون قصری بسیار مجلل ساخته شده که به قصر الضیافه مشهور است و محل پذیرایی از میهمانان خارجی می باشد.
این قصر مشرف بر مسجدالحرام است به طوری که از بالای آن ، به راحتی کعبه مشاهده می شود.
مسجد الحرام در مرکز شهر قرار دارد و از ویژگیهای آن این است که ، این محل بر همگان امن می باشد. حتی اگر کسی جرمی انجام دهد که مستحق کیفر باشد و به مسجد الحرام پناهنده شود حکومت حق مجازات او و یا خارج کردن او از مسجد را ندارد و تنها باید کاری کند که خودش از مسجد خارج شود و آنگاه او را مجازات نماید.
تاریخ ساخت شهر مکه به تاریخ ساخت خانه خدا و پیدایش زمزم بر می گردد و مورخین آن را حدود 1900 سال قبل از میلاد می دانند. پس از آنکه به اذن خداوند چشمه زمزم زیر پای اسماعیل جوشید و در آن منطقه آب یافت شد ، کم کم مردم از هر جهت به آن جا روی آوردند و شهر مکه به وجود آمد. چون مکه در میان کوهها واقع شده ، فاصله بین دو کوه را اعراب شعب می گویند، که معروفترین آنها شعب علی یا شعب ابی طالب است. که اکنون در میان محوطه باز جلوی صفا و مروه قرار دارد و اثری از آن نیست. شعب ابی طالب همان محلی است که پیامبر و مسلمانان، 3 سال در آنجا در محاصره اقتصادی – اجتماعی به سر می بردند، تا آنجا که از گرسنگی بر شکم خویش سنگ می بستند . ابوطالب عموی پیامبر (ص) و پدر علی (ع) و خدیجه همسر باوفای پیامبر اکرم (ص) تمام دارایی خویش را دراین مدت صرف مسلمانان کردند وپس از دنیا رفتند می گویند . همواره از او یاد می کرد و می فرمود: « کجا مثل خدیجه پیدا می شود؟ او مرا تأیید کرد، در حالی که همه مرا تکذیب می کردند» . قبر ابوطالب و خدیجه، اکنون در قبرستان ابوطالب، که زیر پل حجون قرار دارد می باشد. این محدوده همان نقطه ایت سات که در سال 1366 ، زائرین ایرانی که مشغول مراسم برائت از مشرکین بودند، مورد حمله نظامیان صعودی قرار گرفتند و به خاک و خون کشیده شدند. در شهر ملکه مساجد بسیاری وجود دارد ، که به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد.
مسجدالحرام
مسجدالحرام بنایی است بسیار عظیم، که هم اکنون مساحت کل آن ( با احتساب طبقات ) 356800 متر مربع است و گنجایش یک میلیون نمازگزار را داراست و در وسط آن، حیاطی به ابعاد تقریبی 150 در 100 متر وجود دارد، که کعبه در وسط آن حیاط است. حیاط مسجدالحرام بر خلاف تصور عده ای ، آن قدر بزرگ نیست و طول شرقی – غربی آن حدود 150 متر و شمالی – جنوبی آن 100 متر است. در زوایه شرقی کعبه ، یعنی پشت مقام ابراهیم و به فاصله حدود 50 متری دیوار کعبه دو پلکان وجود دارد، که به زیر حیاط می رود و چاه زمزم در آنجا قرار دارد . چاه به دو قسمت مردان و زنان تقسیم شده است. صفاو مروه که در گذشته از مسجدالحرام جدا بودند، اکنون وصل به مسجد می باشند؛ به طوری که صفا در سمال شرقی کعبه قرار دارد. مسجدالحرام شامل سه طبقه است. که طبقه سوم یعنی بام آن محوطه بسیار وسیعی است، به جز در ایام کنگره عظیم حج و ماه مبارک رمضان که مسجدالحرام، معمولاً در شبها بیشتر است. زیرا در روز هوا آن قدر گرم است که طواف کردن بسیار مشکل می شود، گاهی اوقات در ساعات گرم روز، تعداد کسانی که دور کعبه دیده می شوند به 50 نفر هم نمی رسد. ولی برعکس شبها، مسجدالحرام شلوغ و در عین حال بسیار زیباست.
آنچه که زائرین را گاهی اوقات دچار مشکل می کند، وجود تعداد زیادی ملخ در اطراف مسجدالحرام است، که البته مرتب به وسیله ماشینهای مخصوص که به همین منظور ساخته شده اند جمع آوری و نابود می شوند. البته در حیاط داخلی مسجدالحرام این موضوع کمتر دیده می شود؛ ولی در حیاط بیرونی صفا و مروه وجود دارند، که گاهی زیر کفش زائرین کشته می شوند، سرویسهای بهداشتی، به همراه دوشهای حمام فراوان در اطراف مسجد به سهولت در اختیار زائرین

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دین اسلام

تحقیق در مورد دین وبحران فناوری

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد دین وبحران فناوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین وبحران فناوری


تحقیق در مورد دین وبحران فناوری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه60

 

 

<<دین وبحران فناوری>>

 

بحران فناوری ،نه ازذات ،که ازلجام گسیختگی آن سرچشمه می گیرد .این که انسان برساخت ماشین وبهره وری آزآن توانا باشد ،ذاتاًنوعی کمال وارزش به شمار می آید ،اما آن چه آفت زا است ساختن هرچیز ممکن وبهره وری به هرطریق ممکن ، بدون وجود حدومرزاست . کارنامه انسان متجدد نشان می دهد که حرصی لجام گسیخته وولعی پایان ناپذیر درساخت واستفاده از ماشین دارد به گونه ای که قراردادهای انسانی وتعمدهای سیاسی قادربرمحدود ساختن آن نیست واز این رو ،نیاز به عامل محدود کننده دیگری است .

به گمان ما ،تعالیم دینی اگر سرلوحه عمل انسان معاصر قرارگیرد-به راحتی می تواند از عهده مهارکردن غول فناوری برآید . دین بانشان دادن جایگاه واقعی انسان درطبیعت ونقاط قوت وضعف او وحقوق وتکالیف او ،قیود ومحدودیت های بهره گیری از ماشین را تعیین می کند . انسان دینی ،کمال خویش را دراستفاده از تکنولوژی مطلق العنان نمی بیند ،بلکه به مجموعه ای از بایدهاونباید ها تن درمی دهد . برای مثال درنگرش دینی ،پرهیز از اسراف درمصرف انرژی ،حتی درموقعیتی که محدودیت عامل انرژی وجود ندارد ،کاری بایسته است وبرخلاف پاره ای دیدگاه های تجدد گرا،نفس مصرف انرژی نشانه پیشرفت واز شاخصه های توسعه یافتگی به شمار نمی آید. اساساً،درنگرش انسان دین باور ،سلطه برطبیعت یک ارزش ذاتی نیست . بلکه صرفاًابزاری است برای شکوفاشدن استعداد های متعالی او وهمین هدف ،چندوچون بهره گیری از ماشین را معین می کند. ومرزهای فناوری راترسیم می نماید . اگردرمتون دینی ،سخن از مسخر بودن جهان برای انسان به میان آمده ،ابداًبه معنای مطلق العنان بودن انسان نیست ،بلکه مقدی به قیود وشرایطی است که درتعالیم دینی مطرح شده است . انسان دینی ،جهان را آیه ای از آیات الهی می داند وازاین رو آن را شایسته احترام وتکریم می شمارد.

