حل تشریحی سوالات نظارت نظام مهندسی تاسیسات برق اسفند ماه 95
حل تشریحی سوالات نظام مهندسی تاسیسات برق-نظارت اسفند ماه 95
حل تشریحی سوالات نظارت نظام مهندسی تاسیسات برق اسفند ماه 95
مهندسی نرمافزار یعنی استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائه محصول نرمافزاری با کیفیت که قابل اطمینان و با صرفه بوده و برروی ماشینهای واقعی به طور کارآمدی عمل کند.
مهندسی نرمافزار یک روش سیستماتیک، منظم و دقیق برای ساخت و ارائه محصولی نرمافزاری با کیفیت است.
مهندسی نرمافزار اغلب شامل فرایند خطی تحلیل، طراحی، پیادهسازی و آزمون است؛ که با به کارگیری روشهای فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرمافزاری با کیفیت مطلوب در طول یک فرایند انتخابی مناسب پروژه میشود.
کاربردهای مهندسی نرمافزار دارای ارزشهای اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهرهوری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر میکنند. مردم با بهرهگیری از نرمافزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برایشان شدنی نبود. نمونههایی از این دست نرمافزارها عبارتاند از: سامانههای توکار، نرمافزار اداری، بازیهای رایانهای و اینترنت.
فناوریها و خدمات مهندسی نرمافزار به کاربران برای بهبود بهرهوری و کیفیت یاری میرساند. نمونههایی از زمینههای بهبود: پایگاه دادهها، زبانها، کتابخانهها، الگوها، فرایندها و ابزار.
مهندسی نرمافزار عبارت است از کاربرد مهندسی برای طراحی، توسعه، پیادهسازی و نگهداری ازنرمافزار در یک روش سیستماتیک.
تعاریف رسمی مهندسی نرمافزار عبارتند از:
نرمافزار عموماً از محصولات و موقعیتهایی شناخته میشود که قابلیت اطمینان زیادی از آن انتظار میرود، حتی در شرایط طاقت فرسا، مانند نظارت و کنترل نیروگاههای انرژی هستهای، یا هدایت یک هواپیمای مسافربری در هوا، چنین برنامههایی شامل هزاران خط کد هستند، که از نظر پیچیدگی با پیچیدهترین ماشینهای نوین قابل مقایسه هستند. بهعنوان مثال، یک هواپیمای مسافربری چند میلیون قطعه فیزیکی دارد (و یک شاتل فضایی حدود ده میلیون بخش دارد)، در حالی که نرمافزارِ هدایت چنین هواپیمایی میتواند تا ۴ میلیون خط کد داشته باشد.
با توجه به گسترش روزافزون دنیای رایانه امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به متخصصان رایانه احساس میشود. متأسفانه این رشته در ایران بازار کار خوبی ندارد طبق آمارها ۶۳٫۲۷ درصد از فارغالتحصیلان در سال ۹۰ مشغول به کار در سایر مشاغل هستند. اما برای مهندسان سختافزار هم امکان کار در شرکتهای تولیدکننده قطعات و دستگاهها و مراکز صنعتی – تولیدی بسیار فراهم است و از نظر سطح درآمدی هم با توجه به دانش و پشتکار شخصی در حد متوسط قرار دارند. به طور کلی این رشته در ایران با استقبال چندانی رو به رو نیست؛ این نیز حاکی از نبود برخی از زیرساختها در ایران هست.
مهندسان نرمافزار طرفدار تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متفاوت و مختلفی هستند، که با هم ناسازگار هستند. این بحث در سالهای دهه ۶۰ میلادی شروع شد و ممکن است برای همیشه ادامه پیدا کند. مهندسان نرمافزار از تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند. کسانی که کار عملی میکنند از تکنولوژیهای متنوعی استفاده میکنند: کامپایلرها، منابع کد، پردازشگرهای متن. کسانی که کار عملی میکنند از روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند تا تلاشهایشان را اجرا و هماهنگ کنند: برنامهنویسی در دستههای دونفری، بازبینی کد، و جلسات روزانه. هدف هر مهندس نرمافزار بایستی رسیدن به ایدههای جدید خارج از الگوهای طراحی شده قبلی باشد، که باید شفاف بوده و بهخوبی مستند شده باشد.
با وجود رشد فزاینده اقتصادی و قابلیت تولید فزایندهای که توسط نرمافزار ایجاد شده، هنوز هم بحث و جدلهای ماندگار دربارهٔ کیفیت نرمافزار ادامه دارند.
فهرست مطالب:
فصل اول: طراحی نرم افزار بی درنگ
1- سیستم بی درنگ چیست
2- مدل سیستم بی درنگ با سنسور ومحرک
3- دو دسته ازتحریک ها درسیستم بی درنگ
4- مراحل فرآیندطراحی
5- طراحی سیستم چیست
6- تحریک وپردازش پاسخ درسیستم
7- قطعات سیستم های عامل بی درنگ
8- سیستم عامل بی درنگ
فصل دوم: طراحی واسط کاربر
1- اصول طراحی واسط کاربر
2- امکانات ترمیم خطا واسط های کاربر
3- پنج سبک تعامل باسیستم های نرم افزاری
4- روش نمایش اطلاعات چندگانه
5- نمونه هایی از مجسم سازی داده
6- نکاتی برای استفاده مؤثرازرنگ درواسط
7- عوامل طراحی درپیام های خطا
8- فرآیند طراحی واسط کاربر
فصل سوم: توسعه سریع نرم افزار
1- فایده توسعه سریع نرم افزار
2- مشکلات اساسی توسعه تدریجی
3- توسعه تدریجی که برطراحی معماری تاکید دارد
4- پنج اصول روش های فعال
5- برنامه نویسی کرانه ای چیست
6- شکل کلی برنامه نویسی کرانه ای
فصل چهارم: استفاده مجدد نرم افزار
1- فواید استفاده مجددنرم افزار
2- مشکلات استفاده مجدد
3- عوامل مهم برای برنامه ریزی استفاده مجدد
4- روشهایی که ازاستفاده مجددنرم افزارپشتیبانی می کنند
5- چهار عنصر اساسی الگوهای طراحی
6- محیط های کاری کاربرد
فصل پنجم: مهندسی نرم افزار براساس قطعه
1- مهندسی نرم افزار براساس قطعه(CBSE)
2- فرآیندCBSE چیست
3- مدل کلی فرآیندCBSE
4- مبانی مهندسی نرم افزاربراساس قطعه
5- مشکلات روش CBSE
6- ویژگی های قطعه
فصل ششم: توسعه سیستم های حیاتی
