هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت در مورد پیام های ازمعلم بشریت

اختصاصی از هایدی پاورپوینت در مورد پیام های ازمعلم بشریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت در مورد پیام های ازمعلم بشریت


پاورپوینت در مورد پیام های ازمعلم بشریت

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 22صفحه

 

یک مسافر خسته وارد مسجد نبوی «ص» شد و مستیقمآ به نزد رسول اکرم رفت و نزدش نشست. از او پرسیده شد که ازکجا آمده ومقصدش چیست؟ درجواب گفت که از راه دوری آمده و سوالاتی دارد که از پیامبرخدا «ص» جوابش را میخواهد......

•اعرابی: نمیخواهم در نامه اعمالم چیزی از عذاب نوشته شود.

پیامبر اسلام «ص»: به پدر ومادرت نیکی کن.

•اعرابی: میخواهم نزد مردم به عنوان یک شخص امین شناخته شوم.

پیامبر اسلام «ص»: همواره ازخداوند بترس...

•اعرابی: میخواهم ازمحبان درگاه خداوند«ج» باشم.
•پیامبر اسلام «ص»: تلاوت قرآن پاک راهرصبح وشام فراموش مکن...

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت در مورد پیام های ازمعلم بشریت

تحقیق و بررسی در مورد پیامبر و اخلاق

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد پیامبر و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

مقدمه

پیامبر و اخلاق

براى خلق و خوى رسول خدا (ص) مى‏باید سهمى اساسى در کار نشر دعوت او در نظر گرفته شود. ویژگیهاى اخلاقى آن حضرت تا اندازه‏اى است که مى‏توان او را یک اسوه تمام عیار اخلاق انسانى در حد بسیار بالا دانست. باید توجه داشت که خلق و خو به مقدار زیادى، خصیصه‏اى فردى و تا اندازه‏اى لطف الهى است. علاوه بر آن باید به این رسالت ویژه رسول خدا (ص) نیز اشاره کرد که «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏». جذبه پیامبر (ص) در جذب دوستان فراوان او و نیز عامه مردم مکه و بعدها مدینه، بخوبى در روایات تاریخى منعکس شده است. اما قبل از آن، صراحت قرآن بهترین شاهد این امر است: «و تو راست خلقى عظیم انک لعلى خلق عظیم. به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوى و مهربان هستى، اگر تند خو و سخت دل مى‏بودى از گرد تو پراکنده مى‏شدند.» به همین دلیل است که خداوند از او مى‏خواهد با رویى گشاده پذیراى نومسلمانان باشد: «چون ایمان‏آوردگان به آیات ما، نزد تو آمدند، بگو: سلام بر شما، خدا بر خویش مقرر کرده که شما را رحمت کند» و فرمود: در برابر مؤمنان فروتن باش‏» بیشترین توصیفات موجود از رسول خدا (ص) از امام على علیه السلام یار دیرین آن حضرت است، آن که نگاهى نافذ داشت و دوست و برادر را بهتر از هر کس دیگرى مى‏شناخت: «رسول الله نه زیاده از معمول بلند بود و نه زیاده از معمول کوتاه، بلکه میانه بالا بود. مویش نه بسیار مجعد بود و نه بسیار صاف بى‏شکن، بل چین و شکنى اندک و دلپذیر داشت. چهره‏اش نه لاغر بود و نه فربه بل چهره‏اى مدور داشت با رنگى سفید مایل به سرخى. چشمانش سیاه و مژگانش برگشته بود. درشت استخوان بود و گشاده سینه، بدنش را موى اندک بود و تنها روى سینه‏اش مویى تنگ داشت. دستها و پاهایش زمخت مى‏نمودند با انگشتانى مایل به ستبرى. چون راه مى‏رفت محکم و استوار مى‏رفت و چنان پاى از زمین برمى‏کند که گویى از بلندى به پستى مى‏آمد. چون مى‏خواست به کسى روى کند سر بر نمى‏گردانید که با تمام بدن به سوى او برمى‏گشت. دلیرترین آنها و راستگوترینشان بود و به عهد خود سخت پایبند. از همه مردم زبانش نرمتر بود و در معاشرت از همه بهتر.

بیهقى و شامى و دیگران بسیارى از این قبیل گزارشات را که مربوط به قیافه و قامت رسول خداست گردآورى کرده‏اند که اینجا محل ذکر آنها نیست.