برای انسان دینی ،ارزش های معنوی دردرجه اول اهیمت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین وبحران فناوری

تحقیق در مورد دین ممتاز

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد دین ممتاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین ممتاز


تحقیق در مورد دین ممتاز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

 

یک امتیاز بزرگ اسلام:

اعتراف به حقوق مردم:

منطق نهج البلاغه:

وهم در آن خطبه می فرماید:

پیوند انسانها:  

دین ممتاز

قدرت خداوند:

«واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما آتیناکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا واشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بئسما یامرکم به ایمانکم ان کنتم مومنین»1

ای بنی اسرائیل بیاد آرید زمانی را که از شما عهد گرفتیم وکوه را در بالای سر شما نگهداشتیم وگفتیم آنچه را که بشما داده ایم با قوت ومحکمی بگیرید (تورات را قبول کنید) وبشنوید(اطاعت کنید) گفتند شنیدیم ونافرمانی کردیم وبه جهت کفرشان، محبت گوساله در دلهای آنان جا گرفت ( به عبادت گوساله دل بستند) بگو چه ناپسند است آنچه که ایمانتان شما را به آن امر می کند اگر از ایمان آورندگان باشید.

 

تفسیر المنار می گوید منظور آیه اینست که خداوند اول از ایشان عهد گرفت وسپس برای اینکه در عهد خودشان ثابت باشند کوه را بربالای سر آنان بلند کرد.

 ولی این تفسیر صحیح نیست زیرا آیه 171 از سوره اعراف که می فرماید: « واذا نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة وظنوا انه واقع بهم خذوا ما آتیناکم بقوة » بیاد آرید زمانی را که کوه را بر بالای سر آنان نگاهداشتیم، گویا که آن سایه بانی است وگمان بردند (یقین کردند) که آن کوه برسر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین ممتاز

دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده
مساله در پژوهش حاضر عبارت است از بررسی جایگاه تربیتی دختران دردین اسلام ،که در این رابطه باید گفت تربیت دختران دارای نکات لطیفی می باشد . روش استفاده شده در این تحقیق بصورت کتابخانه ای ،توصیفی،تحلیلی می باشد که برقرآن کریم وسنت نبوی (ص) مبتنی است . سوالات عنوان شده در این تحقیق عبارت است از :1- جایگاه دختران در دین اسلام چگونه است ؟ که نتیجه می گیریم جایگاه دختران به صورت عام و خاص و اخص تعریف شده است. 2- بین منظری که اسلام برای دختران ترسیم نموده و شرایط کنونی چه تفاوتهایی احساس
می گردد؟ آزادی در تصمیم گیری ، اعطای حقوق دختران ، مقام و مرتبت درصحنه سیاسی و حکومت ، تمایز تربیت دختران با پسران ،آزادی شکوفایی استعدادهای دختران نتایجی است که از این سوال بدست می آید . 3- چه راه کارهایی در جهت وصول دختران به شرایط ایده آلی که اسلام ترسیم نموده وجوددارد ؟ پرورش عاطفی ،فرهنگی ،اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ،دینی و اخلاقی دختران راه کارهای موثر می باشد . 4-ادله تفاوت قوانین حقوقی و فقهی بین دختران و پسران چه می باشد؟ تفاوت ازنظر جسمی و عقلی و روانی و فزونی جنبه ی عاطفی زن برمردو همچنین عدم تشابه حقوق دختران با پسران دلایل این تمایز می باشد . 5- والدین از دختران خود چه توقعاتی باید داشته باشند ؟ معاشرت درست و پسندیده ، حس مسئولیت پذیری ایمان به خدا و احترام به والدین وتلاش و کوشش برای تحصیل علم رامی توان از توقعات والدین برشمرد .
6- ارزش شخصیت و کمال رشد دختران در چه چیزی است ؟ اعتقاد به حقایق و تعالیم الهی و معرفت به حق و عادت دادن دختران به پایبندی فضائل و مقاومت در مقابل خواسته های نا مشروع از جمله مواردی است که موجب کمال و رشد دختران می شود .

 

 

 


مقدمه
در برهه ای از زمان به سر می بریم که از سوی دین ستیزان و کسانی که دین و دینداری را بزرگترین مانع در برابر امیال شیطانی و منافع مادی خویش می دانند، با طرح پروژه ی تقدس زدایی مانند: جدایی دین از سیاست، مشروعیت بخشیدن به پلورالیزم دینی، با شبه آفرینی و سکولار نمودن مفاهیم ارزشی و حیاتی، همچون ایجاد تردید و خدشه وارد نمودن به مسأله بسیار مهم و مقدس ولایت فقیه که متضمن استمرار خط انبیاء و سعادت جوامع انسانی است، قصاص که به صراحت قرآن، مایه ی حیات و امنیت فردی و اجتماعی انسان ها است، به عنوان حکم خشونت آمیز مطرح نمودن، و یا شهادت سالار شهیدان را نتیجه ی خشونت جداد بر شمردن و همه ی اینها بیانگر وجود یک توطئه ی خزنده ی فرهنگی برای خارج کردن پایانه های احکام نظری و عملی اسلام از صحنه ی زندگی جامعه ی بشری است.
در چنین شرایطی بر اهل قلم و اندیشمندان متعهد و متدین که مرزبانان معارف الهی اند، فرض است که در برابر مجسمه ی شبه افکنان که دانسته یا ندانسته ارکان دین خدا را هدف قرار داده اند، قلم هدایت اندیشه ها از نیام برکشیده و برای رفع غبار به شهادت از چهره ی گوهر دین و اذهان و افکار مردم به ویژه نسل جوان از هیچ کوششی دریغ نکنند.
البته این امر زمانی تحقق می یابد که شبه زدایی های منطقی و صحیح در قالب متد ها و روش های نوین جوان پسند تهیه و عرضه گردد(قائمی، علی.1371).
به رغم گذشت قرن ها از عصر جاهلیت و بی خبری مردم در بعضی جوامع باستانی، جای تعجب و تأسف است که بگوییم در عصر اتم و در اوج تکنولوژی و مدرنیسم و با وجود
پیشرفت های شگرف در فرهنگ ها و تمدن ها هنوز شاهد برخی بینش ها و تفکرات خرافی نسبت به نوزادان دختر هستیم.
اگر نگوییم که دختران مورد بی توجهی و گاه بی مهری برخی پدران قرار می گیرند اما یک نکته مسلم است و آن این که کم نیستند پدران و مادرانی که فرزند پسر را ترجیح می دهند و دختر را مورد کم مهری و کم توجهی قرار می دهند.
دختر و پسر هر دو انسانند و فضیلت و برتری هر انسان به مراتب انسانیت او بستگی دارد. هر کس در کسب کمالات انسانی به نقطه ی مطلوبی رسیده باشد در حقیقت چنین کسی می تواند انسان برتر جانشین خدا در زمین باشد.طرز تفکر دیگری که اکنون برخی روشنفکران و دگر اندیشان غربزده، هویت باختگان و یا مغرضان در پی اشاعه ی آن هستند، این است که اسلام را مخالف آزادی فعالیت زنان و دختران معرفی نمایند و بگویند: حقوق زنان و دختران در اسلام مورد غفلت قرار گرفته و ارزش آنان کمتر از مردان انگاشته شده است. هر چند هر انسان منصفی با اندکی آشنایی با معارف اسلام، بی پایگی این ادعاهای موهوم را در می یابد، روزی که دست توانا و هنرمند خالق هستی بر خاک نقش آفرینی کرد و آدم ابولبشر به عالم ناسوتی آورد و او را خلیفه ی خود خواند همسرش را نیز آفرید تا مایه ی آرامش و سکون وی باشد و در قلب هایشان مودت و رحمت را جایگزین ساخت و بدین سان اولین خانواده در تاریخ بشریت بر پایه ی مهر و الفت بنا گردید. از آن روز تا عصر حاضر که میلیاردها زن و مرد از نژادها و مذاهب و جوامع مختلف، به سبک ها و شیوه های گوناگون در این عالم زندگی می کنند و پیشرفت های عظیم بشر در صنعت و فن آوری و علوم و ارتباطات، بسیاری از موازنات طبیعت بر هم زده است، روابط زن و مرد دوران های مختلفی را پشت سر گذاشته است. مطالعه ی سیر تاریخی تحولات و تغییرات در جایگاه هر یک از زن و مرد نسبت به دیگری و رقابت در کسب برتری هر جنس بر جنس مخالف مسلما حاوی نکاتی جالب و درس آموز برای نسل امروز خواهد بود تا بدانند آنچه که امروز زن و مرد به اصطلاح متمدن بدان دست یافته اند پس از طی چه مراحلی صورت پذیرفته است و هر یک ار آنها تا چه اندازه ای به جایگاه واقعی و در خور شأن خود نزدیک و یا از آن دور شده اند.
بررسی نظر دین مبین اسلام بر منزلت اجتماعی دختران در دورانهای بیش از اسلام بهتر می توان دریافت که آنچه اسلام به عنوان کامل ترین آیین آسمانی و دستور زندگانی برای بشر سرگردان به ارمغان آورده است، تنها راهی است که می تواند انسان را به منزلگاه نهایی رهنمون کند. منزلگاهی که آزادی، عشق،ایمان، اخلاق، و تمام ارزش ها را یکجا در خود دارد.
ندای ملکوتی و آسمانی « اِنی جاعلٌ فیِ الاَرضِ خَلِیفَته » و بسیاری از آیات دیگر که سخن از شأن والای انسان در نظام آفرینش را مطرح کرده است، بدون شک متوجه جنس زن یا مرد به طور خاص نیست، بلکه در طی مراتب والای کمال انسان، آنچه موجب موفقیت و قرب بیشتر به آستان مقدس ربوبی و حیات طیبه مطلوب می باشد پروا پیشگی و عمل صالح است و هر کس به انجام وظیفه ی الهی و انسانی خویش پایبند تر باشد به مقصد نزدیک تر است. خداوند در قرآن کریم
می فرماید:
« مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکِرَ أو اُنثی و هُوَ مُؤمِنُ فَلَنُحیِیَنَهُ حَیاةً طَیبَةً »
یعنی : هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آورد، ما او را در زندگانی خوش و با سعادت می گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که انجام داده، به او عطا می کنیم.

