هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره خطبه غدیرخم

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره خطبه غدیرخم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره خطبه غدیرخم


دانلود مقاله کامل درباره خطبه غدیرخم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 33
بخشی از توضیحات:

فرازی از خطبه غدیر خم

ای مردمان! نماز را به پای دارید ، زکات مال خود را ادا کنید، آنچنان که خداوند  به شما امرکرده است . پس اگر مدتی بر شما گذشت و در انجام دستورات الهی کوتاهی نمودید، یا فراموش کردید، علی در میان شما و صاحب امر شما است و احکام الهی را برای شما بیان میکند. او امامی است که خداوند او را بعد از من برای هدایت شما منصوب فرموده و جانشین من قرار داده است .او کسی است که هر چه از او بپرسید جواب خواهد داد و آنچه را که نمی دانید به شما تعلیم خواهد فرمود.شما باید بدانید و آگاه باشید که تمام احکام را از حلال و حرام نمیتوان در یک مجلس برای شما بیان نمود زیرا تعداد آنها بیش از حد احصا است .پس چگونه ممکن است من برای شما در اینجا هر چه حلال و حرام است بیان کنم ؟ لذا مامور شدم از طرف خداوند متعال تا از شما برای علی به عنوان وصی و جانشین بعد  از خودم  بیعت  بگیرم  و  پیشوایان  بعد از او  را که  فرزندان من و از نسل او می باشند به شما معرفی کنم . پیشوایانی که آخر آنها قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) مهدی است و در میان مردم به حق حکم خواهد کرد و تا روز قیامت وضع بدین منوال خواهد بود.

 

در این قضیه ، اصل مسئله نصب حاکم ، مسئله مهمی است که پیام غدیر میباشد . چرا باید این پیام روشن را که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) موسس اسلام - به همه مسلمین داده است و می گوید مسلمانها دین را از اساس زندگی و از مساله حکومت - که پایه زندگی فردی و اجتماعی است - جدا نکنید و آن را به گوشه خلوت خانه ها و ذهنها و مسایل روحی منحصر نکنید و به انزوا نیندازید ، مورد توجه قرار نمی گیرد؟

 

اساس زندگی بشر که بر پایه حکومت است ، امری است که متوجه به دین میباشد و مسئوولیتی است که بر دوش دین است و دین باید این کار را انجام بدهد.

مسئله غدیر فقط از این جهت شرافت ندارد که در آن شخصی مثل امیر المومنین ( علیه الصلوه و السلام ) که همطراز او در عالم وجود کسی نیست ، به حکومت و خلافت و ولایت منصوب شده است .

 

علاوه بر این جهت ، مهم دیگری در غدیر هست که آن عبارت از اصل مسئله ولایت است، مضمون ویژه ای که در مساله ولایت در اسلام هست .

حقیقت غدیر و حقیقت این نصب چیست که این قدر حایز اهمیت است ؟ این مسئله ابعاد گوناگونی دارد یکی همین مسئله است که اداره ی امور بشر یک چیز الهی است و بشری نیست و با همه مسایل دیگر انسان تفاوت دارد.

معنای ولایت

ولایت معنای عجیبی دارد . اصل معنای ولایت عبارت از نزدیک بودن دو چیز با یکدیگر است . فرض کنید وقتی که دو ریسمان محکم به هم تابیده میشوند و جداکردن آنها از یکدیگر به آسانی ممکن نیست ، آن را در عربی ولایت می گویند . ولایت بعنی اتصال و ارتباط و قرب دوچیز به صورت مماس و مستحکم با یکدیگر.

اسلام حکومت را با تعبیر ولایت بیان می کند و شخص را که در راس حکومت قرار دارد به عنوان والی ، ولیّ ، مولا یعنی اشتقاقات کلمه ی ولایت معرفی می نماید . معنای آن چیست ؟ معنای آن این است که در نظام سیاسی اسلام ، به آن کسی که در راس قدرت قرار دارد و آن کسانی که قدرت حکومت بر آنها در اختیار اوست ، ارتباط و اتصال و پیوستگی جدایی ناپذیری از هم دارند . این فلسفه  سیاسی اسلام را در مسئله  حکومت ، برای ما معنا می کند. هر حکومتی که این طور نباشد ، این ولایت نیست ، یعنی حاکمیتی که اسلام پیش بینی کرده است نیست . اگر کسانی باشند که رابطه آنها با مردم ، رابطه  ترس و رعب و خوف  باشد نه رابطه محبت و التیام و پیوستگی . این ولایت نیست ولایت آن وقتی است که ارتباط ولیّ با مردم که ولایت بر آنهاست یک  ارتباط نزدیک صمیمانه محبت آمیز و همان طوری که در مورد خود پیامبر عظیم الشان وجود دارد - یعنی از خود آنها کسی را مبعوث کرده است - باشد یعنی از  خود مردم کسی باشد که عهده دار مسئله ولایت و حکومت باشد . اساس کاردر حاکمیت اسلام این است .

پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی ، یک پدیده اجتماعی و یک حادثه تعیین کنننده برای زندگی است با تلاش ، با حرکت ، با هجرت ، با در کنار هم بودن و با هم کار کردن حاصل میشود ؛ لذاست که در نظام اسلامی ولیّ از مردم جدا نیست .

ولایت که معنایش پیوند وپیوستگی و با هم بودن است  ،  یک جا  هم به معنای محبت می آید ، یک جا هم به معنای پشتیبانی می آید ؛ که همه  اینها در واقع مصادیق به هم پیوستگی و مصادیق وحدت و اتحاد است . ابعاد این وحدت اجتماعی و وحدت سیاسی و وحدت معنوی و روحی و وحدت عملی ابعاد عجیبی پیدا می کند که بسیاری از معارف اسلامی را برای ما معنی می کند . به سمت مرکز عالم وجود حرکت کردن انسان در جهت ولایت ا... حرکت کردن است . همه ی ذرات عالم خواه و ناخواه در چنبر ولایت الهی در دایره ولایت ا... قرار دارند و انسانهای آگاه ، مختار ، تصمیم گیرنده و دارای حسن انتخاب عملاٌ هم ولایت الهی را انتخاب می کنند و در آن راه حرکت می کنند ؛ محبت الهی را کسب می کنند و خود از محبت پروردگار پر میشوند . صفای دنیای اسلام و محیط اسلامی و محیط معنوی ناشی از همین ولایت ا... است . این ولایت الهی با ولایت خداوند در عالم سیاست و محیط سیاسی تفاوت جوهری ندارد حقیقت هر دو یکی است .

وجه غالب زندگی اسلامی و در نظام ولایت ، باید همدلی ، تعاون و همکاری باشد ؛ لذا در آیات قرآن کریم هم می بینیم که مسئله  همکاری و همدلی و همراهی بخش قابل توجهی از آیات قرآن را به خود اختصاص داده است .

آیاتی مانند "واعتصموا بحبل الله جمیعا" و امثال اینها که اگر چه به صراحت در این معنا نیست . اما جهت حقیقی آن ، اتحاد دلها و جانها و همگامی انسانهاست و می دانیم که امیر المؤمنین ( صلوات ا... و سلامه علیه ) مظهر همدلی یک رهبری سیاسی ، یک حاکم سیاسی ، یک ولیٌ و امام ، با آحاد مردم است ؛که مثال زدنی تر از امیر المؤمنین  ( صلوات ا... و سلامه علیه ) هم نمی شود کسی را در دنیا و در تاریخ پیدا کرد - علی ولی الله - ولایت به معنای حقیقی این است .

ولایت ، یعنی حکومت الهی ؛ که هیچ  اثری از خود پرستی ، سلطنت و اقتدارخود خواهانه در آن وجود ندارد . اگر وجود پیدا کرد ولایت نیست . فرق بین حکومت و ضمانتهای الهی با غیر الهی ، این است که در ضمانتهای الهی ، ضمانت درونی است ؛ اگر کسی که متصدی مقامی است شرایط آن را نداشت ، به خودی خود این پیوند خلع میشود . این امر خیلی مهمی است بنای ولایت الهی بر هضم شدن در امر و نهی پروردگار است درست نقطه ی مقابل سلاطین مادی و حکومتهای بشری .

 

نظام اسلامی بزرگترین مظهر دخالت مردم

 

امام راحل بزرگوار از این ناحیه بزرگترین حق را به گردن امت اسلامی دارد که آحاد مردم را به مسئوولیت خودشان از دخالت در امر حکومت و نظام اسلامی متنبه کرد. این گونه است که در نظام اسلامی هر کسی متدین به عقیده و شریعت اسلامی در امر حکومت است دارای مسئوولیت می باشد هیچ کس نمی تواند خود را از مسئله  حکومت کنار بکشد. هیچ کس نمی تواند بگوید کاری انجام می گیرد و به من مربوط نیست در نظام اسلامی و در مسئله ی حکومت و مسایل سیاسی و عمومی جامعه به من مربوط نیست نداریم بزرگترین مظهر دخالت مردم هم این است . مردم کنار نیستند . این را غدیر به ما آموخت و به همین خاطر عید غدیر عید ولایت و سیاست و دخالت مردم در امر حکومت و عید آحاد ملت و امت اسلامی است و مخصوص شیعه هم نیست .

