چکیده : خیزش های مردمی در کشورهای عربی واکنشهای مختلفی را برانگیخته و از این منظر، هر بازیگری و از جمله ج.ا. ایران درصدد است تا ضمن ایفای نقش فعال، این موضوع را در پرتو منافع ملی خود و چارچوب مفهومی خویش تفسیر کند. سوال اصلی در این مقاله این است که چرا سیاست خارجی ج.ا.ایران در تحولات اخیر خاورمیانه از الگوی رفتاری واحدی در مورد دو کشور بحرین و سوریه تبعیت نمیکند؟ فرضیه اصلی نیز چنین مطرح می شود که «رفتار دوگانه سیاست خارجی ج.ا. ایران در قبال تحولات اخیر در دو کشور بحرین و سوریه، از یکسو بر پایه منابع هویتی و ایدئولوژیک آن و از سوی دیگر بر گرفته از سیاستهای این کشور برای حفظ و ارتقای قدرت منطقهای، تثبیت جایگاه متحدین و کاستن از حوزه نفوذ رقبا می باشد.» جمهوری اسلامی سعی نموده تا با تکیه بر آرمانها و اصول انقلاب اسلامی ، این تحولات را بر اساس ایده «بیداری اسلامی» مفهوم بندی کرده و گفتمان ایدئولوژی اسلامی خود را یک جایگزین مناسب در برابر گفتمان لیبرالیسم غربی میبیند.حوادث بحرین هم از بعد ملی و هم از بعد ارزشی-ایدئولوژیک برای ایران حائز اهمیت زیادی است. در تحولات بحرین جمهوری اسلامی ضمن استمرار گفتمان خویش در خصوص تحولات خاورمیانه با عنوان بیداری اسلامی این بار به صورت آشکارتر به حمایت از معترضین پرداخت. حساسیت ملی در ارتباط با بحرین از این روست که بحرین در گذشته بخشی از خاک ایران بوده و همچنین اکثریت جمعیت شیعه ساکن در آن تحت سلطه اقلیتی سنی قرار دارند. در مورد تحولات سوریه، سیاست خارجی ج.ا. ایران مبتنی بر حمایت از حکومت سوریه و تقویت خط مقاومت، انجام اصلاحات با تکیه بر روشهای مسالمت آمیز و تقبیح اقدامات تروریستی و دخالت بیگانگان است. چرا که سوریه در طول سالهای گذشته همواره در خط مقدم گروههای مقاومت و حلقه پیوند ایران با فلسطین و لبنان و تنها کشور عربی حامی مقاومت است
پایان نامه : سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مسئله بیداری اسلامی با بررسی موردی بحرین و سوریه