هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه کودک عقب مانده ذهنی

اختصاصی از هایدی پایان نامه کودک عقب مانده ذهنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کودک عقب مانده ذهنی


پایان نامه کودک عقب مانده ذهنی

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 153 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصـــل اول ۱
مقدمه ۱
تعریف عقب ماندگی ذهنی: ۵
طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی ۹
۱- گروه دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر ۱۰
۲- گروه کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر ۱۱
۳- گروه کودکان عقب مانده ذهنی حمایت پذیر ۱۳
واکنشهای والدین نسبت به کودک عقب مانده ذهنی ۱۴
۱- واکنش های اضطرابی: ۱۸
۲- تمایل به طرد کودک ۲۰
۳- احساس گناه والدین : ۲۰
۴- افسـردگی ۲۵
۵- خشـم ۲۶
۶- مشکلات زناشویی ۲۸
مراحلی که والدین کودکان عقب مانده ذهنی در سازگاری طی می کنند ۳۰
۱- مرحله آگاهی از خطر: ۳۱
۲- مرحله مقاومت: ۳۴
مکانیزمهای دفاعی والدین با کودک عقب مانده ذهنی ۳۸
۳- مرحله فرسودگی: ۴۲
تأثیر کودک عقب مانده ذهنی بر پدر ۴۵
تأثیر کودک عقب مانده ذهنی بر مادر ۴۷
بیـان مسئلـه ۴۸
اهداف تحقیق ۵۰
سؤالات پژوهش ۵۱
تعریف واژه های پژوهش ۵۱
فصــل دوم ۵۳
بررسی تحقیقات پیشی ۵۳
مقدمـه ۵۴
۱- تحقیقات انجام گرفته بر روی مادران با کودک عقب مانده ذهنی ۶۰
۲- تحقیقات انجام شده در خصوص پدران با کودک عقب مانده ذهنی ۶۵
۳- تحقیقات انجام گرفته در ارتباط با مقایسه بین پدر و مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی ۶۵
تحقیقات انجام شده در مورد تأثیر کودک عقب مانده ذهنی بر زندگی زناشوئی والدین ۷۷
۴- تحقیقات انجام شده در رابطه با سازگاری والدین با کودک عقب مانده ذهنی ۷۸
فرضیه ها ۸۱
فصــل سوم ۸۲
رو ۸۲
جامعه آماری : ۸۳
نمـونـه : ۸۳
روش نمونه گیری : ۸۳
روش اجرا ۸۵
ابزار اندازه گیری ۸۶
سؤالات اضافی : ۹۰
نمره گذاری آزمون: ۹۱
اعتبار آزمون: ۹۱
پایایی آزمون : ۹۳
پایایی آزمون در ایران ۹۴
اعتبار آزمون SCL90 در ایران ۹۵
روش آماری: ۹۶
فصــل چهارم ۹۸
نتای ۹۸
نتـایـج ۹۹
فصــل پنجم ۱۰۴
بحث یافته ها ۱۰۴
۱- پرخاشگری ۱۱۲
۲- اضطراب ۱۱۴
۳- حالات وسواسی ـ اضطراری ۱۱۵
۴- حساسیت بین فردی ۱۱۵
۵- شکایات جسمانی ۱۱۶
۶- حالات پارانوئید ۱۱۷
۷- روان پریشی ۱۱۷
۸- افسردگی ۱۱۸
۹- ترس مرضی ۱۱۹
۱- اضطراب : ۱۲۱
۲- حالات وسواسی ـ اضطراری ۱۲۲
۳- حساسیت بین فردی ۱۲۲
۴- روان پریشی ۱۲۳
۵- شکایات جسمانی ۱۲۴
۶- حالات پارانویید ۱۲۵
۷- افسـردگی ۱۲۵
۸- ترس مرضی ۱۲۶
۹- پرخاشگری ۱۲۶
نتیجــه گیــری ۱۲۷
کاربرد تحقیق ۱۳۰
محدودیت های پژوهش ۱۳۰
پیشنهادات ۱۳۲
پیوست ۱۳۳
فهرست منابع ۱۴۴

 


تعریف عقب ماندگی ذهنی[۱]:
تاکنون تعاریف متعددی از عقب ماندگی ذهنی توسط دست اندرکاران و متخصصان مختلف ارائه گردیده است. اما باید اذعان نمود که تعریف دقیق و روشن عقب ماندگی ذهنی چندان آسان نیست، زیرا که عقب ماندگی ذهنی با شرایط یکسان و به یک میزان و با علل مشابه و آثار همانند در همه افراد عقب مانده ذهنی مشاهده نمی شود. عقب ماندگی ذهنی یک پدیده تک بعدی نمی باشد، بلکه یک شرایط مرکب و پیچیده ذهنی است. به همین جهت بسیاری از متخصصین امور تربیتی، روان شناسی و روان پزشکی و پزشکی علاقمند به بررسی ابعاد مختلف عقب ماندگی ذهنی می باشند. بدیهی است که در این میان، پزشکان در تعریف عقب ماندگی ذهنی عمدتاً توجه خاصی به ضایعات مغزی معطوف داشته و روان شناسان بیشتر به چگونگی رفتار در افراد عقب مانده ذهنی توجه می نمایند. در هر حال آنچه که مورد نظر غالب متخصصان آموزش و پرورش کودکان عقب ماندگی ذهنی می باشد، ارائه یک تعریف جامع از عقب ماندگی ذهنی و نمایان نمودن تمامی ویژگی های مربوط به تأخیر در رشد ذهنی و روانی و عاطفی و اجتماعی افراد عقب مانده است (افروز، ۱۳۷۰).
انجمن عقب ماندگی امریکا[۲] تعریفی بدین قرار ارائه می دهد، عقب مانده ذهنی به شرایطی اطلاق می شود که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایین تر از میانگین است و همزمان با آن در رفتارهای انطباقی نارسایی هایی دیده می شود که این وضعیت در دوران رشد پیش می آید (گروسمن، به نقل از منشی طوسی، ۱۳۶۹). عملکرد کلی ذهن بر اساس نتیجه آزمونهای هوشی استاندارد سنجیده می شود. زمانی که گفته می شود عملکرد ذهنی فرد پایین تر از میانگین است یعنی دو انحراف معیار نمره هوشی او از حد متوسط پایین تر است و رفتار سازگارانه عبارتست از درجه رسیدن فرد به معیارهای مناسب سن و گروه اجتماعی در استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی می باشد (منشی طوسی، ۱۳۶۹).
کـانـر[۳] دو طبقه از اشخاص مبتلا به نقص ذهنی را برحسب موقع و منزلت بزرگسالیشان تعریف کرد. تعاریف او میزان معلولیت را با توجه به شرایط محیطی که فرد معلول باید خود را با آن منطبق سازد مورد توجه قرار می داد و کندذهنی نسبی و مطلق را با توجه به تعابیر ذیل مورد تمیز و تفکیک قرار می داد.
نوع اول عقب ماندگی ذهنی شامل افرادی که در تمام جوامع دچار مشکل هستند یعنی نارسایی های آنها به گونه ای است که هم در جوامع پیشرفته و هم در جوامع غیر پیشرفته، عقب مانده ذهنی تلقی می شوند. و نوع دوم شامل افرادی می شود که محدودیت های هوشی آنها به طور قطع مرتبط با معیارهای فرهنگی خاص است که آنها را احاطه کرده که در جوامع ساده ترف آنها هیچ مشکلی در باب نایل شدن و برخورداری از برابری در برآورد آرزوهای قابل درک و عملی خود ندارند (رابینسون به نقل از ماهر ۱۳۶۶).
اینهلدر[۴] شاگرد و همکار پیاژه تعریف هوش و عقب ماندگی را اینطور بیان می کند. هوش نتیجه تأثیر دائمی و متقابل فرد با محیط است و اگر این رابطه متقابل به طور متعادل صورت گیرد موجب توانایی سازگاری با محیط و پیشرفت هوش می شود. کودک در مراحل مختلف رشد تصاویر ذهنی مختلفی دارد که از تصاویر ذهنی ساده شروع می شود و به تصاویر پیچیده تری می رسد. گذشتن از این مراحل یعنی از مراحل پایین به مراحل بالاتر بستگی به رشد هوش، ساختمان عصبی و بدنی، تجارب اجتماعی و تجارب زندگی او دارد.
اهمیت نظریه اینهلدر در هوش این است که پدیده های روانی و بخصوص هوش دارای الگوی مخصوص و از یک نظام کلی که اساس آن تجارب اولیه و عکس العملهای کودک از بدو تولد حتی قبل از اینکه قادر به تکلم باشد شروع می شود. این عکس العملها حسی و حرکتی هستند که کودک روابط محسوس عینی و عملی بین اشیاء و حوادث را بطور منظم یکی بعد از دیگری کشف کرده و پاسخهای عملی و درست به وضعیت های مختلف می دهد. از همین جا اینهلدر عقب مانده را افرادی از جامعه می داند که در مراحل پایین رشدی متوقف می شوند و در آنها کششهای نهاد قوی و زیاد است (به نقل از میلانی فر ۱۳۷۰).
طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی
افراد عقب مانده ذهنی را بنابر ملاکها و ضوابط مختلفی تقسیم کرده اند و علت تقسیم بندیهای متعدد این است که عقب ماندگی ذهنی یک بیماری یا سندرم واحدی نیست بلکه حالاتی است که بر اثر عوامل متعدد و متفاوتی بوجود می آید. از تقسیم بندیهایی که توسط متخصصین مختلف ارائه شده است می توان به طبقه بندیهای زیر اشاره نمود(میلانی فر ۱۳۷۰):
۱- روان شناسان
۲- روان پزشکان
۳- متخصصین تعلیم و تربیت.