1- سه روش مکمل برای توسعه نرم افزار
2- ویژگی های فرآیندهای قابل اتکا
3- فعالیتهای فرآیندبرای اجتناب از عیب
4- تکنیک های مهندسی نرم افزار برای تولید نرمافزار عاری از عیب
5- چهارجنبه از تحمل عیب
فصل هفتم: تکامل نرم افزار
1- پویایی تکامل برنامه چیست
2- قوانین چندگانه لمان
3- سه نوع نگهداری نرم افزارعبارتند
4- عواملی که درنگهداری نرم افزارمنجربه هزینه بالامی شود
5- تعریف پیش بینی نگهداری
6- طرح جامع پیش بینی نگهداری
7- برای پی بردن روابط سیتم ومحیط بایدسه مورد را برآورد کرد
8- معیارهای برآوردقابلیت نگهداری
فصل هشتم: وارسی و اعتبارسنجی
1- هدف نهایی فرآیند وارسی و اعتبارسنجی
2- دو تکنیک بررسی و تحلیل سیستم در فرآیند v&v
3- بازرسی ها و تست های نرم افزار
4- فرآیند اشکال زدایی که نقص های موجود در سیستم را یافته و اصلاح می کند
5- تعریف فعالیت وارسی واعتبارسنجی
6- مشخصات جامع مدل
فصل نهم: تست نرم افزار
1- دو هدف فرآیند تست نرم افزار
2- مدل کلی فرآیند تست
3- دو فاز جداگانه برای تست سیستم
4- چهارنوع ازواسط های بین قطعات برنامه
5- سه روش برای طراحی موارد تست
6- تست براساس ساختاروپیاده سازی نرم افزار
7- مجموعه مجتمعی ازابزارها برای پشتیبانی ازفرآیند تست
فصل دهم: اعتبارسنجی سیستم های حیاتی
1- مراحل فرآیند اندازه گیری قابل اعتماد
2- تعریف سابقه عملیاتی نرم افزار
3- نمونه ای از سابقه عملیاتی براساس احتمال ورودی ها
4- فواید پیش بینی قابلیت اعتماد سیستم
5- فعالیت های تضمین امنیت درفرآیند توسعه
6- چهار روش مکمل برای بررسی حفاظت
7- تعریف مواردامنیت سیستم
8- مثالی ازموارد امنیتی درپمپ انسولین
فصل یازدهم: مدیریت بر افراد
1- چهارعامل مهم درمدیریت افراد
2- سه دسته ازمتخصصین درمطالعه روانشناختی انگیزش
3- عوامل مؤثردرکارگروهی
4- امتیازات گروه منسجم
5- عوامل مؤثربراثربخشی ارتباطات
6- پنج سطح مدل بلوغ قابلیت افراد
فصل دوازدهم: برآورد هزینه نرم افزار
1- عوامل مؤثردرتعیین قیمت نرم افزار
2- عوامل مؤثردربهره وری مهندسی نرم افزار
3- تکنیک های برآوردهزینه
4- تغییراتی که بر برآورد حاصل ازتجربه تأثیرمی گذارد
5- مدل های الگوریتمی تعیین هزینه کوکومو2
6- عوامل مقایسه درکوکومو2برای محاسبه توان
7- گزینه هایی که درتعیین هزینه نقش دارند
فصل سیزدهم: مدیریت کیفیت
1- کیفیت فرآیند توسعه چیست
2- مدل کلی کیفیت فرآیند و محصول
3- چگونگی محاسبه صفات برای نرم افزار
4- روابط بین صفات برای محاسبه صفات کیفیت
5- استانداردهای محصول و استانداردهای فرآیند
6- رابطه بین ایزو9000، مرجع کیفیت و برنامه های کیفیت پروژه
7- نمونه های از استانداردهای سند
8- ویژگی های استاندارد های کیفیت سند
فصل چهاردهم: بهبود فرآیند
1- سه مرحله اصلی بهبود فرآیند
2- چهار دسته فرآیند نرم افزاری
3- موقعیت ابزارها در پشتیبانی ازفرآیند
4- فرآیند تست یک پیمانه درسیستمی که از یک فرآیند مدیریت پیکربندی کنترل شده استفاده می کند
5- تغییر فرآیند چیست
فصل پانزدهم: مدیریت پیکربندی
1- سیستم ها با پیکربندی مختلف
2- سه تکنیک شناسایی قطعه نرم افزاری
3- موارد نگارش سیستم
4- فرآیند کامپایل کردن و پیوند دادن قطعات نرم افزاری
5- قابلیت های فراهم شده توسط سیستم مدیریت نسخه
6- تعریف سیستمهای مدیریت نسخه
7- تفاوت های بین نسخه هابه صورت دلتا
8- امکاناتی که توسط ابزارهای کیس آماده می شوند
مهندسی نرمافزار یعنی استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائه محصول نرمافزاری با کیفیت که قابل اطمینان و با صرفه بوده و برروی ماشینهای واقعی به طور کارآمدی عمل کند.
مهندسی نرمافزار یک روش سیستماتیک، منظم و دقیق برای ساخت و ارائه محصولی نرمافزاری با کیفیت است.
مهندسی نرمافزار اغلب شامل فرایند خطی تحلیل، طراحی، پیادهسازی و آزمون است؛ که با به کارگیری روشهای فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرمافزاری با کیفیت مطلوب در طول یک فرایند انتخابی مناسب پروژه میشود.
کاربردهای مهندسی نرمافزار دارای ارزشهای اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهرهوری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر میکنند. مردم با بهرهگیری از نرمافزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برایشان شدنی نبود. نمونههایی از این دست نرمافزارها عبارتاند از: سامانههای توکار، نرمافزار اداری، بازیهای رایانهای و اینترنت.
فناوریها و خدمات مهندسی نرمافزار به کاربران برای بهبود بهرهوری و کیفیت یاری میرساند. نمونههایی از زمینههای بهبود: پایگاه دادهها، زبانها، کتابخانهها، الگوها، فرایندها و ابزار.
مهندسی نرمافزار عبارت است از کاربرد مهندسی برای طراحی، توسعه، پیادهسازی و نگهداری از نرمافزار در یک روش سیستماتیک.
تعاریف رسمی مهندسی نرمافزار عبارتند از:
نرمافزار عموماً از محصولات و موقعیتهایی شناخته میشود که قابلیت اطمینان زیادی از آن انتظار میرود، حتی در شرایط طاقت فرسا، مانند نظارت و کنترل نیروگاههای انرژی هستهای، یا هدایت یک هواپیمای مسافربری در هوا، چنین برنامههایی شامل هزاران خط کد هستند، که از نظر پیچیدگی با پیچیدهترین ماشینهای نوین قابل مقایسه هستند. بهعنوان مثال، یک هواپیمای مسافربری چند میلیون قطعه فیزیکی دارد (و یک شاتل فضایی حدود ده میلیون بخش دارد)، در حالی که نرمافزارِ هدایت چنین هواپیمایی میتواند تا ۴ میلیون خط کد داشته باشد.
