هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه رشته روانشناسی - تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت word

اختصاصی از هایدی پایان نامه رشته روانشناسی - تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی - تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت word


پایان نامه رشته روانشناسی - تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت word

تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

( به شیوه  آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )

خلاصه

انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگی‌ها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی می‌باشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبه‌های گوناگون زندگی دست نیافته‌اند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند می‌توان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می‌تواند بسیاری از مشکلات،‌ ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال،‌ مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار داده‌اند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم می‌باشد، به همین جهت،‌ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.

 

 

در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید،‌ چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانش‌آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.

پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.

پس از نمره‌گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می‌تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی)‌ پرسشنامه مذکور می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی‌ها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می‌توان گفت،‌ با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.

همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابله‌ای و بین منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافته‌های جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان با سلامت روان و شیوه مقابله‌ای آنان می‌‌باشد.

مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از داده‌ها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنی‌هایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت می‌نمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزه بیشتری نشان می دادند،‌ توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنی‌ها منجر به افزایش سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی می‌باشد.

 

مقدمه

پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی در سال‌های اخیر، انسان‌ها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. کار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند که اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذکور و مشکلات مشابه از جمله مهارت‌‌های مهم و مفیدی هستند که نقش تعیین کننده‌ای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثر بخش دارند.

همه انسان‌ها به طور فطری توانایی حل مشکلات زندگی را دارند، ولیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بطوریکه به عنوان مهارت‌های کارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسی‌های انجام شده توانایی‌ها و مهارت‌های عملی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان کفایت نمی‌کند. بنابراین آموزش مهارت‌های زندگی با تأکید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصلی مهم و انکار ناپذیر است که تاکنون علیرغم توجه خاص بسیاری از کشورهای جهان و تأکید خاص «سازمان بهداشت جهانی»[1]. جای آن در برنامه‌های تحصیلی مدارس کشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهایی برداشته شده است که نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتری می‌باشد.

آموزش مهارت‌های زندگی مبتنی بر یادگیری مشارکتی و عملی می‌باشد. این گونه فعالیت‌ها در افزایش سلامتی و پیشگیری اولیه از بروز مشکلات و همچنین کمک به نوجوان جهت یادگیری رفتارهای مثبت و حفظ سلامت روانی خویش بسیار اثر بخش است. بنابراین برنامه‌های بهداشت مدارس و مداخلات پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه می‌توانند در جهت ایجاد رفتارهای سالم و افزایش آگاهی دانش آموزان در جهت تمرینات حمایت کننده از سلامتی جسمانی،‌ روانی و اجتماعی و به طور کلی مهارت‌های زندگی به کار گرفته شوند. بنابراین از طریق اینگونه برنامه‌ها، نوجوانان نسبت به سلامتی‌شان مسؤولیت پذیر می‌شوند، تصمیمات بهداشتی مناسبی را اتخاذ می‌نمایند و به طور کلی سبک زندگی سالمی در طول نوجوانی آغاز می کنند و در طول زندگی تداوم می‌بخشند. این امر نوجوانان را قادر می‌‌سازد که طبق استعدادهای بالقوه خویش عمل نمایند و آماده رویارویی با تغییرات و نیازهای زندگی آینده شوند.

روان شناسان در دهه‌های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که بسیاری از اختلالات و آسیب‌ها و ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی‌های روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد بخصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار،‌ امری ضروری به نظر می رسد، در همین راستا،‌ روان‌شناسان با حمایت سازمان‌های ملی و بین‌المللی، جهت پیشگیری از بیماری‌های روانی و نابهنجاری اجتماعی، آموزش مهارت‌های زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده‌اند.[2]

آنچه که امروزه تحت عنوان مهارت‌های زندگی مشهور است، تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست، بلکه بسیاری از این مهارت‌ها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین (ع) بیان شده است، بطوری که تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزش‌ها که از فصول اساسی درس مهارت‌های زندگی است، به کرات در قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین (ع) مورد تأکید قرار گرفته است.[3]

دوره نوجوانی، دوره‌ای بحرانی است که تغییرات عمده‌ای در فرد (از لحاظ فیزیولوژیکی ، شناختی و روانی) و محیط بیرونی فرد (فشار همسالان، انتقال از محیط کوچک درس به محیطی بزرگتر در جامعه و مواجه شدن با هنجارها) به وجود می‌آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس‌زا می‌باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان در یک دوره بحرانی به سر می‌برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان باید راهبردهای مقابله‌ای مؤثر را یاد بگیرند.[4]

با توجه به گسترس خدمات بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه در کشورهای مختلف، «سازمان بهداشت جهانی» طرح تحقیقی مهارت‌های زندگی را به عنوان بخشی از برنامه بهداشت روانی این سازمان بنا نهاد. هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارت‌های زندگی در زمینه بهداشت روانی این است که جوامع مختلف در سطح جهان نسبت به گسترش، به کارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارت‌های زندگی که متمرکز بر رشد تواناییهای روانی اساسی (مانند حل مسأله، مقابله با هیجانات، خود آگاهی، سازگاری اجتماعی و کنترل استرس) بین کودکان و نوجوانان است، اقدام نمایند.[5]

بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش‌آموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش‌آموزان تلقی می ِود. به این ترتیب مدارس به جای اینکه تنها بر افزایش عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان تمرکز نمایند، باید بر تأمین و حفظ سلامت روان آنان نیز تأکید نمایند و اقدامات لازم را به منظور تحقق هدف مذکور انجام دهند، چرا که، اگر هدف فوق تحقق یابد، بسیاری از مشکلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود کاهش می‌یابند.

