فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات10
بیشتر اوقات این طور به نظر می رسد که نوجوانان خواستار عشق و محبت ما نیستند و در حقیقت همین طور هم هست. با وجود بغرنج بودن قضیه، من قانع شده ام که بهتر است انسان بکوشد با نوجوانان خود رابطه ای هشیارانه برقرار کند. شاید در طی این دوران نیرویی بیش از توان خود برای آنان صرف کند، ولی من براساس تجارب شخصی و جرو بحث با صدها پدر و مادر به حقیقت معتقدم اگر به راستی گمان می کنید کنار آمدن با نوجوانانتان امری امکان ناپذیر است، به دلیل نداشتن روشی مناسب برای دستیابی بدین منظور است. وقتی راه را بیابید، ایجاد چنین ارتباطی دشوار نخواهد بود. در واقع دوران نوجوانی نسبت به مراحل دیگر زندگی مشکل تر نیست، بلکه به مثاله تجربه ی تازه ای برای انسان است.
درک این مطلب که نمی توان همان روشی را که در زمان کودکی نوجوان در پیش داشته اید، در دوران نوجوانی او نیز به کار برد، بسیار حائز اهمیت است. اگر منطقی باشید پی خواهید برد که کنار آمدن با نوجوانی که اکنون در برابر سخنان شما در مقام پرخاشگری و پاسخگویی برمی آید و همه ی کاسه کوزه ها را برسرتان می شکند و حتی شما را کنار می گذارد، امری ساده و بدیهی است. به وظیفه ی پدری و مادری عمل کردن و دوست داشتن فرزند نوجوان مستلزم در پیش گرفتن شیوه ای زیرکانه به همراه نرمش و مهارتی خاص است. به همین دلیل است که داشتن رابطه ای خوب و کنار آمدن با نوجوانان را در حکم هنر می دانند؛ هنری که لازمه اش طی مسیری هوشمندانه برای پدران و مادران است و مانند هر هنر دیگر، تنها با تمرین و پشتکار می توان مهارت لازم را به دست آورد. با گذشت زمان موقعیت های ویژه ای برای شما پیش خواهد آمد که از طریق آنها خواهید توانست شیوه ی خود را بهبود بخشید.
انجام وظیفه ی پدری و مادری به نحو احسن در مورد نوجوانان، از دشوارترین فنونی است که تاکنون مسؤولیت آن را به عهده گرفته اید : برنامه ی گسترده ی آموزشی همراه با دلسوزی و ستیزه و کشمشکهای سیاست مدارانه برای برقراری ارتباط، مانند این است که شما در یک گروه تهاجمی قرار گرفته اید.
با پشت سر گذاشتن چند سال در کنار نوجوان، به این نتیجه خواهید رسید که چقدر صبور و سخاوتمند و در عین حال تا چه حد خام و بی تجربه بوده و چه آسان در آبی کم عمق غرق شده اید. با وجود نوجوان در زندگی شما، مطمئناً به زودی پرده از روی خصوصیاتی نظیر حسادت، عصبانیت، ترس یا عدم امنیتتان برداشته خواهد شد و آنچنان نومید می شوید که دلتان می خواهد مو به سر خود باقی نگذارید. گاهی اوقات از شدت خشم و درماندگی فریاد می زنید و اعمالی غیرمنطقی مرتکب می شوید. در اوج بیچارگی نمی دانید چه می کنید و در این هنگام است که پی می برید هیچ راه فراری نیز وجود ندارد. اما لازم نیست حالت رنجوری و پریشانی تان برای همیشه ادامه یابد و این بستگی به شما دارد که بتوانید به مرحله ی رشد و تعالی برسید. باید استقامت به خرج دهید و مشکلات را با عقل و منطق حل کنید.
زمانی که الی هجده ساله به دانشگاه رفت، این یادداشت را برای پدر و مادرش فرستاد: “من همیشه به شما احتیاج داشته ام و در آینده نیز احتیاج خواهم داشت. هر که باشم و هر آنچه بشوم، صرفاً بدین دلیل است که می دانم شما مرا دوست دارید.
دوستی با نوجوانان دبیرستانی