هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقایسه تطبیقی بین 2001 ادیسه فضایی و چنین گفت زرتشت

اختصاصی از هایدی مقایسه تطبیقی بین 2001 ادیسه فضایی و چنین گفت زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مقایسه تطبیقی بین 2001 ادیسه فضایی و چنین گفت زرتشت

مقدمه: دغدغه‌ی این نوشتار یافتن روابطی است که اثر کوبریک،2001 ادیسه‌ی فضایی، را درمناسبتش با چنین گفت زرتشت نیچه جای می‌دهد. دراین راستا از پنجمین نوع از نقد فرامتنیت ژنت، بیش متنیت، استفاده شده است. ازاین منظرچنین گفت زرتشت نیچه یک بینامتن و یا اگر بخواهیم ازاصطلاح ژنت استفاده کنیم، یک پیش متن برای 2001 ادیسه‌ی فضایی، ساخته‌ی کوبریک است. کوبریک از رمزگان‌های موجود در ژانرعلمی تخیلی به سوی عناصر با معنایی ازچنین گفت زرتشت حرکت کرده است، به بیان دیگر او با بهره برداری نشانه شناسانه ازساختار پیش متن، و انتقال و جایگشت عناصرآن، به روابط دلالتی جدید دست یافته است.

در میان تمام آثار نیچه، چنین گفت زرتشت، اثری است که بیش از سایرین ازصحنه پردازی‌های ادبی بهره برده است و کوبریک علاوه بر استفاده از صحنه‌ها و واژه‌های کلیدی فلسفه نیچه، به منظور تاکید بیشتر، در موسیقی متن، سمفونی‌ایی از اشتراوس به همین نام را انتخاب کرده است. نوشتار پیش رو شاید اندکی بازی باوری و بی‌قیدی نیز به همراه داشته باشد زیرا بیش ازآنکه خواست جستجوی حقیقت درمیان باشد، عملی چون نگاه کردن به تصاویر گوناگون است و نه صرفا انطباق آن با نسخه‌ی اصلی. هدف اصلی از انجام این رویه مواجه کردن دو چهره با هم در دو عرصه‌ی مختلف است، قصد این است تا بار دیگرو البته این بار با واژگان نیچه به تماشای فیلم بنشینیم.

متن:

فیلم کوبریک همانند کتاب ازچهار بخش تشکیل شده است که هر کدام از این فصل‌ها مرحله‌ایی از تحول و فرا‌ رفتن انسان را نشان می‌دهد. فصل اول با عنوان «پیدایش بشر» با نمایش دسته‌ایی ازمیمون‌ها به منزله‌ی نیای انسان آغازمی‌گردد ودرنهایت پس از پیدایی لوح در ماه و گریز فضانوردان از برابر آن خاتمه می‌یابد. سه فصل بعد تماما مربوط به سفینه ی هال، غلبه‌ی دیو برآن و بازگشتش به زمین است. اما چرا درفیلم بر پیوستگی میان بشر ابتدایی وفضانورد تاکید شده و هر دو در یک فصل قرار داده شده اند؟ نیچه سه گونه بشررا در کتاب خویش معرفی می‌کند، بوزینه، انسان و ابرانسان.

«من به شما ابر انسان را می‌آموزانم... بوزینه در برابرانسان چیست؟ چیزی خنده آور یا چیزی مایه‌ی شرم دردناک. انسان در برابر ابرانسان همین گونه خواهد بود ...روزگاری بوزینه بودید هنوز نیز انسان ازهر بوزینه، بوزینه‌تر است.»

در کنارآن انسان را نیز به انسان والاتر، واپسین انسان و انسانی که می‌خواهد نابود شود، تقسیم می‌کند. انسان از نظر نیچه تنها با فرارفتن از ارزشهای پیشین است که می‌تواند گذشته‌ی خویش را نجات دهد و یا خود را از گذشته‌اش رهایی بخشد. حال چرا فضانوردان که ازهمه جهت با بوزینگان متفاوتند، هنوز چیزی مایه‌ی شرم یا چیزی از گذشته با خود دارند؟ نیچه نوع دیگری از تقسیم بندی را نیز برای بشرقایل است، او در بخش سه دگردیسی جان، سه گونه جان را ازهم متمایزمی‌کند، شتر، شیر و کودک.