۱- گروه دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر [۵]
این گروه دارای بهره هوشی بین ۷۰-۵۰ می باشند. بدلیل آنکه شناسایی و تشخیص کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر در سنین پایین بویژه قبل از دبستان و دوره های اول دبستان بسیار مشکل می باشد. تعداد قابل توجهی از آنان در مدارس معمولی ثبت نام می کنند. البته بتدریج همزمان با پیچیدگی نسبی محتوای دروس و بویژه در اواخر کلاس و از کلاس دوم به بعد عقب مانده ذهنی این قبیل دانش آموزان بیشتر آشکار گشته و شناسایی و تشخیص آنان آسانتر می شود. دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نمی توانند بهره لازم و کافی را از برنامه های آموزشی کلاسهای معمولی ببرند. این کودکان در هر حال آموزش پذیر بوده و قادر به فراگیری اطلاعات عمومی و درسها رسمی کلاس از قبیل خواندن و حساب کردن و مهارت های مناسب شغلی بوده و می توانند در اداره زندگی خود از تحصیل خویش بهره مند شوند. این دانش آموزان می توانند با حداقل مشاوره در زندگی خود کفایی اقتصادی و اجتماعی داشته باشند (افروز، ۱۳۶۹).
تشخیص افراد عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بر اساس آزمایشهای عمومی و رشد بدنی به دلیل آنکه غالباً مشابهت فراوان با افراد عادی دارند تقریباً غیر ممکن می نماید. اما در راه رفتن و بویژه صحبت کردن، به طور کلی دچار کندی محسوس هستند. در این گروه افرادی پیدا می شوند که از لحاظ یادگیری در کارهای عملی و غیر کلامی به حد متوسط کودکان عادی می رسند. در مورد آموزش نیز اگر برنامه ها مناسب به اجرا گذاشته شوند، می توانند در زمینه درسی موفق باشند (نلسون[۶] و ایزرائیل [۷]۱۹۸۰ به نقل از منشی طوسی ۱۳۶۹). این افراد با رسیدن به سن بلوغ در جمعیت وسیع جامعه گم می شوند زیرا توانایی سازگاری شغلی و اجتماعی را دارا هستند. (میلانی فر ۱۳۷۰).
۲- گروه کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر[۸]
این گروه از کودکان دارای بهره هوشی بین ۲۵ تا ۵۰ می باشند. معمولاً تعدادی از کودکان عقب مانده ذهنی تربیت ÷ذیر در سنین دبستان در سازمان ها و مؤسسات مختلف و عده ای نیز در منزل نگهداری می شوند (افروز ۱۳۶۵). این کودکان و نوجوانان می توانند انجام امور ساده و آسان را فراگیرند و قادرند خود را از خطرات عادی حفظ نموده و از عهده کارهای شخصی خود برآیند. قوه تعمیم و تمیز آنها محدود است. امور و کارهای ساده را به آهستگی و با تأخیر می آموزند ولی برای یادگیری مسائل پیچیده استعداد کافی و تمرکز فکری لازم را ندارند. از لحاظ عاطفی وضع متغیری دارند. خیلی زود تحت تأثیر قرار می گیرند و در برابر مخالفت دیگران عصبانیت و حملات تهاجمی از خود نشان می دهند (میلانی فر، ۱۳۷۰). در حد بالای این گروه افرادی هستند که بهره هوشی آنها به سطح کودکان آموزش پذیر می رسد بنابراین از توانایی بیشتری برای یادگیری برخوردار هستند. و می توان با اصولی که در آموزش آنها لازم و ضروری به نظر می رسد به آنها درجهت یادگیری کمک کرد (مک کویین و پاترسون[۹] ۱۹۸۳).
۳- گروه کودکان عقب مانده ذهنی حمایت پذیر [۱۰]
این کودکان که دارای بهره هوشی کمتر از ۲۵ دارند به علت عقب ماندگی شدید ذهنی و بدنی قادر به یادگیری و تربیت پذیری در حد مطلوب نبوده و توانایی انطباق با محیط و سازگاری اجتماعی را ندارند. از نظر اقتصادی کارایی لازم را نداشته و نیاز به کمک مستمر در انجام کارهای شخصی دارند. تکلم و رشد گویایی در درجات پایینی است. قضاوت و استدلال در آنها کم و یا وجود ندارد. دقت و حافظه در آنها بسیار ضعف است. درجات پایین این گروه را افرادی تشکیل می دهند که به هیچ وجه فعالیت ذهنی نداشته و یا فعالیت ذهنی بسیار محدودی دارند. ولی درجات بالاتر را کسانی می دهند که قادر به تکلم کلماتی محدود هستند (میلانی فر، ۱۳۷۰) .
کودکان حمایت پذیر به کمک بسیار نیازمندند و حتی خیلی از آنها توانایی خودیاری ندارند. این کودکان اغلب در مؤسسه های ویژه نگهداری می شوند زیرا نگهداری آنها در خانه برای دیگر افراد خانواده مشکلاتی را ایجاد می کند و ممکن است بر روی سایر افراد خانوادو و کارکرد آن اثر بگذارد (نلسون و ایزرائیل[۱۱]، به نقل از منشی طوسی، ۱۳۶۹).
لازم به ذکر است که در سالهای اخیر تنها، نگهداری این افراد مورد توجه نبوده بلکه به آموزش و پرورش این گروه از افراد نیز توجه زیادی مبذول شده است.
واکنشهای والدین نسبت به کودک عقب مانده ذهنی
تولد یک کودک عقب مانده ذهنی می تواند برای خانواده واقعه ای ناگوار باشد هاگامن به نقل از منشی طوسی (۱۳۶۹) برخی مسائل مربوط به واکشنها و سازگاری در برابر کودک عقب مانده ذهنی را مورد بحث قرار داده است. بی تردید در باتدا واکنشها به انتظاراتی معطوف می شود که از کودک بدنیا آمده انتظار می رفته است. اکثر والدین انتظار دارند که کودکانی جذاب، تیز هوش، تندرست، شاد و دوست داشتنی داشته باشند. والدین کودک عقب مانده ذهنی نه تنها برای انتظارات بر باد رفته خود افسوس می خورند، بلکه اغلب با فشارهای روانی و اقتصادی بسیاری نیز روبرو هستند.
وجود کودک عقب مانده ذهنی می تواند گوناگونی را برای والدین به همراه داشته باشد. ایجاد و تشدید اختلافات خانوادگی، تحمل بار سنگین اقتصادی، تحمل صحبت های دیگران در رابطه با کودک و بسیاری از مسائل دیگر می تواند از تظاهرات خانواده هایی باشد که کودک عقب مانده ذهنی دارند. والدین کودکان عقب مانده ذهنی در شرایط دشواری قرار دارند، زیرا از لحاظ اجتماعی ممکن است به خاطر فرزندشان احساس شرم کنند و این احساس شرم ممکن است به طور آشکار یا پنهانی موجب طرد کودکان شود. بسیاری از خانواده ها به شدت روش زندگی خود را تغییر می دهند. زیرا وجود کودک دارای عقب مانده ذهنی خانواده را درگیر کرده و فعالیت اجتماعی شان را تقریباً محدود می سازد (بکمان[۱۲] ۱۹۹۱).
تأخیر در راه رفتن، تأخیر درحرف زدن، عدم استقرار و سکون، عدم توانایی کودک در انجام امور، زنگهای خطری هستند که وجود کودک غیر طبیعی را اعلام می دارند. خانواده در آغاز مسئله را جدی تلقی نمی کند. ولی بعد از مدتی که اختلالات کودک بارزتر می شود، خانواده دیگر قدرت توجیه را از دست می دهد. کندی رشد ذهنی کودکش را حس می کند. نگران می شود و به هر حال بنا به توصیه دیگران یا به میل خود به متخصص مراجعه می کند (داورمنش ، ۱۳۷۰).
معلولیت کودک، کندی رشد و امکانات سرپرستی ویژه ای که برای مراقبت جسمی و آموزشی کودک لازم است، بعلاوه سرخوردگی و رؤیاهای بربادرفته، همگی بر والدین فشارهایی وارد می کند که موجب برهم خوردن نظم و آرامش و تعادل خانواده می شود. تنش هایی که بخاطر مراقبت از کودک بوجود می آید، اشکال در ایجاد ارتباط با کودک بعلت عدم توجه از جمله مشکلات دیگری هستند که بر والدین تأثیر می گذارند. دالتون و اپشتاین[۱۳] به نقل از ملک پور (۱۳۶۹) بیان می کنند که والدین ممکن است همزمان در مورد ناامیدی خود، غمگین بوده، در مورد مسئولیت و احساسات متضاد خود، احساس گناه کرده و در مورد آینده کودک نیز نگران باشند. والدین ممکن است خود را در زمینه بهبود وضعیت کودک ناکان ببینند گرابلر[۱۴] می گوید: هنگامی که امید والدین برای بهتر شدن وضع کودک به نتیجه نمی رسد، خشمگین می گردند و این خشم، به نوبه خود، ایجاد احساس ناامیدی و گناه می کند ( به نقل از ملک پور، ۱۳۶۹).
واکنش همه والدین در مقابل معلولیت ذهنی فرزندشان یکسان نیست. ولی به طور کلی می توان پذیرفت که اکثریت قریب به اتفاق والدین اینگونه کودکان در مقابل معلولیت ذهنی فرزندشان به نحوی واکنشی نامطلوب از خود بروز می دهند که نوع و میزان این واکنش و عکس العملها، با توجه به جنبه های شخصیتی آنها و زمان بروز واکنش، با یکدیگر متفاوت می باشد. (ملک پور، ۱۳۶۹).
بسیاری از والدین اینگونه فرزندان خود را تا حد امکان از برخورد با دیگران منع نموده، تا آنجا که بتواند آنان را در محیطی دور از سایرین نگه می دارند. تأکید درجداسازی کودک معلول از اقوام، همسایگان و نزدیکان کم کم موجب انزواگرایی کل خانواده می گردد که این خود لطمات جبران ناپذیری برای خانواده به همراه دارد. زیرا انسان موجودی اجتماعی است و برای جبران نیازهای عاطفی و اجتماعی خود، احتیاج به برخورد متقابل با همنوعان خود دارد. پدر و مادر از داشتن چنین کودکی به شدت رنج می برند. گاهی خود را سرزنش می کنند و با نهایت ملاطفت، حداکثر کوشش خود را به پای کودک می ریزند و زمانی نیز دیگران را مقصر قلمداد می کنند. (سعیدی، ۱۳۶۹).
واکنشهای والدین به تشخیص اینکه کودک آنها عقب مانده است تا حد زیادی یک امر فردی است. نوع و شدت پاسخها به طور متنوعی گسترده است. اما یک دسته از واکنش ها به طور مشترک در میان اکثریت والدین با کودک عقب مانده ذهنی دیده می شود که عبارتند از :
۱- واکنش های اضطرابی:
والدینی که به سبب داشتن فرزندان دچار نقص در ماتم از دست دادن یک رؤیا بسر می برند. احساسات تعمیم یافته اضطراب را نشان می دهند. اضطراب بخاطر این سؤال که چگونه باید بین مسئولیت تأمین رفاه یک انسان دیگر و حق فرد برای داشتن یک زندگی مستقل تعادل برقرار کرد ارتباط دارد. ایجاد این تعادل به یک سازگاری شخصی و درونی نیازمند است. (کرنیک[۱۵] و همکاران ۱۹۸۵).
