تعریف بلوغ و نوجوانی:
منظور از بلوغ یا نوجوانی رشد درکلیه جنبه ها اعم از فیزیکی- عقلی و اجتماعی است به همین جهت این واژه نسبت به واژه های بلوغ جنسی که مفهوم بسته تری دارد وسیع تر است . نوجوانی دوره ای است است حد فاصل میان کودکی و بزرگسالی و بسته به افراد و جوامع گوناگون و متغیر است شروع آن با بلوغ جنسی است . طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون متفاوت است از دوازده تا هجده الی بیست و یک سالگی طول می کشد برخی بلوغ را از واژه (crise) و به معنی بحران مشتق کرده اند و تغییرات قاطعی است که درجریان یک تحول پیش می آید و دارای ویژگی ها و شرایط زیر است :
1. تغیرات ناگهانی و مهم در ارگانسیم- ذوق و علایق- نگرش و احساس و داوری ارتباط با دیگران.
2. بروز مشکلات جدی که موجب عدم سازگاری نوجوان با محیط می شود.
نوجوانی مثل یک طوفان است و ژانژاک روسو آن را به یک انقلاب زایش دوباره تعبیرمی کند.در نوجوانی تغییرات شامل رشد طولی و وزنی- پیدایش صفات ثانویه جنسی- رشد غده های جنسی و توانایی تولید مثل است.
دگرگونی های رشد نوجوانی:
_بلوغ جنسی: بلوغ جنسی با پیدایش صفات ثانویه جنسی همراه است که تا پیش از آن وجود نداشته است و طی سه مرحله می باشد :
1. مرحله بیش از بلوغ که در هر دو جنس به وسیله صفاتی مانند: ازیاد سرعت رشد- آغاز پیدایش صفات جنسی یعنی رشد پستانها- رشد غدد تناسلی- روئیدن مو در اعضای تناسلی و زیر بغل آشکارمی باشد
2. مرحله بلوغ که طی آن سرعت رشد کمتر می شود و صفات جنسی رشد خود را ادامه می دهد
3. مرحله پس از بلوغ که کمال رشد جنسی است و طی آن اعضای تناسلی به رشد خود ادامه می دهد
_تاثیر تغییرات بلوغ جنسی بر شخصیت نوجوان:
از نقطه نظر روانی رشد شخصیت نوجوان در سه زمینه اصلی می باشد:
1. رشد وبیداری علایق و احساسات جنسی
2. رشد سریع قوای عقلانی
3. ازدیاد دانش و پیدایش شکل های جدید فعالیت
بیش از هر چیز میبایست نوع مقیاسی را که برای تعیین تاثیر نمودهای بلوغ جنسی در روانشاسی نوجوان به کار می رود مشخص ساخت که یکی از آسان ترین این مقیاس ها سن تقویمی است. به طور کلی می توان گفت تغییرات فیزیولوژیک و جسمانی خبر ار آغاز بلوغ می گردد و ورود نوجوان به اجتماع و پذیرش مسئولیت اجتماعی نیز نشان دهنده حد نهایی و پایان است. در میان این دو حد یک دگرگونی ژرف در شخصیت به وجود می آید که هم در رابطه شخص با خودش و هم در رابطه او با دیگری باز تاب میابدتعبیراجتماعی نوجوانی و رشد آن:دوران بلوغ به علت های درونی مانند تغییرات هورمونی و یا تغییرات ناشی از فشارهای غریزی نسبت داده نمی شود بلکه تاکید بر علت بیرونی و محیطی است. در عامل اجتماعی دو جهت یا دو سو را می توان ازیکدیگر تمیز داد. یکی بر تعامل های میان افراد نظر دارد و تاثیر آنان را از لحاظ رفتار و شخصیت نوجوان بررسی می کند و دیگر به ساخت جامعه و فرهنگ می نگرد که به شیوه تاثیر گذاری جامعه برای تغییر موقعیت غیر مسئول کودک به موقعیت مسئول و مستقل بزرگسال توجه دارد.
عوامل اجتماعی تعامل میان افراد:
تعبیر نوجوانی ازاین دیدگاه بر دو بعد اساسی تاکید دارد. بعد اول تجزیه و تحلیل نوجوانی اززاویه تندیس و نقش است. از این زاویه نوجوان که آنان را نه کودک و نه بزرگسال می پندارند باید با موقعیت های اجتماعی دست و پنجه نرم کند- بعد دیگر بیشتر از زاویه تحولی و تکوینی است و تاکید آن به عنوان یک عامل رشد می باشد که در قالب مکان ها و محیط هایی است که اجتماعی شدن درآن ها صورت می پذیرد. به طور کلی می توان افراد را بر حسب این که پدر- پسر- زن- مرد- دانشجو وغیره باشند در طبقاتی قرار داد که هر یک نقش هایی دارند که می توان از آن ها در موقعیت های خاص اجتماعی رفتار های خاصی را توقع داشت. دو نوع تغییر در نقش ها و انتظاراتی را که از این رفتار می توان داشت عبارتند از: تغییراتی که در داخل خود نقش ها به وقوع می پیوندد مثلا از دانش آموز نوجوان انتظار می رود دارای استقلال فکری بیشتر در کار و تحصیل باشد تغییر دوم اینکه نوجوان در برابر لزوم سازگار شدن با نقش های جدیدی مانند نقش شغلی قرار می گیرد. تغییرات در نقش ها و رفتارهایی که مورد انتظار است چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی می توانند مشکلات روانی برای فرد ایجاد کنند.
این مشکلات عبارتند از:
مشکل اول: تعارضات است که در نقش ها و رفتارهایی که انتظارات به وجود می آید یعنی نوجوان باید بر اساس موقعیت های اجتماعی نقش های متعارفی را بازی کند و رفتارهای متناقضی داشته باشد و مسلما نوجوان نمی تواند از این تعارضات صددرصد در امان باشد.