با توجه به گسترش روزافزون دنیای رایانه امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به متخصصان رایانه احساس میشود. متأسفانه این رشته در ایران بازار کار خوبی ندارد طبق آمارها ۶۳٫۲۷ درصد از فارغالتحصیلان در سال ۹۰ مشغول به کار در سایر مشاغل هستند. اما برای مهندسان سختافزار هم امکان کار در شرکتهای تولیدکننده قطعات و دستگاهها و مراکز صنعتی – تولیدی بسیار فراهم است و از نظر سطح درآمدی هم با توجه به دانش و پشتکار شخصی در حد متوسط قرار دارند. به طور کلی این رشته در ایران با استقبال چندانی رو به رو نیست؛ این نیز حاکی از نبود برخی از زیرساختها در ایران هست.
مهندسان نرمافزار طرفدار تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متفاوت و مختلفی هستند، که با هم ناسازگار هستند. این بحث در سالهای دهه ۶۰ میلادی شروع شد و ممکن است برای همیشه ادامه پیدا کند. مهندسان نرمافزار از تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند. کسانی که کار عملی میکنند از تکنولوژیهای متنوعی استفاده میکنند: کامپایلرها، منابع کد، پردازشگرهای متن. کسانی که کار عملی میکنند از روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند تا تلاشهایشان را اجرا و هماهنگ کنند: برنامهنویسی در دستههای دونفری، بازبینی کد، و جلسات روزانه. هدف هر مهندس نرمافزار بایستی رسیدن به ایدههای جدید خارج از الگوهای طراحی شده قبلی باشد، که باید شفاف بوده و بهخوبی مستند شده باشد.
با وجود رشد فزاینده اقتصادی و قابلیت تولید فزایندهای که توسط نرمافزار ایجاد شده، هنوز هم بحث و جدلهای ماندگار دربارهٔ کیفیت نرمافزار ادامه دارند.
فهرست مطالب:
فصل اول: FAQ هایی راجع به مهندسی نرم افزار
نرم افزار چیست؟
مهندسی نرم افزار چیست؟
تفاوت مهندسی نرم افزار و علوم کامپیوتر
فرآیند نرم افزار
و...
فصل دوم: سیستم های اجتماعی-تکنیکی
سیستم
ویژگی های اصلی سیستم های اجتماعی-تکنیکی
ویژگی های جدید سیستم
عوامل موثر در قابلیت اعتماد سیستم
مهندسی سیستم ها
و...
فصل سوم: سیستم های حیاتی
انواع سیستم حیاتی
قابلیت اتکای سیستم
ابعاد قابلیت اتکا
قابلیت دسترسی
قابلیت اعتماد
اصطلاحات قابلیت اتکا
و...
فصل چهارم: فرآیندهای نرم افزار
فعالیت های اساسی در فرآیند نرم افزار
مدل های فرآیند نرم افزار
چرخه حیات نرم افزار
مدل آبشاری
و...
فصل پنجم: مدیریت پروژه
مسئولیت های مدیران
برنامه ریزی پروژه
نقاط عطف قطعات قابل تحویل
زمان بندی پروژه
مدیریت ریسک
و...
فصل ششم: خواسته های نرم افزار
خواسته های سیستم نرم افزاری
خواسته های عملکردی
خواسته های غیرعملکردی
خواسته های دامنه کاربرد
و...
فصل هفتم: فرآیندهای مهندسی خواسته ها
فرآیند مهندسی خواسته ها
مطالعات امکان سنجی
استخراج و تحلیل خواسته ها
دیدگاهها
مصاحبه
و...
فصل هشتم: مدل های سیستم
ابعاد مختلف سیستم
انواع مختلف مدل سیستم
مدل های رفتاری
مدل های جریان داده
مدل های ماشین حالت
مدل های داده ها
مدل های شی
و...
فصل نهم: مشخصات سیستم های حیاتی
تعیین مشخصات مبتنی بر ریسک
شناسایی ریسک
تحلیل و دسته بندی ریسک ها
تجزیه ریسک
برآورد کاهش ریسک
و...
فصل دهم: مشخصات رسمی
روش های تعیین مشخصات رسمی
مشخصات و طراحی
مشخصات رسمی در فرآیند نرم افزار
تعیین مشخصات واسط زیرسیستم
و...
فصل یازدهم: طراحی معماری
امتیازات طراحی و مستند سازی معماری نرم افزار
مدل های معماری
سازمان سیستم
مدل مخزن
و...
فصل دوازدهم: معماری های سیستم های توزیعی
ویژگی های مهم سیستم های توزیعی
معایب سیستم های توزیعی
انواع معماری سیستم های توزیعی
معماری های چندپردازنده ای
معماری های مشتری-کارگزار
و...
فصل سیزدهم: معماری کاربرد
موارد استفاده از معماری کاربرد
معماری چهار نوع کاربرد گسترده
سیستم های پردازش داده
و...
فصل چهاردهم: طراحی شی گرا
اشیا و کلاس های شی
اشیای همزمان
فرآیند طراحی شی گرا
حیطه سیستم و مدل های کاربرد
شناسایی اشیا
و...
فرمت فایل:WORD(قابل ویرایش)تعداد57 صحفه
مهندسی ارزش ( با مفهومی نزدیک به مدیریت ارزش و تجزیه و تحلیل ارزش ) رویکردی گروهی، سیستماتیک، کارکردگرا و دارای کاربردی حرفه ای است که برای ارزیابی و بهبود ارزش در یک محصول، طراحی یک وسیله، طراحی سیستم، اجرای پروژه های صنعتی و عمرانی و دیگر خدمات به کار گرفته می شود.
مهندسی ارزش متدولوژی قدرتمندی است برای حل مسائل، کاهش هزینه ها و به طور همزمان، بهبود عملکرد و کیفیت. با شناسایی و ارتقای شاخصهای ارزش، مهندسی ارزش، رضایت مشتری را افزایش می دهد و به ارزش سرمایه گذاری می افزاید. این متدولوژی را که از راهبردهای موفق بلندمدت و تجاری است، می توان در تمام بخشهای تجاری یا اقتصادی، نظیر صنایع، دولت، ساخت و ساز و خدمات به کار گرفت.
مهندسی و مدیریت ارزش که از سال 1947 توسط " لاری مایلز" در ایالت متحده آغاز به گسترش کرد، امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی جهان کاربردی وسیع و دستاوردهایی بی نظیر داشته است. بررسی اسناد و مدارک موجود و مرور اطلاعات موجود انجمن مهندسان ارزش آمریکا ( SAVE : Society Of American Value Engineering ) گواه آن است که انجام مهندسی ارزش روی پروژه ها، تا چندین صد میلیون دلار صرفه جویی دربرداشته است. در سطح ملی نیز، با مراجعه به پروژه های تعریف شده ای که مهندسی ارزش در آنها مدنظر بوده است، می توان تغییرات و بهبود همزمان عملکرد و کیفیت و کاهش هزینه را شاهد بود.
از این رو امروزه با پی بردن دولتمردان و دست اندرکاران پروژه های صنعتی و عمرانی، قوانین و مقرراتی مبنی بر ضرورت و همه گیرشدن به کارگیری مهندسی ارزش در پروژه ها وضع شده است.