از آنجا که کودک عقب مانده ذهنی احتیاج به اتکاء زیاد و حمایت مستمر والدین دارد، چنین افرادی با داشتن کودک عقب مانده ذهنی دچار تضاد و درگیریهای بسیار می گردند. واکنشهای عاطفی پیچیده، واکنشهای ناسازگارانه شدید از جانب والدین آشکار می گردد. اینگونه والدین همواره این ترس را دارند که کودک عقب مانده همیشه با آنها خواهد بود. اگر چنین ترسی عمیق و دائمی باشد در والدین ایجاد اضطراب می کند (داورمنش، ۱۳۷۰).
گروهی از والدین که بسیار مضطرب و نگران هستند در برابر اولین اعلام خطری که به آنها می شود، دچار نگرانی شده و به متخصصین مختلف مراجعه می کنند تا هر چه سریعتر درمان کودک را آغاز کنند. این دسته از والدین نیز مشکلات خاص خود را دارند. معمولاً مایل نیستند که کودکشان همراه با سایر کودکان عقب مانده ذهنی در مدارس مخصوص اینگونه کودکان تحصیل کنند و گاه برنامه هایی را به کودک خود تحمیل می کنند که بیشتر از توانایی های او است و موجبات خستگی شدید او را فراهم می کند (رابینسون به نقل از ماهر ۱۳۶۶).
۲- تمایل به طرد کودک
ناسازگاری عاطفی والدین بر روی رفتار آنها با کودک عقب مانده ذهنی تأثیر می گذارد. در بیشتر موارد این رفتار به شکل طرد کودک، آشکار می شود. فرید[۱۶](به نقل از راتن و اسمیت[۱۷] ۱۹۹۱) معتقد است که اینگونه والدین تصور می کنند که با تحت فشار گذاشتن کودک در خانه و سختگیری نسبت به کودک به او کمک می کنند. در حالیکه چنین محیط ناآرام و سختی کودک را به جانب بسیاری از اختلالات سوق می دهد. معمولاً چنین والدینی توجه زیاد به رشد چنین کودکی از خود نشان می دهند. اما این توجه اساساً انعکاسی از ترس و وحشت و اختلالات خود والدطن می باشد زیرا که پدر و مادر معمولاً به طور ناخودآگاه کودک را طرد می کنند و چون از چگونگی احساس خود نسبت به کودک بی اطلاع می باشند بنابراین دچار تضاد می گردند.
۳- احساس گناه والدین :
اغلب اتفاق می افتد که والدین کودکان عقب مانده ذهنی به اشکال مختلف خود را مسئول یا مقصر وضعیت کودک بدانند و آن را ناشی ازعملی تلقی کنند که قبلاً انجام داده اند. ممکن است والدین به صورت یکی از سه شکل کلی ذیل احساس گناه خود را آشکار سازند. اولین شق مشتمل بر والدینی است که در سابقه زندگی یشان سندی مبنی بر انکه در واقع آنان نقس فرزندشان را موجب شده اند وجود دارد. چنین سوابقی استفاده از داروهایی در طول دوران بارداری، دارا بودن اختلالات ژنتیکی نهفته در خانواده، دچار شدن به بیماری قابل پیشگیری یا درگیر رخدادهای مشابه، که والدین معتقدند می توانسته اند از آنها پیشگیری کنند. دومین طریقی که والدین کودکان با عقب ماندگی ذهنی توسط آن احساس گناه را آشکار می سازند کمتر منطقی به نظر می رسد. این طریق در اعتقاد والدین به اینکه نقص کودک تنبیه عادلانه و عقوبت اعمالی خاص و ناپسند است که آنان در گذشته مرتکب شده اند. انعکاس می یابد نیازی نیست که بین ماهیت گناه گذشته و ماهیت نقص ارتباط وجود داشته باشد. سومین تظاهر احساس گناه برداشتی است که والدین نسبت به پیش آمدن چیزهای خوب و بد زندگی دارند. آنان اساساً اظهار می دارند چیزهای خوب برای افراد خوش اقبال و چیزهای بد هم برای افراد بد اقبال اتفاق می افتد. چنین اعتقاد کلی صرفاً به این سبب که نقص وجود دارد پدر و مادر را در احساس گناه باقی می گذارد (ویلککس[۱۸] ، ۱۹۷۹).
بکمان[۱۹] (۱۹۸۳) اظهار می دارد که احساس گناه و تقصیر در والدین بر اثر تولد فرزند معلول ذهنی بوجود می آید. این نوع فرزند تهدیدی بر علیه خود والدین است که موجب می گردد والدین نتواند از زندگی خود لذت ببرند. والدینی که چنین تفکری را دارند، برای آنها بی نهایت مشکل است تا کودک را بپذیرند. اینگونه والدین عقب ماندگی ذهنی فرزند خود را انکار می کنند و تمایل به دریافت کمک از دیگران برای بهبود وضعیت کودک را ندارند.
احساس گناه شکل خاصی از اضطراب است که از عوامل خود برتر بسیار قوی سرچشمه می گیرد. این احساس معمولاً در مقابل برخی از اعمال گذشته فرد بروز می کند. شخصی که بطور دائم احساس گناه می کند دارای یک درک شخصی ضعیف از موقعیت می باشد که خود را در مسیری بسیار ناخوشایند می بیند. وقتی احساس گناه بسیار قوی باشد. فرد احساس ناامنی و عدم حماطت می کند و به همین نسبت میزان احساس رضایت شخصی این افراد بسیار پایین می آید. هر قدر احساس گناه والدین بیشتر باشد تمایل آنها به متهم یا مقصر دانستن خودشان برای وضعیت کودک بیشتر می شود. نیکسون و سینگر به نقل از بلاچر[۲۰] و دیگران (۱۹۸۰) اظهار می دارند که تعداد زیادی از والدین کودکان عقب مانده ذهنی خود شرمی و تقصیر افراطی را تجربه می کنند. والدین اینگونه کودکان نسبت به فرزند عقب مانده خود احساس گناه و مسئولیت می کنند، حتی زمانی که کودک آنها به طور روشنی دارای نقیصه نیست.
برکویتز[۲۱] (۱۹۶۰) ابراز می دارد که مادران افسرده ای که دارای فرزند عقب مانده ذهنی هستند به طور معنی داری نسبت به مادران با کودک عادی احساس گناه و تقصیر بیشتری می کردند هم چنین در پژوهش او نشان داده شد که همانند جمعیت عادی احساس گناه و خود شرمی والدین با کودک عقب مانده ذهنی با افسردگی، ناامیدی، بی یاوری، و خودپنداره پایین ارتباط دارد. و نیز اعتقاد بر این است که احساس گناه که بوسیله والدین کودکان عقب مانده تجربه می شود به وابستگی والدین به کودکان خود، کارآمد بودن والدین، سیستم های سلامت خانواده، ارتباط سالم بین والدین ارتباط دارد (مایرسون[۲۲] به نقل از بیلی[۲۳] و دیگران ۱۹۹۲) .
ژاک [۲۴](۱۹۷۹) عنوان می کند اینکه والدین با کودک عقب مانده ذهنی بین دو احساس عشق و نفرت از کودک قرار می گیرند حقیقت دارد. تضاد میان این دو احساس موجب بوجود آمدن واکنش احساس گناه و تقصیر می گردد و چون والدین نمی توانند به وجود این تقصیر اعتراف کنند، بنابراین احساس تقصیر به شکل واکنش طرد، حمایت بیش از حد، تحت فشار گذاشتن کودک انعکاس پیدا می کند.
والدین کودکان عقب مانده ذهنی ممکن است احساس گناه کنند. والدین ممکن است به دلیل آنکه حس می کنند نسبت به کودک خود خشم و خشونتی نشان داده اند. این احساس گناه برایشان پیش می آید و اینکه، انگیزه های غیرارادی برای طرد کودک و احتمال نابود کردن او در خود احساس می کنند. (ولفنزبرگر[۲۵]، به نقل از ملک پور ۱۳۶۹).
بعضی از والدین به کودک به عنوان یک عامل تنبیه کننده که از جانب خدا، برای کیفر گناهی که در گذشته مرتکب شده اند، می نگرند. احساس گناه به خصوص هنگامی واقعی است که والدین انگیزه از بین بردن کودک خود را داشته باشد (ملک پور ۱۳۶۹).
۴- افسـردگی
افسردگی بعنوان خشم جهت یافته به سوی درون تعریف شده است. والدین با کودک عقب مانده ذهنی می توانند توان خود را در محدوده بین دو نقطه نهایی در نظر گیرند: دو نقطه ای که از پیشگیری آنچه برای فرزندشان رخ داده ناتوان بوده اند و به علت حالت بی فایدگی، ناتوانی خود، نسبت به خودشان خشمگین هستند. یا اینکه آنان به اندازه کافی توان پیشگیری آنچه رخ داده را داشته اند، و بنابراین چون قبل از آنکه خیلی دیر بشود به عمل نپرداخته اند نسبت به خود خشمگین هستند (هانت [۲۶]و دیگران به نقل از سعیدی ۱۳۶۹).
فلوید و فیلیپ (۱۹۹۰) عنوان کردند که تعامل اعضای خانواده اثر مستقیم در روابط آنها دارد. بطوریکه هم فرزندان و هم والدین در رفتار یکدیگر اثر می گذارند. برای کودکان با عقب ماندگی ذهنی و خانواده هایشان نیز چنین اثراتی بررسی شده است و نتیجه تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که این والدین احتمالاً بیشتر از والدین با کودک عادی تجربه استرس افراطی، روابط اجتماعی محدودتر و افسردگی بیشتری را تجربه می کنند. رشد شناختی و سازگاری اجتماعی کودکان با عقب ماندگی ذهنی بستگی به این دارد که آنها از نظر هیجانی و عاطفی ثبات داشته باشند و این امر بستگی به ارتباط مناسب بین اعضای خانواده و بخصوص پدر و مادر، تعامل اجتماعی والدین و نبودن تعارض در بین آنها دارد (مینک و مایرز[۲۷] به نقل از جردن ۱۹۷۲).
۵- خشـم
گاه دشواری نگهداری و مراقبت از کودک عقب مانده ذهنی موجب ایجاد بحران هایی می شود. این مسأله به خصوص در مورد پدر و مادرانی مصداق پیدا می کند که بیشتر از حد معمول تحریک پذیر هستند، زیادتر از اندازه فعالیت کرده و یا در شرایطی بسر می برند که کنترل رفتارهای آنها به سادگی ممکن نیست. در این موارد نتیجه آن می شود که کودک عقب مانده به عنوان وسیله تخلیه عاطفی پدر و مادر مورد استفاده قرار گیرد و والدین ناراحتی های خود را با فریاد کشیدن بر سر کودک مرتفع می سازند (میلانی فر، ۱۳۷۰).
هر شخص مفهومی از عدالت را دارد که وی را قادر می سازد بدون اضطراب و ترس در جامعه به زندگی خود ادامه دهد. یک رویداد غیرقابل پیش بینی، مانند داشتن فرزندی دچار نقص، امنیت فرد را تهدید می کند. هر گاه حساسیت های فرد درباره نظم از هم گسیخته شود، ناکامی حاصل خواهد شد. ناکامی، پریشانی، پرخاشگری، عصبانیت و آزردگی همه کلماتی هستند که در هر زمان به موازات خشم و غضب توسط والدین با کودک عقب مانده ذهنی عنوان می شود. دیر زمانی است که روان شناسان نشان داده اند ناکامی به احساسات پرخاشگرانه منتهی می گردد. پدر و مادری که از طریق تولد کودکی با عقب ماندگی ذهنی ناکام شده، در بسیاری از زمینه ها احساس خشم می کنند (سعیدی، ۱۳۶۷).