بیان مساله

تغییرات ناگهانی و گسترده‌ای که در جنبه‌های جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی نوجوان ایجاد می‌شود،‌ مرحله‌ای بحرانی را ایجاد می‌کند که طبعاً مشکلات و ناسازگاری‌هایی را به همراه خواهد داشت. بنابراین با توجه به اهمیت دوران نوجوانی، شناخت اصولی و علمی این مرحله، جهت پیشگیری از نابهنجاری‌ها و مشکلات ناشی از این بحران از طریق ارائه اطلاعات و آگاهی‌ لازم به نوجوانان و کسب مهارت‌های مورد نیاز جهت مقابله با مشکلات ناشی از این تغییرات توسط آنان، امری بسیار مهم و حساس تلقی می‌شود. یکی از برنامه های پیشگیرانه در این زمینه، که در سطح جهان مورد توجه است، آموزش مهارت های زندگی به نوجوانان می‌باشد. تأثیر این آموزش در زمینه‌های گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است که به نتایج مثبتی نیز دست یافته‌اند. از همین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان می پردازد، تا بدین ترتیب، گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه پیرامون دوره بسیار مهم و حساس نوجوانی برداشته شود. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره نوجوانی به دوره جوانی و بزرگسالی که مرحله شکوفایی توانایی‌ها،‌ استعدادها و اندیشه‌های نو می باشد، فراهم می‌گردد. این امر موجبات تکامل فردی و اجتماعی تک تک افراد جامعه را فراهم می‌سازد که در نهایت به پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون منتج می‌شود.

سازمان بهداشت جهانی (WHO) [6] به منظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی- اجتماعی، برنامه‌ای تحت عنوان آموزش مهارت‌های زندگی تدارک دیده و در سال 1993 در «یونیسف»[7] (صندوق کودکان سازمان ملل متحد) مطرح نمود. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش و اجرا قرار گرفته است.[8]

بر اساس پژوهش‌های انجام شده، عواملی نظیر عزت نفس، مهارت‌های بین فردی برقراری ارتباط مطلوب ، تعیین هدف، تصمیم‌گیری، حل مسأله، تعیین و شناسایی ارزش‌های فردی در پیشگیری و یا کاهش ابتلاء نوجوانان به انواع ناهنجاری‌های رفتاری و اختلالات روانی و افزایش سطح سلامت روان آنان نقش مؤثری دارند. بنابراین با توجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارت‌های زندگی با اهداف گوناگون پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت روان، فقدان این مهارت‌ها موجب می شود که فرد در برابر فشارها و استرس ها به رفتارهای غیر مؤثر و ناسازگارانه روی آورد. آموزش چنین مهارت‌هایی در کودکان و نوجوانان،‌ احساس کفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه کردن بر مشکل، توانایی برنامه ریزی، و رفتار هدفمند و متناسب با مشکل را به وجود می آورد.[9]

همچنین مطالعات متعدد حاکی از آن است که منبع کنترل درونی با سلامت روانی و احساس رضایت از زندگی ارتباط مثبت دارد و افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند از فشار روانی کمتری در زندگی خود رنج می‌برند.[10]

«تلادو»[11] و همکاران (1974) دریافتند که توانایی بیشتر در حل مسأله به عنوان یک مهارت زندگی با افزایش عزت نفس و منبع کنترل درونی ارتباط مثبت دارد.[12]

«لازاروس و فولکمن»[13] (1984) دو شکل کلی مقابله را مشخص کردند. مقابله متمرکز بر مشکل و مقابله متمرکز بر هیجان،. راهبرد متمرکز بر مشکل می‌تواند معطوف به درون یا معطوف به بیرون باشد. راهبردهای مقابله ای معطوف به بیرون در جهت تغییر موقعیت یا رفتارهای دیگران است، در صورتی که راهبردهای مقابله‌ای معطوف به درون شامل تلاش‌هایی است که برای بررسی مجدد نگرش‌‌ها و نیازهای خود و کسب مهارت‌ها و پاسخ‌های تازه صورت می‌گیرد. مقابله متمرکز بر هیجان،‌ معطوف به کنترل و مهار ناراحتی هیجانی است. پژوهش های به عمل آمده در زمینه‌‌ شیوه‌های مقابله‌ای نشان داده اند که سازگارانه‌ترین روش برای مقابله با چالش‌ها و مشکلات زندگی، اتخاذ یک رویکرد فعال و متکی به خود از قبیل طرح ریزی و مسأله گشایی است. بطوری که پژوهشگران پس از تجزیه و تحلیل رابطه بین پاسخ‌های مقابله ای و هیجانات ایجاد شده در افراد،‌ به این نتیجه دست یافتند که حل مسأله با برنامه‌ریزی، مفیدترین و مؤثرترین پاسخ مقابله‌ای بوده است، چرا که با بیشترین هیجان مثبت همراه است.[14]

برخی از مطالعات رابطه بین منبع کنترل و شیوه‌های مقابله ای را بررسی کردند و به این نتیجه دست یافتند که منبع کنترل درونی به طور معنا داری با سازگاری عاطفی ارتباط دارد و یک عامل حفاظت کننده در مقابل استرس می‌باشد. به عنوان مثال «کاک، هانن، و سارجنت»[15] به نقل از «هیون»[16] (1996) ، در مورد استرس زندگی بین دانش‌آموزان مقطع دبیرستان در آمریکا مطالعه‌ای انجام دادند و دریافتند که دانش‌آموزان دارای منبع کنترل درونی، سازگاری بهتری در مقابل اضطراب دارند و از توانایی‌های جسمانی بیشتری برخوردارند. یافته مشابهی نیز توسط «کلیور»[17] (1991)، ارتباط منبع کنترل درونی را با افزایش مهارت‌های مقابله ای گزارش نموده است. همچنین «بارون و دیگران»[18] (1994) به نقل از «یونگر و دیگران» [19] (1998) گزارش کرده‌اند که استفاده از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر هیجان احتمال افسردگی و ضعف سلامت جسمانی را افزایش می دهد،‌ در حالی که راهبردهای متمرکز بر مشکل عامل حفاظت کننده در مقابل افسردگی و ضعف سلامت جسمانی می‌باشد.

