هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق ارکان تشکیل دهنده جرم اعمال نفوذ و کلاهبرداری87 ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق ارکان تشکیل دهنده جرم اعمال نفوذ و کلاهبرداری87 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 110

 

ارکان تشکیل دهنده جرم اعمال نفوذ و کلاهبرداری

برای تحقق هر جرم وجود ارکان عمومی و عناصری اختصاصی لازم است که در کمیت و کیفیت آنها اختلاف عقیده وجود دارد. به نظر می‌رسد این اختلاف عقیده نتیجه اعتبارات مختلفی است که برای تحقق جرم در نظر گرفته شده است. اگر جرم را پدیده‌ای مادی تلقی کنیم و فقط به نمود خارجی آن توجه داشته باشیم، برای تحقق جرم، نفس عمل انجام شده- صرفنظر از قصد مرتکب و نظر قانون‌گذار- کافی است اما پدیدهای حقوقی امور اعتباری است، نه واقعی و مادی.

جرم نیز مانند هر پدیده حقوقی دیگر امری اعتباری است که برای تحقق آن با توجه به اعتبارات مختلفی که در نظر گرفته شده، ارکان یا عناصر مختلفی لازم است. اگر در تعریف جرم پیش‌بینی قانون‌گذار نیز لازم و مورد نظر باشد، رکن قانونی نیز از ارکان تشکیل هنده جرم تلقی می‌شود و حکم قانون را نمی‌توان خارج از ماهیت اعتباری جرم دانست.

در حقوق ایران، نظر مشهور آن است که برای تحقق جرم، سه رکن قانونی، مادی و روانی لازم است که هر یک از ارکان مذکور دارای عناصر اختصاصی هستند. بر این اساس، ارکان تشکیل دهنده جرم اینترنت و کلاهبرداری را در سه مبحث مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم.

مبحث اول: رکن قانونی

فعل یا ترک فعل انسانی هر اندازه زشت و نکوهیده و برای نظام اجتماعی زیان‌بخش باشد تا زمانی که حکمی بر آن وارد نشده و یا در قانون پیش‌بینی نشده باشد قابل مجازات نیست. به بیان دیگر مادام که قانون‌گذار فعل یا ترک فعلی را جرم نشناسد و کیفری برای آن تعیین نکند افعال انسان مباح است. بنابراین، تحقق جرم و صدور حکم مجازات منوط به نص صریح قانون است و چون بدون وجود قانون جرم محقق نمی‌شود گزاف نیست که گفته شود قانون رکن لازم جرم است.

با اینکه در اسلام بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات از چهارده قرن پیش دلیل‌هایی می‌شناختند، ولی نخستین بار قانون‌گذار کشور ما به هنگام تنظیم متمم قانون اساسی (مورخ 29 شعبان 1325 هجری قمری) لزوم آن را به پیروی از قوانین اروپایی در اصل دوازدهم که مقرر می‌داشت: «حکم و اجرای هیچ مجازاتی نمی‌شود مگر به موجب قانون» تصریح کرد.

در نظام کیفری کشورهای غربی، سابقه تاریخی اصل قانونی بودن جرم و مجازات به قرن هجدهم برمی‌گردد. تا آن زمان، مقامات قضایی این کشورها در تعیین جرم و پیش‌بینی میزان کیفرها حد و مرزی نمی‌شناختند و بر اساس فرمان‌ها و عرف و عادات مردم حکم می‌دادند. ابهام و اجمال نصوص قانونی منشاء تفسیرهای شخصی دادرسان و در نتیجه آرای متفاوت بود و در موارد سکوت قانون به خودسری و خودکامگی آنان می‌انجامید. بکاریا و منتسکیو از جمله نخستین فیلسوفانی بودند که در این قرن بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات و تفکیک قوای سه‌گانه که ضامن استقلال دادرسان بود تأکید ورزیدند.

بکاریا در کتاب مشهور خود «جرائم و مجازات‌ها» که به سال 1764 انتشار یافت در دفاع از این اصل می‌نویسد: «تنها بر پایه قوانین می‌توان کیفرهای متناسب با جرائم را تعیین کرد و این اختیار خاص، تنها به قانون‌گذار که نماینده جامعه‌ای است که بر اساس یک قرارداد اجتماعی تشکیل یافته است تعلق دارد». در همین کتاب، بکاریا صریحاً در مقام دفاع از آزادی‌های مردم می‌نویسد: «شهروند باید بداند چه موقع گناهکار است و چه موقع بی‌گناه است».

منتسکیو نیز در کتاب «روح‌القوانین» به این نکته اشاره می‌کند که: «اگر قوه قضایی از قوه قانون‌گذاری و اجرایی مجزا نباشد باز هم آزادی وجود ندارد. چه آنکه اختیار نسبت به زندگی و آزادی افراد خودسرانه خواهد بود و وقتی قاضی خود مقنن بود و خودش هم اجراء کرد اقتدارات او جابرانه خواهد بود».

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران لزوم قانونی بودن جرم را در اصل یکصد و شصت و نهم رسماً شناخته است. به موجب این اصل: «هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمی‌شود».

به عبارت دیگر فعل یا ترک فعل انسان مادام که پیش از آن، موضوع امر و نهی قانون‌گذار قرار نگرفته باشد جرم به‌شمار نمی‌رود. در باره لزوم قانونی بودن مجازات نیز اصل سی و ششم قانون مذکور اعلام می‌دارد: «حکم به مجازات و اجزاء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد». در این اصل علاوه بر تعیین مجازات نحوه اجرای آن نیز منوط به تصریح قانون شده است.

