لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بررسی تطبیقی آئین دادرسی کیفری با قوانین دیگر
آیین دادرسی کیفری مجموع ضوابط، قواعد، مقررات و اصولی که به دنبال وقوع جرم به مورد اجرا درمیآید تا مراجع، مقامات و مسئولین صلاحیتدار قانونی در جهت صیانت جامعه و حقوق افراد زیربط با تضمین عدالت نسبت به کشف، تعقیب، رسیدگی، صدور حکم و اجرای مجازات اقدام نمایند.[1]
از آیین دادرسی کیفری دو مفهوم زیر برداشت میشود:
أ. مفهوم عام
که شامل کلیه ترکیبات و قواعدی است که در زمینه کشف جرم و تحقیق و تعقیب آن و دادرسی و اجرای حکم کیفری وضع و مقرر شده است.
ب. مفهوم خاص
شامل قواعد و تشریفاتی است که در دادرسیهای جزایی از زمان صدور کیفر خواست تا تاریخ صدور حکم قطعی در دادگاهها باید رعایت شود.[2]
موضوع آیین دادرسی کیفری رسیدگی به حیثیت عمومی فرعی جرایم میباشد.[3]
تحوّل آیین دادرسی کیفری در ایران
تاریخ آیین دادرسی کیفری ایران را میتوان به چهار دوره متمایز تقسیم کرد.
أ. دوران پیش از اسلام
در فرهنگهای کهن ایران یعنی تا پیش از تأسیس دولتهای ماد و پارس مفاهیم حقوقی و آیینهای قضایی با باورهای دینی و اعتقاد به انتقام الهی پیوند داشت. شواهد این ارتباط پیش از تأسیس دولتهای نیرومند ایران در آموزهها و باورهای عیلامی از یک سو و آیین مهر [میترایسم] از سوی دیگر نمایان بود، ولی اندک اندک نظام قضایی با پشتوانه حکومتهای متمرکز به صورت امری عرفی پذیرفته شد. حکومتهای نیرومندی مانند مادها، هخامنشیان اسکندر و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان در طول تاریخ بر این کشور پهناور حکومت کردهاند.[4]
بنا بر نظر مورخان بیشتر اسناد و مدارک مربوط به آیین دادرسی کیفری ایران پیش از اسلام از بین رفته است، در نتیجه از کیفیت دادرسی آن اطلاع دقیق و موثقی در دست نیست، ولی از آثار باقیمانده و سنگ نوشتههای بدست آمده چنین برمیآید که؛ سلاطین ایران باستان برای دادگستری اهمیت خاصی قائل بودند، و به استقرار و اجرای عدالت همّت میگماشتند. زیرا بخوبی میدانستند که تأمین عدالت قضایی در کشور برای دوام و بقاء حکومت ضرورت دارد. نخستین دودمان پادشاهان ایران را از آن رو پیشدادیان نامیدهاند که؛ در وضع قانون و گسترش عدل و داد پیشقدم بودهاند. در این دوران شخص پادشاه که از مسئولیت هم مبری بود مظهر عدل و مرجع تظلمات عمومی بشمار میآمد، و اراده پادشاه به تنهایی برای صدور احکام اعم از برائت یا محکومیت کافی بود و احدی حق اعتراض نداشت. در تعیین میزان مجازات، نوع و نحوۀ اجرای آن پادشاه از اختیار مطلق بهرهمند بود و هر عملی را که پادشاه یا پیشوایان مذهبی و حکام، جرم تصور میکردند مجازات میشد.[5]
ب. دوران اسلامی
از تاریخ تسخیر ایران بدست قوای اسلام تا تدوین قانون اصول محاکمات جزایی که نزدیک به 13 قرن فاصله میباشد. در این دوران میبایست تنها احکام و دستورات کیفری شریعت اسلام در ایران حاکم و لازم الاجرا باشد، ولی در واقع اجرای احکام اسلام به صورت ظاهری بوده و قواعد دیگری به موقع اجرا گذاشته میشد. این قوانین با شرع انور کم و بیش اختلاف داشت؛ مخصوصاً در دادرسیهای کیفری قواعد عرفی با وجود این که خیلی از جهات مغایرت آشکار با احکام فقهی داشت اجرا میشد. از آن مهمتر این که بعضی از حکام بیایمان و ناآگاه این مقررات را به حساب سنّتهای مذهبی میگذاشتند. در این دوران دو نوع قانون و دو نوع دادگاه وجود داشت که در عرض هم بودند و عمل میکردند.
نخست:دادگاههای شرع که طبق موازین اسلامی به جرائم و دعاوی رسیدگی میکردند.
دوم: دادگاههای عرف که قضات آن طبق فرامین سلاطین و اوامر حکام و مقررات عرف و گاهی هم به دلخواه دادرسی میکردند.[6]
ج. دوران مشروطیت
قبل از مشروطیت سازمان و تشکیلات قضایی مشخص و قانونی وجود نداشت و شاه مستبد مظهر عدالت و مرجع تظلمات بود، اراده شاه فوق همه امور بود. تا این که در مورخه 11/6/1290 شمسی؛ قانون آیین دادرسی کیفری تحت عنوان قانون موقت اصول محاکمات جزائی به تصویب کمسیون عدلیه مجلس شورای ملّی رسید. تصویب این قانون در زمان وزارت مرحوم دکتر حسن پیرنیا معروف به مشیر الدولة بوده است.[7]
در ابتدا این قانون مشتمل بر 492 ماده بود کار بررسی آن از طرف وزارت عدلیه به کمسیون عدلیۀ مجلس شورای ملّی واگذار گردید. در شور اول کمسیون مواد مذکور را با اصلاحاتی تصویب کرد. اما به هنگام رسیگی در شور دوم مواد دیگری به آن اضافه شد. در نهایت قانون آیین دادرسی کیفری با 506 ماده در روز پنج شنبه 11/6/1290 شمسی از طرف دولت وقت به وزیر عدلیه ابلاغ و به مرحله اجرا درآمد.[8]
دانلود تحقیق کامل درباره بررسی تطبیقی آئین دادرسی کیفری با قوانین دیگر