کتابی بی نظیر از راز و رمز های موفقیت
مشخصات کتاب :
نام نویسنده : سریکومار رائو
مترجم : دکتر شهروز فرهنگ بیگوند
تعداد صفحات : 195 صفحه
زبان : فارسی
نوع فایل : PDF
حجم فایل : 2.75 مگ
معجزه و رازهای موفقیت
کتابی بی نظیر از راز و رمز های موفقیت
مشخصات کتاب :
نام نویسنده : سریکومار رائو
مترجم : دکتر شهروز فرهنگ بیگوند
تعداد صفحات : 195 صفحه
زبان : فارسی
نوع فایل : PDF
حجم فایل : 2.75 مگ
پیشگفتار
نحوه تفکر افراد در برابر مشکلات زندگی متفاوت است. گروهی را تصور بر این است که توان حل مشکلات خود را ندارند و مکرر به ابعاد این مشکلات می افزایند و به سرعت به سوی افسردگی و ناامیدی کشیده می شوند. گروهی دیگر با اراده و پشتکار قوی در جهت حل مشکلات گام برمی دارند و همواره به پیروزی فکر می کنند این مطالب گروه اول را آگاه می سازد وآنها را برای پیشرفت و حل مشکلات یاری می رساند با ارائه نمونه هایی از مسایل و مشکلات روزمره افراد در طبقات مختلف کوشیده اند تا آنان را با مشکلاتی که در برابر خود دارند آشنا سازد و به آنها بیاموزد که این مشکلات منحصر به خود آنها نیست و بسیاری افراد گرفتاری های مشابهی دارند. با اعتقاد به خدا افرادی که کوشا و زحمتکش اند و از نیروی خلاقه ذهنی خود به شکلی پویا استفاده می کنند و هیچ گاه دچار یأس نمی شوند. امید است این مطالب موجب گشودن روزنه ای در سوق دادن اندیشه آنان برای کسب موفقیت شان گردد.
اصل مقاومت
هرگاه برایتان مشکلی پیش می آید که به نظر بسیار مشکل، ناامید کننده و غیر قابل حل می رسد آنچه شما را تا حصول پیروزی یاری خواهد کرد اصل تسلیم پذیری است.
تسلیم شدن یعنی شکست را پذیرف تن به شخصیت خود آسیب رساندن و برای شکست های پیاپی آماده شدن وقتی با مشکلی مواجه می گردید و به طریقی با آن برخورد می کنید که موفق به حل آن نمی شوید راه حل خود را عوض کنید. پس با جستجوی مداوم، علاقه و تفکر در نهیت به پیروزی خواهید رسید.
چگونه می توانیم تسلیم نشویم و رها نکنیم
هرگز کلمه نمی شود را به کار نبرید زیرا کاربرد آن یعنی قبول آن کلمه های امدیبخش و دلگرم کننده در گفتارمان به کار ببریم مانند اعتماد بنفس، ایمان به خدا، پیروزی و تقویت این اندیشه که من قادر به حل مشکل خود خواهم بود به شرطی که «ایمان داشته باشم من می خواهم و می توانم » فیلیپس سیمولک در مقاله ای نوشت «بکاربردن و نوشت کلمات منفی ویرانگر و مخرب است. این کلمات قفلهایی هستند که بر درهای ورودی هر راه حلی زده می شود تا ما را برای شکست آماده کند و برعکس کلمه آری به هیجانمان می آورد تحرک می بخشد و چنان فعال می شویم که مشکلمان را حل خواهیم کرد.
در برخورد با مشکلات همیشه مثبت فکر کنید و از یاد نبرید که ایمان به اصل «تسلیم پذیری» ضامن پیروزی خواهد بود.»
گوته می گوید: «پایداری و استقامت مداوم ناتوانترین افراد را تا حصول پیروزی یاری می دهد زیرا نیروی نهفته و ناپیدای آن سرانجام خود را نشان خواهد داد و ثابت خواهد کرد که پیروزی به دست نمی آید مگر با استقامت و تسلیم نشدن».
بزرگان عالم آنان که راز و رمز زندگی را دریافته اند همواره بر این اصل تکیه داشته اند.
حضرت محمد (ص) فرموده اند: خداوند با کسانی است که در مشکلات پایداری می کنند.
شکسپیر گفته است: باران مداوم، سنگ خارا را می شوید و از هم می پاشد سنگ سخت است اما قطره های باران مداوم فرود می آید و این مداومت است که دل خار را می شکافد.
اگر مفهوم استقامت و مبارزه را با تمام وجود خود لمس و حس کنید وهمیشه آن را به خاطر داشته باشید پیروزی از آن شما خواهد بود.
اصل بینش
برای آنکه نهال مقاومت به بربنشیند باید اصل دیگری را به یاری گرفت اصل بینش را
اصل بینش چیست؟
وقتی کسی شکست را حس می کند و دچار تشویش و نگرانی می شود باید درون خویش را بکاود و عمل شکست را در خود بجوید او باید بکوشد تا بیش از هر چیز خود را بشناسد بداند کیست و چه می خواهد. نیروهای درونی خود را کشف کند و آنها را به کار گیرد تا به نتیجه مطلوب برسد.
بسیاری سعی نمی کنند خود را بشناسند و بر نیروی درونی خود آگاهی یابند. آنان در مورد دیگران و مشکلاتشان بسیار سخن می گویند اما هیچ حقیقی را در مورد خود نمی پذیرند. عامل عمده پیروزی آنانکه به هدفشان می رسند خودشناسی است.
عامل شکست آنهایی که درمانده می شوند بیش از عوامل خارجی انگیزه های درونی است. نابسامانی و کشکش های فکری و درگیری های درونی است که آنان را به ناکامی می کشاند.
در به کارگیری خلاقیت ها، پیش از آنکه از قوه به فعل درآیند نه تنها باید یاد بگیریم که خود را بشناسیم و به خود اعتماد داشته باشیم بلکه باید دارای تفکر پوینده و چنان نیرومد باشیم که با همه موانع موجود در مسیر خود همچنان پیش رویم.
در لحظه ناامیدی به این فکر کنید که اوضاع موجود در هر لحظه می تواند به سود شما تغییر کند همین که فکر کنیم کاری از ما ساخته نیست بهانه و انگیزه لازم را برای شکست فراهم آورده ایم. همیشه به این فکر کنید که تسلیم شدن هنوز زود است!
روزی دوستم جرج را دیدم که با حیرت راه می رفت حالش را پرسیدم در پاسخ 15 دقیقه از گفتاریهایش حرف زد. همه این مشکلات مرا دیوانه کرده می خواهم از چنگ همه این مصائب رها شوم و گفت هزار دلار از من بگیر ومرا از مشکلات رها کن گفتم بسیار خوب من راه حل را می دانم جائی می شناسم که هزاران نفر در آنجا هستند و مشکلی ندارند جرج گفت مرا به آنجا هدایت کن گفتم آنجا قبرستان است کسی مشکلی ندارد مسائل و مشکلات نشانه های زندگی هستد شما هر چه گرفتاری داشته باشید زنده ترید به اتاقتان بروید خلوت کنید و بگویید خداوند چرا فراموشم کرده ای آزمایشم کن خداوندا!
مشکل شما چیست؟ هر چه باشد راه حلی دارد
راه حلی هر مسئله ای در بطن آن نهفته است. خداوند هر نعمتی را درون بسته ای از مشکلات عطا می کند تا بندگان او باطل آن مسایل شایستگی خود را برای دستیابی به آن نعمت به ثبوت برسانند. مسائل و مشکلات نشانه های زندگی هستند شما هر چه بیشتر مساله و گرفتاری داشته باشید زنده ترید بدون هیچ مشکلی زندگیتان غم انگیز و مایه دلسوزی است به اتاقتان بروید در را ببندید با خود خلوت کنید و بگویید خداوندا چرا فراموشم کرده ای چرا از بویه آزمایشهایت بیرونم انداخته ای! آزمایشم کن خداوند!
اجداد ما مردمان اندیشمندی بودند آنها می دانستند که زندگی پر از مشکل است آنها می دانستند که خداوند می خواهد مردم قوای خود را بکار گیرند و به پیش روند درجه سلامت فکر آدمی بستگی زیادی به نحوه برخورد او با مسایل دارد.
به نظر دکتر بلانتون یکی از گرفتاریهای بسیار مهم کشمکش های درونی و خصوصاً احساس حقارت بی لیاقی و خود کم بینی است که افراد بسیاری در جامعه گرفتار آن هستند سه عامل عمده در حل مسائل تاثیر بسزایی دارد:
1- علم و آگاهی به موضوع 2- تفکر 3- باور داشتن
وقتی ریشه گرفتاری خود را پیدا کردید گامی بزرگ در راه حل آن برداشته اید دانش و آموخته های هر کس عامل عمده در توانایی تجزیه و تحلیل مسایل است وقتی مشکلی دارید که حل ناشدنی به نظر می رسد آگاهی ها و دانش شماست که با بررسی دقیق جوانب امر جنبه های حل قضیه را نمایان می کند.
سعی کنید مشکل خود را بفهید و بشناسید و آن را به دقت بشکافید آن وقت آن مشکل به جای دشمن وستیزدر رسیدن به مقصود شما را یاری خواهد کرد.
توماس ادیسون گفته است: تمام تن آدمی برای حمل مغز او آفریده شده است مغز در آن بالا حکم وجود هر کس است.
مفهوم گفته ادیسون این است که تمام امکانات وجودی ما موفقیت و آینده همه و همه از مغز ما شکل می گیرد به یاری آن است که می فهمیم آرزو می کنیم می اندیشیم و به یاد می آوریم
از مغزتان کمک بگیرید فکر کنید تمام جوابهایی که احساسات برانگیخته شما آن را متوقف کرده است در مغز شما جای دارد مغز آشفته ای که دچار حمله های بی امان واکنش های عصبی باشد خلاق نیست تنها در آرامش و سکون است که مغز فرمانهای منطقی می دهد و از عهده مشکلات برمی آید.
خونسرد باشید
اگر همه اصل خونسرد بودن را رعایت کنند بسیاری مشکلات اصلاً وجود نخواهد داشت همیشه مطالب را دقیق بررسی کنید و راه حل های مختلف را در نظر بگیرید به هیچ وجه دقت تاثیر احساسات و شتاب زدگی قرار نگیرید اگر آرام و منطقی با موانع برخورد کنید مغز شما با تمام قدرت به کار خواهد افتاد.
