ارزیابی نظریه سالیوان :
با وجود اینکه نظریه شخصیت سالیوان بسیار کامل و جامع است اما واقعیت این است که به اندازه نظریه های فردید، آدلر، یونگ محبوبیت ندارد.
شش ملاک در زمینة ارزیابی هر نظریه ای مطرح می شود که این ملاک ها را مورد با توجه به نظریه سالیوان بررسی میکنیم. اولین ملاک یک نظریه مفید، توانایی تولید پژوهش است. اگر چه امروزه در زمینه روابط میان فردی پژوهش های زیادی صورت گرفته است اما فقط تعداد محدودی از آنها مستقیماً از نظریه سالیوان نشأت گرفته.
دومین ملاک اینکه یک نظریه مفید باید ابطال پذیرفته باشد. یعنی اینکه باید تا آن حد روشن باشد که بتوان با دلایلی محکم آن را تایید یا رد کرد. نظریة سالیوان در این ملاک امتیاز کمی دارد و نمی توان به روشنی آن را بررسی کرد.
سومین ملاک این است که نظریه سالیوان تا چه اندازه ای می توان آنچه را مربوط به شخصیت انسان است سازماندهی کند. در این مورد هم نظریه سالیوان از امتیاز متوسط برخودار است چرا که بسیاری از آنچه امروزه به شخصیت انسان مربوط می شود منشأ زیستی دارد و نه صرفاً میان فردی.
چهارمین ملاک برای یک نظریه خوب این است که آن نظریه تا چه اندازه راهنمای عملی معلمان و والدین و روان درمانگران است. که در این مورد هم می توان گفت نظریه سالیوان امتیازی ضعیف تا متوسط دارد.
پنجمین ملاک همسانی درونی است. که دراین مورد می توان گفت نظریه سالیوان از یکپارچگی خوبی برخوردار است.
و سرانجام ششمین ملاک به پیروی یک نظریه از قانون ایجاز مربوط است که در این مورد هم نظریه سالیوان ضعیف ارزیابی می شود. (سید محمدی ـ 1384)
«برداشت سالیوان از ماهیت انسان »
اعتقادات سالیوان مبتنی بر اینکه بیماران اسکیزوفرنیک از نظر انسان بودن همانند درمانگر است. به خوبی نشان دهندة برداشت او از آدمی است. سالیوان معتقد بود که تنها وجه تمایز انسان از حیوان، توانایی شرکت او در روابط میان فردی است سالیوان بر خلاف فردیدویونگ معتقد بود که غرایز انسانی وجود ندارد و هر آنچه هست صرفاً عوامل محیطی تأثیر گذار است. سالیوان تأکید میکند که انسانها جدای از روابط خود با دیگران هیچ چیز نیستند آنها از طریق برقراری رابطه با دیگران، شخصیت خود را پرورش می دهند. کودک در آغاز یک رابطة یک طرفه با مادر خود آغاز میکند که هم به او محبت کرده و هم نیاز های او را رسیدگی میکند پس از مدتی این رابط، دوطر فه می شود که هم می تواند احساس خود را به مادرش انتقال دهد این رابطه اولیه، مبنای روابط میان فردی بعدی می شود. سالیوان می گوید، فردیت خیال باطلی است. چرا که انسانها فقط در ارتباط با یکدیگر وجود دارند اضطراب و روابط میان فردی به همدیگر کاملاً مرتبط اند، چرا که اضطراب در روابط میان فردی، اختلال ایجاد میکند واز طرفی روابط میان فردی نامطلوب هم منجر به اضطراب خواهد گشت. و سرانجام اضطراب بیش از حد به تباهی روابط میان فردی منجر می شود. بنابراین نظریه سالیوان را باید در ارتباط با استعداد برای رشد و تغییر در انسانها نه خوشبین و نه بد بین تلقی کرد. روابط میان فردی می توانند فرد را به شخصیت سالمی تبدیل کنند و بلعکس می توانند شخصیت فرد را تخریب کنند. روابط میان فردی هم ایجاد کننده ویژگی های مثبت و هم ایجاد کننده ویژگی های منفی افراد است کودکانی که نیازهایشان توسط مادر ارضا می شود نگرشی خوش بینانه نسبت به دنیا پیدا میکنند و بالعکس. (سید محمدی ـ 1384)
فهرست مطالب :
1ـ چکیده
2ـ زندگینامه
3ـ نظریه سالیوان و علم و ارتباطات
4ـ نکات اساسی در نظریه سالیوان
ـ تنشها
الف : نیازها
ب: اضطراب
ـ پویشها
الف : بدخواهی
ب : صمیمیت
ج : شهوت
د : سیستم خود
ـ شخصیت بخشی ها
الف : مادر خوب، مادر بد
ب : شخصیت بخش های من
ج : شخصیت بخش های خیالی
ـ سطوح شناختد : دیاگرام توسعة سیستم خود
الف : ابتدایی اندیشی
ب : سطح علت و معلول اندیشی صوری
ج : سطح منطقی اندیشی
5ـ مراحل رشد
الف : نوبادگی
ب : کودکی
ج : دوران بچگی
د : دوران نوجوانی
و : اوایل نوجوانی
ه : اواخر نوجوانی
ی : بزرگسالی
6ـ اختلال های روانی
7ـ روان درمانی
8ـ ارزیابی نظریه سالیوان
9ـ برداشت سالیوان از ماهیت انسان
پایان نامه آماده: زندگینامه سالیوان و بررسی ابعاد و نکات مختلف نظریه سالیوان و علم و ارتباطات - 43 صفحه فایل ورد word