مفاهیم مهندسی ارزش
چکیده : تجارت جهانی شرکتها را به طور فزاینده ای به سمت بازار رقابتی کشانده است. از همین روست که استفاده از روش تحلیل ارزش و مهندسی ارزش ضرورت بیشتری پیدا کرده است. در طی سالهای اخیر، روش تحلیل ارزش قابلیت و امتیازهای خود را به اثبات رسانده است. این روش یک ابزار قوی است که کاربرد آن نتایج مثبتی را به همراه دارد. روشی که دیدگاه های تثبیت شده و فعلی را به چالش می طلبد و غالباً به عنوان یک روش نقاد از عملکردهای معمول مدیریتی شناخته می شود.
به طور کلی مهندسی ارزش یک تلاش منسجم در جهت تحلیل کارکرد سیستمها، تجهیزات، تأسیسات، نگهداری و تعمیرات، تعویض تسهیلات و مراحل اجرایی تدارکات به منظور دست یابی به کارکردهای پیش بینی شده با کمترین هزینة کلی می باشد.
تمامی مدیران خواهان سازمانی پویا و انعطاف پذیر هستند تا بتوانند در نوآوری چنان پیشرفته باشند که کالا یا خدماتشان همواره بهترین کیفیت و تازگی را داشته باشد. شرکتهای امروزی توسط سه نیروی مشتریان، رقبا و دگرگونی ها به مسیری غیرقابل پیش بینی هدایت می شوند. امروزه مشتریانی هستند که خواسته های خود را به شرکتها تحمیل می کنند و همواره به دنبال کیفیت بالاتر هستند و لذا در جریان رقابت، شرکتی که کیفیت بالاتر و خدمات بیشتری را در ازای هزینة کمتر ارائه کند، می تواند رقیبان خود را از صحنه خارج نماید. سومین نیروی کارساز، دگرگونی هایی است که بر شرکت ها اعمال می شود.
با جهانی شدن اقتصاد، شرکتها با رقبای بیشتری مواجه می شوند. به نظر می رسد تنها راه برای بقا، رشد و دستیابی به سود بیشتر، توجه جدی به مقولة کاهش هزینه است.
روش مهندسی ارزش این امکان را به وجود می آورد که به هر دو هدف مهم کم کردن هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات در یک زمان، بتوان دست یافت و این روش، راه حل مناسبی برای کم کردن هزینه ها بدون خدشه بر کارایی یا کیفیت خدمات ارائه می نماید.
رویکرد مهندسی ارزش، رویکردی متعهدانه و سیتماتیکدر جهت تحلیل فعالیتها برای دست یابی به ارزش بهینه به ازای هر واحد هزینة صرف شده است. در یک بازار تجارت رقابتی، موفقیت یک واحد اقتصادی در گرو ارائة بهترین ارزش به ازای قیمت مورد نظر مصرف کننده است.این بهترین ارزش، از طریق ملاحظات عملکرد و هزینه به دست می آید. تجربه نشان داده است که به ازای هر واحد پولی که صرف تحقیقات مهندسی ارزش می شود، بین 15 تا 20 و در بعضی موارد، بیش از ده ها و صدها برابر بازگشت سرمایه وجود دارد.
مطالعه در مورد مهندسی ارزش، در زمان جنگ جهانی دوم، بر اثر کمبود مواد اولیه آغاز شد. لاورنس دی مایلز، در شرکت جنرال الکتریک، برای اولین بار به دنبال روشی گشت تا بدون صدمه زدن به کیفیت و کارایی، مواد را جایگزین یکدیگر سازد. مایلز روشی را پیشنهاد کرد که در آن، تیمهای متشکل از افراد با تجربه، وظایف و کارکرد محصولات شرکت را آزمایش می کردند. این تیمهای سازمان یافته از طریق تکنیکهای خلاق، تغییراتی در محصول ایجاد نمودند تا بدون تأثیر بر خدمات، بازده را افزایش دهد. این روش مایلز، تحلیل ارزش نامگذاری شد. سازمان دفاع آمریکا به سودمندی این روش در به کارگیری منابع پی برد و این روش را به نام جدید " مهندسی ارزش " ارتقا داده، در بخشهای مختلف تجارت و صنعت به کار گرفت. مهندسی ارزش به طراحی فرآیند قبل از عمل اطلاق می شود، در حالی که آنالیز ارزش در مورد محصول یا بعد از تولید به کار می رود. اما آنالیز ارزش، قابل تغییر به مهندسی ارزش است. آنالیز ارزش و مهندسی ارزش هر دو اصول مشترکی دارند و دربرگیرندة تحلیل ارزش می باشند.
اساس و پایة مهندسی ارزش، بر " کارکرد " استوار است و به همین دلیل از سایر تکنیکهای کاهش هزینه متمایز است. در هنگام به کارگیری مهندسی ارزش، کارکردها مورد بررسی قرار گرفته و حداکثر صرفه جویی مالی به طور اتوماتیک به دست می آید.
اصولاً هرچه مهندسی ارزش در یک طرح زودتر شروع شود، فایدة بیشتری خواهد داشت؛ زیرا در مراحل شکل گیری طرح، پیشنهاد تغییرات به روش مهندسی ارزش، راحت تر پذیرفته می شود؛ گرچه می توان این روش را حتی در مراحل پایانی تولید محصول یا ارائة خدمات نیز به کار گرفت.
این حقیقت که به کارگیری مهندسی ارزش در شرکتها با مشکلاتی مواجه است، انکارناپذیر است. درک ناصحیح از مفهوم مهندسی ارزش، بیان غیرواضح اهداف کاهش هزینه، عدم انجام ارزیابی های کافی به ویژه در مورد هزینه ها از جمله عوامل بازدارندة به کارگیری مهندسی ارزش هستند. علاوه براین، تفکرات غلط در مورد مهندسی ارزش نیز باعث استفاده نکردن از این روش شده است. از جمله این که مهندسی ارزش برای شرکتهای کوچک یا خدماتیریال کاربرد ندارد یا این که مهندسی ارزش در مورد محصولاتی که مشخصات متفاوتی در اندازه، کیفیت، کاربرد و قیمت دارند، ناکارآمد است. علاوه براین مشکلات، بعد از به کارگیری مهندسی ارزش، تغییر دادن حالات و طرز فکر حاکم بر شرکتها بسیار مشکل است؛ چرا که معمولاً نیروی انسانی و زمان کافی جهت پشتیبانی از آن موجود نمی باشد. اما در مقابل از مزایای به کاگیری مهندسی ارزش به صورت خلاصه، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
اساس مهندسی ارزش، یافتن رابطة بین "هزینه"، "وظایف" و " تحلیل وظایف " است. این مطالعه منجر به یافتن راه های متفاوت برای دست یابی به هزینة کمنر و ارئة خدمات بیشتر می شود. از بین این روشهای متفاوت، باید روشی را که دارای کمترین هزینه است، انتخاب گردد.
