« پیشگفتار»
مسأله سوخت و انرژی یکی از حیاتیترین مسائل اجتماعی امروز جهان میباشد. و موضوع نفت و گاز در مرکز این نیروی حیاتی قرار داشته و دنیای صنعت وابستگی شدیدی به آن دارد.
بعضی کشورهای صنعتی برای دسترسی« نفت» طلای سیاه و مشتقات آن روشهای گوناگون اختیار کردهاند که گاهی تا مرز استعمار و بهرهکشی از طریق زورگویی پیش رفته است و ملتهای مالک ذخائر نفتی روی هم رفته تا به حال نتواستهاند آنطوری که باید و شاید برای پیشرفت هنوز از این کالاها استفاده نمایند.
سازمان اوپک از بدو تشکیل موفق شد جاذبههای لازم برای گردهم آوردن بخشی از کشورهای جهان سوم را که حیات اقتصادی آنان در گروه تولید و صدور مادة اولیه نفت بود فراهم آورد و بتدریج اعضایی را از قارههای مختلف جهان به سوی خود جلب کند حقیقت سازمان اوپک بمنزله نخستین مجموعه از کشورهای جهان سوم که تحت فشار سیاسی و اقتصادی قدرتهای بزرگ و شرکتهای چند ملیتی ذخایر آنان به بهای ناچیز غارت میشد. مقام و موقع خاصی داشته و دارد و به طبع سرنوشت آن میتواند جامعه کشورهای دارنده با ذخایر طبیعی با اقتصاد تکمحصولی ارزنده و آموزنده باشد.
در بطن اوپک کشورهای عرب که تقریباً دارای 60 درصد از تولیدات نفتی هستند از اعمال نفوذ بیشتری برخوردار بوده که جنبة سیاسی آن از محدودة بازار نفت تجاوز میکند.
در سپتامبر 1960 وقتیکه اوپک تأسیس شد ناظران سیاسی معدودب قدرت آینده این سازمان جدید را احساس میکردند بعد ازموقعیتهای کشور یعنی با سرکارآمدن سرهنگ قذافی در 1969 کشورهایا صادرکننده نفت از قدرت خود آگاهی یافته و بتدریج یک استراتژی تهاجمی به خود گرفته قدرت خود را از طریق افزایش قیمت نفت خام و کنترل فعالیتهای نفتی اعمال میکنند.
در اکتبر 1974 توسل کشورهای تولیدکننده نفت در سطح اوپک «اسلحه سیاسی نفت سبب چهار برابر شدن قیمت نفت در مدت 3 ماه گشته و ارادة کشورهای صادرکنندة نفت را در مورد بکاربردن نفوذ خود در تحولات اقتصاد جهانی از این به بعد مورد تأئید قرار میدهد.
آنچه مورد تأئید بسیاری از کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است که کشورهای عضو سازمان اوپک طی سالهای دهة 1970 و سالهای اولیه دهة 1980 در اثر تلاشهای سازمان اوپک و نیز شرایط بینالمللی حاصل به درآمدهای سرشاری دست یافتهاند که عموماً آنرا در ساختار اقتصادی نه تنها به رشد و توسعة اقتصادی کشورهای خود کمکی نکردهاند که معضلات اقتصادی و سیاسی بغرنج و لاینحلی را نیز بوجود آوردهاند.
اکنون لازم است سازمان اوپک( چنانچه بتواند در دنیای پرتلاطم کنونی به حیات خود ادامه دهد) در یک مرحله نوین از فعالیتهای خود نسبت به چگونگی کاربرد وجوه حاصل از فروش نفت بوسیلة کشورهای عضو برنامههای جامعی را تدوین کند تا با یافتن روشهایی برای همکاری در سرمایهگذاری مشترک از خروج نهایی این امکانات مالی از سازمان اقتصادی کشورها جلوگیری بعمل آورد.
« مقدمهای دربارة اوپک»
در کنفرانس بغداد در سپتامبر 1960 که سبب پیدایش سازمان کشورهای صادرکنندة نفت اوپک Opec 1 شد. یکی از بنیانگذاران آن به نام ژانپابلوبرزآلفونسو 2 که وزیر ونزوئلائی اظهار داشت ما در حال ساختن تاریخ هستیم.
برای مجامع بینالمللی سیزدهسال انتظار لازم بود تا به عمق مفاهیم واقعی این اظهارات پی ببرد. حوادث اکتبر 1973 در حقیقت یک مرحلة برجسته از تجدیدنظر قاطع در ارتباط بین قدرتها در عرصة جهانی بوده که پیدایش آنها تمام هبستگیهای سیاسی و اقتصادی بین ملتهای صنعتیشده و در حال توسعه را برهم زد.
بدبینیهای ناشی از تغییرات در بازار نفت در جریان ده ساله اخیر سبب شدهبود که جنبههای واقعی جغرافیایی و اقتصادی و ابتکار تأسیس این سازمان توسط کشورهای صادرکنندة نفت و انعکاس آن در کشورهای مصرفکننده نفت مورد بیاعتنایی قرار گیرد. این نکتة مهم را در این مورد باید یادآور شد که منابع نفتی بطور نامساوی در سطح جهان توزیع شدهاست در ابتدای سال 1980 تقریباً ذخیرة جهانی نفت 90 میلیارد تن را تشکیل میداد کشورهای خاورمیانه در این زمینه قسمت اعظم را دارا میباشند.
عربستان سعودی به تنهایی و با در دست داشتن حدود 55 درصد از این ذخایر نزدیک به یکچهارم حوزه نفتی جهان را دارا میباشد.
اگر به منابع خاور نزدیک منابع موجود در آفریقا و آمریکای لاتین را هم بیافزائیم مشاهده میشود که قریب سه چهارم ذخائر نفتی در کشورهای جهان سوم قرار دارد در عوض به استثنای کشورهای اتحاد جماهیرشوروی و ایالات متحدة آمریکا کشورهای بزرگ صنعتی مخصوصاً کشورهای اورپای غربی و ژاپن از ذخایر هیدورکاربور محروم هستند.
در طی سالهای 1950 و سالهای بعد به تدریح نفت به عنوان منبع اصلی انرژی جایگزین ذغال میشود برای جوابگویی به رشد سرسامآور تقاضاهای مواد نفتی تولید جهانی که در سال 1950 به میزان 525 میلیون تن بود در سال 1960 متجاوز از یک میلیارد تن و بعداً در سال 1969 دومیلیارد تن و در سال 1979 حدود 25/3 میلیارد تن رسید که 45 درصد جمع انرژی مصرفی جهان را شامل میشد پدیدة تمرکز جغرافیایی که وضع ذخائر نفتی را از نظر مصرف مشخص میسازد بدین ترتیب است که کشورهای صنعتی وابسته به o.c.d و کشورهای اورپای شرقی به تنهایی 80 درصد تولیدات نفتی در جهان را به خود جذب میکند در مقابل احتیاجات انرژی کشورهای توسعه یافته کشورهای صادرکنندة نفت که همگی در جرگه کشورهای در حال توسعه هستند قرار دارند که دارای قدرت اقتصادی و سیاسی مهمی بوده و ابتکارهای متحده اوپک opec . در جریان سالهای اخیر مبین آنها هستند.
