هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه تحول و کارکرد نهاد دین و روحانیت از سقوط صفویه تا روی کار آمدن قاجاریه

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه تحول و کارکرد نهاد دین و روحانیت از سقوط صفویه تا روی کار آمدن قاجاریه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه تحول و کارکرد نهاد دین و روحانیت از سقوط صفویه تا روی کار آمدن قاجاریه


دانلود پروژه تحول و کارکرد نهاد دین و روحانیت از سقوط صفویه تا روی کار آمدن قاجاریه

چکیده 1

مقدمه 2

* فصل اول : کلیات 3

اهداف پژوهش 4

فرضیه و سوالات 5

پیشینه پژوهش 6

روش کار 7

معرفی منابع 7

* فصل دوم : بررسی جایگاه نهاد دین و روحانیت در ایران در آستانه افول صفویه15

ساختار نهاد دین و روحانیت در اواخر عهد صفوی 16

تأثیر رفتار علمای دین بر جامعه و مردم در اواخر عهد صفوی 25

رابطه علمای دین با دستگاه حکومتی در اواخر عهد صفوی 27

سلسله مراتب دینی در آستانه سقوط اصفهان 30

ساختار نهاد دین و روحانیت در زمان افغان ها 34

* فصل سوم : مناسبات (تعاملات) دین و دولت در ایران دوره افشاری 40

رابطه علمای دین با دستگاه حکومتی ایران در عصر افشاریه 41

مقامات روحانی و ممّر درآمد ایشان در عصر افشاریه49

* فصل چهارم : عوامل تعیین کننده نقش روحانیان در جامعه ایران دوران افشاری 56

ساختار دینی و اعتقادی جامعه ایران در عصر افشاری 57

جایگاه روحانیون در عصر افشاری 65

معروف ترین علمای عصر افشاری 67

* فصل پنجم : مناسبات (تعاملات) دین و دولت در ایران دوره زندیه 69

رابطه علمای دین با دستگاه حکومتی ایران در عصر زندیه 70

مقامات روحانی و ممر درآمد ایشان در عصر زندیه 73

* فصل ششم : عوامل تعیین کننده نقش روحانیان در جامعه ایران دوران زندیه 77

ساختار دینی و اعتقادی جامعه ایران در عصر زندیه 78

جایگاه روحانیان در عصر زندیه 83

معروف ترین علمای عصر زندیه 85

عصر زند ، پایان مکتب اخباری 87

نتیجه 89

منابع و مآخذ 91

 

چکیده :

مقوله دین از نخستین سالهای آفرینش انسان تا به امروز از جنجال برانگیزترین موضوعات تاریخ بشر است و اما طبقه روحانیت را که می توان نشأت گرفته از این نهاد دانست همیشه به گونه ایی با رویدادهای تاریخی برخورد می کرد که بتواند وجهه خود را هم در میان مردم و هم در بین درباریان حفظ کند و این در مورد تاریخ ایران هم صدق می کند .

دوران پس از شاه عباس دوم را می توان سومین و آخرین مرحله از حکومت صفویان دانست که همراه بود با حکومت پادشاهانی چون سلیمان و سلطان حسین صفوی که در دوران حکومت آنان قدرت روحانیان به بالاترین سطح خود رسید به خصوص اختیارات مقام شیخ الاسلامی به خوبی نشان دهنده این امر می باشد تا جایی که شاه را تحت نفوذ خود درآورده و باعث شدند که با تحریکات خود شاه سیاست مذهبی خشنی را نسبت به اقلیتها در پیش گیرد که نتیجه آن سقوط صفویه و روی کار آمدن افغانان سنی مذهب بود . زمانی که افاغنه بر ایران استیلا یافتند وضعیت علمای شیعه رو به وخامت گرایید تا جایی که باعث مهاجرت بسیاری از آنان به نقاط خارج از دسترس افاغنه شد این وضعیت تا زمانی که نادر وارد صحنه شد ادامه یافت هر چند که او نیز قصد ایجاد تغییراتی در دین و مذهب ایرانیان را داشت و همین امر هم باعث مخالفتهای پنهانی علما با وی شد با روی کار آمدن سلسله زندیه و رفتار مسالمت آمیز     کریم خان با شیعیان باعث شد که روحانیت نظر مطلوبی نسبت به حکومت زندیه داشته باشند تا جایی که بسیاری از آنها که در زمان نادر از ایران رفته بودند به وطن باز گردند و کریم خان هم به پاس حمایت روحانیان امتیازاتی را به آنان واگذار کرد . بنابراین می توان گفت روحانیان پس از سقوط صفویه جز وقفه کوتاه حکومت افاغنه توانستند همان جایگاه و امتیازات گذشته خویش را حفظ نمایند .

