هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد هنر انتزاعی

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد هنر انتزاعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

مقدمه:

نگارگر امروز چنانکه باید پیرو شیوه نو است و در پی سواد برداشتن از طبیعت نیست در پی آن است که احساس اصیل و نیرومندی را که در خاطرش نقش بسته آشکار کند و شکل ببخشد در این مقصود از همه نقش های عالم و از خطوط و رنگهای گوناگون و ترکیب صورتهای طبیعت مدد می طلبد و هرچه او را به کار آید به هم می پیوندد غم آن ندارد که بعضی شکل ها در دستش می شکند و رنگها از راه به در می روند و خط مستی می کند و زنده و بی جان در هم می آمیزد اگر جلوه رنگها است که خاطرات را از کف برده رنگ بر عالم می باشد و منظری از عشق و عشوه و غوغای رنگها می سازد و یا غم وجود را در دل رنگهای تیره و پر درد می نشاند و یا در مستی رنگها نشانی از عالم بی خودی و بی خبری به دست می دهد با دو خط که نمودار ابرو و بینی است جوهر چهره ای را آشکار می کند، چند گردش قلم آن سادگی باطنی را که در اشکال پیچیده و دشوار طبیعت نهفته است به ما می سپارد اگر نکته ای در دلش رخنه کرده و او را آرام نمی گذارد آن نکته را خواه صورتی باشد و خواه حالتی بصد گونه مکرر می کند و همه عالم را جلوه گاه آن نکته می سازد تا ما نیز با آن نکته که کوچک می نمود خو می کنیم ژرف و پهناور آن پا می گذاریم.

اگر طبع خیال انگیز داشته باشد و دست در کام نهانخانه خاطر کند نقش های بدیعی در برابر دیدگان ما می گسترد.

اگر شوخ طبع و تیز بین باشد اجزاء وجود را به بازی ترکیب می کند و نکته های طنز آمیز خطوط و رنگها را به کنایه و اشاره آشکار می سازد اما بی گمان تنها قرار تقلید طبیعت و در هم ریختن اشکال و خطوط نیز کسی را در صنف نقاشان اصیل و خلاق قرار نمی دهد آن چه هنرمندان اصیل را ممتاز می کند و فاداری به دبد و احساس و شیوه ای شخصی است. نقاش اصیل عالمی خاص خود را دارد و گرفتار آن عالم است.

شیوه نقاشی در هر دوره مانند شیوه فکر و زندگی تابع تمدنی است که در آن دوره چیره است در عهد ما این چیرگی نسیب تمدن غربی است. تمدن مغرب زمین از اواخر قرن 19 نهضت تازه ای در هنر نقاشی و هنرهای دیگر پدیدار کرده که هرچند در آغاز مانند همه جنبشهای نو مخالفان پابرجا داشت امروزه کم و بیش عالم گیر شده و در همه جامعه هایی که فرهنگ و تمدن غربی در آن راه یافته است رسوم و سنتهای دین را دگرگون کرده: نقاشی جدید زبان تازه دارد باید با دستور و لغات و اصطلاحات آن آشنا شد اگر چنین کنیم مشکلات آن آسان خواهد شد و راه بهره مند شدن از آن هموار خواهد گشت.

ظهور هنر انتزاعی و اصطلاح انتزاعی

اصطلاح ((انتزاع)) به معنی چیزی جدا شده از طبیعت. همواره موضوع مشاجره بوده است شاید به این علت که ((انتزاع کردن)) یک چیز را به معنی کاستن از ارزش یا مقام آن تفسیر کرده اند. موسیقی و معماری همواره هنرهایی انتزاعی بشمار رفته اند حال آنکه در سنت کلاسیک از روزگار ارسطو به بعد ادبیات و هنرهای تجسمی، نقاشی و پیکر تراشی هنرهایی تقلیدی تلقی شده اند هنرمندان دست کم از اواسط سده نوزدهم به بعد آگاهانه یا ناآگاهانه در جهت پی ریزی تصویری از نقاشی به عنوان یک پدیده فی نفسه مستقل و نه تقلید از چیزی دیگر گام برداشته اند. دشواری کاربرد واژه انتزاعی در مورد هنری که در طبیعت شبیه سازی نمی کند از اینجا سرچشمه می گیرد که این واژه را در توصیف تمام هنرهایی به کار برده اند که موضوعشان در درجه دوم اهمیت قرار داده یا کج نمایی شده است تا بدین وسیله بر ابزار تجسمی یا بیانی تاکید شود این اصطلاح گاهی مسامحتاً در توصیف برخی از نقاشی های فووسیتی که موضوع بر آنها غالب نیست و نمونه هایی از پیکره تراشی کوبیستی به کار برده می شود لیکن تا زمانی که مختصر اثری از موضوع قابل تشخیص در میان باشد انتزاعی یک برچسب واقعاً استثنا ناپذیر نخواهد بود. کوبیسم می تواند در مسیر انتزاع قرار گیرد ولی فی نفسه انتزاعی نیست.