فراموش نکنید: اگر بخواهید شما می توانید هر کاری را به انجام برسانید خونسردی خط ارتباط مستقیمی است میان شما و راه حل مشکلات
در طول سالها به این نتیجه رسیده ام که مسائل بسیار پیچیده و دردناکی هست که حل آنها خارج از عهده هر کس به نظر می رسد و راهی به جز قبول و تحمل آنها وجود ندارد اما همین مشکلات وموانع از هم خیلی ها سرانجام از سر راه برداشته و به مقصود رسیده اند فروید گفته است: مهمترین وظیفه ما کنارآمدن با زندگی است. این حقیقتی است که باید قبول کرد منتها هم عمر ما سوختن و ساختن باشد گذران مطلوبی نخواهد بود به نظر من اهم وظایف ما غلبه بر مصایب است این آن چیزی است که ارزش های زندگی نام دارد.
فصل سوم
اعصاب ناراحت و برانگیخته
عصر ما عصر فشارهای عصبی است و مردم مداوم برای درمان این دردها دوا می خورند. سبب ناراحتی های عصبی چیست؟ یک دلیل جنگهای خانمان سوز، دگرگونیهای روابط اجتماعی- تضعیف اعتقادهای مذهبی، سر و صداهای مداوم و بی وقفه موتورها از یکدیگر علل عمده ناراحتی های عصبیا ست.
اولیا امور در تلاشند قوانینی برای جلگیری از ایجاد صداهای مزاحم وضع کنند صداهایی که روزها می شنویم بیشتر مکانیکی و گوش خراشند. باید با همه مشکلات و مسائل بر اعصاب خود مسلط باشیم.
درمان خشم
این حقیقتی است که نباید دایم عصبی بود و ناامید شد به هر صورت هر مشکلی راه علاجی دارد انواع داروهای مسکن راه چاره یست آرامش که در اثر توکل شما به خداوند نصیبمان می شود درمان شماست.
آرامش را در طبیعت چمنزار- غروب آفتاب بجویید هنگامی که آرامش برایتان وجود ندارد به خداوند پناه ببرید. آرامش خداوند همیشگی و پایدار است.
مزمور 23 داینال بنی بسیاری را در حصول آرامش پایداری یاری کرده. خداوند شبان من است محتاج به هیچ نخواهم بود مرا در مراتع سرسبز می خواباند و به سوی آبهای آرام رهبریم می کند.
یاد بگیرید خود را کنترل کنید
عامل مهم دیگری که در تسلط ما بر اعصابمان موثر است وقوف و آگاهی بر علل عصبانیت است. استیونسون میلت می نویسد: عصبانیت مطلق یعنی گره خوردگی اعصاب این گونه خشمن به تنهایی هجوم نمی کند بلکه به همراه خود غم و اندوه، نگرانی، تأسف و تشویش و اضطراب را هم می آورد لازم است افکار خود را با دقت تجزیه و تحلیل نموده ریشه عصبانیت را دریابید نه تمایلات خود توجه کنید آیا خود را ناچیز و ناتوان می دانید؟ آیا بی سبب غمگین می شوید؟
روزی مردی به دفتر من آمد یک تکه لاستیکی در دست داشت آن را تاجایی که ممکن بود از دو سو کشید و رها کرد و گفت این اعصاب من است تا این درجه کشیده شده است به او گفتم این تکه لاستیک تا حدی قابل کشیده شدن است وبالاخره پاره می شود. گفت در اداره کسی مانع ترفیع من شده و همسرم مرا درک نمی کند.
گفتم هر مسئله راه حلی دارد کینه آن مرد را از دست بیرون کن همسرت را دریاب آنقدر از درون به هم گره خورده ای که نمی توانی آرام باشی به خود مسلط باش نگذار مشکلات روی هم انبار شود هر کدام را به موقع حل کن مهمتر از همه به ایمان مذهبی پناه ببر من ساکت شدم و او به فکر رقت و به تدریج احساس آرامش در او پدید آمد.
هرگز شتاب زده نباشید
یکی از عوامل موثر در تسلط بر اعصاب شتاب نکردن و عجول نبودن است. اجازه ندهید هیچ انگیزه ای شما را شتاب زده کند هر کاری را با طمأنینه و آرامش انجام دهید یکی از سخنان امرسون
قانون اول: افکار سالم داشته باشید و آرام بمانید
قانون دوم: مسایل را به خوبی تجزیه و تحلیل کنید و بر آن آگاه باشید.پ
خود را از اتفاقاتی که رخ می دهد آزرده خاطر نکنید این اتفاقها همیشه رخ می دهد. امرسون گفته آرام باش صد سال دیگر نیز همه چیز همین گونه خواهد بود.
توماس کار لامل گفته است: سکوت سبب می شود که افکار آدمی شکل بگیرد و به نتیجه برسد به دست آوردن توان غلبه بر احساسات و کسب آرامش در برابر مشکلات و مصائب بستگی بسیاری به تمرین مداوم و اراده قوی دارد. این چنین نتیجه ای به زودی و آسان به دست نمی آید بلکه با مداومت و کوشش حاصل می گردد.
فصل چهارم
انگیزه ای که واقعاً تحرک می بخشد
حقیقت این است که شما از استعدادها و توانایی های نهفته مردم بی اطلاعاید بعضی ها نیاز به یک محرک خلاق و پر جاذبه دارند تا شخصیتشان شکوفا شود البته محرک ها برای افراد مختلف تفاوت می کند بعضی افراد با صحبت کردن بعضی با معرفی کتاب و یا بعضی با دادن مسئولیت های مختلف انگیزه شان تحریک می شود با تمام این کارها می توان فرد تنبل یا بی علاقه ای را به فردی زرنگ و با علاقه تبدیل کرد.
اندیشه خود را تغییر دهید زندگی شما تغییر می کند
اگر در شعور باطن خود اندیشه های مثبت و ایده های نو را راه بدهید زندگیتان تغییر خواهد کرد و آن کسی خواهید شد که دلتان می خواهد واقعاً بخواهید پیشرفت کنید حتماً چنین خواهد شد البته این به آن معنی نیست که دیگر با مساله ای روبرو نخواهید شد بلکه قادر خواهید بود که با اعتماد کامل با مشکلات برخورد کنید و با جسارت و شجاعت راه غلبه بر آن را پیدا کنید.
فصل پنجم
به خودتان اعتماد داشته باشید
امرسون گفته: اعتماد به نفس اولین رمز پیروزی است
عدم اطمینان به خود اندیشه را فلج می کند
جمعی میلیونی از انسانها خود را بی استعداد می دانند آنان شکست خورده و غمگینند زیرا که سرچشمه نشاط آدمی اعتماد به نفس است.
باور داشتن و عمل کردن راه پیروزی است
وینس لومیلروی مرد نامدار فوتبال بود همیشه فکر می کردم آدم خشنی است و هنگامی که با ملاقات کردم درست بر عکس تصورم او را مردی دوست داشتنی یافتم او می گفت همیشه در زندگی آرزو داشته مرد موفقی باشد اگر آرزوی بشر نداشته باشد مسابقه بیهوده است کسی که آرزوی برد دارد با تمام وجودش بازی می کند به خودش اعتماد دارد و با اطمینان به خودش و یارانش هر مانعی را از پیش پا برمی دارد.
اگر می خواهید وضعتان تغییر کند خودتان را تغییر دهید اگر به مغز خود اجازه دهید که قدرت مطلق خود را به کار گیرد مسلماً شما را به سوی هدف هدایت خواهد کرد.
ویلیام جیمز روان شناس معروف گفته است: بزرگترین کشف در زمانها پی بردن به این راز است که مردم با تغییر در طرز تفکر خود قادر خواهند بود زندگی خود را عوض کنند.
نیروی تخیل و تصور
کسی که خود را فردی مثبت و فعال می بیند و حاضر است تا حد لزوم در رسیدن به هدف خود مطالعه و کوشش کند همیشه به سمت پیش خواهد رفت قوه تخیل و تصور ذهنی مثبت از سرانجام کار بسیار قابل توجه است. زیرا همیشه همان خواهد شد که تصورش را به ذهنمان راه داده ایم. هرکس در زندگی به مشکلاتی برمی خورد فکرکردن به شکست قوای ما را منجمدمی کند و نمی توانیم درست عمل کنیم اگر به جای یأس و ترس به قدرت خود بیندیشیم و با روح قلب خود به مبارزه با مشکل برخیزیم حتماً پیروز خواهیم شد نباید اشتباه کوچکی ما را از ادامه کار باز دارد زمان در گذر است اگر از یک اشتباه کوچک بگذرید بار دیگر تکرارش نمی کنید بهترین عامل پیروزی طراز تفکر مثبت است باور کنید که می توانید و خواهید توانست دیل کارنگی می گوید: همیشه به خود تلقین کنید که موفق خواهید شد.
آیا هرگز از توانایی خود در شگفت مانده اید
هر کس در درون خود استعداد فوق العاده ای دارد که به یاری آن می تواند پیش برود و ترقی کند تا جایی که خود نیز از توانایی خویش به شگفت آید
توماس ادیسون فرمود: اگر ما تمام کارهایی را که توانایی انجام آن را داریم به انجام برسانیم سخت شگفت زده خواهیم شد.
از چه می ترسید آن را فراموش کنید
دانشمندان صد و یک مورد از انواع ترس را نام می برند ترس از فضای وسیع، ترس از فضای بسته و محدود و ترس از بلند. ترس واقعاً وجود دارد و به عنوان یک مسئله مطرح و غلبه بر آن واجب می باشد. د و نیروی متضاد ترس و ایمان همیشه در درون آدمی از یکدگیر متأثر می شوند که در نهایت نیروی ایمان غالب و پیروز است «این حقیقت را بسیار تکرار کنید و با تمام وجود بپذیرید» بسیار کسان را می توان یافت که به یاری ایمان در مقابله با نگرانی، پیش از انکه از پای در آیند نجات یافته اند.