همانطوری که سابقا! اشاره شد، رکن قانونی بزه اعمال نفوذ، قانون مجازات اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی می‌باشد که در سال 1315 به تصویب قانون‌گذار ایران رسیده است. در ق.م.ا.ن تعریفی از جرم اعمال نفوذ به عمل


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارکان تشکیل دهنده جرم اعمال نفوذ و کلاهبرداری87 ص

تحقیق در مورد استدلالهاى قرآن بر امکان معاد 20 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد استدلالهاى قرآن بر امکان معاد 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

استدلالهاى قرآن بر امکان معاد

گرچه از آن نظر که ایمان و اعتقاد ما به قیامت از ایمان به قرآن‏و گفتار پیامبران سرچشمه مى‏گیرد لزومى ندارد که درباره قیامت به ذکر برهان و استدلال بپردازیم و یا شواهد و قرائن‏علمى بیاوریم، ولى نظر به اینکه خود قرآن کریم - لااقل براى نزدیک کردن مطلب به اذهان - به ذکر یک سلسله‏استدلالها پرداخته است و خواسته است افکار ما از راه استدلال و به طور مستقیم هم باجریان قیامت آشنا شود، ما به طور اختصار آن استدلالها را ذکر مى‏کنیم.

استدلالهاى قرآن یک سلسله جوابهاست به منکران‏قیامت.این جوابها برخى در مقام بیان این است که مانعى در راه قیامت نیست و در حقیقت پاسخى است به کسانى که‏قیامت را امر ناشدنى فرض مى‏کردند، برخى آیات دیگر یک درجه جلوتر رفته و مى‏گوید در همین جهان چیزهایى شبیه به قیامت‏وجود داشته و دارد و با دیدن چنین چیزها جاى انکار و استبعاد نیست، برخى آیات از این هم یک درجه جلوتر رفته و وجودقیامت را یک امر ضرورى و لازم و نتیجه قطعى خلقت‏حکیمانه جهان دانسته است.بنابر این مجموع آیاتى که در آنها درباره قیامت استدلال شده است‏سه گروه

صفحه : 526

است و به ترتیب ذکر مى‏کنیم.

1.در سوره یس آیه 78 مى‏گوید: و ضرب لنا مثلا و نسى خلقه قال من یحیى العظام‏و هى رمیم قل یحییها الذى انشاها اول مرة و هو بکل خلق علیم.

براى ما مثلى آورد و خلقت‏خود را فراموش کرد، گفت این استخوانهاى‏پوسیده را کى زنده مى‏کند؟بگو همان کس که اولین بار آن را ابداع کرد و او به هر مخلوقى آگاه است.

این آیه پاسخ به مردى از کافران است که استخوان‏پوسیده‏اى را در دست گرفته، آمد و آن استخوان را با دست‏خود نرم کرد و به صورت پودر در آورد و سپس آن را در هوامتفرق ساخت، آنگاه گفت چه کسى مى‏تواند این ذرات پراکنده را زنده کند؟ قرآن جواب مى‏دهد همان کس که اولین بار او را آفرید.

انسان گاهى با مقیاس قدرت و توانایى خود، امور را به شدنى وناشدنى تقسیم مى‏کند، وقتى چیزى را ماوراء قدرت و تصور خود دید گمان مى‏برد آن چیز در ذات خود ناشدنى‏است.قرآن مى‏گوید با قیاس به توانایى بشر البته این امر ناشدنى است، ولى با مقایسه با قدرتى که اولین بار حیات‏را در جسم مرده آفرید چطور؟با قیاس به آن قدرت امرى است ممکن و قابل انجام.

آیات زیادى در قرآن کریم آمده که در همه آنها با تکیه به قدرت الهى‏درباره قیامت بحث مى‏کند.مفاد همه این آیات این است که مشیت‏خداى عادل حکیم چنین اقتضا داردکه قیامت وجود داشته باشد و هیچ مانعى در راه این مشیت نیست.همان طور که اولین بار معجزه حیات و خلقت از این مشیت‏سرزد و جهان را و انسان را و حیات را آفرید، بار دیگر در قیامت انسان را زنده مى‏کند.

2.گروه دوم آیاتى است که به‏ذکر نمونه مى‏پردازد.این گروه به نوبه خود به دو دسته تقسیم مى‏شود: الف.آیاتى که جریان خاصى را در گذشته شرح‏مى‏دهد که مرده‏اى از نو زنده شده است، مانند آیاتى که در داستان حضرت ابراهیم آمده است که به خداوند گفت:

صفحه : 527

پروردگارا!به من چگونگى زنده کردن مردگان را بنمایان.درپاسخ او گفته شد: مگر به آن ایمان ندارى؟او گفت: چرا، این تقاضا براى این است که قلبم مطمئن گردد.به او گفته‏شد: چهار مرغ را بگیر و سرهاى آنها را ببر و بدنهاى اینها را تکه تکه بکن و هر قسمتى را بر کوهى قرار بده و سپس آن‏مرغها را بخوان، خواهى دید به امر خدا آن مرغها زنده خواهند شد و به سوى تو خواهند آمد.

ب.آیاتى که به یک امر خارق العاده و استثنائى مانندداستان ابراهیم استناد نکرده است، بلکه نظام موجود و مشهود را که همواره زمین و گیاهان در فصل پاییز و زمستان‏مى‏میرند و سپس در بهار زنده مى‏گردند مورد استناد قرار مى‏دهد، مى‏گوید همان طور که مکرر در طول عمر خود مشاهده‏مى‏کنید که زمین پس از طراوت و حیات و شادابى به سوى مردگى و افسردگى مى‏رود و بار دیگر با تغییر فصل شرایط‏عوض مى‏شود و زمین و درختان و گیاهان حیات خود را از سر مى‏گیرند، در نظام کل جهان، جهان رو به خاموشى و سردى‏و افسردگى خواهد رفت، خورشید و ستارگان همه متلاشى و پراکنده خواهند شد، تمام جهان یکسره مى‏میرد، اما این مردن همیشگى‏نیست، بار دیگر همه موجودات جهان زندگى را در وضعى دیگر و با کیفیتى دیگر از سر مى‏گیرند.