على (ع) در باره خلق اجتماعى او مى‏گوید: «کسى که براى نخستین بار او را مى‏دید، هیبتش او را مى‏گرفت; هر کسى با او معاشرت مى‏کرد دوستى‏اش را به دل مى‏گرفت. آنگاه که به اصحابش مى‏نگریست، لحظات نگاه را به تساوى میانشان تقسیم مى‏کرد; وقتى به کسى دست مى‏داد پیش از او دست خویش را باز نمى‏کشید همچنانچه صورتش را از او برنمى‏گرداند مگر آن که او برگرداند. او چهره‏اى گشاده داشت. تندخو و ملامت‏گر و فحاش و مزاح نبود. سیره او میانه‏روى، سنت او هدایت و رشد، سخنش معیار حق و حکمش عدل بود. یکى دیگر از اصحاب رسول خدا (ص) مى‏گوید: هیچ کس را ندیده که بیش از رسول خدا (ص) بر لبانش تبسم باشد. و ابو سفیان که پس از مسلمان شدن رفتار اصحاب را با رسول خدا (ص) دید گفت: «ما رایت قوما قط اشد حبا اصحابهم من اصحاب محمد له‏»; «تاکنون ندیده بودم که کسانى صاحب خویش را آن اندازه که اصحاب محمد (ص) او را دوست مى‏دارند، دوست داشته باشند.». امام حسین (ع) نیز به نقل از پدرش رفتار رسول خدا (ص) را با مردمى که با او کارى داشتند به خوبى و زیبایى توصیف کرده است که چگونه به مردم نیازمند مى‏رسید و از آنان مى‏خواست تا نیاز کسى را نیز که نمى‏تواند خود را به او برساند، به او برسانند. رسول خدا (ص) جز وقتى را که براى خدا و خانواده گذاشته بود، هیچ چیزى را ذخیره نکرده و همیشه در اختیار مردم بود. آن حضرت دائما در پى تالیف قلوب مردم تلاش مى‏کرد (یؤلفهم و لا ینفرهم). بزرگ هر قومى را آرام مى‏کرد و او را بر آنان سرورى مى‏داد. از احوال اصحاب خویش تفقه مى‏کرد و از آنچه میان مردم مى‏گذشت مى‏پرسید ( یتفقد اصحابه و یسال الناس عما فى الناس). نیکوکارى را تحسین [مى‏کرد و کار زشت را سبک مى‏شمرد. آن حضرت میانه‏روى را حفظ مى‏کرد، از حق ]گویى کوتاهى نمى‏کرد و کوتاهى در حق‏گویى را روا نمى‏شمرد. همراهانش از بهترین مردم بودند و بهترین آنان نزد او، ناصح‏ترینشان بود و برترین آنان نزد او، نیکوکارترین آنها. او جز بر ذکر خدا قیام و قعود نداشت; در مجلسى که مى‏نشست حق همه همنشینان را حفظ مى‏کرد; به گونه‏اى که همنشین او، دوستدارتر از او بر خود نمى‏شناخت (و بر آن بود که پیامبر (ص) نهایت علاقه را بدو داشته و حتى بر دیگران ترجیحش مى‏دهد). باهر کسى که بدو نیازى داشت آنقدر مى‏نشست تا او برخیزد; کسى که چیزى از او مى‏خواست جز با برآوردن نیاز او یا سخنى نیکو، او را باز نمى‏گرداند. او در حق، برابر مردم پدرى مى‏کرد و همه در برابرش در حق بودند; مجلس او مجلس حکمت و حیا و صبر و امانت بود; صدایى از آن بر نمى‏خواست. بر خورد او با مردم نرم و نیکو بود; از آنچه بدان علاقه‏اى نداشت خود را به تغافل مى‏زد; از هیچ کس عیبجویى نکرده و کسى را ملامت نمى‏نمود. رسول خدا نیکوترین مردم، بخشنده‏ترین و شجاع‏ترین آنان بود. یکى از اصحاب گوید: وقتى نزد او از دنیا سخن مى‏گفتیم با ما همراهى مى‏کرد وقتى سخن از آخرت بود در آن باره با ما سخن مى‏گفت و زمانى نیز که سخن از طعام بود چنین مى‏کرد. و عایشه مى‏گفت: «کان خلقه القرآن‏»، و این که هرگاه سخن مى‏گفت تبسم بر لبانش بود. اینها نمونه‏هایى از برخورد رسول خدا (ص) با اطرافیان بود. اکنون مى‏توان آن سخن خداوند را که فرمود: اگر تندخو بودى مردم از گردت پراکنده مى‏شدند، بهتر درک کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد پیامبر و اخلاق

دانلود مقاله و تحقیق درباره قرآن معجزة جاوید پیامبر

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله و تحقیق درباره قرآن معجزة جاوید پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