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کودک عقب مانده ذهنی

پایان نامه ی تدریس در مقطع ابتدائی کودکان عقب مانده ذهنی. doc

اختصاصی از هایدی پایان نامه ی تدریس در مقطع ابتدائی کودکان عقب مانده ذهنی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی تدریس در مقطع ابتدائی کودکان عقب مانده ذهنی. doc


پایان نامه ی تدریس در مقطع ابتدائی کودکان عقب مانده ذهنی. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 90 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

در مورد کودکان استثنایی باید گفت که به طور کلی دستگاه عصبی کودک به درجه رشد و کمال بزرگسالان نرسیده و چون رشد ادامه دارد و به عبارت در حال تغییر و تحول است لذا رفتار نیز به همان منوال در تحول و تغییر خواهد بود. در کودکان استثنایی واکنشها ویژگی های خاص دارند، چون کودک رشد فکری کامل ندارد لذا نمی تواند بر رفتارهای خود مانند بزرگسالان کنترل داشته باشد یا اگر عمل خلافی از او سر زند احساس گناه و تقصیر کند.

این کودکان در مقابل فشارهای زندگی واکنشهای  نسبتاً سریع و شدید نشان می دهند و به همان سرعت هم وقتی نشانه های زندگی از بین رفت بهبود می یابند. از آنجا که وابسته و متکی به دیگران هستند و در واقع از نظر شخصیتی نارس و نابالغند لذا در مقابل فشار و ناراحتی تنها کاری که خواهند کرد اختلالات رفتاری است که وسیلة بیان کودک است.

اگر کودک سن کمتری داشته باشد در ارتباط با دیگران بیشتر در زحمت بوده و حتی وقتی قادر به تکلم است چون دایره اطلاع بر لغات محدود است و اصولاً قادر به درک و بیان مفاهیم کلی نیست و در بیان احساسات خود دچار مشکل است لذا اختلالات رفتاری و روانی شدیدتری از خود نشان می دهد.

زبان کودک را نه دیگران می فهمند و نه پزشک معالج. کودک نمی تواند از احساسات خود مانند ترس و اضطراب، احساس محرومیت و شکست صحبت کند ولی می تواند آنها را به زبان علائم جسمانی مانند بیقراری، امتناع از رفتن به مدرسه بهانه گیری و نظایر آن بیان کند.

پس پررفتار غیر عادی کودک یا علائم جسمانی را به خصوص اگر علت بخصوص نداشته باشد باید به عنوان واکنش نسبت به شرایطی که در اطراف اوست در نظر گرفت.

کودک باید از مراحل مختلف رشد عبور کند، توقف یا عدم رشد کافی و به اصطلاح تثبیت که در کودک خیلی شایع است موجب اختلال به درجات مختلف می شود و کودک در مقابله با مرحله بعدی رشد دچار مشکل می شود، که بررسی و کشف اختلالات رفتاری کودکان و تغییر علائم روانی آنان یکی از مشکلات مهم روان شناسی و روان پزشکی کودک است.

لغت استثنایی اصولاً یک اصطلاح آموزشی است و مربیان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمایی در زمرة اولین کسانی هستند که به محدودیتهای یادگیری، عاطفی، شخصیتی، اجتماعی و مشکلات این افراد پی می برند و باید نسبت به رفع آنها با روشهای موجود و همچنین پیشگیری از اقدامات آتی اقدام نمایند.

در اینکه تمام کودکان افراد استثنایی هستند شکی نیست. هیچ کودکی عیناً شبیه کودک دیگر نیست و هر کودکی خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد، اگرچه این وضع تنها در کودکان صدق نمی کند ولی عده ای از کودکان به اندازه ای با کودکان دیگر فرق دارند که باید توجه مخصوص به آنها مبذول داشت. این انحراف به طور کلی در تمام خصوصیات جسمانی، عاطفی، عقلانی و اجتماعی آنها دیده می شود که باعث اشکال و مانعی بزرگ در سازگاری آنها با محیط اجتماع می گردد و به همین منظور به این دسته از افراد اجتماع استثنایی می گویند.

به طور کلی این کودکان را از 3 نظر مورد مطالعه قرار می دهند:

1) آنهایی که از بدو تولد به علت ناراحتی های ارثی واختلالات مادرزادی بیماری مشخصی دارند مانند سندرم دان، هیدروسفالی، میکروسفالی و ...

2) کسانی که از ابتدا با وسایل تشخیص می توان به بیماری آنها پی برد مانند:

دررفتگی مادرزادی لگن، اختلالات متابولیکی و اختلالات غدد مترشحه داخلی (هیپوتیروئیدیسم)

3) افرادی که نقص عضو و بیماری آنها در طول رشد کودک مشخص می شود مانند: فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی، اختلالات شنوایی، بینایی و وجود ضایعات و آسیبهای مغزی مختصر که باعث اختلال در عملکرد مغز مانند اختلال Minimal brain dysfunction در خواندن، نوشتن، حافظه و سازگاری و ... کودک می شود.

نکتة مهم این که پیروزی و موفقیت بیمار فقط به میزان معلولیت بستگی ندارد بلکه میزان تواناییهای بیمار در به حرکت در آوردن اعضای سالم برای جبران قسمتهای ناتوان، میزان فعالیت و پشتکار، محیط خانواده و کاردانی مربیان نیز در این امر دخالت دارند.

در میان کودکان استثنائی، یعنی افرادی که به لحاظ ویژگیهای خاص جسمانی، ذهنی، عاطفی و روانی، در برخورداری مطلوب از تسهیلات و امکانات مختلف جامعه، بویژه آموزش و پرورش نیازمند توجه و حمایت فوق العاده می باشند. کودکان و دانش آموزان عقب مانده ذهنی به واسطه همان پیچیدگی خاص پدیده هوش و عقب ماندگی هوشی جایگاه قابل ملاحظه ای دارند.

تاریخ گذشته ما نشان می دهد که وظیفه کودکان عقب مانده ذهنی به عهده خانواده او و مؤسسات خصوصی بوده است ولی امروزه عرفا به عنوان یک وظیفه مدرسه پذیرفته است.

آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی با استفاده از روش های مناسب هم برای فرد و هم برای جامعه ارزشمند است.

عقب مانده های ذهنی در سایه یک برنامه آموزشی که مطابق نیازها و استعدادهای آنها تعیین شده باشد می توانند: 1) زندگی کاملتر و از نظر شخصی رضایت بخشتری را بگذرانند.

2) شناخت بهتری از مسائل خود به دست آورده و سازگاری بیشتری نسبت به آنها از خودشان نشان دهند.

3) از نظر اجتماعی پیشرفت کنند.

4) از نظر اقتصادی استقلال بیشتری کسب نمایند.

آموزش دادن کودکان عقب مانده ذهنی هم از نظر دولت و هم از نظر جامعه کاری است مقرون به صرفه هزینه هایی که دولت برای تهیه برنامه های آموزشی این کودکان متحمل می شود تا بتواند در آینده به طور کامل یا به طور نسبی از خود مراقبت نماید کمتر از مبالغی است که برای نگهداری آنها در مؤسسات و انجمن های دولتی ویژه عقب مانده ها اختصاص داده می شود.

مطالب موجود درباره کودکان استثنایی از منابع گوناگون تهیه شده است زیرا این کودکان مورد علاقه پزشکان روان شناسان و جامعه شناسان و سایر کسانی می باشند که در زمینه های مربوط کار می کنند.

 

فهرست مطالب:

فصل اول

مقدمه

تاریخچه کودکان عقب مانده ذهنی

تعلیم و تربیت چیست؟

مراحل  هدف های آموزشی

طبقه بندی هد فهای تربیتی  در حیطه یادگیری

سطوح یادگیری در حیطه شناختی

سطوح یادگیری در حیطه عاطفی

سطوح یادگیری در حیطة  روانی – حرکتی

تعریف آموزش

تعریف یادگیری

مقایسه آموزشی  و یادگیری

فصل دوم:مشخصات  محل کارورزی

مشخصات محل کارورزی و مدرسه

مشخصات دانش آموزان

برنامه هفتگی کلاس

مشخصات کلاس

سطح تحصیلات معلمان و کارکنان مدرسه

فصل سوم: درس علوم

مشاهدة  تدریس درس علوم

فعالیتهای مربوط به ارائه درس

جدول طرح  درس علوم

گزارش تدریس علوم

جدول طرح درس علوم

سؤالات امتحان

فصل چها رم درس  فارسی

مشاهده تدریس درس فارسی

فعالیتهای مربوط به ارائه درس

جدول  طرح  درس  فارسی

گزارش تدریس  فارسی

جدول طرح درس

سؤالات امتحانی و نتایج آن

فصل  پنجم: درس ریاضی

مشاهده تدریس درس ریاضی

جدول طرح درس  ریاضی

فعالیتهای مربوط به ارائه درس

گزارش تدریس ریاضی

جدول طرح درس ریاضی

سؤالات  امتحان ریاضی و تحلیل آنها

نتیجه گیری


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی تدریس در مقطع ابتدائی کودکان عقب مانده ذهنی. doc

دانلود مقاله کودکان عقب مانده ذهنی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کودکان عقب مانده ذهنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   59 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

عقب ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص می گردد. سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر 18 سال است و منظور از مهارتهای انطباقی انجام کارهای است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود .
انواع
عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی ، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد . جدول زیر تقسیم بندی های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می دهد:
مهارت مورد انتظار نوع بهره هوش
آموزش پذیر خفیف 50- 70
ربیت پذیر بالا متوسط 35- 50
تربیت پذیر پایین شدید 25- 25
کمتر از 25 عمیق ایزوله ، نیازمند نگهداری در مؤسسه
در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده 90- 110 قرار می گیرد ، به فاصله بین 71- 84 هوش مرزی اطلاق می شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند . خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می باشند تشکیل می دهند.
شیوع این اختلال در حدود 1 درصد جمعیت می باشد که در جنس مذکر حدود 5/1 برابر جنس مؤنث است.
سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی
1- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود . ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند . آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند ، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر می باشند .
2- عوامل پس از تولد : شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج ، کم کاری تیروئید و .... است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.
3- عوامل محیطی اجتماعی : تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر ، تغذیه ، ناپایداری خانواده ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.
پیشگیری
پیشگیری اولیه : جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد ، اهمیت ویژه ای دارند. آموزش خانواده ، ممانعت از ازدواجهای فامیلی ، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین 35 سالگی ، رعایت بهداشت حاملگی ( پرهیز از اشعه ، دارو ، ضربه به شکم ، تغذیه مناسب مادر ، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت های مادرزادی و .... ) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخله ی درمانی به موقع در موارد بیماری ، مثل کم کاری تیروئیدی ( هیپوتیروئیدی ) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد .
پیشگیری ثانویه :
عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است . به نظر نمی رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد. مهمترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها ، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارآیی این افراد در خانواده و جامعه است.
پیشگیری ثالث
انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده ، آموزش مهارت های کلامی ، محیطی ، ارتباطی ، اجتماعی ، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

 