فایل حاضر شامل 105 صفحه در قالب word  و قابل ویرایش می باشد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه تحول و کارکرد نهاد دین و روحانیت از سقوط صفویه تا روی کار آمدن قاجاریه

دانلود مقاله نقش منورالفکرها در کنار نهادن روحانیت در مشروطه

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله نقش منورالفکرها در کنار نهادن روحانیت در مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


ام با اینکه در جریان این نهضت‌ها بر نقش روحانیت تأکید گسترده دارد، در مواردی به نقاط ضعف آنان و نیز شکستهایی‌که نصیب آنان شده اشاره فرموده است‌:
«البته گاهی مثل همان قضیه میرزای شیرازی که همه ایران با هم تبعیت کرده‌اند پیروز بوده‌اند و گاهی هم شکست می‌خوردند.»
تکیه بر این موارد برای عبرت آموزی روحانیت مطرح گردیده به طوری که با علت‌یابی این شکستها این بار در جریان انقلاب اسلامی‌بیشتر مراقب رفتار سایر چهره‌های فکری شریک در انقلاب باشند.
در جریان مشروطه‌، جدای از نقشی که سیاست خارجی و یا عناصر وابسته به دربار در جریانات داشتند دو قشر روحانی و منورالفکرکار اصلی را بر دوش داشتند. نقش روحانیت در پیدایش جنبش و نیز آرمان دفاع از مردم استوار بود اما منورالفکران در باروری فکری‌مشروطه از زاویه ترویج فکر غرب تلاش می‌کردند و طبعاً در این مسیر نمی‌توانستند هماهنگی با فکر دینی و نماینده آن روحانیت‌داشته باشند.
در جنبش مشروطیت همین علما در رأس بودند اصل مشروطیت اساسش از نجف به دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و پیش رفت این قدر که آنها می‌خواستند که مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسی در کار باشد شد، لیکن بعد از آنکه شد، دنباله‌اش ‌گرفته نشد. مردم بی‌طرف بودند روحانیون هم رفتند هر کس سراغ کار خودش‌.
ضعفی که برخی از چهره‌های روحانی از خود بروز دادند این بود که فریب برخی از رفتارهای روشنفکران را خورده و همراه با آنان وبرای پیروزی فکر آنها تا جایی پیش رفتند که عاقبت خود را شکست خورده یافتند. امام در این باره می‌فرماید:
«از اول که مشروطه را اینها درست کردند این شیاطین که متوجه مسایل بودند روحانیون و مؤمنینی که تبع آنها بودند بازی دادند اینهارا، خدعه کردند، متمم قانون اساسی را قبول کردند و اینها، لیکن وقت عمل‌، عمل نکردند به متمم قانون اساسی یعنی پنج نفرمجتهد در مجلس نیاوردند.»
کار متمم قانون اساسی در باره نظارت مجتهدین از آنِ شیخ شهید نوری بود که بعد از این‌، از آن سخن خواهیم گفت‌. در واقع آنچه‌مسلم است اینکه شیخ شهید نوری این خدعه را نخورد اما دیگران دیر متوجه قضیه شدند گرچه هم شیخ و هم سید عبدالله به‌دست همان مشروطه خواهان از صحنه خارج شدند. در این باره امام می‌فرماید:
«ببینید چه جمعیت‌هایی هستند که روحانیین را می‌خواهند کنار بگذارند همان طوری که در صدر مشروطه با روحانی این کار راکردند و اینها زدند و کشتند و ترور کردند همان نقشه است‌. آن وقت ترور کردند سید عبدالله بهبهانی را، کشتند مرحوم نوری را، و مسیر ملت را از آن راهی که بود برگرداندند به یک مسیر دیگر و همان نقشه الان هست که مطهری را می‌کشند فردا هم شاید من و پسفردا هم یکی دیگر را.»
ما نظیر همین تجربه را در مقطع دیگری از تاریخ خود یعنی نهضت ملی شدن نفت شاهد بودیم‌. تجربه‌ای که نشان داد روحانیتی که‌نقش تعیین کننده‌ای در تعمیق این نهضت داشت چگونه توسط منورالفکران به کناری نهاده شده و حتی متهم به انواع تهمت‌هاگردیدند. گرچه عاقبت خود نیز نتوانستند رشته کار را حفظ کرده و از نظر سیاسی دچار وضع بدتری شدند.
این تجربه هم در مشروطه رخ داد و هم در نهضت نفت‌، طبعاً امام با هشیاری تاریخی از این تجربه عبرت کافی گرفته و این بار موضع‌برتری در برابر قسمتی از روشنفکران مذهبی غربگرا اتخاذ کرد، زمانی که این افراد کوشیدند تا در دولت موقت‌، قدرت را از دست‌امام بگیرند یا در زمانی بنی صدر خواستند اثبات کنند مردم چند درصد او را بیش از ا مام دوست دارند، امام با موضع‌گیری‌های‌ معقول و به پشتوانه هشیاری مردم‌، آنان را به کناری نهاد. در غیر این صورت یکبار دیگر نیز روحانیت دچار خدعه و نیرنگ‌منورالفکران شده بود. حضرت امام آنها را پله پله از نردبانی که فکر می‌کردند روحانیت برای ترقی آنان درست کرده‌، پایین کشیدند.
حضرت امام در باره شگردی که در مشروطه عمال سیاست خارجی برای جایگزینی غربزده‌ها به جای روحانیت به کار بستند،می‌فرماید:
«از آن طرف عمال قدرت‌های خارجی و خصوصاً در آن وقت انگلستان در کار بودند که اینها را از صحنه خارج کنند یا به ترور و یا به ‌تبلیغات‌. گویندگان آنها کوشش کردند به اینکه روحانیون را از دخالت در سیاست خارج کنند و سیاست را بدهند به دست آنهایی که‌می‌توانند به قول آنها، یعنی فرنگ رفته‌ها و غربزده‌ها و شرق‌زده‌ها و کردند آنچه را کردند. یعنی اسم مشروطه بود و واقعیت استبداد،آن استبداد تاریک ظلمانی شاید بدتر از زمان‌، و حتماً بدتر از زمان‌های سابق‌.»
از مسایلی که زمینه این جایگزینی را فراهم کرد این بود که روحانیت با سرخوردگی از برخی از قضایا خود را کنار کشید، آنها دربحبوحه داغی جریانات حضور داشتند اما متأسفانه بعد از اوج‌گیری انحرافات‌، آن عده که در قید حیات بودند تنها به درس و بحث خاص خود پرداختند گرچه زندگی دینی توده‌های مسلمان و حفظ اسلام در وجود آنها نیز به دست آنان بود، امام در این بارهمی‌فرماید:
«در جنبش مشروطیت همین علما در رأس بودند اصل مشروطیت اساسش از نجف به دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و پیش رفت این قدر که آنها می‌خواستند که مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسی در کار باشد شد، لیکن بعد از آنکه شد، دنباله‌اش ‌گرفته نشد. مردم بی‌طرف بودند روحانیون هم رفتند هر کس سراغ کار خودش‌.»
و در جای دیگر نیز حضرت امام فرمودند:
«اگر روحانیون‌، ملت‌، خطبا، علما، نویسندگان‌، روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند به سر این‌انقلاب آن خواهد آمد که به سر انقلاب مشروطه آمد.»
و نیز در جای دیگری می‌فرماید:
«.. و مثل زمان مشروطیت نشود که آنها که اهل کار بودند مأیوس بشوند و کنار بروند، که در زمان مشروطیت همین کار را کردند ومستبدین آمدند و مشروطه خواه شدند و مشروطه خواهان را کنار زدند.»