تا کنون کوششهای گوناگونی به عمل آمده است تا نامی رضایتبخش برای امواج نقاشی ها و پیکره های غیر تقلیدی آفریده شده در سده بیستم پیدا شود. تئو وان دوسبرگ در سال 1903 اصطلاح ((مجسم)) را پیشنهاد کرد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هنر انتزاعی

تحقیق در مورد هنر اسلامی

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد هنر اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

پیام معنوی هنر اسلامی

اگر سئوال شود که اسلام چیست؟ در پاسخ می توان گفت به محراب مسجد قرطبه در اسپانیا، صحن مسجد سلطان حسن در قاهره یا گنبد شاه در اصفهان اشاره کرد. البته مشروط بر اینکه پرسش کننده قادر باشد پیام نهفته در این بناها را دریابد.

هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی اسلام بوسیله زبانی ازلی است که دقیقاً با همین ازلیت و تمایل پردازی بی واسطه اش مؤثرتر و بی دردسرتر از اغلب توصیفات،دین شناختی اسلام عمل می کند.

البته کسانی هستند که چنین وظیفه ای برای هنر اسلامی قائل نبوده، به سادگی شأن اسلامی آن را انکار می کنند و مدعی می شوند که چنین هنری، هرچقدر هم که زیبا، قابل فهم یا همآهنگ باشد درواقع با روح یا فرم دین اسلام چندان ارتباطی ندارد. این گروه نه تنها شامل بسیاری از مورخان غربی هنر، بلکه گروه به مراتب فزون تری از مسلمانان امروزی است که خود رانوگرایا اصلاح طلب معرفی می کنند.

آثار هنر اسلامی به واسطه پیوند درونی آنها را معنویت اسلامی، به صدور برکت ادامه می دهد برکت فیض الهی است که در شریان های عالم هستی جریان دارد حتی یک مسلمان متجدد نیز وقتی برقالی سنتی می نشیند، به یک قطعه خوشنویسی می نگرد، یا به شعر تندیسک زبان مادری خود گوش می دهد، یا تلاوت قرآن را می شنود و در محوطه یکی از شاهکارهای اسلامی که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام گسترده است نماز میگزارد. در عمق دل خود آرامش و نشاط، حتی نوعی دلگرمی و اطمینان روانی حس می کند، به نسبتی که زشتیهای جهان امروز در فضای سنتی اسلامی گسترش پیدا می کند.

روح و ذهن مسلمان، سنتی در وهله اول از گرایش های مبتنی بر آیات قرآن و سپس از امثال و اشعار، ایماژ ها و فرم های بصری که عمیق ترین وجوه ارزشها و آداب اسلامی را منعکس می سازد ترکیب یافته است. و این واقعیت به میزانی که اسلام سنتی زنده است همچنان تداوم دارد. وقتی مسلمان سنتی سخن آغاز می کرد، اشعاری که همواره بر ارزش های اسلامی صحه می گذاشت بر زبانش جاری می شد، وقتی می نوشت، این کار را را خط خوش انجام می داد، او قدر قالی زیبایی را که اشکال و رنگهایش صورت خیالی بهشت در اسلام را تداعی می کرد می دانست، روح او اثر آرامش بخش صفای مسجد یا خانه سنتی را احساس می کرد و گوش او که با زیبایی آسمانی تلاوت قرآن آشنا بود، می توانست بین آن موسیقی که از کرانه دیگر هستی از لایه های متنزّل روان صادر می شوند، تفاوت بگذارد، تمدن و فرهنگی سرشار از ارزشهای معنوی اسلامی فرد مسلمان را دربرگرفته بود و به او کمک می کرد تا اسلامی زندگی کند.

هنر اسلامی هدف و وظیفه خود را در مقام حامی و پشتیبان وحی قرآنی برای دستیابی به غاتی که اسلام به واسطه آن الهام شده است، تحقق می بخشد، آن غایت تجلی خدای یگانه از خلال زیبایی محسور کننده آن فرمها، رنگ ها و اصوات است که به مثابه جلوه های خدا، ظاهراً صوری محدودند اما از درون به لاینتاهی گشوده می شوند، و محملی برای دستیابی به حقیقی هستند که هم جلال است و هم جمال.

