سرزمینی که امروزه به نام «ایران» شهرت دارد، نام خود را از قوم «آریایی» گرفته است. برای بررسی تاریخ این سرزمین کهن سال و آن قوم تاریخساز ضرورت دارد به گذشتههای دور بنگریم. موقعیت دقیق جغرافیایی نجد ایران را نمیتوان ترسیم نمود با این حال سرزمین پهناوری که از رشته کوههای زاگرس در غرب تا فلات پامیر در شرق گسترش دارد و از دیرباز زیستگاه انسانها بوده است را «نجد ایران» نامیده اند. گویا نخستین سکونتهای روستایی در دامنههای حاصلخیز کوههای زاگرس شکل یافته و به تدریج سایر مناطق فلات را دربر گرفته است. پیش از این که به مهاجرت آریاییان به آسیای غربی بپردازیم، ضرورت دارد نگاهی هرچند گذرا به پیشینه نجد ایران و اقوامی که در آن میزیستند بیندازیم و آنگاه سیر کوچ آریاییان را تا هنگامی که فلات ایران در دورهی مادان به عنوان سرزمینی سترگ با دولتی نیرومند وارد دوران تاریخی شد، پیبگیریم. سخن گفتن از ساکنان سرزمین ایران قبل از آریاییها بدون پرداختن به تمدنهای کهن میان رودان و پیوندهای این دو سرزمین کاری ناقص است. به همین خاطر در خلال بحث به تاریخ بینالنهرین هم توجه میشود.
نخستین زیستگاههای انسان در درّههای سرسبز شکل گرفته است. زیرا بشر را قادر به شکار در کوهها و بعد کشاورزی در دامنهها میکرد. گذر از زندگی متکی بر شکار و گردآوری دانه، میوه و سبزی و رسیدن به مرحلهی کشت دانهها و پرورش حیوانات و اهلی کردن آنها و تولید خوراک مقدمهی ورود به تمدن و شهرنشینی در آسیای غربی بود که از آن با عنوان «انقلاب نوسنگی» یاد میشود.
در نجد ایران خشک شدن روز افزون درهها که معلول پیشرفت دورهی بیآبی بوده سبب دگرگونی ژرفی در شرایط زندگانی انسانها شده است. به عقیده رومن گیرشمن باستانشناس فرانسوی کهنترین محل سکونت انسان در ایران در دشت سیلک(1) (در نزدیکی کاشان) بوده، زیرا نشانههایی از زندگی یکجانشینی (با سه فعالیت شکار، کشاورزی و ساختن ابزار) در خود نگه میداشت. سیلک با تمدنهای میان رودان ارتباط فرهنگی و تجاری داشته است. میدانیم دشتها در تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از تمدنهای دیگر از مردمان ساکن کوهستان پیش قدمتر بودند و با آنها زود پیوند مییافتند.
از دیگر نواحی تمدنی در نجد ایران میتوان از شهر سوخته زابل، تپه حصار دامغان، تپه شداد کرمان، مارلیک گیلان، گیان نهاوند و از همه مهمتر تمدن عیلام(2) در جنوب غربی ایران کنونی نام برد که بیش از دو هزار سال سابقه تمدنی دارد و تاریخ آن به مرکزیت شهر شوش در پیوند با تمدنهای بینالنهرین فهمپذیر است.
به هر روی غیر از عیلامیان پیش از مهاجرت آریاییها اقوام گوناگونی در ایران میزیستند که پرداختن به تمام آنها در اینجا موضوعیت ندارد. از این رو تنها به نام برخی اشاره میشود این اقوام پراکنده عبارتند از: گوتیها و لولوبیها در غرب ایران، آماردها و تپوریها در شمال، کاسیها در جنوب غربی، کادوسیان در کوههای البرز تا دریای خزر و ماننایان در نزدیکی دریاچه ارومیه. بعضی از این اقوام قدرتمند بودند و حتی پا را از فلات ایران فراتر گذاشتند. نمونه آنها گوتیانند که در سالنامههای بابلی، به تعرض ایشان به بابل اشاره شده است. گوتیان دولت اکد (آگاد) را برانداختند و در مقابل سومریان واکنش نشان دادند و در نهایت حمورابی (1750-1792ق.م) نامیترین پادشاه بابل به قدرت رسید و حکومت متمرکز و نیرومندی تشکیل داد. امپراتوری بابل پس از حمورابی بدست هیتیها برافتاد و آنها مدتها بر بابل حکومت کردند. بحث تاریخ میان رودان را همینجا ناتمام میگذاریم و به قوم مهاجر هند و اروپایی میپردازیم.