مشکل دوم: در داخل خود یک نقش یا رفتار مورد انتظار نیز تعارض می تواند به وجود آید مثلا در برخی از زمینه ها نوجوان درپی استقلال بیشتر است در عین حال در برخی از موارد هنوز وابسته به خانواده است.
مشکل سوم:هنگامی است که نوجوان مجبوراست که درنفش های ایفایی رفتار نماید که نه مطابق ذوق سلیقه اوست ونه انگیزه ای برای پرداختن به آن دارد مثلا: بسیاری ازشرکت کنندگان درکنکورکه تنهاهدف آن ها پذیرفته شدن در آزمون می باشد و پس از آن در می یابند که رشته تحصیلی آنان چقدر از خواسته های آن ها فاصله دارد و یا به عنوان مثال دیگر اینکه یک نوجوان توسط خانواده به فعالیتی وادار می شود که هیچ گونه انگیزه و شوقی به ایفای آن نقش ندارد.
مکان های رشداجتماعی نوجوان:پدیده اجتماعی شدن از سه جنبه رشد اجتماعی ناشی می شود:
ارتباط های بین فردی قراردادها و هنجارهایی که جنبه ایدولوژیکی دارند فعالیت ها یا رفتارهایی اجتماعی شده که شامل رفتارهای اجتماعی و فعالیت های شغلی هستند این موارد در محیط خانوادگی و مدرسه و گروهای هم سن تحقق می یابد.
به طور کلی می توان از دو محیط عمده جهت رشد اجتماعی نوجوان یاد کرد:
1. محیط خانواده والدین و نوجوان
2. گروههای هم سن و محیط مدرسه
_محیط خانواده:
طی یک پژوهش توصیف سه گونه نفوذ والدین مشخص شده است:
یک نفوذ- نفوذ مستبدانه والدین است که درآن والدین به جای نوجوان تصمیم می گیرند و اومجبوراست مطابق با اوامر والدین عمل نماید.
دوم نفوذ والدین که به صورت دموکراتیک و آزاد منشانه روی نوجوان تاثیر دارد که درآن نوجوان در تصمیم گیری و اعاده روش با والدین مشارکت دارد ولی حرف آخر را والدین می زنند.
سوم نفوذ مجاز یعنی کنترل خود مختارانه نوجوان که خود نوجوان تصمیم می گیرد و خود عمل می کند.
درنتیجه گیری ازاین سه نوع برخورد چنین آمده است که فراوانی اعتماد به نفس نزد دختران و پسران در خانواده هایی که به صورت آزاد منشانه و دموکراتیک برخورد می کنند بیشتراست اما این فراوانی نزد خانواده های مجاز کمتر است ولی به طور کلی با توجه به تفاوت های بین نوجوانان و مراحل رشد اجتماعی آنان باید به این نکته توجه داشت که هر رفتاراز سوی والدین باید با توجه به واکنش ها و بازتاب های نوجوان سنجیده شود تا بتوان ازآن نتایج مطلوبی گرفت بنابراین چنین به نظر می رسد که وجود برخی قوانین و مقررات نه تنها لزوم دارند بلکه مثبت نیز می باشند اما باید دانست زمانی این محدودیت ها تاثیر مثبت دارند که او بتواند آزادانه نظر دهد و انتقاد کند.
_گروههای هم سن و محیط مدرسه:
در این قسمت می توان جنبه تکوینی محیط آموزش و محیطی که متشکل از هم سن ها و هم کلاسی ها است را به عنوان یک محیط رشد در نظر گرفت.
طی یک تحقیق گروههایی از دانش آموزانی که ازهوش طبیعی با لاتر از حد طبیعی اما در خانواده ها و محیط های فقیر زندگی می کردند انتخاب کرده و دریک محیط با دانش آموزانی از خانواده های با فرهنگ رشت یافته تر و مرفه بودند قرار دادند
پس ازمدتی این مقایسه نشان داد که دانش آموزان مورد بررسی هم از جهت وضع تحصیل و هم از جهت نظام ارزشی تغییر یافته اند و برداشت های آنان از مسائل مختلف نیز دگزگون شده بود و به تعبیری شخصیت آن ها نیزدچار نوعی دگرگونی شدن را نشان می داد. در مجموع می توان گفت که رشد اجتماعی دوران نوجوانی
تنها نمی تواند ناشی از یک تحول فردی باشد بلکه تاثیر پذیری آن ها ازتعامل های اجتماعی تردید ناپذیراست.
رشد اجتماعی نوجوان ازدیدگاه جامعه شناسی:
در گذشته طول دوره نوجوانی کوتاه تر بوده است اما در قرن معاصر با پیچیده تر شدن ساختار جوامع این گرایش رو به طولانی ترشدن می باشد. براساس یک بررسی مشخص شد انواع شکل های نوجوانی در جوامع مختلف متاثر از ساختارهای آن جوامع می باشد. می توان به چهار نوع نوجوانی اشاره کرد:
بدوی- انتقالی- نوجوانی ساده- نوجوانی طولانی
هر یک از شکل های فوق متاثر از برخوردها و دیدگاه ها و نحوه رفتار اعضای آن جامعه با نوجوان و نوجوان با آن جامعه را دارد.
دربعضی از جوامع نیز ساخت های اجتماعی را به انواع مختلف تقسیم کرده اند مانند:
بدوی روستایی و شهری که در هر یک از موارد ذکر شده نحوه برخورد هر یک از بخش های اجتماعی با نوجوان و با لعکس متفاوت می باشد و بر گرفته از ماهیت آن اجتماع ما باشد.