کودک عقب مانده ذهنی در برابر ناکامیها و شکستها سخت کم طاقت است، وبرنامه آموزشی او می بایست به گونه ای تهیه و تنظیم گردد که با مختصر سعی و تلاشی که از خود نشان می دهد با موفقیت مواجه گردد و این بهترین کار مربی است و مربی واقعی کسی است که به تلاش شاگردش بها بدهد و نه به صرف محصول و نتیجه کار او. در ادامه مقاله بهشتیان روی زمین سعی داریم شما را هر چه بهتر با دنیای این کودکان دوست داشتنی آشنا کنیم تا بیشتر ، از نیازهای نهفته آنها به عنوان یک انسان مطلع شوید. کودک عقب مانده ی ذهنی، اندوخته ی فراوانی از تجارب ناکام دارد، کمتر تشویق و ترغیب شده است و نیازمند تشویق و ترغیب و کوششهای موفقیت آمیز است. او تنبیه فراوان شده است (اعم از تنبیه بدنی و یا تنبیه عاطفی و روانی) و تنبیه آفت رشد و شکننده ی اعتماد به نفس و خودپنداری اوست.
پس بر ماست که از تنبیه او بپرهیزیم و او را مقصر در کم توانی هایش ندانیم. کودک عقب مانده ی ذهنی،
کارها را کم کم و جزیی تر می آموزد و انجام می دهد، نباید از او انتظار توفیق سریع و ناگهانی داشته باشیم. او همیشه نیازمند تمرین و تکرار در زمینه های مختلف یادگیری و انجام کارهاست. به نقاط ضعف او بیشتر توجه شده
است تا به ابعاد قوی تر وجودش، چه بهتر که ما ارتباط آموزشی مان را با او از نقاط مثبت و یا با توانمندی هایش برقرار نماییم. کودک عقب مانده ذهنی، بازخورد یا نگرش مثبتی به خود، اطرافیان و جهان هستی ندارد و بالطبع
بسیاری از رفتارهای او ناشی از همین نگرش است. لذا ایجاد نگرش مثبت و مفید در وی نسبت به خود و کارهایش امری است بسیار مهم وضروری.
کودک عقب مانده ی ذهنی، اندوخته ی فراوانی از تجارب ناکام دارد، کمتر تشویق و ترغیب شده است و نیازمند تشویق و ترغیب و کوششهای موفقیت آمیز است.
کودک عقب مانده ی ذهنی از نظر اجتماعی ناسازگاری بیشتری دارد، زیرا اجتماع او را خوب نمی شناسد و از او در حد توانش انتظار ندارد. کودک عقب مانده در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارد و در پذیرش مسؤولیتها سخت درمانده است. کودکان عقب مانده ی ذهنی از نظر انگیزش بسیار ضعیف است، عمدتاً فقر انگیزش بر وجود وی غالب است و در نتیجه همیشه فاصله ی نسبتاً زیادی بین توان بالفعل و توان بالقوه ی او جود دارد. لذا ایجاد نگرش مثبت و انگیزه ی قوی و غنی (خواستنها) در کودکان عقب مانده ی ذهنی زمینه ی رشد، پیشرفت و
شکوفایی توانمندیهایشان را هموار می نماید. کودکان عقب مانده ی ذهنی در رفتار سازشی بسیار ضعیف هستند، رفتاری که زمینه پذیرش مسؤولیتها را به تناسب سن و رشد آنها فراهم می سازد. بنابراین، توجه به رفتارهای نامطلوب آنان و اصلاح رفتارها از اهم برنامه های تربیتی این کودکان محسوب می شود.
ویژگی دگر پیروی در کودکان عقب مانده ی ذهنی فوق العاده زیاد است، لذا می بایست ضمن دقت در ارائه الگوهای رفتاری، برای تقویت و تعمیم رفتارهای مطلوب در آنها و قوی کردن اعتماد به نفس ایشان از راه تشویق و ترغیب و مواجه نمودن آنان با تجارب موفق و خوشایند، تلاش کرد؛ و از آنجا که افراد عقب مانده ی ذهنی چشم دارد اما تیزبینی ندارد و نیازمند نگاه های محبت آمیز است.
گوش دارد، اما قدرت و قوت لازم را برای تشخیص شنوایی ندارد و نیازمند شنیدن کلام آرام، صدای هدایتگر و مهربان است. حس چشایی اش ضعیف است و در تشخیص شیرینیها و تلخیهای خوراکیها کمی کند است، اما نیازمند چشیدن تلخیها و شیرینیهای زندگی است، حس بویایی اش نیز ضعیف است اما بوی عطر محبت را بیش از هر بوی دیگری می یابد. حس لامسه اش ضعیف است، اما نیاز بیشتری به لمس کردن و گرمی و تماس و فشردن دستهای دوستی دارد. دست دارد، اما نیاز بیشتری به دستگیری دارد. پا دارد، اما نیازمند حرکت و تحرک و
راهبردی است. و سرانجام چهره ی معصوم و گویایش نیازمند شکفتن است و قلب مهربانش آکنده از عطوفت و مهرپذیری. کودکان عقب مانده ی ذهنی در برابر بیماریها آسیب پذیرند، لذا بیشتر نیازمند مراقبت و هدایت می باشند.
خانواده ای دارد که در غالب موارد هاله ای از احساسات مختلف و بعضاً متضاد مثل احساس حمایت شدید، احساس طرد، احساس غم و اندوه، احساس گناه، احساس درماندگی، احساس رضایت و تسلیم و... وجود آنان را در بر می گیرد، و این احساس بتدریج تبدیل به رفتار می گردد سرانجام کودک عقب مانده ی ذهنی با هر
میزان هوشی که دارد می تواند آموزش پذیر، تربیت پذیر، یا اینکه حمایت پذیر باشد. در هر حال نیاز مبرم به حمایت و هدایت مستمر دارد و توان بالقوه اش بیشتر از توان بالفعل اوست.
او زبان دارد، اما در اظهار و بیان خواستها و مکنونات قلبی اش با مشکل مواجه است و نیازمند صبر و حوصله و بردباری و گوش شنوای مربی است.

 

 

 

تاریخچه عقب مانده ذهنی

 

از نظر تاریخی عقب مانده ذهنی در هر جامعه ای وجود داشته و می توان گفت از زمانیکه انسان خود را شناخته عقب ماندگی ذهنی وجود داشته ولی انسان نسبت به آن واقف نبوده و هر جامعه ای متناسب با رشد فکری و فرهنگی خود برخورداریهای متفاوت با این افراد داشته اند مثلاً در قرون وسطی در اروپا علت عقب ماندگی ذهنی را روسوخ ارواح شیطانی و خشم خدایان نسبت به این افراد می دانستند و متناسب با آن درمانهایی بسیار سخت و آزار دهنده ای به آنها می دادنند . مثلاً سوراخ کردن سر در آسیا مسئله به طور دیگری بود در آیئن کنفوسیوس چین با عقب ماندگان ذهنی با ملایمت و مهربانی رفتار می شود . در آیئن یهود آمده است که اگر فرد عقب مانده ای جرمی را مرتکب شد نباید او را مجازات کرد . در حالی که در اروپا عقب مانده ها را مانند افراد سالم مجازات می کردنند در دین اسلام با عقب مانده های ذهنی با دید بازتری برخورد شده البته در اسلام روی عقب مانده های ذهنی تنها بحث نشده بلکه در اسلام کلمه مسکین به معنی تهی دست و فقیر بارها مورد تاکید قرار گرفته و همچنین رفتار با ملایمت با این افراد توصیه شده است
کلمه مسکین تنها به معنی تهیدست و فقیر اقتصادی نیست . بلکه کسانی که نیاز به آموزش و تربیت و سایر نیازها را نیز شامل می شود و به عبارتی فرد معلول ذهنی و غیره به نوعی نیازمند می باشند .

 

رویدادهای مهم در رابطه توجه به عقب مانده های ذهنی

 

1. انقلاب کبیر فرانسه
شعار انقلاب کبیر فرانسه آزادی و رعایت حقوق بشر یعنی از بین رفتن فقر و برده داری به دنبال این انقلاب افراد دانشمند و متخصص در رشته های مختلفی پیدا شدند که جرعت اظهار عقیده داشتند . مثلا ایتارد و پینل بیان کرد .
پینل عقیده داشت :
که عقب مانده ذهنی با بیماران روانی متفاوت هستند و قبل از اینکه اینها بیمار باشند انسان هستند و باید مانند انسانها با او رفتار شود
ایتارد هم اعتقاد داشت :
که فرد عقب مانده ذهنی با این که مشکل ذهنی داشته ولی به وسیله آموزش از طریق حواسهای مختلف می توانند آنها را تا حدودی بهبود بخشید ایتارد به عنوان اولین معلم کودکان عقب مانده ذهنی مطرح است .

2. رونسانس انقلاب اروپا (قرن 18 )

 

در انقلاب اروپا مسئله حقوق بشر به صورت یک قانون مدون شد و همین مسئه باعث تحولاتی در طرز برخورد با افرا عقب مانده ذهنی شد همچنین پیشرفت های پزشکی در این دوره و شناخت علت های مختلف عقب مانده ذهنی در ترویج برنامه های آموزشی در این دوره تحولی در زمینه عقب ماندگی ایجاد کرد
3. جنگ جهانی اول و دوم

 

به دنبال جنگ جهانی اول و دوم به علت باسازی بعد از جنگ نیاز به نیروی انسانی افزایش یافت و افراد عقب مانده ذهنی و بیماران روانی در کارخانه ها و دیگر مراکز بکار گرفته می شدند و همچنین بعد از جنگ توجه به معلولین ناشی از جنگ باعث شد که روشهای خاص توانبخشی و آموزشی برای معلول عقب مانده ذهنی بکار گرفته است .این توجهات باعث شد که روشهای توانبخشی اجتماعی حرکتی حرفه ای آموزشی و کارگاهای حمایتی ومدارس تاسئس شد . و هر کدام تاثیر بی شماری روی عقب مانده ذهنی گذاشت .