عنوان صفحه
پیشگفتار 4
دیباچه5
سخنی دربارهی منابع 14
بخش یکم: پیشینهی هخامنشیها 23
1ـ هند و اروپاییان 25
2ـ علل و انگیزه مهاجرت آریاییها 28
3ـ آریاییها در ایران 29
بخش دوم: پادشاهی هخامنشیان33
1ـ کورش34
2ـ خط مشی دینی کورش36
3ـ داریوش 39
4ـ خشایارشاه46
5ـ فرجام هخامنشیان 49
بخش سوم: شکلگیری معماری هخامنشی54
1ـ پاسارگاد57
2ـ آرامگاه کورش 60
3ـ شوش62
4ـ تخت جمشید 65
بخش چهارم: نقش برجستههای تخت جمشید 71
1ـ بخشهای برجستهی تخت جمشید 73
2ـ نقوش پلکان آپادانا74
3ـ نقوش سایر کاخها 80
4ـ نقوش آپادانا و جشن آغاز سال نو 83
بخش پنجم: نقشهای نمادین در آثار و اشیاء ایران پیش از هخامنشیان 88
1ـ نماد و نمادگرایی 89
2ـ سفالینههای شوش و سیلک 92
3ـ گنجینهی زیویه و جام زرین حسنلو 96
4ـ مفرغهای لرستان 98
5ـ نقش و نگارهها در آثار منسوب به مادها 105
بخش ششم: نقش برجستههای نمادین در پاسارگاد و شوش109
1ـ انسان بالدار پاسارگاد111
2ـ هویت نگاره پاسارگاد115
3ـ نگارههای نمادین شوش 119
بخش هفتم: نقشهای نمادین تخت جمشید 123
1ـ پیکار شیر و گاو 127
2ـ پیکار شاه و شیر133
3ـ گاوان بالدار انسان سر 138
4ـ باغ پر درخت نمادین 146
بخش هشتم: اهورامزدا، فروهر و فرّ در کیش زردشتی و آیین پارسی 151
1ـ اهورامزدا 151
2ـ فروهر155
3ـ فرّ158
4ـ فرّ در تاریخ اساطیری ایران 164
بخش نهم: نماد بالدار درباور و هنر هخامنشیان 167
1ـ نماد بالدار در خاور نزدیک باستان 169
2ـ اشکال و اجزاء نماد بالدار هخامنشی171
3ـ نیم تنهی بالدار بیستون 173
4ـ نقش رستم 176
5ـ نماد بالدار در تخت جمشید 180
6ـ دایرهی بالدار و شیرمردان تاجدار 183
7ـ پرنده بالدار در باور پارسی 184
8ـ نماد بالدار یا فرّ ایرانی186
9ـ نماد انسان بالدار یا فرّ کیانی 189
10ـ فرّ و آتش شخصی پادشاه 194
11ـ فرّ شاهی و تیکیهلنی 196
12ـ نسبت نماد فرمانروایی و فرّ کیانی 197
13ـ نسبت «شاه ـ عقاب» با وارغنه پرندهی فرّ200
14ـ قوچ بالدار جایگزین انسان بالدار 204
سخن پایانی 205
فهرست منابع و مآخذ 214
پیوست: شکلها و تصویرها222
چکیدهی انگلیسی
شامل 250 صفحه فایل word
به همراه تصاویر مربوطه
دانلود پایان نامه بررسی نقشهای نمادین در معماری هخامنشی