رشد اجتماعی نوجوان و گسترش مناسبات اجتماعی:
رشد اجتماعی را به عناوین مختلف مانند تعلق طفرلیت- رشد شناخت اجتماعی یا فهمیدن فرد و دیگران- روابط با همسالان- شخصیت جنسی و غیره ... می خوانند در این دوره تغییرات آشکار و گسترده ای در شیوه های ارتباطی با والدین و همسالان به چشم می خورد.تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که رشداجتماعی باعث تجدید روابط آنان باخانواده می شود. نوجوانی و بلوغ باعث ایجاد فاصله عاطفی با والدین می شود که این امر باعث استقلال بیشتر نوجوان می شود ککه البته این تحول در دختران و پسران متفاوت است. فاصله گرفتن اواز والدین نشانه ای از خود مرکز بینی نوجوان می باشد که این خود مرکز بینی علت های مختلف می تواند داشته باشد:
بروز توانایی های جدید مغزی و خودآگاهی نوجوان از علت های عمده این مسئله- اشتغالات ذهنی نوجوان به خود مثلا توجه به بدن، عضلات، رشد قد، وزن و پاها و توجه به تغییرات ناگهانی جنسی از دیگر دلایل این خود مرکز بینی می باشد ولی رفته رفته این خود مرکز بینی به تدریجکم می شود و جایش را به تجدید روابط اجتماعی میدهد. نوجوان در ابتدا گرفتار تغییرات رشد جسمی، عاطفی و فکری خویش می شود و پس از
درونی کردن این تغییرات مجددا به عنوان یک فرد مستقل دست به گسترش روابط اجتماعی خود با دیگران می زند و در پایان این دوره و شکل گیری هویت نوجوان صمیمیت و نزدیک شدن به دیگران در وی گسترش می یابد و مقدمات لازم برای تقسیم زندگی و خواسته های خود با همسر و روابط فامیلی به همکاری در رشد اجتماعی مطرح می شود.
روابط اجتماعی نوجوان در مسیر تحول رشد اجتماعی:
ارتباط خود با دیگران در آغاز نوجوانی به طور عمده متمرکز به گروه همسالان و دوستان می باشد در این مقطع از زندگی نوجوانی احساس فرد این است که دیگران به ویژه همسالان همانند مخاطبین خیالی شاهد رفتار و احساسات و اندیشه های او هستند دو نیمه دوم دوران نوجوانی فرد مایل است بداند دیگران درباره او چه می اندیشند و بدین صورت نوجوان خود را در آئینه دیگران نظارت می کند تا هویت اجتماعی خویش را تثبیت کند.
ارزشیابی دیگران خاص همسالان و دوستان از نوجوان آغاز حرکت او به سوی روابط متقابل پیشرفته اجتماعی نوجوان است و در همین دوره است که نوجوان خود را متفاوت از خود عمومی خانواده به حساب می آورد و اهمیتی که نوجوان به گروه دوستان می دهد، نشان می دهد که در نوجوان رشد وابستگی اجتماعی چقدر مهم است. نوع ارتباطات اوایل نوجوانی با گروه دوستان معمولا در اواسط نوجوانی تعدیل می شود اما نوجوان در تدارک تجدید مناسبات با خانواده همیشه چنین نیست به خصوص نوجوانان با مشکلات خانواده در این دوران نیز همان ارتباطات قبلی را با گروه همسالان گسترش می دهند و ممکن است گرفتاربرخی از اغرافات و ناسازگاری نیزبشوند و به این طریق در شکل گیری هویت آنان نیز دشواری های جدی پدید آید با ورود به دوره جوانی بیشتر نوجوانان روابط شدید قبلی خود با گروه دوستان کاهش می دهند.عضویت در یک کلاس مدرسه راهنماییبا عضویت در یک تیم ورزشی مستلزم توانایی های افزایش یابند معین در ارتباط گیری با دیگران و در موقعیت های اجتماعی ساختار یافته است. چگونگی رشد شخصیت و خلق و خوی نوجوان عامل مهمی در چگونگی یادگیری اجتماعی و شرکت او در فعالیت های مختلف اجتماعی است.
رشد سالم اجتماعی نوجوان مستلزم رشد طبیعی شخصیت و فراگیری مهارت های اجتماعی شدن است و در نوجوان متفاوت است و به برون گرایی یا درون گرایی نوجوان بر می گردد.
رفتارهاِِی مرضی اجتماعی نوجوان:
یکی ازآشکارترین نمونه های مرضی دررفتاراجتماعی نوجوان عضویت آنان دردارودسته های ضد اجتماعی مانند: هیپی، پانکی، گروه های ارتجاعی، باندهای دزدی و خراب کاری و منحرفین جنسی می باشند که مقدمات آن در اوایل نوجوانی و دوره فاصله گرفتن از خانواده فراهم می آیدو بقیه سال های نوجوانی را ادامه می یابد. این دارودسته ها در شهر های بزرگ و در میان گروه های اجتماعی، فرهنگی محروم جامعه بیشتر دیده می شود.ویژگی اصلی این دارودسته ها همانند سازی بی قید و شرط آنان با گروه خود به فراموشی سپردن الگوها و مناسبات اجتماعی می باشد در این گروه ها دارودسته خلاف کار حکم خانواده را برای نوجوان دارد، نوجوانی را که احساس تنهایی می کند باید کمک کنیم تا بر حسب نوع علایقی که دارند با یک گروه سالم از همسالان مدرسه ارتباط برقرار کند، فعالیت های سالماین گروه باعث کاهش تهدیدهایی می شود که فرد تنها احساس می کند.
رفتار اجتماعی نوجوان و نقش فرهنگ دراین دوره:
بخش مهمی از فرآیند درک هویت فردی ایجاد روابط جدید با اشخاص گوناگون است یکی از این اشخاص که می توانند در نوجوان ایجاد فرهنگ نمایند والدین می باشند نوجوانی فرزندان، اغلب در دورانی نه 15 جذاب برای والدین فراهم می سازد که بسته به به سن پدر و مادر در زمان ازدواج معمولا هنگامی که به سن نوجوانی می رسند والدین در حدود 40 تا50 ساله هستند و این مهم ترین مانع و مشکل برسر راه نوجوان می باشد که در فرهنگ یابی نوجوان بسیار مؤثر است اصولا فرهنگ نظام ارزشی است که مشتمل بر عقاید، باورها و تجارب یکسان یک نسل می باشد. راه های زندگی مردم یک جامعه، آداب و رسوم، افکار وعقاید، مذهب، زبان و غیره ... ابزاری هستند که مردم یک به عنوان فرهنگ به کار می گیرند این فرهنگ از پدر و مادر و همسالان به نوجوان می رسد و از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد.