توضیح آنکه ما انسانها اکنون در روى زمینى‏زندگى مى‏کنیم که در ظرف سیصد و شصت و پنج روز یک دوره موت و حیات را طى مى‏کند و چون عمر ما معمولا پنجاه و شصت واحیانا تا صد سال و یا بیشتر ادامه مى‏یابد، دهها بار این نظام موت و حیات را مشاهده مى‏کنیم و از این رو از اینکه زمین‏مى‏میرد و حیات خویش را از سر مى‏گیرد تعجب نمى‏کنیم، اما اگر فرض کنیم که عمر ما انسانها برابر بود فقط با چند ماه -آنچنانکه بعضى حشرات چنین‏اند - و فرض کنیم که سواد و خواندن هم نمى‏دانستیم و از طریق نوشته به تاریخ زمین‏و گردشهاى سالانه‏اش آگاه نبودیم، در آن صورت چون خود ما شاهد و ناظر موت زمین و تجدید حیات آن نبودیم هرگز باور نمى‏کردیم‏که زمین مرده بار دیگر زنده شود.مسلما براى یک پشه که در بهار پدید مى‏آید ودر پاییز و زمستان مى‏میرد تصور تجدید حیات یک باغ غیر قابل تصور است.

آیا کرمى که در یک درخت و پشه‏اى که در یک باغ زندگى مى‏کندکه همه دنیاى او همان درخت و همان باغ است، مى‏تواند تصور کند که این درخت و یا این باغ جزء وتابع یک نظام عظیم‏تر است به نام مزرعه و سرنوشتش بسته به سرنوشت آن مزرعه

صفحه : 528

است و باز آن مزرعه به نوبه خود تابع یک نظام دیگراست به نام شهرستان و آن، جزء و تابع نظامى دیگر به نام استان و نظام استان تابع نظام کشور ونظام کشور تابع نظام کلى زمین و نظام زمین تابع نظام خورشیدى؟ ما چه مى‏دانیم، شاید همه منظومه خورشیدى‏ما و همه ستارگان و کهکشانها و هر چه ما آن را به نام نظام طبیعت مى‏شناسیم تابع یک نظام کلى‏تر باشد و همه میلیونهاو میلیاردها سالى که از جریان طبیعت‏سراغ داریم به منزله قسمتى از یک فصل و یا به منزله یک روز از یک فصل از یک‏گردش کلى‏تر باشد و این فصل که فعلا فصل حیات و زندگى است تبدیل به فصلى دیگر خواهد شد که فصل خاموشى و افسردگى‏است و باز آن نظام کلى‏تر که همه منظومه شمسى ما و ستارگان و کهکشانهاجزئى از آن است‏حیات و زندگى را به شکلى دیگر از سر خواهد گرفت.

صفحه : 529

در بهاران سرها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود بر دمد آن از دهان و از لبش تا پدید آید ضمیر و مذهبش رازها را مى‏کند حق آشکار چون بخواهد رست تخم بد مکار.

و هم او در دیوان شمس مى‏گوید: فرو شدن چو بدیدى بر آمدن بنگر غروب، شمس و قمر را چرا زیان باشد کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانت این گمان باشد.

آیاتى که به نظام موجودو مشهود موت و حیات استناد کرده زیاد است، از آن جمله: و الله الذى ارسل الریاح فتثیر سحابا فسقناه‏الى بلد میت فاحیینا به الارض بعد موتها کذلک النشور (1) .

خداست آنکه بادها را فرستاد، پس ابرى را پراکنده و دگرگون کرد،سپس آن ابر را به سوى سرزمین مرده‏اى را ندیم، و آنگاه زمین را که مرده بود زنده کردیم، زنده شدن در قیامت نیز چنین است.

و نیز در سوره حج آیات 5 - 7 مى‏فرماید: و ترى الارض هامدة فاذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت وانبتت من کل زوج بهیج.ذلک بان الله هو الحق و انه یحیى الموتى و انه على کل شی‏ءقدیر.و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور.

زمین را مى‏بینیم در حالى که افسرده و مرده و ساکن‏است، اما همینکه باران بر آن فرود آوردیم، به جنبش آید و بر آید و از هر نوع گیاه بهجت افزا برویاند.آن بدان جهت‏است که منحصرا ذات خدا حق است و او مرده‏ها را زنده مى‏کند و او بر همه چیز تواناست و قیامت آمدنى‏است بدون شک، و خداوند آنان را که در قبرها خوابیده‏اند بر مى‏انگیزاند.

.............................................................. 1.فاطر/9.

صفحه : 530

آیات دیگر از این قبیل که قیامت را خارج از نظام موت و حیات‏عالم هستى که نمونه کوچکش را در زمین مى‏بینیم، نمى‏داند فراوان است و ما به همین دو آیه قناعت مى‏کنیم.

تفاوت‏این گروه آیات با گروه اول در این است که تنها به قادر بودن خداوندتکیه نمى‏کند، بلکه نمونه مشابه مى‏آورد که در جهان محسوس، قدرت خداوند به همین صورت تجلى کرده و عمل نموده است.

استاد شهید مرتضى مطهرى

اثبات روح و تاریخچه عقیده به آن از دیدگاه عقل و فلسفه

حسین حقانى زنجانى

اولین مساله زیربنایى در علم‏النفس، اثبات موجودیت مستقل مجرداز ماده براى نفس است زیرا این مساله، محور تمام مسائل‏علم‏النفس از دیدگاه اسلامى مى‏باشد و این بحث محورى در همه‏مسائل قواى مورد بحث در علم‏النفس تاثیر کلى دارد و به مسائل،جهت مى‏بخشد و آثار و احکام گوناگون، نتیجه مى‏دهد.

طبعا در رابطه نزدیک با این مساله، چند مهم زیر لازم است موردبحث و بررسى قرار گیرد:

1 - ذکر اجمالى از عقیده مادیون درباره نفس و روح و تذکرچند جمله‏از متون معتبر آنها به‏عنوان شاهد به‏طور اجمال و گذرا.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد استدلالهاى قرآن بر امکان معاد 20 ص

دانلود تحقیق استفاده از نقشه‌هایGIS READY سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در به‌روز رسانی نقشه‌های پایه کاداستری 7

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق استفاده از نقشه‌هایGIS READY سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در به‌روز رسانی نقشه‌های پایه کاداستری 7 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

استفاده از نقشه‌هایGIS-READY سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در به‌روز رسانی نقشه‌های پایه کاداستری

اشاره:

امروزه استفاده از ‌GIS‌ در مدیریت شهری امری انکار‌ناپذیر است. در عین حال مدیریت شهری نیز دارای بخش‌های مختلفی است که برای هریک از آنها متولی خاصی در نظر گرفته شده و این هنر ‌GIS‌ است که با جمع‌آوری اطلاعات در یک پایگاه داده و به اشتراک‌گذاری آن برای همه کاربران می‌تواند علاوه بر پاسخگویی به نیازهای هریک از آنان، از ایجاد امور موازی در میان استفاده‌کنندگان جلوگیری کرده و علاوه بر صرفه‌جویی در هزینه و وقت، اجازه بهره‌گیری از اطلاعات را متناسب با نوع استفاده از آن به کاربران خود می‌دهد.

