هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر(ص)

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر(ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر(ص)


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر(ص)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 28

 

چکیده

رسول اکرم(ص) فرزند عبدالله، خاتم پیامبران در مکه متولد شدند به دنیا نیامده پدر را و در شش سالگی مادرش آمنه را از دست داد و از آن پس جدش عبدالمطلب سرپرستی او را بر عهده گرفت کودکی هشت ساله بود که جدش عبدالمطلب درگذشت و عمویش ابوطالب، عهده دار سرپرستی او شد. پیامبر اکرم(ص) در سن 265 سالگی با زنی چهل ساله به نام خدیجه که زنی بسیار عفیف و ثروتمند بود ازدواج کرد و هنگامیکه به چهل سالگی رسید در رمضان سال سیزده پیش از هجرت(610) میلادی، خداوند توسط جبرئیل با فرو فرستادن نخستن سوره قرآن، بر او وحی کرد وبه این روش به پیامبری مبعوث شدند. ایشان هر سال یک ماه را در غار حرا در نزدیکی مکه به عبادت و تفکر خداوند می‌نشست.

رسول خدا ابتدا دعوتش را پنهانی آغاز کرد. همسرش خدیجه و علی بن ابی طالب به او ایمان آورند. سپس دعوتش را آشکار کرد و مردم را به توحید و ترک بت پرستی و خرافات جاهلی فراخواند.

رسول خدا از نظر شخصیتی در مقام والایی قرار دارند بطوریکه اگر رفتار پیامبر را معجزه اخلاقی پیامبر بنامیم هیچ مبالغه نکرده‌ایم ایشان شخصیتی بودند بسیار با گذشت و مهربان که حتی از مشرکان خونخوار هم می‌گذشتند و آنان را عفو می‌نمودند و چنین شخصیتی که با دشمنان خود این چنین رفتار کند رفتارش با دوستان نیازی به توضیح ندارد. رسول خدا(ص) از نظر گرفتار هم با آنکه به کل اسرار دانا بودند اما سطح ظرفیت اشخاص را در نظر می‌گرفتند تا دیگران متوجه صحبت‌هایشان باشند. ایشان هیچ گاه از روی هوا و هوس سخن نگفتند سخن او چیزی جز وحی نبود.

و جه زیباست سوره احزاب آیه 21 که رسول خدا(ص) را الگو و اسوه جهانیان معرفی کرده است. روحیات عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث و زانو نزدن در برابر سختیها هر کدام می‌تواند الگو و سرمشقی برای جهانیان باشد. رسول خدا(ص) در تمام ابعاد شخصیتی الگو بودند. هم از نظر اخلاق فردی، هم خانوادگی، اجتماعی، سیاسی.

رسول خدا(ص) همه اشخاص را با یک دید یعنی دید برادری نگاه می‌کردند و در مجالس جای خاصی نداشتند و هیچ فرقی بین شخص ثروتمند و فقیر نمی‌گذاشتند تا جایئکه با فقرا همنشین و هم غذا می‌شدند. رسول خدا(ص) برای خود نسبت به دیگران هیچ امتیازی قائل نمی‌شدند همراه دیگر مومنان کلنگ به دست می‌گیرد، خندق می‌کند، با بیل جمع آوری کرده و از خندق بیرون میبرد و با یارانش شوخی می‌کند و مرتباً آنان را به یاد خدا می‌اندازد و به آینده درخسان و فتوحات بزرگ نوید می‌دهد. و رسول خدا(ص) چه نیکو سر مشقی است برای جهانیان.

نتیجه

از جمله نتایج بدست آمده از این تحقیق شامل موارد زیر می‌باشند:

1ـ پیامبر اکرم دارای والاترین و برترین کمالات اخلاقی بوده‌اند و در کل ایشان نمونه انسان کاملند. (در کل ابعاد شخصیتی)

2ـ پیامبر اکرم اسوه حشه معرفی شده است، و اسوه حسنه مفهومش این است که به تاسی و اقتدا کردن به رسول خدا(ص)، می‌توان در مسیر صراط مستقیم قرار گرفت.

3ـ پیامبر اکرم(ص) دارای شجاعتی بوده که در طول تاریخ بی نظیر بوده است این ناخدای بزرگ هنگامیکه سفینه‌اش گرفتار سخت‌ترین طوفانها می‌شود کمترین ضعف و سستی به خود راه نمی‌دهد و هم چراغ هدایت است و هم مایه آرامش و راحت روح و جان

پیشنهاد

1ـ در پایان به همه کسانی که در صدد تحقیق و بررسی پیرامون سیره حضرت(ص) می‌باشند پیشنهاد می‌نمایم که بیشتر بر روی جزئیات سیره تکیه شود تا کلیات و همچنین می‌توانند دین، قرآن ومعجزات آن حضرت و... را به شاخه‌های مختلفی تقسیم و سپس پیرامون هر جز از آن تحقیقات گسترده و جداگانه‌ای را به صورت کاربردی و عملی بپردازند.

2ـ اگر از طریق رسانه‌ها و مطبوعات و اینترنت بتوان سیره نبوی را که همان اسلام ناب محمدی ص است را به تمام مردم جهان منعکس کنند که جهانیان و پیروان سایر ادیان اسلام ناب را به معنای واقعی درک کرده و مانع برداشت اشتباه دوستان و غرض ورزی دشمنان گردد.

بخش اول

کلیات

تحقیق پایانی سطح دو با موضوع

اخلاق پیامبر(ص)

(لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوالله و الیوم الاخر)

همانا رسول خدا برای شما الگویی خوب ونمونه‌ای کامل است و برای کسی که به یاد خدا و پاداش او و روز قیامت امیدوار باشد.

(سوره احزاب، آیه 21)

مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

«ما درس اخلاق پیغمبر، درس عزت پیامبر اعظم(ص)، درس علم آموزی و درس رحمت و کرامت و درس وحدتی را که ایشان به ما داد و درس‌های زندگی ماست، باید در برنامه‌های زندگی خودمان قرار بدهیم»

سخن اول

ماه فرو ماند از جمال محمد       سرو نروید به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست        در نظر قدر با کمال محمد

آدم و نوح و خلیل موسی عیسی           آمده مجموع در ظلال محمد

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی      عشق محمد بس است و آل محمد

جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، عالم اسرار و نهفته‌ها و پیچیده‌ها و شکافته شده‌ها و نشده‌‌ هاست.

اسرار عالم توحید و معرفت الهی و پروردگار جهان، آفریده‌های عمق آسمان‌ها و درون زمین، کهکشان‌ها، ستارگان، کرات، خورشید، ماه، منظومه شمسی، و اسرار عالم جمادات، نباتات، دریاها، معادن، آسمان‌ها، و شگفتی‌های جهان آفریده‌های شکافته و شناخته نشده و میلیون‌ها میلیون شگفتی و اسرار گل‌های زیبا و پروانه‌های رنگارنگ و زیبایی‌های آفرینش، همه و همه برای آن که آدمی که خود محور این اسرار و شگفتی‌های توحید الهی است، معرفت و اوج و معراج یابد تا خلیفه الله و نور آسمان و زمین، اسرار آمیزترین شگفتی جهان آفرینش، کامل‌ترین انسان از گذشته تا آینده و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پیامبر سلسله پیامبران و مقرب‌ترین مخلوق به خداوند متعال، آن که همه انبیاء در ورای او وزیر سایه‌اش، و همه فرشتگان، حتی جبرئیل، خدمتکار او، و همه عالم آفرینش دنیا و آخرت، زمین و زمان، عرش و فرش شیفته دیدار جمال و کمال او، یعنی حضرت محمد بن عبدالله پیامبر اعظم اسلام(ص) را بشناسد و او را برای دنیا و آخرتی بهتر و زندگی نورانی‌تر و رفتاری شایسته‌تر و کرداری خداپسندانه اسوه حسنه بداند و جز عشق و راه او و اهل بینش را نپوید.

شخصیتی که مهم‌ترین کتاب‌های آسمانی(زبور، تورات، انجیل) و حتی پیشین از آن‌ها و پیامبرانشان طلوع او را بشارت می‌دادند و پیروی از او را سفارش می‌کردند او که مهم‌ترین و کامل‌ترین و سالم‌ترین و جاودانه‌ترین کتاب آسمانی، یعنی قرآن مجید در سوره‌هایش از طبیعت رسالتش و تایید پیامبری او، و توبیخ رویگردانان از او شخصیت و حوادث و جریان‌های دوران زندگیش و هجرت و دیارش و امثال آن سخن به میان آورده است.