در حقیقت، مهندسی ارزش مهم ترین گام به سوی صرفه جویی است. بدین منظور لازم است به 5 سؤال پاسخ داد :
با یافتن پاسخ این سؤالات 3 گام اصلی؛ یعنی، تعریف وظایف، ارزیابی وظایف و توسعة داده ها برداشته می شود.
خاستگاه اصلی مهندسی ارزش، استفادة مؤثر از تمام منابع در دسترس است. از این رو، یک شرکت باید با بهترین استفاده از این منابع محدود، کالایی با ارزش تر و با هزینة کمتر تولید کند. برای پیدا کردن بخشی از هزینه های اضافی، باید از روش تحلیل وظایف استفاده کرد تا هزینه های غیرضروری که ناشی از ترکیب کارکردها و وظایف غیرضروری هستند، حذف شود. این تحلیل و تبیین بر اساس نظر مشتریان صورت می گیرد نه واحد تولید کننده. از این رو شرکت احتیاج به اطلاعات کافی، درست و به موقع دارد تا آنها را به سرعت در محصول و خدمات خود به کارگیرد.
فرآیند مهندسی ارزش شامل 6 گام به شرح زیر است :
5 _ 1 : انتخاب پروژه
تحقیقات مهندسی ارزش غالباً در واحدهایی به کار گرفته می شود که نسبت قیمت تمام شدة آن به عملکرد محصول بالاست. معمولاً شرکتهایی که مدت طولانی بدون تغییر بوده یا واحدهای شلوغ داشته باشند، برای ساده سازی و کاهش هزینه ها مناسب تر هستند.تحقیقات در شرکتهایی که مشکل واضحی مثل تحویل ندادن به موقع محصولات در آنها وجود دارد، ساده تر و مفید است. پر.ژه تحقیقاتی باید مسأله ای را حل کند که نیاز واقعی شرکت و مورد حمایتمدیریت شرکت باشد. همچنین؛ مسألة فوق برای افرادی که در ان سیستم کار می کنند، مهم بوده و در نهایت بازگشت سرمایة آن بالا و احتمال موفقیت آن زیاد باشد.
5 _ 2 : جمع آوری اطلاعات
بعد از انتخاب موضوع مورد مطالعه، لازم است اطلاعات کافی و فراوانی در مورد آن جمع آوری شده ، محصول به طور کامل تعریف شود. منظور از تعریف محصول این است که محصول همان طور که طراحی شده و مصرف می شود، معرفی گردد. در جمع آوری اطلاعات باید نظرات شخصی، کمترین اثر ممکن را داشته باشد.
5 _ 3 : تعریف کارکرد یا وظیفه
تعریف کارکرد یا وظیفه منجر به شناختن وظایف در یک پروژه می شود. در این قسمت به دو سؤال پاسخ داده می شود :
تعریف وظیفه، پاسخ به دو سرال فوق است. یک وظیفه باید تا جایی که امکان دارد، ساده تعریف شود و این سادگی، باید به طور کمی با چنان کلماتی بیان شودکه به ما اجازة توسة تفکرات و خلق ایده های جدید را بدهد. سادگی تعریف، اجازی انتخاب روشهای متفاوت را به ما می دهد.
5 _ 4 : مرتب کردن مجدد وظایف
اکثر کالاها و خدمات دارای چندین وظیفه هستند که نیازهای ما را همزمان برآورده می سازند. در این حالت یک وظیفه بالاتر از سایر وظایف قرار گرفته و در همین حال،وظایف دیگر را زیر مجموعه خود قرار می دهد که هدف از ساخت وسیله را تأمین می نماید.
5 _ 5 : ارزیابی وظایف
در این مرحله لازم است کارهای زیر صورت گیرد:
الف . تعیین ارزش به وسیلة قضاوت و تجربه
ب . تعیین ارزش به وسیلة مقایسه
ج . تعیین ترزش به وسیلة Blast & Rehine
د . تعیین ارزش به وسیلة مقایسه با استانداردهای موجود
هـ . تعیین ارزش به وسیلة عوامل ارزش
و . تعیین ارزش در مقایسة هزینه
با پاسخ به این دو سؤال که "بهترین انتخاب چیست؟ " و "هزینة این انتخاب چقدر است؟ "می توان اقتصادی ترین راه را انتخاب نمود. لازم است پس از تهیة لیستی از اقلام با کارکردهای مشابه و نیز نادیده گرفتن تمامی محدودیتها، تغییرات و اصلاحات لازم را اعمال نموده، ارزان ترین راه را به عنوان پایه ای برای ارزیابی های آتی انتخاب کنیم. اصلاحات به دو روش اعمال می گردند:
الف. روشهای آزاد مانند ابتکار و نوآوری
ب . روشهای منطقی مانند چک لیست
فرآیند مهندسی ارزش، بیش از 50 سال است که به کار گرفته می شود. در طی این سالها، هر قسمتی از این فرآیند که با خطاها و مشکلاتی درگیر بوده، بهبود یافته است؛ اما اکثر تکنیکهای کاهش هزینه، این دوره را پشت سر نگذاشته اند و در حالی که اکثر تکنیکهای کاهش هزینه توسط مخترعان یا حداکثر شرکتهای کوچک حمایت می شوند، مهندسی ارزش در سطح جهانی پذیرفته شده است.
مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش
مفاهیم و چگونگی اجرای آن
چکیده :
در سالهای اخیر دیدگاه مهندسی ارزش به عنوان کاربردی ترین روشهای کاهش هزینه ها در امور مهندسی شرکت ها به کار رفته است. امروزه مهندسی ارزش به عنوان شکل کامل بری از روش تجزیه و تحلیل ارزش در اغلب شرکت های تولیدی ـ صنعتی، به ویژه در امور طراحی محصول و فرآیندهای تولید به کار گرفته می شود. پیشرفت سریع فن آوری در روشهای تولید و ابداع مواد اولیه جدید، مهندسی ارزش امکان ساخت محصولات و مواد جدید را فراهم می نماید. این پیشرفت ضرورت بهره گیری از این دیدگاه را جهت ارزش یابی بدیلهای مختلف تولید شدت بخشیده است.
روش مذکور در ابتدا، همچون برخی تکنیکهای مشابه نظیر روش ساخت یا خرید، روش استانداردسازی کالاهای مصرفی، روش تجزیه و تحلیل اقتصادی، روش کاهش (ساده سازی) اجزای محصول و . . . صرفاً با هدف کاهش هزینه در بخش خرید یا سفارشات خارجی شرکتها به کارگرفته می شد؛ اما بعدها گسترش آن به سایر امور خصوصاً مباحث طراحی محصول و فرآیندهای تولید، به تدریج تجزیه و تحلیل ارزش با هدف تأکید بر جنبه های مهندسی این تکنیک از عنوان تجزیه و تحلیل ارزش، به عبارت مهندسی ارزش تغییر یافت، به نحوی که امروزه از این روش در پهنة وسیعی از امور مهندسی شرکتها استفاده می شود. در مورد اهمیت و کاربرد روزافزون این تکنیک در امور مهندسی مؤسسات ذکر این تکته کافی است که بنابر گفتة EVANS در پایان دهة 80، از 20 شرکت ژاپنی، 17 شرکت دارای پست معاونت در امور مهندسی ارزش بوده اند.