در این نوشتار تلاش می‌شود راهکارهای مناسبی برای استفاده از اطلاعات موجود در نقشه‌های ‌GIS-READY‌ شده سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در طرح آمارگیری سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 به‌منظور گویاسازی‌نقشه‌های کاداستری سازمان ثبت اسناد و املاک ارائه گردد و در عین حال تأکید می‌شود که امکان استفاده از اطلاعات توصیفی و هندسی به‌هنگام شده نقشه‌های کاداستری برای سایر ارگان‌ها نیز وجود دارد.

تعریف‌ها:

کاداستر عبارت است از سیستم رایانه‌ای جمع‌آوری اطلاعات ثبتی به همراه نقشه‌های رقومی که با توجه به نوع کاداستر و کاربرد آن به روش‌های گوناگونی صورت می‌گیرد.

نقشه‌های ثبت اسناد و املاک یا کاداستر نقشه‌هایی هستند که اطلاعات مربوط به وضع زمین‌های شهری از نظر هندسی همچون ابعاد و اندازه را شامل می‌‌گردند و شناسنامه‌ای برای هر منطقه به حساب می‌آیند. از این نوع نقشه‌ها برای اجرای کارهای مالیاتی و ثبت مالکیت‌ها استفاده می‌شود.

مهم‌ترین نوع کاداستر، کاداستر شهری است که مسؤولیت جمع‌آوری، پردازش، به‌روزرسانی، تجزیه و تحلیل و خروجی اطلاعات مورد نیاز اداره‌های ثبت اسناد را دارا می‌باشد. به عبارت دیگر، کاداستر مسؤولیت اتصال (لینک) اطلاعات توصیفی ثبتی شامل پلاک‌های ثبتی (اصلی، فرعی و مفروزی)، نوع ملک، کیفیت ملک (عرصه و اعیان به تفکیک متراژ) و شماره ثبت و صفحه دفاتر املاک را به همراه اطلاعات هندسی یا نقشه‌های بزرگ‌مقیاس (500/1) کاداستری با امکان تشخیص املاک به تفکیک عرصه هر ملک برعهده داشته و در مراحل بالاتر در صورت اجرای طرح جامع املاک موارد دیگری نیز همانند تغییرات مالکیت‌ها و نام آخرین مالک و... را می‌توان به پایگاه داده اضافه نمود.

‌GIS‌ یا سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز همان‌‌گونه که از نامش برمی‌آید، از 2 بخش سیستم اطلاعات و جغرافیا یا جغرافی که به معنای نگارش درباره زمین می‌باشد، تشکیل شده است. در سیستم اطلاعات یکسری عملیات برای استفاده در فرآیند تصمیم‌گیری انجام می‌شود.

‌GIS‌ یک سیستم رایانه‌ای شامل سخت‌افزار، نرم‌افزار، داده‌ها و کاربردها می‌باشد و قادر است داده‌های مکانی را به صورت رقومی اخذ، نگهداری، مدل‌سازی و تجزیه و تحلیل نموده و نتایج را به صورت متنی یا گرافیکی ارائه کند.

نیازها و قابلیت‌ها:

نقشه‌های پایه کاداستر که به صورت نقشه‌برداری زمینی یا فتوگرامتری تهیه می‌شوند، پس از گذشت زمان نیازمند به‌روزرسانی هستند که البته این مسأله در مورد تمامی نقشه‌ها صدق می‌کند.

به‌منظور به‌روزرسانی نقشه‌های کاداستر 2 معیار اساسی مورد نیاز است:

1- به‌روز‌رسانی اطلاعات ثبتی شامل اطلاعات توصیفی و هندسی:مهم‌ترین منبع در به‌روز‌رسانی اطلاعات ثبتی، دفاتر املاک، بایگانی اسناد و نقشه‌های ترسیمی دستی یا رقومی نقشه‌برداران ثبتی است. به‌علاوه می‌توان از اطلاعات کسب‌شده توسط ارگان‌هایی همانند واحد عوارض شهرداری‌ها نیز استفاده نمود که این امر منوط به اجرای صحیح و دقیق و به‌روز‌رسانی مناسب اطلاعات این واحد‌‌هاست. گرچه بیشتر اطلاعات اولیه در زمان شروع به کار واحدهای کاداستر از این منابع تهیه می‌شود؛ اما پس از تکمیل و به‌روز‌رسانی این اطلاعات در واحدهای کاداستر غالباً اطلاعاتی به مراتب صحیح‌تر و دقیق‌تر در پایگاه داده کاداستر به دست می‌آید. دلیل آن هم وجود نقشه‌های پایه فتوگرامتری یا زمینی بسیار دقیق‌تر در مقایسه با کروکی‌ها یا نقشه‌های کم‌دقت بعضی از این ارگان‌‌هاست. ارتباط مستمر کاداستر با نقشه‌برداران ثبتی نیز امکان دسترسی به نقشه‌های


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق استفاده از نقشه‌هایGIS READY سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در به‌روز رسانی نقشه‌های پایه کاداستری 7

دانلود تحقیق حقّ کودک بر خطاکارى1

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق حقّ کودک بر خطاکارى1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

حقّ کودک بر خطاکارى: مسئولیت کیفرى و صغیر نابالغ(1)

