یکی از این شیوههای بررسی هنر نگاه زیبا شناختی است. مثلاً در ادبیات و هنر، ما میتوانیم در مورد آثار نقد فنی یا ذوقی داشته باشیم. منظور از نقد فنی در ادبیات این است که ما یک اثر ادبی را از منظر صنایع ادبی یا از لحاظ تکنیکهای فنی که در تولید یک اثر هنری به کار میرود بررسی کنیم. به عنوان مثال فرض کنید یک شعر را از لحاظ سبک بررسی میکنیم، میبینیم این شعر غزل و کلاسیک است، غزل آن سبک خراسانی است، سبک خراسانی این ویژگیها را دارد، چهرههای شاخص یا ایدهآل سبک خراسانی این افراد هستند. در واقع میخواهیم ببیینم این شعر در نوع خود تا چه اندازه موفق بوده است و آن استانداردها و معیارهای ایدهآل در غزل مثلاً در سبک خراسانی را تا چه اندازه تامین کرده است. صنایع ادبی در شعر، نثر، داستان و رمان بسیار گسترده است که در واقع این صنایع ادبی را میتوان نقد فنی نامید. یعنی اینکه چقدر اصول و اسلوب شعری را رعایت کرده است.
همچنین نقد ما میتواند یک نقد ذوقی باشد، یعنی اینکه چه مقدار نو آوری در نقد شده است واز چه میزان قریحه و استعداد و خلاقیت در نقد استفاده شده است. از لحاظ معیارهای نوآورانه و خلاقه یک اثر هنری، قضاوتهای مختلفی میتواند وجود داشته باشد.
ب- مطالعه روانکاوانه
ما میتوانیم یک مطالعه روانکاوانه در مورد نقد اثر هنری داشته باشیم. یعنی یک اثر هنری به مثابه یک پدیده روانی تا چه میزان با خصوصیات ذهنی، شخصیتی، تربیتی، عاطفی، فردی و ویژگیهای زیستی انسان خلق کننده اثر هنری و مخاطب اثر هنری قابل سنجش، درک و فهم است؟
به طور کلی از نگاه روانکاوانه به هنر میتوان گفت شعر، داستان، طنز یا هر اثر هنری از جمله نقاشی، مجسمه سازی و... به یک نوعی برخاسته از ویژگیها و انرژیهای درونی انسان است. انسان هنرمند الهام میگیرد و این الهام گرفتن یک منشا درونی دارد. یعنی چیزی به نام نفس در درون هنرمند وجود دارد که این نفس میتواند از محیط، متافیزیک، طبیعت و دیگران چیزهایی را تحت عنوان الهام دریافت کند. از یک طرف در فرایند دریافت الهام یک سری سازوکارهای درونی اتفاق میافتد و از طرف دیگر خود اثر هنری به یک سری ابعاد روانکاوانه انسان بر میگردد یعنی نه تنها خود هنرمند دارای یک نفس الهامپذیری است، بلکه محتوای اثر هنری نیز بازتاب یک مجموعه پدیدههای هنری است، زیرا اثر هنری برای انسان نوشته میشود و برگرفته از ویژگیهای انسانی است. بنابراین ابعاد فردی و روانکاوانه ما در نقد یک اثر هنری دخالت دارد. در نقد روانکاوانه از جمله میتوان به بحثهای فرویدیسم توجه کنیم، اینکه چقدر غریزهها و امیال ما در نقد اثر هنری دخالت دارند. مثلاً یک نگاه این است که هنر برخاسته از غریزه ماست، نگاه دیگر این است که هنر در نتیجه سرکوب شدن غرائز به صورت تخیلهای زیباشناسانه تصعید میشود یا اینکه هنر از جنس تخیل است و چون از جنس تخیل است بنابراین با ابعاد روانی ما خیلی سر و کار دارد. شناخت ساز و کار یا طرز عمل تخیل آدمی در حوزه هنر و میزان بازتابش و بازنماییاش در خود آثار هنری، یا اینکه به چه مقدار ویژگیهای روانکاوانه ذهن جمعی جامعه هنرمند وارد اثر هنری میشود از جمله مباحثی است که در حوزه نقد روانکاوانه جای میگیرد. ما گاهی اوقات روانکاوی را در سطح فردی میبینیم، و گاهی روانکاوی میتواند دارای ویژگی روانکاوی ذهن جمعی باشد. مثلاً ایرانیها در دنیای امروز دارای یک سری ویژگیهایی هستند که آن ویژگیها به صورت عام در تک تک ما مشترک است و ما به آن ویژگیهای ذهن جمعی ایرانیان میگوییم. آن ویژگیها در واقع بر تک تک ما قابل اطلاق است.
بحث جنسیت و روابط جنسی، خوراک و اشکال گوناگون لذتها، غرائز و... میتواند در حوزه نقد روان کاوانه جای گیرد.
شامل 16 صفحه فایل word
دانلود مقاله شیوههای مختلف نگاه به هنر