 

غدیر در آیات قرآنی

در خصوص واقعه غدیر سه آیه نازل شده است عبارتند از

1- سوره مبارکه مائده آیه 67

" ای پیامبر آنچه از طرف خدا بر تو نازل شده به مردم برسان و اگر این کار را نکنی رسالت خدارا تبلیغ نکرده ای خدا تو را از شر مردم حفظ خواهد کرد."

احادیث متواتری واترد شده که این آیه در روز غدیر و در وادی غدیر خم در مورد وصایت و جانشینی حضرت امیر ( علیه السلام ) نازل شده است . ( الغدیر ج 1 ص 214 الی 229 )

 

2 – سوره مبارکه مائدذه آیه 3

" امروز دین شمارا کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تامام کردم ".

 به استناد احادیث و تاریخ این آیه بعد از ابلاغ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) وصایت خود را به مردم و تعیین خلافت حضرت امیر ( علیه السلام ) نازل شده است و کمال دین همان ولایت علی ( علیه السلام ) میباشد.

 

3- سوره مبارکه معارج آیه 1 -3

اجمال شأن نزول آیه این است که بعد از اینکه پیامبر در غدیرخم  وصایت حضرت امیر ( علیه السلام ) را ابلاغ کرد شخصی بنام جابر بن نصر ( و برخی نوشته اند حارث بن نعمان ) نزد رسول اکرم آمد و به حضرت عرض کرد همانا تو ما را امر کردی که شهادت به یکتایی خدا و رسالت تو بدهیم و ما از تو پذیرفتیم تو ما را امر کردی پنج بار در شب و روز نماز کنیم رمضان را روزه بداریم و خانه خدا را زیارت کنیم مال خود را با دادن زکات پاک کنیم و ما اینها را از تو قبول کردیم به اینها اکتفا نکردی تا بازوان پسر عمویت را گرفتی و بلند نمودی و او را بر مردم برتری و فضیلت دادی و گفتی  "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" آیا این امری بود از طرف خودت و یا از جانب خدا ؟! رسول خدا در حالی که چشمانش سرخ شده بود فرمود قسم به خدایی که جز او معبودی نیست ، این از طرف خدا بوده . در این هنگام این شخص برخواست در حالی که می گفت : خداوندا اگر آنچه محمد می گوید حق است پس سنگی از آسمان بر ما بفرست یا عذابی دردناک بر ما نازل کن . هنوز این شخص نزدیک شتر خود نرسیده بود که سنگ ریزی از آسمان فرود آمد و به سرش اصابت نمود و فرو رفت و از دبر او خارج شد و هلاک شد . آنوقت این آیه "سأل سألٌ  ..."  نازل شد .( الغدیر ج 1 ص 136 )

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خطبه غدیرخم

دانلود مقاله کامل درباره واقعه غدیرخم

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره واقعه غدیرخم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره واقعه غدیرخم


دانلود مقاله کامل درباره واقعه غدیرخم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23

 

واقعه غدیر خم

پیامبر گرامى (ص ) در سال دهم هجرت براى انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را <حجة الوداع > نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص ) راه مدینه را, در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه مى کردند و جزکسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در رکاب او بودند, در پیش گرفت . چون کاروان به پهنهء بى آبى به نام <غدیرخم > رسید که در سه میلى <جحفه >() قرار دارد, پیک وحى فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند.
کاروانیان از توقف ناگهانى و به ظاهر بى موقع پیامبر در این منطقهء بى آب , آن هم در نیمروزى گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود, درشگفت ماندند. مردم با خود مى گفتند: فرمان بزرگى از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این موقع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند.
فرمان خدا به رسول گرامى طى آیهء زیر نازل شد:
<یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس > (مائده : 67
<اى پیامبر, آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرسانى رسالت خداى را بجانیاورده اى ; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مى کند>.
دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت مى کند:
اولاً: فرمانى که پیامبر (ص ) براى ابلاغ آن مأمور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال )در رساندن آن ترسى به خود راه مى داد و آن را ابلاغ نمى کرد رسالت الهى خود را انجام نداده بود, بلکه با انجام این مأموریت رسالت وى تکمیل مى شد.
به عبارتى دیگر, هرگز مقصود از <ما انزل الیک > مجموع آیات قرآن و دستورهاى اسلامى نیست . زیر ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر (ص ) مجموع دستورهاى الهى را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امربدیهى نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن , ابلاغ امر خاصى است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده مى شود و تاابلاغ نشود وظیفهء خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمى گیرد. ینابراین , باید مورد مأموریت یکى از اصول مهم اسلامى باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامى پیوستگى داشته پس از یگانگى خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود.
ثانیاً: از نظر محاسبات اجتماعى , پیامبر (ص ) احتمال مى داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبى به او برسد و خداوند براى تقویت ارادهء او مى فرماید: <و الله یعصمک من الناس >.
اکنون باید دید از میان احتمالاتى که مفسران اسلامى در تعیین موضوع مأموریت داده اند کدام به مضمون آن نزدیکتر است .
محدثان شیعه و همچنین سى تن از محدثان بزرگ اهل تسنن () بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طى آن خدا به پیامبر (ص ) مأموریت داده که حضرت على (ع ) را به عنوان <مولاى مؤمنان > معرفى کند.
ولایت و جانشینى امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتى بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خوددارى از بیان آن , مایهء نقص در امر رسالت شمرده شود.
همچنین جا داشت که پیامبر گرامى , از نظر محاسبات اجتماعى و سیاسى , به خود خوف و رعبى راه دهد, زیراوصایت و جانشینى شخصى مانند حضرت على (ع ) که بیش از سى و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهى که ازنظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود. () گذشته از این , خود بسیار از بستگان همین افراد که دور پیامبر (ص ) را گرفته بودند در صحنه هاى نبرد به دست حضرت على (ع ) ریخته شده بود و حکومت چنین فردى برمردمى کینه توز بسیار سخت خواهد بود.
به علاوه , حضرت على (ع ) پسر عمو و داماد پیامبر (ص ) بود و تعیین چنین فردى براى خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلى حمل مى شده است .
ولى به رغم این زمینه هاى نامساعد, ارادهء حکیمانهء خداوند بر این تعلق گرفت که پایدارى نهضت را با نصب حضرت على (ع ) تضمین کند و رسالت جهانى پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنماى پس از او تکمیل سازد.