«جان بردبار می‌پرسد گران کدام است؟ و این گونه چون شتر زانو می‌زند و می‌خواهد که خوب بارش کنند. جان بردبار می‌پرسد گران‌ترین چیز کدام است؟... چریدن از بلوط و علف دانش و برسرحقیقت درد گرسنگی روان را کشیدن؟... این است درآب آلوده پا نهادن آنگاه که آب حقیقت باشد... این است دوست داشتن آنانی که مارا خوار می‌دارند و دست دوستی به سوی شبح دراز کردن آنگاه که می‌خواهد ما را بهراساند؟»

هم بوزینگان و هم فضانوردان در مرحله‌ی دگردیسی جان شترند، هر آنچه که انسان زمانی مجبور به پیروی از آن بود و مرجع بیرونی داشت اکنون خود برای خویش وضع می‌کند. به تعبیر نیچه انسان به جای اینکه بگذارند که بارش کنند خود بر خویش بار می‌نهد، خاستگاه ارزشها که مبتنی بر فرمانبرداری بود همچنان بی تغییر باقی مانده است. بوزینگان بر سر آب آلوده‌ی حقیقت به ستیز مشغولند، فضانوردان «فراپشت ستارگان از پی دلیل می‌گردند» و دست دوستی به سوی شبحی دراز کرده‌اند که در صورت احساس خطر همه‌ی آنها را ازمیان خواهد برد.

چنین انسانهایی «مکانهایی را که زندگی درآنها دشواراست رها کرده اند... دیگر نه کسی توانگر می شود و نه تهی دست... یک رمه بی هیچ شبان همه یکسان می‌خواهند ویکسان‌اند خوشی های کوچک روزانه دارند و خوشی‌های کوچک شبانه‌ای اما نگران تندرستی خویش نیز هستند.»

جان اما در نهایت بر ضد آموزه‌های خویش برمی‌آشوبد «اینجاست که جان شیرمی شود ومی‌خواهد آزادی فرا چنگ آورد و سرور صحرای خویش باشد.» دیو و فرانک در فیلم در مرحله‌ی دگردیسی جان شیرند آنها می‌خواهند با از مدار خارج کردن هال خودشان هدایت سفینه را برعهده گیرند اما در نهایت تنها دیو، کودک می‌گردد زیرا ویران گر و آفریننده است، هال- لوح کهن ارزشهایی که باید شکسته شود- به وسیله‌ی دیو از میان می‌رود و با کودک شدن او ارزشهای جدید بر اساس معنای زمین آفریده می‌گردد.

لوح سه بار در فیلم به نمایش می‌آید اما در این سه پیدایی خود حامل ارزشهای یکسانی نیست در صحنه‌ی اول که مورد پذیرش میمون‌ها قرار می‌گیرد، ارزشهای نهیلیستی یا همان ارزش‌هایی که برضد اراده ی کنشگر و آری- گو به زندگی هستند رادر بر دارد. پس از آن لوح در ماه ظاهر می‌شود این بار نیز فضانوردان چون دسته‌ی میمون‌ها اطراف آن گرد می‌آیند و گویی می‌خواهند چون بار قبل آموزه‌های آن را آری گویند، اما این لوح اکنون حاوی همان ارزشها نیست و آنها را با صدای گوش خراشی که ایجاد می‌کند از اطراف خود می‌رماند زیرا ارزشهای موجود در لوح براساس آموزه‌های زرتشت ومعنای زمین است. در فصل چهارم کتاب زرتشت، به اشتباه می‌پندارد که انسانهای آری- گو به زندگی را یافته است اما آنها انسان‌های والاتر هستند و آری آنها به گفته نیچه چون آری خر دروغین است و در نهایت نیز با صدای شیر زرین یال زرتشت که نشان فرزندان زرتشت است ازبرابرغاراو می‌گریزند. پس لوح در ماه دارنده‌ی همان آموزه‌های پیشین نیست بلکه آموزه‌هایی از جنس سخنان زرتشت دارد. چرا سخنان زرتشت بر روی لوح نشان داده شده است؟ نیچه در فصل دوم کتاب از زبان زرتشت می گوید:

«ای انسانها در سنگ پیکره‌ایی خفته است، پیکره‌ی پندارهایم! وه که او چرا می‌باید در سخت‌ترین و زشت ترین سنگ خفته باشد؟ ... می‌خواهم آن را کمال بخشم زیرا سایه‌ای سوی من آمده است زیبایی ابر انسان سایه سان سوی من آمده است»

لوح در این بخش فیلم بر روی ماه قرار دارد و ماه زمانی در آسمان پدیدار می‌شود که خورشید غروب کرده باشد، این صحنه نشانی از«ساعت پایین رفتن و فروشدن» خورشید


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه تطبیقی بین 2001 ادیسه فضایی و چنین گفت زرتشت

آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

اختصاصی از هایدی آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

عنوان:

آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

نام استاد:

گردآورنده:

پیش‌درآمد

ما در جهانی به سر می‌بریم که امور آن بسیار پیچیده، تودرتو و تا حدودی حیرت‌آور است. مردم با اعتقادات دینی گوناگون در آن زیست می‌کنند. تنوع ادیان (religiousdiversity) به قدری زیاد است که حتی یک گزاره‌ی آن ها در یک قالب نمی‌گنجد. این کثرت ها نه تنها در حوزه‌ی دین و اعتقاد دینی بلکه در حوزه‌های فرهنگ، زبان، اندیشه، عالم، فلسفه، هنر، تمدن و ده‌ها مقوله‌ی دیگر نیز سرایت کرده است.

امروزه انسان‌ها، متدینان، دانشجویان و جهان گردان در اثر ارتباطات بین‌المللی، در حال دادوستد علمی، فرهنگی، تجاری، صنعتی و… می باشند. دهکده‌ی جهانی به این ارتباطات شدت داده شده است و همین امر، سبب توجه اندیشمندان به فرهنگ‌ها، ادیان، علوم و فلسفه‌های مختلف شده و منشاء کشف اختلاف‌های فرهنگی و تبیین آن گردیده است.

درحال حاضر، ما با انواع ادیان آسمانی و زمینی از جمله یهود، مسیح، اسلام، زرتشت، هندوییسم، و بودیسم و مذاهب شیعی، سنی و فرقه‌های مورمونیسم وحدت گرایی، پروتستانیسم، کاتولیک، آیین‌نو کنفوسیوسی و… روبه رو هستیم و ناچاریم درباره‌‌ی این کثرت‌ها، دیدگاه و تفسیری داشته‌باشیم و در زمینه‌‌ی حقانیت‌، هدایت یا بطلان و ضلالت آن‌ها داوری کنیم.

هدف:

با وجود تنوع و تکثر ادیان و مذاهب، نمی‌توان از ترابط و تشابه ادیان غافل ماند؛ گرچه شاید نتوان در میان تمام ادیان و مذاهب، یک عقیده یا عمل مشترک یافت ولی پاره‌ای از عقاید و مناسک و مراسم در برخی از ادیان و مذاهب بی‌شباهت با هم نیستند. در این مقاله به مقایسه فلسفه فنگ‌شویی و مذهب زرتشت می‌پردازیم و در صورت وجود تفاوتها و شباهتهای موجود را بررسی می‌کنیم.

کلید واژه‌ها:

1- فنگ‌شویی: باد و آب

2- جئومانسی: پیشگیری

3- تای جی: نهایت مطلق

فنگ‌شویی را می‌توان هنر طراحی نظم موزون نامید، و ریشه‌های آن را باید در جهان‌بینی تائویسم و باورهای آن جستجو کرد. تائوئیسم در آغاز به عنوان یک فلسفه یا جهان‌بینی، بر وفاق موزون بین انسان و محیط او برای دستیابی به آرامش و توازن تکیه داشت، اما در طی قرون تحت تاثیر عوامل مختلف تبدیل به مذهب غالب در چین شد.