هنر اسلامی

تفکر اسلامی و گل و عالم آن رجوع به اسم« الله اکبر» دارد. تجلی اعظم حق تعالی به اسم الله اکبر در تاریخ اسلام چونان آخرین دوره از ادوار دینی، خاتم و ناسخ همه ادوار و تاریخ های گذشته است با ظهور اسلام همة فرهنگ ها که به عصر ممسوخیت خویش رسیده اند و به صورت مانع و رادع و حجاب تفکر حقیقی دینی درآمده اند، نسخ می شوند.

هنرمند، در چنین تفکری در مقام انسانی است که به صورت و دیدار و حقیقت اشیاء در ورای عوارض و ظواهر می پردازد. او صنعتگری است که هم عاید است و هم زایر.

از اینجا صورت خیالی هنر اسلامی متکفّل محاکات و ابداع نور جمال ازلی حق تعالی است؛ نوری که جهان در آن آشکار می شود و حسن و جمال او را چون آئینه جلوه می دهد، در حقیقت بود این جهانی، رجوع به آن حسن و جمال علوی دارد و عالم فوقانی در حدّ ذات خویش نمودی و خیالی بیش نیست.

به هر تقدیر بر جلوه گاه حقیقت در هنر همچون تفکر اسلامی عالم غیب و حق است، بعبارت دیگر، حقیقت از عالم غیب برای هنرمند متجلّی است و همین جهت، هنر اسلامی را عاری از خاصیت مادی طبیعت می کند. او در نقوش قالی، کاشی، تذهیب، و حتی نقاشی که به نحوی مانع حضور و قرب به جهت جاذبة خاص است، نمایش عالم ملکوت و مثال را که عاری از خصوصیات زمان و مکان و فضای طبیعی است می بیند. درا ین نمایش کوششی برای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هنر اسلامی

دانلود مقاله کامل درباره مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین 28 ص

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

پیشگفتار

مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین, اجرا و ارزیابی برای رسیدن به هدفهای بلند مدت میباشد. آنچه‌ که‌ سالهاست‌ کمبود آن‌ را در حوزه‌های‌ مختلف‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ کشور احساس‌ می‌کنیم‌ فقدان‌ برنامه‌ریزهای‌ شفاف‌، دقیق‌، قابل‌ اندازه‌گیری‌ و ارزیابی‌ برای‌ آینده‌ است‌. به‌ نظر می‌رسد از گذشته‌های‌ دور تاکنون ‌همیشه‌ آینده‌ برای‌ همه‌ اقشار جامعه‌ حتی‌ مدیران‌ و برنامه‌ریزان‌ رازآلود و پرابهام‌ و شدیداً ناشناخته‌ بوده‌ است‌، در صورتی‌ که‌ بگفته‌ کن‌کاکس‌ می‌توان‌ برای‌ آینده‌ برنامه‌ریزی‌ کرد و خود خالق‌ آینده‌ بود. اگر مقصدی‌ را که‌ در آینده‌ باید به‌ سوی‌ آن‌ حرکت‌ کنیم‌ با تمامی‌ ابعاد و ویژگی‌هایش‌ بازشناسیم‌ و مختصات‌ نقطة‌ شروع‌ خود را بدرستی‌ بازیابیم‌ می‌توان‌ با ره‌توشة‌ امروز و شناسایی‌ همه‌ موانع‌ و ضعف‌ها، مسیر راه‌یابی‌ به‌ مقصد را با گامهای‌ اصولی‌ و منطقی ‌تدوین‌ کرد. ولی‌ اگر ندانیم‌ که‌ مقصد و آمال‌ ما کجاست‌ و خرد جمعی‌ به‌ تفاهم‌ و اجماع‌ در این ‌زمینه‌ها راه‌ نیافته‌ باشد. باید مطمئن‌ باشیم‌ که‌ جامعه‌ای‌ تنیده‌ با روزمرگی‌ خواهیم‌ داشت‌ و در انبوهی‌ از چه‌ باید کردها گرفتار و اسیر خواهیم‌ شد. این‌ موضوع‌ ما را به‌ یاد جمله‌ای‌ از مرحوم‌ دکتر شریعتی‌ می‌اندازد که‌ می‌گوید «اگر فهمیدیم‌ که‌ چه‌میخواهیم، خواهیم‌ فهمید که‌ چه‌ باید کرد». متأسفانه‌ ندانستن‌ اینکه‌ چه‌ می‌خواهیم‌ درد امروز جامعه‌ ماست‌. امید که‌ طرح‌ تفکرات ‌مدیریت‌ استراتژیک‌ و گسترش‌ و عمق‌یابی‌ آن‌ در سطوح‌ مختلف‌ جامعه‌ بتواند بسترساز تدوین‌ برنامه‌های‌ دقیق‌ و زیربنایی‌ برای‌ آینده‌ باشد.