در عصر وفور انرژی و ارزانی آن هر کسی گمان میکرد که توسعة بازار نفتی مثل سابق بدون نوسانات شدید خواهد بود و در ابتدا این سازمان مشابه یک سندیکای دفاعی کشورهای تولیدکننده بوده که برخورد قیمتهای ناشی از ازدیاد تولید را در بازار جلوگیری بنماید.
با این وصف بکاربردن اهداف جاهطلبانه اوپک با مشکلات زیادی برخورد نموده که خود میتواند ائتلاف اعضاء را به مخاطره اندازد.
در زمینة اقتصادی کشورهای تولیدکننده خودشان را با یک الزام سهگانه مواجه میدانستند. پیشرفت و توسعة داخلی انتخاب عملیات در مورد بازگشت و دمای نفتی( پترودار) و کوشش در نشاندادن همکاری با کشورهای جهان سوم به موازات شناخت تغییرات منابع موجود و آینده تولیدات و تجارت نفت خام هر یک از کشورهای اعضاء اوپک خطوظ مشیء اقتصادی آنها از استراتژی نفت جدانشدنی از نفت بعد از دو سال موجودیت اوپک نه تنها بازار نفت، خود را سازمانی معتبر معرفی مینماید بلکه یک قدرت اساسی در صفحة شطرنج بینالمللی بودهاست.
« از اساس تا تأسیس»
تغییرات حاصلشده از ابتدای سال 1950 وقتی مفهوم خود را به تمامی شامل میشود که اساس تاریخی بازار بینالمللی نفت مورد بررسی قرار بگیرد.
در نیمه دوم قرن اخیر داستان نفت پا به عرصة وحود گذاشته و از ابتدای قرن بیستم از بازار آمریکائی فراتر رفته و شامل مناطق جدید در تولید که ابتداء امریکای لاتین و بعد خاور نزدیک است میباشد. توسعة شرکتهای بینالمللی بنام ماژور Major کشورهای تولیدکننده را دربرگرفت و دولتهای ملیگرا، پس از سرکارآمدن در مدت چند سالی پایههای ابتدائی آنها را به خطر انداختند.
تجدید نظر در موافقتنامه توسط عوامل جدید که عبارت بودند از کپمانیهای دولتی و خصوصی و مستقل از کمپانیهای ماژور از استراتژی دیگری پیروی میکردند، تسریع میشد تغییرات مشاهده شده در بازار نفت به تدریج آگاهی عمومی کشورهای صادرکننده نفت را برانگیخته و در سپتامبر 1960به تأسیس اوپک انجامید.
1- پایههای تاریخی بازار نفت بینالمللی نفت
تاریخچة نفتی از ابتداء تاریخچه امریکا و حفر اولین چاه در پنسیلوانیا در سال 1859 بوسیله سرهنگ دراک Colon Drake تا تأسیس شرکتهای بزرگ نفتی درهم آمیخته بود، دامنة تسلط سیاست آمریکایی در بازار نفتی براساس زیر بود:
- برتری تاریخی امریکا عنوان اولین مصرفکننده و اولین تولیدکننده در صحنة بینالمللی که از سال 1900 تا 1945 تولید سالیانه آن تقریباً به میزان تولید جهانی بود.
- قدرت تکنولوژی و اهیمت سرمایهگذاری کمپانیهای آمریکایی براساس قدرت اقتصادی و مالی ایالات متحده امریکا.
قبل از 1914 پنج گروه بزرگ نفتی امریکا( استاندارد اویلآو نیوجرسی که بعداً اکسون نامیده شد لاکسونی موبیل واین استاندارد اویل آو کالیفرنیا که هر سه در نتیجه جداشدن از امپراطوری جیدی وکفر در سال 1911 بوجود آمده بودند و به گلف وایل و تگزاس اویل( تگزاکو) در بازار ظاهر میشوند. بنیان کامل سد این ماژورها ایجاب مینماید که مجموعهای از وظایف اقتصادی ضروری از قبیل جستجوی چاههای جدید، استخراج زیرزمینی حمل و نقل تصفیه نفتخام و بازرگانی تولیدات نفتی تأمین گردد و احتیاجات بازار را از یکسره زنجیر نفتی آن سو دیگر فراهم سازد.
در ابتدای این پیچ ماژور فقط در منابع واقعشده در امریکا فعالیت داشتند بعد از چند سال دامنة فعالیت خود را به مکزیک و ونزوئلا توسعه دادند. بدین طریق ونزوئلا برای کمپانیهای امریکائی یک (شکار تحتنظر) بوده که مواد معدنی آن مورد بهرهبرداری مشخص آنها قرار میگیرد.
به موازات فعالیتهای گروه امریکایی یک ماژور دیگر که ریشه اروپایی دارد وارد بازار بینالمللی میشود در اثر کمکهای هانریدیتردنیگ (Henry Deterding) شرکت انگلیسی – هلندی( رویال – داچ.شل) در سال 1907 تأسیس شده و به تدریج کنترل منابع خاوردور و قاره امریکا را بدست میگیرد، و بعد به منابع نفتی خاور نزدیک نیز چشم میدوزد.
با این وصف تجسسات نفتی تازه در خاورمیانه شروع شده بود و در سال 1901 شاه ایران یک امتیاز فوقالعاده که شامل قسمت اعظم کشور میشد به یک نفر تاجر استرالیای به نام ویلیامزنوکسیدارسیWilliam Knox D Arcy داده بود در سال 1908 یک حوزه برای استخراج کشف شد و دارسی در سال 1909 شرکت « انگلوپرشیان اویل» که بعد به« ب پ» تبدیل شد را تشکیل داد و دولت امریکا بریتانیا بزرگترین سهامدار آن بود.
موفعیتهای دارسی در ایران سبب شد که او منابع نفتی امپراطوری عثمانی نیز توجه داشته نماید در اینجا با بلندپروازی و تضاد منافع شرکتهای « وریال داچشل» و « داچباتک» که حافظ منافع المانیها د رخاور نزدیک بودند برخورد پیدا میکند. د رسایه کمکهای کالوست گول بانکیان زمین شناس ارمنی که در هیات دولت قسنطنطیه راه پیدا کرده بود کمپانی ترکیش پترولیوم تشککیل یافته و شامل« انگلوپریشان» و « شل» و « داچیانک» و نیز سیگولبانکیان که 5 درصد سهام را داراست میگردد و اجازه تجسس اختصاصی را در منطقه موصل و بغداد بدست میآورد.