شناخت ترس
توماس کار لایل، نویسنده بزرگ انگلیسی گفته است: اولین وظیفه یک انسان غلبه بر ترس است و برای این کار حرکت لازم است. پس مصمم باشید و حرکت کنید تا بر ترس خود غلبه کنید.
تئودور روزولت به این اصل معتقد بود او گفته است: من خیلی اوقات ترسیده ام اما هرگز تسلیم آن نشدم او مردی با اراده و قوی و همیشه ترس را از خود می راند.
خودشناسی راهی برای رهائی ترس
خودشناسی مقدم خداشناسی است و این حقیقتی است که ایمان به خدا و نیروی فوق بشری آدمی را از ترس و نگرانیهایی که سالها در وجودش ریشه دوانده، رهایی بخشد چه خوب بود که از همان آغاز ایمان قوی می داشتیم تا هرگز گرفتار وحشت و هراس نمی شدیم متأسفانه پاره ای اوقات ترس و اضطراب را آنهایی به ما تزریق می کنند که از همه به ما نزدیکترند و دوستمان دارند. چه انسان خارق العاده ای خواهد بود کسی که از هیچ چیز نترسد. جهان و زندگی ما نیز با نظمی درست و در تبعیت از قوانین متین حاکم بر آن در حرکت است پس علتی برای ترس وجود ندارد.
چشم به راه معجزه نباشید خود معجزه گر باشید
امید به معجزه ما را برمی انگیزد و باعث می شود خود معجزه کنیم معیار ارزشها عوض می شود متبکر می شویم و بر روی محور مثبت پیش می رویم و زندگی در مسیر مطلوب ما حرکت می کند معجزه منحصر به پدیده های خارق العاده در زندگی اولیا نیست بلکه توانایی دست یازیدن به کارهای شگفت انگیز نیز معجزه ای از نوع انسانی و زمینی آن است.
عامل مهم وقوع معجزه ایمان است
چگونه می توانید ایده هایتان را به صورت عمل درآورید
1- روی ورقه کاغذ سه آرزوی خود را بنویسید و شماره گذاری کنید.
2- هر روز ساعتی را صرف مطالعه و تجزیه و تحلیل حرفه تان کنید.
3- روزی یک ساعت را صرف نوشتن ایده هایی کنید که در بهبود کارتان موثر باشد.
هرگز اندیشه شکست را به ذهن خود راه ندهید
لرد بیوربروک ناشر انلگیسی عامل موفقیت را:
- قضاوت درست. کوشش مداوم و سلامتی جسم نادیده گرفتن هر یک از این عوامل امکان پیشرفت را به نسبت تضعیف خواهد کرد قضاوت درست یعنی داشتن تفکر منطقی افکار منظم و متین موفقیت بستگی که به تصمیم گیری صحیح منجر می شود.
توانایی غلبه بر احساس
قضاوت درست و عاقلانه در گروه تونایی غلبه بر احساس است پدیده عجیب مغز انسان قدرتی فوق العاده در پیشبرد او دارد قدرتی که اگر کنترل نشود توان تخریب مهیبی خواهد داشت. در یکی از سفرها خانم راهنمایی را دیدم که مرا برای پرواز بعدی هدایت کرد نحوه رفتار او چنان اثری بر من نهاد که دست یافتن به چنان قدرت و تسلط رفتار و تفکری را از او جویا شدم گفت: با کمک همسرم. او تسلط عجیبی بر مغز و فکر خود داشت و مدام این تسلط را تمرین می کرد.
او گفت من وهمسرم با بهره جستن از چنین روش تمام مشکلاتمان را حل می کنیم وهرگز اندیشه شکست را به خود راه نمی دهیم.
همه شکستها حاصل افکار منفی و یأس آفرین خواهد بود. افراد مبتکر و موفق کسانی هستند که در زندگی با دقت و نظم و پشتکار فراوان عمل می کنند و هدف معینی دارند و با فکر و روحیه قوی کار می کنند.
تفکر مثبت
تفکر مثبت عامل موثری در غلبه بر مشکلات است آدم منفی باف تفکرات منفی را همچون فریادی در اطراف خود سرمی دهد و در نتیجه گرفتار عواقب انعکاس منفی آن می شود. به گفته دکتر ماک نرول ماکنرو: ما همان می شویم که فکر می کنیم هستیم. بنابراین اگر از خود تصویر موجود نالایق و حقیری در ذهن دارید باید جای آن را با ایمان به لیاقت و شایستگی عوض کنید تا به جایی برسید.
تمام منابع پیشرفت شما در مغز شما وجود دارد
«تمام انگیزه های لازم برای شادمانی و تعالی در زوایای مغز شما نهفته است. مغز شما پر از اندیشه های کار آمدی است که هر وقت بخواهید می توانید از آن بهره بگیرید آرام باشید و کمی فکر کنید. به خود اعتماد کنید و شجاع باشید وقتی از توانائی مغز آدمی سخن می گوییم منظور ما صرفاً ماده قرار گرفته در جمجه نیست درون این ماده اثری از قدرت خداوند نهفته است هرگاه اراده کنیم و ازتفکر خود کمک بگیریم در واقع جزئی از قدرت خداوند را به کار گرفته ایم با چنین قدرتی دیگر از هیچ مشکلی نباید بیم داشته باشیم.
بعضی ها واقعآً فوق العاده اند.
اگر هر کدام از ما از منابع غنی و سرشار و قدرتهای نهفته در مغز و وجودمان آگاه شویم به کارهای خارق العاده ای دست می یازیم که در بدو امر باورکردنی نیست آنکه خود را حقیر می شمارد حقیرانه هم می اندیشه ایده هایش حقیرانه است و مغزش به تحجر می گراید اما آنکه خود را دست کم نمی گیرید و به بزرگی خویش می اندیشید توانایی اش روز افزون است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 28 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
قرآن ، پیام روشن الهی است که همه ی انسان ها را به راستی و رستگاری دعوت می کند.
انسان در قرآن موجودی اجتماعی و مسئول است ؛ موجودی اجتماعی که بر او فرض شده در همه ابعاد زندگی ، مسائل انسانی را که جایگاه خلیفه اللهی او را تثبیت می کند رعایت کند . شخصیت وی در جامعه شکل می گیرد و هویت واقعی اش در اجتماع ظهور و بروز می یابد ، بنابراین قرآن کریم نه تنها به جامعه و اجتماع انسانی اهتمام دارد ، بلکه بهترین شکل جامعه و متمدن ترین صورت آن را بیان و معرفی می کند و به شئون اجتماعی انسان توجهی جدی دارد .
بی تردید ، انسان نیازمند زندگی گروهی و حیات اجتماعی است ، چون اجتماعی بودن لازم حیات او ست . ممکن است کسی در دیر یا صومعه ای زندگی انفرادی داشته باشد ؛ اما چنین زیستی برای وی زندگی انسانی یعنی حیات مسئولانه نخواهد بود ، زیرا زندگی واقعی انسانی آن است که بکوشد اولاً خود هدایت شود و ثانیاً در مقام هدایت دیگران برآید . اگر از علوم و فنون بهره ای ندارد ، از دیگر همنوان خویش یاد گیرد و چنانچه عالم است ، دانش خویش را به دیگران تعلیم دهد و اگر همگان عالم اند ، با تضارب آرا به مقام برتر علمی شان افزوده شود و به فن آوری و ابتکار موفق شوند . چنانکه در حال ضلالت وگمراهی هستند از راهنمایان ، هدایت جوید و در مقام هدایت ، هادی گمراهان گردد . در این گونه از جوامع انسانی ، فرد گوشه گیر یافت نمی شود ، چون چنین اموری لازم حیات انسانی است ؛ ولی زندگی فرد منزوی ، حیات به معنای مصطلح و واقعی نیست .
قوانین و مقررات قرآن به گونه ای تشریع شده است که می تواند جامعه انسانی را به کمال و سعادت رهنمون سازد و همه افراد جامعه را به فضیلت انسانی ارتقا دهد . روش اجتماعی قرآن همانند شیوه جوامع امروزی بر اساس بهره وری مادی و اجتماعی بر مبنای تقوای الهی است ؛ یعنی در جامعه دینی ، عدالت اجتماعی و شئون عبادی با هم پیوند خورده اند تا روح توحید و وحدانیت را در جامعه احیا کنند . لازمه حیات انسانی ، توجه به فضای جمعی و اجتماعی است ، زیرا ادامه حیات فردی برای او مقدور نبوده و ضرورت یا طبیعت ، وی را به سمت جامعه می کشاند ،از این رو لازمه خلقت آدمی ، ادامه حیات در نظام اجتماعی است .
بر این اساس ، دور از حقیقت و صواب است که گفته شود انسان ذاتاً تمایلی به جمع ندارد و ذات و طبیعت او انفرادی است و برای فرار از این نابسامانی ذاتی ، انسان ها دور هم گرد آمده و جوامعی را با اداره یک قدرت قانونی مرکزی تشکیل می دهند .
بیان مسأله
انسان از بدو خلقت برای آنکه به زندگی و حیات خویش معنا ببخشد ، نیازمند شناخت بوده است و این شناخت بدون ایجاد ارتباط باخود و پیرامون خود امکان پذیر نبوده است به عبارت بهتر ارتباط انسان با خود ، اجتماع ، طبیعت و بالاخره منشاء و مبدأ خلقت ،خداوند متعال عینیت می یابد ، در پرتو این شناخت و ارتباط است که می تواند بیندیشد و به واقعیت های هستی دست یابد و بر این اساس ، نقشی تعیین کننده در رسیدن به کمال و سعادت دارد .
قرآن یگانه معجزه جاویدان پیام آور رحمت و راهنمای انسان از سوی خداوند است . راهنمایی که راه ورسم چگونه زیستن و چگونه تعامل داشتن با دیگران را می آموزد با توجه به شرایط دنیای امروز و ضرورت ارتباط اجتماعی بین انسانها، بهره گیری از قرآن کریم به عنوان منشور هدایت و آگاهی بخشی به توده ها بشریت بسیار اهمیت دارد.