مدیریت یکی از مهمترین ارکان تمام فعالیتهای دنیای کنونی ما می باشد. با توجه به اینکه کشور ما از لحاظ رخدادهای طبیعی یکی از پر مخاطره ترین کشورهای جهان می باشد موضوع مدیریت در بحران اهمیت ویژه ای دارد که در سالهای اخیر بخصوص با تهیه طرح جامع امداد و نجات مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. استفاده از فن آوری های روز و سیستم های رایانه ای از مهم ترین مولفه هایی است که امروزه در بحث مدیریت بحران مورد الزام قرار گرفته است. سیستم اطلاعات جغرافیایی یا GIS یکی از علومی استکه کاربردهای فراوانی در زمینه های مختلف داشته و توجهات فراوانی به استفاده از آن در عملیاتهای امداد و نجات شده است به طوری که مقالات فراوانی در این زمینه نیز ارائه گردیده است.

مقدمه

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که همیشه در حال تغییر و تحول است. رشد سریع علم و تکنولوژی، تغییرات شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سازمان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند. بنابراین سازمانها بایستی در درون خود دارای یک مکانیزم مناسب برای تطبیق خود با تحولات علمی، تکنولوژی و اجتماعی باشند و دائما"همه سیستمهای فنی و منابع انسانی خود را توأماً توسعه داده و آنها را به روز نمایند. مدیریت استراتژیک منابع انسانی، با استفاده از روشهای SPACE و SWOT استراتژیهای موفقی را برای مدیریت منابع انسانی پیشنهاد و انتخاب می‌نماید. در این فرآیند سازمان از تعداد صحیح، نوع و تخصص و مکان و زمان مناسب، کارآمدی و... مطمئن می‌گردد.

نگرش استراتژیک به روندهای اساسی جامعه از ضرورت‌های بنیادین مدیریت توسعه است. توسعه بدون رویکرد استراتژیک با مسایل جامعه و بدون طراحی فرآیندهای درازمدت برای رشد هر بخش از فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند به اتلاف وسیع منابع مادی و معنوی کشور منجر شود. امروز تعمیق نگرش استراتژیک در دستور کار مدیریت سیاسی- اجرایی کشور قرار گرفته است و دولت در قالب گروه‌های کاری- مشورتی تخصصی حرکت برای ساماندهی برنامه‌های استراتژیک توسعه را آغاز کرده است، اما طراحی و پیشبرد برنامه‌های استراتژیک نه فقط نیازمند به کارگیری مدیرانی است که رویکردی استراتژیک با مسایل دارند، بلکه آموزش هرم مدیریت کشور تا پائین‌ترین رده‌های سرپرستی با این مفهوم و قانونمندیهای علمی آن در هماهنگ ساختن همه نیروهای اجتماعی در جهت توسعه‌ای پایدار ضروری است.

آینده به قدری سریع حرکت میکند که نمی توان آن را پیشبینی کرد، لذا باید به جای برنامهریزی محض، بر روی دیدگاه استراتژیک در شرایط محیطی با پاسخگوئی سریع سرمایهگذاری کرد.

شتاب تغییرات سبب تغییر قواعد پیروزی در تجارت و صنعت شده است. شرایط جدید، توانمندیهای فکری فراتر از تکتک ابر مردهای کارآفرین را میطلبد و باید با مکانیسمهایی به تجمع دانایی پرداخته تا بتوان به بهترین دستاوردها رسید.

مدیریت استراتژیک با استفاده از جدیدترین تحقیقات، تجربیات و تجزیه و تحلیلهای موردی توانسته است زمینه را برای تقویت بینش، دانش و مهارتهای مناسب برای رویارویی با دنیای امروز که با شتابی متفاوت از گذشته در حال تغییر است، فراهم آورد.

مدیریت استراتژیک یک حوزه میانرشتهای است که حوزههایی چون اقتصاد، مهندسی،‌ بازاریابی،‌ مالی و رفتار سازمانی و ... را در بر دارد. هر یک از این حوزهها دارای واحدهای تجزیه و تحلیل،‌ فرضیات و روشهای تحقیقاتی متفاوت میباشند. به دلیل این تنوع،‌ نظریهپردازی در زمینه مدیریت استراتژیک روشهای بسیار گوناگونی از تحقیق را میطلبد. این تحقیق تلاشی است در تبیین اینکه یک محقق خوب مدیریت کیست؟ و یک تحقیق خوب مدیریت چگونه است؟ سپس روشهای مختلف تحقیقات سازمانی به ویژه در زمینه مدیریت استراتژیک مورد بررسی قرار میگیرند.

