لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
شناخت ریشههای به وجود آورنده استرس:
در یک تقسیم بندی خاص عوامل استرس زا به دو دسته فردی و گروهی تقسیم شدهاند. عوامل فردی حاصل خصوصیات و ویژگیهای فردی است و عوامل ایجاد کننده گروهی زاییده روابط جمعی است. بر این دو عامل میتوان عامل توارث و خانواده را نیز اضافه کرد.
در تقسیم بندی دیگری عوامل فشارزا را به عوامل درونسازمانی و عوامل برون سازمانی تقسیم شدهاند عوامل درون سازمانی را میتاون نوعی عوامل فشارزای گروهی به شمار آورد زیرا در محیط سازمان فرد ناگزیر به داشتن ارتباطات جمعی بوده و متقابلاً گروه نیز در او اثر دارد.
بنابراین به طور کلی می توان عوامل فشارزا را به پنج دسته عوامل ارثی ، خانوادگی، فردی، محیطی و سازمانی تقسیم کرد.
الف) عوامل ارثی:
بر طبق این نظریه بیماری پذیری ارثی یا عارضه عضوی زمینهساز و همچنین رویداد و حادثه پرفشار، هر دو برای به وجود آمدن علائم بیماری روان تنی لازم تشخیص داده شده است.
ب) عوامل خانوادگی:
آدلر دریافت که در خانوادههای کم درآمد تجارب پرفشار و وضع بد اقتصادی عملاً اثر مثبت روی نوجوانان داشته است چنان که آنها مستقل تر، کاردان تر و مسئول تر از همسالان خود در خانواده های مرفه بودند و در زندگی نیز موفقیتشان بیشتر بود.
چنان که اغلب به دانشگاه راه بافته و در کار خود موفق تر و در ازدواج خوشبخت تر به نظر میرسیدند.
در همین راستا کودکان کوچکتر با اتکا بیشتر به والدین خود علائم منفی فشار روانی را نشان میدادند و در مقابل تحت فشار بودن پدر و یا مادر ( یا تنش پدر و مادر) آسیبپذیر بودند و در خلال ایام پرفشار خصومت آنها قابل پیشبینی بود.
ج) عوامل فردی:
1. حوادث زندگی: رویدادهای پرفشار زندگی از قبیل مرگ فرد مورد علاقه ، طلاق یا جدائی همسر، جدا زندگی کردن از همسر، درگیرهای زندگی روزانه، شرایط و رویدادهای مربوط به کار و اوضاع خاص محیط مادی و معنوی توان به فشار روانی مربوط به سن اشاره کرد.
دو پژوهشگر به نامهای دکتر توماس هولمز و دکتر ریچارد راه مقیاس را مطرح کردهاند که نشان می دهند نتایج این تغییرات قابل توجه به حساب میآیند.
مقیاس آنها که « بررسی حوادث زندگی» خوانده میشود 43 حادثه را که برخی تغییرات را در زندگی موجب میگردند فهرست کردهاند. در این بررسی یک نمره «اصطلاحاً یک ارزش» بر هر حادثه از اختصاص داده شده است.
این نمره بنابر درجات و اعتباراتی که در مورد نمونههای بیشمار افراد در رابطه با این حوادث در نظر گرفته شده است تعیین گردیده و در جدولی که در ذیل خواهد آمد 43 حادثه مهم زندگی فرد با ذکر ارزش متوسط هر حادثه بیان شده است. در این اصطلاح LCUS که برای « واحدهای تغییر زندگی» به کار رفته نامیده میشود هر LCU را ضربدر تعداد زمانی که حادثه در دو سال گذشته برای شخص اتفاق افتاده محاسبه و سپس تمامی امتیازها با هم جمع نموده تا نمره کلی به دست آید. در اینجاست که نمره کلیLCU به دست آمده و با توجه به آن امتیاز فرد که نشان دهنده سطح مقاومت احتمالی او بوده نشان میدهد که فرد تا چه حد آمادگی پذیرش بیماری (استرس) را دارد.
در این صورت است که اگر نمره به دست آمده ما بین 150 تا 199 قرار گرفته باشد مقاومت او بالا بوده و شانس کمی برای ابتلاء به بیماری به علت فشار حاصله از تغییرات ایجاد شده در دو سال گذشته دارد. اگر نمرات حاصله ما بین 200 تا 299 باشد به هر جهت مقاومت او کم بوده و احتمال بیمار شدن تا حد متوسط زیاد شده است و نهایتاً اگر امتیاز حاصل 300 تجاوز کرده مقاومت فرد پایین و حتی خطرناک بوده و شخص در معرض خطر زیاد برای بیمار شدن قرار دارد. نمره بالاتر از 300 بین ورود فرد به مرحله فرسودگی از نشانههای انطباق عمومی است.
2. درگیریهای زندگی روزمره : زندگی روزانه افراد پر از منابع فشار آور جزئی بیشمار است که به نظر میرسد شدت نسبتاً کم آنها با تکرار بسیار زیادشان جبران میشود.
طبق اطلاعات حاصله از بررسیهای لازاروس رویدادهایی که اکثر مردم در زندگی روزهمره با آن مواجه میباشند بر حسب گزارش افراد عبارتند از:
الف) درگیری خانه داری مانند تهیه غذا، خرید و . . .
ب) درگیریهای ناشی از فشار کار مانند انجام دادن کار بسیار زیاد ، داشتن مسئولیت سنگین
ج) دلواپسی و درگیریهای روانی مانند بیکسی و تنها بودن
د) درگیریهای محیطی مانند بد بودن همسایگان ، سر و صدای زیاد و بزهکاری
شناخت ریشههای به وجود آورنده استرس