بهتر است برای توصیف نقش هدایت گری قرآن از خودش مدد بگیریم . خداوند متعال در سوره اسراء آیه9 هدف و کارکرد قرآن را اینگونه بیان می فرماید :
انّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم . «قطعاً این قرآن شما را به استوارترین راه هدایت می کند .» اسراء /9
از این رو بررسی شرایط ارتباطی مطلوب بین انسان ها از منظر آیات قرآن کریم با تاکید بر مضامین ارتباطی بسیار حایز اهمیت است. و بطور مشخص باید به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که؛ نگاه قرآن کریم درباره ارتباطات انسانی در عرصه اجتماع چیست ؟ برای پاسخ به این سوال با توجه به آنچه در تقسیم انواع ارتباط انسان با پیرامون بیان گردید ارتباط با خدا ، خود ، محیط زیست (طبیعت) و اجتماع چهار حوزه ارتباطی انسان است .
برای نمونه به برخی از این نوع ارتباطات که در تقسیم بندی کلی از آیات قرآن برداشت می شود اشاره می کنیم :
1- ارتباط انسان با خدا موضوعاتی مانند : خداشناسی،نیاز انسان به خدا ، پرستش
2- ارتباط انسان با خود : خلقت و آفرینش انسان ، از کجا آمده ام ، آمدنم برای چیست ؟ و به کجا می روم ؟
3- ارتباط با طبیعت : شناخت طبیعت و محیط زیست ، زیبای آفرینش ،تعامل با محیط زیست ، منابع و نعمت های خدادادی
4- ارتباط انسان با اجتماع : تعامل و ارتباط بین فردی ، گروهی و اجتماعی ، شناخت افراد جامعه ، ارتباط موثر و سودمند و ارتباط مخرب و مضر و ...
آنچه دراین تحقیق مد نظر است ارتباطات از نوع اجتماعی است . که انسان با ایجاد ارتباطات انسانی آن را محقق می نماید.
قرآن کریم در آیات متعددی به این نکته اشاره دارد که برای انسان نازل شده است و اساساً مخاطب اصلی آن و به عبارت واضح تر تنها مخاطب انسان است. قرآن کتاب هدایت انسانهااست
«هدیً للناس»(سوره بقره185) ، «هذا بیان للناس»(سوره آل عمران 138) ، «هذا بصائر للناس»(سوره جاثیه20) و «هذا بلاغ للناس» (سوره ابراهیم52) از جمله عبارات قرآنی است که به این موضوع تاکید دارد .
از این رو ضروری است به ابعاد ارتباطات انسانی از منظر کتاب انسان ساز قرآن پرداخته شود . تا از این رهگذر توشه برگیریم و در مسیر زندگی گام برداریم . صداقت ، زیرکی و دقت ، احترام متقابل ، مشورت کردن ، کنترل رفتار و عصبانیت ، صلح و دوستی ، اتحاد و همدلی ، ارتباط منافقانه ، ارتباط با خانواده شیوه های تربیت فرزند ، تعامل با همسر ، پرهیز از گمان بد یا سوء ظن ، پرهیز از غیبت ، تهمت ، تفرقه افکنی و تعاون و همدلی داشتن و... از جمله مواردی هستند که به عنوان موضوعات ارتباط اجتماعی در قرآن مطرح شده است .
آنگونه که بررسی می شود این نوع ارتباطات به دو محور کلی قابل تقسیم هستند . برخی از این ارتباطات جنبه مثبت و دارای بار ارزشی بوده و در واقع به نوعی هنجارهای اجتماعی را شکل می دهند و دسته دیگر جنبه ضد ارزشی و پایه گذار ارتباطات غلط و نابهنجار درجامعه می شوند .
می توان مسئله را این گونه طرح کرد که آیا انسان با طبع اولی خود متمدن است و به دیگران می پیوندند تا از آن ها نفع ببرد و متقابلاً سود رساند؛ یا طبعاً متوحش است و با دیگران می جوشد تا فقط از آنان نفع ببرد و به سخن دیگر ، آیا انسان متمدن بالطبع است یا متوحش و مستخدم بالطبع ؛ رفتار انسان با کدام یک از امور پیوند خورده است .
شایان ذکر است که نظام اجتماعی بر مبنای این امور و رفتارها می تواند متفاوت باشد ، به همین جهت بسیاری از دانشمندان به این فکر افتاده اند که با وضع چه قوانینی می توان سلوک راه کمال را برای انسان رسم کرد ، زیرا با اختلاف مبانی زندگی اجتماعی ، نظام های اجتماعی نیز گوناگون می شوند .
با چنین نگرشی در این تحقیق به « گونه شناسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی » می پردازیم.اما با توجه کثرت آیات قرآن کریم این تحقیق در محدوه بیست مضمون ارتباطی انجام می گیرد.
ضرورت پژوهش
بشر با کسب اطلاع و ایجاد ارتباط است که می تواند به کشف واقعیت ها و روابط بین پدیده ها دست یابد. انسان در پرتو ارتباط و شناخت می اندیشید و به واقعیت های آفرینش دست می یابد، و بر این اساس نقش تعیین کننده در رسیدن به کمال و سعادت دارد. پر واضح است که یکی از اساسی ترین و استوارترین راه های کسب کمال و خوشبختی و رسیدن به آرامش همراه با بینش، آشنایی با قرآن کریم و بهره گیری از اقیانوس بیکران معارف نورانی آن است.از این رو ضروری است تا به پژوهش درآیات قرآن کریم بپردازیم. این بررسی و مداقه به ما کمک خواهد کرد تا روابط اجتماعی خود را براساس سفارش وتاکیدات قرآن کریم سامان بخشیم.
اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق شناسایی و دسته بندی آیات قرآن کریم با رویکرد اجتماعی در محدوده بیست مضمون ارتباطی می باشد. از این رو گونه شناسی آیات قرآن کریم ازمنظر ارتباطات اجتماعی مد نظر است.
اهداف فرعی
- بررسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی
- استخراج اهّم اصول ارتباطات اجتماعی درآیات قرآن کریم
- شناسایی و دسته بندی بیست مضمون ارتباطی مطروحه در آیات قرآن کریم
- شناسایی ودسته بندی الگوهای ارتباطی بهنجار ونابهنجار در قرآن کریم از قبیل صله رحم، نیکی کردن ، تعاون، دروغ، اختلافات، نفاق و مواردی ازاین دست در محدوده بیست مضمون ارتباطی .
سؤالات تحقیق
1- اصول مفاهیم ارتباطی قرآن کریم در چه مضامینی بیان شده است؟
2- آیا مضامین ارتباطی قرآن کریم در قالب معرفی الگوهای رفتاری مشخص ( اعم از بهنجار و نابهنجار ) بیان شده است؟
3 - آیا مضامین ارتباطی قرآن کریم در قالب بیان غیر مستقیم ( داستان و حکایت و تمثیل ) مطرح شده است؟ و آیا قرآن کریم برای ارائه مضامین ارتباطی از شیوه بیان حکایات، سنت ها و ادیان پیشین استفاده نموده است یا اینکه فقط بیان مستقیم به کار برده است؟
4- برای طرح مضامین ارتباطی و نیز برانگیختن دیدگاه مخاطبان، بیشتر آیات قرآن کریم در قالب تبشیر است یا انذار؟
تعاریف عملیاتی و واژه های کلیدی
بسیاری از واژه ها و اصطلاحاتی که در این پژوهش مورد تأکید هستند، تعاریف و کاربردهای متکثّر و متفاوتی در این حوزه دارند.
بنابراین برای هماهنگی و انسجام در ساختار تحقیق, لازم به باز تعریف هستند. از این رو در این تحقیق, اصطلاحات زیر با این تعاریف از سوی پژوهشگر مورد استفاده قرار گرفته است .
تعریف و مفهوم اجتماع و جامعه
لفظ «جامعه» ، از لحاظ لغوی ، اسم فاعل مونث از مصدر «جمع» ، به معنای گرد کردن ، فراهم کردن یا آوردن ، و بر هم افزودن است. بنابراین به معنای گردآوردنده ، فراهم کننده یا آورنده ، بر هم افزاینده ، و در برگیرنده خواهد بود . این واژه عرفاً به معنای «گروه» و علی الخصوص «گروهی از انسان ها» به کار می رود ، خواه آن گروه از مردم که دریک روستا، شهر ، استان یا کشور، یا قاره زندگی می کنند. مثلاً «جامعه ایران» و «جامعه ایرانی» ویا «جامعه آفریقا» و «جامعه آفریقایی» و خواه آن گروه از مردم که دارای یک دین یا مذهب اند. مانند «جامعه مسیحیان» و «جامعه کاتولیکها» و خواه گروهی که حرفه و شغل واحدی دارند. ازقبیل«جامعه معلمان» و «جامعه ورزشکاران» و خواه بالاخره همه انسان هایی که بر روی زمین به سر می برند ، «جامعه بشری» یا «جامعه بشریت» راتشکیل می دهند . به طور کلی ، می توان گفت که در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم «وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار کرد اطلاق لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست. چه گروه یک مجموعه کوچک باشد و چه گروه انسان هایی که از بدو خلقت تا کنون پدید آمده اند و از میان رفته اند،به معانی لغوبی و عرفی «جامعه» محسوب می شوند.
«اجتماع» در اصطلاح جامعه شناسان و فیلسوفان این فن ، هیئت و ترکیبی است از اشخاص موجود ؛ اما جامعه به وضع و حالت انسان ها یا حیواناتی گفته می شود که بر پایه قانونی مشترک زندگی کنند .
لوکرس می گوید که جامعه یک ابداع انسانی است و هابز معتقد است که جامعه نتیجه قراردادی است که بر اثر جنگ دائمی پدید آمده است . خواجه نصیر طوسی در تعریف جامعه می گوید که چون هر مرکبی حکمی و خاصیتی و هیئتی دارد که بدان متخصص و متفرد می گردد و اجزایش با او در آن مشارکت ندارند ، جمع اشخاص انسانی نیز از روی تالیف و ترکیب ، حکمی و هیئتی و خاصیتی دارد ؛ به خلاف آنچه در هر شخص موجود است و چون افعال ارادی انسان به خیر و شر قسمت می شود ، به تبع آن ، جوامع انسانی به دو قسمت می گردد .(جامعه در قرآن، جوادی آملی)
با توجه به تبیین معنای جامعه و اجتماع تا اندازه ای روشن شد که این دو اصطلاح مفهوم واحدی ندارند . هر چند در عرف عام بنا به تسامح ، تفاوتی میان آن دو نیست و در بسیاری از موارد به گفتار و نوشتار ، آن دو را به جای هم به کار می برند ؛ اما با دقت علمی باید میان آنها فرق هایی قایل شد .