 

1-1 بیان مسئله :
در تربیت دختران نکات و لطایفی است که هر ولی و مربی مسئولی باید بدان توجه کند به ویژه در تربیت اسلامی آنان که اصل تفاوت بر تربیت بر مبنای جنسیت است، و روزی باید راهی طریقی شود که در آن دو گونه تربیت را با دو گروه از ویژگی های زیستی، فطری و عاطفی عرضه کند نظامی برای تربیت پسران و نظامی دیگر برای دختران ما در این بحث توجه جدید و بیشتری به تربیت دختران و ساختن آینده ی آنان عرضه خواهیم داشت (قائمی، علی.1362).
گمان بر این است که اگر بخواهیم جامعه سر و سامان داشته و به سوی رشد و حرکت باشد چاره ای نیست جز این که به تربیت دختران بپردازیم و حتی امر تربیت آنان را بر پسران مقدم داریم.
این نسل است که باید افراد شریف، متعهد، مؤمن، آگاه و خدمتگزار به جامعه بسازند و تحویل دهد رهبران جامعه، متفکران، مخترعان، افراد پاک و مسئول، مردان و زنان شایسته و عفیف دامن زنها برخاسته اند و این امر قابل تحقق نبوده و نیست، جز در تربیت اولیه شان و اعطای آن چیزی که می خواهیم از آنان بازگیریم.
برای پدران و مادران آگاه، طبقه حکمران مسؤول و پرورشکاران متعهد راهی جهت سازندگی و هدایت جامعه نیست جز راه تربیت و به پیروی این نسل و به کار انداختن قدرت فکری آنها در طریق خیر و صلاح و ایجاد رشد و مهارت و آگاهی عملی در این طبقه و در این امر باید سریعاً اقدام و تأکید کرد.
این نکته ی هشدار دهنده و دردآوری است همه ساله گروهی از کودکان به علت آشنا نبودن مادران به فنون تربیتی و قوانین طبیعت و ساختمان جسم و روان و خلقت او تلف می شوند، در حالی که در حالت حیوانات چنین وضعیتی نیست و یا رقم آمار تلفات آن کمتر است. این امر بدان خاطر است که حیوان در سایه ی هدایت الهی اش به پیش می رود و بشر باید بر اساس تعالیم الهی نسل خود را بسازد و به عمل آورد و طبیعی است که مسامحه و غفلتها و جهل ها زمینه ساز چنین شرایطی است. صدمه این امر بیشتر از آن جهت است که برخی از والدین و مربیان از دو جنسی بودن تربیت و فنون مربوط به تربیت دختران آگاهی ندارند.
اگر در جامعه ای فساد است ، انحطاط است ، لغزش و انحراف است، سیر رو به زوال ملکات و فضایل است ، بخشی از آن بدان خاطراست که دختران دیروز همسران خوب، مادران مؤمن و آگاه وسنگردارانی وفادار تربیت نشده اند.
و اگر بخواهیم در جامعه ای رشد و حرکت باشد، شرافت و نجابت حکومت کند، باید به دنبال مادران و دختران رویم و از آنها بخواهیم که چنین اهدافی را در خود پدید آورند و تثبیت نمایند. به گفته « فوریر » « تغییر در یک دوره تاریخی همیشه به وسیله ی پیشرفت و ترقی زنان تعیین می شود» مادران نا آگاه فرزندانی زنده به دنیا می آورند، با فطرتی خدا آشنا و گرایش به خیر و حسن، ولی به علت جهل و غفلت عامل مرگ روانی آنها می شوند و یا فطرتشان را در زیر توده هایی از خاکستر های گوناگون قرار می دهند.
این امر بدان خاطر است که به تربیت صحیح و اسلامیشان توجهی نشده است و راه نجات بازهم در بازگشت از وضع موجود به وضع مطلوب است. بنابراین مسئله در پژوهش حاضر، بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام است.

 

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق:
اگر دختران در جامعه اصلاح شوند می توان امید داشت که نقش فوق العاده در بنیاد های یک جامعه ی متحرک داشته باشند و هدیه ای به بشریت عرضه کنند.تربیت درست زمینه ساز وقار و آرامش زن است و این در شرایط سیاسی جامعه فوق العاده مؤثراست. به گفته آقای ایرانشهر:(اگر ازمن بپرسند که راهی برای تاسیس صلح بین المللی هست یا نه، می گویم هست و آن راه، تربیت زنان عالم است، به شرطی که همه زنان عالم به یک نحو صحیح تربیت شوند).