تلخیص(۲) و ترجمه: دکتر نسرین مهرااستادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتىمقدّمه مترجم«گیلیان دوگلاس» استاد حقوق دانشکده حقوق کاردیف انگلستان است. وى مقطع کارشناسى را در دانشگاه منچستر و کارشناسى ارشد را در دانشگاه لندن به پایان رسانده است و هم‏اکنون کرسى تدریس در دانشگاههاى بریستون و سنگاپور را نیز در اختیار دارد. حوزه اصلى فعالیت پژوهشى وى حقوق خانواده است. دوگلاس تا کنون پنج کتاب تألیف کرده و همچنین در تألیف هشت کتاب دیگر نیز شرکت داشته است. همچنین دهها مقاله نیز به چاپ رسانده است. دوگلاس هم‏اکنون، سردبیر دو مجله مهم حقوقى در انگلستان مى‏باشد.درآمداینکه بزهکاران جوان مسئولیت بزه خود را بپذیرند و با خسارتى که به بزه‏دیده وارد کرده‏اند، روبه‏رو شوند و آن را متقبل شوند، درسى اخلاقى و اوّلین گام براى اصلاح و بازپرورى آنها محسوب مى‏شود.در این مقاله از یک سو، مسئولیت کیفرى کودکان در حقوق انگلستان و از سوى دیگر، تلاشهاى صورت‏گرفته براى گسترش دامنه این مسئولیت با لغو «اَماره قانونى عدم تکلیف»(۳) از سوى دولت کارگرى منتخب ۱۹۹۷ م. مورد بحث قرار مى‏گیرد. به موجب این اماره، فرض بر این است که اطفال بین ده تا چهارده سال از ارتکاب جرم ناتوان هستند. به نظر مى‏رسد که این تلاشها، در واقع بیانگر تمایلى براى توسعه نوع خاصّى از جامعه است که در آن، بازگشت به ارزشهاى سنّتىِ باثبات‏ترِ گذشته مطرح مى‏شود، اما این موضوع خیالى بیش نیست.در این نوشتار پیشنهاد شده است که «اماره قانونى عدم تکلیف» به صورت یک حقّ مهم براى کودک در نظر گرفته شود، حقى که نه‏تنها باید از الغاى آن صرف نظر کرد، بلکه باید آن را حفظ و حتى‏المقدور گسترش داد.سن مسئولیت کیفرى«دیوید گارلاند»(۴) استدلال کرده است: رویّه‏هاى کیفرى در محدوده فرهنگ کیفرى خاصى وجود دارد. این فرهنگ، خود با اشکال و صورتهاى فرهنگى وسیع‏تر حمایت و معنادار مى‏شود. این اشکال فرهنگى نیز، به نوبه خود بر الگوهاى زندگى مادى و اقدامات اجتماعى استوار شده است.واقعیت این امر هنگامى آشکار مى‏شود که سن مسئولیت کیفرى مورد بررسى قرار گیرد. در نظام «کامن‏لا»ى انگلستان کمترین سنى که امکان محکومیت شخصى به اتهام ارتکاب یک جرم وجود داشت، سن هفت سالگى بود. حداقل سن فعلى، ده سال است. در مورد کودکانى که سنّشان کمتر از ده سال است، اماره غیر قابل ردّ (مطلق) عدم تکلیف (یا فقدان توانایى ارتکاب جرم) وجود دارد.سن مسئولیت کیفرى در تعدادى از کشورهاى اروپایى به شرح زیر است: قبرس، ایرلند، لیختنشتاین و کشور سویس ۷ سال؛ اسکاتلند و ایرلند شمالى ۸ سال؛ جزیره مالت ۹ سال؛ در یونان، فلسطین اشغالى، هلند، سان‏مارینو و ترکیه ۱۲ سال؛ فرانسه ۱۳ سال؛ در اتریش، بلغارستان، آلمان، مجارستان، ایتالیا، لتونى، لیتوانى، رومانى و اسلوونى ۱۴ سال؛ جمهورى چک، دانمارک، استونى، فنلاند، ایسلند، نروژ، اسلوواکى و سوئد ۱۵ سال ـ آندورا، لهستان، پرتقال و اسپانیا ۱۶ سال‏ـ بلژیک و لوکزامبورگ ۱۸ سال.این گستره وسیع سن مسئولیت، گستردگى نگرشها و رویه‏ها را نسبت به کودکان منعکس مى‏نماید و نشان مى‏دهد که این رویکردها تا چه اندازه، از دیدگاه تاریخى و فرهنگى ـ حتّى در منطقه‏اى که همگنى نسبى در آن وجود داردـ خاص است. با وجود این، به رغم تغییرات به وجود آمده به مرور زمان در الگوهاى فرهنگى، افزایش حداقل سن مسئولیت در انگلستان، به طور تعجب‏آورى با مشکل مواجه بوده است. یکى از دلایل آن، ممکن است دوگانگىِ رفتارهاى جامعه نسبت به کودکان باشد که در جنبه‏هاى مختلف قانون انعکاس پیدا کرده است. این دوگانگى، بیش از پیش در حوزه عدالت کیفرى، به عنوان یکى از پرتنش‏ترین حوزه‏ها دیده مى‏شود. از یک سو، به صورت روزافزونى مى‏پذیریم که کودکان در سنین نسبتا پایین، توانایى و قابلیت بسیار پیچیده‏اى براى انتخاب در زندگى دارند (از قبیل رضایت دادن به درمان پزشکى) و از سوى دیگر، این تمایل نیز وجود دارد که آنها را در برابر عواقب آن دسته از اقداماتشان که غالبا بسیار غیر عقلانى و از روى بى‏فکرى انجام داده‏اند (مانند جرایم خشونت‏آمیز)، حمایت کنیم.یک امکان دیگر، چنان که آقاى «گارلاند»(۵) مورد اشاره قرار مى‏دهد، آن است که برداشتها و استنباط متضادى از عدالت، فردى کردن یا ثابت و یکسان بودن مجازات از یک سو و اِعمال مجازات یا اصلاح از سوى دیگر در درون فرهنگ جدید وجود دارد که آنها را مورد بررسى قرار مى‏دهیم.اَماره عدم توانایى ارتکاب جرمدر یک دوره طولانى در قوانین انگلستان این اَماره وجود داشته است که کودکان ده تا چهارده سال از خطا بودن آنچه انجام مى‏دهند، آگاه نیستند و بنابراین نمى‏توان آنها را بدون ادله مثبِتِ این علم و یا به اصطلاح، سوء نیّت، تحت محکومیت کیفرى قرار داد.(۶) یکى از قضات قرن هجدهم به نام «هال»(۷) صدق یک ملاک را براى تشخیص این سوء نیّت کافى دانسته است: «کودکان در زمان ارتکاب جرم مى‏بایست قدرت تشخیص بین خوب و بد را داشته باشد.» این چنین آزمونى در پرونده «جى.ام.» (یک کودک صغیر) علیه «رونکلس» صورت گرفت؛ بنابراین آزمون، کودک مى‏دانسته آنچه انجام مى‏دهد، «بسیار خطا» و فراتر از شیطنت است، هرچند نسبت به ماهیت غیر قانونى یا غیر اخلاقى عمل خود آگاه نبوده است. به هر حال براى ردّ این اماره، باید دلایل مجزایى براى ردّ اماره وجود داشته باشد.براى به دست آوردن این دلایل، اتکا به حقایق جرم کافى نیست و صرف این حقیقت که طفل از محل وقوع جرم فرار کرده نیز کافى نیست، بلکه این شواهد و دلایل را مى‏توان از گفته‏ها یا اعمال کودک در هنگام ارتکاب جرم و یا با مصاحبه بعدى، نتایج آزمایشات روانى، مخفى کردن جرم، سابقه کودک و وضعیت تربیتى او به دست آورد.