بدین ترتیب در اوایل جنگ جهانی اول هفت کشور ماژور استاندارد آونیوجرسی سوکنی موبیل استاندارد آو کالیفرنیا گلف، گلراکو، شل، و انگلوپرسیان به بازار جهانی نفت حکومت میکنند بعد از جنگ جهانی برحسب پیمان سانرمو San Remo مورخ 24 آوریل 1920 سهم « داچبانک» که در بطن کمپانی« ترکیش پترولیوم» میباشد به فرانسه تعلق پیدا میکند برای اینکه فرانسه بتواند حقوق خود را استیفا کند دولت« ریموندپوانکاره» در سال 1924 آقای « ارنست مرسیه» در بخش صنعت را برای تشکیل یک شرکت ملثی نفت دعوت( این شرکت کمپانی« فرانسه و پترول» میباشد) به موازات انجام ث ف پ در بطن ت پ ث دولت امریکا به متحدین انگلیسی و فرانسوی خود دو شرکت ماژور را بر آن شرکت تحمیل میکند که به شکل شرکت نفت عراق درآمده که سهام آن به ترتیب زیر است:
انگلوپریشان 75/23 درصد، شل 75/23 ردصد ث ف پ 75/23 درصد استاندارد اونیوجرسی 875/11 درصد سوگنی موبیل 875/11 درصد لیگول بانکیان سهم 5 درصد خودر ا نگهمیدارد. در چنین موقعیتی است که سه شرکت مهم ماژور استاندارد آونیوجرسی آنگلوپریشان وشل در 17 سپتامبر 1982 در بین خود قراردادی منعقد مینمایند به نام « آنکاکاری» که به موجب آن ترتیب توسعة نفتی را تنظیم و موضع کمپانیها را تثبیت و بهرهبرداری را مرحلهای ومبادله بین تولیدات بین «ماژورها» را پیشبینی میکند.
این تلاشها همآهنگ نمیتواند مانعی در جهت دخالت آمریکائیها در خاورمیانه باشد. بدین ترتیب در سال 1933 کمپانی استاندارد آو کالیفرنیا( سوکال) امتیازی فراگیر از عربستان سعودی بدست میآورد و برای بهرهبرداری از آن با شرکت تگزاکو شریک شده و کمپانی دیگری بنام ارینامریکناویل کمپانی (آرامکو) تأسیس کردند دو شرکت ماژور و دیگر امریکایی که عبات بودند از استاندارد آونیوجریسی و سوکنی موبیل هر کدام به ترتیب سی درصد و ده درصد آرامکو را درسال 1948 بدست آوردند سوکال و تگزاکو هر کدام سیدرصد خود را در آن شرکت محفوظ نگهداشتند اولین شرکت امتیاز گیرندههای جهانی که کاملاً بوسیله منافع امریکائیها کنترل میشود آرامکو بوده و از ابتدای این عصر اهمیت استراتژیکی منابع سعودی را برای ایالات متحده نشان میدهد.
از طرف دیگر گلف اویل تنها یک شرکت ماژور امریکای است که در آرامکو مشارکت نداشته و در سال 1934 اجازة کسب میکندکه در کویت به اکتشاف بپردازد و در آنجا بطور تساوی با آنگلو ایرانین( آنگلو پریشن سابق) مشارکت کردند بدین طریق از قبل از 1940 مناطق مهم تولیدی خاورمیانه تحت سیطره و کنترل ماژورها در میآی کار اکتشاف در همین عصر شروع میشود ولی بهرهبرداری از طبقات زیر زمین به مقدار زیاد ازحد جنگ جهانی شروع میشود برتری ماژورها در مورد استاندارد آونیوجرسی و شل و گلف بیشتر صادق بوده زیرا در آمریکای لاتین خصوصاً از ونزوئلا بخشهای مهم بهرهبرداری نفتی را به عهده دارند. در این مناطق تولیدی فعالیت کمپانیهای نفتی بیشتر تابع سیستم امتیازی بوده که مجوز امتیازهای انحصاری برای تحقیقات منابع نفتی و هیدروکاربور برای مدتهای طوفانی عموماً از شصت تا هفتاد و پنج سال دریافت میکرد. و این خود بخش مهمی از کشور را دربر میگرفت و در ازاء دریافت حقوقهای استفاده از منافع شرکتهای بینالمللی خود را موظف به پرداخت پیشپرداختهای مقاطعهای به کشور میزبان میدانستند و این پرداختها قبل از به اجرا درآوردن قرارداد امتیاز و مقررات بهرهبرداری و تقسیم عایدات و مالیات ناشی از تولید انجام میگرفت. صاحبان امتیاز دارای این اختیار بودند که سطح تولید و قیمت اعلام شده نفت خام استخراجشده را تعیین نمایند.
در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم( مخصوصاً در سالهای 1950 به بعد) است که چنین سیستم واگذاری امتیاز از طرف خود کشورهای صادرکننده سخت مورد حمله قرار میگیرد. رهبران جدید سیاسی در دولتهای صادرکننده به قدرت میرسند و خواهان تغییردادن و یا ابطال قراردادهای گذشته بوده تا بتوانند یک سیاست ملی در مورد نفت اعمال کنند. این ابتکارات اساس تشکیلات گذشته را به مخاطره انداخته و بنای جدیدی برای اداره این مهم فراهم میساخت.
2- به مخاطرهانداختن پایههای ابتدایی
نخستین علائم به مخاطره انداختن تشکیلات نفتی جهانی که آثار آن از 1940 نمایان شد همراه با فعالیتهای نفتی بینالمللی در منطقه وسیع جغرافیایی بود در حقیقت مصرف امریکا بطوری روبه افزایش سریع در سال 1940 به بعد گذاشت که به واردکننده تولیدات نفتی در سال 1948 مبدل گشته و سبب کاهش حساس سهم آن در تولید جهانی بود. یعنی از 65 درصد در سال 1945 به 35 درصد در سال 1959 تغییر یافته بود. در عوض در همان دوره تولید کشورهای خاورمیانه بطور بیسابقهای گسترش یافته که جمع تولید که در سال 1940 27 میلیون تن شدهبود( یعنی 8 درصد تولید جهان) به 238 میلیون تن در سال 1959 رسید که 24 درصد جمع تولیدات جهان میباشد.
در اثر این جریان در 1950 خاورمیانه رکن اساسی صفحه شطرنج بینالمللی نفت شدهبود با درک این مطلب که فرصت جدیدی در اثر احتیاجات روزافزون کشورهای صنعتی برای اوپک پیدا شدهبود کشورهای صادرکنندة خلیجفارش سعی میکنند که دوباره مقررات امتیازات ترتیب یافته قبل از جنگ را یا تغییر داده و یا از طریق ملیکردن فسخ نمایند. بنابراین قبل از این دوره یک دولت صادرکننده یعنی مکزیک متوسل به ملیکردن شده بود این ابتکار که بوسیله پریزیدنت کاردناس در سال 1938 طرح شده بود مشکلات اقتصادی جدیای برای این کشور به دنبال داشت و این به علت تحریم اقتصادی شرکتهای امریکایی در مورد نفت خام مکزیک بوجود آمد و چندین سال تلاش مداوم و سرسختانه لازم بود تا این کشور بتواند بر مسائل درگیرشده نائل آید.