 

1-3 اهداف تحقیق :
بیان جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام از مهمترین اهدافی است که در تحقیق دنبال
می شود و این جایگاه ویژه را می توان با استفاده از روایات کلام ائمه استنباط نمود.
در این تحقیق هدف جلب توجه والدین و مربیان به امر تربیت دختران و جایگاه آنان
می باشد که همانا این دختران هستند که سازندگان واقعی جامعه و نسل آینده می باشند و سعادت یا انحطاط جامعه ای به نحوه تربیت و رشد امروزشان وابسته است. اهداف این پ‍‍ژوهش عبارتند از:
1- بررسی جایگاه دختران در دین اسلام.
2- راه گشائی برای بررسی جنبه های مختلف تربیتی در دین اسلام.
3- ارائه راه کارهای مناسب برای تربیت بهینه ی دختران بر اساس دیدگاه اسلامی.

 

1-4 سؤالات تحقیق :
1-جایگاه دختران در دین اسلام چگونه است؟
2- ارزش شخصیت و تمام و کمال رشد دختران در چه چیزی است ؟
3- والدین از دختران خود چه توقعاتی باید داشته باشند و حدود روابطشان یا آنها چگونه باشد؟
4-ادله تفاوت قوانین حقوقی و فقهی بین دختران و پسران چه می باشد ؟
5- بین منظری که اسلام برای دختران ترسیم نموده و شرایط کنونی چه تفاوت هایی احساس می گردد ؟
6- چه راه کارهایی در جهت وصول دختران به شرایط ایده آلی که اسلام ترسیم نموده وجود دارد ؟

1-5 تعریف واژه ها و اصطلاحات :
1-5-1 تعریف جایگاه:
- جایگاه از نظر لغوی به معنای محل توقف، محل، مقام، موقعیت می باشد.
- جایگاه به مقام و محلی گفته می شود که بسیاری از مسائل بیرونی در تعیین آن نقش دارند و گاهاً جایگاه بسیاری افراد در مراتب اجتماعی بی تناسب با توانایی های آنان است.
- در مورد مفهوم جایگاه این مفهوم دارای خصلت عینی و ساختاری است که گویای مقام و موقعیت و جایگاه هر یک از عناصر و عوامل متعلق به حوزه های مختلف می باشد.
1-5-2 مفهوم تربیت :
- تربیت از نظر لغوی به معنای پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن، تهذیب کردن، توجیه نمودن سیاست و رهبری کردن و تغذیه دادن است .
- تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب.
- تربیت به معنای ایجاد تغییرات مطلوب در انسان و به عبارت دیگر و بهتر تحولات ثمر بخش در محیط زندگی انسان به منظور ساختن و شکوفایی استعدادهای آدمی و یا تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب و انتقال طرز تفکر و احساس و عمل یک جامعه آیندگان.
از دیدگاه دکتر باقری به رغم دامنه ی محدودی که کلمه ی تربیت از(رب و) داشت، ماده ی (رب ب) و استعمال و مشتقات آن در ارتباط با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قرآن را در بر گرفته است.
رب ب (که در صورت مضاعف،رب) می شود و عنصر معنایی دارد، مالکیت و تدبیر پس رب به معنای مالک مدبر است، یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن او و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار او است.
در المفردات، رب در معنای مصدری معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت است.
1-5-3 تعریف دین اسلام :
-دین در لغت به معنای مختلف از جمله عادت، روش، قهر و غلبه و ریاست و فرمانبرداری آمده است.
- دین به معنای وسیع آن عبارت است از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکالیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود است.
- دین به معنای حکم و داوری کردن، فرمانبرداری، کیش و شریعت می باشد.
فقط تعریف دین اسلام است که جامع تمام ادیان الهی است و به عبارت دیگر کامل ترین مرتبه از دین الهی به شمار می رود و آن عبارت است از مجموعه ی معارف، احکام و دستورالعمل هایی که منشأ الهی دارد و برای هدایت انسان و وصول به سعادت دنیایی و آخرتی به دست بشر می رسد.
منظور از اسلام، موارد مطرح شده در ثقل اکبر(قرآن کریم) و ثقل اصغر( روایات مستند بدست آمده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (ع) می باشد).

1-5-4 تعریف قانون:
- قانون در کتب لغت به معنای رسم، قاعده، روش،آیین می باشد.
- قانون امری است کلی که بر همه جزئیاتش منطبق می گردد و احکام جزئیات از آن شناخته می شود.
- قاعده ای است که مقامات صلاحیت دار آن را وضع و ابلاغ می کنند.
آنچه از اصول تعیین شده و جاری در جامعه که به صورت قراردادی و یا غیر قراردادی علاوه بر تعیین و تبیین نیازمندی ها به شرح توانمندی های جامعه پرداخته وموجب ایجاد تعادل و توازن ما بین نیازمندیها و توانمندیهای موجود در جامعه می گردد.
1-5-5 مفهوم فقهی:
- فقه به معنای دانستن یا فهمیدن است در معجم المقاییس اللغه می خوانیم فقه دلالت
می کند بر ادراک چیزی و علم نسبت به آن.
- در مجمع البحرین آمده است که معنای فقه فراتر از مطلق دانستن است و منظور از فقه علم و دانستنی است که همراه با دقت نظر و استنباط باشد.
- فقه به معنای علم و آگاهی دقیق نسبت به علوم دین و احکام دینی می باشد.
1-5-6 مفهوم حقوقی:
- حقوق جمع حق یعنی راستی ها، بهره ها، مواجب، اموال
- امتیاز و قدرتی که یک فرد در مقابل دیگران در زندگی اجتماعی دارد و از آن می تواند استفاده کند مثل حق آزادی، حق مالکیت، حق رأی.
- حقوق مجموعه قواعد الزامی حاکم بر روابط افراد جامعه می باشد.
1-5-7 تعریف دختران:
- دختر(دت)، فرزند مادینه انسان، بنت، ابنه.
- دختر مقابل پسر که فرزند نرینه ی آدمی است.

 

 

 

 

 

 

 