دو روش «تجزیه و تحلیل ارزش» و «مهندسی ارزش» اساساً دارای هدف و روش مشابهی می باشند. لذا در اغلب موارد این دو عبارت به صورت مترادف به کارگرفته می شوند. چنانچه BABCOCK نیز بر این موضوع تأکید داشته و هدف هر دو تکنیک را مطالعة هوشمند و منظم کلیة اجزای محصول به منظور کشف و حذف گزینه های غیرضروری، بدون ایجاد هرگونه خلل در اثربخشی محصول می داند. به نظر وی روش هر دو دیدگاه نیز مشابه است و در هر دو تکنیک تعدادی سؤال در خصوص محصول، اجزا و فرآیند تولید آن طرح می گردد. لذا در اغلب منابع موجود، در مورد این دو روش تعریف واحدی ارائه گردیده است. از جمله، انجمن مهندسی ارزش آمریکا، تجزیه و تحلیل و مهندسی ارزش را به شرح زیر تعریف نموده است. این تعریف کمابیش مورد قبول سایر صاحب نظران نیز قرار داشته و در منابع مختلف به نحو مشابهی تکرار شده است :
مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش، تعیین ارزش پولی محصول (یا خدمات) بر اساس سطح معینی از کارکرد (یا عملکرد) محصول و قابلیت اطمینان آن با حداقل هزینه ها است. (به عبارت دیگر مهندسی ارزش عملکرد محصول با قابلیت اطمینان معین در سطح حداقل هزینه را تضمین می نماید. )
در همین خصوص لغت نامة APICS نیز مهندسی ارزش (تجزیه و تحلیل) ارزش را چنین تعریف نموده است :
مهندسی ارزش استفاده روشمند و منظم از تکنیکهایی است که ارزش محصول با عملکرد و کیفیت معین در سطح حداقل هزین ها را محاسبه و تعیین می نماید.
لذا همان گونه که بیان شد از نظر روش و هدف این دو تکنیک مشابه هستند و در واقع آنها را باید یکسان فرض نمود؛ اما در عین حال این دو تکنیک دارای برخی تفاوتهای آشکار با یکدیگر نیز هستند، که دقت در این موارد در فهم کلی موضوع مؤثر است. در ادامه به برخی از این تفاوتها اشاره می شود.
2_1 اختلاف اول : عبارت تجزیه و تحلیل ارزش عمدتاً در مورد خرید کالاها و مواد اولیه و نیمه ساخته (در واحدهای سفارش و خرید مؤسسات) به کار می رود، در حالی که واژة مهندسی ارزش در سطح تجزیه و تحلیل های مهندسی (خصوصاً طراحی محصول، طراحی فرآیند، کنترل پروژه و ...) استفاده می شود. چنانچه Delmar نیز در این مورد می گوید :
"تجزیه و تحلیل ارزش، تلاش سازمانی منظمی جهت کاهش هزینه مواد و قطعات خریداری شده بدون هرگونه ضربه به کاربر مورد انتظار قطعات و جنبه های زیباشناختی آنها است. در حالی که مهندسی ارزش تعیین کارکرد محصول با حداقل هزینه ها در مرحلة طراحی محصولات است. "
EVANS نیز در این مورد تعبیر مشابهی دارد. وی با اطلاق واژة مهندسی ارزش به کاهش یا محدودکردن هزینه ها در جریان تولید، این دو روش زیر را به شرح زیر تعریف می نماید:
الف) تجزیه و تحلیل ارزش تلاش جهت کاهش هزینه های محصول با جایگزین مواد ارزان تر (با همان کیفیت)، کاستن از اجزای محصول و . . . می باشد. به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل ارزش بررسی هزینة محصول از طریق اجزای آن به منظور تعیین میزان مشارکت هزینه ها در ارزش محصولات است.
ب ) مهندسی ارزش تلاش جهت کاهش هزینه های محصول در مرحلة طراحی با حفظ قابلیت اطمینان هر قطعه مطابق با انتظارات است.
2_2 اختلاف دوم : اختلاف یا تفاوت دوم که درک آن در فهم کلی موضوع مهندسی ارزش مؤثر تلقی می شود، ناشی از تفاوت دو مفهوم مجموع هزینه ها (قیمت تمام شده تا مرحلة ارایة محصول به مصرف کننده) و ارزش محصولات است که جهت درک موضوع ابتدا مفوم این دو واژه به طور مختصر بررسی و تفهیم می گردد.
الف) مفهوم مجموع هزینه ها در مهندسی ارزش : از دید مهندسی ارزش مجموع هزینه های تولیدمحصول (یا ارایة خدمات) را می توان به سه دسته تقسیم نمود :
البته هزینة مصرف (کاربرد) از دید حسابداری متعارف صنعتی، بخشی از هزین های تولید محسوب می شود و مربوط به تولید است، اما در عین حال این بخش از هزینه ها بر افزایش هزینة مصرف از جانب خریدار نیز تأثیرگذار است و در واقع، هر چقدر تولید کننده کیفیت و قابلیت اطمینان نحصول را افزایش دهد، به دلیل افزایش طول عمر محصول، هزینة مصرف (مصرف کننده) کاهش می یابد. لذا این بخش از هزینه های تولید در افزایش رضایت مصرف کننده مؤثر بوده، عملاً بخشی از سودمندی محصول را تسکیل می دهد.
ب ) مفهوم ارزش در بحث مهندسی ارزش : صرفنظر از معنای لغوی ارزش نزد عموم بدیهی و معمولاً از سنجش ذهنی کالاها و اشیا با یکدیگر و یا با پول ناشی می گردد. این کلمه خود تقسیم بندیهای متعددی دارد و از زوایای مختلف قابل توجه است. ارزشها می توانند اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، مذهبی یا دینی، شخصی (شخصیتی) و . . . باشند. به عنوان مثال از جهت اقتصادی واژة ارزش بیانگر ارزش مبادله است که این خود نوعی سنجش پولی (قیمت کالا و خدمات) است. در بازرایابیو مهندسی ارزش نیز واژة ارزش مفهومی مشابه با اقتصاد را دربرمی گیرد. با این وجود ابعاد دیگری را نیز شامل می شود. در بحث مهندسی ارزش می توان ارزش را ناشی از نوعی سنجش بین مطلوبیت و قیمت کالا تعریف نمود. به عبارت دیگر، ارزش را می توان نوعی درک ذهنی مشتری در مورد مطلوبیت کالا در مقایسه با قیمت آن به شمار آورد. اما مطلوبیت چیست؟
مطلوبیت ترکیبی از دو عامل سودمندی و سایر عوامل بازاریابی مرتبط با محصول است. (که می توانند اقتصادی و یا غیراقتصادی باشند)
خلاصة این عوامل در جدول شمارة 1 نشان داده شده است.
