لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:58
درسیره امام (ره)
اشاره :
مقاله نشان مىدهد «ولایت مطلقه فقیه» به آن مفهوم که امام«رض» مد نظر داشتند، از همانابتدا و نخستین مکتوبات ایشان، مورد توجه و اعتقاد امام بوده و چرخش و تجدید نظرى دردیدگاه ایشان واقع نشده است. مقاله، پاسخى مستدل به کسانى است که براى نظریه ولایت فقیهو حکومت اسلامى امام، چند مرحله تجدید نظر قائل شده و ولایت مطلقه فقیه را ایدهاىخلقالساعة و شخصى خواندهاند و حتى مفهوم ولایت مطلقه را مورد تحریف قرار دادهاند.
مقدمه
پیروزى انقلاب اسلامى ایران در22 بهمن 1357، یکى ازکهنترین نظامهاى سلطنتى راازمیان برد و برویرانههاى سلطنت و «اندیشه سیاسى شاهى»، جمهورى اسلامى رابرپایه «نظریه ولایت مطلقه فقیه» امامخمینى(ره) بنانهاد. نظریه ولایت فقیه، درفقه شیعى از قدمتى هزارساله برخوردار است و اگرچه درباره همه جزئیات اختیاراتولىفقیه، اجماع نظر نبوده اما همواره از آن سخن راندهاند. امام(ره) ازکسانى است که به تفصیل دراین بارهنظریهپردازى کردهاند. ویژگى نظریه ولایت مطلقه فقیه امام خمینى(ره)، اعتقاد ایشان به اطلاق و گستردگىاختیارات ولى فقیه و همطرازى آن بااختیارات حکومتى پیامبر(ص) و ائمه(ع) مىباشد و این نوع نگرش درتمام آثار شفاهى و مکتوب ایشان آمده است. کتاب کشفالاسرار (1322ه) را مىتوان به عنوان مبدا و یکى ازشواهد خوب این نظریه به حساب آورد. پس ازپیروزى انقلاب، نظام جمهورى اسلامى باوجود مشکلات فراوان داخلى و خارجى، هر روز ثبات واستحکام بیشترى یافت، افزایش این ثبات و بروز مسائل متعدد، شرایط و مقتضیات زمانى ومکانى، این امکانرا به وجود آورد که رهبرانقلاب درطول ده سال رهبرى نظام، به شکل روزافزونى زوایاى مختلف نظریه ولایتمطلقه فقیه راآشکار سازند. اوج این آشکارى، پیام ایشان در16 دى ماه 1366 بود که مىتوان آن رافصلالخطابى در تبیین این نظریه به شماآورد. ازاین پیام تاکنون تلقىهاى نادرى نیز صورت گرفته است. یکىازعمدهترین این تلقىها وتوهمات، اعتقادبه ظهور یکباره نظریه مزبور دراین تاریخ است. نتیجه مستقیمچنین باورى این است که نظریه ولایت مطلقه امام خمینى (ره) داراى انسجام وثبات نبوده، بلکه نظریهاىپرگسست و افتراق مىباشد که بعد از انقلاب به دلیل شرایط خاصى در16 دى ماه 1366 به یکباره عرضهگردیده است. این نوشتار درپىارزیابى این قبیل توهمات است.
فرضیه اصلى این تحقیق، به صورت زیر بیان مىشود:
«نظریه ولایت مطلقه فقیه، درسیره نظرى و علمى امامخمینى(ره) داراى قدمت، ثبات و انسجام قطعىاست و ارائه و اعلام کامل آن، بخاطر رعایت مصالح اسلام و مردم، و باتوجه به مقتضیات زمانى و مکانى، بهشکل تدریجى صورت گرفته است.» از سویى، فرضیههاى فرعى نیز قابل تصوراست که اثبات یانفى آنها به ارزیابى صحت وسقم فرضیه اصلىکمک شایانى خواهدنمود، این فرضیهها بدین قرارند:
1- نظریه ولایت مطلقه فقیه، ناشى ازاستنباط واجتهاد فقهى، مبتنى برلحاظ مؤکد نقش زمان ومکان امامخمینى است وجزیى ازاین مجموعه به حساب مىآید. بااثبات قدمت چنین شیوه اجتهادى در سیره نظرى وعملى ایشان، قدمت وثبات وانسجام نظریه ولایت مطلقه فقیه، ثابت مىشود. فرضیههاى فرعى بعدى به بررسى نقش و ویژگیهاى «مردم»، «روحانیت» و«اوضاع واحوال کشور» در ارائهتدریجى نظریه ولایت مطلقه فقیه، توسط امام (ره) مىپردازد وازآن عوامل به عنوان عناصرعمده در زمانومکان ارئه این نظریه، بحث مینماید.