همچنان که نحوه تفکّر درباره یک مجرم نوجوان در طى سالها عوض شده، تمایل به حفظ اماره مزبور نیز مورد تردید قرار گرفته است. اخیرا در پى قتل نوزادى به نام «جیمز بالگر»(۸) توسط دو پسر ده ساله و پوشش رسانه‏اى بسیار وسیع موضوع، جهت‏گیرى قابل توجهى در بحثهاى سیاسى براى تنبیه و مجازات بیشتر مجرمان ملاحظه شد.(۹) تلاش براى برداشتن اماره در دادگاهها، از طریق دادرسى مهم در دادگاه عالى(۱۰) در ۱۹۹۴ م. شاید به گونه‏اى غیر معمول انعکاسى از پاسخهاى سیاسى به شمار مى‏رفت. این پاسخ قضایى را مى‏توان به صورت آنچه «کولین هاى»(۱۱) آن را تحت عنوان «درونى شدن قضایىِ گفتمانِ حاکى از نگرانى اخلاقى» بیان نموده، مورد توجّه قرار داد. استدلال «هاى» این است که به محض اینکه رسانه‏هاى گروهى، یک نگرانى روحى ـ اخلاقى حول یک مسئله خاص اجتماعى را ایجاد کنند (مثلاً در اینجا قتل یک کودک به دست کودکان دیگر) سیستم قضایى ممکن است خود را ناگزیر ببیند تا با بازتاباندن این نگرانیها از خود واکنش نشان دهد. وى در این باره مى‏گوید:حداقل بخشى از این وضعیت، نتیجه بازتاب رسانه‏اى موضوع و نگرانى روحى ـ اخلاقى حاصل از آن، به عنوان محاکمه نه‏تنها متّهمین (که بدون تردید گناهکار فرض شده‏اند)، بلکه محاکمه سیستم قضایى انگلستان است. محاکمه متّهمین اصلى توسط هیئت منصفه به محاکمه سیستم قضایى انگلستان توسط رسانه‏هاى گروهى (به نمایندگى از مردم انگلستان) تبدیل مى‏شود. سیستم قضایى تنها مى‏تواند مقاومت خود را در برابر زوال سنّت، احترام و قدرت از راه رقابت با مطبوعاتِ کم‏اعتبار، با به کارگیرى لحن اقتدارمآبانه مردمى نشان دهد.(۱۲)دیوان کشور انگلستان با رد این تلاش، خواستار بررسى کامل موضوع از سوى پارلمان شد؛ از این رو، وزارت کشور (نهاد دولتى مسئول سیاست‏گذارى در زمینه عدالت کیفرى یعنى در واقع سیاست کیفرى) موضوع را مورد بررسى قرار داد.(۱۳) حزب کارگر الغاى اماره مورد بحث را به عنوان بخشى از موضع خود در مورد نوجوانان، به مناسبت فعالیتهاى انتخاباتى سال ۱۹۹۷ م. مطرح کرد که البته پس از به دست آوردن قدرت، این موضع خود را عملاً تأیید کرد. مسلما لغو این اماره با فضاى سیاسى موجود کاملاً همخوانى دارد که بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.چیستى منطق اماره«اماره عدم توانایى ارتکاب جرم» شاید معرّف قدیمى‏ترین پذیرش آن چیزى باشد که امروز در حقوق انگلستان با عنوان «معیار صلاحیت گیلیک»(۱۴) استنباط مى‏شود، یعنى اینکه کودکان با آهنگهاى پرورشى متفاوتى پُخته و بالیده مى‏شوند و روند رشد ذهنى، احساسى و عاطفى آنها با یکدیگر متفاوت است. این موضوع باید در هنگام ارزیابى اینکه آیا عمل و انتخاب کودک، با درک کامل وى از عواقب آن بوده است یا نه، مورد تأمل قرار گیرد. درست است که آزمایش «گیلیک» در زمینه تصمیم‏گیرى از سوى کودک به عنوان مبناى مسئولیت کیفرى مطرح شده، اما این مبنا در حقوق انگلستان فقط در محدوده فرضى قرار دارد که افراد توانایى درک اعمال و عواقب آن را داشته باشند. همین توجه به مسئولیت کیفرى فرد، حفظ اماره را در قانون و همچنین انتقادهاى پیشین نسبت به آن را توجیه مى‏کند.(۱۵)«بلاک استون»(۱۶) با شناسایى وجود اماره تا دوران «ادوارد سوم»(۱۷) و استفاده از رویکردى از نوع معیار گیلیک، آن را این‏چنین توضیح مى‏دهد: ارزیابى قابلیت و استعداد انجام یافتن کار بد یا گناه، چندان بر اساس گذشت زمان (سالها و روزها) نیست، بلکه بر میزان درک و قضاوت فرد بزهکار مبتنى است؛ زیرا یک پسر یازده ساله مى‏تواند همان اندازه مکار باشد که یک پسر چهارده ساله مکار است؛ در این گونه موارد، (در خصوص افراد زیر چهارده سال) «قصد مجرمانه، تعیین‏کننده سن مسئولیت کیفرى است»(۱۸)، اگرچه اطفال در بادى امر فاقد توانایى ارتکاب جرم تلقّى مى‏شوند؛ با وجود این، چنانچه به نظر دادگاه و هیئت منصفه، آنها توانایى ارتکاب جرم را داشته باشند و بتوانند میان خوب و بد تمیز دهند، ممکن است محکوم شوند… .ضرورت تاریخى این اماره از سوى نویسندگان امروزى تبیین شده است. آنها این نکته را مورد توجه قرار داده‏اند که پیش از اواسط قرن نوزدهم، رفتار خاصى در مورد بزهکاران نوجوان وجود نداشته است. بدین‏معنا که اگر تشخیص داده مى‏شد که نوجوانان داراى توانایى ارتکاب جرم هستند، تفاوتى میان وضعیت آنها و وضعیت یک شخص بزرگسال وجود نداشت و بنابراین، کیفر آنها مانند کیفر بزرگسالان بود. براى مثال «موریس» و «گیلر» متذکر مى‏شوند که چگونه در یک روز پنج کودک هشت تا دوازده سال به سبب سرقتهاى کوچک به دار آویخته شدند. (در آن زمان، فرض بر این بود که اگر رفتار ملایم‏ترى نسبت به کودکان مجرم صورت گیرد، ممکن است این رفتار، انگیزه‏اى براى ارتکاب جرم شود). بدین ترتیب، این فرض براى نشان دادن ملایمت کمى نسبت به کودکان مورد استفاده قرار مى‏گرفت (هرچند که به نظر نمى‏رسد که دادستان براى اثبات خلاف آن و جلوگیرى از اعمال آن مشکل عمده‏اى داشته باشد) آن هم در یک سیستم بسیار خشن که در آن غالبا اعدام تنها کیفر موجود بود.«گلانویل ویلیامز»(۱۹) در بررسى این فرض در دهه ۱۹۵۰ م. مى‏گوید: معیار… با مجازات سزادهنده و نظریه مبهم مسئولیت اخلاقى مرتبط است. بر اساس تئورى مسئولیت اخلاقى، تنها اشخاصى مستعدِ ارتکاب عمل نادرست‏اند که تا حدودى باهوش بوده یا کارهاى هوشمندانه‏اى را انجام دهند. نظریه سزادهى کیفر، آموزه مسئولیت اخلاقى را وارد قانون مى‏کند؛ زیرا هیچ‏کس نمى‏تواند به صورت عادلانه مجازات شود، مگر اینکه از نظر اخلاقى مسئول باشد. در مورد کودکان، قانون، سنجش مبهمى را پذیرفته است که در آن کودکان با علم به نادرستى عمل خود، نه به عنوان یک طبقه، بلکه به عنوان افرادى داراى مسئولیت اخلاقى هستند.