دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس
از شهادت حسین، آتشی در قلب مؤمنان افروخته شود که هرگز سردی و خاموشی نمی پذیرد.
کربلا، زنده، زاینده و فزاینده است؛ کوثری است که می جوشد و هر عصر و نسلی به نسبت توان و تکاپو و ظرفیت خویش از آن بهره میگیرد. کربلا به روحها طراوت، زیبایی، سرزندگی و شیوه خوب زیستن می آموزد که حسین (علیه السلام) یعنی خوب، یعنی زیبا.
کربلا، اساسنامه ایمان، فهرست همه خوبیها و فرهنگنامه قبیله معرفت و عشق است. هیچ کس نیست که با کربلا انس و الفت بیابد و شکفتن و بالیدن و جوشش و حیات را در خود احساس نکند. جامعهای نیز که با فرهنگ عاشورا پیوند و آشنایی بیابد، سرشار پویایی، زایایی و توانایی خواهد شد. به همین دلیل است که کربلا، بهترین پایگاه الهام برای حرکت و خیزش و قیام است و آنان که معرفت عاشورایی یافته اند، انسان هاییاند که حرّیت، عزّت، جوانمردی، پاکبازی، اخوّت، صمیمیّت، عرفان، ایمان وشهادت، درون مایه زیستن و قانون زندگی و جهت گیریهاشان خواهد شد.
انقلاب اسلامی ایران و درون مایه آن نیز مُلهَم و متأثَّر از فرهنگ عاشورا است. خون شهیدان انقلاب اسلامی در زلال کربلا ریشه دارد و انقلاب ما بارقه و شعاعی از آتش ستم سوزی است که در سال 61 هجری در ساحل فرات شعله کشید. امام خمینی(قدس سره) در یکی از سخنرانی های خویش فرموده است:
اگر سید الشهدا نبود، این نهضت (انقلاب اسلامی) هم پیش نمی برد، سید الشهدا همه جا هست «کل ارض کربلا» همه جا محضر سید الشهدا است، همه منبرها محضر سیدالشهدا است، همه محرابها از سید الشهدا است... . امام حسین نجات داد اسلام را، ما برای یک آدمی که نجات داده اسلام را و رفته کشته شده هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ این نهضتها؛ این نهضت ها مرهون امام حسین (علیه السلام) است.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای نیز می فرماید:
شما ببینید این نصف روز حادثه(کربلا)، چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهام بخش است... . این در انقلاب و جنگ و گذشته تاریخ ما محسوس بوده است... . ما اگر نخواهیم هشت سال جنگ خودمان را با آن هشتـ نه ساعت عاشورای امام حسین مقایسه کنیم یا آن را خیلی درخشانتر بدانیمـ که واقعاً هم همین است، یعنی من حادثهای را در تاریخ نمیشناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد؛ همه چیز کوچکتر از آن استـ لیکن بالاخره طرحی از آن یا نمی از آن یم است
شباهت و همسانی انقلاب عظیم عاشورا و انقلاب بزرگ اسلامی، این همه ایثارها، شجاعتها، صبوریها و عظمتها را رقم زد و صحنههایی آفرید که در آنها، شور، شعور، شوکت و شکوه عاشورایی را می توان یافت. همانگونه که در سخن دقیق و روشن حضرت امام (قدس سره) دیدیم، همه نهضتهایی که امروزه در جهان رخ می دهند و با انقلاب اسلامی همراهند، تأثیر فرهنگ را در خویش دارند. رزمندگان ما که در هشت سال دفاع مقدس حماسه آفریدند و امّت بزرگ ما، که صبورانه در مقابل شدائد و سختیها ایستاد و رهبری که ناشر همان فرهنگ و بر دوشدارنده همان رایت بود، نشان داد که عاشورا نه تنها حادثه سال 61 هجری نیست، که در هر زمان و مکان تکرار پذیر است و به هر نسبت که یک حادثه هویت فرهنگی عاشورا را بیابد، تأثیر، دوام و عمق خواهد یافت. شاید بتوان گفت در طول قرنها مبارزه در تاریخ شیعه، هیچ انقلاب و