پیامبر اعظمی که در مورد شخصیت خود می‌فرمود:

«... من ستوده و پسندیده می‌باشم، و من نابود کننده‌ای هستم که خداوند به وسیله من کفر و بی دینی را نابود می‌سازد، و در قیامت بشر را برابر خودگرد می‌آورد، و آخرین پیامبر که پس از من پیامبری نخواهد بود»

آنچه در این نوشتار گرد آوری شده جمعاً 6 بخش است که بخش اول به کلیات پایان نامه اختصاص پیدا کرده و در بخش دوم که مروری بر زندگی پیامبر اسلام(ص) می‌باشد به طور خیلی مختصر به چند دوره از زندگی پیامبر و حتی به ازدواج پدر و مادرایشان پرداخته‌ام و بخشهای سوم و چهارم و پنجم و ششم به ترتیب به گوشه‌هایی از اخلاق فردی، خانوادگیعبادی و اجتماعی و سیاسی پیامبر اشاره شد.

امید است که این تحقیق با وجود اینکه تنها به گوشه‌هایی از اخلاق پیامبر اشاره دارد مورد توجه قرار بگیرد و تاثیر گذار باشد.

تعریف و تبیین موضوع

اخلاف جمع خلق به معنای خوی، سرشت، طینت، خصلت و طبیعت است. خلق یک حالت درونی و باطنی است، به همین جهت محسوس و ملموس نیست. واژه خلق و خلق ریشه واحدی دارند، ولی خلق برای هیات و شکل ظاهری مورد استفاده قرار می‌گیرد که با چشم و بصر قابل مشاهده است. اما خلق به قوا و سجایای باطنی فرد مربوط می‌شود که برای شناخت آن بصیرت لازم است.

برای خلق و خوی رسول خدا(ص) باید سهمی اساسی در کار نشر دعوت او در نظر گرفته شود. ویژگیهای اخلاقی آن حضرت بقدری والاست که خداوند منان او را اسوه حسنه نامیده است.

اخلاق عالی پیامبر اسلام امواج انقلاب مقدس اسلام را نخست در جامعه عرب و سپس در جهان ید آورد و در سایه این رستاخیز عظیم معنوی پراکندگی به یگانگی به بی پروایی به عفت و پاکدامنی، بیکارگی به کار و کوشش خودخواهی به نوع دوستیو تکبر عرب به تواضع و مهربانی تبدیل گردید و انسانهایی ترتیب شد که همه تا همیشه نمونه‌های اخلاق به شمار می‌آیند.

اخلاق محمد(ص) آنقدر عالی و پر ارزش است که خدا آن را خلق عظیم یاد کرده است. و انک لعلی خلق عظیم... سوه قلم آیه/4

2ـ اهمیت و ضرورت تحقیق

اسلام می‌خواهد انسانی بزرگوار و آراسته به فضایل اخلاقی تربیت کند و فرزندان خود را فردی اخلاقی، تربیت کند. تعلیمات اخلاقی پیامبران و رفتار آنان بهترین وسیله‌ای است که می‌تواند بشر را به زندگی ایده‌آل برساند. اخلاق برای تمام افراد بشر چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی لازم است اما بر کسانی که بار مسولیت رهبری و هدایت جامعه را به عهده دارند ضروری‌تر می‌باشد، زیرا کسی که مربی اجتماع است باید خود نمونه‌ای از اخلاق و صفات برجسته انسانی باشد تا بتواند آلودگیهای اخلاقی را از لوح دل مردم بشوید بنابراین هر انسانی در زندگانی باید الگویی داشته باشد تا به او اقتدا کند و بهترین و والاترین الگو برای ما شیعیان چهارده معصوم می‌باشند لذا لازم و ضروری است که سیره و زندگی ایشان را مطالعه کنیم تا به شناخت کافی نسبت به آن بزرگواران دست یابیم و بتوانیم در زندگی از ایشان پیروی نمائیم.

اعتقاد به پیامبر اکرم، خاتم پیامبران، از ریشه دارترین باورهای دینی بشریت است و از جایگاه ویژه‌ای برخوردار می‌باشند تا به جایی که خداوند متعال بعد از اطاعت خود، اطاعت از رسول خدا را آورده است و می‌توان اهمیت این تحقیق را مستند به همین آیه شریف از قرآن نمود.

«اطیعو  الله و اطیعو الرسول و ادلی الامر منکم»

آنچه ضرورت تحقیق را آشکار می‌نماید همین بس که بعد از پیروز شدن انقلاب اسلامی توسط بنیان گذار جمهوی اسلامی، هجمه‌های دشمنان داخلی و خارجی جهت خدشه دار نمودن کل نظام اسلا شروع شد و البته در سال گذشته که به نام پربرکت اسلام آذین بسته بود به پیامبر اسلام اهانت کردند و خواستند با این کار زشت هویت پیامبر اسلام را زیر سوال ببرند اما اهانت آنها باعث رسوایی خودشان شد.

ضرورت ایجاب می‌کند که با شناساندن کامل حضرت رسول(ص) به مردم نشان داد که دشمنان در اوهام و افکار باطل خود سعی در تخریب اذهان عمومی و گرفتن سرمایه‌های با ارزش انسانی دارند که با یاری و لطف بی کران الهی تلاششان بی نتیجه می‌ماند.

3ـ اهداف و فوائد تحقیق

اسلام نسبت، اخلاق عنایت خاصی داشته است و به همین جهت در قرآن آیات اخلاقی به مراتب بیشتر از آیات احکام دیده می‌شود. حتی داستان‌های قرآن هم غالباً هدف اخلاقی دارند. شما در کتب حدیث، هزاران حدیث اخلاقی می‌یابید که اگر از موضوعات دیگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست. نویدها و ثواب‌هائی که برای اخلاق نیک ذکر شدهخ از ثوابهائی که برای سایر اعمال ذکر شده کمتر نیست و تحذیرها و کیفرهائی که برای اخلاق زشت بیان شده از سایر اعمال کمتر نیست.

هر چه علم و صنعت پیش می‌رود نیاز بشر به اخلاق افزایش می‌یابد و لازم است به موازات آن دستورات اخلاقی پیامبران کاملاً مورد عمل و نظر قرار گیرد زیرا دنیای دانش و صنعت فقط وسایل و ابزارهایی در اختیار بشر می‌گذارد اما هیچگونه تضمینی ندارد تا جلو سوء استفاده از آن را بگیرد. بالا رفتن آمار جنایات، فساد، تبهکاری، قتل و خودکشی و... روشنگر همین حقیقت است اگر اخلاق که بخشی از مکتب پیامبران خداست به جامعه حکم فرما نباشد علم و صنعت نمی‌تواند سعادت و‌ارامش بشر را تضمین کند.

فایده مهم این تحقیق از نظر من این مورد می‌باشد که زندگی پیامبر اسلام در ذهن، رفتار و عمل ما تاثیر گذار باشد و گرنه آشنایی با سیره آن بزرگوار و عمل نکردن به آن سیره هیچ ارزشی نخواهد داشت هدف من از نوشتن این تحقیق آشنایی با زندگانی پر برکت حضرت رسول اکرم(ص) می‌باشد که از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد زیرا رسول اکرم نه تنها برای ما شیعیان الگو و اسوه هستند بلکه الگو و اسوه جهانیان می‌باشد.

4ـ پیشینه موضوع تحقیق

موضوع این تحقیق نیز اخلاق پیامبر اکرم(ص) است که در این زمینه کتاب‌های مختلفی نوشته شده است که برخی از آن‌ها کتب تاریخی هستند و برخی دیگر نیز کتب نویسندگان معاصر هستند که به دو کتب که از آن در این پایان نامه استفاده شده اشاره می‌گردد.

1ـ سیره رسول خدا، نویسنده رسول جعفریان

2ـ خاتم النبیین، مولف سید علی کمالی در زفولی

من سعی نموده‌ام در این پایان نامه مطالب پراکنده اما سودمند در کتب اخلاق پیامبر(ص) را بصورت مختصر و مفید بیان نموده تا اینکه خواننده بتواند با تمام زوایا و ظرایف و لطایف اخلاقی پیامبر(ص) آشنا گردیده و بجای خواندن کتب مختلف و زیاد با خواندن این پایان نامه همان نتیجه را بدست بیاورد.

5ـ سوالهای تحقیق

در تحقیق با آوردن چند سوال می‌توان به تجزیه و تحلیل درست مطلب پرداخت و اگر مباحث را به صورت سوال بیان کنیم در زمان کوتاهتری به نتیجه خواهیم رسید.

در این رساله تلاش بر این است که به سوالات زیر پاسخ داده شود.