هم‏اکنون، قواعد حداقل سازمان ملل براى مدیریت عدالت کیفرى اطفال، یعنى قواعد پکن مصوّب سال ۱۹۸۵ م. در مجمع عمومى سازمان ملل، در مادّه ۴ خود پیشنهاد مى‏کند که آغاز سن مسئولیت کیفرى، «با توجه به بلوغ احساسى، فکرى و ذهنى کودک، نباید در سطح خیلى پایینى تعیین شود». بدین‏ترتیب، حداقل سن مسئولیت کیفرى و اماره عدم توانایى ارتکاب جرم براى این اطمینان است که تنها اطفالى با کیفر روبه‏رو شوند که نسبت به اعمالشان داراى مسئولیت اخلاقى باشند.اماره مورد بحث چگونه حقى است؟در نگاه اول، شاید کمى عجیب باشد که عدم توانایى ارتکاب جرم را به عنوان حقّى براى کودک توصیف کنیم. با استفاده از طبقه‏بندى سودمند «مایکل فریمن»(۲۰)، حقوق کودک را مى‏توان به چهار دسته طبقه‏بندى کرد:۱. حقوق رفاهى یا حقوق بشر، مانند حقوقى که در اعلامیه جهانى حقوق بشر وضع شده (و بسیارى از حقوق کنونى پیش‏بینى شده در کنوانسیون حقوق کودک)، و همچنین حقوقى که در برابر همه قابل استناد است؛۲. حقّ برخوردارى از حمایت در برابر سوء رفتار یا غفلت در رفتار که در وهله اول وظیفه‏اى به عهده پدر و مادر یا سرپرستان است؛۳. حقّ برخوردارى از رفتارى برابر با رفتار بزرگسالان، یعنى نوعى عدالت اجتماعى مبتنى بر عدم تبعیض بر مبناى نژاد و جنسیت؛۴. حقّ برخوردارى از استقلال در تصمیم‏گیرى.اگرچه «فریمن» حقوق کودک بزهکار را مورد بحث قرار داده است، به سن مسئولیت کیفرى، در هیچ جنبه آن توجه نکرده است. در عوض، بر این نکته تأکید مى‏کند که کودک باید از همان حقوقى برخوردار باشد که بزرگسالان از آن برخوردارند، بدین‏معنا که او تمرکز خود را روى حقوق دسته سوم قرار داده است، ولى به نظر مى‏رسد که بهتر است اماره مورد نظر به صورت حقّى در دسته دوم این طبقه‏بندى، در نظر گرفته شود (حقّ برخوردارى از حمایت). اگر نهاد تعقیب ملزم به اثبات علم کودک به ماهیت خطاى ارتکابى خود باشد، از بدنام شدن کودکان توسط سیستم عدالت کیفرى، پیش از آنکه به اندازه کافى رشد کرده و مسئولیت خود را بپذیرند و از خطاى خود عبرت بگیرند، جلوگیرى مى‏شود. همچنان که «اعلامیه جهانى حقوق بشر سازمان ملل متحد» و «کنوانسیون حقوق کودک» هر دو اشاره دارد به اینکه کودک، به علّت عدم رشد عمومى و ذهنى، به حمایت و توجه ویژه، از جمله حمایت مناسب قانونى نیازمند است.مادّه (۱)۴۰ کنوانسیون حقوق کودک در ادامه مقرر مى‏دارد:کشورهاى عضو در مورد کودکان مجرم یا متهم به نقض قانون کیفرى این حق را به رسمیت مى‏شناسند که با آنان مطابق با شئونات و ارزش کودک رفتار گردد. این امر موجب افزایش احترام کودک نسبت به حقوق بشر و آزادیهاى اساسى دیگران شده و سنّ کودک را در نظر گرفته و باعث افزایش خواست وى براى سازش با جامعه و به‏عهده گرفتن نقشى سازنده در اجتماع مى‏گردد.(۲۱)این متن هر دو موضوع را، یعنى «نیاز توجه به سطح رشد کودک در هنگام اِعمال قوانین کیفرى» و «میزان تمایل به سازگارسازى مجدّد او به جاى تنبیه»، به عنوان هدف در پاسخگویى به کودک مجرم، مورد توجه قرار مى‏دهد. خانم «جرالدین وان بورن»(۲۲) متذکر مى‏شود که در زمان تهیه پیش‏نویس مادّه ۴۰، مفهوم «سازگارسازى و بازپذیرسازى اجتماعى»(۲۳) کودک، به دو دلیل عمده، بیشتر از مفهوم «بازپرورى»(۲۴) کودک مطرح شده است:اوّلاً، بازپرورى کودک ممکن است به عنوان یک شکل نامطلوب کنترل اجتماعى مورد سوء استفاده قرار گیرد،ثانیا، چنین پنداشته مى‏شد که بازپرورى تلویحا این معنى را مى‏رساند که مسئولیت صرفا متوجه «مجرم» است و باید او را تحت اصلاح و درمان قرار داد تا مجددا به اجتماع بازگردد. ولى از «بازپذیر و یکپارچه‏سازى کودک»(۲۵) با جامعه چنین استنباط مى‏شود که این مفهوم بر «محیط اجتماعىِ کودک» و نقش «جامعه» در یارى رساندن به کودک تمرکز دارد، یعنى با کمک این عوامل است که کودک به عضوى مسئول در جامعه درمى‏آید.این مطلب قابل بحث است که آیا به تفکیک میان این دو مفهوم نیاز هست یا نه؟ با وجود این، آنچه از نظر حقوق کودک اهمیت دارد، شناسایى «حقّ کودکى» (کودک بودن) است، بدین‏معنا که با آنها همانند بزرگسالان رفتار نشود. در این باره، هرچند که اماره عدم توانایى ارتکاب جرم، همچون نوعى آزمون صلاحیت گیلیک عمل مى‏کند، هدف آن، حمایت از کودکى است که فاقد این توانایى است، نه کودکى که داراى آن است. این اماره را مى‏توان متضاد با حقّ خودمختارى کودک دانست که «جان اکلار»(۲۶) در نظریات خود درباره «معیار گیلیک»، آن را به عنوان «خطرناک‏ترین، اما در عین حال ارزشمندترین حقوق کودک مشخص کرده است، یعنى حقّ کودکان در ارتکاب خطاهاى خاص خودشان».(۲۷)در هر حال، این بحث را نیز مى‏توان مطرح کرد که شناسایى «حقّ عدم صلاحیت»، ارزش مفید و مؤثرى در زمینه عدالت کیفرى براى جامعه دارد. «ادوین لمرت»(۲۸) هنگام بحث درباره نیاز به «عدم مداخله قضایى» و در پاسخ به بزهکارى نوجوانان استدلال کرده است، «ارتکاب بزه»(۲۹) به طور نسبى بخشى عادى در فرایند رشد کودکان محسوب مى‏شود و غالب نوجوانان وقتى به مرحله رشد مى‏رسند، از آن رویگردان مى‏شوند. لکه‏دار شدن و برچسب‏خوردگى کودک ناشى از ورود به سیستم کیفرى، ممکن است اجتناب از جرم را در آینده براى او بسیار دشوارتر کند. بدین‏ترتیب، پذیرفتن حقّ کودک براى ارتکاب خطا ـ بدون تحمّل رنج، عذاب و مشکلاتى که در صورت بزرگسال بودن دامن او را مى‏گیردـ از احتمال کشیده شدنش به دنیاى جرم در بلندمدت، کاهش مى‏دهد.این منطق در عرصه بین‏المللى نیز پذیرفته شده است. در قواعد پکن و مادّه ۴۰ـ۳۰ـ ب کنوانسیون حقوق کودک، نیاز