عوامل بازاریابی
سودمندی
مرتبط با اصل محصول (ماهیت کالا)
مطلوبیت
مرتبط با فروشنده (خدمات پس از فروش)
جدول شمارة1 : اجزای مطلوبیت در مهندسی ارزش
همچنین؛ "سودمندی" که در اقتصاد " ارزش مصرفی" نیز نامیده شده است، خود شامل 3 جزء می باشد :
الف) عملکرد یا کارکرد که عبارتست از قابلیت یا توانایی محصول جهت رفع نیاز مطابق با آنچه از آن انتظار می رود.
ب ) قابلیت اطمینان که عبارتست از حفظ کارکرد مطلوب محصول در دورة معین یا دورة عمر پیش بینی شدة محصول
ج ) کیفیت که در قابلیت محصول جهت ارایة بالاترین حد کارکرد تعریف شده در ذورة معین یا دورة عمر محصول است .
حال با توجه به توضیحات فوق افزایش ارزش محصول در دید مشتری (به عنوان هدف اصلی مهندسی ارزش) به دو طریق انجام پذیر است که بند الف، عمدتاً موضوع مهندسی ارزش و بند ب، موضوع تجزیه و تحلیل ارزش است.
الف) افزایش مطلوبیت با حفظ قیمت قبلی.
ب ) کاهش قیمت با حفظ مطلوبیت قبلی.
البته بدیهی است منظور از قیمت در بحث فوق، قیمت فروش محصولات (شامل هزینه های ارایة محصول) است که خود ترکیبی از قیمت تمام شده یا مجموع هزینه ها (بند 2_2_الف) و درصدی سود است. لذا با فرض ثابت ماندن درصد سود در بحث فوق، به جای قیمت می توان مجموع هزینه ها را قرار داد. پس در صورتی که در تجزیه و تحلیلهای انجام شده افزایش مطلوبیت مدنظر باشد (با همان سطح کیفیت و مجموع هزینه های قبلی) موضوع مورد بحث، مهندسی ارزش خواهد بود و بدیهی است در این حالت این امر عمدتاً از طریق تغییر طراحی محصول انجام می پذیرد (به همین دلیل EVANS مهندسی ارزش را به طور کلی، جزیی از ابزارهای مهندسی کیفیت محسوب می کند و می گوید: کیفیت مقدم بر تولید است و در مرحلة طراحی باید انجام شود.)
همچنین در صورتی که در تجزیه و تحلیلهای انجام شده صرفاً کاهش قیمت تمام شده (مجموع هزینه ها) با حفظ سطح مطلوبیت قبلی مدنظر باشد (که در اغلب موارد می توان این امر را با ترکیب، تغییر، تحدید و . . . اجزای محصول انجام داد) موضوع عمدتاً در دایرة تجزیه و تحلیل ارزش قرار می گیرد.
2_3 اختلاف سوم : در برخی منابع تفاوتهای دیگری نیز در مورد دو تکنیک مهندسی و تجزیه و تحلیل ارزش بیان شده است. به نظر می رسد مستقلاً از اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد. از جمله Babcock در این باره می گوید : « عبارت مهندسی ارزش در بررسی محصولات جدید و عبارت تجزیه و تحلیل ارزش در بررسی محصولات قدیمی به کار می رود، هرچند در اغلب موارد این دو عبارت به طور مترادف به کار گرفته می شوند.»
همچنین؛ Fallon رئیس سابق انجمن مهندسی ارزش آمریکا معتقد است : « در تجزیه و تحلیلهای مهندسی ارزش، عمدة واحدهای یک مؤسسه (پشتیبانی، تولید، خرید، بازاریابی و ... ) بایستی به ایفای نقش بپردازند؛ در حالی که در تجزیه و تحلیل ارزش معمولاً واحدهای خرید و پشتیبانی، خود می توانند اقدامات لازم را به عمل آورند.» در نهایت Schroeder معتقد است : «مهندسی ارزش از طریق طراحی مجدد محصولات موجود انجام می شود، (در تجزیه و تحلیل ارزش الزاماً طراحی مجدد محصول انجام نمی شود) هرچند که هدف هر دو تکنیک حذف هر چیزی است که با ایجاد هزینه، در ارزش محصول تأثیری نمی گذارد.»
همان گونه که گفته شد مهندسی ارزش و تجزیه و تحلیل از جهت شیوة اجرا مشابه یکدیگر بوده، عمدتاً متکی بر طرح تعداد سؤال هستند که نمونه ای از مهمترین سؤالات قابل طرح در این مورد در قالب یک چک لیست در جدول شمارة 2 ذکر شده است.
نام و مشخصات کالا (قطعه): نوع عملکرد:
مشخصات فنی: نحوه دسترسی (ساخت، خرید و ...):
قیمت برآوردی: مرحلة به کارگیری:
تذکر: پس از تکمیل چک لیست فوق (شامل هر تعداد سؤالات مکمل دیگر) پاسخ سؤالات توسط گروه کارشناسی مربوط، تجزیه و تحلیل شدهو در نهایت پیشنهادات نهایی به مدیریت شرکت ارایه می شود.
جدول شماره 2 : چک لیست مهندسی ارزش
در عین حال برای اجرای بهتر و کاراتر مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش، پیشنهاداتی نیز ارایه گردیده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
بنابراین؛ همة تجزیه و تحلیلهای به عمل آمده و پیشنهادات ارایه شده توسط گروه های تخصصی مجری این تکنیک ها باید با تعیین ارزش کمی و کیفی هر پیشنهاد و در صورت نیاز به انضمام محاسبات مالی و آماری لازم باشد.
چند نکته جالب:
فرآیند مهندسی ارزش
چکیده:
با توجه به گسترش سریع مهندسی ارزش در کشورهای مختلف دنیا و پیشرفت دنیای صنعتی به سمت بازار رقابتی و جهانی شدن (Globalization)، آشنایی با این فرآیند مهم که در جهت کاهش هزینه و افزایش کیفیت و در نتیجهکسب سهم بیشتر در بازار رقابتی حرکت می کند، برای صاحبان دانش و صنعت لازم است.
مهندسی ارزش در زمان جنگ جهانی دوم، هنگامی که دستیابی به موادبسیار مهم دچار مشکل شده بود، در صنایع مطرح شد. این مسأله باعث ارایة راه کارهای جایگزین برای مواد و طرح های موجود گردید. در یال 1947 لاورنس دی مایلز ـ یکی از مهندسان شرکت جنرال الکتریک آمریکا ـ موارد ممکن را مورد بررسی قرار داد. او روشهای مختلفی برای مقابله با تغییرات ارایه کرد و برخوردی مناسب برای مشخص کردن ارزش و بهبود یک طرح نمود. این نظریه به سرعت فراگیر شد و برگشت عظیم سرمایه را به دنبال داشت. او این روش را مهندسی ارزش نامید.