در ابتدای 1950 کشور دیگری تصمیم به استفاده از روش ملیکردن میگیرد در ودم مارس 1951 دولت ایران به رهبری دکتر مصدق کنترل مجتمع آنگلوایرانین را بدست میگیرد و کمپانی ملی شده فوراً تحریم تولید ایران را ترتیب داده که در نتیجه از 33 میلیون تن در سال 1950 به 3/1 میلیون تن در سال 1952 میرسد توقف صادرات ایران معهذا نتایج سختی برای دولتهای مصرفکننده به دنبال نمیآورد زیرا که هنوز در این دوره طرفیت تولید زیادی در سایر کشورهای صادرکننده وجود دارد و محمولههای زیادی از طرف عراق و کویت جایگزین فرآوردههای ایران میشود.
در رعض چندین مانه فعالیتهای فشرده سیاسی به سرپرستی وزارت امور خارج امریکا برای یافتن راهحلی جهت مصالحه شروع میشود که به کمک مقامات تهرامن و جانشین کردن دکترمصدق بوسیله ژنرالزاهدی دوست شخص شاه انجام میپذیرد و یک کنسرسیوم شرکتهای نفتی اروپای غربی به سرکردگی ب پ ( انگلو پریشن سابق) که 40 درصد آنرا داشت جریان تعقیب میگردد تا در 29 اکتبر 1954 قراردادی امضاء شد که به موجب آن نیوک (Nioc) شرکت جدید ایرانی مالک دارائیهای( طبقات زیرزمین معادن و مجتمع نفتی) بوده و اکتشافات و تولید و تصفیه به عهدة کنسرسیوم بینالمللی و اگذار میگردد با توجه به احتیاجات نیوک و بعد از همآهنگی با آن میزان تولید بوسیله کنسرسیوم تعیین میشود.
با این وصف کشورهای تولیدکننده خارج از ایران ترجیح میدهند که همان سیستم امتیاز محفوظ نگهداشته و ضمناً ترتیب شرایط بهتری را برای خود جویا شوند. بدین ترتیب بعضی از امتیازات واگذارشده قبل از 1936 مخصوصاً بوسیلة عراق و عربستانسعودی شامل شرط استرداد زمینهای استخراج شدهبود این شرط استرداد مناطق بهرهبرداری نشده به کشورهای میزبان غالباً در نوع جدیدی از موافقتنامهها که براساس مذاکرات طولانی تهیه میشد و مفید برای کشورهای صادرکننده درج میگردید.
ونزوئلا در به خطرانداختن تدریجی این سیستم کلاسیک و کلیه امتیازات رل قاطعی را بازی میکند. از سال 1943 تصمیم میگیرد محورهای کاوش فقط برای 3 سال باشد و شرطی که به قراردادهای طویلالمدت قبلی خاتمه میبخشید.)
در چنین دورهای شرکت باید نصف مساحت اولیه را مسترد نماید در زمینه مالی ونزوئلا در سال 1948 شالوده تقسیم منفعت را به طریق 50/50 میریزد و بدین طریق مبتکر این شاهکار میگردد.
عربستانسعودی روش ونزوئلا را دنبال کرده و کمی بعد تقسیم عواید به نسبت مناقصه بوسیله تمام کشورهای صادرکننده پذیرفته میگردد.
بموازات تغییرات در بعضی از مقررات سیستم واگذاری امتیاز و بدنبال ظهور معاملهگران جدید در صحنه بینالمللی توفق ماژورها در 1950 مورد اعتراض قرار میگیرد.
اساساً این ماژورها مستقل و آمریکایی بوده و به دنبال منابعی هستند که بهای تمام شده استخراج آنها از بهای نفت خام در داخل آمریکا کمتر باشد.
برای برخورداری از این ذخائر زیرزمینی این کمپانیها شرایط مالی خوبتری از شرایط سابق امتیاز به کشورهای میزبان پیشنهاد میکنند.
بدین ترتیب در 1984 در کمپانی مستقل امریکایی به نامهای آمیناویل (Amin oil) و گتی اویل Getty oil مجوز کارش را در منطقة بیطرف در حاکمیت عربستانسعودی و کویت بدست میآوردن در سال 1950 چندین کمپانی مستقل دیگر موفق شدند که در آمریکای لاتین مخصوصاً در ونزوئلا و در خاور نزدیک مستقر شوند که از منافع خود دفاع نمایند. در تاریخ 30 ژوئن 1965 اساسنامه اوپک به رسمیت شناخته شد از این تاریخ اوپک در صحنه جهانی برای دینای جهان سوم الگو قرارگرفت.
در کشورهای صنعتی کارشناسان برای مدت مدیدی در ائتلاف جبهة واحد این سازمان جدید و صلاحیت و قدرت آن دلیل اختلاف سیاسی و اقتصادی و حق مذهبی مشکوک بودند چطور ایران سلطنتی میتواند با عراق ترقیخواه همکاری نماید کویت جمعیت بسیار کم و معادن سرشار نفتی و کشور ونزوئلا که میخواهد برنامههای میان مدت اقتصادی خود را اجرا کند و از منابع محدودی برخوردار است چگونه میتوانند هدف مشترکی را تعقیب کنند. ونزوئلای کاتولیک و عربستان سعودی که پاسدار اماکن مقدسه اسلام میباشد چگونه میتوانند با هم همکاری نمایند..
برای بعضی اشخاص وجود این مشکلات چنان مهم به نظر میرسید که درهم ریختن اوپک را در آینده نزدیک امکانپذیر مییافت.
هرچند عدم تشابه بین کشورهای عضو وجود داشت ولی مانع از وحدت هدفهای آنها از سال 1960 به بعد که شامل ثبات قیمت اعلام شده و تحکیم درآمد مالی آنها بود میشد.
اولین موفقیتهای بدست آمده در این زمینه سبب شد که تلاشهای خود را همآهنگ کرده و یک استراتژی عمومی تهاجمی را به منظور برهمزدن اساس بازار بینالمللی نفت بپذیرند.
« عملکرد 27 ساله اول اوپک»
بطورکلی کارنامه بیستو هفت ساله اوپک را میتوان در قالب فعالیتهای آن سازمان به 5 دوره مختلف تقسیم کرد.
