گروه زبان و ادبیات فارسی
پایان نامه جهت دریافت درجه دکتری
نقد و بررسی اجزای قصه های بلند عامیانه فارسی
(بر اساس ابومسلم نامه، اسکندرنامه و فیروزنامه)
چکیده
در میان قصههای بلند عامیانه کهن فارسی، ابومسلمنامه (و پیشدرآمد آن جنیدنامه)، اسکندرنامه و فیروزشاهنامه پیرامون یکی از شخصیتهای تاریخی یا حماسی شکل گرفتهاند و به مرور زمان و با انگیزههای مختلف گویندگان و ناقلان آنها از سرگذشت واقعی و تاریخی اشخاص مذکور دور شدهاند و به قصه بدل گردیدهاند. چهار رمانس مورد بررسی، حاصل نزاعها و درگیریهای عقیدتی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان با اقوام بیگانه است که به موجب آن چهار قهرمان برجستهسازی شدهاند. ادبیات مقاومتی که به دنبال نزاعهای ایدئولوژیکی میان ایرانیان و اقوام بیگانه (عرب، یونانی ـ رومی، دشمنان شرقی بویژه ترکان و عثمانیها) شکل گرفته، عامل سازندی قصههای مورد نظر در دورههای مختلف تاریخی ایران بوده است. هسته اولیه این داستانها، گنجینهای از ادبیات فولکلوریک، شامل قصههای شفاهی و فولکلور مادی، ادب رسمی در برگیرنده خدای نامهها و کارنامک ها، گزارشهای پراکنده، ادب وارداتی، شاهنامه فردوسی و گرشاسبنامه اسدی طوسی و عجایبنامههاست که با توجه به ذهنیت و عواطف پردازندگان، مجموعهای سترگ از داستانها را شکل داده که از قرون اولیه اسلامی تا عهد صفوی امتداد دارد. بررسی چهار قصه مذکور بر اساس پنج دسته بزرگ از سازههای ساختاری ـ معنایی (بن مایه) نشان میدهد که قصهها با توجه به این که از نظر غلبه موضوع در کدام یک از دستههای حماسی، عاشقانه یا خیالی و تمثیلی قرار بگیرند، کانون دید پردازنده در آنها در جهت اسطوره-ای کردن افراد تاریخی یا در راستای تاریخی کردن افراد اسطوره ای و یا زدون سیمای شرارت از افراد تاریخی، دارای پرداخت نمای دور یا نزدیک خواهد بود. از سوی دیگر، چرخهای که با توجه به سازههای ساختاری ـ معنایی روایت (بنمایه)، خویشکاری قهرمان قصهها را سامان میدهد، ابعاد عینی و ذهنی قابل توجهی دارد. تولد و مرگ اساس این چرخه را تشکیل میدهد که در پنج گروه بنمایههای کلان مربوط به فاجعه آغازین قصه، تولد شگفت قهرمان، نوزایی قهرمان، یاریگران و پاداش قهرمان قابل تقسیمبندیاند. این سازههای ثابت، متغیرهایی مانند کنش، حادثه، شخص، مفاهیم، نمادها، نشانهها و اشیاء را در بر میگیرند. سازههای کلان روایی، ابر سازههایی هستند که به علت تمایل ذهن بیتجربه پردازندگان به نوعسازی و نمونهگرایی، در همه قصهها تکرار میشوند و گذشت زمان و تغییر نظام باورها و اجتماع و سیاست قوم قادر به جابهجایی آنها نیست، به این دلیل که با ساختار ذهن پردازندگان مشترک است. اما هر یک از این بنمایههای کلان، دارای بنمایههای کوچک-تری هستند و هر کدام از این سازههای کوچکتر دارای اجزاء و عناصری هستند که گذشت زمان قادر به تغییر آنهاست. بن مایه کلان تولد شگفت قهرمان، همواره داستانی حماسی میآفریند، اما بنمایه نوزایی اغلب در پرداخت روایتهای دینی و داستانهای خیالی کاربرد دارد. دیگر این که بنمایههای کوچک وابسته به نوزایی ممکن است در زیر گروه وابسته به تولد شگفت قهرمان جای بگیرند، اما عکس این مطلب مصداقی ندارد. سه بنمایه کلان دیگر نیز در هر دو نوع قصه دیده میشوند. با توجه به موقعیت آثار داستانی کهن در جامعه ایرانی و واقع شدن آنها در دوران گذارهای اجتماعی و فرهنگی مختلف و کیفیت شکلگیری یا بازآفرینی این گونه آثار روایی در بستر ساخت و بافت، پژوهش حاضر دستاوردهای ادبی، اجتماعی و فرهنگی گوناگونی دارد. به علاوه شکلگیری هر یک از این داستانها در دورهای خاص از تاریخ (عصر صفویه، ورود اسلام به ایران، غلبه یونانیان بر این سرزمین و حمله مداوم دشمنان شرقی بویژه ترکان) و متأثر شدن از جریان تغییرات، جایگاهی خاص به تحولات تاریخ ادبیات داستانی فارسی بخشیده است و اگر تاریخ ادبیات را بررسی سیر تحول انواع بدانیم، یافتن حلقههای رابطه میان قصه های به ظاهر پراکنده جنیدنامه، ابومسلمنامه، اسکندرنامه و فیروزشاهنامه، از مهمترین نیازهای پژوهشی تاریخ ادبیات داستانی و جامعه شناسی ادبیات خواهد بود.
کلید واژه ها: داستانهای بلند عامیانه، عناصر قصههای عامیانه، ابومسلمنامه، اسکندرنامه، فیروزشاهنامه، ساختار قصههای عامیانه فارسی.
تعداد صفحات پایان نامه:510
فرمت رساله دکتری: pdf
دانلود پایان نامه دکتری نقد و بررسی اجزای قصه های بلند عامیانه فارسی