قرآن معجزة جاوید پیامبر (ص)

از آنجا که قرآن پام و سخن خدا و راهبردهای الهی برای ادارة صحیح جامعة انسانی است ، بایستی از سوی مسلمانان با توجه جدی رو به رو شود . این که امام صادق (ع) فرموده است : قرآن عهد خداست با خلقش ، پس پسندیده است که هر فرد مسلمان هر روز در آن بنگرد که خدای با او چه می گوید ، تأکید بر این نکته است . انس با قرآن و تدبر در آن ، انسانها را با عمق کلام الهی و گوهرهای این گنجینة بزرگ و راه و راهروی آشنا می سازد . قرآن دلها را منقلب می کند و آشنایی با مفاهیم و حکمتهای آن دل را زنده می سازد و حیات واقعی می بخشد .

امروز امت اسلام بویژه ملت بزرگ ایران ، برای تداوم انقلاب اسلامی ، نیازمند انس و عمل به قرآن کریم است .

به خاطر قرآن ، تو را بخشیدم !‌

«امیرالمومنین ، وقتی کسی که یکی از گناهان را انجام داده است - دزدی - نزد او آمد ؛ حضرت فرمود : چقدر قرآن بلدی؟ آیة قرآن خواند . حضرت گفت : «قد وهبت یدک بسوره البقره» . دست تو را که باید قطع می کردم ، به سوره‌ی بقره بخشیدم ؛ برو .

این تمایز بیجا نیست ؛ این امتیاز ، به خاطر سوره‌ی بقره و به خاطر قرآن است . امیرالمومنین (ع) در ملاحظه ای اصول و ارزشها و معیارها ، هیچ ملاحظه از کسی نمی‌کرد . آنجا آن آدم را که فسق و فجور ورزیده است‌، به خاطر فسق و فجورش حد شرعی می زند و ملاحظة این که او به حال من خیری دارد ، نمی کند . اما اینجا به خاطر قرآن ، از حد دزدی صرف نظر می کند . امیرالمؤمنین این است . یعنی صد در صد بر اساس معیارها و ارزشهای الهی - و نه چیز دیگر - حرکت می کند . این ، عدل امیرالمؤمنین است.»

انس با قرآن یعنی چه؟

«انس با قرآن ، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر می کند . بدبختی جوامع اسلامی ، به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است . آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمی فهمند و با آن انس ندارند ، وضعشان معلوم است . حتی کسانی هم که زبان قرآن ، زبان آنهاست و آن را می فهمند ، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآنت ، با حقایق قرآنی آشنا نمی شوند و انس نمی گیرند . می بینید که آیة «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلاً» - یعنی خداوند مؤمنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است - در کشورهای عربی و به وسیله‌ی مردم عرب زبان در دنیا خوانده می شود ، اما به آن عمق نمی گردد . در آیات قرآن ، توجه و تنبه و تدبر نیست ؛ لذا کشورهای اسلامی عقب مانده اند .

انس با قرآن ، یعنی قرآن را خواندن و بازخواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و‌ آنها را فهمیدن . فارسی زبانها می توانند از ترجمه‌ی قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنی را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها تفکر و تأمل کنند.»

امت اسلام ، باید خود را با شاخصهای قرآنی اندازه گیری نماید

«آنچه من همیشه اصرار دارم به همه - بخصوص به شما جوانها - عرض کنم ، این است که قرآن مجموعه‌ی معارف اسلامی و پرچم بلند اسلام است ؛ این پرچم را باید همیشه مسلمانان بر سر دست بگیرند و خود رااز آن جدا نکنند ؛منتها نکته اینجاست که تمسک به قرآن ، فقط تلاوت قرآن نیست ؛ قرآن باید در عمل و زندگی و رفتار و منش ما و حرکت عمومی امت اسلام تجسم پیدا کند . انس با قرآن ، تلاوت قرآن و حفظ قرآن لازم است ؛ اما هدف نهایی ، تمسک به قرآن است ؛ آن هم در متن زندگی .