با توجه به مطالب فوق می‌توان گفت که افراد دارای منبع کنترل درونی به توانایی خویش در کنترل وقایع زندگی معتقدند و در مقابله با مشکل از شیوه مقابله‌ای متمرکز بر حل مسأله استفاده می‌کنند، بدین معنا که از طریق تصمیم‌گیری و طرح ریزی‌ جهت حل مشکل اقدام به حل مسأله می نمایند. در حالی که افراد دارای منبع کنترل بیرونی معتقدند که توانایی کنترل وقایع زندگی خویش را ندارند و عوامل دیگری غیر از توانایی شخصی ایشان موثرند. به همین جهت از شیوه مقابله ای متمرکز بر هیجان در مقابله با مشکلات استفاده می کنند. بدین معنا که به جای تمرکز بر مشکل، بر هیجانات و احساسات خویش متمرکز می‌شوند. و دست به تلاش‌هایی جهت تنظیم عکس‌العمل‌های هیجانی خویش می زنند. بنابراین با توجه به ارتباط مثبت بین منبع کنترل درونی و شیوه مقابله ای مسأله مدار با سلامت روان افراد ، پژوهش حاضر به بررسی این سؤال می پردازد که : آیا آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان، منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای دانش آموزان تأثیر دارد، و آیا آموزش مهارت‌های زندگی می تواند موجب افزایش سطح سلامت روان،‌ درونی‌تر شدن منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای مسأله مدار شود؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأکید می‌شود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون، اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می‌گردد. بطوریکه سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی،‌ تحت عنوان سال جهانی «بهداشت روانی» اعلام گردید. سازمان مذکور در این سال شعار «غفلت بس است،‌ مراقبت کنیم.» را جهت آشکارتر ساختن اهمیت موضوع،‌ مطرح نمود.[20]

این امر نشان دهنده آن است که بهداشت روانی موضوعی است که باید در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد. یکی از دلایلی که در اهمیت این موضوع مطرح است، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی در سطح جهان است و دلیل مهم دیگر آن، اهمیت و ضرورت پیشگیری از بیماری‌های روانی است. در واقع می‌توان گفت، عمده‌ترین هدف بهداشت روانی، پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری که در بهداشت روانی مطرح می‌شود،‌ پیشگیری اولیه مورد توجه بیشتری قرار می‌‌گیرد. در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه مورد نظر هستند و تمام اقداماتی که در این حیطه صورت می‌گیرد، در جهت آماده سازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تمامی جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی می‌باشد. بنابراین هدف، افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی می‌‌باشد.

حسینی (1378) معتقد است، آموزش، اساسی‌‌ترین روش پیشگیری اولیه است. از طرفی دیگر مهم‌ترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه،‌ دوره نوجوانی است. به همین دلیل متخصصین بهداشت روانی، آموزش پیشگیرانه در دوره نوجوانی را مورد توجه بسیار قرار می دهند. و همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آموزش مهارت‌های زندگی به ارتقاء‌ بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک می‌‌کند و از اساسی‌ترین برنامه‌های پیشگیرانه در سطح اولیه به شمار می‌رود. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند.

با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تأثیر مثبت برنامه‌های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تأُثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان نوجوانان می‌پردازد. از طرفی به دلیل ارتباط مستقیم و مثبت بین سلامت روان،‌ منبع کنترل درونی و شیوه مقابله‌ای مسأله مدار، تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل نوجوانان و شیوه‌های مقابله‌ای آنان نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل دانش‌آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر تهران می‌‌پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

– متغیر مستقل

در این پژوهش، آموزش مهارت‌های زندگی، متغیر مستقل می‌باشد،‌ که تأثیر آن بر متغیرهای وابسته پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

– متغیرهای وابسته

دو متغیر سلامت روان و منبع کنترل،‌ متغیرهای وابسته پژوهش حاضر می‌باشند،‌‌ که تأثیر متغیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

– متغیرهای کنترل

سن، جنس و مقطع تحصیلی از متغیرهای کنترل پژوهش هستند. به این صورت که دانش‌آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه که حدود سنی 16-15 ساله داشتند به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شدند.

– متغیرهای مداخله‌گر (تعدیل کننده)

همچنین سطح تحصیلات والدین، وضعیت اشتغال والدین و عملکرد تحصیلی (معدل کتبی) دانش‌آموزان به عنوان متغیرهای مداخله‌گر این پژوهش هستند که بررسی یافته‌های جانبی پژوهش،‌ ارتباط متغیرهای مذکور با متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

تعریف علمی و عملیاتی «مهارت‌های زندگی»[21]:

«موریس. ای. الیاس»[22] از دانشگاه راجرز در آمریکا و مؤلف کتاب «تصمیم‌گیری اجتماعی و رشد مهارت‌های زندگی» مفهوم عامی از مهارت های زندگی ارائه می دهد: «مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسؤولیت‌های اجتماعی، انجام تصمیم‌گیری‌های صحیح، حل تعارض‌ها و کشمکش‌ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می‌‌زنند.» مؤسسه بریتانیایی TACADE و مؤلف کتاب «مهارتهای لازم برای مدارس ابتدایی» تعریف دیگری از مهارت‌های زندگی ارائه می‌دهد: «مهارت‌های شخصی و اجتماعی که کودکان و نوجوانان باید آنها را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود،‌ انسان‌های دیگر و کل اجتماع به طور شایسته، موثر و مطمئن عمل نمایند.»[23]

سازمان بهداشت جهانی در سال 1994 مهارت‌های زندگی را این گونه تعریف می‌کند: «مهارت‌های زندگی یعنی توانایی لازم برای رفتار مثبت و سازگارانه که به فرد توان رویارویی موثر با چالش‌های زندگی روزانه را می‌دهد.»[24]

در پژوهش حاضر، جهت آموزش مهارت‌های زندگی از «راهنمای آموزش مهارت‌های زندگی»[25] استفاده شده است . بنابراین منظور از مهارت‌های زندگی در این پژوهش موضوعاتی از قبیل شناخت خود و توانایی های خود، آشنایی با ارزش‌های، خانوادگی و اجتماعی، آشنایی با نحوه برقراری ارتباط با دیگران، آشنایی با مفهوم جامعه و روابط اجتماعی، آشنایی با تعیین هدف، آشنایی با تصمیم‌گیری، آشنایی با مفهوم خشونت و روش‌های مهار آن و آشنایی با سلامت جسمانی و در نهایت ارزشیابی برنامه می‌باشد، که هر یک، فصلی از راهنمای آموزش را به خود اختصاص داده است. هر یک از این فصول شامل تمرینات عملی می‌باشد. مبنای این آموزش فعالیت گروهی آزمودنی‌ها می‌‌باشد که در طول دوره آموزشی تمرین و ارزیابی می‌شود.

تعریف علمی و عملیاتی «سلامت روان»[26]:

فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند: «استعداد روان برای هماهنگ، مؤثر کار کردن، در موقعیت‌های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خویش،‌ توانایی داشتن».