تعریف و مفهوم ارتباط
برای ارتباط تعاریف زیادی کتاب های مختلف آمده است که به برخی از آنان اشاره می گردد . شاید «ارسطو فیلسوف یونانی ، اولین اندیشمندی است باشد که 2300 سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت » او در کتاب مطالعه معانی بیان که معمولاً آن را مترادف ارتباط می دانند. در تعریف ارتباط می نویسد :
ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران .» (ارتباط شناسی ، مهدی محسنیان راد)
شاید بسیاری از تعاریف که برای ارتباط ارائه شده تا حدودی از تعریف ارسطو سرچشمه گرفته باشد ، تعریف دیگر از ارتباط است که توسط ویلبر شرام در کتاب فراگرد و تاثیر ارتباط جمعی می گوید :
در فراگرد ارتباط به طور کلی ما می خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسئله معین همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم . (ارتباط شناسی، مهدی محسنیان راد)
گروهی از اندیشمندان ارتباط در تعاریفی که ارائه داده اند ، مسئله ترغیب و امتناع یا همانندی اشتراک فکر را با ابعاد گسترده تر و به صورت تاثیر مطرح کرده اند . باتوجه به این موضع می توان به تاثیر آیات قرآن کریم در امتناع و ترغیب انسان به فرمانبری از خداوند متعال پی برد.
انواع ارتباطات اجتماعی (جامعه شناسی ارتباطات ، دکتر ساروخانی)
1- ارتباط مستقیم : ارتباطی بدون واسطه بین انسان ها و بدون نیاز به فرد یا وسایل ارتباط جمعی
2- ارتباط ملی و جهانی : با در نظر گرفتن محدوده ارتباطات (درون مرزی با فراتر از آن)
3- ارتباط احساس برانگیز در فرآیند ارتباط، حالات احساسی گونه منتقل می شوند و همبستگی اجتماعی و آمادگی روانی مشترک پدید می آورند.
4- ارتباط معطوف به هدف : نوعی خاص از ارتباط است که در آن برقرار کننده ارتباط هدف خاصی و از پیش تعیین شده ی را دنبال می کند.
5- ارتباط بازتابی : در این نوع ارتباط هدفی از پیش تعیین شده وجود ندارد و فرد یا افراد بدون هیچ آگاهی در جریان ارتباط قرار می گیرند . از نمونه های بارز آن انبوه خلق است .
6- ارتباط اجتماعی : ارتباط بین چند نفر که نشانه ها یا نمادهایی که حامل پیام بین آنها وجود دارد.
7- فرا ارتباط : نوعی ارتباط که قواعد ارتباط یا ارتباط های بعدی را مشخص می کند .
8- ارتباط حرکتی : ارتباطی است غیر کلامی و از طریق حرکات بدنی انجام می شود که به زبان بدن مشهور است .
انواع ارتباطات انسان (تکامل اجتماعی انسان و کتاب نبوت ، استاد مطهری)
در این مدل محور اساسی فرد است که رابطه سه گانه ای دارد .
1- ارتباط با خود : ارتباط فرد با خویشتن که به حالات روحی و روانی فرد با خود تاکید دارد .
2- ارتباط با خدا : انسان موجودی است که بر اساس فطرت و سرشت خود میل به کمال و قدرت بی انتها دارد . میل به خدا باوری و پرستش و از عوامل بسیار موثر در چنین ارتباطی است .
3- ارتباط با دیگران : انسان موجودی اجتماعی است و حیات او به ارتباط با دیگران وابسته است آنچه اهمیت دارد روابط بین انسان ها چگونه است ؟
انواع ارتباطات ( ارتباطات انسانی ، دکتر علی اکبر فرهنگی)
1- ارتباط با خود : هر یک از ما ابتدا با خود ارتباط برقرار می سازیم و آن عبارت است از اینکه جریان تفهیم و تفاهم را در درون خود انجام می دهیم ، که یک نوع ارتباط درونی است . ارتباط با خود در برگیرنده مشکلات درونی ، یا حل تعارضات درونی فرد است .
2- ارتباط با دیگران : فراگرد تفهیم و تفاهم بین یک شخص و انسانهای دیگر ، حداقل یک نفر دیگر است .
3- ارتباط جمعی یا عمومی : نوعی ارتباط است که بر اساس آن فرد با تعداد کثیری از انسانهای دیگر ارتباط بر قرار می کند .
در مقایسه انواع ارتباطات ارائه شده ، می بینیم ارتباط فرد با دیگران یا اجتماع پیرامون خود از مشترکات این مدل ها می باشد، که در واقع همان ارتباط اجتماعی فرد به شمار می رود .
از این رو آنچه دراین تحقیق مد نظر است ارتباطات از نوع اجتماعی است . که انسان با ایجاد ارتباطات انسانی آن را محقق می نماید . از این رو ارتباطات انسانی و اجتماعی مورد نظر می باشد
اساسی ترین، مهم ترین و پایدارترین و ماندگارترین تأثیری که یک فرد می تواند در جامعه ای داشته باشد و به وسیله آن زندگی روانی و انسانی افراد آن جامعه ، نه زندگی زیستی و حیوانی آنان ، را متحول سازد تأثیر در جهانبینی و ارزش گذاری آن جامعه ، یا به تعبیری دیگر تأثیر در باور آن جامعه ، است . تأثیر انبیاء الهی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین در جامعه ها از این نوع بوده است ؛ و جانشینان و پیروان آنان نیز باید فعالیت هایشان را متوجه به این جهت و متمرکز در این کانون کنند .
با چنین نگرشی در این تحقیق به « بررسی آیات قرآن کریم از منظر ارتباطات اجتماعی » می پردازیم. تا از سر چشمه زلال آن کام عطشناک مان را سیراب نماییم. زندگی در سایه قرآن سعادت وسرافرازی را به ارمغان می آورد.
مقدمه
«ارتباط» و «اطلاع» دو پدیده ای هستند که از دیرباز و با آغاز آفرینش انسان با او همراه بوده است. بشر با کسب اطلاع و ایجاد ارتباط است که می تواند به کشف واقعیت ها و روابط پدیده ها دست یابد .
نظریه های مربوط به نقش های اجتماعی و کارکردهای ارتباطات تاثیرهای خاص به جا گذاشتند تعریف و طبقه بندی دقیق نقش های اجتماعی ارتباطات ، برای نخستین بار از سوی هارولدلاسول محقق معروف آمریکایی در مقاله ای که در سال 1948 در این باره نوشت صورت گرفت . وی در این مقاله ، سه نقش اساسی نظارت بر محیط ، ایجاد و توسعه همبستگی های اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی ، برای وسایل ارتباط جمعی در نظر گرفت .ارتباطات انسانی ، علی اکبر فرهنگی
براساس توجه خاصی که در مطالعات اجتماعی و ارتباطات اجتماعی به «دریافت کنندگان پیام»شده است . می توان به ضرورت و اهمیت نزول قرآن کریم به عنوان کتاب انسان ساز و راهنمای بشر پی برد، کتابی که تمام آیات شریفه آن سراسر پیام الهی به دریافت کنند گان یعنی توده های انسانی است.برای آنکه بتوانیم به سوال مورد نظر در این تحقیق پاسخ دهیم ، ضروری است تا از مفهوم علمی ارتباطات انسانی تعریف عملیاتی داشته باشیم ازاین رو نیازمند تعریف ارتباطات یا چیستی ارتباط هستیم .
مطالعات ارتباطی یکی از شاخه های جوان علوم اجتماعی معاصر جهان به شمار می رود . در شرایط تازه جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه ، نگاه اغلب متخصصان و اندیشمندان حوزه ارتباطات معطوف به فراگرد ارتباط است. و در این دیدگاه متغیرهای گوناگون موثر در این فراگرد از قبیل تصویرهای ذهنی متقابل ، فرستنده و گیرنده پیام ، تجربیات شخصی ارزش ها و انتظارهای مورد نظر پیام دهندگان و پیام گیرندگان دگرگونی های حساس معنای قابل حمل و نظایر آن را به سنجش گذاشتند .
نظام های اجتماعی به عنوان ساختارهای اجتماعی فعال نظیر خانواده یا اجتماع روستایی که اهداف، هنجارها ، نقش ها ، قدرت ها و ضمانت اجرای تسهیلات و قلمروهای خاص دارند معرفی می شوند . زندگی نظام ها ی اجتماعی ارتباط گران را به چگونگی هم بستگی نزدیک و ارتباط با سایر عناصر فراگردهای جامعه توجه داده است ولی در عین حال کمک این مفهوم به شناخت نظری محدود بوده است .
گروهی از اندیشمندان ارتباطات در تعاریفی که ارائه داده اند ، مسئله ترغیب و امتناع یا همانندی اشتراک افکار را با ابعاد گسترده تر و به صورت دقیق تر مطرح کرده اند .
جامعه گرایی از دیدگاه عقلی
آنگونه که بیان شد، بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که با اجتماع افراد انسانی ، مرکبی حقیقی ، به نام «جامعه» ، پدید می آید که طبعاً آثار و خواصی دارد که در هیچ یک از موجودات دیگرقابل مشاهده نیست . به عبارت دیگر ، انسان ها وقتی گردهم می آیند ، تا زندگی اجتماعی را آغاز کنند و کارهای جمعی و عوائد و منافع آن کارها را در میان خود تقسیم کنند ، «ماده» ای می شوند برای یک «صورت» جدید به اسم «جامعه» . پس وحدت جامعه ، اعتباری نیست ، بلکه کاملاً حقیقی است .
انسان ها بر اثر زندگی اجتماعی واجد یک سلسله باورها ، احساسات ، شیوه های قومی ، رسوم اخلاقی ، میثاق های اجتماعی ، تشریفات، و شعایر مشترک و یکسان می شوند . این اعتقادات ، عواطف ، و افعال و انفعالات واحد دال بر وجود یک روح جمعی واحد است که همه افراد را تحت تسخیر و تصرف خود دارد . و همین روح جمعی ملاک وجود حقیقی برای جامعه می باشد.