در گمان چینی های باستان، موقعیت و جهت پدیده‌ها در فضا حائز اهمیت والایی است.نحوه قرارگیری محل سکونت و کار، اشیاء و سایر مایملک انسان که او را از هر سو احاطه کرده اند، قادر به تأثیر گذاشتن بر رفتار و روان اوست. درفرهنگ بومی و اسطوره های چینی، این تأثیرات شکل رفتار و شخصیت بیرونی انسان را در جهت مثبت یا منفی، دوستانه یا غیردوستانه و بالاخره موزون یا موزون تعیین می‌کنند.

هنر بومی چین موسوم به فنگ‌شویی، یا طراحی استقرار اشیاء برای خلق زندگی متوازن و موفقیت‌آمیز است. این حکمت باستانی ابزار لازم جهت نیل به آرامش و رشد انسان را از طریق تعیین چگونگی ارتباط وی با اشیاء و محیط پیرامون فراهم می‌سازد؛ استقرار اشیاء به گونه‌ای که مردم (انسان)، محیط زیست (خاک) و روان (آسمان) با تشکیل وحدتی موزون، زمینه های پیشرفت انسان را ایجاد کنند. در سنت‌های جوامع غربی نیز نظریات مشابهی وجود دارد که جئومانسی یا پیشگویی از طریق تفسیر اشکال و خطوط محیط اطراف نامیده می‌شود.

معنای لغت چینی فنگ باد و معنای شویی آب می‌باشد. عبارت «باد و آب» نماد «صعود باد به قله کوه» و «اوج گیری آب درموج» است که در صورت همنوایی، رفتار و کردار انسان را به سوی تعالی پیش می‌برند. ریشه‌های فنگ‌شویی را باید در ستاره‌شناسی کهن، علم جغرافیایی قدیم، حکمت محلی چین، جهان بینی و فلسفه تائوئیستی، و طالع بینی چینی مندرج در ئی‌جینگ (یکی از متون کلاسیک چینی که ئی چینگ یا کتاب دگرگونی‌ها نیز نامیده می‌شود) جستجو کرد.

حکمت سنتی فنگ‌شویی (در تمامی مکاتب مختلف آن) عموماً‌ از طریق ارتباط استاد با شاگرد و یا پدر با پسر از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است.

قطب‌نمای سنتی چینی علاوه بر جهت یابی، در واقع دایره المعارف متحرکی است که با طراحی ویژة خود تمام اطلاعات مورد نیاز پیروان مکاتب مختلف فنگ‌شویی را ارائه می‌کند.

قطب نمای فنگ شویی


دانلود با لینک مستقیم


آیا بین فنگ شویی و آئین زرتشت ارتباطی وجود دارد؟

تحقیق درباره زرتشت 13 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره زرتشت 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

« زرتشت »

زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت (۶ فروردین ۱۷۶۸ ق.م. - ۵ دی ۱۶۹۱ ق.م. در بلخ) نام پیامبر ایرانی بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا; و سراینده گاثاها کهن‌ترین بخش اوستا است.

زرتشت توجه مورخین معاصر را حداقل به دو دلیل جلب کرده ‌است: یکی مبدل شدن زرتشت به شخصیت ای افسانه‌ای است چنانچه در طی سال‌های ۳۰۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد اعتقادات مبنی بر اینکه او از علوم غیبیه مطلع بوده و از رسوم جادوگری آگاه، رایج شده بود. دیگر برداشت یکتاپرستانه او از خدا بوده که باعث گمانه زنی‌های مورخین معاصر در مورد تأثیرپذیری مسیحیت و یهودیت از تعلیمات زرتشت شده ‌است.