حرکتی همچون حرکت انقلاب اسلامی و هیچ صحنههایی همچون صحنههای دفاع مقدّس، شبیه انقلاب عاشورا و کربلای حسینی نیست. هزاران آیت و نشانه در جبهههای دفاع مقدّس، امروز را به دیروز عاشورا پیوند می زد و بوی کربلا را به شامّهها می رساند. درنگ و تأملی اندک در شعارها، وصیّت نامهها، عملیّات ها، نام عملیّاتها، شبهای عملیّات، نامهها، مزارنوشتهها، سخنان رهبر و امام و مقتدای رزمندگان خانواده شهیدان، خاطرات، تابلو نوشتهها و همه مظاهر و جلوههای جبههها، نشان میدهد که می توان پیوندی شگفت و قابل مطالعه میان این دو قطعه تاریخی یافت. مطالعه و پژوهش در این زمینه و نشان دادن این مشترکات و همسانیها نه تنها ترسیم و تبیین «زایندگی و تأثیر گذاری و حیات فرهنگ عاشورا»، که نشانه سلامت، عظمت، ارجمندی و قداست سالهای دفاع مقدّس و بزرگی و بزرگمنشی امّت امام برزگوار و انقلاب عاشورایی اسلامی است
در یک نگاه کلّی، برخی از وجوه مشترک دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدّس عبارتنداز:
یک ـ هر دو برای دفاع از حریم ارزشها و حفظ اسلام و رضای پروردگار رویاروی دشمن می ایستند؛
دو ـ رهبر هر دو حرکت، فرزندان پیامبرند. همان صلابت، پایداری، ذلّت ناپذیری، شهادت پذیری و روح ایثار که در وجود مبارک اباعبدالله (علیه السلام) هست، در وجود امام خمینی(قدس سره) تجلّی یافته است. امام به پیروی از سرور و سالار شهیدان، از هیچ فداکاری در راه مکتب و آرمانهای الهی دریغ ندارد؛
سه ـ یاران امام خمینی (قدس سره)همچون شهیدان کربلا، کانون عرفان ومحبّت الهی و سرشار از شوق شهادت و فداکاریاند؛
چهار ـ دشمن رویارو با دو جریان، در نهایت قساوت، پستی، دنیاپرستی و خودخواهی است؛
پنج ـ همان مظاهر روز و شب عاشورا در جبهه های دفاع مقدّس دیده می شود؛زمزمه های عاشقانه، نماز، عبادت، قرائت قرآن و آمادگی برای وصل و پیوند با محبوب؛
ششم ـ پایداری و شکیبایی زنان امّت امام خمینی و نقش روشنگری و صبوری آنان، جلوهای از صبوری و پیام رسانی قافله اسیران کربلا است؛
هفت ـ هر دو جریان رسواگر ستم شدند و نقاب از چهره دروغ و تزویر ونفاق برافکندند؛
هشت ـ در هر دو جریان از شهیدان شیرخوار تا پیران سالخورده می توان یافت؛
نه ـ صحنهها و موقعیتهایی همچون صحنههای کربلا بارها در جبهههای دفاع مقدّس اتفاق افتاد؛ مانند تشنگی، جدا شدن سرها، اسارت و ... . این صحنه ها هماره ذهن ها را به صحنههای کربلا پیوند می زند؛
ده ـ جبهههای هشت سال دفاع مقدّس جلوهگاه اخلاق، فضایل و ارزشهای الهی و سازندهترین و پرشکوهترین درسها بود؛ درسهایی که رزمندگان در مکتب عاشورا آموخته بودند. معمولاً، در جبههها همه ارزشهای اخلاقی، با کربلا تطبیق داده می شد؛
یازده ـ پایان هشت سال دفاع مقدّس، همچون پایان عاشورا، تمام شدن و توقّف راه نبود، بلکه پس از آن، ایمانی که محصول خلوص و فداکاری رزمندگان بود، هشیاری، تحرّک و بیداریهای بزرگی را رقم زد که نه تنها تضمین سلامت جامعه، که الهام بخش مبارزات در گوشه و کنار جهان شد. تأثیر این ایثار و خلوص را در رزمندگان لبنان نیز می توان یافت.
دوازده ـ همچنان که انقلاب عاشورا تضمین بقا و سلامت مکتب و اسلام نوپایی شد که محصول 23 سال تلاش پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و مجاهدت صحابه بزرگ بود، مجاهدتهای هشت سال دفاع مقدّس نیز تضمین بقا و سلامت انقلاب اسلامی شد.