1- سالهای 73-1960 از سال تأسیس اوپک تا سال تعیین قیمت بطور مستقل
2- سالهای 78-1973 قبل از انقلاب اسلامی در ایران
3- سالهای 85-1979 و افزایش قیمتهای نفت
4- دوره پس ار سقوط قیمتهای نفت در سال 86-1985
5- دورة بعد از تعیین پایه قیمت 18 دلار در سال 1987
دوره اول عملکرد سالهای 73-1960 :
طی سالهای 70-1960 سازمان اوپک حتی در نیل به اهداف محدود خود یعنی بارگردانیدن قیمتهای اعلان شده نفت خاک به میزان قبل از سالهای 60-1959 و نیز تنظیم برنامههای تولید موفق نشد تنها توفیق این سازمان طی 10 سال اول فعالیت خود به هزینه گذاشتن بهره مالکان و کاهش مخارج بازاریابی شرکتها از هر شبکه 78/1 سنت به 5/0 سنت بود طی این دوره به علت عدم موفقیت مذاکرات با شرکتهای نفتی در اواخر دهه 1960 مسائل جدیدی از سوی شرکتهای عضو اوپک در مورد در اختیارگرفتن حق قیمتگذاری نفت خام و مشارکت در شرکتهای اوپک در سال 1968 مواردی در مورد حق قیمتگذاری نفت خام و مشارکت دولتهای عضو در امتیازات شرکتها گنجانده شده و بدین ترتیب سازمان اوپک از حالت بنبست و رکودی که در سالهای اولیه تشکیل آن مواجه شدهبود خارج گردید.
طی سالهای 73-1970 اعضاء اوپک به افزایش نرخ مالیات به میزان 55 درصد در کلیه کشورهای نفتخیز حوزة خلیجفارس افزایش 33 نسبت به قیمتهای شده از تاریخ پانزدهم فوریه 1970 واحد ایش 49/8 سنت قیمت نفت خام برای جبران زیانهای ناشی از کاهش برابری ذخائر در مقابل دیگر ارزهای محکم بینالمللی در ژانویه 172 موفق شدند.
دوره دوم سالهای 78-1973 :
سازمان اوپک با تصمیمات اخذشده درکنفرانس نمتشکل از کشورهای عضو در سالهای 1973 برای نخستین بار موفق شد قیمت نفت خام را تعیین کند و قیمت را با 70 درصد افزایش 119/5 دلار در هر بشکه در همین سال در جریان کنفرانس تهران قیمت اعلامشدة نفت خام به 651/11 دلار درهر بشکه افزایش یافت.
پس از سالهای 1973 کشورهای صادرکننده نفت طی چندمرحله قیمت نفت خام را افزایش دادند این اقدامات با توافق کلیه اعضاء انجام میگرفت. در انتهای سال 1976 11 کشور عضو اوپک تصمیم گرفتند که قیمت را به میزان 10 درصد قابل اجرا از ژانویه 1977 و نیز 5 درصد قابل اجرا از اول ژانویه همان سال افزایش دهند در این تصمیمگیری دو عضو اوپک یعنی عربستانسعودی و امارات متحده عربی تنها با 5درصد افزایش قیمت موافقت کردند بدین ترتیب قیمت نفت خام در 11 کشور عضو 70/12 دلار برای هر بشکه و در عربستان سعودی و امارات متحدهعربی 09/12 دلار برای هر بشکه اعلام شد پس از چند ماه توافقی میان دو گروه حاصل شد قیمتها یکسان گردید و سطح آن به مدت دوسال یعنی تا انقلاب اسلامی در ایران ثابت ماند طی این دوره درنوامبر سال 1975 کشورهای عضو اوپک موفق شدند یک صندوق ویژه با سرمایه اولیه 800 میلیون دلار بوجود آورند از هدفهای اصلی اینصندوق کشورهای جهان سوم و اجرای پروژهای عمرانی این کشورها ونیز کمک به سازمانهای بینالمللی توسعه که هدف آنها کمک به کشورهای در حال رشد است اشاره نمود فعالیتهای این صندوق در سالهای بعد به نحو قابل ملاحظهای گسترش یافت و وامها اعتبارات و کمکهای فراوانی را برای اجرای طرحهای عمراتی به کشورهای جهان سوم اعطا کرد.
دوره سوم شوک سوم نفتی سالهای 1989-1979 :
با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران و قطع نفت خام صادراتی ایران به خارج و دیگرگونیهایی که د ر اثر آن در وضعیت عرضه و تقاضا در بازارهای انرژی جهان پدید آمد کشورهای عضو اوپک موفق به افزایش سریع قیمت نفت خام در نوبتهای مختلف شدند بطوریکه در کنفرانس فوقالعاده مارس 1979 یعنی پس از پیروزی انقلاب ایران قیمت نفت خام به 456/14 دلار برای هر بشکه و در پایان ژوئن 1979 بنابه تصمیم کنفرانس وزیران کشورهای عضو یکباره با توجه به نوع مرغوبیت نفت خام به 50/23 دلار در هر بشکه افزایش یافت بنابراین قیمت نفت خام که در ژانویه 1979 و 11 دی 1357 بشکهای 34/13 دلار تعیین شدهبود ظرف کمتر از یکسال پس از پیروزی انقلاب ایران تا ژانویه 1980( دی 1358) دوبرابر و حدود 26 دلار برای هر بشکه افزایش یافت.
در کنفرانس ژوئن 1980 سازمان در الجزایر حداکثر قیمت نفت خام 32 دلار برای هر بشکه تعیین و حداکثر 5 دلار نیز برای حق مرغوبیت در نظر گرفته شد. کشور عربستانسعودی این افزایش قیمت را قبول نکرد در کنفرانس دسامبر 1980 که در مالی( اندونزی) برگزارگردید به حداقل قیمت نفت خام 32 دلار و حداکثر قیمت نفت خام 41 دلار و قیمت نفت خام متوسط 36 دلار تعیین گردید. پس از این کنفرانس ایران قیمت نفت خام سبک خود را از اول ژانویه 1981 در سطح 37 دلار برای هر بشکه تعیین گردید در جریان شصتو دومین کنفرانس اوپک که در دسامبر 1981 در ابوظبی برگزار شد بمنظور توافق در کاهش صادرات نفت عربستان و یکنواخت شدن قیمتهای نفت خام کشورهای عضو اوپک قیمت نفت خام را در سطح 34 دلار بازای هر بشکه تعدیل کردند.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که پیروزی انقلاب اسلامی ایران بعنوان نقطة عطفی در فعالیتهای کشورهای عضو اوپک بود و جهت فعالیتهای این سازمان را یکباره تغییر داد بطوریکه قیمت نفتخام با چند بار افزایش به ارزش حقیقی آن و ارزش معادل آن با انرژیهای دیگر نزدیک شد و موجباتی را فراهم ساخت که تا از رشد غیر حقیقی فرآوردههای نفتی در جهان بمنزله سوخت جلوگیری شود و کاهش نسبی نیز در مصرف پدیدار گردد.
دورة چهارم اشتباه بزرگ سالهای 86-1985 :
به دنبال برگزاری اجلاس 76 کنفرانس اوپک در 9-6 سپتامبر 1985 و صدور قطعنامه و تصمیمگیری دایر بر تشکیل کمیته جدید مرکب از وزرای کشورهای عضو بمنظور تهیه و تدوین خط مشیء و سیاست کلی سازمان اوپک برای بدست آوردن سهم مناسب از تولیدات بازار جهانی نفت خام. تغییرات بسیار سریعی در قیمتهای انواع نفت خام پدید آمد و در عمل جنگ قیمتها شروع شد و پس از چند روز قیمتها به سطح 17 دلار در هر بشکه رد بازار تک محموله رسید.