در زندگی اجتماعی ، هر فرد ، وقتی که وظیفه فرزندی یا همسری یا شهروندی را انجام می دهد ، یا تعهدات خود را به جای می آورد ، یا هر کار اجتماعی دیگری را می کند تکالیفی را اجرا می کند که در خارج از او در قوانین و آداب و رسوم ، وجود یافته و تعیین شده اند . هر چند ممکن است که این تکالیف با آراء وامیال و عواطف و احساسات خود او نیز مخالفت داشته باشند ، ولی با این همه ، واقعیتی عینی و خارجی (یعنی خارج از خود فرد) دارند ، زیرا خود فرد نیست که آنها را ساخته و پرداخته است ، بلکه آنها را از راه تعلیم و تربیت ، دریافت داشته است . به طوریکه بارها اتفاق می افتد که هر یک از اعضای اجتماع از جزئیات تکالیفی که بر ذمه دارد بی خبر است ، و برای آگاهی از آنها باید به مجموعه قوانین و مفسران موثق و معتبر آنها رجوع کند . باورها و آیین های دینی نیز چنین اند ، یعنی فرد همین که به دنیا بیاید آنها را حاضر و آماده می یابد . وجود تکالیف و الزامات اجتماعی و باورها و آیین های دینی و مذهبی پیش از وجود یافتن فرد به معنای وجود آنها در خارج از وجود اوست . به تعبیر دیگر اگر آنها پیش از فرد وجود داشته اند برای این است که در بیرون از فرد ، موجود بوده اند . چون این استدلال را درباره هر یک از اعضای اجتماع می توان تکرار کرد ، نتیجه می گیریم که این گونه امور نه تنها در خارج از یک فرد بلکه در خارج از همه افراد وجود دارند . پس این شیوه های عمل ، اندیشه و احساس دارای این خاصیت شایان توجه اند که در بیرون از شعورهای فردی اعضای جامعه وجود دارند .
بر این اساس «جامعه» موجودی است حقیقی که مرکب است از همین راه و رسم های عمل ، اندیشه و احساس که همگی در بیرون از افراد اجتماع اند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
در زندگی اجتماعی ، فرد همیشه خود را با فشار و نیرویی مواجه می یابد که ناظر و مهارکننده اوست و چارچوبی نسبتاً پایدار و محدود کننده برای کردار او فراهم می کند . این قدرت خود را ، علی رغم میل فرد ، بر وی تحمیل می کند . اگر کسی بخواهد احکام حقوقی جامعه را زیر پا بگذارد ، قدرت مزبور بر ضد او واکنش نشان میدهد. اگر فرصتی باشد مانع عمل وی می شود ؛ و اگر عمل را مرتکب شده باشد یا آن را فسخ می کند و صورت طبیعی و مقبول آن را جایگزین آن می سازد.
نشانه مهم هر شی ء عینیت خارجی آن است که با حکم اراده نمی توان آن را تغییر داد . «جامعه» هم دارای چنین خاصیتی است ، یعنی اراده موجب تغییری در آن نمی شود ، بلکه برعکس جامعه است که سبب تغییر اراده ما می گردد . جامعه قالب هایی را بر ما تحمیل می کند که به ناچار اعمال خود را در آن می ریزیم . الزامات اجتماعی چنان شدید است که فرد نمی تواند خود را از چنگ آنها برهاند . حتی اگر در موردی بتوان بر نیروی جامعه فائق شد باز مقاومتی که به آن بر می خوریم کافی است که ما را متوجه سازد که در برابر یک چیز عینی و خارجی قرار داریم که به ما هم بستگی ای ندارد .
خلاصه اینکه عموم اندیشمندان و جامعه شناسان بر این باورند که «جامعه» خود نوعی حیات مستقل از حیات یکایک افراد است . هر چند این حیات جمعی وجود جدایی از وجود حیات فردی ندارد بلکه در افراد پراکنده شده و حلول کرده است . بنابراین «جامعه» قوانین و سنتی متمایز از قوانین و سنت حاکم بر اعضای خود دارد که باید شناخته شود . در حقیقت انسان با دو حیات و دو روح و دو من زندگی می کند. یکی حیات و روح و «من» فطری انسانی که مولود حرکات جوهری طبیعت است و دیگری حیات و روح و «من» جمعی که زاییده زندگی اجتماعی است و در «من» فردی حلول کرده است. از این رو بر انسان هم قوانین روان شناسی فردی و هم سنن جامعه شناسی اجتماعی حاکم است.جامعه در قرآن، جوادی آملی
برای تقریب آن به ذهن می توان از مثال هایی سود جست. مثلاً در مسابقاتی مانند دومیدانی ، کشتی ، وزنه برداری که در آنها افرادند که با یکدیگر رقابت می کنند نه گروه ها و تیم ها تلاش هر یک از مسابقه دهندگان فقط مصروف این است که خودش برنده شود و از این رو تنها از برد خود شاد می شود و تنها از باخت خود اندوهگین می گردد . در اینجا فقط «من» فردی و خواست شخصی فعال است . لکن در مسابقه هایی نظیر فوتبال که در آنها تیم ها به رقابت می پردازند کوشش هر بازیگری متوجه این هدف است که که تیم خودش برنده شود به همین جهت علاوه بر آنکه سعی می کند که خود به بهترین نحو بازی کند دل نگران بازی دیگر اعضای تیم هم هست ؛ اگر تیم برنده شود همه افراد خوشحال می شوند و اگر بازنده شود همه افراد غمگین می شوند حتی کسانی که خودشان بازی بی عیب و نقصی ارائه کرده اند. در اینجا «من» جمعی و خواست گروهی نیز فعال است؛ و شادی یا اندوهی که همه افراد را فرا می گیرد گویی متعلق به آن «من» جمعی است . به همین سان ، وقتی که میان دو کشور جنگی درمی گیرد ، علی الخصوص اگر مردم آن دو کشور احساسات و گرایش های قوم گرایانه قوی داشته باشند ، هر انسانی به شدت خواستار پیروزی کشور خود می باشد. ولو آنکه این پیروزی به قیمت جان و مال خود وی حاصل آید از خود گذشتگی ها و جانبازی هایی که یک انسان برای پیروزی کشورخود می کند جز با پذیرفتن وجود «من جمعی» و نیز غلبه بر «من فردی» توجیه شدنی نیست.
اهمیت ارتباطات اجتماعی
ارتباط زیر بنای تکامل جامعه انسانی است ، تا زمانی که انسان ها پراکنده بودند تکامل و پیشرفت فرهنگی و اجتماعی نداشته و به بلوغ فکری نیز دست نیافته بوده اند .
فقدان و ارتباط و کاستی در ارتباط اجتماعی آثار بسیار زیان بار بر جای می گذارد . به طوری که هر قدر دانش اجتماعی توسعه می یابد ، بیشتر مشخص می شود که انسان بریده از اجتماع و فاقد ارتباط با دیگران ، همواره در معرض بسیاری از آسیب های فردی است که ریشه در سیستم روانی او دارد آسیب هایی مانند افسردگی ، اضطراب، توهم و ترس .
از این رو است که قرآن کریم همواره به دوری از تفرقه و جدایی تاکید دارد و به بُعد ارتباطات اجتماعی به عنوان درمان بیماری ها و آسیب های روحی و روانی توجه ویژه نموده است .
از دیدگاه دیگر و با در نظر گرفتن بحران جوامع جدید صنعتی ، سوروکین – p.sorokin جامعه شناس معاصر بر این نکته تاکید دارد که یکی از شاخص های ورود جوامع به عصر حسی ، کاستی یا اختلال در ارتباط انسانی است . تا آنجا که فراموشی ارزشهای انسانی و «شی ء سروری» را Reification مطرح می نماید . (جامعه شناس ارتباطات – ساروخانی ص 12)
- ارتباط اجتماعی شالوده حیات اجتماعی است و در صورت عدم ارتباط اجتماعی ، حیات جمعی تحقق نمی یابد و نسل انسان منقرض می شود .
ارتباط اجتماعی محدوده بسیار وسیع و همه جانبه دارد به طوریکه دربرگیرنده تمامی صور روابط انسانی است.
مفهوم ارتباط
ارتباط لغتی عربی از باب افتعال است که در فارسی به صورت مصدری به معنای پیوند دادن ، ربط دادن استعمال می شود .
«اگرچه اطلاع Information نوعی ارتباط است ، ولی از نظر معنا با ارتباط متفاوت است ؛ زیرا هرنوع اطلاع رسانی ، نوع ارتباط محسوب می شود ، ولی هر ارتباطی اطلاع نیست . به عبارت دیگر ؛ می توان ارتباط برقرار کرد ، بدون آنکه اطلاعاتی رد و بدل شود.»(مبانی ارتباطات جمعی،دکتر سید محمد دادگران)
جی فولیه جامعه شناس معروف فرانسوی می گوید : «اطلاع نوعی ارتباط است که در آن مطالبی در باره یک واقعیت ، یک رویداد ، یک پیشرفت و ... جدید و بدیع گفته می شود . بدون وجود این عنصر بدیع و نو ظهور «ارتباط» در حد همان «اطلاع» باقی می ماند»(مبانی ارتباطات جمعی،دکتر سید محمد دادگران)
مفهوم ارتباط اجتماعی
ارتباطات اجتماعی در معنای عام چنین تعریف می شود «ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر»(کاظم معتمد نژاد ، وسایل ارتباط جمعی)
پس ارتباط ، انتقال پیام به دیگری و اساسی شکل گیری جامعه است . بسط و تراکم ارتباطات موجب تعالی و پیشرفت فرهنگ جامعه می شود . در جریان ارتباط بین انسان ها نه تنها داشته ها ، بلکه عقاید ، نظرات و احساسات مورد تبادل قرار می گیرند . آنچه مسلم است ارتباط بین انسان ها فقط محدود به تماس فیزیکی نیست بلکه از طرق یادآوری دیگران ، یا با استفاده از پیام های مکتوب می تواند محقق شود . که معجزه جاودان پیامبر اکرم(ص) یعنی قرآن کریم از آن نمونه است.