امت قرآن باید خود را با شاخصهی قرآنی اندازه گیری کنند ؛ اگر دیدند با این شاخصها فاصله دارند ، سعی کنند این فاصله را کم کنند و پیش بروند . قرآن ، کتاب علم و حکمت است . امت اسلامی باید عالم ، حکیم و فرزانه باشد و روز به روز بر علم و حکمت خود بیفزایید . قرآن کتاب توحید است ؛ یعنی خضوع در مقابل خداوند و عدم تسلیم در مقابل کسانی که در مقابل قدرت الهی برای خود قدرتی قائلند . قرآن درس می دهد : «ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت» . یعنی عبودیت خدا با اجتناب از طاغوت همراه است . طاغوت کیست ؟ کسی که طغیانگر است و علیه بشریت و فضیلتهای بشری سرکشی می کند . در همه دوره های تاریخ هم بوده اند، امروز هم هستند؛نمونه اش امریکای


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره قرآن معجزة جاوید پیامبر

دانلود مقاله و تحقیق درباره انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله و تحقیق درباره انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت

عموما نوشته‏اند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواست‏خدیجه،رسول خدا«ص‏»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه به‏سفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمه‏علاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...

که البته اصل داستان و پاره‏اى از خصوصیاتى که در آن ذکر شده‏مورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.

و از پاره‏اى روایات دیگر نیز استفاده مى‏شود که این علاقه‏و اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمک‏کرد.

ابن شهر آشوب‏«ره‏»در کتاب مناقب خود روایت کرده که‏در روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند که‏مردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل‏».

-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پس‏هر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...

زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کرده‏بود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقه‏اى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشت‏ایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)

البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافه‏کرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپاره‏اى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مى‏دانست...

بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص‏»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوث‏محمد«ص‏»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقل‏شده ممکن است‏به این علاقه و امید کمک کرده باشد...

و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص‏»براى خدیجه به‏اجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایت‏شده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص‏»ذکرکرده‏ایم که ذیلا از نظر شما مى‏گذرد،و سپس به تجزیه و تحلیل‏و نقد و بررسى آن مى‏پردازیم:

سفر تجارتى رسول خدا«ص‏»براى خدیجه:

اینان نوشته‏اند روزى که رسولخدا«ص‏»عازم سفر شام‏و تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مى‏خواستند حرکت‏کنند خدیجه غلام خود«میسرة‏»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص‏»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.

عموهاى رسولخدا«ص‏»و بخصوص ابوطالب نیز در وقت‏حرکت‏بنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروان‏کردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى که‏براى بدرقه رفته بودند بخانه‏هاى خود بازگشتند.

وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص‏»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مى‏بردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاى‏سفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شام‏رسیدند.

مورخین عموما نوشته‏اند:هنگامى که رسولخدا«ص‏»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعه‏اى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.

صومعه مزبور از راهبى بود که‏«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة‏»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کرده‏بود.

«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کرده‏بود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفت‏تا بالاى سر آندرختى که محمد«ص‏»پاى آن منزل کرد ایستاد.

میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص‏»بود،و از آنحضرت جدا نمى‏شد ناگهان صداى نسطورا را شنید که‏او را بنام صدا میزند!

میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله‏»!

نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟

میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیان‏کرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.

کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعت‏بمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکه‏مى‏آمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجه‏شده از اینرو بنزد رسولخدا«ص‏»آمده گفت:ما سالها است‏براى‏خدیجه تجارت مى‏کنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبرده‏ایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکه‏برسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.

و چون به پشت مکه و وادى‏«مر الظهران‏»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب است‏شما جلوتر از کاروان بمکه‏بروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاع‏خدیجه برسانید!

نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفه‏اى که مشرف‏بر کوچه‏هاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمت‏خانه او مى‏آید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان است‏که پیوسته بدنبال او حرکت مى‏کند و او را سایبانى مى‏نماید.

سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص‏»است که از سفر تجارت باز مى‏گردد.

خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرین‏و سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص‏»تمام شد پرسید:

-میسرة کجاست؟

-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.

خدیجه:که مى‏خواست‏به بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبست‏بنزد او بروى و با هم بازگردید!

و چون حضرت از خانه بیرون رفت‏خدیجه بهمان غرفه رفت‏و بتماشا ایستاد و با کمال تعجب


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت

دانلود مقاله و تحقیق درباره برگزیده تاریخ پیامبر اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله و تحقیق درباره برگزیده تاریخ پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

برگزیده ای از تاریخ پیامبر اسلامی

مقدمه :

نوشته اند که شماره مسلمانان در جنگ تبوک به سى هزار نفر رسید و ده هزار اسب و دوازده هزار شتر داشتند, برخى هم عده مسلمانان را چهل هزار و بعضى دیگر هفتادهزار گفته اند ((366)).