سازمان بهداشت جهانی (WHO)،‌ بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند: «بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می‌گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست.»[27]

در پژوهش حاضر، سلامت روان دانش‌آموزان به وسیله «پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ»[28] (GHQ-28) سنجیده می‌شود، که این پرسشنامه دارای چهار مقیاس می‌باشد:

بنابراین در این پژوهش، اکتساب نمرات پایین در خرده مقیاس‌های علائم جسمانی (A) ، اضطراب و بی‌خوابی (B) کنش و کارکرد اجتماعی (C) و افسردگی و خودکشی (D) و همچنین شاخص کلی علائم مرضی نشان دهنده سلامت روان فرد خواهد بود.

تعریف علمی و عملیاتی «منبع کنترل»[29] :

منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که می‌‌تواند بر زندگی خود اثر داشته باشد. مفهوم منبع کنترل برای تقویت یک ساختار روانی است که از تئوری یادگیری اجتماعی «راتر»[30] (1954) نشأت می‌گیرد. منبع کنترل می‌تواند درونی یا بیرونی باشد. کسانی که منبع کنترل درونی دارند،‌ معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند،‌ اما کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند که آن‌ چه بر سر آنها می‌آید اصولاً محصول شانس، تصادف و یا نتیجه اعمال افراد دیگر است.[31]

در پژوهش حاضر، منبع کنترل درونی و بیرونی بر اساس پاسخ آزمودنی‌ها به پرسشنامه 24 ماده ای سنجیده می‌‌‌شود که شامل مقیاس های C,P,I «لونسون»[32] (1973) می‌باشد. مقیاس I تحت عنوان «مقیاس عامل درونی» می‌باشد، مقیاس P تحت عنوان «مقیاس افراد قدرتمند» می‌‌باشد و مقیاس C نیز تحت عنوان «عامل شانس» مطرح می‌‌شود.[33]

لازم به ذکر است که سه ماده دیگر نیز تحت عنوان مقیاس شیوه‌های مقابله به پرسشنامه فوق اضافه گردید. این مقیاس حالات جسمانی،‌ هیجانی و نوع مقابله با مشکل را هنگام برخورد با مشکلات مورد آزمون قرار می‌دهد.

در کل می‌‌توان گفت، کسب نمره بالا در مقیاس‌های C,P,I نشانگر جهت‌گیری بیرونی منبع کنترل است و نمره بالا در مقیاس شیوه مقابله‌ای ، نشانگر شیوه مقابله‌ای نامناسب و هیجان مدار است. و بالعکس کسب نمره پایین در مقیاس‌های مذکور نشانگر جهت‌گیری درونی منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای مثبت و مسأله مدار است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی - تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت word

پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی تاثیر ورزش برسلامت روان در زنان دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار - ورد

اختصاصی از هایدی پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی تاثیر ورزش برسلامت روان در زنان دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی تاثیر ورزش برسلامت روان در زنان دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار - ورد


پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی تاثیر ورزش برسلامت روان در زنان دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار - ورد

فهرست مطالب

عنوان                                                    صفحه

فصل اول...................................... 1

مقدمه........................................ 2

بیان مساله .................................. 4

فرضیه‌های تحقیق................................ 5

اهداف کلی.................................... 5

اهداف جزیی .................................. 5

اهمیت و فایده پژوهش........................... 6

تعریف اصلاحات ................................ 8

تعریف عملیاتی ............................... 8

فصل دوم

تعاریف سلامت روان ............................ 11

تاریخچه مختصری بر سلامت روان.................... 12

اصول بهداشت روان.............................. 13

انجمن ملی بهداشت روانی (NIMH)................... 15

رابطه ورزش با سلامت روان...................... 15

زنان و فعالیت بدنی .......................... 17

جمعیت مسن و فعالیت بدنی....................... 18

تعاریف ورزش ................................. 19

تاریخچه مختصری بر ورزش هندبال ................. 19

کاربرد ورزش هندبال در جامعه.................. 20

نظریه‌های ارائه شده درباره ورزش توسط محققان ... 21

مکتب انسان گرایی............................. 23

مکتب رفتار گرایی............................. 23

مکتب شناخت گرایی ............................ 24

ورزش از دیدگاه اسلام ......................... 25

ورزش و درمان ................................ 25

پیشینة مطالعاتی در جهان...................... 27

پیشینة مطالعاتی در ایران .................... 29

فصل سوم

روش تحقیق .................................... 32

جامعه تحقیق................................... 32

نمونه تحقیق.................................... 33

چگونگی نمونه‌برداری............................ 33

توضیح درباره نمونه‌ها.......................... 34

نحوه نمره گذاری ............................... 33

ابزار تحقیق................................... 34

- روایی پرسشنامه ............................ 36

- اعتباری پرسشنامه........................... 37

روش آماری.................................... 40

فصل چهارم

محاسبات آماری علائم جسمانی..................... 44

تفسیر و بیان نتیجه علائم جسمانی................ 44

محاسبات آماری علائم اضطرابی و خواب............. 48

تفسیر و بیان نتیجه علائم ضطرابی و خواب......... 48

محاسبات آماری کارکرد اجتماعی.................. 51

تفسیر و بیان نتیجه کارکرد اجتماعی............. 51

محاسبات و بیان افسردگی........................ 54

تفسیر و بیان نتیجه افسردگی.................... 54

محاسبات آماری سلامت عمومی...................... 56

تفسیر و بیان نتیجه سلامت عمومی................. 56

فصل پنجم

خلاصه‌ای از فصول............................... 60

مقایسه پژوهش حاضر با پژوهشهای پیشین........... 60

محدودیتهای پژوهش.............................. 61

پیشنهادات ................................... 63

منابع و مآ‎خذ.................................

ضمیمه........................................



دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی تاثیر ورزش برسلامت روان در زنان دانشجوی ورزشکار و غیرورزشکار - ورد

پایان نامه رشته روانشناسی - درباره روان شناسی فردی آلفرد آدلر با فرمت ورد

اختصاصی از هایدی پایان نامه رشته روانشناسی - درباره روان شناسی فردی آلفرد آدلر با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی - درباره روان شناسی فردی آلفرد آدلر با فرمت ورد


 پایان نامه رشته روانشناسی - درباره  روان شناسی فردی آلفرد آدلر با فرمت ورد

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                               صفحه

  • شرح حال آلفرد آدلر............................................................................................
  • تاریخچه تحول فکر آدلر.......................................................................................
  • مفاهیم بنیادی نظریه ی آدلر................................................................................
  • نظریه ی شخصیت...............................................................................................
  • ماهیت انسان........................................................................................................
  • مفهوم اضطراب و بیماری روانی.........................................................................
  • روان درمانی........................................................................................................
  • تعریف...................................................................................................................
  • انتظار از روان درمانی.........................................................................................
  • فرایند درمان........................................................................................................
  • زمینه های کاربرد................................................................................................
  • خلاصه.................................................................................................................