بررسی زندگی زرتشت با دشواریهایی روبرو است که باعث شده مورخین در بهترین حالت زندگینامه‌هایی که از او نوشته شده را سست و در بدترین حالت آن را گمانه زنی محض بخوانند: یکی از این دشواری‌ها پاسخ به این سؤال است که چه بخشی از دین زرتشتی از دین قبیله‌ای که زرتشت در آن بزرگ شده آمده و چه بخشی از آن ناشی از دریافت‌های مذهبی و تعلیمات او می‌باشد؟ سؤال دشوار دیگر این است که دین زرتشتی دوره ساسانی تا چه حد دقیق تعلیمات زرتشت را حفظ کرده بود؟ سؤال دیگر اینکه، متون بدست رسیده از این آیین مانند اوستا و گاتاها، کتب نوشته شده به زبان پهلوی، و نوشته‌های نویسندگان یونانی، تا چه حد تصویر دقیقی از نظریات زرتشت ارایه می‌کنند؟

ریشه و معنای نام :

در اوستا زَرَت اّشْتَرَ است. بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره‌دست و زره‌هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می‌نامد.

از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز، معانی بسیاری برای واژه زرتشت گفته‌اند.آنچه که مشخص است این است که این نام مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است. البته بیش‌تر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند. کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده‌است ولی این‌که چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده‌است.

در جزء دوم این نام اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که نام وی با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می‌دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می‌باشد. در گذشته برای شتر از آن جهت که حیوان بسیار مفیدی بود ارج و منزلتی خاص قائل بودند و بر نوزادان خود نام شتر را با پسوندهای خاص بر نوزادانشان مینهادند. همچنین در نوشته‌های تخت جمشید از شتر به عنوان هدیه‌ای که به داریوش اهدا می‌شد نام برده شده‌است. برای نمونه فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است. گاه نیز نام خانوادگی که سپیتمه است، افزوده می‌شود و به صورت زرتشتر سپیتمه یاد می‌شود. البته این نام خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می‌گویند که به معنی خاندان سفید است. نام پدر زرتشت پوروش اسپ بوده[ که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می‌دهد

اسپیتامه نام خانوادگی زرتشت بوده‌است. در بند دوی همایشت آنجا که همای مقدس همچون دوستی به زرتشت نزدیک می‌شود وی را محترمانه با این نام خطاب می‌کند.

زمان زرتشت :

زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهش‌های دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. درباره تاریخ زایش او دیدگاه‌های فراوانی وجود دارد. ارسطو و اودوکسوس‌ و هرمی‌ پوس‌ نوشته‌اند که‌ زرتشت‌ پنج‌ هزار سال‌ پیش‌ از جنگ‌ تروا می‌زیسته‌ است‌. دیوجانس‌ لائرتیوس‌ نیز به روایت از هردمودروس‌ و کسانتوس‌ همین‌ دیدگاه را بازگو کرده‌است. روایات‌ ایرانی، که‌ برپایهٔ منابع‌ پهلوی مانند بندهشن‌ و ارداویرافنامه تکیه‌ دارند و پس‌ از زوال‌ نفوذ آیین زرتشت‌ نوشته‌ شده‌اند، زایش زرتشت‌ را سه‌ قرن‌ پیش از اسکندر مقدونی‌ می‌دانند.[۱۰] این‌ روایت‌ به‌ وسیلهٔ بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان ایرانی‌ پایدار ماند و تا قرن‌ گذشته‌ نیز اعتبار خود را حفظ‌ کرد. راه درست رفتن و به نتیجه رسیدن این است که گفته‌ها و نوشته‌های دانشمندان پیش از مسیح یونان را که نزدیک به ۲۵۰۰ سال از ما جلوتر بوده‌اند و از زرتشت و زمان او بهتر آگاهی داشته‌اند را بررسی کنیم و از روی آن‌ها به چگونگی این راز کهن پی بریم

اکزان توس :