درخصوص ریشهیابی بروز جنگ قیمتها و بررسی نمونه تحولات سازمان اوپک در دورههای قبل لازم است نکاتی از وقایع عمده مورد توجه قرار گیرد.
سیر افزایش قیمت نفت خام که از ابتدای سال 1973 شروع شد یکباره در اثر تحولات سیاسی در مدت کمتر از یکماه از حدود 5 دلار به حدود 12 دلار در هر بشکه در انتهای همان سال رسید. سیر قیمت نفت با افزایش بسیار آرام طی سالهای 78-1972 ادامه یافت. در این دوره کشورهای عمدة مصرفکنندگان نفت و صنعتی بتدریج خود را با قیمتهای جدید تطبیق دادند و از سوی دیگر سعی کردند تا با اجرای برنامههای صرفهجویی و جایگزینی انرژی دیگر بجای نفت از تقاضای کلی نفت در جهان بکاهند و به این ترتیب از هرگونه افزایش سریع و ناگهانی و حتی از افزایش تدریجی قیمت نفت خام جلوگیری بعمل آورند. کشورهای غربی براساس برنامههای منظم تدوینشده خود انتظار داشتند که در سال 1980 نرخ افزایش قیمتهای نفت ثابت بماند و بدین ترتیب بتدریج از قدرت خرید یک بشکه نفت خام کاسته شده دوباره جریانات سالهای قبل از 1973 بوقوع پیوندد.
در سالهای 1979 پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد که تعادل بازار جهانی یکباره متزلزل شود و کلیه معادلات فنی و اقتصادی و تجاری پیشبینی شده در خصوص قیمت نفت با شکست مواجه شود و این تحول تمامی مسائل مهم اقتصادی جهان را تحتالشعاع قرار داد.
در اثر تحولات انقلابی در ایران قیمت نفت که در اوایل ژانویه 1979 هر بشکه حدود 5/13 دلار بود در پایان سال 1979 به حدود 5/28 دلار رسید. افزایش حدود 25 دلار درهر بشکه در مدا کمتر از یکساب هیچگونه توجیه اقتصادی نداشت. زیرا در همان سال بازار نفت میرفت که با اشباع مواجه شود. بنابراین افزایش ناگهانی و سریع قیمت نفت تابع« عرضه و تقاضا» نبود و تنها تحت تأثیر
« عوامل سیاسی» تغییر میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیر افزایش قیمت نفت خام به آرامی انجام شد و افزایش قیمتهای رسمی تا سال 1982 ادامه یافت و سطح قیمتهای رسمی در سال 1982 به بشکهای حدود 34 دلار رسید. البته این قیمت در بازارهای تک محموله خیلی بیشتر از قیمتهای رسمی بود.
طی سالهای 82-1979 بتدریج بعلت اجرای کامل برنامههای صرفهجویی انرژی و جایگزین کردن انواع انرژیهای دیگر به جای نفت به بازار نفت اشباع شده و تولیدکنندگن غیر از اوپ نیز وارد بازار شد بتدریج سهم بیشتری از عرضة نفت در جهان را به خود اختصاص دادند.
تحولات جدید ازدیاد فشار بر قیمتهای نفت را سبب شد و قیمتها را در بازارهای رسمی پائین آورد کشورهای صادرکنندة عضو اوپک بمنظور مقابله با کاهش قیمت نفت راهحلهای مختلفی را به اجرا درآورند و سعی کردند از کاهش قیمتها جلوگیری کنند. اصول اساسی این سیاست را برمبنای دو اهرم اصلی یعنی کنترل تولید و « کنترل قیمت» قرار دادند.
بمنظور کنترل تولید و محدودکردن عرضه نفت در بازار جهانی کشورهای عضو اوپک به کاهش تولید سست روند تا در مقابل افزایش تولید کشورهای تولیدکنندة غیر اوپک تعادلی در عرضه و تقاضا بوجود آورند و موفق شوند قیمت نفت خام را ثابت نگهدارند. در اجرای این سیاست اوپک در شصتودومین اجلاس خود در مارس 1981 ابتدا یک سقف تولید یکی برای اوپک در بازار جهانی تعیین کرد و سپس با اجرای سیاستهای سهمیهبندی در میان اعضاء به مبارزه با کاهش قیمتها پرداخت. این سیاست یکی تا قبل از اجلاس 76 وزرا در دسامیر 1985 همچنان با شدت رعایت میشد البته عدهای از اعضاء و سازمان با این سیاستها مخالف بوده اعتقاد داشتند که با ثابت نگهداشتن قیمت تولیدات اوپک روبه کاهش خواهد گذارد و اوپک سهم خود را بتدریج در بازارهای جهانی خواهد داد. گروهی از اعضاء اوپک( به رهبری نمایندگی جمهوری اسلامی معتقد بودند که در صورت پائینآمدن قیمت نفت خام درآمدهای کشورهای عضو در مجمع کاهش خواهد یافت این تجربة تلخ با کاهش قیمت نفت از 34 دلار، در سال 1982 بتدریج به 28 دلار در سال 1985 آزمایش گردید و معلوم شد که کاهش قمیت نفت فقط با اجرای« کنترلتولید» و سیستم
« سهمیهبندی» مقدور است بدین منظور تصمیمات متعددی دایر بر حصول اطمینان از پایبندی کشورهای عضو به رعایت سهمیههای تعیینشده اتخاذ گردید. که اخذ تصمیم و اجرای آن طی یک دورة زمانی معین نتایج خوبی را به همراه داشت. در هفتادو دومین کنفرانس اوپک در دسامبر 1984 وزرا به اتفاق آراء تصمیم گرفتند که منظور ایجاد نظم و ثبات در بازار جهانی نفت تثبیت و افزایش احتمالی قیمت نفت در آینده با رعایت دقیق سهمیهبندی جلوگیری از قیمتهای احتمالی در نظرگرفتن افزایش حجم فروش فرآوردههاینفتی بعنوان جزئی از سهیمه نفت خام و عقد قراردادهای پالایش و شبه پالایش شورایی متشکل از تعدادی از وزرای نفت بنام شورای اجرایی وزیران« برای کنترل بر امور تولید».« صادرات» و « قیمتها» و نظارت بر بازار تشکیل گردید و یک مؤسسه حسابرسی بینالمللی برای اجرای این تصمیمات انتخاب شده شورای اجرایی پس از تصمیم کنفرانس تشکیل شد و رسماً کار خود را آغاز کرد. شورای اجرایی تصمیم گرفت که کار خود را در دو مرحله جداگانه به انجام رساند. کنترل تولید و کنترل قیمت عملکرد یکسالة شورا نشان داد که شورا در مورد کنترل تولید موفق بودهاست و اعضاء به رعایت دقیقتر تولید راغب شدهاند در اثر اجرای این طرح از سیر کاهش قیمتها جلوگیری بعمل آمد و قیمتها که سیر نزولی داشته همچنان در سطح 28 دلار ثابت ماندند. نتایج عملکرد شورای اجرایی وزرا در اجلاس کنفرانس اوپک در 22 تا 25 جولای 1985 در وین مورد رسیدگی قرار گرفت تصمیم گرفته شد که در حالیکه مرحلة اول برنامههای« کنترل تولید» اعضاء با موفقیت در حال اجراست. پس از مقدمات اجرایی مرحلة دوم برنامههای دایر بر کنترل قیمت مورد توجه قرار بگیرد بنابرایت شورای اجرایی وزرا از اعضاء سازمان خواست تا از اول سال میلادی جدید 1986 عملکرد آنها بنحوی باشد که کلیة تخفیفهای، استثنایی و « قراردادهای فروش مخصوص» تا تاریخ به پایان رسد.