 



دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی - درباره روان شناسی فردی آلفرد آدلر با فرمت ورد

اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

اختصاصی از هایدی اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان


اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

 

آیا شما فکر می‌کنید افرادی که مذهبی‌ترند یا اخلاق بهتری دارند یا به مسائل معنوی و عرفانی بیشتر توجه دارند، کمتر بیمار می‌شوند؟

مثلاً کمتر سکته می‌کنند یا اگر سرطان بگیرند، بهتر درمان می‌شوند یا اصولاً طول عمرشان بیشتر از بقیه افراد است؟ فکر می‌کنید دعا چگونه می‌تواند در بهبود بیماری موثر باشد؟ آیا به رابطه بین توکل، صله رحم، راستگویی، نماز خواندن و آرامش روانی فکر کرده‌اید؟

اینها همه سؤالاتی است که موضوع بحث صاحب‌نظران در نشست علمی سلامت و معنویت را تشکیل می‌دهد؛ نشستی که سی‌ام تیرماه ۸۶ در سالن اجتماعات پارک نظامی گنجوی در تهران و به همت مرکز تحقیقات فرهنگی شهرداری، برگزار شد.

این نشست علمی دو بخش داشت، یکی بخش مفاهیم که بیشتر به اصول و تعاریف معنوی و دینی می‌پردازد و دوم بخش بیولوژی که به طور اختصاصی به رابطه سلامت و معنویت و شواهد به دست آمده در این‌باره می‌پردازد. مهم‌ترین موضوعات طرح شده در این نشست را مرور می‌کنیم.

ابتدای جلسه دکتر بوالهری از اهداف همایش می‌گوید و در مرحله بعدی، دکتر مؤذن، مشاور شهردار، از اهمیت برگزاری چنین همایش‌هایی و این که معنویت کاذب را نباید به جای معنویت راستین گرفت؛ معنویتی که در آن به احساسات و تجربه‌های شخصی بیشتر توجه می‌شود تا نقش خدا و یک نیروی برتر.

در بخش اول نشست، دکتر سید احمد واعظی، اشاره می‌کند که سازمان جهانی بهداشت، از سال ۱۹۹۸، حتی قبل از این که اهداف بهداشت برای همه تا سال۲۰۰۰ را بررسی و ارزیابی کند، متوجه شده بود که از این به بعد کارش فقط پیشگیری از بیماری‌های عفونی و حتی بیماری‌های غیرواگیر نیست.

دکتر واعظی اشاره می‌کند که مفاهیمی مثل «ارتقای سلامت» تنها به نبود بیماری اکتفا نمی‌کند؛ بلکه باید تلاش کرد که فرد از وضعیت فعلی خود یک قدم بهتر و بالاتر رود و اصطلاحاً در مسیر بهتر شدن پیش برود و این همان چیزی است که با اتکا به معنویت قابل دسترسی است. به این ترتیب سلامت، رفاه کامل از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و همچنین معنوی تعریف شد.

از آنجا که پیش از شروع هر بحثی، لازم است مفاهیم مورد استفاده در آن به خوبی تعریف شود تا بحث به نتیجه برسد، دکتر واعظی در ادامه، به تعریف مفاهیم ۵ گانه مورد استفاده در بحث پرداخت و تعریفی از آنها، یعنی از دین، معنویت، انسانیت، عرفان و اخلاق، ارائه کرد.

  • در جستجوی معنویت از یادرفته

چرا انسان به معنویت توجه نشان داد؟ این سؤالی است که سخنران دوم، آقای عباس رمضانی فرانی صحبتش را با آن شروع می‌کند. به گفته ایشان، موضوعات زیست‌محیطی، افزایش مشکلات اجتماعی مثل طلاق و بیماری‌های رفتاری مانند ایدز باعث شد که بشر توجه تازه‌ای به انسان معنوی و فلسفی داشته باشد.

موضوع اصلی صحبت او که دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی است، این است که چگونه دین و معنویت می‌تواند به ارتقای بهداشت روانی کمک کند. یکی از مهم‌ترین تئوری‌ها را در این زمینه، به گفته رمضانی، آلپورت ارائه داده است.

آلپورت اعتقاد دارد تنها زمانی مذهب می‌تواند به ارتقای سلامت روان کمک کند که «درونی» شده باشد. یعنی تنها برای رفع نیازها و حاجت‌ها به یک نیروی ماورایی متوسل نشده باشیم، بلکه اعتقاد به مسائل معنوی و باورهای دینی، در عمق جانمان وجود داشته باشد.

رمضانی به تحقیقات متعددی اشاره می‌کند که نشان داده بود چگونه افراد معتقد به باورهای مذهبی و معنوی، سلامت روانی بالاتری دارند. مثلاً تحقیقات نشان داده افراد مذهبی بهتر می‌توانند با تنش و استرس مقابله کنند و با شرایط استرس‌زا کنار بیایند و سازگاری به دست آورند. همچنین تحقیقات نشان داده این افراد بهتر می‌توانند هیجان‌هایی مثل خشم را در خود کنترل کنند.

عزت نفس این افراد هم بهتر است و مهارت‌های اجتماعی قوی‌تری دارند. حتی اثر معنویت در درمان برخی بیماری‌های رفتاری مانند اعتیاد هم بررسی شده است. نمونه مهم آن هم گروه‌های NA هستند که آیین‌های معنوی و طراحی مراتب رشد درونی، به آنها کمک می‌کند نه تنها درمان اعتیادشان موفقیت‌آمیزتر باشد، که از لحاظ معنوی هم رشد کنند.

  • یک متر برای اندازه‌گیری دینداری

سخنران بعدی، دکتر علی‌اصغر نژادفرید است که قصد دارد حاصل مطالعات خود را در زمینه «ابزارهای اندازه‌گیری دینداری و معنویت» به حاضران در جلسه ارائه کند. البته شاید این موضوع در ظاهر چندان مربوط نرسد، اما وقتی اهمیت اندازه‌گیری را در مطالعات علمی بدانیم، به ارتباط این بحث با سایر مفاهیم ارائه شده در نشست، اعتراف خواهیم کرد.