نخستین مورخ یونانی که از زرتشت نام برده و زمانش را تعیین کرده‌است، اکزان توس (به انگلیسی: Xantus) یا خسانتوس لیدیایی می‌باشد که در قرن پنجم پیش از میلاد می‌زیست او در سدهٔ پنجم (۵۰۰-۴۵۰) پیش از میلاد مسیح میزیسته و نویسندگان دیگر از گفته‌های او یاد کرده‌اند. دیوژن لرتیوس (به انگلیسی: Diogenes Lartius) یونانی، در سال‌های نزدیک به دویست و ده (۲۱۰) پس از میلاد مسیح، پس از ذکر سخنانی از اکزان‌توس در دو نسخهٔ دستنویس، زمان زرتشت را با شمارهٔ ۶۰۰۰ (ششهزار) و در نسخهٔ دیگر با شمارهٔ ۶۰۰ (ششصد) سال پیش از لشکرکشی خشایارشا به سوی یونان یاد کرده‌است. در خبر دیوژنس لرتیوس، شمارهٔ ۶۰۰۰ (ششهزار) از دو راه دارای ارزش است.

نخست اینکه با گفته‌های شاگردان افلاتون و دیگر دانشمندان به خوبی سازگار است، در حالی که شمارهٔ ۶۰۰ (ششصد) با رای و نظر هیچ یک از دانشمندان سازگاری و نزدیکی ندارد.

دوم اینکه دیوژنس لرتیوس، علاوه بر نوشتهٔ اکزان‌توس، سخن دیگری را نیز از هرمودوروس (به انگلیسی:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زرتشت 13 ص

مقاله آشنایی با دین زرتشت

اختصاصی از هایدی مقاله آشنایی با دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله آشنایی با دین زرتشت


مقاله آشنایی با دین زرتشت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 13

زرتشت، مزدیسنا

آتشکده یزد

مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، زرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستندهٔ مزدا است. مزدا هم همان خدای یگانه‌است. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستندهٔ دیو یا دَئِوُ می‌باشد و ضدِ آن واژهٔ وی-دَئِوُ یا ضدِ دیو است. مزدَیَسنا پیرامونِ ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۴۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایه‌گذاری شد.

زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش چندخداباور آریائیان پرداخت و بتدریج برای خود پیروانی یافت که پس از وی به مزدیسنان یا زرتشتیان شُهره شدند. در ادبیاتِ مزدیسنا نیز مزدیسن با گویشِ پهلوی، معادلِ دین آورده به زرتشت، راستی پرست و با صفتِ زرتشتی آمده‌است.[۱]. همچنین به مزدیسنان بهدین نیز می‌گویند.

عناصرِ مزدَیَسنا یکتاپرستانه‌اند و از یکتاپرستی سرچشمه می‌گیرند. البته در برخی منابع از ایشان به نامِ دوگانه پرست هم یاد شده که بیشتر در اثر اشتباهی است که در شناختِ درستِ مزدیسنا و بر اساسِ برداشت‌هایی از دو کتابِ دینکرد و بندهشن انجام شده[۲] و مزدیسنان با زروانیان یکی پنداشته شده‌اند زیرا اعتقاد به دوگانگیِ آفرینشی در میان زروانیان نیرومند است[۳] نه مزدیسنان. کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخش‌های گوناگون اوستا بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنانِ شخص زرتشت بوده‌است.

خدای نیک‌سرشت در کیش زرتشتی، اهورامزدا نام دارد که بمعنی سرور دانا است و پرستیده می‌شود. برای اهورا مزدا در هرمزد یشت، در حدود شصت صفتِ نیک آورده شده و تقریبا همهٔ چیزهای خوب به


دانلود با لینک مستقیم


مقاله آشنایی با دین زرتشت

دین زرتشت

اختصاصی از هایدی دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه :

زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرین‌رنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی‌گری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره تاریخ زایش او دیدگاه‌های فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانسته‌اند. پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسب‌شاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد. زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز پنجم دی ماه در نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نام توربراتور کشته شد.

