چکیده : رساله حاضر که با عنوان «ریشهها و مبانی فکری اندرزنامهنویسی سیاسی در دو قرن اول هجری» تدوین و نگارش شده است، به بررسی جریان فکری اندرزنامهنویسی سیاسی در ایران عصر خلفای دو قرن اول هجری و نتایج حاصل از آن میپردازد. پرسشهایی که پیش روی پژوهشگر قرار گرفته به این شرح است که: «منحنی ریشهها و مبانی فکری اندرزنامهنویسی سیاسی در نمودار جریان اندرزنامهنویسی سیاسی دو قرن اول هجری شامل چه عناصر فکری میشده، و علت استمرار و نتایج حاصل از جریان یاد شده چه بود؟». فرضیه اصلی تحقیق حاضر عبارت است از این که «تداوم حضور بداوت (بیابانگردان عرب) در ایران دو قرن اول هجری و نیاز خلفا، به ویژه خلفای عباسی، به الگوی مدیریت سیاسی ایرانیان و آشنایان به آن از یک سو و ایجاد تعادل در رفتار سیاسی صاحبان قدرت از سوی دیگر، موجب شد که همان دستاوردهای نظری و عملی ایران پیش از اسلام، در قالب جریان فکری اندرزنامهنویسی، مورد بازخوانی، بازنویسی و باز تولید قرار گیرد و به حیات خود ادامه دهد»؛ در ضمن، مبانی فکری این جریان سیاسی را «عدالت، امنیت، حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی، سلطنت یا خلافت، وزارت، عقلانیت، و توأمانی دین و دولت» شکل میداده است. این رساله بر مبنای روش تحقیق تاریخی صورت گرفته است. شیوه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده، که به صورت مطالعه تطبیقی به توصیف دادهها انجام گردیده است. یافتههای اساسی تحقیق حاضر عبارتند از: ۱- استمرار حضور بدویان عرب در ایران زمین نه تنها موجب تداوم جریان فکری اندرزنامهنویسی سیاسی در دو قرن اول هجری شد بلکه همان عامل یاد شده مهمترین علت انحطاط و زوال فرهنگی و تمدنی ایران زمین گردید. ۲- اندیشه «توأمانی دین و دولت» نه تنها به وحدت ملی و استبداد توأمان سیاسی و دینی منجر گردید، بلکه دین به صورت ابزاری برای سرکوب مخالفان و منتقدان حکومت در آمد. ۳- مفهوم «عدالت» از نگاه گروههای حاکم جامعه به برقراری امنیت و حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی محدود گردید و این در حالی بود که گروههای محکوم جامعه، دادستانی و رعیتنوازی را شاخصههای عدل برمیشمردند. 4- مبانی فکری جریان اندرزنامهنویسی سیاسی را نیز مفاهیمی همچون «سلطنت، امنیت، عدالت، وزارت، عقلانیت، توأمانی دین و دولت، و حفظ نظام کاستی طبقات اجتماعی» شکل میدادهاند.
پایان نامه : ریشهها و مبانی فکری اندرزنامهنویسی سیاسی در دو قرن اول هجری