از آنجا که هر نوع ادعای علمی باید شواهد معتبر کمّی و قابل‌اندازه‌گیری داشته باشد تا بتوان درستی و غلطی آن را سنجید، اگر بخواهیم بررسی کنیم که آیا معنویت در سلامت (یا هر فاکتور دیگری) موثر است، اول باید یک واحد اندازه‌گیری برای سنجش میزان معنویت فرد در دست داشته باشیم. به این ترتیب خواهیم توانست افراد را از نظر میزان معنویت‌شان باهم بسنجیم و مقایسه کنیم.

دکتر نژادفرید، به فعالیت‌های انجام شده در زمینه طراحی آزمون‌هایی که بتواند میزان دینداری و معنویت افراد را با نتایج عددی بسنجد، اشاره کرد؛ مثل کاری که آقای مسعود آذربایجانی، از روحانیون انجام داده بودند و آزمونی با عنوان «جهت‌گیری‌های مذهبی با تکیه بر اسلام» طراحی کرده بودند.

  • تضرع یا افسردگی؟

در بخش دوم، موضوعات کاربردی‌تری مطرح شد. موضوعاتی از قبیل این که چگونه دین می‌تواند فاکتورهای مربوط به سلامت را تغییر دهد و دید جدیدی در این باره بدهد. اولین سخنران این بخش، دکتر اصفهانی است که ضمن باز کردن این بحث، اشاره می‌کند که بدون توجه به بعد معنوی انسان، نمی‌توان جسم، روان و همین طور شخصیت اجتماعی او را شناخت و برای سلامت آن کاری کرد.

دکتر اصفهانی با یک مثال جالب، سعی می‌کند دید تازه‌تری به رابطه معنویت و سلامت به وجود‌آورد: آیا کسی که نیمه شب از خواب بیدار شده، گریه و تضرع می‌کند و به درگاه خدا مناجات می‌کند، افسردگی دارد و بیمار است؟ ‌از دیدگاه اسلام این فرد در عین سلامت روانی است، اما اگر بدون توجه به بعد معنوی قضیه او را ارزیابی کنیم، قطعاً رأی به افسرده بودن او می‌دهیم یا حداقل در مورد او گیج خواهیم شد و نمی‌توانیم اظهارنظری کنیم.

سخنران بعدی، دکتر محمد کامران درخشان است که از انستیتو روانپزشکی تهران دعوت شده است. ایشان خلاصه‌ای از مهم‌ترین تحقیقات انجام‌شده در زمینه تاثیر معنویت بر سیستم ایمنی را برای ارائه در این نشست، گردآوری کرده.

به گفته ایشان، رابطه بسیاری از بیماری‌های جسمی، با اختلال سیستم ایمنی، شناخته شده؛ از بیماری‌های عفونی و انواع سرطان‌ها گرفته تا بیماری‌های پوست و مو و حتی اختلالات غدد مانند دیابت. بنابراین اگر بتوانیم به طریقی نشان دهیم که عاملی روی سیستم ایمنی دخالت دارد، می‌توانیم نشان دهیم که بر طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها مؤثر خواهد بود.

اما تاثیر معنویت روی سیستم ایمنی؛ دکتر درخشان، این تاثیر را به دو روش تقسیم می‌کند. یکی تاثیر مستقیم فعالیت‌های معنوی در روند بیماری و بهبود افراد و دیگری تاثیر غیرمستقیم آنها، تاثیری که معنویات ابتدا روی مسائل روانی مانند کاهش استرس و تنش می‌گذارند و این کاهش استرس، می‌تواند باعث تعادل در سیستم ایمنی آنها شود.

او می‌گوید: در تحقیقی که روی تعدادی از دانشجویان آمریکایی انجام شده بود، محققان متوجه شدند اگر به این دانشجویان فیلم «مادرترزا» را نشان بدهند (قدیسی که زندگی‌اش را وقف خدمت به خدا و مردم کرده بود) ایمونوگلوبین‌های بزاقی (IgA) بیشتری تولید شده بود. در حالی که آنها که فیلمی درباره جنگ جهانی دوم دیده بودند از این ماده ایمنی‌زا کمتر داشتند. (توجه داشته باشید که در اینجا معنویت به معنی دین نیست و همه‌گونه احساس‌های ماورایی را در بر می‌گیرد، حتی احساس‌های هنری و نوع‌دوستی و مانند اینها را. )

تحقیق دیگری در سال ۱۹۹۷ در آمریکا نشان داد افرادی که به طور مرتب در مراسم مذهبی شرکت داشتند، میزان شاخص‌های التهابی، مانند اینترلوکین ۶، در آنها کمتر از بقیه بود و سلول‌های نوتروفیل-‌ نوعی از گلبول‌های سفید که مسئول دفاع علیه عفونت‌های حاد است- بیشتری داشتند.

این نتایج در بیماران مبتلا به نقص ایمنی هم به همین شکل جالب توجه بود. در یکی از این بررسی‌ها، اثر مباحثه در زمینه‌ مسائل معنوی، مطالعه کتاب و مقاله در این باره، باعث می‌شود میزان CD۴ آنها، بیشتر ‌شود؛ شاخصی که نشان‌دهنده سطح توان ایمنی باقیمانده بدن است. همچنین در این افراد سطح افسردگی و علائم اضطراب هم پایین‌تر آمده بود.

دکتر درخشان ادامه می‌دهد: مطالعه دیگری روی بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شده که نتایج آن هم جالب توجه است. از بین این بیماران، در افرادی که به طور مرتب در فعالیت‌ها و مراسم مذهبی شرکت می‌کردند، چند شاخص نشان‌دهنده بالا رفتن سطح فعالیت‌ سیستم ایمنی بدن بهبود پیدا کرده بود؛

شاخص‌هایی مانند گلبول‌های سفید نوع T کمک‌کننده (helper)، مجموع لنفوسیت‌ها و سلول‌های دفاعی موسوم به «کشنده‌های طبیعی»، به طور قابل‌ملاحظه‌ای بالا رفته بود. تحقیقات دیگر نشان می‌دهد متوسط طول عمر افرادی که به شرکت در مراسم مذهبی مقید بودند، ۷ سال بیشتر از سایر افراد بود.