 


عقب ماندگی ذهنی و انواع آن
● تعریف:
به معنای نقص هوشی در اوئل زندگی- در مقابل دمانس می باشد که با محدود شدن عملکرد اجتمائی همراه است. با اقدامات آموزشی و اجتمائی می توان یک زندگی طبیعی در خارج از بیمارستان را برای این افراد فراهم کرد که شامل مدارس ویژه, انجام کار های خانه داری و صنایع دستی و حمایت از این افراد و خانواده آنان می باشد.
● آمار
در جمعیت ۱۵-۱۹ سال شیوع موارد متوسط و شدید حدود ۳-۴ مورد در ۱۰۰۰ است. معادل ۶-۸ مورد در ۲۰۰۰بیمار یک پزشک عمومی. این شیوع از سال ۱۹۳۰ اندکی تغییر کرده اما بروز موارد شدید به علت مراقبت های خوب نوزادی و جنینی تا حد یک سوم تا یک دوم کاهش یافته است. علت ثابت ماندن شیوع, زندگی طولانی تر افراد عقب مانده ذهنی است.
● مشکلات جنسی
شایعترین آن استمناء در معرض عموم است. برخی مثل بچه ها در مورد بدن سایرین کنجکاو هستند که ممکن است از آن تعبیر جنسی شود. بسیاری از عوامل عقب ماندگی ذهنی ارثی نیست و آن دسته که ارثی است باعث ناباروری نیز می شود.
بنا بر این نگرانی اصلی از مقاربت این افراد تولد کودکان عقب مانده نیست بلکه توانائی آنان به عنوان یک پدر یا مادر برای نگهداری یک کودک طبیعی است. استفاده از روش های جلوگیری مفید است.
● بیماریهای جسمی:
شایعترین حالت در موارد شدید و بسیار شدید عقب ماندگی ذهنی دیده میشود که اکثرا ناتوانائی های حسی یا حرکتی و یا صرع دارند. فقط یک سوم این افراد تحرک دارند و یک چهارم به دیگران وابسته هستند. مشکلات شنوائی و بینائی مانع دیگری برای توانائی شناختی است. ناتوانی های حرکتی که شایع نیز می باشد عبارتند از: اسپاستیسیتی-اتاکسی-آتتوز
● اثر عقب ماندگی ذهنی بر خانواده
به محض تشخیص عقب ماندگی ذهنی در نوزاد والدین دچار دیسترس می شوند. برخی کودک را نمیپذیرند. گرچه این طرد کردن مدت طولانی دوام ندارد معمولا تشخیص پس از سال اول گذاشته می شود. والدین مجبورند امید ها و انتظارات خود را تغییر دهند که گاهی باعث افسردگی طولانی والدین همراه با احساس گناه و شرم و خشم می شود. تعداد کمی کودک را نمیپذیرند. در حالی که بقیه در مورد مشخصات سایر فرزندان شدیدا احساس می شوند.
سرانجام اکثر والدین تطابق پیدا میکنند. این والدین نیازمند حمایت طولانی مدت هستند.
● مشکلات هیجانی و رفتاری
▪ واکنش ها به وقایع استرس زا
واکنش آنان مشابه افراد عادی است. با این حال آنان دیسترس را بیشتر در رفتار خود نشان می دهند تا در کلمات. تحریک پذیری , آژیتاسیون ترس یا رفتار های دراماتیک ممکن است نشانه یک اختلال حاد استرس باشد. همیشه باید این نکته را در نظر داشت که گاهی این واکنش به یک بیماری جسمی تشخیص داده نشده است.
▪ مشکلات رفتار
این مشکلات , نسبت به کودکان عادی در سنین بالاتری رخ داده و بیشتر طول میکشند گرچه طی زمان بهبود می یابند.بسیاری از عقب ماندگان ذهنی, پرفعالیت و حواس پرت تکانشی (impulsive) هستند. مشکلات جدی تر عبارتند از خود آزاری و رفتار های اوتیسمی( مثل فعایتهای تکراری بی هدف و استرئو تایپی خم شدن به عقب جلو کوبیدن سر به دیوار). این مشکلات جدی در عقب ماندگان ذهنی شدید شایعتر است( ۴۰% کودکان و ۲۰% بزرگسالان). در تعداد کمی از بیماران رفتار های تهاجمی به حدی شدید است که احتمال آسیب به خود بیمار و مراقبت وی وجود دارد که به آن رفتار های چالشی برانگیز (challenging) میگویند.
▪ تظاهرات بالینی:
نمای کلی عبارت است از کاهش کارائی در همه انواع کار های هوشمندانه مثل یادگیری, حافظه کوتاه مدت, استفاده از مفاهیم و حل مشکل. گاهی یک عملکرد بیشتر از بقیه مختل میشود مثل زبان
● عقب ماندگی ذهنی خفیف: ۷۰-۵۰
۸۰ درصد افراد عقب ماندگی دهنی در این گروه هستند. از نظر ظاهری طبیعی هستند و نقایص حسی و حرکتی آنان خفیف است. بنابراین عقب ماندگی ذهنی آنان تا شروع مدرسه تشخیص داده نمیشود. در سنین بزرگسالی می توانند زندگی مستقلی داشته باشند. گرچه در مواردی مثل خانه داری, اشتغال و مواجه با موقعیت های استرس زا نیازمند کمک
هستند.
● عقب ماندگی ذهنی متوسط: ۴۹-۳۵
۱۲ درصد کل بیماران را تشکیل می دهند , یادگیری زبانی در حد برقراری ارتباط کافی است و اکثرا می توانند نحوه مراقبت از خود را یاد بگیرند. در دوران بزرگسالی اکثرا قادرند کارهای روزمره را انجام بدهند.
● عقب ماندگی ذهنی شدید: ۳۴-۲۰
حدود ۷% کل بیماران هستند. رشد آنان در دوران پیش دبستانی شدید کاهش یافته است و بنابراین یادگیری آنان در مدرسه نیز همینطور است. البته بسیاری از آنان میتوانند نحوه مراقبت از خود را بیاموزند و با جملات ساده ارتباط برقرار کنند. در بزرگسالی می توانند وظایف ساده ای را انجام دهند و فعالیتهای اجتمائی محدودی دارند. بسیاری مشکلات جسمانی همراه دارند. تعداد اندکی از آنان توانائی شناختی ویژهای دارتد که در حالت طبیعی نیازمند هوش بالاست مثل محاسبات ریاضی ذهنی یا حافظه قوی . این افراد احمق دانشمند نامیده میشوند.
● عقب ماندگی ذهنی بسیار شدید : کمتر از ۲۰
یک در صد عقب ماندگان ذهنی در این گروهند. تعداد اندکی از آنان می توانند کاملا از خود مراقبت کنند و نیز تعداد کمی می توانند رفتار های اجتمائی یا توانائی سخن گفتن داشته باشند
● کودکان استثنایی
همواره یکی از دلایلی که ما نمی توانیم اطلاعات کاملاً‌ مربوط و جامعی در مورد کودکان و دانش آموزان استثنایی بدست بیاوریم اینست که معمولاً وقتی با کودک استثنایی مواجه می شویم ذهن ما بخاطر انباشته شدن ، از غیر عادی بودن ذهنی یا جسمی کودک پیشداوری می کند و غالباً ویژگیهای خاصی که کودکان استثنایی دارند ( نابینایی – ناشنوایی – عقب ماندگی و ) مشخصه اصلی آنها می شود .
متاسفانه اکثر والدین از داشتن چنین فرزندانی احساس شرمندگی می کنند ودر قالب موارد سعی در مخفی کردن کودکشان در انظار عمومی دارند .
▪ تعریف کودک استثنایی :
کودک استثنایی اول یک کودک است ( انسان است با همه خصوصیات و صفات یک انسان و بعد کودکی است با خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان . و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان را با آن سازگار کنند .
در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوتهای مشهودی موجود است پس می توان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و کلمه استثنایی بطور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه اطلاق شود .
بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً « کودک استثنایی » می گوئیم بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی بمیزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد و نمی تواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد .
در اینگونه کودکان واکنشها ، ویژگیهای خاص دارد بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد و بدلیل اینکه نمی تواند بر رفتارهای خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند ، چون از نظر شخصیتی نارس و نابالغ است ، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای است .
عنوان کودکان استثنایی در مکاتب امریکا و انگلستان فرق می کند . در امریکا به تمام کودکانی که بنحوی با کودکان طبیعی و همسن خود از نظر فکری ، جسمی ، عاطفی . عقلانی ، رفتاری و … فرق داشته باشد استثنایی گفته می شود و مسلماً با قبول این تعریف یک کودک نابغه ، نابینا ، ناشنوا و عقب مانده ذهنی همه استثنایی هستند .
کودکان استثنایی
مقدمه :
لغت استثنایی اصولاً یک اصطلاح آموزشی است . مربیان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمایی در زمره ی اولین کسانی هستند که به محدودیتهای یادگیری ، عاطفی شخصیتی ، اجتمایی، و مشکلات این افراد پی می برند و باید نسبت به رفع آنها با روشهای موجود و همچنین پیشگیری از مشکلات آنی اقدام نمایند .


)) جایگاه آموزش وپرورش استثنایی))

درسال 1369 قانون تشکیل سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.نظر به اینکه مبارزه با مستکبرین وحمایت از مستضعفین از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی بوده و حکومت اسلامی نیز درجهت رفع استضعاف پایه گذاری شده است کودکان استثنایی که از مصادیق بارز مستعضفین وبه تعبیری از گروه محرومان مضاعف جامعه بودند؛ موردتوجه وعنایت مسئولان وبرنامه ریزان قرار گرفتند وازهمان اوان انقلاب دراولویت نظام اسلامی قرار داده شدند. درمنشورجهانی حقوق کودک هم آمده است همه بدون تبعیض دررنگ ؛نژاد؛ زبان؛ تبار اقتصادی؛ طبقه اجتماعی ؛ علی رغم آن که از هوش سرشاری برخوردار باشند ویا عادی ؛ عقب مانده ذهنی ؛ نابینا ؛ ناشنوا یا دارای هرگونه نقص ویا ضعف جسمی واجتماعی باشند؛ حق دارند به طور یکسان ازامکانات یادگیری ؛ آموزشی ؛ پرورشی با حداکثر توانایی و استعدادهای خودبهره مند شوند. ایجاد زمینه و فراهم آوردن امکانات وتسهیلات درجهت آموزش ؛ رفاه وتوانبخشی آنان نه به عنوان ترحم ودلسوزی بلکه به عنوان یک وظیفه برای دولت های عضو از حقوق مسلم اینگونه کودکان تلقی می شود.
اهداف آموزش وپرورش استثنایی کشور نیز براین اصل استوار است که هرکودک استثنایی با توجه به تفاوتهای فردی حق دارد از آموزش متناسب با استعدادهای خویش برخوردار گردد.

)) تعریف آموزشگاه استثنایی ))
دراین آموزشگاه دانش آموزان یک یا چند گروه استثنایی دریک دوره تحصیلی ، آموزش می بینند.
((کودکان استثنایی))
عنوان کودکان استثنایی در مکاتب امریکا و انگلیس فرق می کند در امریکا به تمام کودکانی که به نحوی با کودکان طبیعی و همسن خود از نظر فکری ، جسمی ، عاطفی ، عقلانی ، رفتاری ، .... فرق داشته باشند استثنایی گفته می شود مسلماً با قبول این تعریف یک کودک نابغه ، نابینا ناشنوا عقب مانده ذهنی و نظایر آن همه استثنایی هستند .
درانگلستان لغت استثنایی را محدود به تیز هوشی می کنند و سایر کودکان را که به عللی تحت حمایت و آموزش خاص هستند کودکان ویژه میگویند .

(( دانش آموز استثنایی ))
مطابق بند1 فصل اول آیین نامه اجرایی آموزش وپرورش استثنایی ؛ دانش آموز استثنایی به فردی اطلاق می شود که از نظر ذهنی (هوشی) ؛ جسمی(جسمی وحرکتی) ؛ عاطفی ویا اجتماعی تفاوت قابل ملاحظه ای با افراد همسن خود داشته باشند واین تفاوت به حدی باشد که برخورداری آنان از آموزش وپرورش مستلزم تغییرات دربرنامه ها ؛ روش ها؛ مواد آموزشی ؛ فضای آموزشی عادی و ارائه خدمت آموزشی وتوانبخشی ویژه آنان باشد.