 

جدای از یأسی که بر بعضی از روحانیون عارض شد، مشکل دیگری نیز روحانیت دچار آن بود و آن اینکه صرفنظر از اختلافات‌فکری موجود بین موافقین و مخالفین‌، کسانی نیز عملاً بین روحانیون اختلاف افکنی می‌کردند، و بی‌توجهی روحانیت به این مسأله‌، باعث شد تا آن قدر دو گانگی بوجود آید که کسانی از آنها حتی در برابر به شهادت رساندن شیخ فضل‌الله سکوت کنند امام در این‌باره می‌فرماید:
«تاریخ درس عبرت است برای ما، شما وقتی تاریخ مشروطیت را بخوانید می‌بینید که مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت‌،دست هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو دسته تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته مخالف یک دسته ‌طرفدار مشروطیت یک دسته دشمن مشروطه‌، علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه یک دسته مخالف مشروطه ... همان مستبدین بعدها آمدند و مشروطه را قبضه کردند و رساندند به آنجایی که دیدید و دیدیم ... در ایران هم بین علما همین جوراختلافات را ایجاد کردند و اینطور نبود که خود به خود ایجاد شد ایجاد کردند در بین آنها. ما باید از این تاریخ درس عبرت بگیریم که‌مبادا یک وقتی در بین شما آقایان روحانیون‌، بیفتند اشخاصی یا در بین مردم وسوسه کنند و خدای نخواسته آن امری که در مشروطه‌اتفاق افتاده در ایران اتفاق بیفتند!»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش منورالفکرها در کنار نهادن روحانیت در مشروطه