دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
معماری پست مدرن
از دهه شصت میلادی موضوع پست مدرن در معماری به صورت یک سبک مهم مطرح شد و انتقادات زیربنایی به اندیشه منطق گرا وتکنو مدار معماری مدرن وارد گردید. آغازگر این جنبش کسی نبود مگریکی از شاگردان لویی کان به نام رابرت ونچوری.
وی در سال 1966 کتابی به نام پیچیدگی و تضاد در معماری به رشته تحریر در آورد. به گفته معلم سابقش وینسنت اسکالی ((این کتاب مهمترین کتاب از سال 1923- به سوی یک معماری نوین – کوربوزیه است)).
در این کتاب ونچوری اصول فلسفی و جهانبینی معماری مدرن را زیر سئوال برد. وی بینش تکنو مدار را رد کرد و به جای آن خواهان توجه به خصوصیات انسانی و یک معماری انسان مدار گردید. در این کتاب نقد ونچوری عمدتا متوجه میس ونده رو است زیرا که وی تا پایان عمر نماد معماری مدرن بود و از عقاید خود در دهه های 20 و30 میلادی هیچ گاه عدول نکرد.
در جواب شعار میس کمتر بیشتر است ونچوری در کتاب خود بیان می کند که کمتر کسل کننده است. از نظر ونچوری معماری تنها تکنیک و تکنولوژی نیست بلکه مسائل بسیار پیچیده ومتضاد در ساختمان وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت یا حذف کرد.
چارلزمور دیگر معمار پست مدرن در جواب شعار میس می گوید : بیشتر بیشتر است به جای کسرگرایی و حذف صورت مسئله باید جمع گرایی را مورد توجه قرار داد و راه حل مناسب برای مجموعه ای از مسائل یافت.
البنه یک طنز زیبا و یک دوگانگی معنا در این شعر ملحوظ است زیرا که مور نام فامیل خود را در ابتدای این شعار قرار داده است. یعنی معنای دیگر این شعار این است که من بشتر هستم.
از نظر ونچوری ساختمان ها نمی توانند همه دارای یک فرم و فلسفه باشند. ساختمان مانند یک ماشین نیست که تنها شامل مجموعه ای از مسائل تکنولوژیکی و مکانیکی باشد. اگر کوربوزیه معبد پارتنان با مجموعه ای از احجام وسطوح از پیش طراحی شده و قواعد وتناسبات ریاضی نماد بوده است برای رابرت ونچوری نه فرمول های از قبل تعیین شده بلکه شهرک های دامنه کوهپایه های ایتالیا که بر اساس نیازهای مردم و شرایط اقلیمی بنا شده ملاک است.
ونچوری سبک بین الملل را کاملا مردود می داند و به جای آن معتقد به زمینه گرایی است. یعنی هر
بنایی باید بر اساس زمینه های فرهنگی اجتماعی تاریخی و کالبدی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا گردد.می توان آن را سبک محلی و یا سبک بومی نام نهاد. مدرنیست ها معماری را یک مسئله تکنولوژیک می دانستند. تکنولوژی یک خصوصیت عام دارد و در سرتاسر جهان از قواعد و اصول یکسان تبعیت می کند. ولی پست مدرنیست ها به معماری یک نگرش فرهنگی دارند و فرهنگ در هر منطقه ای متفاوت با سایر مناطق است.
اکنون این سئوال مطرح است که چه مسائلی باید فرم (شکل به علاوه معنا) ساختمان را مشخص کند و این فرم باید پاسخگوی چه مسائلی باشد؟
از نظر معماری پست مدرن این مسائل را می توان در موارد زیر خلاصه کرد :
1-خصوصیات فرهنگی اجتماعی تاریخی و اقتصادی افرادی که از آن ساختمان استفاده می کنند
2- خصوصیات شهری خیابان میدان کوچه مغازه
3-شرایط اقلیمی رطوبت سرما گرما جنگل صحرا
4- نحوه زندگی روزمره اهالی ساختمان نیازه های آنها عادات آنها طرز استفاده و پیش زمینه های ذهنی آنها در رابطه با فرم های زیستی.
ونچوری سعی می کند تا مجددا ارتباط معماری و ساختمان را با هویت انسانی برقرار کند.به عقیده وی شرایط تعیین کننده شکل ها نمادها است. در شرایط متفاوت شکل ها و نمادها باید متفاوت باشد. ونچوری تزئینات را رد نمی کند بلکه تزئینات ساختمان را بخشی از خصوصیات فرهنگی و تاریخی هر منطقه می داند که می تواند در ساختمان جدید مورد استفاده قرار گیرد.
رابرت ونچوری در سال 1972 کتاب دیگری به نام یادگیری از لاس و گاس منتشر کرد. در این کتاب نیز او سعی نمود که توجه معماران را به فرهنگ مردم و خصوصیات زندگی روزمره آنها جلب کند. وی در کتاب خود عنوان کرد که نمادها آنهایی نیستند که به ما به عنوان قشر روشنفکر به جامعه دیکته کنیم بلکه آنهایی هستند که خود مردم طرح کرده اند و قابل فهم برای آنها است. وی بر این نظر است که سردرهای مورد استفاده بر بالای مغازه ها و احجام معماری عامه پسند و مطابق درک عامه آن چیزی است که به لاس وگاس جذابیت بخشیده و باید مورد توجه معماران قرار گیرد.
در اکثر کارهای معماران پست مدرن مشاهده می شود که آنها سعی دارند تا از نشانه ها و نمادهایی استفاده کنند که در هر منطقه مشخص کننده نوع کاربری آن ساختمان است. مانند خانه مادر ونچوری که برای طرح آن از نمادهای یک خانه و آنچه در غرب به عنوان خانه محسوب می شود استفاده شده است. بر خلاف ایده مطرح شده در ویلا ساووا خانه ماشینی است برای زندگی و یا خانه شیشه ای کمتر بیشتر است در خانه مادر ونچوری ایده خانه خانه است بیان شده.