بعد از این اجلاس قیمتها در بازار تک محموله نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه به تدریج قیمتهای رسمی نیز نزدیک شد متأسفانه در همین اجلاس کشور عراق تقاضای افزایش سهم کرد که به شدت جمهوری اسلامی ایران با این درخواست مخالفت نمود.
اجلاس 75 فوقالعاده کنفرانس وزرای نفت اوپک رد 4 و 5 اکتبر 1985 در وین برگزار گردید از این اجلاس عراق بار دیگر رسماً تقاضای افزایش تولید کرد که با مخالفت تمامی اعضاء روبه رشد در فاصله کنفرانس 75 و 76 حجم معاملات« نتبک» که اساس فروش قیمت فرآوردههای نفتی انجام میشود. افزایش یافت و بازار نفت تحت فشار اینگونه معاملات قرار گرفت و از قیمتهای تک محموله اوپک تا حدودی کاسته شد ولی قمیتهای اکثر انواع نفتخام جهان ثابت ماند و حتی قیمت نفت خام« برنت» انگلستان به حدود 30 دلار رسید بدین ترتیب موضع منطقی و صحیح اوپک تحلیلگران نفت را بر این عقیده استوار ساخت که اجرای دقیق مصوبات اوپک در آینده ادامه خواهد یافت بالاخره همچنان ثابت خواهد ماند و اگر کاهشی نیز پدید آید تدریجی و به صورت پلکانی خواهد بود نه ناگهانی و یکباره بنابراین پیشبینی شد که این سیاستها ادامه یابد و رشد اقتصادی جهان در سالهای آینده بطور مناسبی افزایش پیدا کند فشاری بر اعضای اوپک که بتدریج از اوایل سالهای دهة 1980 شروع شدهبود در نیمه دوم دهة مذکور بتدریج برداشته خواهد شد و تقاضا برای نفت در دهة 1990 با آهنگی مناسب افزایش خواهد یافت و بالاخره کشورهای اصلی تولیدکننده نفت در سازمان اوپک که دارای بیش از 65 درصد از ذخایر شناخته شده نفت هستند. دوباره از آغاز سال 1995 عنوان تأمینکنندة بخش مهمی از نفت مصرفی جهان را خواهند داشت.
متأسفانه با شروع اجلاس 76 وزراء بحثهای جدیدی در میان اعضای سازمان آغاز شد این بحثها ابتدا با اظهار نظر عراق و همراهی کویت در کمیسیون اقتصادی 63 سازمان( در 25 تا 29 نوامبر 1985 در وین)و باعث در مورد تعیین و تدوین سهم مناسب اوپک دربازارجهانی شروع شد عراق که در کنفرانس 75 به اعمال نظرات خود دایر بر افزایش سهیمه جدید موفق نشده بود این بار با القای این فکر که سازمان باید سهم خود را در بازار جهانی دوباره به دست آورد مگر نه در سالهای آینده مازاد را از دست خواهد داد وارد عمل شد و بدنبال طرح این نظر و مساعدت کویت بتدریج بحث را به کنفرانس اصلی 75 وارد کرد. در این کنفرانس عربستان که در چند ماه قبل از تاریخ کنفرانس تولید خود را بمنظور دفاع از مصوبات اوپک تا سطح روزانه 6/2 میلیون بشکه پائین آورده بود از نظرات خود عدول کرد و به پشتیبانی خط و فکر جدید پرداخت و این آغاز جامعه بود. بدین ترتیب وزراء به اتفاق آراء تصمیم گرفتند که خطمشیء و سیاست جدیدی برای اوپک تهیه و تدوین کند تا اوپک دوباره «سهم مناسب» را در بازار جهانی بدست آورد. هر چند در همین کنفرانس معلوم شد که میزان این سهم چه مقدار است. ولی نظریهپردازان و تحلیلگران نفتی بعد از این اعلام نظر به اتفاق بر این عقیده شدند که« پیوند اعضای اوپک» و «تولید رها شده» و n قیمتها نیز خودبهخود رها خواهد شد. به رغم اینکه نتیجة این تصمیم هنوز به رأی گذاشته نشده بود، در روز اول و دوم کنفرانس 76 عکسالعمل آن در بازار جهانی با سقوط 5 دلار. متأسفانه سطح تولید اوپک به حدود 18 میلیون بشکه در روز رسید. در حالی که تقاضای حقیقی اوپک در بازار جهانی حدود 16 میلیون بشکه یا کمتر برآورد میشد، لذا بازار از نفت اشباع گردید و جنگ قیمتها آغاز شد.
دورة پنجم: بازگشت به خویش:
هفتاد و هشتمین اجلاس عادی سازمان اوپک در 9-4 تیرماه 1366 در جزیرة بیریونی واقع در برگسلاوی برگزار شد. قبلاً از اجلاس رسمی وزراء بیست و پنجمین اجلاس کمیتة نظارت بر بازار وزرای نفت اوپک نیز در همان محل تشکیل شدهبود. در اجلاسهای کمیتة نظارت بر بازار، کارشناسان وضعیت موجود و آیندة بازار نفت و میزان عرضه و تقاضا را مورد بررسی قرار دادند و گزارش نهایی آن در اجلاس رسمی وزراء مطرح شد گزارش یاد شده حاکی از آن بود که آنطور که انتظار میرفته است با کاهش قیمت نفت از تولید کشورهای غیر اوپک به مقدار قابل ملاحظهای کاسته نشده است و بنابراین هنوز برای تعادل بازار اعضاء اوپک باید تصمیمات عمدهای اتخاذ شود. این وضعیت در شرایطی بوجود آمده بود که اغلب تولیدکنندگان غیر عضو اوپک معتقد بودند که ابتدا باید انظباط در اوپک برقرار شود تا آنها بعدها در تولید خود، هماهنگ با کاهش تولید در اوپک، بکاهند.