با توجه به رقابت فزاینده در سطح جهان، مسأله در دست‌داشتن بازارها هم از لحاظ عرضه کالا و خدمات و هم از لحاظ تأمین منابع برای انجام فرایندهای منتهی به تولید کالا و خدمات و در نظر‌داشتن اینکه این مجموعه فعالیتها به هر حال در قالب سیستمهای خرد و کلان و مرتبط به هم صورت میگیرد. تولید کالا و خدمات به هر شکل و تحت هر عنوان متأثر از عوامل بیشمار هستند.

امروزه یکی از مهمترین مقولههایی که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند، مدیریت استراتژیک است که عمر زیادی از معرفی و بکاربردن آن نمیگذرد، به تعبیری الگوی مدیریت جامع را ارائه میدهد. بقاء و تداوم سازمان‌ها و همچنین توسعه آنها نیازمند درک به هنگام فرصت‌های محیطی و تغییرات در قواعد بازی است, سازمان‌هایی که توان درک قواعد جدید بازی را دارند, شانس بیشتری برای بهره‌مندی از فرصت‌ها می‌یابند. تکنولوژی‌های جدید, نگرش‌های نو و روش‌های نوین, همه می‌توانند قواعد موجود را دگرگون ساخته و شرایطی کاملاً نوین برای بازی بیافرینند. تشخیص به موقع, ضرورت و جهت چرخش, کاری بسیار دشوار است و ”نیازمند توسعه ظرفیت تفکر استراتژیک” و درک درست مفهوم استراتژی و چگونگی ایجاد و اجرای آن می‌باشد.

برخی از مردم, استراتژی را واژه‌ای نو می‌انگارند, اما این پدیده سابقه‌ای طولانی دارد و تنها در قرن کنونی است که متفکران و صاحب‌نظران برای حل مسائل مبتلا به جوامع و سازمان‌ها بیشتر به آن پرداخته و از آن سود جسته‌اند. در پی آن است که از معانی مفاهیم و کاربر‌دهایی که این واژه از زمان‌های کهن تا به امروز داشته است بکاهد و چگونگی ایجاد و بهره‌جویی از آن در سازمانهای پیشرفته را تشریح کند.

استراتژی عبارت ‌است از الگو یا طرحی که هدف‌ها, سیاست‌ها, و زنجیره‌های عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می‌کند. مدیریت استراتژیک, مدیریت در شرایط پر‌تلاطم و رقابتی جهانی است.

تاریخچه

انسان از اولین روزهای خلقت خود با مفهوم مدیریت همراه بوده است. اما برای اولین بار این چینی‌ها بودند که در حدود 1100 سال قبل از میلاد مسیح, به صورت سازمان‌یافته چهار وظیفه مدیریتی برنامه‌ریزی, سازمان‌دهی, رهبری و کنترل را تجربه کردند. بعد از آنان نیز ایرانیان, مدیریت را با تجربیات و نگرش‌های خود آزمودند. در حدود سال‌های 350 تا 400 قبل از میلاد, یونانیان مدیریت را بعنوان یک هنر متمایز تشخیص داده و رویکردی علمی را برای آن ابداع نمودند. در آغاز قرن بیستم, مدیریت بعنوان یک رشته و مقوله رسمی و ساختیافته مطرح شد.

340 سال قبل از میلاد مسیح سردار چینی به نام سان تزو (SUN-TZU) کتابی تحت عنوان هنر جنگ را نوشت که در آن بسیاری از مفاهیم رویکرد استراتژی معرفی شده است. در اوایل دهه 1960 وزارت دفاع آمریکا، تجربیات مهم و استراتژیک مربوط به جنگ جهانی دوم را تدوین کرد و مبانی برنامهریزی استراتژیک را پایهگذاری کرد. دو سال بعد آلفرد چندلر (Alfred Chandler)، استاد دانشگاه هاروارد و در سال 1965 کنت اندروز (Keneth Andrews) این مفاهیم را در دنیای کسب و کار مطرح ساختند. ایگورانسوف (I.ANSOFF)، مدیرعامل شرکت لاکهید، این ایده را در شرکت خود با موفقیت پیاده کرد و به این ترتیب توجه همگان به رویکرد برنامهریزی استراتژیک جلب شد و از دهه 1960 تاکنون برنامهریزی استراتژیک یکی از مطرحترین مفاهیم مدیریت بوده است.