(( طبقه بندی کودکان و نوجوانان استثنایی ))
کلی ترین طبقه بندی ، که مورد قبول اکثریت متخصصان می باشد عبارت است از تقسیم این افراد به سه دسته بزرگ :
الف: کودکان و نوجوانان که به علت اختلافات هوشی و فعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند . در این دسته کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی و افراد تیز هوش قرار دارند .

ب : کودکان و نوجوانانی که به علت اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی مبتلا به اختلالات رفتاری هستند . در این دسته کودکان و نوجوانان ناسازگار یا دشوار قرار دارند.
ج: کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی و اختلالات عملی رشد ، در این دسته نابینایان و همچنین مبتلایان به اختلالات تکلمی ، اختلالات کنترل استنکترها و ناتوانیهای حرکتی قرار دارند .
(( عقب ماندگی ذهنی))
عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای ذهنی در حد طبیعی نبوده اند .
گروهی از مردم استنباط نادرستی از عقب ماندگی ذهنی داشته و تصور مینمایند که عقب ماندگی ذهنی همانند یک مرض بوده و میتوان از شخصی به شخص دیگر سرایت نموده ویا مانند سل و آبله و سرخجه قابل انتقال در میان کودکان می باشد .

 

اجتماع برای مصلحت ، یا سالم سازی ، بعضی از این افراد را تحمل می کرد عده ای را محبوس می ساخت و دسته ای را به مرگ محکوم می نمود. پنیل که به حق باید او را بنیانگذار روانپزشکی جدید نامید اولین کسی بود که به دلجویی بیماران پرداخت و برای آنان برنامه های تفریح و گردش در نظر گرفت . او بیماران روانی را به 4 دسته تقسیم کرد .

 

۱- ملانکولی یا مالیخولیا .
۲- مانی یا جنون شور و شوق .
۳- جنون .
۴- عقب ماندگی ذهنی .
بعد از پنیل ، یک پزشک فرانسوی بنام ایتارد به تربیت کودکی وحشی پرداخت که در جنگلهای«‌ آویرون » فرانسه پیدا شد .کودک عقب ماندگی بسیار عمیقی داشت.. ایتارد تربیت کودک را بعهده گرفت و کوششهای بسیطی در این زمینه مبذول داشت تا موفق به پیدایش راه جدیدی در نحوه آموزش و پرورش افراد عادی عقب مانده و حتی معلولین گردید .

 

همکار ایتارد بنام سگن بدنیال زحمات وی و به منظور شکوفا کردن این کودکان مؤسسه ای برای عقب ماندگان ذهنی ایجاد کرد و روش حواس حرکتی را در آموزش کر و لالها به کار برد.
این پیشرفتها همچنان ادامه یافت تا اوائل قرن بیستم که توجه به اصلاح نژاد بشر در دستور کار قرار گرفت و در امریکا به توصیه بخش اصلاح نژاد کمیته پژوهشی انجمن زاد و ولد امریکا ، نازا کردن عقب مانده ها به صورت قانون در آمد و بالاخره در قرن بیستم بود که دانشمندان و پژوهشگران عقب ماندگیهایی که به دلیل اختلالات متابولیکی ، نقصهای کروموزومی ، بیماریهای مادر در دوران بارداری و … ایجاد می شد را کشف کردند و راه را برای پژوهش و درمان این افراد هموار ساختند .

 

پیشرفت روز افزون علوم پزشکی ، جراحی اعصاب و مغز و علوم ژنتیک علاوه بر کشف تدریجی علل عقب ماندگیها تا اندازه ای باعث تخفیف و گاهی بهبودی نسبی و حتی پیشگیری از ابتلا به این ناراحتیهای وخیم شده است .

 

شرایط بهداشتی ، تغذیه کودکان ، پیدایش آنتی بیوتیکها و سایر داروها در درمان بیماریهای خاص که شایعترین علل عقب ماندگیهاست از مرگ و میر این افراد به میزان قابل توجهی کاسته است .
(عقب ماندگی ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثرایجاد مشکل در شرایت مختلف قبل از تولد و هنگام تولد ویا پس از تولد کودک پدید میآید .)

((علل عقب ماندگی ذهنی : ))
عوامل متعددی وجود دارد که باعث بروز عقب ماندگی می شود .برای سهولت بیشتر ،علل عقب ماندگی ذهنی را می توان به سه مرحله در رابطه با تولد کودک تقسیم نمود .
الف :علل قبل از تولد :که شامل عوامل ژنتیکی و مادر زادی میباشد .
ب : عوارض هنگام تولد : که شامل عارضه های زمان تولد می باشد .
ج : علل بعد از تولد : که شامل بیماریهای مختلف ، تصادفات و ضایعات گوناگون عصبی و مغزی و عوامل محیطی و فرهنگی می باشد.

((بعضی از عوامل موثر در عقب ماندگی ذهنی قبل از تولد ))
.اختلالات زیادی که علل اصلی آنها شناخته شده نیست ولی با عقب ماندگی همراهند ،عده ای از عفونتها ، مسمومیتها ، عوامل مکانیکی مانند ضربه ، عوامل کروموزومی ناشناخته ، اشعه ایکس و...

 

.2. عقب ماندگی به علت اتفاقات دوران بارداری ، شکی نیست که رشد جنین از بدو تشکیل تحت تاثیر شرایط بدنی و روانی مادر قرار می گیرد . باید گفته دکتر آرنولد گزل را پذیرت که می گوید:
« اهمیت حوادث دوران نسبتاً کوتاه بارداری از حوادث دوران زندگی کمتر نیست: »
دکتر گزل به آثار عوامل ارث در رشد و تکامل هوش و شخصیت زیاد تأکید می کند و عقیده دارد که کودکان همانطوری هستند که بدنیا آمده اند . هر کودک با دیگر کودکان فرق دارد و لو اینکه در محیط یکنواخت زندگی کرده باشد وی بهیچ وجه اثر عوامل محیطی را انکار نمی کند .
در مرحله زندگی داخل رحمی بعلت رشد فوق العاده جنین ، سه چهار ماهه اول دوران بارداری اهمیت بسزایی دارد . و اکثراً اختلالات بدنی و نقایص عضوی در همین دوران از زندگی جنین بوجود آمده و به رشد خود ادامه می دهند .

 

عواملی که در دوران بارداری بر روی جنین اثر دارند عبارتند از :
.1: بیماریهای مادر… سفلیس ، بیماری سرخجه ، توکسوپلاسنموریس و
.2 : سن مادر و حالات روانی او :
تحقیقات نشان می دهد که در کروموزوم خانمها از سی سالگی به بعد تغییراتی پیدا می شود که ممکن است باعث زائیدن کودکان عقب مانده ذهنی بشود . بهترین سن ازدواج و زایمان طبق تحقیقات انجام شده بین 20 تا 28 سالگی گزارش شده . قبل از این دوران بعلت عدم رشد کافی اعضای تناسلی احتمال زایمانهای مشکل، زیاد است و بعد از این سن نیز مخاطرات آوردن کودک عقب مانده بیشتر می شود .
ضمناً اثر ناراحتیهای روانی مادر غیر قابل انکار است . چون اکثر بیماریهای روانی باعث بی اشتهایی . اختلالات خواب و تغییرات بیوشیمی و هورمونی می شود مسلماً این تغییرات در جنین در حال رشد بی تأثیر نخواهد بود .

 

3 : اثر اشعه ایکس :
تأثیر اشعه ایکس در جنین قطعی است واکثراً باعث اختلالاتی از قبیل عدم رشد جنین ،کمبود وزن ، عدم رشد مغز ، میکروسفالی ،‌هیدرو سفالی ، نارسائیهای هوشی و بالاخره نقایص بدنی می شود . اگر اشعه ایکس به مدت طولانی و درمانهای اولیه بارداری به بدن و مخصوصاً به شکم و ناحیه لگن مادر تابیده شود خطر آن به مراتب بیشتر است. اثر اشعه ایکس در اواخر دوران بارداری یا نزدیک زایمان با روشهای صحیح آن به مدت خیلی کوتاه یک یا دوبار خالی از خطر گزارش شده است .

 

 

 

4 : اعتیادات الکل :
اعتیاد والدین بخصوص مادر به مشروبات الکلی موجب مسمومیت و بدین وسیله باعث نقص عقلی ضعف عمومی و ناهنجاریهای حسی و حرکتی می شود . مطالعات نشان داده که مستی در زمان لقاح بعلت آلوده بودن اسپرم یا اوول ممکن است باعث ناهنجاری جسمانی و عقلانی شود . امروزه به الکلیسم مادر اهمیت بیشتری می دهند ، زیرا الکل خون مادر ، در بدن جنین جریان یافته و باعث اختلالات بیوشیمیایی می شود .
5 : دخانیات:
تحقیقات نشان داده است که نیکوتین ماده ای سمی که بر روی ارگانیزم مادر و در نتیجه جنین اثر نامطلوب دارد . حرکات قلب جنین پس از کشیدن سیگار توسط مادر بعلت کم شدن اکسیژن خون جنین شدت یافته و باعث فشار روی قلب می شود . اگر کشیدن سیگار مرتباً‌ تکرار شود باعث بزرگی قلب جنین و اختلال در اعصاب تنظیم کننده جریان قلب می شود . این نکته مسلم است که غالباً‌ خانمهای سیگاری تقریباً‌ همیشه بچه های خود را زودتر از موعد بدنیا می آورند و عقب ماندگی در کودکانی که زودتر از موعد به دنیا می آیند بیشتر است و هر چه کودک نارس تر باشد نارسایی هوشی شدیدتر خواهد شد . استفاده از دخانیات در دوران بارداری باعث کم شدن وزن نوزاد و حتی سقط جنین می شود . حتی مادرانی که بعد از تولد کودکشان سیگار می کشند استنشاق دود سیگار استعداد ابتلا به سینه پهلود ، برونشیت و آسم را در کودکانشان بیشتر می کند .

 

6 : داروهای شیمیایی :
مصرف هر داروی بیجا بخصوص در زمان بارداری و مخصوصاً در سه چهار ماهه اول خالی از خطر نیست بخصوص اگر این داروها در مدت زمان طولانی و به مقدار زیاد مصرف شود . داروهای خواب آور و مسکن به مقدار زیاد بعلت ایجاد وقفه تنفسی واختلال در جریان خون جنین و اختلالات عضوی شدید ایجاد می کنند و اکثراً کودکان ناقص الخلقه به دنیا می آیند . استعمال داروهای آرام بخش و ضد افسردگی و ضد صرع به مقدار زیاد و طولانی مدت خطرناک گزارش شده که البته همانقدر که به این خطرات اشاره شده به قطع ناگهانی و یا بدون مشورت پزشک اینگونه داروها به علت بوجود آمدن عوارض بعد نیز تأکید بسیار شده است . در کل مصرف دارو و یا عدم مصرف آن در زمان حاملگی حتماً با نظر پزشک متخصص باید صورت گیرد.