هدایت اجتماعی و مقابله با تهاجم فرهنگی درنوجوان:
اجتماع مسلما یکی از ارکانی است که در شخصیت نوجوان و در شکل گیری آن بسیار حایز اهمیت می باشد، زندگی اجتماعی مورد تاکید و سفارش همه انبیاء و دانشمندان می باشد انسان اجازه ندارد که به دوراز جامعه و بی تفاوت در برابر غم و درد مردم در گوشه ای سر گرم خود و زندگی خود باشد، آموزش حیات اجتماعی و تاثیرات دو جانبه آن بارها در روایات مختلف و توسط بزرگان اجتماعی و دینی یادآوری شده است که باید نوجوان را با آن آشنا ساخت یک نوجوان باید آشنا به اصول حلژیات اجتماعی باشد تا این آشنایی مبنایی جهت رشد اجتماعی وی فراهم آورد.
برخی از این اصول عبارتند از:
اصل کرامی انسانی، اصل نظارت اجتماعی، اصل وفای به عهد، اصل یکرنگی و صداقت و غیره ....
عوامل اجتماعی مؤثر در تکوین شخصیت اجتماعی نوجوان:
تعریف شخصیت: شخصیت مجموعه رفتار ها و ویژگی هایی است که انسان خاص را مشخص می کند عموما مردم شخصیت فرد را عبارت از جلوه او در نزد دیگران فرض می کنند مثلا: زمانی که گفته می شود فلانی فردی با شخصیت است یا بی شخصیت می باشد، منظور مطلوب یا نامطلوب بودن فرد است. بسیاری از فلاسفه عناصر باطنی و درونی افراد را که مبانی رفتار ایشان را فراهم می آورد به عنوان پایه و اساس شخصیت می دانند اما در روان شناسی ابعاد فرد عمدتا در حوزه برخورد و رفتار او با دیگران مورد توجه است. غالب روان شناسان شخصیت را نتیجه تاثیر متقابل فرد ومحیط زندگی اس می دانند و ویژگی های اشخصیت هر شخص رفتار اجتماعی او را هدایت می کند، پس می توان گفت شخصیت دارای دو بعد ظاهری و باطنی است که می توان شخصیت را به صورت طبیعی و روش های دیگر مانند: مصاحبه- پرسشنامه و
گروهی مورد ارزیابی قرارداد به طور کلی می توان گفت عونملی که در تکوین شخصیت نوجوان مؤثر است به قرار زیر است:
1. عوامل ژنتیکی
2. دوران بارداری
3. زمان تولد
4. عوامل بعد ازتولد یاعوامل محیطی ثانوی
نحوه شکل گیری شخصیت نوجوان و به ویژه شخصیت اجتماعی او و رشد ابعاد مختلف آن تحت تاثیرهر یک از عوامل بالا قرار بگیرد، ژن ها و عوامل وراثتی که از پدر و مادر به فرزند منتقل می شود می تواند به عنوان یک فاکتور مهم در چشم انداز اجتماعی آینده یک نوجوان مؤثر باشد و همچنبن است، عوامل دیگری که ازآن یاد شد. رشد اجتماعی نوجوان با توجه به اینکه انسان اصالتا موجودی است اجتماعی، جنبه اجتماعی
رشد یابد و اساس زندگی یک نوجوان را تشکیل می دهد آمادگی روانی- برخورداری از مهارت های اجتماعی- اعتماد به نفس وسازگاری اجتماعی از مهم ترین لازمه های یک زندگی اجتماعی است. یکی از مهم ترین زمینه های شکل گیری شخصیت اجتماعی نوجوان اصل همانند سازی یا الگوپذیری از دیگران می باشد به ویژه از پدر و مادرو گروه همسالان.
قرآن و تربیت شخصیت اجتماعی انسان:
رشد وکمال وشکوفایی ابعاد وجود انسان تنها در سایه زندگی اجتماعی و پذیرش مسئولیت اجتماعی میسر می شود، هدف های کلی تعلیم وتربیت بر جنبه های اجتماعی آن تاکید کرده است خودشناسی- برقراری روابط مؤثر،مفیدو متعالی با دیگران- پذیرش مسئولیت اجتماعی و میل به کفایت های اقتصادی از مهم ترین هدف های تعلیم و تربیت فردی و اجتماعی است درواقع بزرگ ترین اصالت پیامبر(ص) تربیت اخلاقی واجتماعی انسان هامی باشد و می توان گفت اسلام دین کمالات اخلاقی و فردی و اجتماعی می باشد مبنی پذیرش هرفردی توسط فرد دیگر رفتار پسندیده اجتماعی می باشد، قرآن توجه به مسایل اخلاقی و روابط اجتماعی انسان ها را بر اساس رشد مطلوب شخصیت و بهداشت روانی او و جلوگیری از فساد و بزهکاری اجتماعی می داند.
اهمیت توجه به نیازهای نوجوانی :
نوجوانی مرحله تغییرات اساسی است. تغییراتی که در ابعاد مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی نمود پیدا میکنند. وجود این تغییرات نیازهای جدیدی را برای وی بوجود میآورد. برآورده شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری سریع تر و بهتر او را با آنها میسر میسازد. در کنار بحران و تحولی که نوجوان در این دوره سنی تجربه میکند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات افزونتر را موجب میشوند. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذر از این دوران است. خانواده و در سطح گسترده تر اجتماع با کاربست شیوهها و برنامه ریزیهای مناسب ، بهداشت دوران نوجوانی را فراهم آورده و زندگی وشخصیت
سالمتری را برای وی رقم میزند.