2-1 مقدمه:
اسلام بیش از همه مکاتب و فلسفه ها درباره زن نظر داده و از او حمایت کرده است. این مسئله صرفا ادعا نیست. نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلام و در مباحث مربوط به زنان دعوی ما را ثابت می کند. این خطاست که بعضی ها گفته اند اسلام دین مردان است.اسلام دین انسان هاست و در آن زن و مرد مطرح نیست.
در بعضی از خانواده ها شوق داشتن پسر بیشتر از دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. اما این امر بر اساس یک سابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر است نه نظر اسلام در مورد زن.
اسلام از همان آغاز با این افکار پوچ و بی اساس مبارزه کرده و دختران را همانند پسران را مورد حمایت قرار داده است. اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد بلکه موجودی تام الخلته اش می شناسد.
اسلام دختر را چون گلی در خانه مایه رحمت، زیبایی و احسان خداوند می داند مایه رحمت الهی است و در بزرگی و زندگی عامل پناه شوهر است و سبب سکون او تجسم و لبخند او رمزی از رمزهای الهی و مهر خداوندی است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.
اسلام به والدین دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را بیش تر به دختر معطوف می دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام ختم المرسلین حضرت محمد(ص) می فرماید: (آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.)
اسلام به تعلیم و تربیت دختران همت گماشت و تربیت او را به عنوان حقی ذکر کرد. اسلام زنان را مستقل کرد و از حالت تملک بودن رهایی شان داد و برای زنان حق مالکیت قائل شد. به زن حق رای داد و آزادش گذاشت که خود بتواند سرنوشت خود را تعیین کند. فردی که به خواستگاریش آمد مورد ارزیابی قرار دهد اگر خواست پاسخ مثبت به او بدهد و اگر نخواست پاسخ منفی و کسی حق ندارد او را به ازدواج مجبور کند.
از نظر اسلام وظیفه والدین نسبت به کودکان دختر، دشوارتر از پسران است چون انحراف از قانون فطرت و آیین صحیح، خانواده و بقای نسل شریف را در معرض خطر قرار می دهند. از این رو تعلیم و تربیت دختران باید دقیق تر انجام گیرد تا نهال وجودشان از راه فطرت منحرف نشود، بویژه هنگامی که تمایلات جنسی آنان شکفته می شود به حکم لطافت طبع ممکن است در معرض ناپاکی و بی عفتی قرار گیرند.
از آنجایی که دختران و پسران هر دو انسان محسوب می شوند و متعلق به یک نوع از موجودات هستند قاعدتا شیوه های تعلیم و تربیت(اعم از تربیت مذهبی یا غیر مذهبی) مشترکند.) البته ملاحظاتی ممکن است به ظهور برسد که بعضی از این شیوه ها را اختصاصی هم بکند. این عوامل می تواند جنسی، تاریخی و اجتماعی باشد. مثلا فرض کنید در جنبه جنسی با توجه به ساختار تقریبا متفاوت روانی و انگیزشی و هیجانی دختران نسبت به پسران، ایجاب می کند که بعضی از شیوه های تربیتی هم اختصاصی شود. مثلا اعتماد به نفس که یکی از ابعاد تربیتی است نیاز آن در دختران دارای قوت بیشتری است. چون اگر یک موجودی از احساسات قوی تری برخوردار باشد، دارای حساسیت بیشتری بوده و در نتیجه نیازش برای استواری و اعتماد به نفس هم بیشتر خواهد بود. در این صورت ما می توانیم بگوئیم که در تربیت دختران یکی از اموری که در اولویت خاص قرار می گیرد، رشد مضاعف اعتماد به نفس است. البته این امر بدان معنا نیست که پسرها به اعتماد به نفس نیاز ندارند. با توجه به اینکه سن بلوغ در دختران زودتر رخ می دهد به این ترتیب لازم است که ما زمینه های بیشتر قوی تر و زودتر در آنان فراهم کنیم. دختران در سنین نوجوانی به دلیل قوی تر بودن عواطف در آنان نیاز به ثبات شخصیت بیشتری برای محافظت از خود دارند.
اگر والدین در جریان تربیتی خود نسبت به فرزندان به صورت یکسویه عمل کنند و نظرهای خود را با روش های اجباری یا امتناع به دختر یا پسرشان اعمال کنند، این نوع تربیت یک نوع تربیت متزلزلی خواهد بود و الگو پذیری فرزندان دوام چندانی نخواهد آورد. چرا که وقتی جوانان با مشکلات جدید دیگری در تربیت مواجه می شوند، الگوی خانوادگی خود را کنار می گذارند و چه بسا شما می بینید که در مسئله حجاب، اگر حجاب مادر برای دختر یک الگوی فقط شکلی و تقلیدی باشد، بعد از اینکه او با توجه به شرایط سنی، ارتباطات اجتماعی اش گسترده تر می شود و اشکال دیگر حجاب را ملاحظه می کند که افراد در آن شکل ها راحت تر هستند و ارتباطشان قوی تر است آن را انتخاب می کنند و این الگوی تقلیدی دوام چندان
نمی یابد.
پس به این ترتیب در مجموع می توان گفت انتظار می رود که پاره ای از شیوه ها و اصول تربیتی خاص دختران در جامعه نیاز به تدوین و بحث و طرح در جامعه دارد که به دقت و مطالعه محققان در روابط اجتماعی- خانوادگی و بازشناسی و خنثی کردن روابط ناعادلانه بستگی دارد. ولی لزوما نبایستی منجر به ستمی معکوس نسبت به جنس مذکر گردد.