تعاریف مدیریت‌ استراتژیک از دیدگاههای مختلف

مدیریت‌ استراتژیک‌، جریانی‌ از تصمیمها و اقدامهایی‌ است‌ که‌ منجر به‌ ایجاد یک‌ یا چند استراتژی‌ مؤثر برای‌ تسهیل‌ دستیابی‌ به‌ هدفهای‌ سازمانی‌ می‌شود. (Jauch and Glueck 1988, 5).

مدیریت‌ استراتژیک‌، مجموعه‌ای‌ از تصمیمها و اقدامهایی‌ است‌ که‌ در نتیجه‌ آنها استراتژیهایی ‌برای‌ دستیابی‌ به‌ هدفهای‌ یک‌ سازمان‌ طراحی‌ و اجرا می‌شوند. (Pearce and Robinson 1988, 6).

مدیریت‌ استراتژیک‌، فرایندی‌ مداوم‌ و تکراری‌ است‌ که‌ با هدف‌ انطباق‌ مناسب‌ یک‌ سازمان‌ با محیط خود‌ انجام‌ می‌شود. (Certo and Peter 1990, 5).

فرایندی که در آن نگرش استراتژیک لحاظ شده باشد. یعنی قادر باشد موضوعات استراتژیک سازمان را شناسائی و تحلیل کرده، سپس هدفگذاری نموده و رسالتها و اهداف سازمان را بشناسد سپس بتواند استراتژی مناسب را انتخاب کند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین 28 ص

دانلود مقاله کامل درباره مسجد سمبل هنر اسلامی2

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره مسجد سمبل هنر اسلامی2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

کریستین پرایس” در کتاب تاریخ هنر اسلامی درباره‌ی آغاز هنر اسلامی چنین می‌نویسند: “داستان هنر اسلامی با چکاچک شمشیر و آوای سم ستوران در بیابان‌ها و بانگ پیروزی الله اکبر آغاز می‌شود“ کلمات پایانی سخن پرایس، در واقع بیان حقیقت و باطن هنر اسلامی (الله اکبر) ...