نیازهای زیستی دوره نوجوانی :
رشد جسمی ویژگی بارز تغییرات دوران بلوغ است. به دنبال رشد قد ، وزن ، رشد عضلات و حجم قلب و تغییرات متابولیکی ، نیازهای تغذیهای وی تحت الشعاع قرار میگیرد. در دوران نوجوانی نیازهای غذایی نوجوان هم از لحاظ کمیت (به علت ازدیاد سرعت رشد) و هم از لحاظ کیفیت قابل اهمیت است. رشد بافتهای عضلانی احتیاج به رژیم غذایی سرشار از مواد پروتئینی دارد. پس از دوازده سالگی احتیاجات غذایی دختر و پسر متفاوت میشود. بنابراین دستورالعمل درست تغذیه آن ها نیز دیگر نمیتواند یکسان باشد. دختران نوجوان به 2500 کالری و 80 تا 100 گرم پروتئین نیاز دارند که تقریبا 15% کالریهای لازم باید از طریق پروتئین ها ، 25 درصد از طریق چربی ها و 60 درصد از طریق گلوسیدها و مواد قندی تامین شوند. تغذیه
درست دختر نوجوان آماده ساختن او برای توانایی مادر شدن است. در حدود بلوغ ، افزایش وزن پسران با پراشتهایی و سیری ناپذیری آنها نمود پیدا میکند. حتی با یک فعالیت طبیعی مصرف کالری نوجوان پسر به اندازه احتیاجات یک بزرگسال که کارهای سنگین انجام میدهد، خواهد بود. احتیاجات غذایی ، نیاز به کلسیم و پروتئین و مواد معدنی به علت بالا رفتن سرعت رشد نسبت به دیگر دوران افزایش چشمگیر پیدا میکند. عدم ارضا نیازهای تغذیهای نوجوان صدمات و آسیبهای جدی میتواند به بار آورد. مقاومت این نوجوان در برابر بیماریهای عفونی معمولا کمتر است. توان انجام کارهای سنگین را ندارد و دختران به هنگامی که زن جوانی شده و باردار میشوند، شرائط بارداری را به سختی تحمل میکنند.
نیازهای عاطفی مرحله نوجوانی :
رشد احساسات و عواطف بخش اصلی ویژگی دوران نوجوانی را تشکیل میدهد. شناخت ویژگی های این تحولات عاطفی کلید اصلی حل مشکلات عاطفی این دوره است. با توجه به این که در این دوران بیداری هیجانات زندگی عاطفی نوجوان را در بر میگیرد، وی با نیاز شدید به دوست داشتن و دوست داشته شدن مواجه است. گاه این نیاز به صورت برقراری پیوندهای دوستی و گاه در خیالپردازی ها و رویاهای نوجوان نمود پیدا میکند. بر این اساس و با توجه به نیاز مبرم نوجوان به تامل و تفکر و درونی شدن احساسات وی ، لازم است فرصت های کافی برای اینکه پاره ای از ساعات با خود خلوت کند و به اندیشه فرو رود، در اختیار وی قرار گیرد ووالدین و مربیان آگاهانه و ناآگاهانه خلوت مورد نیاز او را بر هم نزنند و با این عمل علاوه
بر ارضا نیاز طبیعی او ، اعتماد او را نسبت به خود سلب ننمایند. با این حال با توجه به سرکش بودن عواطف نوجوان و نیاز به کنترل و نظارت بزرگترها ، این نظارت نباید به صورت سختگیرانه و بیتوجه به نیازها و شرائط نوجوان صورت گرفته و از حد اعتدلال خارج شود. با توجه به بی ثباتی عاطفی این دوران و زود رنجی ، نوجوان نیاز دارد که همواره تکیه گاه مطمئنی برای خویش داشته باشد، به بزرگترها اعتماد کند و در مواقع ناامیدی و گرانی به این پناهگاه مطمئن پناه ببرد. نوجوانان شدیدا نوجو و تازه طلب هستند. نیاز به تجارب جدید و متنوع دارند. این نیازها نیز با توجه به شرائط فرهنگی و اعتقادی باید به شیوه مناسب مورد توجه قرار گیرند. از نمودهای این ویژگی تمایل به مدلهای جدید لباس ، آرایش و ... است. ماجراجوئی ویژگی مهم دیگر این دوران است که باید مورد توجه قرار گرفته و نیازهای نوجوان و شرائط و امکانات سالم برای ارضا این نیاز وی فراهم گردد. فراهم کردن امکانات مناسب از قبیل رمانهای سالم و مهیج ، فیلمها ، ورزش های خاص میتواند بطور سالم نیاز وی را برآورده کند. برخلاف تصوری که خود نوجوان از رشد فکری خود دارد، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که هنوز تفکرات او رشد کامل و پختهای نیافته
است. ارائه کمکهای فکری و راهکارهای پیشنهادی برای کمک به تصمیم گیری را به عنوان یک نیاز باید از نظر دور داشت.
نیازهای اجتماعی نوجوان:
تمایل به برقراری پیوندهای اجتماعی،عضویت در گروههای خاص، پیدا کردن شغل وجایگاه مناسب اجتماعی بسیار مورد توجه نوجوان است. او نیاز دارد در میان دوستان و همسالان باشد، در گروههای ویژهای جایگاه و نقشی برای خود داشته باشدو استقلال مالی را تجربه کند. خانواده و جامعه باید به این دسته از نیازهای نوجوان ارج نهاده و با راهنمایی و نظارت خود نیاز او را به صورت سالم برآورده سازند. در غیر این
صورت عضویت در پیوندهای اجتماعی نامناسب و مصرانه به دنبال جایگاه جمعی بودن مضرات فراوانی میتواند به بار آورد.