ابوخیثمه

((ابوخیثمه )) از کسانى بود که در حسن عقیده چند روزى با رسول خدا رهسپار بود,ولى به مدینه بازگشت و در کنار همسران خود آرمید او پشیمان گشت و گفت : پیامبرخدا در آفتاب و گرما رهـسـپـار باشد و ((ابوخیثمه )) در سایه اى سرد و خوراکى مهیا و بازنانى زیبا در مدینه بماند؟ از انـصـاف به دور است , سپس به زنان خود گفت : توشه فراهم کنید و زنان چنان کردند, آنگاه شتر خـود را سوار شد و به راه افتاد و همچنان مى رفت تا در تبوک به آن حضرت ملحق شد رسول خدا وى را تحسین کرد و درباره اودعاى خیر فرمود ((367)).

همسفران منافق

در غـزوه تـبـوک مـردانـى مـنـافـق نـیـز هـمـراه رسول خدا(ص ) رهسپار شده بودند, ازجمله : ((ودیـعـة بـن ثـابـت )), ((جـلاس بن سوید)), ((مخشى بن حمیر)) و ((ثعلبة بن حاطب )) که احیانا سـخـنـان کـفـرآمـیز مى گفتند, از جمله اصحاب رسول خدا در سرزمین حجر از بى آبى شکایت کـردنـد, رسول خدا دعا کرد و ابرى پدید آمد وبارانى بارید و همه سیراب وشاداب شدند, اصحاب رسول خدا به یکى از منافقان گفتند: با این معجزه دیگر چه جاى نفاق و تردید است ؟ گفت : ابرى رهگذر بود که بر حسب تصادف در این جابارید ((368)).و نـیـز چـون شـتر رسول خدا در بین راه گم شد و اصحاب در جستجوى او بیرون شدند,یکى از مـنـافقان به نام ((زیدبن لصیت )) گفت : مگر محمد نمى پندارد که پیامبر است وشما را از آسمان خبر مى دهد, پس چگونه اکنون نمى داند شترش کجاست ؟ رسول خدا(ص ) از گفتار زید خبر داد و گفت : من پیامبرم و جز آنچه خدا به من تعلیم مى دهدچیزى نمى دانم , اکنون خدا جاى شتر را به من بازگفت , شتر در فلان دره است و مهارش به درختى گیر کرده است , بروید او را بیاورید.بـه هر حال هر کدام از منافقان , سخنى کفرآمیز از در نفاق گفتند تا آنجا که ((مخشى بن حمیر)) گـفت : به خدا قسم , راضى ام قرار باشد که هر کدام ما را صد تازیانه بزنند, اما بر اثر این گفته هاى شـما چیزى از قرآن درباره ما نازل نشود, آنگاه آیات 64 ـ66 و 74 از سوره توبه درباره ایشان نازل گشت .

داستان ابوذر غفارى

((ابـوذر)) از کسانى بود که پس از گذشتن چند روز از حرکت رسول خدا به راه افتاد ودر یکى از مـنـازل بـین راه به رسول خدا ملحق شد و رسول خدا درباره وى دعا کرد و چنین گفت : ((خدا ابوذر را رحمت کند, تنها مى رود و تنها مى میرد و تنها برانگیخته مى شود)).((عـبـداللّه بـن مـسعود)) خود, این سخن را در غزوه تبوک درباره ابوذر از رسول خداشنید و او به هـنـگـام مـرگ ((ابـوذر)) آنـچـه رسـول خـدا درباره اش گفته بود, محقق یافت وبراى دیگران بازگفت ((369)).

رسول خدا(ص ) در تبوک

رسول خدا (ص ) با سى هزار مرد وارد تبوک شد, بیست روز آن جا ماند و ((هرقل ))در حمص بود و گزارش نبطى ها درباره تجمع رومیان در شام , اصلى نداشت .رسـول خـدا نـمـازهـا را سـفرى مى خواند و از منزل ((ذى خشب )) تا روزى که از تبوک به مدینه بازگشت , نماز ظهر را تاخیر مى کرد تا هوا سرد مى شد و نماز عصر را هم قدرى زودتر مى خواند و بدین ترتیب ما بین دو نماز جمع مى کرد ((370)) در تبوک و درمراجعت , چند قضیه پیش آمد که اکنون به آنها اشاره مى کنیم :.

اهل ایله و جربا و اذرح

چون رسول خدا(ص ) به تبوک رسید, ((یحنة بن رؤبه )) حاکم ایله نزد رسول خداشرفیاب شد و از در صـلـح درآمـد و جزیه پرداخت و نیز مردم جربا و اذرح نزد وى آمدندو جزیه پرداختند و رسول خدا براى آنان امان نامه نوشت .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره برگزیده تاریخ پیامبر اسلام