2-2 منزلت دختران دراسلام
2-2-1 سیمای دختران در قرآن
قرآن کریم، معجزه ی جاودانی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی ( ص) ضمن اشاره به این اوضاع رقت بار ، بارها عمل پلید و زشت دختر کشی را مورد مذمت قرار داده و از آن جنایات هولناک پرده بر می بردارد.مثلا در سوره تکویر پس از بیان نشانه های روز قیامت
می فرماید:
« وَ اِذُ المَوؤُدَةُ سُئِلَت بِأیَ ذَنبٍ قُتِلَت »
یعنی : در روز قیامت از زنده به گور شدن دختران سؤال خواهد شد که :به چه گناهی کشته
شده اند؟(تکویر/8)
این مطلب روشن است که مقصود آیه از دختر ، دختر مسلمان نیست. چون این عمل وقیح زمانی معمول بود که مردم از مکتب اسلام آگاهی نداشتند. بلکه آنچه از نظر قرآن کریم محکوم است بی عاطفه بودن و سنگ دلی پدران است. زیرا در برخورداری از نعم الهی همچون امنیت و آرامش و حق زندگی فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست، هرچند اسلام سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین نموده است و اسلام آوردن هر مرد و زن ، او را بر مردان و زنان کافر برتری می بخشد. در آیه ی دیگری ، به نگرش اعراب جاهلی به دختران اشاره کرده،
می فرماید:
« و إذَا بُشَرَ أحَدُ هُم یا الاُ نثی ظَلَ وَجهُهُ مُسوَداً وَ هُوَ کَظِیمٌ »
یعنی: هنگامی که به یکی از مشرکین مژده ی تولد دختری داده می شد، از شدت ناراحتی و غضب، رخسارش سیاه می گردید و او ( در حالی که سخت دلتنگ می شد) خشم خود را فرو
می برد.(نحل/58)
آثار این باورها و رسوم جاهلی حتی پس از اسلام نیز در بعضی از تازه مسلمانان به چشم
می خورد . در روایتی وارد شده که مردی در حضور پیامبر اکرم بود، وقتی خبر تولد فرزندش را به او دادند، رسول خدا (ص) دید که چهره ی او دگرگون شد.فرمود:چه اتفاقی افتاده که تو را چنین متغیر کرده؟
عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو چه شده است ؟ عرض کرد: به من خبر داده اند که زنم دختر بدنیا آورده است، پیامبر فرمود: او بر روی زمین و زیر آسمان زندگی می کند و خداوند روزی را می دهد. او یک ریحانه است، او را ببوس و به او محبت کن. پس آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود:
« هرکس یک دختر داشته باشد، آن دختر برای او حجابی از آتش جهنم است و و هرکس دو دختر داشته باشد، بهشتی است و هرکس سه دختر داشته باشد، جهاد و هر چیز ناگوار از او برداشته می شود و هرکس چهار دختر داشته باشد، پس ای بندگان خدا ! او را یاری کنید و به او قرض دهید و به او رحم کنید.»(شیخ حر عاملی،محمد.1374)
در آیات دیگری، خداوند ضمن بر خورداشتن مردم از کشتن فرزندان، وعده ی روزی دادن آنان را بیان می دارد. و اعراب جاهل را که از ترس فقر و تنگ دستی ، فرزندان خود را با دست خود به قتل می رساندند، مورد ملامت قرار می دهد:
« وَلا تَقتُلُو أو لا دَکُم خَشیةَ اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُکُم وَ إیاهُم »
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم.(اسراء/30)
منزلت دختران در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)
در روزگاری که سایه ی جهل بی سوادی جهان را در ظلمت خود فرو برده بود، قتل و غارت و تجاوز در جامعه ی عرب تبدیل به یک ارزش و افتخار شده بود، خشونت و سنگ دلی جایی برای مهر و عطوفت در دلها باقی نگذاشته بود و انسانیت در پرتگاهی از آتش قرار گرفته بود، در این حال خداوند متعال پیامبر را مبعوث کرد « رَحمَةٌ لِلعالمین » بود.
او آمد تا انسانیت را از هلاکت و سقوط نجات دهد.
او آمد با گل هایی معطر از محبت و رأفت در دست.
او آمد تا تمام حقوق تضییع شده را به صاحبانشان باز گرداند و به ندای مظلومیت زنان و دختران پاسخ او با افکار پلید کسانی که دختر داشتن را ننگ و عار می شمردن ، مبارزه کردو چنین اندیشه ای را محکوم نمود.پیامبر اکرم (ص) این رسالت را به دو شکل انجام داد:
الف_تبلیغ کلامی : رسول اکرم (ص) مردم را از تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران نهی کرد و آنان را به مراعات عدالت بین فرزندان دعوت نمود. بدین سان، آن حضرت با کلام خویش جایگاه و مقام دختر را در جامعه متذکر گردید بی مهری کردن به دختران را مورد نکوهش قرار داد.
ب_سیره ی عملی :پیامبر اسلام (ص)، علاوه بر دعوت زبانی ،در سیره و عمل نیز مردم را به محبت و مودت نسبت به دختران دعوت نمود. در جامعه ای که مردم داشتن دختر را ننگ می دانستند پیامبر (ص) خم می شد و دست دخترش فاطمه ی زهرا (س) را می بوسید و
می فرمود « فِداع أبُوع» یعنی پدرش فدای او باد.(دهقان،احمد.1380)
تعظیم و تکریم پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه (س) تأثیر شگرفی بر اذهان اعراب گذاشت.آنها می دیدن که وقتی پیامبر (ص) قصد سفر می کرد، حضرت زهرا (س) آخرین کسی بود که پیامبر از او خداحافظی می کرد و در بازگشت از سفر هم پیش از هرکسی دیگر به دیدار وی می شتافت و می فرمود:
« بوی بهشت را از دخترم فاطمه استشمام می کنم » و با این روش یگانه دختر خویش را مورد مهر و محبت قرار می داد.
اگرچه یکی از انگیزه های مهم پیامبر اکرم (ص) از این تکریم بی نظیر حضرت زهرا (س) شناساندن عظمت و منزلت رفیع اهل بیت و عطرت طاهرین(ع) در میان مردم و یادآور این نکته بود که سلسله ی امامت و ولایت حقه ی اسلامی از طریق ذریه ی آن حضرت امتداد خواهد یافت، اما به یقین انگیزه ی دیگر آن حضرت این بود که به تمامی بشریت در تمامی تاریخ ثابت کند که زنان و دختران از نظر اسلام از کرامت و شرافت ویژه ای برخوردارند.
کار دیگری که آن حضرت در باب دفاع از حقوق زنان انجام داد، این بود که با زنان بیوه و
بی سرپرست ازدواج کرد تا در جامعه ی بشری به دیده ی حقارت به آنها نگریسته نشود.
البته برخی از همسران آن حضرت نیز از دختران سرشناس قبایل بودند و این وصلت ها با انگیزه ی جذب قبایل مختلف به اسلام انجام می شد.(کلینی،محمد.1366)
پیامبر گرامی اسلام در چهارده قرن پیش و تنها به فاصله ی کمی از روزگار جاهلیت ، کامل ترین و متعالی ترین نمونه ی جامعه ی مدنی را در تمام جهان بنا نهاد. جامعه ای که در آن ، زن جایگاه واقعی خویش را بدست آورد و از زیر بار نگاه های حقارت آمیز خارج گردید.
دین اسلام دختران و زنان را مانند مردان به عنوان خلیفه ا... در زمین و دارای جایگاه بلند انسانیت معرفی کرده است. انسانی که ایفاگر نقش یک مادر در برابر فرزندان و یک همسر در برابر شوهر و یک زن در اجتماع خویش می باشد و در مقابل فرزندان به او با دیده احترام می نگرند و شوهر او را دوست دارد و جامعه او را یک انسان و دارای تمام حقوق اجتماعی و قانونی می داند.
سردمداران و منادیان دروغین حقوق بشر که امروزه فریاد آنان در دفاع از زنان گوش فلک را کر کرده است و اسلام را متهم به تبعیض بین مرد و زن می نمایند، طی همایش های مختلف می خواهند به این نتیجه برسند که آیا زن انسان است یا خیر؟
از آنجا که قرآن کریم از جاهلیت قبل از اسلام به عنوان «جاهلیت اولی » یاد می کند پس بسیار مناسب است دوران کنونی را یک جاهلیت جدید بنامیم. زیرا اگر در جاهلیت اولی وجود دختر را مایه ی ننگ می دانستند، امروزه نیز زنان و دختران در کشور های به اصطلاح مترقی و متمدن صرفا به عنوان وسیله اشباع غریزه ی جنسی و همچنین وسیله ی تبلیغ کالاهای اقتصادی و بهره کشی در کارهایی قرار می گیرند که انسان از بیان آن شرم دارد.(شیخ الاسلام،سید جعفر.1375)
به عبارت دیگر اگر جاهلیت اولی وجود ظاهری زن را دفن می کرد ، جاهلیت جدید نیز شخصیت انسانی و گوهر عفت و حیای زن را مدفون هوس های خود ساخته می کند.

 

2-3 فضیلت دختران در آینه ی روایات:
2-3-1 وجود دختر برکت می آورد :
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « خانه ای که در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل می شود و رفت و آمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود وبرای پدر دختران در هر روز و شب عبادت یک سال را می نویسند.» (سبزواری،محمد.1374)