اهمیت خانواده در دوران نوجوانی :
مرحله نوجوانی دوران حساسی است. بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبههای جسمانی و روانی در فرد اتفاق میافتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران ، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان میخواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده میکند و به گروه همسالان نزدیک میشود.در صورتی که خانواده در این دوران به توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده ، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی
فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینههای ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینهها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد.سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین سهل گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی سرکش ، طغیانگر و متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ، دوران الگو گیری و همانند سازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانوادههایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا وبیگانهاند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانوادههای سالم بیرون آمدهاند و افراد ناسالم پرورش یافته خانوادههای ناسالم هستند.
اهمیت توجه به نیازهای نوجوانی:
نوجوانی مرحله تغییرات اساسی است. تغییراتی که در ابعاد مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی نمود پیدا میکنند. وجود این تغییرات نیازهای جدیدی را برای وی بوجود میآورد. برآورده شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری سریعتر و بهتر او را با آنها میسر میسازد. در کنار بحران و تحولی که نوجوان در این دوره سنی تجربه میکند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات افزونتر را موجب میشوند. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذر از این دوران است. خانواده و در سطح گستردهتر اجتماع با کاربست شیوهها و برنامه ریزیهای مناسب ، بهداشت دوران نوجوانی را فراهم آورده و زندگی و شخصیت سالمتری را برای وی رقم میزند.
نگاهی بر شخصیت نوجوانان در این رده سنی
این رده سنی که جزء حساس ترین رده ها به شمار می آید برای نوجوانان بسیار حساس و سرنوشت ساز است بنابر این باید شخصیت نوجوانان در این دوران به خوبی هر چه تمام تر شکل گرفته و تکمیل شود. در این دوران نوجوانان تحت تاثیر بسیاری از مسائل قرار میگیرند که تا کنون حتی ذره ای به آن ها فکر نکردندبرای مثال در این دوره نوجوان برای خود ارزش قائل است و خود را در حدی میبیند که در مسائلی که در خانه و بیرون اتفاق می افتد اظهار نظر کنند . دیگر اینکه نوجوانان در این رده سنی به ظاهر خود بیشتر توجه میکنند و برای اینکه ظاهر خود را بهتر جلوه بدهند از بسیاری از ابزار و وسایل استفاده میکنند که همین امرموجب ضعف شخصیت در آینده می شود .در این سن مسائلی چون کم رویی، اضطراب بیش از حد در مورد
مسائل سطحی ، پریشانی و گاه شادی بیش از حد تند خویی ، لجبازی و...مشکل زاست. نوجوان در این رده سنی بیشتر از پدر و مادر به دوستان خود بها می دهد و به عقاید و اندیشه های آنها بیشتر احترام میگذارد.حالا شما فکر کنید نوجوان با فردی که از نظر فکری عقب افتاده و دارای خصوصیات بد است رفت و آمد داشته باشد چه مشکلاتی در آینده گریبان گیر او خواهد شد در یکی از روزها با فردی که در دانشگاه تحصیل می کند صحبت کردم وقتی در مورد سنم از او سوال کردم چیزهای مفیدی از او صاحب شدم:
1.تاثیر گذاری دوستان در محیط مدرسه و...
2حساس بودن دوره نوجوانی و اینکه شخصیت انسان در این دوره رقم می خورد
کارهای لازم در این سن:
1.هدفمند بودن در زندگی
2.داشتن رابطه ای سالم با دوستان و اطرافیان
3.کمک گرفتن از افراد با تجربه در کارهای مهم
4.شرکت کردن در بحث ها
5.آشنا شدن با مسائل روز
6.ابتکار در زندگی
در پایان یک نتیجه گیری :
در این دوره است که نوجوان دارای شخصیت شکل گرفته است که دیگر تغییر در آن کار سختی است پس چه بهتر که بتوانیم در ابتدای راه از منحرف شدن شخصیت خود جلوگیری کنیم و بتوانیم آن را به سوی هدف های والا هدایت کنیم . چه بسیارنوجوانانی که دارای هدف های والا بودند اما با کم توجهی نسبت به این سن تمام آن هدف ها نقش بر آب شده و مانند رویایی شیرین و به سرعت یک خیال در ذهن آنها گذشت
ویژه های دوره نوجوانی
امام خمینی (ره)« ای عزیزان اسلام و سرمایه های ملت! مجاهده کنید که خودیت را از قلب خود بزدایید و باید بدانید و بدانیم که هر چه هست اوست و جلوه جمال او. جسم و جان و روح و روان همه از اوست. بکوشید تا حجاب خودی را بردارید و جمال جمیل او، جل و علا را ببینید، آنگاه است که هر مشکلی آسان و هر رنج و زحمتی
گواراست و فدا شدن در راه او شیرین تر از عسل بلکه بالاتر از هر چیز به گمان آید. مبادا غرور شجاعت و جوانی و پیروزی در دل شما راه یابد که با آمدن آن، همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال در هم شکند. »دوران نوجوانی مرحله پر کشمکش وگاه دشواری در زندگی فرد است . در این دوره تغییرات زیادی در نوجوان ایجاد میشود ؛ از آنجا که نوجوانی مقطعی خاص بین کودکی وجوانی است ، نوجوان دوران حساسی را می گذارند؛ زیرا خود را با رشد سریع جسمانی ، پیدایش صفا ت ثانوی جنسی و ادای تکلیف های دینی به صورتی جدی تر مواجه می بیند .ازطرفی والدین و اولیای مدرسه از آنان توقع رفتارهایی پخته و سنجیده دارند وهم اینکه باید خود را برای ورود به دانشگاه ، بازار کار و ازدواج ، مهیا سازند .والبته دام ها وزمینه بسیاری ازانحرافات وناهنجاری های رفتاری ، عقیدتی و دینی افرادنیز از همین دوره آغاز و با افزایش سن فرد اصلاح آنها دشوارتر می شود .دریک نظر اجمالی ، نوجوانی دورانی