بحث اصلی، در این کنفرانس بازگشت وضع نابسامان بازار به وضعیتی مناسب و نحوة نیل به آن بود. گروهی از اعضاء که اکثریت را تشکیل میدادند، خواهان بازگشت بازار به قیمتهای حدود 19-17 دلار با سقف تولید 6/17 میلیون بشکه در روز بودند. در مقابل تعدادی از کشورهای عضو خواهان بازگشت باز به قیمت 28 دلار با سقف تولید 16 میلیون بشکه در روز بودند.
رئیس کنفرانس در پایان اجلاس گفت که تولید نفت خام کشورهای عضو اوپک احتمالاً در سطح بالای 18 میلیون بشکه در روز در آینده باقی خواهند ماند. او اضافه کرد که تمام اعضای اوپک در مورد این هدف که قیمت نفت باید افزایش یابد تا به سطح 28 دلار برسد توافق دارند. اما آنها در حال حاضر اعتقاد دارند باید واقع بین بود و قیمتها را در سطح 19-17 دلار قرار داد.
در مورد میزان تولید رئیس کنفرانس اعلام کرد که اکثریت اعضاء به تولید متوسط روزی 6/17 میلیون بشکه معتقد هستند.
در حقیقت هفتادو هشتمین اجلاس اوپک بدون اخذ نتیجه و تصمیمگیری کافی به پایان رسید و بدین ترتیب پس از اختتام جلسه وضعیت عمومی بازار نفت رو به تنزل نهاد و قیمتها روزبهروز کمتر شد. بر طبق بعضی آمار و اطلاعات منتشر شده، قیمت نفت خام قبلی در بازار آزاد حدود 7 دلار در هر بشکه برای تحویل فوری تعیین شدهبود از سوی دیگر اعضای اوپک بعد از اتمام کار کنفرانس نه تنها تولید خود را کاهش نداد اینکه اغلب کشورها از جمله عربستات سعودی، عراق، کویت و امارات متحده عربی به تولید خود افرودند بطوریکه سطح تولید اوپک از حدود 20-5/19 میلیون بشکه در روز فراتر رفت.
به رغم تحولات یادشده در بازار نفت و فعالیتهای اوپک در جهت تغییر خظ مشیء کلی این سازمان که، با پیامدهای گوناگون از قبیل سقوط ناگهانی قیمت نفت و افزایش سریع تولید آن همراه بود و در نتیجه آن بازار جهانی نفت با بنبست مواجه شد سرانجام در آخرین روزهای دورة دوم اجلاس 78 اعضای اوپک با ارائه یک راهحل موقت به افقهای جدی دست یافتند.
در بیانیه مطبوعاتی ادامه هفتادوهشتمین اجلاس اوپک در ژنو آمدهاست:
« ملت افزایش بیش از حد تولید اوپک و تولید خارج از سهمیه عادلانه و عدم کاهش قابل ملاحظه تولید نفت کشورهای غیر عضو اوپک و نیز عدم دستیابی به رشد اقتصادی در کشورهای صنعدی که انتظار میرفت در اثر کاهش قیمت نفت بوجود آید و بدلیل عدم کاهش دیگر انواع انرژی قابل رقابت با نفت کشورهای عضو بناچار پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران مبنی بر کاهش موقتی تولید طی ماههای سپتامبر و اکتبر سال 1986 بر مبنای سقف تولید 16 میلیون بشکه در روز براساس تصمیم اتخاذشده در اکتبر 1984 با همان سهمیههای ملی ( بجز در مورد عراق)، مورد قبول قرار میگیرد.
نکته قابل ملاحظه در این بیانیه کنارگذاشتن عراق از سهیمه قبلی و رهاکردن آن کشور جهت تولید در حد توانایی خود است. در ضمن در بیانیة مذکور موضوع سیستم قیمتگذاری بمنظور تعیین قیمت اشاره نشدهبود به همین لحاظ واکنش بازار فقط در کوتاهمدت مورد نظر قرار گرفتهبود.
در خصوص جلوگیری اخذ تصمیم در ساعتهای آخر این اجلاس نظرات ابرازشده از جانب مقامات نفتی کشورهای عضو مبین این واقعیت است که تصمیم مذکور براساس ملاحظات خاص سیاسی و اقتصادی و منطقهای و در مقطع زمانی خاصی اتخاذ شدهاست.
در جدول زیر میزان سقف کلی تولید اوپک و سهمیه کشورهای عضو در دو اجلاس 1983 و 1984 ارائه شدهاست.
کنفرانس لندن مارس1983 کنفرانس ژنو اکتبر 1984
سهم درصد سهم درصد
الجزایر 75/0 14/4 663/0 14/4
اکوادور 200/0 14/4 183/0 14/4
گالن 150/0 86/0 137/0 86/0
اندونزی 300/1 43/7 189/1 43/7
ایران 400/2 71/63 300/2 38/14
عراق 200/1 86/6 200/1 50/7
کویت 050/1 -/6 900/0 63/5
لیبی 100/1 29/6 990/0 19/6
نیجریه 300/1 43/7 300/1 13/8
قطر 300/0 71/1 280/0 75/1
عربستان -/5 75/28 353/4 21/27
امارات 100/1 29/6 950/0 94/5
ونزوئلا 675/1 57/9 555/1 72/9
جمع اوپک 500/17 100 00/16 100
« اوپک حالت دفاعی به یک حالت تهاجمی»
سالهای اول تأسیس اوپک نشانگر مازاد بسیار زیاد تولیدات نفتی در دنیا بود که به نظر میرسید در آینده نزدیکی قابل جذب باشد. بسط معادن جدید در هر سال چنین تصوری را بوجود میآورد که ذخائر نفت خام نامحدود است و پیشبینی کشورهای مصرفکننده بر این عقیده استوار بود «که از انرژی فراوان و ارزان استفاده کنند. » در برابر این تحولات که در 1960 ادامه دارد در مراحل اولیه اوپک خود را به صورت یک سندیکای دفاعی که از درآمدهای نفتی کشورهای صادرکننده دفاع میکند معرفی نمود و هدف ابتدائی آن تحکیم عایدات مالی کشورهای تولیدکننده بود. در سالهای اول موفقیتهای این سازمان سبب شد که قیمتهای اعلان شده تثبیت یابد و بعداً بهبود تدریجی عواید اعضاء آن حاصل آید با سر کار آمدن سرهنگ قذافی در لیبی 1969 میزان نتایج بدست آمده بیشتر گردید. ابتکارات لیبی حالت عادی بازار را سرنگون نمود و در نتیجه اوپک از قدرت و توانایی خود آگاهی حاصل نمود. به همان اندازه که کشورهای صنعتی در اواخر دوره 1960 تقاضای بیشتری برای خرید نفت داشتند قدرت اوپک نیز گسترش مییابد. از آن تاریخ به
دانلود مقاله سازمان اوپک