  فرق است در آب خضر که ظلمات جای اوست // تا آب ما که منبعش الله اکبر است وحدت آثار هنری اسلام “کریستین پرایس” در کتاب تاریخ هنر اسلامی درباره‌ی آغاز هنر اسلامی چنین می‌نویسند: “داستان هنر اسلامی با چکاچک شمشیر و آوای سم ستوران در بیابان‌ها و بانگ پیروزی الله اکبر آغاز می‌شود“ کلمات پایانی سخن پرایس، در واقع بیان حقیقت و باطن هنر اسلامی (الله اکبر) است. جهادی که در آغاز کلمات آمده است، مقام نفی کنندگی تفکر اسلامی را نسبت به صورت نوعی شرک آمیز هنر ملل و نحل بیگانه بیان می‌کند، و معطوف به روح‌الله اکبر علم الهی است. ظاهر جلوه‌گاه باطن است. هنرهای اسلامی نمی‌تواند مجلای باطن الله اکبر نباشد. این دو ساحت ظاهری و باطنی، در همه‌ی صور هنری عالم اسلامی کم و بیش متجلی شده، و تا آنجایی غالب گشته که چون “روحی کلی” در هنر اسلامی به نمایش در می‌آید. و به تعبیر حافظ از یک حقیقت مطلق نقش‌های گوناگون در آیینه اوهام افتاده است، و از جلوه‌ی چنین حقیقتی است که با وجود صور مختلف هنری در هنر اسلامی و تالیفاتی که از هنرهای ملل و نحل قدیم در حکم ماده برای صورت بهره گرفته شده، هنرهای اسلامی به وضوح قابل تشخیص است. خاورشناس فرانسوی “ژرژمارسه“ که از هنرشناسان و پژوهشگران هنر اسلامی است، در مقدمه‌ی کتابی که درباره‌ی این مبحث نوشته است، خواننده را به آزمایشی آموزنده دعوت می‌کند. وی می‌گوید: فرض کنیم شما در هنگام فراغت مجموعه‌های مختلف از عکس‌های هنرهای بسیار گوناگون را که در اختیار دارید، بدون نظم و ترتیب خاص تماشا کنید. در میان این عکس‌ها تندیس‌ها و نقاشی‌های مقابر مصری و تجیرهای منقوش ژاپنی و نیم برجسته‌های هندی دیده می‌شود. ضمن این بررسی و تماشا به تناوب به آثاری چون تصویر یک قطعه گچ بری متعلق به مسجد قرطبه و سپس صفحه‌ای از یک قرآن تزیین شده مصری و آنگاه به یک ظرف مسین قلم زن کار ایران برخورد می‌کنید. در این هنگام هر چند ناآشنا به عالم هنر باشید، با این همه بلافاصله میان این سه اثر اخیر وجوه مشترکی می‌یابید که آنها را به یکدیگر پیوسته می‌سازد و همین عبارت است: از “روح هنر اسلامی“. مطالب فوق موید این حقیقت است که تعالیم و عقاید اسلامی بر کل شئون و صور هنری رایج در تمدن اسلامی تاثیر گذاشته است، و صورتی وحدانی به این هنر داده و حتی هنرهای باطل نیز نمی‌توانسته‌اند خود را از این حقیقت متجلی بر کنار دارند. بنابراین همه‌ی آثار هنری در تمدن اسلامی به نحوی مهر اسلام خورده‌اند چنان که اشتراک در دین باعث شده تا اختلافات و تعلقات نژادی و سنن باستانی اقوام مختلف در ذیل علایق و تعلقات دینی و معنوی قرار گیرد، و همه صبغه‌ی دینی را بپذیرند وجود زبان دینی مشترک نیز به این امر قوت می‌داده است. غلبه‌ی وحدت دینی در هنر اسلامی تا آنجا پیش آمده که تباین هنر دینی و هنر غیردینی را برداشته و تباینی که بین هنر مقدس و غیرمقدس در مسیحیت به وضوح مشاهده می‌شود، در اینجا از بین رفته است. گرچه مساجد به جهاتی شکل و صورت معماری خاصی پیدا کرده‌اند، ولی بسیاری از اصول معماری و نیز تزیینات آنها درست مطابق قواعد و اصولی بوده که در مورد ابنیه غیردینی هم رعایت شده، چنان که در نقش و نقاشی و لحن و نغمه و موسیقی و کلا آثار هنرهای تجسمی و غیرتجسمی، متجلی است. از این رو روحانیت هنر اسلامی نه در تزیین قرآن، معماری مساجد، و شعر عرفانی بلکه در تمام شئون حیات هنری مسلمین، تسری پیدا کرده و هر یک بنا بر قرب و بعد به حق صورت روحانی‌تر یا مادی‌تر یافته‌اند. هنر تجریدی و روحانی از ممیزات هنرهای تجسمی جهان اسلامی، کاهش تعینات و تشخصاتی است که هنر مسیحی براساس آن تکوین یافته است. اساس هنر مسیحی، تذکر خداوند بر روی زمین است و به عبارتی تجسم لاهوت در ناسوت، از اینجا تمام هم هنر مسیحی در تاکید بر صورت مسیح و مریم و مقدسین که مظهر این تجسم‌اند، تمامیت می‌یابد. “ارنست کونک” هنرشناس غربی درباره‌ی این ممیزه‌ چنین می‌گوید: تقوایی هراس آلود مانع گردید که علاقه به واقعیات و گرایش به سوی کثرات بتواند موانع را از پیش پا بر دارد، و این موضوع باعث به کار بردن طرح‌هایی تزیینی گردید که خود ملهم از واقعیت بود. مخالفت با گروندگان به سوی طبیعت آن‌چنان در طبع فرد فرد مسلمانان رسوخ کرده بود که حتی بدون تذکرات موکد پیامبر (ص) هم می‌توانست پابرجا بماند. به این علت فعالیت استادان هنر اسلامی فقط محدود به کارهای معماری و صنایع مستظرفه می‌شود و به علت فقدان نقاشی و مجسمه سازی آن طور که در مراحل اولیه هنر اروپایی قرار گرفته بود، مورد توجه نشد، یعنی صنایع مستظرفه پیشاپیش از نقشی که در راه خدمت به عهده داشت، بیرون کشیده شده، و از نظر ظرافت تکنیکی و فرم در جهت درخشانی پیش می‌رفت. به اصطلاح صحیح‌تر ”تقوایی هراس آلود و مهیب و خوفناک” همان خوف اجلال است که مبنای تقوی و ورع الهی است و در برابر عظمت و جلال الهی که اسقاط اضافات از آدمی می‌کند، هرگونه تشبیه و خیال و ابداع تصویر برای خداوند و کروبیان و اولیا و انبیا را از آدمی دور می‌سازد. دوری از طبیعت محسوس و رفتن به جهانی ورای