2-3-2 دختر نشانه ی سعادت خانواده :
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :
« از نشانه های سعادت و خوشبختی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد.»
(مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-3 ثواب تربیت دختر:
از معصومین روایت شده است که: « دختر داشتن مایه ی محنت است و پسر نعمت. خداوند بهشت را در قبال محنت می دهد نه نعمت.
کسی که دختر داشته باشد و او را از خود نراند امانتش نکند و پسران را بر او ترجیح ندهد، خداوند متعال او را وارد بهشت می کند.(نوری،محدث.1376)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چون شب معراج از سدرۀ المنتهی گذاشتم از جانب پروردگار خطاب آمد:
« ای محمد! به دختر داران بگو از این نو نهالان غمگین و دلتنگ نباشند. من چنان که آفریده ام، روزی می دهم». (نوری،محدث)
2-3-4 ثواب سرپرستی دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی عهده دار مخارج و سرپرستی سه دختر و یا سه خواهر باشد و صبر کند تا ازدواج کنند یا بمیرند من و او در بهشت مانند دو انگشت سبابه و وسطی با هم خواهیم بود.(مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-5 ثواب شاد کردن دختر
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که از بازار هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده ی خود ببرد مانند کسی است که صدقات را برای افراد بی بضاعت میبرد، پس باید هنگام تقسیم هدیه ، دختران را مقدم بدارد. چون هرکس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده ای از فرزندان اسماعیل (ع) را خریده و در راه خدا آزاد کرده است. (شیخ حر عاملی، محمد.1374)
2-3-6 پاداش تربیت دختر :
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مرگ دخترانش را آرزو کند ، از اجر و پاداش تربیت آنها محروم خواهد شد و در حالی که در نزد خداوند، عاصی و گناهکار است، از این دنیا خواهد رفت.» (مجلسی،محمد باقر.1364)
2-3-7 دختران حسنات اند
امام صادق (ع) فرمود: پسران نعمت خداوند هستند ولی دختران حسنات الهی می باشند.
خداوند از نعمت سؤال می کند و به حسنات پاداش می دهد.(شیخ حر عاملی،محمد.1364)

 

2-3-8 خداوند به دختران مهربان تر است
نبی اکرم فرمود: به درستی که خدای متعال بر زنان و دختران مهربان تر از مردان است.
2-3-9 دختران بهترین فرزندان
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: بهترین فرزندان شما دختران هستند.(نوری،محدث.1376)
2-3-10 دختر سپر آتش جهنم
نبی اکرم (ص) فرمود: کسی که سه دختر داشته باشد و در برابر دشواری های آنها صبور باشد ، این صبر خود حجابی در برابر آتش دوزخ برای این افراد است.(شیخ حر عاملی،محمد.1374)
امام صادق (ع) فرمود: « رسول خدا (ص) اشرف مخلوقات عالم پدر چند دختر بود.»
2-3-11 بهترین دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین دختران آنانند که دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند، آماده ی خدمت و مونسند، مایه ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و صبر می کنند و تحمل پلیدی را ندارند.(کلینی،محمد.1366)
2-3-12 تقدم دختران در هدیه دادن
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هدایا را در میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگر من می خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم، دختران را مقدم می داشتم.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که یک دختر را سرپرستی کند خداوند آنرا برایش حجابی از آتش در روز قیامت قرار می دهد و به خاطر دو دختر بهشتی اش می کند و جهاد و صدقه را از او برمی دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس یک دختر داشته باشد برای او از هزار حج مستحبی و هزار جنگ و جهاد مستحبی و انفاق هزار شتر و یا گاو و هزار میهمانی دادن در راه خدا بهتر است. (مجلسی،محمد باقر.1364)

 


2-4 ضرورت و اهمیت تربیت دختران :
برای تربیت دختران و تحصیل علم و دانش شان ضرورتهایی است که برای نمونه به چند مورد آنها اشاره می شود:
2-4-1 برای زدودن جهل ذاتی :می دانیم کودک به همراه ولادت دارای دو دسته از آگاهی های فطری و غریزی است. در آنچه مربوط به زندگی و مصداقهای حیات می شود او کاملا خالی و جاهل است، و ناگزیر باید آگاه و عالم گردد و این تربیت می خواهد.
2-4-2 برای تداوم حیات : در این جهان وسیع و پهناور چشم بسته نمی توان به پیش رفت، چشم و گوشی باز لازم است و اطلاعی وسیع، همه آنچه را که لازم حیات فردی است نمی توان از طریق والدین و مربیان کسب کرد، باید کلید علم و اطلاع را در اختیار فرزند قرار داد که خود به کسب آگاهیهای لازم پردازد.(قائمی،علی.1371)
2-4-3 برای رعایت بینش اسلام :از نظر اسلامی جنس افراد نمی تواند زمینه ساز محرومیت، رشد، طبقه و ...
باشد و چیزی را برای فردی اثبات یا رد نماید. اگر بنای آن باشد که تربیت را عاملی برای این امر بدانیم که زنان و مردان خود را در سایه ی آن تحت نظم و قاعده ی منظمی در می آورند، این امر برای دختران هم ضروری می شود. زیرا اسلام می خواهد زنان و دختران جامعه هم داری روحیه ی وظیفه شناسی و نظم و اعتماد به نفس باشند.
2-4-4 برای ادای حقوق :روایات بسیاری در اسلام داریم که تربیت را برای فرزندان حق و برای والدین دهیژ به حساب آورده اند و ابعاد تربیت را برای فرزندان ذکر کرده اند که شامل تعیین نام نیکو، آموزش قرآن، خواندن و نوشتن، تأمین امنیت و ... است. در بینش اسلامی مسائل تربیتی و انسانی مربوط به فرزندان فوق لعاده اهمیت دارد و آن کس که خواستار فرزندی صالح است باید تربیت او را امری ضروری بداند. (قائمی، علی.13)
2-4-5 برای حیات اجتماعی: زندگی اجتماعی نیاز دارد به آگاهی و فنونی که اساس آن دارادی جنبه ی اکتسابی است. بخشی مهم از عدم تجانسها، برخوردها و تصادف ها در زندگی بدان خاطر است که از اداره و رسم آن را نیاموخته اند و یا برای حیات اجتماعی آن چنان گه لازم است پرورش نیافته اند. برای اینکه آنها به حقوق و تکالیف اجتماعی خود آگاه شوند، در انجام آن مجاهدت نمایند، در برخوردها و تصادفها مظلوم واقع نشوند، ضروری است تربیت یابند.
2-4-6 برای زندگی خانوادگی : به گفته ی « اسمایلز » زنی که خوب تربیت شده و تعلیمات عالیه را دیده است دارای وسعت فکر و هوش و فراستی خواهد شد که در خانه داری و انجام امور خانواده فوق العاده به او کمک خواهد کرد و قوه ی دو بینی و مآل اندیشی را در وی ایجاد می نماید که بتواند حوادث و وقایع غیر مترقبه را پیش بینی کند.
2-4-7 برای تربیت نسل : دختران امروز مادران فردای ما هستند اگر اینان درست تربیت شوند مردان و زنان آینده ساخته خواهند شد و هم اگر دختران امروز از نظر اخلاق و عفت پرورش یابند، فرزندان آینده ی جامعه نیز از این بابت مصونیت خواهند داشت.
به گفته ی « امام خمینی » « زن مربی جامعه است و از دامن اوست که انسانها پیدا می شوند » و اگر او پرورش نیافته باشد چگونه می توان به رشد و پرورش نسل اطمینان داشت. این که بخواهیم مردانی برجسته، عاقل، شریف، پاک و با ایمان تربیت کنیم ،نیاز داریم به دخترانی که از اصول این تربیت سر درآورند.
2-4-8 برای حیات سیاسی : از آنجا که کیفیت اخلاقی ملل مربوط طرز تربیت خانوادگی افراد است، تربیت دختران را باید از قضایای ملی دانست دادن حق رأی و انتخاب مشکل هیچ جامعه ای را حل نمی کند، اصل بر این است که آنها درست تربیت شوند و آنگاه رأی بدهند. (قائمی، علی.1371)