1ـ چرا خداوند از پیامبر اسلام خلق عظیم یاد کرده است؟

سوالات فرعی

1ـ اخلاق به چه معناست؟

2ـ اخلاق فردی پیامبر اسلام چگونه بوده است؟

3ـ اخلاق اجتماعی پیامبر اسلام چگونه بوده است؟

4ـ اخلاق خانوادگی پیامبر اسلام چگونه بوده است؟

5ـ اخلاق سیاسی و عبادی پیامبر اسلام چگونه بوده است؟

6ـ فرضیه تحقیق

پیامبر اکرم(ص) به عنوان یک الگوی تمام عیار هستند که نظیر ایشان در جهان نبوده و نخواهد بود

7ـ روش تحقیق

روش این تحقیق کتابخانه‌ای بوده و در طی آن سعی شده تا با مراجعه به کتابخانه‌های مختلف و استفاده از منابع و کتب متعدد و معتبر ابتدا مطالب فیش برداری شده سپس طبق فیش‌ها مطالب منظم شده‌اند.

8ـ ساختار تحقیق

نوشته این جانب مستمل بر 6 بخش و هر بخشی از چند فصل تقسیم شده است.

بخش اول: کلیات

1ـ مقدمه

2ـ تبیین و معرفی موضوع

4ـ فوائد و اهداف تحقیق

5ـ پیشینه تحقیق

6ـ سوالات تحقیق

7ـ اصطلاحات کلیدی

8ـ روش تحقیق

بخش دوم: مروری بر زندگی پیامر

1ـ ازدواج عبدالله و آمنه

2ـ پدر پیامبر خدا(ص)

3ـ میلاد رسول خدا(ص)

4ـ حلیمه را به حضرت محمد(ص)

5ـ بازگشت به آغوش خانواده

6ـ از شبانی تا تجارت و ازدواج

7ـ پیشنهاد ابوطالب

8ـ امین قریش در کوه حراء

9ـ نخستین مرد و زنی که به پیامبر ایمان آورند

10ـ همسران پیامبر(ص)

11ـ رحلت پیامبر(ص)

12ـ ثواب زیارت مرقد رسول اکرم(ص)

بخش سوم: اخلاق فردی پیامبر

1ـ چیستی اخلاق

2ـ رفتار پیامبر

3ـ گفتار پیامبر

4ـ سادگی و بی آلاریشی

5ـ تواضع و فروتنی

بخش چهارم: اخلاق خانوادگی پیامبر

1ـ پیامبر و امور خانواده

2ـ همیاری با خانواده خود

3ـ اخلاق پیامبر در خانواده

4ـ همسر داری پیامبر

بخش پنجم: اخلاق عبادی و اجتماعی پیامبر

1ـ حجیت سیره رسول اکرم قبل و بعد از رسالت

2ـ رسول الله اسوه حسنه

3ـ عبادت و پرستش پیامبر

4ـ ساده زیستی و وارستگی از دنیا

5ـ عفو و گذشت

6ـ شجاعت پیامبر

بخش ششم: اخلاق سیاسی پیامبر

1ـ مفهوم سیاست

2ـ تشتت سیاسی عربستان

3ـ سیاست رسول اکرم به طور کلی

4ـ قاطعیت در اجرای عدالت

5ـ مشورت پیامبر

6ـ چیستی نبرد در اسلام

7ـ نبردهای حضرت محمد(ص) و چند نبرد در زمان ایشان (جنگ بدر ـ جنگ احزاب(خندق) جنگ بنی قریظه)

8ـ سیره پیامبر در میدان نبرد

9ـ واژگان کلیدی تحقیق

واژه‌های کلیدی در این تحقیق عبارتند از:

سیره، اخلاق، سیاست، اسلام، پیامبر، اسوه حسنه، حضرت محمد(ص)،

1ـ سیره: حرکت، رفتن، سنگ، روشف مذهب، هئیت، راه رفتن، نوع راه رفتن می‌باشد

2ـ اخلاق: از خلق گرفته شده به معنای خوی، طبع، طبیعت، عادت، مروت و گذشت می‌باشد

3ـ سیاست: حکم راندن بر رعیت و اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن، سزا، جزا، عدالت و داوری می‌باشد.

4ـ اسلام: فرمانبرداری بی چون و چرا از امر یا نهی، دین اسلام، و گاهی به معنایی مسلمان نیر می‌آید

اسلام به معنی تسلیم و اطاعت محض، دین اسلام و مسلمین نیز آمده است.

5ـ پیامبر: همان رسول، نبی، نوشته، نامه، پیغامبر می‌باشد.

6ـ اسوه حسنه: اسوه، پیشوا، مقتدا

حسنه، کار نیک، عمل خیر، حسنات، عمل بر وفق احکام شرعی

7ـ حضرت محمد(ص)

حضرت: برای تعظیم پیش از نام پیغمبران می‌اید

محمد: نام رسول خدا(ص) می‌باشد.

بخش دوم: مروری بر زندگی پیامبر

1ـ ازدواج عبدالله و آمنه

2ـ پدر پیامبر خدا(ص)

3ـ میلاد رسول خدا(ص)

4ـ حلیمه دایه حضرت محمد(ص)

5ـ بازگشست به آغوش خانواده

6ـ از شبانی تا تجارت و ازدواج

7ـ پیشنهاد ابوطالب

8ـ امین قریش در کوه حرا

9ـ نخستین مرد و زنی که به پیامبر ایمان آوردند.

10ـ همسران پیامبر(ص)

11ـ رحلت پیامبر(ص)

12ـ ثواب زیارت مرقد رسول اکرم(ص)

ازدواج عبدالله و آمنه

آوازه عبدالله چنان در سرزمین حجاز شهر مکه طنین افکنده بود که بی شک ازدواج با او برای هر قبیله و خاندان افتخاری بزرگ بود. این افتخار را آمنه دختر وهب نصیب بود.

بره مادر آمنه با صلاحدید شوهرش وهب به منزل عبدالمطلب آمد و پیشنهاد ازدواج عبدالله با دخترش آمنه را مطرح نمود و او با کمال افتخار گفت: دخترمان همسر شایسته ایست برای فرزندت عبدالله!

عبدالمطلب رو به فرزندش کرده و گفت: پسرم نظر تو در مورد این پیشنهاد چیست؟ به خدا سوگند! در میان دختران مکه آمنه همتایی ندارد، زیرا او با حیا و ادب و عاقل و دین باور و پاکدامن است.[1]

از سوکت عبدالله پدرش فهمید که او با این وصلت موافق است. فاطمه مادر عبدالله شایستگی و کمالات ظاهری و معنوی آمنه را از نزدیک مشاهده کرد، گفت: من قبلاً آمنه را دیده بودم، ولی فکر نمی‌کردم اینقدر با حسن و کمال بوده و دلنشین باشد.

در میان دختران عرب هرگز دختری به این شایستگی یافت نمی‌شود. او به دلم نشست و برای همسری تو برگزیدم.[2]

عبدالله در طول عمر تنها با آمنه ازدواج کرد و زن دیگری برنگزید و همچنین جناب آمنه بعد از ازدواج با عبدالله به مدت کوتاهی زندگی کرد و دارفانی را وداع گفت.[3]

حاصل این ازدواج مبارک تنها یک فرزند و آن وجود مقدس حضرت خاتم الانبیا(ص) بود.

در عروسی پدر و مادر پیامبر اکرم ص نکات تربیتی فراوانی وجود دارد که شاخص‌ترین آنها معیار انتخاب همسر می‌باشد. تقوا، دین باوری، اصالت خانوادگی، ادب، حیا، عفت و عصمت، دوری از هوی و هوس، فصاحت و ادب سخن گفتن، پرهیز از مهریه سنگین و ویژگی‌های معنوی و کمالات روحی از جمله ملاک‌های عبدالله و آمنه د راین پیوند خجسته می‌باشد.

پدر پیامبر خدا(ص)

عبدالله بن عبدالمطلب، مادرش، فاطمه دختر عمره بن عائذ بن عمران بن مخزوم، است، یکی از پنج فاطمه‌ ای که در نسب رسول خدا بوده‌اند.[4]«صفیه» مادر زبیر از همین بانو تولد یافته‌اند، کینه«عبدالله» را«ابوقثم» و ابومحمد و«ابواحمد» و لقبش را «ذبیح» نوشته‌اند.