برای مهندسی ارزش تعاریف مختلف و متعددی آمده است که همگی یک مفهوم کلی را دربردارند. به طور خلاصه می توان گفت: « مهندسی ارزش عبارتست از روشی خلاقانه برای تغییر و اصلاح کارکردهای نامناسب، در جهت کاهش هزینه با حفظ کیفیت. البته امروزه نتایج اجرای مهندسی ارزش بر روی طرح های متعدد در دنیا نشان می دهد که مهندسی ارزش نه تنها کاهش هزینه همرا با حفظ کیفیت را به دنبال دارد، بلکه باعث کاهش هزینه، کاهش زمان تحویل و افزایش کیفیت تحویل می شود.
2_1 ارزش: کمترین هزینه ای است که تأمین نیازها و انتظارات مشتری را به حو مطلوب امکانپذیر می سازد.
2_2 بها: کمترین هزینه ای است که به وسیلة آن کارکرد اصلی مورد انتظار از یک سیستم، قابل دستیابی است.
2_3 کیفیت: نیازها، انتظارات و مطلوبیتهای کاربر یا کارفرما است.
2_4 هزینه: هزینة دور عمر محصول، پروژه یا خدمات است.
2_5 کارکرد: وظیفة مشخصی است که از یک جزء خاص از محصول، کل محصول یا یک پروژه انتظار می رود.
فرآیند سیستماتیکی را که برای اجرای مهندسی ارزش بر روی یک پروژه اجرا می شود، طرح شغل می گویند. اساساً فرآیند مهندسی ارزش در سه مرحلة اصلی سازماندهی می شود:
الف) مطالعات مقدماتی
در ابتدای این مرحله، پروژة مورد نظر و دلایل کار بر روی آن مشخص و گروه مهندسی ارزش تشکیل می شود. هدف در این مرحله، آماده سازی بستری مناسب جهت انجام فرآیند مهندسی ارزش است؛ بدین صورت که ابتدا یک سری جلسات توجیهی برای کلیة مدیران رده بالا، خصوصاً مهندسین طراح و مشاوران طرح برگزار می شود تا در این جلسات مزایای به کارگیری مهندسی ارزش برای مدیرا ارشد محرز شود. همچنین؛ باید برای مهندسین طراح و مشاور کاملاً مشخص شود که کار گروه مهندسی ارزش اشکال تراشی و ایرادگرفتن به آنها نیست، بلکه گروه مهندسی ارزش سعی دارد با کمک به آنها محصولی کاراتر با هزینة کمتر تولید کند.
در راستای ایجاد این بستر مناسب، باید علاوه بر جلسات توجیهی یک سری جلسات آموزشی برای کلیة افرادی که به نحوی در گروه مهندسی ارزش نقش دارند، برگزار شود تا با اصل مسأله و چارچوب کلی کار آشنا شوند. همچنین؛ اعضای اصلی گروه مهندسی ارزش باید با پروژة مور نظر کاملاً آشنا شوند، تخصصهای اساسی آن را فراگیرند و با اطلاعات کلی طرح آشنا شوند. همچنین باید در این مرحله مشخص شود که گروه مهندسی ارزش تا چه حد از حمایت مدیران ارشد، چه مادی و چه معنوی برخوردار است.
در ادامة فرآیند کلی مطالعات قبل از اجرا به طور خلاصه توضیح داده می شود :
در ادامه کلیة اطلاعات جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و یک سری استاندارهای جدید برای محصول مورد نظر تعریف می شود.
افرادی که می توان از آنها در زمینة طرح مورد نظر اطلاعات کسب کرد، عبارتند از: فروشنده، طراح عمومی، مهندس معمار، اعضای گروه تخمین هزینه، اعضای گروه تعمیرات، پیمانکاران و مشاوران طرح.
اسناد و مدارکی که می توان از آنها استفاده کرد عبارتند از: نقشة پرو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
عنوان پروژه :
آب شیرین کالای کمیاب آینده
استاد راهنما :
جناب دکتر رضایی پژند
دانشجو :
امین محدث فر
از درس :
هیدرولوژی مهندسی
تهیه شده در بهار 88
رواناب ذوب برف به نهرها
در تمام دنیا، ذوب برف قسمت بزرگی از جابجایی آب در طبیعت است. در اقلیم سردتر بخش زیادی از جریان چشمهها و جریان رودخانهها از ذوب برف و یخ میباشد. هنگام سیلاب، ذوب سریع برف باعث لغزش زمین و جریانهای غلیظ میشود.
راه مناسب برای فهم تأثیر ذوب برف بر جریان رودخانهها نگاه کردن به آبنمود یا هیدروگراف زیر است که جریان متوسط روزانه (میانگین جریان در هر روز) برای چهار سال در رودخانهی نورث فورک در محل سد نورث فورک در کالیفرنیای آمریکا نشان میدهد. هیدروگراف، نموداری است که نشان میدهد در هر زمان چه شدت جریانی آب در یک رودخانه در یک محل مشخص وجود دارد. ضمناً واحد شدت جریان مترمکعب در ثانیه (حجم در واحد زمان) میباشد. قلهی این نمودار که حداکثر شدت جریان را نشان میدهد به دلیل ذوب شدن برف میباشد. در فروردین ماه سال 2000 میلادی شدت جریان حدود 34 مترمکعب در ثانیه میباشد در صورتی که در مرداد ماه که تمام برفها ذوب شدهاند، جریان آب در رودخانه کاهش مییابد و به حدود 6/1 تا 1/2 متر مکعب در ثانیه میرسد.
جریان ناشی از ذوب برف در فصلهای مختلف و سالهای مختلف متفاوت میباشد. حداکثر جریان در سال 2000 را با حداکثر جریان در سال 2001 مقایسه کنید. به نظر میرسد که یک خشکسالی شدید در منطقهی کالیفرنیا در سال 2001 اتفاق افتاده است. کمبود حجم ذخیرهی آب برف در زمستان کمتر از مقدار آب دردسترس در بقیهی سال میباشد. این موضوع بر روی حجم آب داخل مخازن پاییندست تأثیر میگذارد و این موضوع نیز یعنی حجم آب کمتر برای کشاورزی، شرب و بهداشت مردم.
جریان آب سطحی (رواناب): آب بارندگی که بر روی سطح خاکی حرکت میکند و به رودخانهها میروند
رواناب سطحی بارندگی روی سطح زمین میباشد
بسیاری از مردم فکر میکنند که بارندگیها بر روی خشکیها میریزند، روی آنها جریان مییابند(رواناب) و به سمت رودخانهها میروند و در نهایت به داخل اقیانوسها تخلیه میشوند. اما واقعاً قضیه کمی پیچیدهتر میباشد، چونکه رودخانهها دائم در حال گرفتن آب و دادن آب به زمین میباشند. اما به هرحال، باز هم بیشتر آب داخل رودخانهها مستقیماً از بارندگیها و رواناب آنها میباشد.