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حقّ کودک بر خطاکارى1

قطعات تابلو برق و کاربرد نرم افزار AtuoCAD 41 ص

اختصاصی از هایدی قطعات تابلو برق و کاربرد نرم افزار AtuoCAD 41 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

دانشگاه ازاد اسلامی

گزارش کارآموزی

واحد دماوند

دانشکده فنی مهندسی‌بخش برق

موضوع:

قطعات تابلو برق و کاربرد نرم افزار AtuoCAD

استاد کاراموز: جناب دکتر احمد رضا ولی

تهیه کننده: محسن مذاهبی

شماره دانشجوئی: 851031016

ترم: 5 کارشناسی ناپیوسته

تابستان 1388

فرم حق چاپ و تکثیر و مالکیت بر نتایج

حق چاپ و تکثیر این پروژه متعلق به نویسنده آن می‌باشد. هرگونه کپی برداری بصورت کل پروژه یا بخشی از آن تنها با موافقت نویسنده یا کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند مجاز می‌باشد. ضمنا متن این صفحه نیز باید در نسخه تکثیر شده وجود داشته باشد.

کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند می‌باشد و بدون اجازه کتبی دانشگاه به شخص ثالث قابل واگذاری نیست. همچنین استفاده از اطلاعات و نتایج موجود در پروژه بدون ذکر مراجع مجاز نمی‌باشد.

راهنمایی استاد گرانقدرم جناب دکتر احمد رضا ولی

را ارج می نهم و از ایشان سپاسگزارم


دانلود با لینک مستقیم


قطعات تابلو برق و کاربرد نرم افزار AtuoCAD 41 ص