2- مردم باویژگیها و قابلیتهاى خاص و مقطعى خویش، در ارائه و اعلام تدریجى نظریه ولایتمطلقه فقیه مؤثر بودهاند. محورى بودن نقش مردم درسیره نظرى وعملى امام خمینى (ره) واهمیتبه پذیرش و خواستعمومى وبلوغ فکرى وسیاسى مردم، عامل اساسى در ارائه تدریجى نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده است.
3- روحانیت وحوزهها باویژگیها وقابلیتهاى خاص و مقطعى، درارائه واعلام تدریجى نظریه ولایت مطلقهفقیه مؤثربودهاند. رخوت، استعمارزدگى، بىایمانى ودنیازدگى، نافهمى، تقدس معآبى و تحجراندیشى پارهاىاز روحانى نمایان واشکال و مانع تراشى و تهمتهاى پارهاى از آنها نسبتبه نهضت وحرکت امام خمینى (ره)وبه طورکلى رکود و آفتزدگىهاى مقطعى حوزهها، ازعوامل تاخیر وتدریج ارائه نظریه ولایت مطلقه فقیهبوده است. همچنان که همیارى وهمکارى روحانیت اصیل و مبارز با این نهضت، تفصیل نظرى وتحقق عملىاین نظریه راپیش انداخته است.
4- وضعیتبحرانى واضطرارى کشور، خصوصا درسالهاى اوایل انقلاب ایام دفاع مقدس و ضرورت حفظنظام اسلامى، و آرامش سیاسى کشور و پرهیزاز طرح مسائل مناقشهپذیر، از عوامل تاثیرگذار بر نحوه ارائهتدریجى نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده است.
مفهوم «ولایت»
«ولایت» به معناى محبت و نصرت و یارى کردن، موضوع بحث ما نیست. محل بحث، ولایتبه معناىحکومت است. در این خصوص مىتوان به تعریف بحرالعلوم ازاین واژه اشاره کرد:
«در اصطلاح، «ولایت» به معنى سرپرستى وسلطه داشتن برفرد یا افرادمعین مىباشد و در حقیقتبیانگرنوعى حق دخالت واعمال نظر درامرى براى شخص خاص است. مصطلح فقها آن است که «ولایت» به کسرو او - سلطه برغیر به حکم عقل یا شرع، در بدن یامال و یا هر دو مىباشد. این سلطه مىتواند اصالتا یا عرضاملحوظ گردد.» (1)
باچنین تبیینى ولایت، بیانگرقدرت تسلط و سرپرستى فرد براشخاص حقیقى یادیگر افراد است. چنینسلطهاى داراى ابعاد ومراحل مختلفى است. شرط این سلطه درتمام ابعادش، حفظ مصلحت ومنافع حقیقى وافراد تحت ولایت مىباشد. همچنین درتعبیر اسلامى، ازمقام ومنصب زعیم ورهبر سیاسى کشور اسلامى کهواجد صفات لازم است، با عنوان ولایت امر، یا ولى امریاد مىکنند. در کتاب «ولایت فقیه» امام (ره)، ولایتاینگونه معنا شده است:
«ولایتیعنى حکومت واداره کشور واجراى قوانین شرع مقدس.» (2)
مفهوم «اطلاق» ولایت فقیه
یکى از اساسىترین مباحث درباره ولایت فقیه، حدود اختیارات «ولى فقیه» مىباشد. از دید امامراحل(ره)، ولى فقیه داراى کلیه اختیارات حکومتى پیامبر(ص) مىباشد و حکومت وى شعبهاى ازولایتمطلقه رسول الله (ص) ویکى از احکام اولیه اسلام است که بر تمام احکام فرعى، حتى نماز، روزه وحج تقدمدارد وبه تعبیرى دیگر«کلیه امور مربوط به حکومت و سیاست که براى پیامبر وائمه (علیهم السلام) مقرر شده،در مورد فقیه عادل نیز مقرر است وعقلا نمىتوان فرقى میان این دو قایل شد.» (3)
باید خاطرنشان ساخت که آیات متعددى درشان اطلاق ولایت پیامبر(ص) ولزوم تبعیت ازایشان واردشده است (4) که معتقدین به ولایت مطلقه به آنها استناد کردهاند. ممکن است عدهاى توهم کنند که اختیارات ولى فقیه، صرفا همان موارد یازده گانهاى است که دراصل110 قانون اساسى آورده شده است. به رغم این گروه، عبارت ولایت مطلقه فقیه در اصل 57، با اختیاراتمحدود اصل 110 تخصیص خورده ومنحصر به آنها مىگردد، درحالى که این تصور نادرست است،زیرااختیارات یادشده از باب حصر نبوده و فقط هدف ذکر مصادیقى از وظایف ولى فقیه بوده است.
مقاله نظریه ولایت مطلقه فقیه درسیره امام ره