2-5 مقام دختر در نگاه امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) احیاء گر اسلام ناب حضرت محمد (ص) در عصر حاضر بود. همچنان که پیامبر اکرم (ص) عصر جاهلیت، برای احقاق حقوق انسان، پرچم عدالت بر افراشت و با آوردن دین مبین اسلام دریچه ای روشن به جهانی برتر از آنچه چشمان کوته بین بشر آن روز قادر به دیدنش بود فرا روی او گشاده ام راحل نیز در زمانی که تیرگی ظلم و هوس و مادیات ، قدرت دیدن حقایق را از بشر سلب کرده است، آمد تا پرده و نقاب از چهره ی منور دین الهی بردارد. او مقام و منزلت از دسته رفته ی زن را به او برگرداند و فضیلت ها و ارزش های فراموش شده را احیاء نمود. در شرایطی که جامعه و حاکمان فاسد به تقلید از فرهنگ مبتذل غرب سعی داشتند زن را مانند کالایی مصرفی در خدمت شهوات و تمایلات افسار گسیخته و ابزاری برای کسب درآمد در تجارت و اقتصاد و عامل تهییج و گمراهی جوانان از طریق هنر آلوده درآوردند و نهایتا زن و مرد را به منجلاب سقوط و تباهی بکشانند، امام با انقلاب مقدس اسلامی آمد و روح مسئولیت، ایمان ، تقوا و تعهد را در جان ها و جوامع دمید.(احمد دهقان)

 

2-6 ارزش دختر از دیدگاه اسلام
اسلام بیش از همه ی مکاتب و فلسفه ها درباره ی زن نظر داده و او را حمایت کرده است. این مسئله صرف ادعا نیست نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلامی و مباحث مربوط به زنان دعوی مارا ثابت می کند ذکر این نکته ضروری است که اسلام در عنایتی که نسبت به دختران و اصولا طبقه ی نسوان روا داشته است نخواسته که بی حساب گروهی را بالا برده و یا بی حساب گروهی دیگر را پایین بیاورد.این عنایت بخاطر اهمیت وجود آنها و نقشی است که آنان در پرورش و هدایت نسل ایفا می کنند.
این خطا است که برخی گفته اند اسلام دین مردان است. اولا اسلام دین انسانهاست و در آن زن و مرد مطرح نیست. و ثانیا اگر از نظر توجه و عنایت نسبت به طبقه ای بخواهیم آنرا ببینیم باید اذعان کنیم که کفه ی ترازوی عنایت در جنبه زنان سنگین تر است.(خمینی،روح ا....1369)

 

2-7 اسلام و فرزند دختر
می دانیم هنوز در برخی خانواده ها شوق و علاقه به داشتن پسر به مراتب بیشتر از داشتن دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. این امر بر اساس یک مسابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای است از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر .
اسلام از همان آغاز با این فکر مبارزه کرد و دختران را نه تنها همانند پسران بلکه بیشتر از آنها مورد مرحمت قرار داد و این مرحمت فزونتر برای فرونشاندن تب پسر خواهی بسیار مؤثر افتاد.

 

2-8 طرز تفکر اسلام درباره ی دختران
اسلام درباره ی دختران و به طبع طبقه ی زنان عقیده ی مترقی و زنده ای دارد و بر خلاف بعضی فکر ها و فلسفه ها درباره ی آنها نقص و مذمتی قائل نیست.(قائمی،علی.1362)
2-8-1 عدم نقص:
اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد. موجودی تان الخلقه اش می شناسد. آنچنان نمی اندیشد که روح او ناقص و فنا پذیر است. بلکه او را نیز ماننند مرد دارای روح جاودانه و خالد می شناسد. زن را فاقد قوای دماقی و عقلی نمی داند که که بر اثر آن به عنوان فردی وابسته در سرپرستی مرد قرار گیرد.
بلکه او را صاحب عقل و رأی دانسته و تبعیت او را از مرد بخاطر دادن امکانی به او
می شناسد که در سایه آن به انجام وظایف سنگین تری بپردازد.
2-8-2 عدم ضعف:
اسلام درباره زن قائل به ضعف و ناتوانی نیست که او هم برای اداره ی نسل و خود از قدرتی برخوردار است و در صورت فقدان شوهر به هر صورتی هست می تواند فرزند را اداره کند و او را به مرحله ی رشد و کمال مقدر برساند. او را عقب مانده و کوته فکر نمی داند که اجازه دهد دیگران به جای او تصمیم گیرند.
اگر در امر ازدواج اجازه ی پدر را شرط دانسته بدان خاطر است که پدر به تناسب سن وحیات اجتماعی _سیاسی اش از تجربه و آگاهی بیشتر برخورد دار است و تازه همین اجتزه در چارچوب منافع و مصالح دختر است و پدر از این اختیار و اجازه نمی تواند سوء استفاده کند.
2-8-3 عدم مذمت:
اسلام درباره ی زن مذمتی ندارد. و اگر در بعضی از آثار مذمتی به چشم می خورد درباره ی زنان معتوم الحالی است که پای از مرز خود بیرون گذاشته و شؤون خود و اسلام ، پاکدامنی و انجام وظیفه را رعایت نکرده اند. قرآن به همان گونه که درباره همسر لوط از روی نوشتی سخن گفته از زنان پاکدامنی چون مریم مادر عیس و آسیه همسر فرعون هم سخن به نیکی گفته است.
2-8-4 وجود خیر و احسان:
اسلام وجود دختر را مایه ی خیر و نشانه ی از احسان خدا می شناسد. تعبیرات اسلامی نشان می دهند که دختر چون گلی است در خانه و مایه زیبایی و خیر و احسان است. او آیت خدا و رحمت اوست. مایه رحمت الهی است و در مراحل بعدی رشد و زندگی عامل پناه برای شوهر است و سبب سکون اواست. تبسم و لبخند او رمزی از رمز های الهی و مهر داوند است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.(مکنون،ثریا.1374)

 

2-9 عنایات اسلام درباره ی دختران
2-9-1 نجات او از قهر پدران :
اسلام دختران را از قهر و خشم پدران و نارضایی مادران انجام داد. جلوی زنده بگور شدن آنها را گرفت. به پدر و مادر تفهیم کرد که او را به عنوان پاره ای از پیکر خود و بخشی از وجود خود بپذیرند. انتظار و چشوداشت اقتصادی از فرزند و فقدان مؤونه برای اداره دختر که عضوی مولد نبود سبب آن نشود که او را طرد کنند. اصولا فرزند را به عنوان امانت خدا قبول کنند چه دختر و چه پسر.
(قائمی،علی.1362)
2-9-2 احترام به دختر:
اسلام دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را به دختر بیشتر معطوف دارید رعایت حال و عاطفه اش را بنمائید، با مهرورزی و حمایت از او دلگرمش کنید مبادا او را برنجانید و مبادا او را در فشار و رنج قرار دهید.
پیامبر اکرم (ص) فرمود : (ما اکرم النساء الاکریم و ما اها نهن الا الئیم.) آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  81 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

دین بودا

اختصاصی از هایدی دین بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دین بودا


دین بودا

 

 

 

 

شامل نیمسالهای:

 نیمسال اول 89-88

نیمسال دوم 89-88

تابستان 89

نیمسال اول 90-89

نیمسال دوم 90-89

تابستان 90

نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه

نیمسال اول  92-91

نیمسال دوم 92-91 + با پاسخنامه

تابستان 92 + با پاسخنامه


دانلود با لینک مستقیم


دین بودا