این تاثیرها، به گفته دکتر درخشان، وابسته به مذهب یا دین خاصی نیست و در همه اقوام و مذاهب مصداق دارد. به عنوان مثال مطالعه‌ای که روی ۱۰ هزار یهودی، به مدت ۲۳ سال انجام شده، نشان می‌دهد افرادی که به امور مذهبی اشتغال داشتند، ۲۰ درصد کمتر از بقیه از بیماری‌های عروق کرونر قلب فوت کرده بودند.

  • آرامش در پناه معنویت

شاید اگر بخواهیم همه این نتایج را به نوعی توجیه کنیم، یکی از مهم‌ترین توجیه‌هایمان این باشد که پرداختن به امور معنوی می‌تواند استرس‌مان را کم کند و باعث آرامش‌مان شود. همین کمک می‌کند تا سیستم ایمنی بدن بهتر کارش را انجام دهد.

در این باره هم مطالعات زیادی انجام شده که دکتر درخشان پاره‌ای از آنها را مرور می‌کند: بررسی مروری روی ۱۰۰ پژوهش نشان داد ۷۹ درصد از این پژوهش‌ها توانسته‌اند همبستگی معنادار و مثبتی را بین افزایش اشتغال به امور مذهبی و افزایش ‌روان‌درستی مشخص کنند.

در مطالعه دیگری از همین نوع که در دانشگاه دوک انجام شده، معلوم شد از ۹۳ پژوهش، ۶۰تای آنها توانسته‌اند نشان دهند که در این افراد میزان افسردگی به طرز قابل‌ملاحظه‌ای کمتر دیده می‌شود.

  • مطالعات ایرانی

ایرانی‌ها هم مطالعات خوبی در این‌باره داشته‌اند؛ گرچه حجم آن به اندازه مطالعات غربی نیست. یکی از این مطالعات نشان داده که کسانی که به نماز‌های یومیه‌شان پایبندند، اصولاً احساس ذهنی (یا همان روان‌درستی) بیشتری دارند.

مطالعه دیگری در سال ۱۳۸۰ نشان داده که رابطه معنی‌داری بین توکل و احساس آرامش روانی وجود دارد. خانم دکتر آرین، از محققان ایرانی ساکن کانادا، در سال ۱۳۸۰ نشان داده که دینداری و احساس روان‌درستی با هم رابطه مستقیمی دارند.

سرگلزایی، محقق دیگر ایرانی است که در همان سال تحقیق دیگری را گزارش کرد که نشان می‌داد هر چه زمان فعالیت‌های مذهبی بیشتر باشد، میزان افسردگی، استرس و همچنین سوءمصرف مواد کمتر می شود.

 

دیگری را هم آقای دکتر بوالهری و همکارانشان در سال ۷۹ در انستیتو روانپزشکی تهران انجام داده‌اند؛ به این ترتیب که پرسشنامه‌ای را برای ارزیابی میزان توکل افراد طراحی کردند. مقایسه نتایجی که افراد در این پرسشنامه‌ها به دست آورده‌اند با نتایج حاصل از پرسشنامه استرس نشان داده است که هرچه توکل فرد بیشتر باشد، استرس او کمتر است.

نتایج مشابهی هم در زمینه بروز رفتارهای پرخطر و ناسالم به دست آمده. به عنوان مثال، در بررسی ۱۳۸ پژوهش، مشخص شده است ۹۰ درصد نتایج این پژوهش‌ها به صراحت نشان می‌دهند که افراد مذهبی، ‌کمتر سیگار می‌کشند، کمتر الکل مصرف می‌کنند و رفتارهای پرخطر جنسی کمتری داشته‌اند.

 

 

 

  • چند سؤال

به نظر می‌رسد درباره تاثیر دین و معنویت بر مسائل مربوط به بهداشت، سلامت و پزشکی، ابهامات زیادی وجود دارد. این را، هم سخنرانی‌های این نشست نشان می‌دهد و هم پرسش و پاسخ‌هایی که در فواصل سخنرانی‌ها جریان داشت.

این‌طور به نظر می‌رسد که اکثر صاحب‌نظران هنوز به درک واحدی از معنا و مفهوم معنویت و دین نرسیده‌اند. آنها نمی‌دانند که باید تاثیر معنویت را بر بیماران بررسی کنند یا پزشکانی که قرار است این بیماران را معاینه و درمان کنند.

ضمن این که علی‌رغم تاکید اغلب کارشناسانی که در این همایش حضور داشتند، خطر نگاه ابزارگرایانه به مسائل معنوی و دینی، صرفاً برای درمان بهتر بیماری و نه به خاطر اصل آنها، به شدت وجود دارد.

با وجود تمام این ابهامات که در مرحله تعاریف و اصول دیده می‌شود، در مرحله کاربرد هم با مشکلات مهمی مواجهیم و آن این که نتایج حاصل از مطالعات کاربردی هنوز به طور کامل قابل‌توجیه نیستند. هنوز نمی‌توان به درستی در مورد چگونگی تاثیرگذاری عامل مذهب روی سلامت و بیماری افراد توضیح مشخصی ارائه داد.

بسیاری از عوامل هستند که همزمان و همراه با زندگی مذهبی در زندگی فرد وارد می‌شوند که ممکن است این تاثیر مثبت مذهب، مربوط به این عوامل باشد. به عنوان مثال، ممکن است این تاثیر مذهب به دلایل سیستم‌های حمایتی باشد که در جامعه مذهبی و بین افراد معتقد وجود دارد و آنها را به همدیگر پیوند می‌زند.

ممکن است اصولاً افرادی به طرف مذهب و اعتقادات معنوی بروند که شخصیت‌های خاصی دارند؛ مثلا آرام‌ترند یا متعادل‌ترند. همین شخصیت ممکن است به آنها کمک کند تا استرس یا رفتارهای ناسالم کمتری داشته باشند.

ممکن است مذهب ارزیابی‌های شناختی فرد را از محیط اطرافش تغییر دهد و این نوع نگاه تازه به زندگی باعث شود تا او بتواند سالم‌تر زندگی کند و بهتر با شرایط کنار بیاید و بنابراین کمتر بیمار شود. همه اینها سؤالاتی است که پژوهش‌های تازه‌ای برای پاسخ به آنها مورد نیاز است.

 

 

 

افسردگی نوجوانان

 

 

 

چه زمانی باید نگران فرزندان خود باشید؟؟؟

 

 

 

زمانی که فرزند نوجوان شما تا پاسی از روز میخوابد و زمانی هم که بیدار میشود کسل و خسته است و عموما بد خلق بوده و احساس دلتنگی میکند خودش را در اتاقش پنهان میکند و از حضور در جمع اجتناب میکند ….