ارتباط اجتماعی از نگاه قرآن
قرآن کریم با تاکید بر ارتباطات اجتماعی ، الفت و ارتباط بین انسان را یکی از معجزات اجتماعی اسلام می داند. چرا که انسان موجودی است اجتماعی و اسلام نیز برای پاسخ به این نیازهای بشر به عنوان آیین الهی آمده است تا به چنین نیازهای پاسخ دهد .
اگر سابقه دشمنی و عداوت بین انسان ها تا قبل از اسلام و بعثت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و ظهور قرآن، در سرزمین عربستان و بین اعراب مورد ارزیابی قرار دهیم؛ در می یابیم که چگونه یک موضوع جزئی و ساده کافی بود تا آتش جنگی خونین و ستیزی طولانی در بین انسان ها بیافروزد و سالیانه طولانی به نبرد و مبارزه و مشاجر بین یکدیگر می پرداختند . از این رو قرآن آمده تا به ارتباطات اجتماعی اهمیت و سامان بخشد. ملل بی خبر، متفرق و نادان را به سوی زندگی مترقی ، متعالی و سعادتمند دعوت نماید .
واژه«ارتباط» و «رابطه»در قالب های گوناگون مطرح شده است که هر کدام به نحوی ناظر برارتباط بین افراد اجتماع است. هم چنین در قرآن در مورد خبر یا اطلاع مواردی بیان شده است و بابررسی واژه قرآنی «نباء» به معنای خبر واطلاع در قرآن کریم موارد مهم و متعددی مطرح گردیده است تا جایی که یکی از سوره های قرآن به نام «نباء» مزین است و حتی کلمه «نبی» وبه معنای، پیام رسان یا خبر رساندن نیز از همین جنس است. (جامعه و تاریخ ، مصباح یزدی)
آنچه در این بررسی اهمیت دارد ، در خبر و اطلاع رسانی «ارتباط» ایجاد می گردد.و اساساَ در فرآیند ارسال و دریافت پیام ارتباط بر قرارمی شود.
از این رو می توان دریافت و نتیجه گرفت «خبر و اطلاع» در قرآن کریم نیز ماهیتی ارتباطی و تعاملی بین انسانها دارد که به طور کلی به آن ارتباطات انسانی ، اجتماعی اطلاق می شود یا در این نوع دسته بندی قرار می گیرد .
مفهوم جامعه در قرآن
واژه هایی در قرآن هست که از مجموع آن ها می توان مفهوم جامعه را به دست آورد ؛ مانند قوم ، قبیله ، طائفه ، ملت ، امت و ناس که مفهوم جامعه را می رسانند .
برخی از این واژه ها در قرآن بسیار تکرار شده که این خود ، بر اثر تلازم یا تداعی یاد شده ، نشان اهتمام قرآن به جایگاه جامعه است .
برای اثبات این نکته به برخی از الفاظ قرآنی در این زمینه اشاره می شود .
1. قوم : این واژه که بیش از سیصد بار در قرآن و افزون بر صد بار در نهج البلاغه به کار رفته ، در زبان عرب به معنای گروه مردان و زنان با هم ، یا به صورت گروه خاص از مردان آمده است ؛ مانند (لا یَسخَر قَومٌ مِن قَوم)حجرات/10. این لفظ در لغت عرب به دو اعتبار به صورت مذکر و مونثت استعمال می شود و در آیات قرآن هر دو گونه اش آمده است . کاربرد مذکر آن مانند آیه یاد شده و مونث آن نظیر (کذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوح) .
برخی لغت شناسان گفته اند : « قوم » را به این جهت «قوم» گویند که به کارهای مکان خاص برای انجام دادن عمل خیر یا ارتکاب شر گرد هم آمده باشند ، چنان که اصحاب فیل را به سبب انجام دادن عمل شر «قوم فیل» هم گفته اند .
2. قریه : «قریه» به ده ریال دهکده ، شهر و هر جایی گفته می شود که مسکن و مأوای افراد کم یا زیاد باشد . اگر گروهی از مردان و زنان در مکانی سکونت گزینند ، به شکلی که مساکن و منازلشان به هم وصل باشند ، محل زندگی آنان قریه است. در قرآن کریم این واژه نیز بارها تکرار شده است ؛ مانند (و اِن مِن قَریَهٍ اِلّا نَحنُ مُهلِکوها قَبلَ یَومِ القِیمَه) . (و کَم اَهلَکنا من قَریهٍ بَطِرَت مَعیشَتَها) .
3. ناس: بیش از دویست بار در قرآن به کار رفته است و به معنای مردم و دو جنس انس و جن اطلاق شود ؛ ولی بیشتر برای انسان به کار می رود و اصل آن اناس است که از آن اصل تخفیف یافته و «ناس» شده است . (ومِنَ النّاسِ مَن یَقولُ ءامَنّا بِاللهِ و بِالیَومِ الأخِرِ و ما هُم بِمؤمنین) .
گاهی ناس در مقابل «جن» به کار رفته است : (مِنَ الجِنَهِ و النّاس) ؛ (و ما خَلَقتُ الجِنَّ و الانسَ اِلاّلِیَعبدون) .
4. ملت: این واژه در قرآن به معنای دین ، کیش ، شریعت ، آیین و مذهب است : (فاتَّبِعوا مِلَّهَ اِبراهیمَ حَنیفا) . (و مَن یَرغَبُ عَن مِلَّهِ اِبراهیمَ اِلاّ مَن سَفِهَ نَفسَه)
خداوند خطاب به رسول اکرم می فرماید که یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد ، مگر به دین آن ها روی آوری و از آن پیروی کنی : (ولَن تَرضی عَنکَ الیَهودُ و لَاالنَّصری حَتّی تَتَّبعَ مِلَّتَهُم) و نیز می فرماید که به تو وحی کردیم که از دین و ملت ابراهیم حنیف پیروی کنی : (ثُمَّ اَوحَینا اِلَیکَ اَنِ اتَّبع مِلَّهَ اِبراهیم حَنیفا) پس ملت و دین دو اسمی هستند که خداوند بر سنت و سیره انبیا نهاده است .
چنان که همین معنا در برخی از اشعار آمده است :
عید اضحی سنت و رسم خلیل آزر است اهل امت را به رسم و سنت او افتخار
این واژه در میان جامعه شناسان و سیاستمداران با ملاک و معیار خاک و سرزمین ، زبان ، نژاد و عوامل اقتصادی وصف شده است و با تعریف دین شناسان که آن را با ملاک معنوی محک زده اند متفاوت است . اگر واژه مزبور به معنای سنت و سیره دانسته شود ، با مفهوم جامعه چندان ارتباطی نخواهد داشت ، اما در اصطلاح جامعه شناسان با مفهوم جامعه بیگانه نیست .
5. امت: در قرآن چند بار تکرار شده و برخی واژه پژوهان آن را به معنای جماعتی دانسته اند که برای آنان پیامبری آمده باشد ؛ ولی بعضی گفته اند امت به گروه یا جمعیتی اطلاق می شود که به پیامبر و فرستاده الهی ایمان آورده باشند ، بنابراین فقط به قومی که برای آن ها پیامبری آمده باشد امت گفته نمی شود ، بلکه ایمان و پیروی آنان نسبت به آن رسول و فرستاده الهی نیز شرط است .
نزد برخی لغویان امت به معنای عالم و نیز مقتدای دارای جایگاهی ویژه آمده است ؛ یعنی شخصی که در علم منحصر به فرد باشد ؛ یا مردم به او اقتدا کنند ؛ مانند حضرت ابراهیم که به تنهایی یک امت بوده است : (اِنَّ اِبراهیمَ کانَ امهً قانتاً لِلهِ حنیفا و لَم یَکُ مِنَ المشرکین) .
6. طائفه : به گروهی که بیش از سه نفر و کمتر از هزار نفر باشند اطلاق می شود : (ودَّت طائِفَهٌ من اهل الکتب لویُضِلّونَکم و ما یُضِلونَ الاّ انفُسَهُم و ما یشعرون). (و قالت طائفَهٌ من اهلِ الکتبِ ءامنو بِالَّذی اُنزِلَ عَلی الَّذین ءامنو وَجهَ النَّهارِ و اکفُروا ءاخِرهُ لَعَلهم یَرجعون). (و لیشهَد عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ المُؤمِنین) . در مقاییس اللغه آمده است که طائفه ، گروهی از مردم را گویند که پیرامون شخصی گرد آیند و به پاره ای از یک شیء نیز گفته می شود .
7.عشیره: «راغب» در معنای آن چنین می گوید :
عشیره ، خانواده مرد را می گویند که وی به واسطه آن ها زیاد می گردد و به منزله یک عدد کامل می شوند . این نکته بدان سبب است که «عشیره» عدد کامل است ، از همین رو عشیره اسم شده است برای گروهی از نزدیکان مرد . جامعه در قرآن، جوادی آملی
صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید : عشیره را از این رو عشیره گویند که اعضایشان با یکدیگر معاشرت دارند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
در حقیقت به کوچک ترین واحد اجتماعی بعد از خانواده عشیره اطلاق می شود .
8. قبیله : بر گروهی که بیش از عشیره باشند اطلاق می گردد . عرب زبانان معتقدند که قبیله بزرگ تر از عماره و عماره بزرگ تر از بطن و بطن بزرگ تر از فخذ است . برخی گفته اند که قبیله به گروهی از مردم گفته می شود که دارای لهجه واحدی بوده و در یک مکان زندگی می کنند . جمع این واژه قبائل است : (و جعلنکم شعوبا و قبائل لتعارفوا)حجرات/11 .
9.شعب : بزرگ تر از قبیله و قبیله بزرگ تر از عماره است .
با توجه به واژه های فوق می توان جامعه را از نگاه قرآن چنین تعریف کرد که : به گروهی از افراد اطلاق می شود که با هدف مشترک ، ملاک و معیار معین و سنت خاص به پیروی از فردی در مکان خاص گرد هم آمده باشند . جامعه در قرآن، جوادی آملی
به کار رفتن واژگانی درباره اجتماع و جامعه در قرآن و ذکر احکام فقهی ، اجتماعی ، حقوقی و اخلاقی فراوان در کنار هم آن ه بیانگر اهمیت این دو موضوع قرآن و عمق اهتمام قرآن پس این پندار برخی که دین غافل است ، درست نیست و کثرت واژگان فوق در متن مقدس دین بهترین دلیل بر ناصواب بودن این سخن است .