با بررسی مظاهر عاشورایی در دفاع مقدّس، وجوه اشتراک این دو نهضت و دو نمونه بزرگ تاریخی را باز می یابیم. هر چند قلمرو تحقیق، دوران هشت ساله دفاع مقدّس است، امّا به دلیل پیوندی که انقلاب اسلامی با نهضت عاشورا دارد، حضور این ویژگیها را در سالهای پس از دفاع مقدّس نیز می توان در جامعه احساس کرد؛ به ویژه آن که برخی از مسائل هشت سال دفاع مقدّس مانند بازگشت آزداگان، بازگشت پیکر مطهر مفقودالاثرها، شهادت نیروهای تفحّص و به طور کلّی استمرار جریان شهادت، این باب را همچنان مفتوح نگاه می دارد. از این فراتر، نمی توان ارزشهای انقلابی را که نمادها و نمودهای خویش را از کربلا و عاشورا دریافت کرده است، در حصار زمان، محدود و محصور کرد و این انگاره که ارزشهای دفاع مقدّس را تنها در همان سالهای جنگ خلاصه و در همان فرصت تاریخی بررسی و مطالعه کنیم، نه علمی، نه مقبول و مطلوب و نه امکانپذیر است. یافتن وجوه مشترک و به زبان دیگر، جلوههای عاشورا در دفاع مقدّس، برای تاریخ فردا و آیندههایی که جهاد و دفاع، ناگزیر با سرنوشت و حیات جامعهها پیوند می خورد و به آنها الگویی مناسب نیازمند می شوند، بایسته و ضروری است.
اصولاً هر نهضتی برای مقاصدی خاص پیریزی میشود. گاهی این مقاصد، زائیده تفکرات و اعتقاداتی محکم از جنس فولاد است. در این شکل، هدف از مادیات فراتر رفته و دفاع از شرافت و کرامت انسانی را در پی دارد.
اگر حماسه عاشورا به وقوع میپیوندد، اگر جوانان ایران تا سرحد خون و مرگ و شهادت به مقابله با دشمن میپرداختند، برای دفاع از تفکرات و و اعتقاداتشان است. چرا علی و اولادش را امروز زندهتر از دیروز میبینیم؟ چرا وقتی نامی از علی و اولادش میآید، دلها قوت بیشتری برای شهادت میگیرند؟ زیرا کلام علی (ع) کلام خداست، و کلام خدا چنان در روح حسین (ع) طنینانداز است که او را مهیای یک حماسه میکند. عواملی از جمله رد تقاضای بیعت، خواسته مردم، امر به معروف و نهی از منکر در قیام و نهضت حسینی نقش اساسی ایفا میکنند. اما کدام یک از این تعلقها حسین را برروی خواستهاش استوار و راسخ میکند؟ از یک طرف، اگر حکومت به دست یزید مستبد بیفتد، حکومتی همچون حکومت لائیک رقم میخورد؛ از طرف دیگر 5 هزار نفر خواستار اویند و از طرف دیگر حسین (ع) میبیند که به حق عمل نمیشود و اباطیل در دین رخنه کردهاند: «آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود؟». در ادامه همین حدیث، هر انسانی را موظف میداند که از جان و مال و ناموس خویش بگذرد تا دین حق جاوید بماند. نطق سوم، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، او را برروی خواستهاش استوار میسازد؛ زیرا از شاخصها و ویژگیهایی چون اصلاح جامعه، هدایت، اقامه عدل ... نیز برخوردار است و در همین حال مجموعهای از عقاید و ارزشهای معنوی او را شامل میشود. تا اینجا فرهنگ عاشورا را تداعی کردیم و اما فرهنگ دفاع مقدس.
فرهنگ دفاع مقدس هم برگرفته از همین بینش است. امام خمینی (ره) و رهروانش، سکان کشتی هدایت را در دست گرفته و از دستورالعملهای مکتب حسین (ع) پیروی نموده و مردم را به جبهههای جنگ حق علیه باطل، برای زنده نگه داشتن قرآن، برای عمل به تکلیف، برای ادای حق و در یک کلام، امر به معروف و نهی از منکر فرا میخواند. درک صحیح او از راه و رسم سیدالشهداء روح بلند نظرش را به احاطه درآورده و حکم دفاع همگانی از ملّت شرف را صادر میکند و عاشورائیان و دفاع مقدس با شعار تنها ره سعادت: ایمان، جهاد، شهادت به مقابله با دژخیمان رژیم بعثی پرداختند. فردی که تن به شهادت میدهد، علاوه بر اعتقادات، شهامت، رشادت، شجاعت، کرامت و در یک کلام جوهره آن را دارد.