پر از تغییرات گوناگون است و مرحله ای انتقالی و مهم به شمار می رود . در این مرحله هر چه در زندگی گذشته نوجوان ( کودکی ) رخ داده است ، در وضع فعلی او اثر می گذارد و اتفاقات و تربیت این مرحله نیز در وضع زندگی آینده اش تاثیرات پایداری خواهد داشت .ازهمین روبسیاری از بزرگسالان به فرصت های ازدست رفته در دوران نوجوانی خویش برای ادامه تحصیل ، کار ، ازدواج ، پیشرفت مذهبی و غیره افسوس می خورند .در زمانی که نوجوان به سرعت با تغییرات جسمانی مواجه می شود ، اجتماع از او می خواهد که مستقل و مسئولیت پذیر باشد و روابطش را با همسالان به مسالمت تنظیم کند. دراین دوره از نوجوانان خواسته می شود که دروس خود را به خوبی مطا لعه کنند ، از سد دانشگاه بگذرند ، تکلیف های اسلامی را انجام دهند ، وارد بازار کار شوند و برخی انتظارات دیگر که تحقق آن برای نوجوانان و جوانان با توجه به واقعیتهای جامعه کار آسانی نیست . با توجه به موارد مذکور اهمیت مسجد به منزله محیطی تربیت کننده و نمایان می شود .میزان سازگاری و توانایی کنار آمدن نوجوانان با بحران ها و مشکلات این دوران متفاوت است و بستگی به
عوامل زیادی دارد ، و چنانچه نوجوان به طور همزمان درگیر چندین مشکل یا موضوع باشد امکان بروز بحران و ناسازگاری او افزایش می یابد ، مثلا زمانی که نوجوان دچار تغییرات جسمانی ( بلوغ) شده و مجبور به انتخاب رشته در دبیرستان است امکان بروز بحران د ر او بیشتر می شود . اهل خانواده و محیط نیز نقشی مهم دارند ؛ خانواده ای که در آن ارتباط افراد با یکدیگر مناسب ومثبت است ، مدرسه ای که مربیان آن افرادی دلسوز و با دانش و تجربه کافی اند و جامعه ای که در آن برنامه ریزی امور ، به نحوی مناسب اجرا می شود و جوانان در آن احساس امنیت می کنند ، امکان بروز بحران را در نوجوانان و جوانان کاهش می دهد . همچنین درگیری کاری والدین ، اختلافات آنها ، مشکلات مالی ، مدارس شلوغ و بسیاری موارد
دیگر سبب ایجاد سردرگمی و تاخیر د ر ایجاد هویتی مثبت در نوجوانان می شود زمانی که فرد به سنین نوجوانی می رسد تا حد زیادی شخصیت و ذهن او شکل گرفته است ، اگر نیازهای اولیه کودک ؛ میل نیاز به عشق ، احترام ، امنیت ، مهرورزی به دیگران و بازی و سرگرمی ، به موقع ارضا شود، دوره نوجوانی نیزبا همه تغییراتش با سادگی وآسانی و نشاط سپری خواهد شد .
حس استقلال طلبی در نوجوانی
نیاز نوجوان به استقلال واثبات وجود ، همراه با این احساس که او را نمی فهمند ، یکی از خصوصیات مهم دوران نوجوانی است ؛ نوجوان می خواهد از ویژگی های دوران کودکی فاصله بگیرد و در جنبه های گوناگون به استقلال برسد . هر گاه والدین از این حس استقلال طلبی نگران شوند و بخواهند او را زیاده از حد تحت نظارت گیرند ، درگیری ایجاد می شود ، والدین و مربیان نوجوانان باید این نکته مهم را مد نظر قرار دهند که جوان حق انتخاب دارد و برخی از رفتارهای او که در نظر آنها ناپسند می آید ؛ اقتضای سن نوجوانی است ؛ به علاوه اختلاف سنی بین نوجوان و والدین با مربیان ناسازگاری را افزایش می دهد ..نوجوان مایل است خود را فردی مستقل معرفی کند ویژگی های دوره کودکی خود را کنار گذارد ؛ برای این منظور نوجوان شروع به انتقاد از والدین و اطرافیانی می کند که در کودکی مورد پذیرش و احترام وی بوده اند. در برخی موارد نوجوان معایب والدین و بزرگترها را چند برابر جلوه می دهد و نقاط منفی در نظر او بیشتر جلوه می کند ؛ گاهی نوجوانی که خانواده او از دیدگاه مالی در وضع نامناسبی هستند ؛ می کوشد این موضوع را از دوستان خود مخفی سازد وازآشکار شدن این موضوع نزد دوستانش خجالت می کشد .همچنین اکثر نوجوانان تمایل دارند ، والدین و خانواده خود را از دریچه چشم دیگران ، ( به ویژه دوستان ) ،
ببینند و درباره آنها قضاوت کنند .بسیاری از نوجوانان ، محبتها و رسیدگی های والدین را مداخله وفضولی می دانند . موضوعی که رابطه نزدیکی با مطالب بالا دارد ، جستجو و نیاز به نو شدن ، نزد نوجوانان است . این امر نمایشگر نیاز نوجوان به شکستن قالب های موجود ، فاصله گرفتن از کودکی و نیاز به فاصله گیری از محیط است ، به عبارت دیگر ، مایل به شکستن الگوهای سنتی موجود در خانواده یا اجتماع است ؛ بر اثر این عامل ، نیاز به نوگرای در کلیه امور در نوجوانان به وجود می آید ، از جمله د رموارد : لباس پوشیدن ، آرایش مو و صورت ، استعمال اصطلاحات و کلمات مخصوص و طرز رفتار و حرکت های خاص، گروه همسالان نیز این وضع را تشدید می کنند و نوجوان به پیروی از دوستانش تمایل می یابد و حس می کند که از این طریق به استقلال و هویت فردی دست یافته است .دید اقتصادی نوجوانان در جنبه های فردی به خانوادگی و اجتماعی ، سیاسی و غیره با توانایی آنها در تذکر عملیات صوری ، ارتباط دارد . با توجه شدید نوجوان به معایب بزرگسالان ، نظم اجتماعی و خلق نظام های جانشین ، بیشترحرف است تا عمل، این پدیده ممکن است نشان دهنده رشد شناختی ناقص و ادغام نشده با جنبه های رفتاری نوجوان باشد .گاهی نوجوان از تفاوت بین وضع موجود و ممکن ، به سرکشی او کمک می کند . نوجوان از تفاوت بین وضع موجود و ممکن ، به سرکشی او کمک می کند . نوجوان همیشه موجود و ممکن را مقایسه وکشف می کند و غالبا تصور می کند از آنچه موجود است ؛ چیزی کم دارد .
