![تحقیق موانع رشد و توسعه صنعت در کشورهای جهان سوم](../prod-images/411506.jpg)
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:46
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول:
چکیده تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسئله 5
اهمیت و ضرورت مسئله 6
اهداف تحقیق 7
تعاریف و اصطلاحات 7
فصل دوم:
ویژگیهای مشترک کشورهای جهان سوم از نظر دکتر آشفته تهرانی 9
نو سازی فرهنگی و علمی نمودن آن 10
آموزش و پرورش از دیدگاه دکتر ازکیا 11
روابط خارجی ایران از دیدگاه دکتر علیاکبر ولایتی 13
موانع توسعه از دیدگاه دکتر لهسایی زاده 13
موانع داخلی توسعه 14
موانع اقتصادی 14
موانع سیاسی 16
موانع فنی 17
موانع اجتماعی 19
موانع فرهنگی 20
موانع زیست محیطی 21
موانع خارجی توسعه 22
اقتصاد بینالملل 23
سلطه امپریالیستی 24
فنآوری برتر 25
نظارت اجتماعی 26
نفوذ فرهنگی 27
تخریب محیط زیست 28
سرآرتور لوئیس 29
رائول پرهبیش 30
ناهمگرائی بین کشورهای غنی و فقیراز دیدگاه آنتونی گیدنز 31
فصل سوم:
صنعت در ایران 33
صنعت در دنیای جدید 34
معنای نوین سیاست صنعتی از دیدگاه دکتر امیر احمدی 34
الگوی آسیای شرقی 35
الگوی تخصیصیابی انعطافپذیر 36
وضعیت بخشی صنعت ایران از دیدگاه دکتر امیر احمدی 36
سیاست صنعتی در ایران از نظر دکتر امیر احمدی 39
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری 44
منابع 46
چکیده تحقیق
تحقیق حاضر در پی این است تا علل موانع رشد و توسعه صنعت را در کشورهای جهان سوم و ایران مورد بررسی قرار دهد به همین منظور ابتدا به منظور ابتدا با مطالعه چندین کتاب و بررسی نظرات صاحبنظرانی که در این زمینه تحقیقاتی انجام دادهاند پرداخته و نتایجی از آن حاصل گردید که به شرح ذیل میباشد:
1. یکی از دلایل عدم رشد توسعه و صنعت در کشورهای جهان سوم وجود فقر و نابرابری بین شهر و روستا است که در این جوامع وجود دارد یعنی این که عدهای وضعیت بهتری پیدا میکنند در حالی که سایرین در نهایت اگر وضعیت بدتری پیدا نکنند در حالی که سایرین در نهایت اگر وضعیت بدتری پیدا نکنند در همان سطح باقی میمانند.
2. در جوامع صنعتی و توسعه یافته نه تنها ثروتمندتر و مرفهتر هستند بلکه تساوی طلبی نیز در آنها به نسبت کشورهای توسعه نیافته مشهودتر است.
3. امروزه رشد ذهنی، توانمندی ، تفکر عقلانی، توانایی اختراع و اکتشاف وضع قانون و شناسایی آن به عنوان مؤلفهای اساسی برایرشد صنعتی و اقتصادی مطرح است.
4. چنانچه جامعهای از نظر نیروی انسانی متخصص فقیر باشد سایر امکانات مادی نمیتواند کمک زیادی به رشد صنعت و توسعه نماید .
5. موانع توسعه کشورهای در حال توسعه به 2 دسته داخلی و خارج تقسیم میشوند.
6. مهمترین وجه توسعه نیافتگی کشورهای در حال توسعه را باید در میان برخی عناصر فرهنگی جستجو کرد و وجود امپریالیسم را در توسعه صنعت نمیتوان نادیده گرفت.
7. به نظر صاحبنظران (ژن تینبرگن) یکی از مشخصههای آشکار توسعه نیافتگی کمبود سرمایه است که به طرق مختلف مشاهده میشود اختلاف بین اغنیاء و فقرا در کشورهای در حال توسعه به دو نکته دلالت دارد:
1. کمبود اختلاف در سرمایه انسانی
2. اختلاف در نیرو و قدرت
8. تأکید دولت ایران بر امر توسعه صنعت پس از پایان جنگ عراق علیه ایران افزایش چشمگیری یافته و حاصل آن توفیق نسبی در انجام برخی طرحهای زیربنایی در زمینه فولاد – پتروشیمی – خودروسازی – برق رسانی – احداث سدها و راهها و حمل و نقل و . . . بوده است.
مقدمه
گسترش و دگرگونی اجتماعی و اقتصادی در جامعههای پرجمعیت جهان سوم هنوز مسئله روز است. از آنجا که کشورهای جهان سوم نزدیک به جمعیت جهان را در خود جای دادهاند موضوع عقبماندگی و عدم رشد صنعت در این کشورها از جامعه جهانی نمیتواند مورد فراموشی سپرده شود.
در واقع آنچه موجب کندی و آهستگی آهنگ پیشرفت اقتصادی به شمار میرود همانا شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی شیوههای رفتار و نظامهای فرآوری و آموزش و پرورش در جامعه است. تجزیه و تحلیل پیشرفت اقتصادی (کشاورزی و صنعتی) اندیشه سیاستمداران و جامعهشناسان را به خود سرگرم کرده است. و هر یک از دیدگاه ویژه دانش خود به این موضوع مینگرند.
گروهی بر اهمیت نابرابری اقتصادی، گروهی بر وجود هدف کشورهای استعمارگر، گروهی بر اعمال نفوذ دولتهای بیگانه و شرکتهای چند ملیتی و کارتلها و تراستها و . . . تأکید می ورزند.
در کشورهای جهان سوم که بیشتر مردم در روستاها زندگی میکنند میزان بیکاری و بیکاری پنهان بسیار زیاد است و مهاجرت داخلی فراوان دیده میشود و فاصله زیادی میان لایههای اجتماعی وجود دارد و صنعتی شدن پیشرفت چندانی ندارد و آنچه در راه صنعتی شدن صورت میگیرد بیشتر صنایع مونتاژ یا صنایع کوچک است که تازه آن هم در بسیاری موارد به حد کمال نمیرسد و راه پیشرفت واقعی تکنولوژی را نمیگشاید.
اما در جامعههای جهان سوم دو پدیده مورد بررسی قرار میگیرد:
1. متحول ساختن جامعه و پدید آوردن و عملی کردن آموزش و پرورش نوین که در نتیجه موجب دگرگونی ساختارهای جامعه میشود.
2. نوسازی جامعه با بکارگرفتن تکنولوژی به این منظور که بازده سرانه افزایش پیدا کند و در واقع این اصطلاح ما را به مفهوم صنعتی شدن یا گسترش ساختار صنعت نزدیک میسازد . امروزه صنعتی شدن مورد آرزوی مردم کشورهای جهان سوم است.
بسیاری از نگرهپردازان و سیاستمداران و دولتمردان این کشورها تنها راه رهایی از عقبماندگی اقتصادی را در رشد صنعتی بخشهای گوناگون فرآوری و تحول در کل سیستم اقتصادی – اجتماعی کشور میدانند.
تحقیق موانع رشد و توسعه صنعت در کشورهای جهان سوم