اکنون شرح واقعهء غدیر را پى مى گیریم : آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذى الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت مى تابید و گروه انبوهى که تاریخ تعداد آنهارا از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند و در انتظارحادثهء تاریخى آن روز به سر مى بردند, در حالى که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده , نیمى بر سر و نیم دیگر را زیرپا انداخته بودند.
در آن لحظات حساس , طنین اذان ظهر سارسر بیابان را فرا گرفت و نداى تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را براى اداى نماز ظهر آماده کردند و پیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه , که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطرنداشت , بجا آورد و سپس به میان جمعیت آمد و بر منبر بلندى که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت و باصداى بلند خطبه اى به شرح زیر ایراد کرد:
<ستایش از آن خداست . از او یارى مى خواهیم و به او ایمان داریم و بر او توکل مى کنیم و از شر نفسهاى خویش وبدى کردارهایمان به خدایى پناه مى بریم که جز او براى گمراهان هادى و راهنمایى نیست ; خدایى که هر کس راهدایت کرد براى او گمراه کننده اى نیست . گواهى مى دهیم که خدایى جز او نیست و محمد بندهء خدا و فرستاده ءاوست .
هان اى مردم , نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم . و من مسئولم و شما نیز مسئول هستید. دربارهء من چه فکر مى کنید؟
یاران پیامبر گفتند: گواهى مى دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردى و نسبت به ما خیر خواهى و نصیحت کردى و دراین راه بسیار کوشیدى خداوند به تو پاداش نیک بدهد.
پیامبر اکرم (ص ), وقتى مجدداً آرامش بر جمعیت حکمفرما شد, فرمود:
آیا شما گواهى نمى دهید که جز خدا, خدایى نیست و محمد بندهء خدا و پیامبر اوست ؟ بهشت و دوزخ و مرگ حق است و روز رستاخیر بدون شک فرا خواهد رسید و خداوند کسانى را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟
یاران پیامبر گفتند: آرى , آرى , گواهى مى دهیم .
پیامبر (ص ) ادامه داد:
من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مى گذارم ; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ ناشناسى پرسید: مقصود ازاین دو چیز گرانبها چیست ؟
پیامبر (ص ) فرمود:
ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست . به کتاب او چنگ بزنیدتا گمراه نشوید. و ثقل اصغر عترت و اهل بیت من است . خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیر از هم جدا نمى شوند.
هان اى مردم , بر کتاب خدا و عترت من پیشى نگیرید و از آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید.
در این موقع پیامبر (ص ) دست حضرت على (ع ) را گرفت و بالا برد, تا جایى که سفیدى زیر بغل او بر همهء مردم نمایان شد و همه حضرت على (ع ) را در کنار پیامبر دیدند و او را به خوبى شناختند و دریافتند که مقصود از این اجتماع مسئله اى است که مربوط به حضرت على (ع ) است و همگى با ولع خاصى آماده شدند که به سخنان پیامبر (ص ) گوش فرا دهند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره واقعه غدیرخم