خلاصه ای از موانع رشد یک فرد در جامعه:
انسان در یک خانواده متولد میشود. مغز یک طفل توسط متولدین قبل از او شکل گرفته و برنامه ریزی میشود. یک کودک قبل از اینکه مراحل کسب آموزش در دبستان را شروع کند از روش و رفتار دیگر افراد خانواده سرمشق می گیرد. رفتار بعضی از افراد برایش الگو میشود که هیچگاه آن را فراموش نخواهد کرد.در جوامعی که قدرت در دست یک فرد از افراد خانواده است از کودک انتظار حرف شنوی میرود. کوچکتر باید مطیع و فرمان بر آن هایی باشد که قبل از او در آن خانواده متولد شده اند. آن ها برای بچه استقلال قائل نمی شوند. بزرگترها خود را مسئول حفاظت کوچکترها میدانند. از کوچکترها انتظار نمیرود که خودشان کسب تجربه کنند. فرزندان موظفند تا به والدین خود تا زمان مرگ احترام بگذارند و از آن ها حرف شنوی داشته باشند، حتی اگر کلام والدین را منطقی ندانند. کوچکتر حق تبادل نظر با بزرگتر را ندارد.در چنین جوامعی کودک رشد فکری و اجتمایی کمتری دارد.در جوامعی که در خانواده قدرت در دست یک فرد نیست امکان رشد فکری و استقلال در کودکان و نوجوانان بیشتر است. استقلال فردی از همان دوران کودکی به آنها آموزش داده می شود. به اطفال اجازه تبادل نظر داده میشود. کودکان و نو جوانان در بحث های خانوادگی شرکت می کنند و به نظراتشان اهمیت داده می
شود. در چنین جامعه ای رشد شخصیت در کودک شکل خواهد گرفت. با رفتن به دبستان کودک اولین قدم را به درون جامعه بزرگتر از خانواده میگذارد. او دیگر کمتر با والدین، بزرگترها و فرهنگ خانواده کار دارد. محیط جدید آمادگی و ظرفیت ذهنی جدیدی برای فراگیری او فراهم می کند. طفل مجبور میشود به میزانی
فراگیری های خانوادگی خودش را با آموخته های دوران جدید جابجا کند. اما خیلی از آداب و رسوم خانوادگی هرگز از ذهنش خارج نخواهد شد و آنها را - خوش و یا ناخوش – در تمام طول زندگی با خود حمل خواهد کرد. روش آموزش در جوامع مختلف و اثرات آن بر ذهن و فکر کودکان و جوانان متفاوت است و تاثیربسزایی در شکل دادن به یک آینده ایده ال دارد.
در بعضی از جوامع حاکمیت مطلق در شیوه آموزش در دست معلم و مسئولین مدرسه است. در کلاس درس این معلم است که گوینده است. دانش آموز باید شنونده و مجری تکالیف داده شده باشد. شاگرد مدرسه حق سوال ندارد و در قبال هر نوع کوتاهی در انجام تکالیف تنبیه خواهد شد. تنبیهات میتواند جسمی و یا روحی
همراه با تحقیر باشد. گاها والدین نیز برای تبادل نظر به دبستان دعوت میشوند. در این صورت والدین بیشتر در طرف مربیان مدرسه قرارمیگیرند. کودک باید تنبه شود زیرا که کودک است. او باید یاد بگیرد که همیشه مطیع باشد. کودک و نوجوان باید فراموش نکنند که همیشه حق با مسئولین مدرسه است. در چنین جامعه ای استعداد اطفال و نوجوانان سرکوب و آینده روشنی برایشان متصور نیست.در سیستم آموزشی جوامع مدرن و پیش رفته نوجوان حق سوال از معلم را دارد و صاحب نظر است. اگر
اشتباه کند تنیه نخواهد شد بلکه به شیوه بهتری آموزش خواهد دید. و الدینش برای پیگیری و پیشرفت آموزش به مدرسه دعوت خواهند شد. والدین در حل اختلافات یک رابطه فعال با مربیان مدرسه بر قرار می کنند. آن ها جانب کسی را میگیرند که منطقی حرفش را بیان میکند. آگر لازم باشد از فرزندشان در مقابل مربیان دفاع
خواهند کرد.در چنین جوامعی رشد فکری و جسمی نوجوانان به مراتب بالاتر است.
بعد از دوران تحصیل فرد مستقل از خانواده و مدرسه خواهد شد. او بطور کلی در جامعه غرق می شود. شاغل می شود و در موسسه ای مشغول کار خواهد شد. او اکنون مقدار زیادی از فرهنگ و آموخته های دوران زندگی در خانواده و آموزش های مدرسه را در ذهن خود ضبط کرده و در صورت لزوم آن ها را بکار می گیرد . در بعضی از جوامع حاکمیت در دست یک حاکم خود رای و مقتدر است. او خودش برای مردم قانون وضع میکند. در سیستم حکومتی او نمایندگانی از طرف مردم وجود ندارند. اگر هم داشته باشند انتصابی میباشند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 35 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله رشد اجتماعی و هویت نوجوان