معنی اسم زرتشت

بیشتر از ده شکل برای اسم زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زاردشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره‌دست و زره‌هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می‌نامد و گاه نیز اسم خانوادگی را که «سپیتمه» باشد افزوده می‌شود و به صورت «زرتشتر سپیتمه» ذکر می‌شود.البته این اسم خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می‌گویند. ظاهراً معنی آن از نژاد سفید و یا از خاندان سفید است.

از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز هرکس به خیال خود معنی از برای کلمه زرتشت تصور کرده‌است.دینون یونانی آنرا به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده‌است.آنچه که مشخص است این است که این اسم مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.انواع و اقسام معنی برای آن درست کرده‌اند که شرح همه آنها موجب طول کلام خواهد شد.البته اکثر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند.بارتولومه جزء اول را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده‌است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده‌است.شاید هیچکدام درست نباشد زیرا کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده‌است ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده‌است.

در جزء دوم این اسم اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که اسم پیغمبر مانند بسیاری از اسامی قدیم ایرانی که با اسب و شتر و گاو مرکب است با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می‌دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می‌باشد.مثل فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است.اسم پدر زرتشت پوروش اسپ بوده که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می‌دهد.[1]

زردشت دهقان زاده‌ای بوده که اصلیت آن به مادها بازمی گردد.پیام‌های او به وسیلهٔ سروده‌هایش که گات یاگاهان نامیده می‌شوند به مارسیده‌است منابع:تاریخ جامع ادیان

تبار و خانواده زرتشت

جد پدری زرتشت شخصی بود به نام پیترگتراسپه. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. مادر او دُغدو و پدر وی پوروشسب نام داشتند. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فری‌هیم‌رَوا از خاندان نژادگان (اشراف) و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست. زرتشت از همسر خود به نام هووی شش فرزند داشت. نام سه پسر ایشان ایسَت‌واسْتَرَه، اورْوْتَتْ‌نَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نام سه دخترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا بود. یکی از هفت شاگرد اصلی زرتشت به نام مَیدیوماه پسرعموی پیامبر بود.

هر یک از فرزندان زرتشت وظایفی عمده بردوش داشتند. به عبارت دیگر پسر ارشد او روحانی، پسر دوم جنگجو و پسر سوم شبان بوده‌است.

لفظ اشو که به معنی مقدس روحانی و جسمانی راستی و درستی است و در اوستا زیاد آمده‌است صفت یا عنوان پیغمبر می‌باشد. به طوری که در اکثر جاهای اوستا آمده صفت اشو از جانب اهورا مزدا به زرتشت اختصاص یافته و دیگر مقامی بالاتر از ان نیست که مخلوقی از جانب خالق بخشنده، به خطاب اشوئی مخاطب شود. اشوزرتشت را از سلسله مه‌آبادیان نامیده‌اند.

ظهور زرتشت

در فضائی که کاهنان، ساحران، آتشبانان بی شمار به بهانه وساطت صدها خدا و خدای نما مردم ساده را گوسفندوار به کنار قربانگاهها، معابد و آتشگاه ها میکشیدند و با اوراد و آداب و اعمال اسرار گونه به جلب توجه قدرتهای ساختگی مافوق بشری تظاهر می نمودند؛ در محیطی که انسانها با وحشت و هراس به هر پدیده طبیعی مینگریستند و در هر گوشه ای به انتظار برخورد با موجودات عجیب و مافوق الطبیعه بودند. در دورانی که بشر خود را اسیر نیروهای خارق العاده و رام نشدنی میدانست و امیدوار بود سرنوشت خویش را با شرک و بت پرستی، نیایش مردگان و هراس از زندگانی که با خرافات و شعائر و آداب بدوی آمیخته شده بود تحول بخشد. ابرمردی ظهور کرد که پیام نافذ یگانه توحیدش و صدای پر طنین حق پرستیش مرزهای زمان و مکان را در هم ریخت و از لابلای قرون و اعصار تاریخ جهل را در نوردید و به فضاها و مکانهای دور پراکند.


دانلود با لینک مستقیم


دین زرتشت