دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
به نام خدا
عفونتهای قارچی د رافراد دیابتیک
مقدمه
امروزه با رشد تکنولوژی و پیشرفت علوم پزشکی همگام با آن و نیز بهبود شرایط اجتماعی و بالارفتن سطح بهداشت عمومی در جوامع پیشرفته بنحو چشمگیر و در کشورهای در حال توسعه در حد مطلوب، موجب کنترل بیماریهای عفونی و خصوصاً انگلی گردیده ولی متأسفانه دراین روند همواره عواملی چون ایدز، سرطانها و دیابت ایجاد اختلال نموده اند.
این بیماریها همواره برخی روشهای درمانی مثل پیوند، شیمی درمانی، رادیوتراپی، مصرف روزافزون آنتی بیوتیکها و داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی موجب شیوع بسیاری از بیماریهای قارچی فرصت طلب، حقیقی و برخی قارچهای آندوژن در انسان گردیده است.
شروع جنجال برانگیز ایدز، سرطانها، پیوند اعضاء، دیابت و..... که همگی بیماریهای مهلک قارچی چون کریپتوکوکوزیس سیستم اعصاب مرکزی، کاندیدیازیس سیتمیک و ..... را بدنبال دارند موجب گشوده دیدگاه جدیدی به قارچها و بیماریهای حاصل از آنها د ر علوم پزشکی و بهداشتی گردیده است.
همانطور که ذکر شد از جمله بیماریهای زمینه ای در ابتلا به عفونتهای قارچی دیابت است که با توجه به ارثی بودن آن و فاکتورهای تغذیه ای و محیطی خاص کشور ما موجب شیوع زیاد این بیماری در جامعه ایرانی شده است.
امرزوه علیرغم کنترل و کاهش بسیاری از عوارض این بیماری، عفونتهای قارچی فرصت طلب از گرفتاریها و مزاحمتهای مهم بیماران دیابتی می باشد. بطور مثال موکور مایکوزیس که یکی از بیماریهای قارچی با پیشرفت خیلی سریع و کشنده می باشد بیش از 90% موارد در بیماران دیابتی دیده می شود.
همچنین سایر بیماریهای قارچی فرصت طلب نظیر کاندیدیازیس دهان، کاندیدیازیس سیتمیک، کاندید یازیس دستگاه ادراری و تناسلی از گرفتاریهای مهم و شایع بیماران دیابتی می باشد یا اریتراسمای منتشره که بعلت گرم و مطلوب بودن سطح پوست و تعریق زیاد بیماران دیابتی در این افراد شایع است.
همچنین مزمن شدن و عودکردن مکرر این بیماری و سایر بیماریهای قارچی نظیر درماتوفیتوزیس اهمیت موضوع را دوچندان می کند.
امروزه دیابت بعنوان یکی از شایعترین بیماریهای هورمونی شناخته می شود بطوریکه 4% از افراد بالای 40 سال و حدود 10% ازافراد بالای 60 سال به این بیماری مبتلا می باشند.
اتیولوژی بیماری دقیقاً شناسایی نشده ولی گفته می شود 50% از موارد آن ارثی است و عقیده بر این است که این بیماری بوسیله یک ژن نهفته اتوزومال به ارث می رسد همچنین ثابت شده که بعضی تغییرات ژنتیکی خاص باعث فقدان دومین تیروزین کیناز دررسپتور مخصوص انسولین در سطح سلول ها می شود. بطوریکه باعث ناتوانی انسولین در انتقال گلوکز بداخل سلول ها می شود.
علاوه بر ارثی بودن دیابت، این بیماری علیرغم بهبود وضع اقتصادی، اجتماعی و بهبود تغذیه و استفاده از موارد هیدروکربنی و چربیها و نیز کاهش فعالیت جسمانی به دلیل پیشرفت صنایع و تکنولوژی باعث ابتلا افراد به نوع دیگری از دیابت که ناشی از چاقی است می شود زیرا مشخصاً چاقی باعث کاهش ( قابل برگشت) رسپتور انسولین در سطح سلول ها می گردد.
گزارشهای زیادی حاکی از این است که دیابت ملیتوس بعنوان یکی از بیماریهای مهم زمینه ای برای ابتلا به بیماریهای قارچی بخصوص عفونتهای دستگاه ادراری می باشند زیرا این بیماران از یک طرف شانس بیشتری برای ابتلا به بیماریهای قارچی داشته و از طرف دیگر در صورت ابتلا، بیماری بصورت مزمن یا منتشره درمی آید و به درمان ضدقارچی هم جواب مناسب نمی دهد زیرا:
1- سیستم ایمنی بخصوص سیستم ایمنی وابسته به سلولی(CMI ) که نقش اصلی در دفاع قارچی را بعهده دارد تضعیف می گردد.
2- کاهش PH بخاطر بالارفتن غلظت گلوکز در غشاها و مخاطات و مایعات مختلف بدن بیمار دیابتی که موجب تحریک و تکثر مخمرها خصوصاً کاندیدیاآلبکنیس می گردد.
3- فلور نرمال مخمری پوست در بیماران دیابتی نسبت به افراد سالم افزایش می یابد.
4- رطوبت سطح پوست و گرمای سطحی بدن بیماران دیابتی و زیادبودن تعریق که همگی عوامل مستعدکننده رشد قارچها است.
عوامل ذکرشده موجب شیوع بیماریهای قارچی در افراد مبتلا به دیابت و علاوه بر آن موجب مزمن شدن و عود و انتشار عفونت می گردد بطوریکه پس از سندرم پای دیابتیک بیماریهای قارچی شایعترین معضل افراد مبتلا به دیابت محسوب می شوند.
تاریخچه
مطالعه روی عوامل قارچی در بیماران دیابتی از1907 وقتی هوک از ادرار یک بیمار 72 ساله دیالتی عوامل مخمری را جدا کرد آغاز شد.
در 1920 مهمنرت وهمکاران در 1958 مخمرهای موجود در بزاق و ادراد افراد دیابتی را با افراد سالم مقایسه کردند و در 1960 وینستن از بزاق بیماران دیابتی کاندید یا آلبیکنس جدا کرد.
چرنیاک در 1961 برای درمان اونیکومایکوزیس در دیابتی ها راههایی ار ارائه کرد لورویا و همکاران از کشت ادرار و خون یک بیمار دیابتی همراه با دیوری کاندیدا آلبکنیس را جدا کرند این واقعه در سال 1965 روی داد.
آلهرن از 1013 فرد مبتلا به دیابت، آزمایش ادرار بعمل آورد که 45 نفر از آنها دارای عوامل قارچی بودند و از این تعداد 20% مبتلا به کاندیداگلابراتا بودند.
پیترز و همکاران در 1966 کاندیدآلبیکنس را از حفره دهانی جدا کردند.
در سال 1969 جولی و کارپنتر رابطه عفونت مزمن و عود کننده در ماتوفیتوزیس بین انگشتان پا وکشاله ران با عامل تریکوفایتون روبروم را در بیماران دیابتی بررسی کردند.