 

6 : عامل ار هاش :Rh
به غیر از گروههای خونی A . B . AB و O گروههای خونی دیگری وجود دارند . یکی از گروههای خونی وجود عامل ارهاش یا عدم آن است . از سالیان دراز متوجه شده بودند که گاهی اوقات نوزاد بعضی از مادران در زایمانهای دوم و سوم دچار ناراحتی یرقان شده و بعلت همولیز گلبولهای قرمز خون و کم خونی شدید فوت می کنند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   59 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کودکان عقب مانده ذهنی

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - کودکان عقب مانده استثنایی و مسائل سازگاری خانواده آنها

اختصاصی از هایدی دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - کودکان عقب مانده استثنایی و مسائل سازگاری خانواده آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - کودکان عقب مانده استثنایی و مسائل سازگاری خانواده آنها


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - کودکان عقب مانده استثنایی و مسائل سازگاری خانواده آنها

عنوان پایان نامه :  کودکان عقب مانده استثنایی و سازگاری خانواده آنها

 قالب بندی :  PDF

شرح مختصر :   وجود یک جامعه  سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعه مانند مجامع، گروهها و خانواده‌های موجود در آن جامعه است  وجود خانواده‌های سالم ودارای سلامت روان می‌تواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بی‌ثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بی‌ثباتی جامعه تاثیر دارد.

   کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک می‌تواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان  بر خانواده می‌تواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول  حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار می‌باشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر می‌گذارد.مراقبت‌های اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل می‌کنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر می‌گذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد می‌کند، بنحوی که یکایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول می‌شوند. روابط دچار سردی وتیرگی می‌شود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود می‌گردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی می‌گردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایه‌های فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره می‌افتد هر چند خانواده‌های کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه می‌کنند ولی سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان می‌دهند.

در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده می‌تواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟

خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزای و اعضاء آن کل نظام را مختل می‌کند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضاء را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد می‌کند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان، برتمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی می‌گذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن می‌شود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحو مطلوب داشته باشد.    از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان‌، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران می‌باشد. خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است و برقراری ارتباط با دیگران در استحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد

فهرست :  

کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت

هدف کلی

اهداف ویژه پژوهش

فرضیه‌های پژوهش

تعریف واژه‌ها

پیشینه تحقیق

چهار چوب پنداشتی

مروری بر مطالعات پیشین

چهار چوب پنداشتی

مفهوم عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه متحولی پیاژه

تعریف عقب ماندگی ذهنی

طبقه بندی

شدت عقب ماندگی

ویژگی‏ها و اختلال‏های توأم با عقب ماندگی ذهنی

شیوع

دوره یا سیر

سازگاری خانواده کودکان معلول

نوع معلولیت

جنسیت

سن

نیروها و ذخائر روانی و اجتماعی و سازگاری(B)

حمایت اجتماعی غیر رسمی

حمایت اجتماعی رسمی

تعبیر و تفسیر خانواده از رویداد استرس‏زا (C)

روی آوردهای خانواده‏های دارای کودک استثنایی ناتوان

روی‌آورد سیستمی به خانواده

لئوکانر، روانپزشک معروف کودک، واکنش‏های والدین نسبت به عقب ماندگی کودکشان را به سه نوع تقسیم می‏کند

انواع واکنش‏های نخستین والدین

واکنش‏های زودگذر

واکنش‏های پایدار

احساس گناه

احساس خشم

حمایت افراطی

مشکلات بین فردی

آگاهی از مسأله

تشخیص و باز شناسی چیستی مسأله

جستجوی علت

جستجو شیوه ‏ها و تدابیر درمانی

درمان

سازگاری اجتماعی

موشازیندر دو نوع شیوه سازگاری را مطرح می‌کند

تحلیل فرایند سازگاری

بهداشت روان و سازگاری

دلایل سازگاری

ملاک و معیار سازگاری

برخی از خصوصیات انسان سازگار

مهارتهای سازگاری

عوامل مؤثر در سازگاری

متغییرهایی که در سازگاری مؤثر هستند

اگر فرد نتواند سازگار شود دچار علائم مرضی می‌شود

عوامل مستعد کننده دراختلالات سازگاری

نشانگان موضعی سازگاری

نشانگان عمومی سازگاری

سه مرحله در سازگاری عمومی

مکانیزم های سازگاری در زندگی خانوادگی

دیدگاه‏ها در مورد سازگاری اجتماعی

دیدگاه تحلیل روانی

دیدگاه یادگیری اجتماعی

دیدگاه علوم رفتاری

دیدگاه مراجع محوری

دیدگاه انسان گرایی

دیدگاه روان شناسی شناختی

مروری بر مطالعات پیشین

روش شناسی تحقیق

روش پژوهش

نوع پژوهش

جامعه پژوهش

توصیف نمونه پژوهش

معیارهای انتخاب افراد مورد مطالعه

معیارهای پذیرش نمونه

معیارهای حذف نمونه

حجم نمونه و شیوه محاسبه آن

مکان‌هایی که این پژوهش در آنجا صورت گرفت

متغیرها و نحوه سنجش آنها

پایایی و اعتبار مقیاس سازگاری اجتماعی

همبستگی بین دو بار اجرای مصاحبه در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی)جدول)

روش جمع آوری داده‌ها

روش تجزیه و تحلیل داده ها

ملاحظات اخلاقی

توضیح و تحلیل داده‌ها

توصیف داده ها

توزیع فراوانی افراد برحسب سن کودک و به تفکیک دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

توزیع فراوانی افراد مورد مطالعه برحسب سن آنها و به تفکیک دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

توزیع فراوانی افراد مورد مطالعه برحسب طول مدت ازدواج در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

توزیع فراوانی افراد مورد مطالعه بر حسب تحصیلات مادران در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

توزیع فراوانی افراد مورد مطالعه برحسب تعداد فرزندان به تفکیک در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

توزیع فراوانی افراد مورد مطالعه برحسب رتبه تولد فرزند به تفکیک در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

تجزیه و تحلیل داده‌ها

توزیع نمرات سازگاری اجتماعی به تفکیک در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی(جدول)

فراوانی ناسازگاری در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در رابطه با انجام وظایف روزمره(جدول)

فراوانی مادران ناسازگاری در رابطه با انجام وظایف روزمره در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در بعد فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار در انجام فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار در روابط با خویشاوندان در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در بعد روابط زناشویی(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار در روابط زناشویی در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در نقش والدینی(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار در نقش والدین در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در روابط خانوادگی(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار در روابط خانواده در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی در بعد وضعیت اقتصادی(جدول)

فراوانی مادران ناسازگار از نظر وضعیت اقتصادی در مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی(جدول)

همبستگی بین سازگاری اجتماعی و متغیرهای سن کودک، سن مادر، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان در گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی(جدول)

آنالیز واریانس بین سازگاری اجتماعی با متغیر چهار حالتی سطح تحصیلات مادران کودکان عقب مانده ذهنی(جدول)

آنالیزواریانس بین سازگاری اجتماعی با متغیر سه حالتی رتبه تولد فرزند مادران کودکان عقب مانده ذهنی(جدول)

بحث و نتیجه‌گیری و پیشنهادات

بحث و بررسی یافته‌ها

یافته‌های محقق در طی مصاحبه با مادران کودکان عقب مانده ذهنی در رابطه با انجام وظایف روزمره

محدودیت های پژوهش

پیشنهادهایی جهت کاربرد نتایج

پیشنهادات جهت پژوهش‌های بعدی

منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - کودکان عقب مانده استثنایی و مسائل سازگاری خانواده آنها

پایان نامه بررسی تفاوت سبک اسنادی کودک عادی و کودک عقب مانده ذهنی

اختصاصی از هایدی پایان نامه بررسی تفاوت سبک اسنادی کودک عادی و کودک عقب مانده ذهنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

پایان نامه بررسی تفاوت سبک اسنادی کودک عادی و کودک عقب مانده ذهنی                        

مقدمه:        

     هر ساله میزان قابل توجهی ازمنابع انسانی واقتصادی جامعه به علت عقب ماندگی ذهنی دانش آموزان در سنین مختلف به هدر می رود. هرچند تلاش های از قبیل توجه به مسائل بهداشتی وتغذیه نوزادان وجلوگیری از حامله شدن مادران در سنین بالا ، ناسازگاریهای خونی ، اختلافات هورمونی ... انجام می شودولیکن این مسئله همچنان یکی از مشکلات اساسی هرجامعه ای می باشد .                                                        

     یکی از مسائلی که درزندگی کودکان عقب مانده ذهنی ممکن است زیاد باشد مسئله شکست بیشتر درزندگی آنها باشد . درواقع شکست یک پیامد منفی است که اگر بطور مکرر رخ بدهد منجر به کاهش انگیزه در افراد شود بخصوص اگر این فرد عقب مانده ذهنی باشد که باعث ارزشیابی نادرست آنها از خود ونادیده گرفتن تواناییهاودر نتیجه احساس ضعف وناتوانی در آنها میگردد.                          

 

فهرست مطالب

  عنوان         صفحه

 

فصل اول

 

مقدمه ...........................................................................2

              بیان مسئله ............................................................................................3

فرضیه تحقیق ........................................................................................4

تعاریف عملیاتی .......................................................................................5

فصل دوم: پیشینه تحقیق

سابقه پژوهش ............................................................................................8

نظریه هایدر...............................................................................................9

           جونز ودیویس............................................................................ .........10

هارولد کلی......................................................................................... 11

شیور............................................................................................... 12

            سه بعدی واینر.................................................................................... 13

             خطاها و سوگیری اسناد........................................................................ 14

             سوگیری مربوط به جنس....................................................................... 17

          اسنادها درمورد خود............................................................................. 18

            عاملان در برابرناظران..........................................................................19

             سبکهای انتسابی.................................................................................. 20

 

 

نتسابهای درماندگی انسان.................................................................... 22

اسناد مربوط به بازده...................................................................... 24

اسناد بعد از موفقیت وشکست............................................................   25

اسنادها ورفتار .............................................................................. 27

تعریف استثنایی .............................................................................28  

گروهبندی دانش آموزان استثنایی...................................................... 29

تاریخچه عقب ماندگی ذهنی ........................................................... 30

تعریف عقب ماندگی ذهنی .............................................................. 31

رفتار سازشی...............................................................................35

طبقه بندی کودکان عقب مانده .......................................................... 37

گروه آموزش پذیر ....................................................................... 39

تحقیقات داخلی وخارجی.................................................................41

فصل سوم: روش اجرای تحقیق

روش طرح وتحقیق ..................................................................... 44

جامعه آماری ...............................................................................44

نمونه آماری.................................................................................44

ابزار تحقیق .................................................................................45

روش اجرای تحقیق........................................................................45

روش تجزیه وتحلیل ......................................................................46

 

 

 

فصل چهارم : تجزیه وتحلیل اطلاعات

تجزیه وتحلیل اطلاعات ...............................................................48

فصل پنجم : بحث ونتیجه گیری

نتیجه گیری ..................................................................................65

پیشنهادات .....................................................................................66

محدودیتهاومشکلات .......................................................................67

منابع

منابع............................................................................................69

ضمائم

ضمائم ....................................................................................... 73

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تفاوت سبک اسنادی کودک عادی و کودک عقب مانده ذهنی