حضرت آمنه به رسول گرامی اسلام حامله بود که عبدالله به همراه یک کاروان تجارتی سفر شام رفت. بعد از چند ماه کاروان به مکه برگشت اما از عبدالله خبری نبود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق پیامبر(ص)

دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق


دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

رابطه دین و اخلاق

بحث و بررسى، رابطه دین و اخلاق‏ به‏صورت مستقل در جامعه ما کمتر مطرح‏شده ولی در مغرب‏ زمین تحولات و نوسانات فکرى زیادى در این زمینه انجام گرفته است. نقطه‏ عطف مهم در تاریخ فرهنگى اجتماعى مغرب‏ زمین رنسانس‏ است، تا قبل از رنسانس، دین رایج در آن دیار که همان‏ مسیحیت ‏بود بر همه شئون زندگى مردم از جمله علم، فرهنگ،سیاست، اجتماع، اخلاق و سایر مسائل حاکم بود و با شکست ‏کلیسا در صحنه‏هاى مختلف، مردم نیز از دین و گرایشهاى دینى ‏بیزار شدند و به‏جاى گرایش به خدا، گرایش به انسان‏مدارى‏مطرح شد. کار به آنجا رسید که بعد از انکار الهیات و معارف‏دین آنها احساس نیاز به نوعى دین کردند و کسانى مانند اگوست‏کنت فرانسوى که دوران حضور دین را سپرى‏شده اعلام کرده‏بودند ، دین انسان‏پرستى و انسان‏مدارى را به‏جاى آن اختراع واعلام کردند. به ‏دنبال این تحول فکرى و فرهنگى در تمام شاخه‏هاى‏ معارف انسانى تحولات عظیمى پدید آمد و نوسانات مختلفى درخطوط مختلف پراکنده شد که هیچ جهت واحدى نداشت. یکی از این زمینه ها زمینه ارتباط دین با اخلاق است . بحثهاى‏زیادى در زمینه ارتباط دین و اخلاق مطرح شده است .

معمولا در ارتباط دین با اخلاق سه فرضیه تصور مى‏شود:

  • یکى اینکه دین و اخلاق دو مقوله مشخص متباین ازهم هستند و هرکدام قلمرو خاصى دارند و هیچ ارتباط منطق بین آنها وجود ندارد. اگر مسائل دینى با مسائل اخلاقى تلاقى‏پیدا مى‏کند یک تلاقى عرضى و اتفاقى است و یک رابطه‏منطقى نیست که بین دین و اخلاق اتصالى برقرار شود. زیرا هرکدام فضاى خاص خود و قلمرو مشخص دارند که از هم دیگرجدا هستند و ربطى به‏هم ندارند. اگر به یکدیگر ارتباط پیدامى‏کنند مثل این است که دو مسافر هرکدام از یک مبدئى به‏سوى‏یک مقصدى حرکت کرده‏اند و در بین راه اتفاقا در یک ‏نقطه‏اى همدیگر را ملاقات مى‏کنند، ولى این معنایش این نیست ‏که بین این دو مسافر یک رابطه‏اى وجود دارد. پس یک فرض‏این است که دین و اخلاق چنین وضعى دارند، مثلا گفته شود که‏قلمرو دین مربوط به رابطه انسان با خدا است اما اخلاق مربوط به‏روابط رفتارى انسانها با یکدیگر است.
  • فرضیه دوم این است که‏اصلا دین و اخلاق یک نوع اتحاد دارند یا یک نوع وحدت بین‏آنها برقرار است ‏یا به تعبیر امروزیها یک رابطه ارگانیک بین‏آنها است. البته این رابطه باز به‏صورتهاى فرعى‏ترى قابل تصوراست ولى آنچه به فرهنگ ما نزدیکتر و قابل قبولتر مى‏باشد این‏است که اخلاق به‏عنوان یک جزئى از دین تلقى شود ما با این‏تعریف آشنا هستیم که دین مجموعه‏اى است از عقاید و اخلاق‏ و احکام، پس طبعا اخلاق مى‏شود جزئى از مجموعه دین،رابطه‏اش هم با دین رابطه ارگانیک و رابطه یک جزء با کل‏است مثل رابطه سر با کل پیکر انسان. از باب تشبیه مى‏توان‏گفت، اگر ما دین را به یک درختى تشبیه نماییم، این درخت‏داراى ریشه‏ها و تنه و شاخه‏هایى است. عقاید همان ریشه‏هاست‏و اخلاق تنه درخت است و شاخه و برگ و میوه درخت نیزهمان احکام است. رابطه تنه با خود درخت رابطه دو شى‏ءنیست. تنه هم جزء خود درخت است. در این تصور رابطه دین‏و اخلاق رابطه جز با کل است ‏یا چیزى شبیه به اینها، مى‏شودفرض کرد منظوراین است که یک نوع اتحاد بین دین و اخلاق در نظر گرفته‏مى‏شود که یکى در درون دیگرى جا بگیرد.
  • فرضیه سوم این‏است که هرکدام یک هویت مستقلى دارند اما هویتى است که درعین حال با هم در تعامل هستند و با یکدیگر در ارتباطند و دریکدیگر اثر مى‏گذارند، یعنى این‏گونه نیست که بکلى متباین ازهم باشند و هیچ ارتباط منطقى بین آنها برقرار نباشد بلکه یک ‏نوع رابطه علیت و معلولیت ، تاثیر و تاثر یا فعل و انفعال وبه‏طورکلى یک نوع تعامل بین دین و اخلاق وجود دارد، ولى‏این معنایش این نیست که دین جزئى از اخلاق است ‏یا اخلاق‏جزئى از دین است و یا اینکه اینها کاملا از هم متباینند. در دوفرضیه قبل نیز فرض شد که بین دین و اخلاق نوعى تاثیر و تاثرو فعل و انفعال و تعامل وجود دارد.
  • بنابراین در رابطه دین و اخلاق، یا تباین یا اتحاد و یاارتباط برقرار است . نظریه اول عدم‏ارتباط و تباین کلى بین اخلاق و دین بود و اینکه اگر ارتباطى‏جایى حاصل شود تلاقى حاصل شده بالعرض و اتفاقى است.نظر مقابلش هم این بود که اصلا دین و اخلاق با هم متحدند،مثلا اخلاق جزئى از دین است. اما بقیه نظریات دیگر، همه دراین طیف قرار مى‏گیرد که اخلاق و دین دو ماهیت مستقل هستنداما بین آنها روابط فعل و انفعال و تاثیر و تاثر و تعامل وجوددارد.

نظر دانشمندان غربی درباره ارتباط دین و اخلاق

  • اخیرا علما غربى دایره دین را به ارتباط بین انسان با خدا منحصر مى‏کنند. دیندارى یعنى اینکه انسان خدا را بشناسد، به‏خدا معتقد باشد و عبادتى انجام دهد. دین یعنى همین و لذاافکار سکولاریسم و گرایشهاى سکولاریستى بر همین اصل‏مبتنى است. ریشه این تفکر در غرب از بعد رنسانس شروع شده‏است و امروز هم دیگر سکه رایج است. البته بجز موارداستثنایى در بعضى از مکاتب و محافل کاتولیک و امثال اینهاغالب موارد این است که اصلا دین ربطى به مسائل دیگر ندارد و با مسائل جدى زندگى ارتباطى ندارد.
  • دین نوعى گرایش واحساس است که انسان نسبت ‏به خدا دارد و مى‏رود در معبد آن‏گرایش و احساس و نیاز روانى خود را ارضا مى‏کند و هیچ دلیلى‏هم ندارد که این موضوع واقعیتى داشته باشد، صرفا یک‏ احساس و تجربه شخصى و معنوى است که در آدم وجود دارد. اخلاق را هم این‏گونه معنا مى‏کنند که اخلاق عبارت ازارزشهایى است که در رفتارهاى اجتماعى انسان مطرح مى‏شود،مثلا اینکه انسانها باید با هم چگونه باشند، انسان بایدخوش‏اخلاق باشد، خوش‏رفتار باشد، خوشرو باشد، درستکارباشد، راست ‏بگوید و عدالت را رعایت کند. تمامى اینهامصادیق اخلاق مى‏شود پس خلاصه این دو قلمرو ازهم جداست. آن (یعنى اخلاق) رابطه بین انسانها را بررسى‏مى‏کند و این (یعنى دین) رابطه انسان را با خدا، و این دو ربطى‏نیز به‏هم ندارند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه دین و اخلاق

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه دین و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه دین و اخلاق


دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه دین و اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

رابطه دین و اخلاق

بحث و بررسى، رابطه دین و اخلاق‏ به‏صورت مستقل در جامعه ما کمتر مطرح‏شده ولی در مغرب‏ زمین تحولات و نوسانات فکرى زیادى در این زمینه انجام گرفته است. نقطه‏ عطف مهم در تاریخ فرهنگى اجتماعى مغرب‏ زمین رنسانس‏ است، تا قبل از رنسانس، دین رایج در آن دیار که همان‏ مسیحیت ‏بود بر همه شئون زندگى مردم از جمله علم، فرهنگ،سیاست، اجتماع، اخلاق و سایر مسائل حاکم بود و با شکست ‏کلیسا در صحنه‏هاى مختلف، مردم نیز از دین و گرایشهاى دینى ‏بیزار شدند و به‏جاى گرایش به خدا، گرایش به انسان‏مدارى‏مطرح شد. کار به آنجا رسید که بعد از انکار الهیات و معارف‏دین آنها احساس نیاز به نوعى دین کردند و کسانى مانند اگوست‏کنت فرانسوى که دوران حضور دین را سپرى‏شده اعلام کرده‏بودند ، دین انسان‏پرستى و انسان‏مدارى را به‏جاى آن اختراع واعلام کردند. به ‏دنبال این تحول فکرى و فرهنگى در تمام شاخه‏هاى‏ معارف انسانى تحولات عظیمى پدید آمد و نوسانات مختلفى درخطوط مختلف پراکنده شد که هیچ جهت واحدى نداشت. یکی از این زمینه ها زمینه ارتباط دین با اخلاق است . بحثهاى‏زیادى در زمینه ارتباط دین و اخلاق مطرح شده است .