رابطه انسان با اجتماع
ساختمان جامعه بشری از یک حالت ساده تدریجاً به سوی حالت پیچیدگی و پیچیده تر شدن پیش آمده است یعنی همان طور که در امور صنعتی وقتی پیشرفت هایی صورت گرفته است در ارتباطات انسانی نیز این تکامل، بروز وظهور دارد .
اما از سوی دیگر اگر نگوئیم تمام سعادت بشر در برقراری ارتباط موثر با خودش می باشد ، اشتباه نگفته ایم زیراانسان با خودش که به اخلاق و روابط روحی – روانی اطلاق می شود زیر بنای دیگر روابط است . در این رابطه حضرت علی (ع) می فرمایند : «من عرف نفسه فقد عرف ربه» هر کس خودش را بشناسد پروردگارش را می شناسد .
مسئله اصلاح خود ، اصلاح نفس خود ، تزکیه خود ، اسیر مطالع و شهوات انسانی خود نبودن ، اسیر خصلت های حیوانی پست خود نبودن امکان پذیر نیست مگر آنکه انسان از ناحیه اخلاقی تکامل پیدا کرده باشد و از دورن خودش ، ازحیوانیت خودش رهایی پیدا کرده باشد .قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها
دراین صورت است که رابطه اش با دیگر انسان ها صحیح و درست سامان می یابد.
مقدمه
کیفیت اندیشه خلاق، پژوهشگر واقعی را از گردآورنده اطلاعات متمایز می کند. احاطه بر دانش مربوط به زمینه تحقق مهارت در روش های تحقیق، تجربه و مهارت در تفکر منطقی از جمله خصائصی است که پژوهشگر ماهر را قادر می سازد تا روابطی را که به تنظیم قاعده کلی احتمالی می انجامد, دریابد؛ در حالی که تحلیل گر کم مهارت متوجه آن نمی شود. همین توانایی درک روابط داده ها است که با اکتشافات مهم می انجامد.
آن چیزی که در یک تحقیق معمولاً به کمک یک محقق می آید و او را در مراحل تحقیق موفق می سازد، بحث روش تحقیق است. حسن کار در این است که در این فصل روش تحقیق به صورت مراحل مجزا توصیف می شود. این کار به محقق اجازه می دهد که به ادامه تحقیق و یا تکرار آن اقدام نماید و یا این کار را برای محقق دیگری مهیا کند تا دیگری بتواند با رعایت مفاد مندرج در روش تحقیق، تحقیق مشابهی انجام دهد و از عقاید و بررسی یافته های تحقیق اطلاعات مفیدی کسب کند. (نادری و سیف نراقی)
اما قبل از ورود به موضوع روش این تحقیق بحث پیرامون ابعاد ارتباطات در اجتماع ضروری به نظر می آید آنچه مسلم است، ارتباطات اجتماعی ابعاد و صور گوناگونی دارد و هر قدر جامعه انسانی به حیات اجتماعی خود ادامه میدهد بر پیچیدگی ارتباطات اجتماعی افزوده می شود . اما از دیدگاه صاحب نظران و محققان علوم ارتباطات و روابط اجتماعی تقسیمات مختلفی در حوزه ارتباطات وجود دارد . در ادامه به اهم آنها اشاره می نماییم.
در فصل سوم این پژوهش, در مورد روش تحقیق متناسب با موضوع پژوهش, جامعه آماری مورد تحقیق, حجم نمونه, روش نمونه گیری و چگونگی تعیین حجم آن, ابزار و روش جمع آوری اطلاعات, طرح پژوهش و روش تجزیه وتحلیل داده ها به طور مختصر بحث شده است.
3- 1- روش تحقیق :
در پژوهش حاضر، به منظور پاسخگویی به سؤال های اساسی تحقیق، از روش « پژوهش اسنادی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا» است.
در این راستا، ابتدا آیات قرآن کریم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد با توجه به کتاب های موجود در آرشیو کتابخانه سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی و گروه های درسی دینی و قرآن دفتر برنامه ریزی وتالیف کتب درسی از زوایا و جنبه های مورد نظر در سوال های پژوهش، بررسی ، توصیف و سپس بر اساس نتایج به دست آمده وضعیت مطلوب ترسیم شده است.
3-2- جامعه آماری مورد پژوهش
جامعه آماری این پژوهش, کلیه آیات قرآن کریم در محدوده بیست مضمون ارتباطی است و از روش تمام شمارشی استفاده می شود.
توضیح : لازم به ذکر است پژوهشگر در حین انجام پژوهش به این نتیجه رسیده است که با توجه به پیوستگی موضوعات و ارتباط مطالب از نظر طولی و برای روشن شدن هرچه بیش تر زوایای تحقیق, به ناچار باید به چارچوب کلی و اصول حاکم بر ارتباطات اجتماعی از منظر قرآن کریم نیز بپردازد. از این رو می توان جامعه آماری مورد پژوهش را به بیست مضمون ارتباطی و ده اصل حاکم بر ارتباطات اجتماعی از منظر قرآن کریم تعمیم داد.
3-3- حجم نمونه
نمونه آماری در این تحقیق, مدل جامعه آماری است.
3-4- ابزار جمع آوری اطلاعات
در این تحقیق از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز, از طریق یادداشت برداری و تجزیه و تحلیل آیات قرآن کریم انجام شده است. فهرست منابع و مآخذ در انتهای پژوهش آمده است. هم چنین برای جمع آوری اطلاعات به کتابخانه های مختلف مراجعه شده است.
3- 5- روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این تحقیق, برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پژوهش، از روش اسنادی استفاده شده است؛ در این راستا, ملاک های تجزیه وتحلیل شامل مضامین ارتباطی قرآن کریم و اصول ارتباطات در قرآن کریم است.
مقدمه
یافته های پژوهش به صورت تجزیه وتحلیل داده ها به عنوان یک فرایندی از روش علمی،یکی از پایه های اساسی هر مطالعه پژوهشی است, که از طریق آن کل فرایند پژوهشی، از انتخاب مسأله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می شود. پژوهشگر برای پاسخ گویی به مسأله تدوین شده و یا تصمیم
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
فهرست:
چهار کلید معجزه آسا برای ارتباط با دیگران
مطمئناً برای شما هم پیش آمده، افرادی را دیدهاید که خیلی راحت با همه ارتباط برقرار میکنند، دوستان زیادی دارند و در روابط اجتماعیشان بسیار موفقاند و گاهی این موفقیت، راه را برای پیشرفت بیشتر در عرصههای مختلف باز میکند.
مطمئناً برای شما هم پیش آمده، افرادی را دیدهاید که خیلی راحت با همه ارتباط برقرار میکنند، دوستان زیادی دارند و در روابط اجتماعیشان بسیار موفقاند و گاهی این موفقیت، راه را برای پیشرفت بیشتر در عرصههای مختلف باز میکند.
تصوّر کنید توی ایستگاه اتوبوس نشستهاید، کسی که کنارتان نشسته، خیلی زود سر صحبت را باز میکند، مثلاً با این سؤال: »خیلی مونده اتوبوس از راه برسه؟« و یا »چند دقیقه است شما منتظر اتوبوس هستید؟«. تا این اندازه، شاید خیلی طبیعی باشد، امّا اگر شخص با جمله دیگری مثل این: »وای ... امروز هوا خیلی گرمه!«، ادامه بدهد، دو ذهنیت متفاوت برایتان پیش میآید: اینکه او از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است یا به دنبال مقدمهای برای یک ارتباط اجتماعی است.
اگر شما، بین دوستانتان کسی را دارید که وی نیز دوستان زیادی دارد، هر جا که بروید، پیشبینی دیدن چهرهای آشنا، کاملاً طبیعی است. فراموش نکنیم که ما در عصری زندگی میکنیم که ارتباطات، تأثیر زیادی دارد و داشتن نفوذ در میان مردم، به ما کمک زیادی میکند.
حال، جای این سؤال است که: چه چیزهایی میتواند در ارتباطات ما مؤثر باشند؟
به راستی در اوّلین برخورد، چه چیزهایی موجب جذب افراد مورد مخاطب و چه چیزهایی موجب دفع آنان میشود؟ در این نوشتار، سعی میشود، تا آنچه را که در جذب مخاطب، مؤثّر است، برشماریم و به شما توصیه کنیم که حتماً آنها را رعایت کنید.
۱) به ظاهرتان توجّه کنید!
ظاهر شما در ارتباط با دیگران، بینهایت مؤثّر است. شما هم بارها نظیر این جملات را به کار بردهاید: »از ظاهرش معلومه که ...«، »به تیپش میخوره که ...«، »ظاهراً آدمِ ...«.
این جملات (که شما هم در مکالمات روزمره، از آن استفاده میکنید)، نشاندهنده این است که ظاهر افراد، در برقراری ارتباط با دیگران، فوقالعاده مؤثّر است. البته من هم با این جمله موافق هستم که نمیشود باطن انسانها را از ظاهرشان فهمید و گاهی نیّت انسانها در قالب هیچ چیزی قرار نمیگیرد؛ امّا فراموش نکنید که بخصوص در اوّلین ارتباطها، شما نمیتوانید به ذات آدمها پی ببرید؛ پس مهمترین، ابتداییترین و سادهترین وسیلهای که برای شناخت به کار میرود و خیلی وقتها هم کاملاً درست از آب درمیآید، ظاهر افراد است.
کتاب افکار معجزه گر نوشته نصرت اله جاوید قصد دارد تا نقش برجسته و پررنگ القائات ذهنی و تاثیر کلمات کلیدی و نوع تفکر آدمی را در روند آشکارسازی سرنوشت و تاثیرگذاری همان اندوخته های ذهنی و فعالیت های روانی اش را در طول حیات قبلی و فعلی در شکل گیری شخصیت آدمی نشان دهد. بدون شک ذهن انسان با آنچه را که در خود ذخیره ساخته است در تطابق واقعیات بیرونی و داوری و تفکر درباب این حقایق به جهان بینی منحصر به فرد خویش تکیه داشته و دارد و این انسان است که می تواند با تربیت و پرورش ذهن خویش دنیایی را که دوستش دارد برای خود و همنوعان خویش بیافریند.