آن با صور تمثیلی از اشکال هندسی نباتی و اسلیمی و ختایی و گره‌ها به وضوح به چشم می‌آید. وجود مرغان و حیوانات اساطیری بر این حالت ماوراء طبیعی در نقوش افزوده است. وجود چنین تزییناتی با دیگر عناصر از نور و حجم و صورت، فضایی روحانی به هنر اسلامی می‌بخشد. این ممیزه و مبنای تجسمی فوق مادی، در حقیقت گاهی از صور خیالی قصص اسلامی به نقوش تسری پیدا می‌کند. این صور که وصف عالم و آ‌دم و مبدا عالم و آدم می‌کنند، در قلمرو هنر اسلامی در آغاز در شعر و حکایات جلوه‌گر شده است وحتی مشرکان، قرآن را در زمره‌ی اشعار و پیامبر را شاعری از شاعران می‌انگاشتند. جهان تجسمی در عالم اسلامی، تصویری از بسط یک نقطه است. حرکت حجم از سه خط تکوین پیدا کرده است که هر سه از یک نقطه‌ی مشخص مرکز آغاز شده و این اساس تعین گریزی و تجرید است. این مفهوم را می‌توان در شعر حکیم “نظامی“ استنباط کرد. از آن نقطه که خطش مختلف بود// نخستین جنبشی کامد الف بود بدان خط چون اگر خط بست پرگار // بسیطی زآن دویی آمد پدیدار سه خط چون کرد بر مرکز محیطی // به جسم آماده شد شکل بسیطی خط است آنکه بسیطی آنگاه اجسام // که ابعاد ثلاثش کرده اندام توان دانست عالم را به غایت // به این ترتیب ز اول تا نهایت نور و سیر به باطن روح هنر اسلامی سیر از ظاهر به باطن اشیا و امور در آثار هنری است. یعنی هنرمندان اسلامی در نقش و نگاری که در صورت‌های خیالی خویش از عالم کثرت می‌بینند، در نظر او هر کدام جلوه‌ی حسن و جمال و جلال الهی را می‌نمایند. بدین معنی هنرمند همه‌ی موجودات را چون مظهری از اسما الله می‌بیند و بر این اساس اثر هنری او به مثابه‌ی محاکات و ابداع تجلیات و صورت‌ها و عکس‌های متجلی اسماالله است. هر نقش و نگاری که مرا در نظر آید // حسنی و جمالی و جلالی بنماید جهان در تفکر اسلامی جلوه و مشکات انوار الهی است و حاصل فیض مقدس نقاش ازلی، و هر ذره‌ای و هر موجودی از موجودات جهان و هر نقش و نگاری مظهر اسمی از اسما الهیه است. و در میان موجودات، انسان مظهر جمیع اسما و صفات و گزیده عالم است. هنرمند در پرتو چنین تفکری، در مقام انسانی است که به صورت و دیدار و حقیقت اشیا در ورای عوارض و ظواهر می‌پردازد. او صنعتگری است که هم عابد است و هم زایر؛ او چون هنرمند طاغوتی با خیالاتی که مظهر قهر و سخط الهی است، سر و کار ندارد. وجودی که با اثر این هنرمند ابداع می‌شود، نه آن وجود طاغوتی هنر اساطیری و خدایان میتولوژی است و نه حتی خدای قهر و سخط یهودیان یعنی “یهوه“ بلکه وجود مطلق و متعالی حق عز شانه و اسماالله الحسنی است که با این هنر به ظهور می‌رسد. از اینجا صورت خیالی هنر اسلامی متکفل محاکات و ابداع نور جمال ازلی حق تعالی است؛ نوری که جهان در آن آشکار می‌شود و حسن و جمال او را چون آیینه جلوه می‌دهد. در حقیقت بود این جهانی، رجوع به این حسن و جمال علوی دارد و عالم فانی در حد ذات خویش، نمودی و خیالی بیش نیست: هستی عالم نمودی بیش نیست // سر او جز در درون خویش نیست در نظر هنرمند مسلمان به قول “غزالی”:“عالم علوی حسن و جمال است و اصل حسن و جمال تناسب و هر چه تناسب است، نمودگاری است از جمال آن عالم، چه هر جمال و حسن و تناسب که در این عالم محسوس است همه ثمرات جمال و حسن آن عالم است. پس آواز خوش موزون و صورت زیبای متناسب هم شباهتی دارد از عجایب آن عالم. پس او مجاز را واسطه حقیقت می‌بیند و فانی را مظهر باقی، به عبارتی، او هرگز به جهان فانی التفات ندارد، بلکه رخ اوست که این جهان را برایش خوش می‌آراید: مرا به کار جهان هرگز التفات نبود // رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست او با رخ حق و جلوه رخ حق در مجالی و مظاهر اعیان ثابته که عکس تابش حق‌اند و دیدار وجه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مسجد سمبل هنر اسلامی2

دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب 31 ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب 31 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

پاراوان چوبی

تاریخچه هنر معرق روی چوب

/

مقدمه تاریخی

معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.

تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.

کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .

از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.

وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ،  نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.

یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:

مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی  چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.

/

سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که  طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.

از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.

در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.

/

این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب 31 ص