معمولا در ارتباط دین با اخلاق سه فرضیه تصور مى‏شود:

  • یکى اینکه دین و اخلاق دو مقوله مشخص متباین ازهم هستند و هرکدام قلمرو خاصى دارند و هیچ ارتباط منطق بین آنها وجود ندارد. اگر مسائل دینى با مسائل اخلاقى تلاقى‏پیدا مى‏کند یک تلاقى عرضى و اتفاقى است و یک رابطه‏منطقى نیست که بین دین و اخلاق اتصالى برقرار شود. زیرا هرکدام فضاى خاص خود و قلمرو مشخص دارند که از هم دیگرجدا هستند و ربطى به‏هم ندارند. اگر به یکدیگر ارتباط پیدامى‏کنند مثل این است که دو مسافر هرکدام از یک مبدئى به‏سوى‏یک مقصدى حرکت کرده‏اند و در بین راه اتفاقا در یک ‏نقطه‏اى همدیگر را ملاقات مى‏کنند، ولى این معنایش این نیست ‏که بین این دو مسافر یک رابطه‏اى وجود دارد. پس یک فرض‏این است که دین و اخلاق چنین وضعى دارند، مثلا گفته شود که‏قلمرو دین مربوط به رابطه انسان با خدا است اما اخلاق مربوط به‏روابط رفتارى انسانها با یکدیگر است.
  • فرضیه دوم این است که‏اصلا دین و اخلاق یک نوع اتحاد دارند یا یک نوع وحدت بین‏آنها برقرار است ‏یا به تعبیر امروزیها یک رابطه ارگانیک بین‏آنها است. البته این رابطه باز به‏صورتهاى فرعى‏ترى قابل تصوراست ولى آنچه به فرهنگ ما نزدیکتر و قابل قبولتر مى‏باشد این‏است که اخلاق به‏عنوان یک جزئى از دین تلقى شود ما با این‏تعریف آشنا هستیم که دین مجموعه‏اى است از عقاید و اخلاق‏ و احکام، پس طبعا اخلاق مى‏شود جزئى از مجموعه دین،رابطه‏اش هم با دین رابطه ارگانیک و رابطه یک جزء با کل‏است مثل رابطه سر با کل پیکر انسان. از باب تشبیه مى‏توان‏گفت، اگر ما دین را به یک درختى تشبیه نماییم، این درخت‏داراى ریشه‏ها و تنه و شاخه‏هایى است. عقاید همان ریشه‏هاست‏و اخلاق تنه درخت است و شاخه و برگ و میوه درخت نیزهمان احکام است. رابطه تنه با خود درخت رابطه دو شى‏ءنیست. تنه هم جزء خود درخت است. در این تصور رابطه دین‏و اخلاق رابطه جز با کل است ‏یا چیزى شبیه به اینها، مى‏شودفرض کرد منظوراین است که یک نوع اتحاد بین دین و اخلاق در نظر گرفته‏مى‏شود که یکى در درون دیگرى جا بگیرد.
  • فرضیه سوم این‏است که هرکدام یک هویت مستقلى دارند اما هویتى است که درعین حال با هم در تعامل هستند و با یکدیگر در ارتباطند و دریکدیگر اثر مى‏گذارند، یعنى این‏گونه نیست که بکلى متباین ازهم باشند و هیچ ارتباط منطقى بین آنها برقرار نباشد بلکه یک ‏نوع رابطه علیت و معلولیت ، تاثیر و تاثر یا فعل و انفعال وبه‏طورکلى یک نوع تعامل بین دین و اخلاق وجود دارد، ولى‏این معنایش این نیست که دین جزئى از اخلاق است ‏یا اخلاق‏جزئى از دین است و یا اینکه اینها کاملا از هم متباینند. در دوفرضیه قبل نیز فرض شد که بین دین و اخلاق نوعى تاثیر و تاثرو فعل و انفعال و تعامل وجود دارد.
  • بنابراین در رابطه دین و اخلاق، یا تباین یا اتحاد و یاارتباط برقرار است . نظریه اول عدم‏ارتباط و تباین کلى بین اخلاق و دین بود و اینکه اگر ارتباطى‏جایى حاصل شود تلاقى حاصل شده بالعرض و اتفاقى است.نظر مقابلش هم این بود که اصلا دین و اخلاق با هم متحدند،مثلا اخلاق جزئى از دین است. اما بقیه نظریات دیگر، همه دراین طیف قرار مى‏گیرد که اخلاق و دین دو ماهیت مستقل هستنداما بین آنها روابط فعل و انفعال و تاثیر و تاثر و تعامل وجوددارد.

نظر دانشمندان غربی درباره ارتباط دین و اخلاق

  • اخیرا علما غربى دایره دین را به ارتباط بین انسان با خدا منحصر مى‏کنند. دیندارى یعنى اینکه انسان خدا را بشناسد، به‏خدا معتقد باشد و عبادتى انجام دهد. دین یعنى همین و لذاافکار سکولاریسم و گرایشهاى سکولاریستى بر همین اصل‏مبتنى است. ریشه این تفکر در غرب از بعد رنسانس شروع شده‏است و امروز هم دیگر سکه رایج است. البته بجز موارداستثنایى در بعضى از مکاتب و محافل کاتولیک و امثال اینهاغالب موارد این است که اصلا دین ربطى به مسائل دیگر ندارد و با مسائل جدى زندگى ارتباطى ندارد.
  • دین نوعى گرایش واحساس است که انسان نسبت ‏به خدا دارد و مى‏رود در معبد آن‏گرایش و احساس و نیاز روانى خود را ارضا مى‏کند و هیچ دلیلى‏هم ندارد که این موضوع واقعیتى داشته باشد، صرفا یک‏ احساس و تجربه شخصى و معنوى است که در آدم وجود دارد. اخلاق را هم این‏گونه معنا مى‏کنند که اخلاق عبارت ازارزشهایى است که در رفتارهاى اجتماعى انسان مطرح مى‏شود،مثلا اینکه انسانها باید با هم چگونه باشند، انسان بایدخوش‏اخلاق باشد، خوش‏رفتار باشد، خوشرو باشد، درستکارباشد، راست ‏بگوید و عدالت را رعایت کند. تمامى اینهامصادیق اخلاق مى‏شود پس خلاصه این دو قلمرو ازهم جداست. آن (یعنى اخلاق) رابطه بین انسانها را بررسى‏مى‏کند و این (یعنى دین) رابطه انسان را با خدا، و این دو ربطى‏نیز به‏هم ندارند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد رابطه دین و اخلاق

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق در اینترنت

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق در اینترنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق در اینترنت


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق در اینترنت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13
بخشی از توضیحات:

 

در این مقاله به تأثیرات مثبت اینترنت بر اخلاق کاربران پرداخته شده است. دیدگاه اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر قابلیت‌هایی است که به صورت بالقوه در اینترنت وجود دارد و می‌تواند سبب تسهیل ارتباطات جهانی میان انسان‌ها، از میان برداشتن تبعیض‌ها در دستیابی به اطلاعات و در نهایت ایجاد جامعه اطلاعاتی جهانی شود. از نظر نویسندگان این مقاله اینترنت علیرغم چهره فناوری‌محور خود می‌تواند پدید آورنده فضایی باشد که در آن اخلاق و روابط اجتماعی افراد تقویت گردد. معمولاً از چنین اخلاقی با عنوان «اخلاق سازنده» یاد می‌شود. استفاده از اینترنت اخلاق خاص خودش را به شیوه‌ای خودکار در کاربرانش به وجود می‌آورد، کاربرانی که در هر لحظه داده یا اطلاعاتی را تولید می‌کنند. از اینرو «اخلاق اینترنتی» جدای از «اخلاق سازنده» نیست. مقاله حاضر با یادآوری امکان همکاری میان اینترنت و انسان به منظور ارتقای روابط انسانی و اصول اخلاقی نگارش یافته است.

چکیده

در این مقاله به تأثیرات مثبت اینترنت بر اخلاق کاربران پرداخته شده است. دیدگاه اتخاذ شده در این مقاله مبتنی بر قابلیت‌هایی است که به صورت بالقوه در اینترنت وجود دارد و می‌تواند سبب تسهیل ارتباطات جهانی میان انسان‌ها، از میان برداشتن تبعیض‌ها در دستیابی به اطلاعات و در نهایت ایجاد جامعه اطلاعاتی جهانی شود. از نظر نویسندگان این مقاله اینترنت علیرغم چهره فناوری‌محور خود می‌تواند پدید آورنده فضایی باشد که در آن اخلاق و روابط اجتماعی افراد تقویت گردد. معمولاً از چنین اخلاقی با عنوان «اخلاق سازنده» یاد می‌شود. استفاده از اینترنت اخلاق خاص خودش را به شیوه‌ای خودکار در کاربرانش به وجود می‌آورد، کاربرانی که در هر لحظه داده یا اطلاعاتی را تولید می‌کنند. از اینرو «اخلاق اینترنتی» جدای از «اخلاق سازنده» نیست. مقاله حاضر با یادآوری امکان همکاری میان اینترنت و انسان به منظور ارتقای روابط انسانی و اصول اخلاقی نگارش یافته است.

مقدمه

موضوعات اخلاقی معمولاً بر مبنای اصول فلسفی یا دینی جوامع مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند، مانند اینکه انسان باید با پدر و مادر، همسر و فرزندان خود چگونه رفتاری داشته باشد؟ پیشرفت‌هایی هم که در حوزه دانش و فناوری روی می‌دهند گاهی اوقات روابط میان انسان‌ها و اصول اخلاقی پذیرفته شده در هر جامعه را به چالش می‌گیرند. اغلب در رابطه با انسان و ماشین این ایده مطرح می‌شود که ماشینی‌شدن جامعه سبب کمرنگ شدن عواطف انسانی و سردی روابط میان انسانها شده است. چنین دیدگاهی در نگاه اول می‌تواند درست به نظر برسد، اما برای دنیای امروز چندان مصداق ندارد. امروزه اینترنت و کاربردهای گوناگون آن نظیر پست الکترونیکی1، گروه‌های بحث2 محاوره مستقیم یا اصطلاحاً چت3 فرصت‌های جدیدی را برای آشنایی میان کسانی که هرگز یکدیگر را نمی‌شناخته‌اند، فراهم ساخته است و دوستی‌های جدیدی را از نوع مجازی4 بوجود آورده است که گاهی به دوستی‌های واقعی میان افراد همفکر و همعلاقه منجر می‌شود. بدین ترتیب می‌توان انقلاب اطلاعاتی و در رأس آن اینترنت را بر خلاف انقلاب صنعتی و مظاهر آن که سبب جدایی انسانها از یکدیگر شد، عاملی پیوند دهنده میان عناصر انسانی و نزدیک کننده جوامع انسانی در نظر گرفت و به تعبیری در کنار هر رویداد یا تحول تکنولوژیکی می‌توان نتایج و تأثیرات مثبتی را نیز مشاهده نمود.

تأثیر اینترنت بر روابط اجتماعی انسانها گستره‌ای فراتر از ابعاد فردی را در بر گرفته است تا آن حد که در هنگام وقوع بلایای طبیعی و فجایع انسانی عاملی مهم در انعکاس عواطف و احساسات انسانی به شمار می‌رود. نقش راهبردی اینترنت در دو رویداد بزرگ اخیر یعنی جنگ در عراق و حادثه سونامی5 مثال زدنی است. در هر یک از ایندو رویداد، اینترنت جدای از ایفای نقش اطلاع‌رسانی خود، رسانه‌ای مهم در اعلام موجودیت گروه‌های مختلف اجتماعی جهت حمایت از آسیب دیدگان و جلب کمک‌های مردمی از سراسر جهان بود. بسیاری از کاربران اینترنتی با استفاده از امکانات این رسانه جهانی به کمک نیازمندان شتافتند.

هدف از بیان این مطالب ارائه یا القای یک تفکر مثبت‌اندیش یا خوشبینانه به ذهن خواننده نیست بلکه تبیین امکان تحقق جامعه اطلاعاتی آرمانی در سراسر جهان است. شکی نیست که همه کاربران اینترنتی به ارزشها و اصول والای انسانی اهمیتی نمی‌دهند. هکرها6 یا راهزنان اینترنتی که با شیوه‌های مختلف در صدد نفوذ به نقاط مشخصی از اینترنت هستند، از همین نوع کاربران هستند. اصولاً، اینکه در اینترنت چه چیزی پسندیده است یا چه چیزی نامطلوب است، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

حتی در تعاریف قوانین بهره‌برداری از شبکه کامپیوتری و اینترنت همواره جلب نظر طرف‌های ذینفع مطرح بوده است. گاهی اوقات جانبداری‌های اقتصادی از تولیدکنندگان دانش و اطلاعات به حدی می‌رسد که دیگر «حق»7 یا به عبارت بهتر ارزشی برای کاربران قائل نمی‌شوند. این وضعیت در جوامع اقتصادگرایی8 مانند آمریکا و کشورهای غربی به خوبی مشهود است. کاربران برای برخورداری از خدمات پیوسته اطلاع‌رسانی مجبور به پرداخت هزینه‌هایی هستند که چندان واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسند. گستره اقتصاد آنقدر وسیع شده است که دیگر حوزه اخلاق را هم تحت‌الشعاع خود قرار داده است. امروزه ثروت و پول تنها ارزش اخلاقی پذیرفته‌شده در بسیاری از جوامع شده و کلیه روابط انسانی بر اساس همین عامل تنظیم و برقرار می‌گردد.

اما در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و به ویژه اینترنت، گستره اخلاق درست از لحظه‌ای آغاز می‌شود که یک کاربر پشت رایانه شخصی خودش می‌نشیند و روی دگمه مرورگر اینترنتی9 کلیک می‌کند تا به درون جامعه جهانی اطلاعات گام بگذارد (کولمن 2001). اینکه کسی میهمان اینترنت باشد و برای اولین بار باشد که از این رسانه استفاده می‌کند، یا از مشتریان پر و پا قرص اینترنتی یا اصطلاحاً «نرد»10 باشد، زیاد مهم نیست. مهم این است که همه این افراد تحت محیطی به تبادل اطلاعات با یکدیگر می‌پردازند که هیچ قانون یا مقرارت رسمی بر آن حاکم نیست. خوب یا بد، درست یا نادرست، باید یا نباید، همگی تعابیر منحصر بفردی هستند که به ازای تک تک کاربران میلیونی یا میلیاردی اینترنت قابل بررسی و تعریف است.

در چنین فضایی تدوین هر گونه قانون و مقررات نه تنها غیرممکن به نظر می‌رسد، بلکه مضحک هم جلوه می‌کند. چیزی که ممکن است از نظر یک کاربر مطلوب و خواستنی باشد، می‌تواند از دیدگاه کاربر دیگری نامطلوب و ناپسند باشد. اما فصل مشترک همه کاربران از مبتدی گرفته تا پیشرفته، یک چیز است و آن «ساختن»11 است. همه کاربران اینترنت به نوعی در حال ساختن داده یا اطلاعات هستند. حتی کاربرانی که فقط نقش دریافت کننده12 یا مصرف کننده13 اطلاعات را دارند، در واقع به نوعی اطلاعات را در جایی مصرف می‌کنند و سبب ساختن چیزی در جایی دیگر می‌شوند. بدین ترتیب همه آنها برخودار از نوعی از اخلاق هستند که اصطلاحاً «اخلاق سازنده» (کولمن 2001) نامیده می‌شود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق در اینترنت

دانلود مقاله کامل درباره نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره نظریات اخلاقى در آیینه حقوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نظریات اخلاقى در آیینه حقوق


دانلود مقاله کامل درباره نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27

 

نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

چکیده:

در این مقاله، ضمن معرفى اجمالى برخى نظریه‏هاى غالب اخلاقى، انعکاس این نظریه‏ها در مقررات حقوقى بررسى مى‏شود . اخلاق حق مدار که عمدتا وامدار سیستم اخلاقى کانتى است، به عنوان نظامى اخلاقى، موجه و مبناى استاندارد و هنجارهاى حقوق بشرى است . اخلاق نفع نگار با تمرکز بر مصلحت عمومى، به عنوان ملاک اصلى اخلاقى بودن هنجار، اصولا نمى‏تواند به عنوان مبناى اخلاقى در زمینه حقوق بشر قرار گیرد . اخلاق فضیلت مدار با وجود کاربرد آن در تربیت فضیلت محورانه افراد، قادر به ارائه نظریه عدالت و در نتیجه، ایجاد سیستمى حقوقى نخواهد بود . از سوى دیگر تاکید بر فضیلتها در باز توزیع امکانات اجتماعى، اعم از ثروت و قدرت و معرفت مى‏تواند روحیه دورنگى و نفاق را گسترش داده و در عمل مروج رذیلت و نه فضیلت‏باشد . اخلاق نوع دوستانه على‏رغم این واقعیت که در گفتمانى فمنیستى متولد شده است، ضرورتى ندارد در همان حوزه باقى بماند و مى‏تواند، در نظام حقوقى به عنوان مکملى براى اخلاق حق مدار مطرح باشد . نگارنده در این مقاله به این نتیجه خواهد رسید که نظام حقوقى موجه و در عین حال کارا نمى‏تواند، تنها بر یک نظریه اخلاقى تکیه زند، بلکه بایستى انعکاسى از تلفیق نظریات اخلاقى مختلف باشد .

مقدمه

رابطه اخلاق و حقوق از جمله مسائل مهم و مطرح در فلسفه حقوق است . در برخى نظامهاى فلسفى این مساله از چنان غنا و گستردگى برخوردار شده که مى‏توان گفت، فلسفه حقوق آنها، به رشته‏اى که بخش عمده‏اى از ادبیات آن، حول این مساله متمرکز بوده، تبدیل شده است . براى مثال، چنانچه راجر شاینر (Roger A.Shiner) به درستى بیان داشته، در فلسفه حقوق تحلیلى مسائل متعدد و گوناگونى به بحث رابطه حقوق و اخلاق مربوطه گشته آن گونه که مقاله‏اى در این زمینه به سادگى مى‏تواند به تحقیقى پیرامون فلسفه حقوق بطور عمومى - و نه تنها رابطه اخلاق و حقوق تبدیل گردد . (1)

از همین رو نویسندگانى که درباره رابطه اخلاق و حقوق بحث مى‏کنند، در همان ابتداى بحث تلاش بر مضیق کردن محدوده تحقیق به جنبه‏اى خاص از این مساله را دارند .

نگارنده نیز براى گریز از بررسى ابعاد گوناگون رابطه حقوق و اخلاق، به بررسى این پرسش خواهد پرداخت که نظریات گوناگون اخلاقى مطرح، در نظامهاى فلسفى معاصر، چه تاثیر و انعکاسى در جهت‏گیریهاى حقوقى مى‏تواند داشته باشد . طبیعى است نمونه‏هاى حقوقى در حد تبیین موضوع ارائه خواهد شد .

تقسیم بندى کلى نظریات اخلاقى

نظریات اخلاقى از نقطه نظرات گوناگونى قابل تقسیم هستند . در این نوشتار از آن جا که عمده توجه نگارنده، بر تاثیر این نظریات بر جهت گیریهاى حقوقى است، این نظریات را تحت عنوانهاى کلى زیر بررسى مى‏کنیم .

الف - نظریات اخلاقى عمل مدار

ب - نظریات اخلاقى فضیلت مدار

ج - اخلاق نوع دوستانه

اخلاق نوع دوستانه از جمله رویکردهاى اخلاقى است که نگارنده بطور خاصى به عنوان مکملى بر اخلاق حق مدار آن را بررسى مى‏کند . طبیعى است که اخلاق نوع دوستانه خود از یک منظر عمل مدار و از منظرى دیگر مى‏تواند فضیلت محور تلقى شود، اما این نظریه در چارچوب گفتمانى هیچ یک از دو رویکرد مذکور قرار نمى‏گیرد .

پس از معرفى اجمالى هر کدام از اینها تقسیمات احتمالى هر کدام را بیان نموده و با ذکر نمونه‏اى، تاثیر هر کدام در جهت‏گیرى نظام حقوقى بیان خواهد شد . چنانچه خواهیم دید، هیچ کدام از نظریات، به تنهایى نمى‏تواند هادى و راهنماى کاملى، براى یک نظام حقوقى باشد; از این رو نگارنده، اعمال ترکیبى نظریات گوناگون را پیشنهاد مى‏دهد .

نظریات اخلاقى عمل مدار 2

در این رویکرد پرسش و عنایت اصلى اخلاق، بر درستى و نادرستى عمل خواهد بود . پرسش اصلى این است که انجام چه کارى، درست (Right) و چه عملى نادرست و غلط (Wrong) است . به دیگر سخن پرسش اصلى این است «من چه باید انجام دهم‏» ؟ نظریات اخلاقى عمل مدار در پى یافتن پاسخ این پرسش هستند که عمل اخلاقى چیست؟ و چه باید انجام دهیم . آنچه در این نظریات عمده مى‏شود عمل است و البته تعریف و توجیه فلسفى عمل اخلاقى .

ذکر این نکته ضرورى است که مراد نگارنده از عمل گرایى بطور خاص نظریاتى هستند که بر عمل اخلاقى در برابر صفت‏حسنه اخلاقى متمرکز هستند . از این رو حتى سود انگاران قاعده محور نیز از این نقطه نظر به عنوان نظریه‏اى عمل مدار طبقه بندى خواهد شد . مثال کانت‏به عنوان یکى از بزرگترین فیلسوفان اخلاقى که در سنت عمل مدار تلاش وافرى در تعریف و توجیه عقلانى عمل اخلاقى داشته، و در نهایت‏با طرح مساله پیروى از آموزه‏هاى آمره اخلاقى که در فرایند تعقل به دست آمده‏اند، باید و نبایدهاى اخلاقى خود را بیان مى‏دارد . تست و آزمون «قانون فراگیر و جهان شمول‏» که ریشه در عقلانیت عملى انسان دارد، دستاورد ماندگار نظریه اخلاقى کانت است . (2)

تفسیرها و قرائتهاى گوناگونى از کانت ارائه شده که یکى از مهمترین و پرنفوذترین آنها قرائت‏حق مدار (of Rights Ethics) که ما در مباحث آینده به آن خواهیم پرداخت .

نظریات اخلاقى نتیجه گرا (Concequentialism) نیز گونه‏اى دیگر از نظریات اخلاقى عمل مدار است . نتیجه گرایان گر چه، در عمل مدارى مشترک با نظریات کانتى هستند، ولى در حقیقت رقیبان جدى و مطرح نظریات کانتى هستند . نظریات اخلاقى نفع انگار (Utilitarianism) مهمترین مثال و مورد شاخص نظریات اخلاقى نتیجه گرا هستند . (3)

نتیجه گرایان و بالطبع نفع انگاران نیز در پى ترسیم و تبیین و توجیه عمل اخلاقى هستند . انجام چه کارى درست و چه کارى نادرست است . چه کارى را باید انجام داد و از انجام چه کارى باید اجتناب کرد . جرمى بنتام و جان استوارت میل از نفع انگاران معروف فلسفه حقوق هستند که تلاش براى ارائه ملاکهاى معین، در تعریف عمل اخلاقى دارند . بنتام گرچه مبدع اصلى و بنیادین نفع مدارى در اخلاق نبوده، اما بى تردید اول کسى است که فلسفه جامع و فراگیرى که پیامدهاى نظریه اخلاقى نفع مدار در نظامهاى حقوقى را نشان مى‏دهد، تبیین و ترسیم کرده است . (4)

نظریه اخلاقى حق مدار در آیینه حقوق (5)

واژه حق که براى سالهاى متمادى در ادبیات فلسفى به معناى درست، در برابر خطا (Right# Wrong) بکار گرفته مى‏شود، پس از عصر روشنگرى بتدریج در معناى دیگر که جمع آن حقوق (حقها) بود، مورد استفاده قرار گرفت . حق به معناى درست‏با فعل ربطى (beto) مورد استفاده قرار مى‏گیرد و حال آن که، حق به این معنا، با فعل داشتن (tohave) بکار مى‏رود . پس باید توجه داشت، وقتى از اخلاق حق مدار سخن مى‏گوییم، از حقى که متعلق داشتن است، بحث مى‏کنیم و نه از حقى که در ترکیب وصفى بودن، بکار برده مى‏شود .

نظام اخلاقى حق مدار، خود شاخه‏اى از رویکرد گسترده‏تر عمل مدار است . (6)

چنانکه دیدیم نظریه‏هاى اخلاقى عمل مدار، حول این محور متمرکز هستند، که چه عملى اخلاقى است و چه عملى غیر اخلاقى و عنایت اصلى آن بر عمل است . نظریه اخلاقى حق مدار حول این محور دور مى‏زند که افراد انسانى (و البته در برخى نظریات جوامع انسانى، حیوانات نیز ممکن است صاحب حق تلقى شوند) اخلاقا داراى چه حقوق و تکالیفى هستند .

و حق حقوقى (Legal Right) از مباحث مطرح در این نظریه اخلاقى است . حق اخلاقى، بر مبناى استدلال عقلانى اخلاقى تعیین و ترسیم مى‏شود . فرد به دلیل انسان بودن، اخلاقا داراى حقوق و وظایفى است . این حقهاى اخلاقى، باید در نظام حقوقى منعکس و به حقهاى حقوقى تبدیل شود . اما انعکاس آن در نظام حقوقى، مساله‏اى جداگانه است که ممکن است، به دلایل خاص اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و . . . چنین نشود . پس داشتن حق اخلاقى توجیه (Justification) خاص خود را دارد، و تبدیل آن به حق حقوقى، فرایند خاص حقوقى کردن یک پدیده را دارد .

تحلیل مفهوم حق (C Onceptual Analysis) مطلب دیگرى است که در قلمرو بحثهاى هنجارى حق، بحث و بررسى مى‏شود . در این زمینه مشهورترین نقطه آغاز در ادبیات موجود، در حال حاضر تحلیل هوفیلد (Hofild) است . (7)

تحلیل مفهوم حق و تفکیک قلمروهاى مختلف آن از بسیارى سوء تفاهمات جلوگیرى کرده و به فهم بهتر نزاعهاى احتمالى و کاربردهاى حق در گزاره‏هاى مختلف اخلاقى و حقوقى کمک شایانى کرد .

نظریه اخلاقى حق مدار که عمدتا وامدار اخلاق کانتى است، 3 تاثیرات شگرفى، چه در حوزه اندیشه سیاسى و چه در قلمرو نظامهاى حقوقى داشته است . نظامهاى دمکراتیک و مردم‏سالار بر مبناى نظام اخلاقى حق مدار توجیه خاص خود را مى‏یابند . پاسخگویى حکومت در برابر شهروندان (Accontability) را مى‏توان تحت تاثیر چنین نظام اخلاقى، بخوبى توجیه کرد . اما دست آورد این نظام اخلاقى را عمدتا باید در عرصه حقوق عموما و حقوق بشر خصوصا دانست . حقوق بشر مدرن را مى‏توان ترجمان نظام اخلاقى حق مدار دانست . گر چه، حقوق بشر معاصر، هم در نظریه حقوق طبیعى (Natural Law Theory) ریشه دارد و هم در نظریه اخلاق کانتى ولى باید توجه داشت که نظریه حقوق طبیعى آن گونه که در حقوق بشر منعکس شده است، خود نیز به گونه‏اى اخلاق حق مدار را توصیه مى‏کند .

تفاوت نظریه حقوق طبیعى و حق مدارهاى کانتى در پیامد این نظریات در قلمرو حقوق بشر نیست، بلکه در نحوه استدلال براى این حقوق است . در حالى که نظریه حقوق طبیعى بر مبناى حق فطرى افراد که ناشى از طبیعت آنها و یا طبیعت جوامع انسانى و یا قوانین متغیر طبیعى است . (9)

و تلاش بر توصیه حقوق بشر، نظریه‏هاى کانتى حق مدارانه بر مبناى اصل غایت‏بودن انسان که نتیجه اخلاقى آن منع استفاده ابزارى از انسان مبناى نظرى حقوق بشر مدرن قرار مى‏گیرد .

اگر طرفداران حقوق طبیعى با مشکل منطقى گذار از است (is) به باید (oughtto) هستند، کانتى‏ها با چنین مشکلى نیز روبرو نیستند . بعلاوه نظریه‏هاى سنتى حقوق طبیعى از ارائه لیست قابل دفاعى از حقوق طبیعى ناتوان بوده‏اند . البته این بدان معنا نیست که این نظریه‏ها هیچ لیست قابل توجهى ارائه نکرده‏اند . سخن در این است که این نظریه‏ها تا آنجا که به قلمرو حقوق طبیعى مربوط مى‏شود، لیست جامع و مانعى نتوانسته‏اند ارائه کنند . با این وجود، نمى‏توان از تلاش وافر جان فینیز (John Finnis) از احیاگران معاصر حقوق طبیعى غافل بود . فینیز با ارائه لیست ارزشهاى هفتگانه پایه (Basicgoods) 4 و به مبارزه طلبیدن دیگران براى تکمیل لیست و یا فرو کاستن یکى از ارزشها به دیگرى تلاش کرد تا حداقل از ابهام ادعاهاى نظریه‏هاى حقوق طبیعى بکاهد و به صورت مشخص در نهایت‏بتواند حقوق طبیعى را در چارچوب مشخص‏ترى ارائه دهد .

همچنان که نمى‏توان از تلاش فینیز براى احیاى نظریه‏هاى حقوق طبیعى، در جهان معاصر به سادگى گذشت (البته این بدان معنى نیست که تلاش اندیشمندانى چون لان فولر lonfuller را نادیده بگیریم (11)

11) تلاش کانتى‏هاى جدید همچون جان رولز (John Rawls) (12) و پیرو صدیق او رونالد دورکین (Ronald Dworkin) را باید با تامل بررسى کرد .

جان رولز با ارائه یک نظریه آزادى مدارانه قرارداد محور (libertariancontactarianand) قرائتى جدید و حق مدارانه از اخلاق کانتى ارائه داد که تاثیر شگرفى بر دیدگاههاى سیاسى و در عین حال جهت‏گیرى نظام حقوقى ایفا کرد .

رولز را به حق مى‏توان به عنوان کسى که ادبیات خاموش و خفته فلسفه هنجارى تحلیلى (Analytic Normativephilosophy) را روح و جان تازه‏اى در نیمه دوم قرن بیستم بخشید بحساب آورد . دو اصل بنیادین نظریه عدالت رولز که به اعتقاد او، مردم در وراى پرده غفلت (veilofignorance) در یک قرارداد فرضى ( بر آن توافق دارند، یعنى (13) حداکثر آزادى برابر براى همه شهروندان و توزیع و باز توزیع امکانات اعم از ثروت، قدرت و معرفت‏به نفع ضعیف‏ترین‏هاى جامعه، تبیینى محتوایى از نظریه عدالت او ارائه داده است . نظریه عدالت رولز که یکى از شفاف‏ترین نظریه‏هاى حق مدارانه کانتى است، نظام حقوقى را مى‏تواند، به سمت گونه‏اى نظام سوسیال - لیبرال هدایت کند . نظامى که از یک سو در حوزه آزادیهاى عمومى لیبرالیستى و در توزیع امکانات سوسیالتى است .

دورکین نیز همانند رولز، در پى ترسیم نظریه عدالتى اساسا حق مدار است; اما نقطه محورى در اندیشه دورکین حق مدارانه بودن تحلیلهاى اوست . از دید دورکین تضمین حقوق افراد نقطه محورى عدالت و تضمین عادلانه بودن و در نتیجه اخلاقى بودن سیستم است . به دیگر سخن تضمین حقوق بنیادین بشر، شرط اصلى تحقق عدالت در جامعه است . آموزه اصلى در اندیشه او این است که تمام افراد جامعه از حقوق بنیادین برابر برخوردارند . تا زمانى که نظام حقوقى در پى تحقق این آموزه اخلاقى است، جهت‏گیرى آن جهت‏گیرى عادلانه است . در اندیشه اخلاقى دورکین، حقها به عنوان برگ برنده (Rightsastrumps) ایفاى نقش مى‏کنند و در ارزیابیهاى اخلاقى حرف آخر را مى‏زنند .

در بیان اجمالى نظریات اخلاقى حق مدار، سخن را با این نتیجه به پایان مى‏بریم که تاثیر این رویکرد اخلاقى بر نظامهاى حقوقى، محوریت‏حقوق بنیادین بشر، در جهت گیریهاى حقوقى است . بنابراین تمام شعبه‏هاى حقوق اعم از حقوق مدنى، جزا، بین الملل، ادارى و اساسى و . . . همه باید به سمت تضمین و حمایت از حقوق بنیادین بشر، جهت‏گیرى نمایند . هدف و غایت نظام حقوقى باید تحقق عدالت‏باشد . عدالت در رویکرد اخلاقى حق مدار در نهایت، در تضمین حقوق بنیادین بشر، محقق مى‏شود . اسناد حقوق بشرى، مقررات حقوقى، آراء قضایى همه و همه در واقع متاثر از حقهاى اخلاقى انسان خواهد بود .

نظریه اخلاقى نفع انگار در آیینه حقوق

نظریه اخلاقى نفع انگار (14) با نام فیلسوفانى چون بنتام (Jeremy Bentham) میل (John Stuart Mill) گره خورده است . از دیدگاه بنتام (15) مهمترین مساله انسانى عبارت از تجربه شادکامى و لذت (Pleasure and Happiness) و درد و رنج (pain) است . بنتام از فلسفه اخلاقیى دفاع کرد که بر مبناى آن ارزیابى درستى و نادرستى هر عمل و یا قانونى، نفع و فایده ( utility) آن است . براى مثال، در نظام حقوقى، ملاک ارزیابى، موجه بودن میزان نفعى است که یک قانون و یا یک ترتیب حقوقى به دنبال دارد; بدین معنا که تا چه اندازه آن قانون و یا ترتیب، شادکامى و لذت را در جامعه انسانى افزایش مى‏دهد .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نظریات اخلاقى در آیینه حقوق