 

ایا فردی با چنین خصوصیاتی را نوجوان می نامند؟؟

 

متخصصین اعصاب بر این گمانند که مغز نو جوا نان به گو نه ای طراحی شده که دچار طلاطم و گردنکشی میشوند و در ان دوره از خانواده دوری می گزینند

 

چنین تمایلاتی ممکن است منجر به جدا شدن فرزند از والدینشان شده و به دوستان خود بپیوندند

 

 

اما همان تمایلات مشابه میتواند بیان اینکه چه زمانی در فرایند رشد نوجوان میتواند منجر به افسردگی شده و درمان خاص خود را نیاز دارد… .

 

از هر 12 نوجوان یک نفر به طور مشخص از افسردگی رنج میبرد قبل از انکه به سن 18 سالگی برسد

 

زمانی که دختران به سن بلوغ میرسند  دو برابر پسران دچار افسردگی میشوند تقریبا نیمی از نوجوانان افسرده که تحت درمان نیستند میل به خود کشی در انها دیده میشود که این سومین عامل مرگ و میر در این سنین است

 

 

 

تفاوتهای اشکار و مهمی بین ناراحتی های عادی زمان رشد  و افسردگی وجود دارد

 

یک جدایی درد ناک طرد توسط هم سن و سالاناخذ نمره پایین در مدرسهیا عدم پذیرش از سوی بزرگسالان میتواند غم و نا امیدی را برای چند روز در یک نوجوان به دنبال داشته باشد.

 

افسردگی میتواند برای هفته ها و ماه ها ادامه داشته و بر زندگی نوجوان مسلط شود و یا ممکن است بی هیچ دلیلی علایم ان در فرد ظاهر شود.

 

 

 

کودکان افسرده منظور کودکانی که به دلیل بیولوژیکی در مقایسه با دیگران حساسیت بیشتر نسبت به استرس های محیطی دارند اغلب اوقات احساس بد بختی میکنند و کمتر خوشحال هستند.

 

 

 

 

(اما افسردگی همیشه معادل غمگینی نیست)

 

نو جوان ممکن است این حالت را به صورت احساس خستگی/کسل بودن و یا سر درد و دل درد اظهار کندبه جای انکه  روحیه خود را بد توصیف کند.

 

انرژی/خواب و اشتها میتواند دچار اختلال شود.

 

برخی از کودکان افسرده در کلاس درس در ارتباط با دوستان و خانواده ضعیف عمل میکنند.در حالی که برای نوجوانان تفکر در مورد اخلاقیات و معنای زندگی امری طبیعی به شمار می اید اما تمایل به خود کشی یا فکر مرگ در یک نوجوان امری غیر طبیعی است. به داروهای ضد افسردگی نباید بعنوان یک نوشدارو  و یا بعنوان یک سم نگاه کرد.

 

اما این داروها میتوانند در درمان کودک افسرده بکار روند...

 

نگرانی شایعی که در مورد این نوع داروها وجود دارد / بلا فاصله بعد از شروع مصرف داروهای ضد افسردگی  / در برخی از کودکان بیشتر حالت اظطراب و بی قراری دیده میشود و در برخی نیز افکار خودکشی افزایش میابد.

 

اما افسردگی به خودی خود  تبعات خطرناکی دارد . یکی از پیامدهای افسردگی : میل به خودکشی است و میتواند بهبود سلامتی انسان را به تاخیر بیاندازد .

 

 

هر نوجوانی درمان با داروهای ضد افسردگی را باید بر اساس تجویز و نسخه پزشک شروع کند و خانواده باید به طور همزمان اثرات دارو را روی نوجوان بررسی کند که ایا  حال عمومی او بهتر شده است یا خیر ...

 

درمان دارویی تنها بخشی از روش و راه درمان است.معیارهایی برای سنجش میزان بهبود درمان بیماری افسردگی وجود دارد.نتایج تحقیقات نشان داده است که تمرینات معتدل ایروبیک میتواند  علایم افسردگی را تقریبا در نیمی از نوجوانان و بزرگسالان تخفیف داده و بهبود ببخشد.

 

خواب خوب و داشتن عادات غذایی مناسب میتواند در بهبود روحیه فرد بسیار مفید باشد...بهره گیری از روان درمانی در کشف ریشه و علل افسردگی میتواند بسیار موثر باشد تا از احساس درماندگی و رها شدگی بیرون بیایند و راه هایی را برای انکه هر چیزی در سر جای خود قرار گیرد به نوجوان ارائه میکند.

 

وقتی که نوجوان به فعالیتی که برایشان با ارزش بوده و مورد علاقه شان است می پردازند و فعالیتهای خیر خواهانه مانند کمک به دیگران و امور خیریه میتواند در بهبود وضعیت روحی انان بسیار مؤثر باشد.

 

مطالعات ثابت کرده است که رفتارها و فعالیتهای نوع دوستانه/بخش تشویقی و انگیزشی مغز انسان را فعال میکند.

 

 

در اینده احتمال دارد داروهای ضد افسردگی بهتری تولید شود که ابزارهای مفید تری برای تشخیص و درمان کودکان باشد/ اما هم اکنون این امکان برای نوجوانان وجود دارد که بیاموزند چگونه ارتباطات خود را تثبیت کنند... با حمایت و پشتیبانی از نوجوانان در چنین شرایطی می توان دوران انتقال از کودکی به نوجوانی را برای انان ساده تر و به انها کمک کرد تا زتدگی سرشار از نشاط و انرژی را در دوران بزرگسالی بسازند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

دانلود پایان نامه مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت

اختصاصی از هایدی دانلود پایان نامه مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت


دانلود پایان نامه مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت

هدف از تحقیق حاضر مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت است که جامعه آماری مشخص شده عبارتند از دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهررشت است که از بین 2761 نفر که کل جامعه آماری دانش آموزان درای خانواده و 889 نفر جامعه دانش آموزان پرورشگاهی هستند از این بین 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و جهت سنجش این آزمودنیها پرسش نامه سلامت عمومی گلدنبرگ که دارای 28 سوال چهار گزینه ای است استفاده گردیده و نمرات خام آن بدست آمده و جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی در بین دانش آموزان سال اول دبیرستان تفاوت معنی داری وجود دارد .

تعداد صفحات:87


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت