هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق آماده رابطه دین و اخلاق

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق آماده رابطه دین و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آماده رابطه دین و اخلاق


دانلود تحقیق آماده رابطه دین و اخلاق

فایل مقاله رابطه دین و اخلاق با فرمت قابل ویرایش ورد و با نرم افزار word ساخته شده است. پسوند فایل تحقیق آماده با موضوع رابطه دین و اخلاق Doc می باشد و بر روی تمام سیستم هایی که نرم افزار ورد روی آنها نصب است قابل اجرا و ویرایش می باشد.لینک دانلود مقاله رابطه دین و اخلاق در انتهای صفحه می باشد.این تحقیق با وجود رابطه دین و اخلاق بودن آن فقط باید جهت راهنمایی مورد استفاده قرار گیرد و چه خوب است پس از مطالعه تحقیق حاظر اقدام به تهیه تحقیقی در این زمینه با الگو گیری از همین تحقیق کرده و به تولید دانش کمک کنید. تعداد صفحات:29صفحه
در زیر بخشی از تحقیق قرار داده می شود که این بخش صرفا برای این است که بدانید این تحقیق چگونه نگارش یافته و متن کامل در فایل اصلی است که پس از دانلود قابل مشاهده خواهد بود.

 

رابطة دین و اخلاق

                 

بحث اخلاق از مهمترین مباحث و مسائلی است که از ادوار گذشته مورد توجه و اهتمام جامعه ای بشری بوده و هست ، و در این راستا فلاسفه و دانشمندان الهی و مادی هرکدام دیدگاههای مختلف و نظرات متفاوت را ابراز داشته اند که فضائل اخلاقی و رذائل اخلاقی ، از هم تفکیک و قابل شناخت باشند ، گر چند که نوع بشر فطرتا‎ و با الهام درونی ، فضائل و رذائل اخلاقی را می شناسند و نسبت به کارهای خوب با دید مثبت و به کارهای بد با نگاه منفی می نگرند . بدین لحاظ کارهایی که جنبه اخلاقی دارد دارای ارزش فراوان است و در وجدان جامعة انسانی اهمیت کارهای اخلاقی با کارهای طبیعی و مادی قابل مقیاس نیست .

سئوالی که مطرح است اینستکه چرا باوجود شناخت فضیلت از رذیلت و ارزش کارهای شایسته ، مع الاسف ، انسانها بدون توجه به ارزش این کار همواره بدنبال رذیلت ها است و در گذرگاه زندگی از کنار این مسائل مهم ( فضائل اخلاقی ) به آسانی عبور میکنند ؟

پاسخ بسئوال واضح است و نیازی به تفکر و اندیشه ندارد بخاطر که اخلاق منهای دین نمی تواند عامل باز دارندة ( رذائل اخلاقی ) باشد که انسان بتواند در برابر خواسته ها و تمایلات نفسانی اش خویشتن دار بوده و صیانت و مراقبت نفسش را عهده دار باشد . افراد دینی و آن هایی که در مسیر دین حرکت میکنند و از تعالیم و باورهای مکتبی بهره میگیرند ،تردیدی وجود ندارد که دائماً در پی خوبی ها ، نیکی ها و همة فضیلت ها است و از کارهای خوب چه در حوزة دین و چه در عرصة اجتماع لذت میبرند . انسان دین مدار از مواهب حُسن اخلاقی برخُوردار بوده و در رفتار و کردار و معاشرت با مردم نهایت سعی اش را به کار بسته تا رضایت همگان تحصیل گردد .خانواده های که دارای حُسن اخلاقی وپای بند بموازین دینی میباشند در تربیت دینی و حُسن رفتار فرزندانش نیز همت گذاشته و یکی از اصول زندگی شان را اختصاص به تربیت اخلاقی و مکتبی آنان ( فرزندان ) میدهند ، و در این راه هزینه های مادی و معنوی زیادی صرف نموده تا اینکه بچه های با روحیه عالی و روان سالم و دارای اخلاق فاضله تحویل جامعه نمایند . در نقطة مقابل ، متاسفانه انسانهایی است که در برابر خواسته های درونی اش ضعیف و ناتوان است و زنجیر امیال نفسانی خیلی زود و راحت او را به بند کشیده و تسلیم مطلق هوای نفس میگردد. انسان مطیع و سر سپردة تمایلات ، نخواهد توانست خویشتن را با مسائل دینی و فضائل اخلاقی تطبیق بدهد . نه تنها روی مدار سعادت قرار نگرفته بلکه قدرت تفکر رسیدن به آنرا هم از دست داده است . واضح است که انسان اینچنینی به ارزشهای مکتبی و کرامت انسانی بی باک و بی پرواست و خود را موظف و مکلف به چنین ارزشهایی معنوی ندانسته و بی مهابا کارهای که در تضاد با دین و اخلاق است انجام میدهد . مع الاسف خانوادهایی که دارای چنین ویژگی پسندیده و برجسته نیستند و از این موهبت الهی فاصله گرفته اند زندگی شان پر است از دغدغه و عدم آرامش خاطر، و توام است با نزاعها و اختلافات خانوادگی . طبیعی است ، که فرزندان بوجود آمده و رشد یافته در دامان چنین والدینی از همه چیز بی اطلاع است ، از آموزه های دینی گرفته تا اخلاق فاضله ، و کسی نبوده که اینها را ( فرزندان ) با سعادت و شقاوت آشنا نموده و در مسیر که سعادت واقعی منتهی به آنست رهنمون باشند . تمامی کارهای زشت و خلافی که در درون یک جامعه صورت میگیرد و پیامدهای ناگوار و نامطلوبی را در بردارد محصول همین عدم تربیت و پرورش ناسالم است . خانوادهایی که خود ، دارای اخلاق کریمه و دین باور نبوده هیچگاه نمیتوان انتظار داشت که فرزندان سالم و دارای فضائل اخلاقی را به جامعه تقدیم کنند چرا که در قدم اول خودشان قید همه چیز را زده و نسبت به فضیلت و کرامت انسانی با بی تفاوتی تمام عمل کرده است . مسلماً وقتی که اینگونه افرادی در عرصة اجتماع و سیاست و فرهنگ و اقتصاد قرار گیرندچه خواهدشد ؟ بحق باید اذعان داشت که با وارد شدن این افراد در این صحنه ها ، تمامی زیر ساختار آن منهدم و فرو خواهد ریخت . همچنانکه جامعة بشری در امتداد تاریخش از این ناحیه گرفتار مشکلات و معضلات فراوانی بوده است و گرنه افراد و جامعة سالم ، چرا با بحرانهای عظیم اجتماعی دست بگریبان باشد .

 

 

 

اخلاق از دیدگاه فلاسفه و دانشمندان غیر مسلمان

 

افلاطون در باب اخلاق مانند سقراط عقیده دارد که عمل نیک لازمة علم به نیکی است و اگر مردمان تشخیص نیکی دادند البته به بدی نمی گرایند . پس فضیلت ، یعنی حُسن اخلاق نتیجة علم است .«1»

جان دیوئی میگوید : کسانی که مانند سقراط و افلاطون ، معرفت و فضیلت را یکی میدانند و مدعی هستند هر کس مرتکب بدی شود از این سبب است که نیکی را نمیشناسد به عبارت دیگر اخلاق را وابستة دانش میدانندمخالفان این نظریه میگویند عمل اخلاقی وابستة دانش نیست بلکه ناشی از عادات است . چه بسا کسانیکه نیکی را میشناسند ولی بدی میکنند . «2»

ارسطو میگوید : روح انسان دارای دو جنبه است : عقلانی و غیر عقلانی . عقلانی جنبة انسانیت است و غیر عقلانی دوجنبه دارد ، یکی نفس نباتی یعنی قوة نامیه و دیگری نفس حیوانی که بر حسب طبع دارای شهوت ، غضب و دیگر غرائز است . تمایلات غریزی ، آدمی را به عمل وامیدارند و اگر اعمال او با موافقت جنبة عقلانی واقع شود فضیلت است و این نوع فضیلت را فضیلت انسانی یا اخلاقی گوئیم . «3»

 

«1» سیر حکومت در اروپا ج1 ص 21

«2»مقدمه ای بر فلسفة آموزش و پرورش ص 236

«3» سیری حکمت در اروپا ج1 ص 33

  ویل دورانت میگوید : اگر بتوانیم به مردم منافع حقیقیشان را چنان بیاموزیم که نتایج بعید اعمالشان را نیک ببینند و امیال و شهوات خود را با دیدة بصیرت بسنجند شاید مردم روشنفکر را به اخلاقی رهنمون گردیم که درست به استحکام اخلاق افراد متدین باشد . ولی در پشت این عقیده نوعی اصالت فرد زیر کانه نهان است . به موجب این عقیده با تربیت یک نسل ، میتوان شرافت و اصالت واقعی را برقرار ساخت . وی         می افزاید : آیا احتمال نمیرود که اساس معاصی ، جهل و نادانی باشد و جنایات ، ناشی از عدم بصیرت کامل ؟ آیا فضیلت ، هوشیاری و تربیت کامل ، نظم اجتماعی لازم را برقرار نمی سازد ؟ «1»

سقراط راجع به اخلاق چنین نظریه ای دارد : انسان جویای خوشی و سعادت است و جز این تکلیفی ندارد ، اما خوشی به استیفای لذات و شهوات بدست نمیآید بلکه بوسیلة جلوگیری از خواهشهای نفسانی بهتر میسر میگردد و سعادت افراد در ضمن سعادت جماعت است . بنابراین سعادت هر کس در این است که وظایف خود را نسبت بدیگران انجام دهد «2»

و نیز ارسطو میگوید : عمل انسان را غایتی است و غایات مطلوب انسان مراتب دارند .

 

 

«1» لذات فلسفه

«2» سیر حکمت در اروپا ، جلد 1 صفحات 15،33. 

 آنچه غایت کُل و مطلوب مطلق است مسلماً سعادت و خوشی است اما مردم خوشی را در امور مختلف می انگارند بعضی به لذات را غبند ، برخی به مال وجماعتی به جاه . اما چون درُست بنگریم می بینیم هیچ وجودی به عنایت خود نمیرسد مگر آنکه همواره وظیفه ای که برای او مقرر است به بهترین وجه اجراء کند و انجام وظیفه به بهترین وجه برای هر وجودی فضیلت او است .

پس غایت مطلوب انسان یعنی خوشی و سعادت ، با قضیلت حاصل میشود . «1»

و همچنین دکارت مینویسد : اگر چه هر فردی از ما از افراد دیگر جدا است ولیکن چون تنها نمیتوانیم زیست کنیم ناچار باید منافع خود را تابع منافع حقیقی جماعتی که جزء آنها هستیم بنمائیم و اگر کسی این حس را داشته باشد که صلاح کل ، مقدم بر صلاح جزء است مکارم و الا از او ظهور خواهد کرد و حتی برای خدمت بدیگران جان خود را بخطر خواهد انداخت . خلاصه آنکه عمل انسان همواره باید موافق عقل باشد و اگر چنین شود البته سعادت و خرسندی خواطر که مراد و منظور از علم اخلاق همان است ، حاصل خواهد گردید . «2»

ولی  در  برابر  علمای  علم  اخلاق  و  طرفداران  این علم کسانی بودند و هستند که علم

 

 

«1» سیر حکمت در اروپا ، جلد 1 صفحات 33،15 .

«2» سیر حکمت در اروپا ، جلد 1 صفحه 120 .

 

اخلاق را مردود شمرده اند به همین خاطر که اینها انسان را صرفاً از جنبة مادی آن نگریسته و از نظریة التذاذ و شهوت و خود پرستی الهام میگیرند ، و همه چیز را منحصر در این جهان مادی دانسته و به اصل بودن لذت و قدرت و تمایلات نفسانی معتقدند .    و چنین افرادی هیچگاه اخلاق را ملاک سعادت و خوش بختی و پلکان تکامل انسانها نشناخته اند ، و نه تنها اخلاق را صعود به اوج قلة رفیع انسانیت نمیدانند بلکه آنرا مانع ترقی و پیشرفت دانسته و یک امر عبث و بی فایده معرفی کرده اند و معتقدند که گردن نهادن به چنین اموری آزادی انسان را سلب نموده و از لذائذ مادی این جهان محروم میسازد . کالیکس در کتاب گور گیاس که مخاطبش افلاطون است ، اخلاق را زنجیری میداند که اقویا برای در بند کشیدن ضعفا ساخته اند . به عقیدة وی اخلاق وسیله ای است برای نگاه داشتن مرد برتر در دائرة حدود و اقتدار ضعفاء «1»

و نیز نیچه مینویسد : خود را باید خواست و و خود را باید پرستید و ضعیف و ناتوان را باید رها کرد تا از میان برود و درد و رنج کاسته شود و ناتوان بر دوش توانا بار نباشد و سنگ راهش نشود . مرد برتر آنستکه نیرومند باشد ، به نیرومندی زندگی کند و هوی و تمایلات خویشرا برآورده سازد ، خوش باشد و خود را خواجه و خدا بداند و هر مانعی که برای خواجگی درپیش بیایداز میان بردارد ازخطر نهراسد و از جنگ و جدال نترسد.«2»

جان دیوئی میگوید : همواره افراد خود خواه و جاه طلبی وجود  دارند  که  در  نظر  آنان

«1» لذات فلسفه ص101

«2» سیر حکمت در اروپا ج3 ص 127

اصول اخلاقی چیزهایی بی فایده و مُهمل است زیرا تنها هدفشان نیل به تمایلات و رساندن کشتی آرزوها و خواسته های خویش بساحل مقصود است به همین جهت در راه دست یافتن به هدفهای خود همه چیز را مجاز میدانند . اینان اصول اخلاقی و مقررات اجتماعی را بمنزلة مانع و سدی در راه پیشرفت تمایلات و استعدادهای فردی تلقی میکنند و عدم آزادی در ارضاء خواهشها و شهوات را مایة محدود ساختن پرورش شخصیت انفرادی می پندارند و معتقدند باید هر چه بیشتر از شهوات و احساسات خود پیروی کنند و به مقررات و اصول اجتماعی بی اعتنا باشند و بطور کلی در نظر آنان بهترین اخلاق پشت پا زدن به اصول ومقررات اخلاقی است که مانع آزادی میگردند.«1»

متاسفانه فرد پرستان و خود پرستان مخالف اخلاق ، بر این باورند که اگر چنانچه به تمام اصول و ضوابط اخلاقی و اجتماعی پُشت شود و چنین مقررات زیر پا گذاشته شود اینجااست که بشر از چنین قیودی اسارت بار رهائی پیدا میکند و موانع ترقی و تعالی برداشته میشود و انسان از جمیع لذت ها بهره مند گردیده و خود را باز می یابد ، اما غافل از اینکه پیروی از هواها و تمایلات نفسانی چه بسا که انسانها را به حضیض ذلت و پستی کشانده و خویشتن را اسیر و بردة خواهشها و غرایز حیوانی شان قرار داده است مسلماً اگر نفس انسان مغلوب خواسته های درونی قرار بگیرد و از سر تعظیم فرمان آنرا اطاعت نماید در واقع به پستترین اسارت ها گردن نهاده است .

«1» اخلاق و شخصیت ، ص 22

اخلاق از منظر پیشوایان دین

 

در این رابطه بزرگ پیشوای تشیع میفرماید :

عن علی (ع) : قَالَ مَغلوب الشهوة اَذّلُ مَملُوکِ الِرّقِ .

امام (ع) میفرماید : آنکس که مقهور و مغلوب شهوات خویشتن است خواری و ذلتش بمراتب بیشتر از بندة زر خرید است «1»

و نیز علی (ع) فرموده است :

رأس الایمان حُسن الخلق و التّحلّی بالصدق .

 

میفرماید : سرآمد تمام وظایف برای افراد با ایمان اینستکه خود را به صفات حمیده و اخلاق پسندیده متخلّق سازند و خویشتن را بزیور راستگوئی بیارایند . «2»

امام صادق (ع) میفرماید :

عن الی عبدالله (ع) قالَ : اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَتَعالی لَیُعطِی العَبْدَ مِنَ الثَوابِ عَلی حُسنِ الْخُلقِ کَما یُعطِی الْمجاهِدَ فِی سَبِیلِ اللهِ یَغْدُ وَ عَلَیْهِ وَ یَروُحُ . «3»

 

امام (ع) میفرماید : خداوند به بندة خود در مقابل حُسن خُلق پاداشی میدهد همانند اجر مجاهد راه حق که روز و شب در فعالیت و کوشش باشد .

«1» فهرست غرر ص 188

«2» فهرست غرر ص 94

«3» اصول کافی ج 2 ص 101

و عنهُ (ع) :

 

اِنْ اُجِلّتْ فِی عُمرِکَ یَوْمَیْنِ فَاْجعَلْ اَحَدَهُما لاَدَبکَ لِتَستَعیِنَ بِهِ عَلی یَومِ مَوتِکَ .

 

فرموده است : اگر بتو اعلام شد که از عمرت بیش از دو روز باقی نمانده است روز اول را به اخلاق و ادبت اختصاص ده تا

ادامه مطالب دَر فایل ورد است که پس از پرداخت و دانلود قابل مشاهده است برای خرید پس از وارد کردن ایمیل روی پرداخت کلیک کنید.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آماده رابطه دین و اخلاق

تحقیق اخلاق در بینش اسلامی

اختصاصی از هایدی تحقیق اخلاق در بینش اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق اخلاق در بینش اسلامی


تحقیق اخلاق در بینش اسلامی

دانلود تحقیق اخلاق در بینش اسلامی 19 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

تعریف خلق :

خَلْق وخُلْق را از نظر ریشه و ماده یکی دانسته اند و این مسئله ای است که در کتب لغت و هم در تفاسیری که از قرآن دردست است ملاحظه می کنیم. گفته اند غرض از خَلْق شکافتن و شکل ظاهری انسان و غرض از خُلْق شکل یا حالت نفسانی و صفات معنوی و باطنی اوست و در مواردی به معنی مرّوت و دین هم آمده است .

و بر این اساس اخلاق کلمه و لغتی است که در آن جنبه های مربوط به صفات معنوی و نهانی انسان که صرفاً در رفتار ظاهر می شوند قابل ذکر است . در برخی از کتب اخلاقی ، خُلْق را حالتی نفسانی دانسته اند که آدمی را بدون فکر و رویه ای به انجام کارهائی تحریک می نماید .1

اخلاق : ج خلق ـ خوی ها . طبیعت باطنی ـ سرشت درونی . اخلاق یا تهذیب نفس ، یکی از شعب حکمت عملی است و آن دانش نیک و بد خویها و تدبیر انسان است برای نفس خود یا یک تن خاص .2


1 اخلاق و معاشرت در اسلام ـ علی قائمی ـ ص30

2 فرهنگ فارسی ـ دکتر محمد معین ـ ج 1ـ ص 174


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق اخلاق در بینش اسلامی

مقاله در مورد اخلاق اسلامی

اختصاصی از هایدی مقاله در مورد اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد اخلاق اسلامی


مقاله در مورد اخلاق اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت

تعداد صفحه:30

فهرست مطالب:تحقیق یا تقلید 

 

اولین مساله

کلام عقلی و کلام نقلی 

تعریف و موضوع علم کلام 

عرفان و تصوف

 

اصول فقه

 

منابع فقه

 قرآن

 

سنت

 

اجماع

 

عقلعلوم اسلامی را که اکنون موضوع بحث است چند گونه می توان تعریف کرد و بنا به هر تعریف ,موضوع فرق می کند.علومی که موضوع و مسائل آن علوم اصول یا فروع اسلام است و یاچیزهایی است که اصول و فروع اسلام به استناد آنها اثبات می شود , یهنی قرآن و سنت , مانند علم قرائت , علم تفسیر , علم حدیث , علم کلام نقـلی , علم فقه , علم اخلاق نقلی.علوم مذکور در فوق به علاوه علومی که مقدمه آن علوم است , علوم مقدمه مانند:ادبیات عرب از صرف و نحو و لغت ومعانی و بیان و بدیع و غیره مانند کلام عقلی , اخلاق عقلی , حکمت الهی , منطق , اصول فقه , رجال و درایه .علومی که به نحوی جزء و اجبات اسلامی است , یعنی علومی که تحصیل آن علوم و لو به نحو واجب کفایی بر مسلمین واجب است و مشمول حدیث نبوی معروف می گردد : طلب العلم فرضیه علی کل مسلم یعنی دانش طلبی بر هر مسلمانی واجب است . می دانیم علومی که موضوع و مسائل آنها اصول و یا فرئع اسلامی است و یا چیزهایی است که به استناد آنها آن اصول و فروع اثبات میشود , واجب است تحصیل و تحقیق شود , زیرا دانستن و شناختن اصئل دین اسلام براى هر مسلمانى واجب عینى است و شناختن فروع آن واجب کفایى است. شناختن قرآن و سنت هم واجب است زیرا بدون شناخت قرآن و سنت شناخت اصئل و فروع اسلام غیر میسر است و هم چنین علومى که مقدمه تحصیل و تحقیق این علوم است نیز از باب مقدمه واجب واجب است .علومی که در حوزه هاى فرهنگى اسلامى رشد و نما یافته است اعم از آنکه از نظر اسلام , آن علوم واجب و لازم بوده, یا نه و اعم از آنکه آن علوم از نظر اسلام ممنوع بوده است یا نه , ولی بهر حال در جامعه اسلامى و در میان مسلمانان راه خود را طى کرده است , مانند نجوم احکامى ( نه نجوم ریاضى ) و بعضى علم هاستعلم منطق :یکى از علومى که از جهان خارج وارد فرهنگ اسلامى شد و پذیرش عمومى یافت , و حتى به عنوان مقدمه اى بر علوم دینى جزء علوم دینى قرار گرفت , علم منطق است علم منطق از متون یونانى ترجمه شد , واضح و مدون این علم ارسطاطالیس یونانى است.این علم در میان مسلمین نفوذ و گسترش فوق العاده یافت , اضافاتى بر آن شد و به سر حد کمال رسید . بزرگترین منطقهاى ارسطویى که در میان مسلمین تدوین شد منطق الشفاى بو على سینا است , منطق الشفا چندین برابر منطق خود ارسطو است تعریف منطق :منطق < قانون صحیح فکر کردن > است . یعنى قواعد و قوانین منطقى به منزله یک مقیاس و معیار و آلت سنجش است که هر گاه بخواهیم درباره برخى از موضوعات علمى یا فلسفى تفکر و استدلال کنیم باید استدلال خود را این مقیاسعا و معیارها بسنجیم و ارزیابى کنیم که بطور غلط نتیجه گیرى نکنیم , منطق براى یک عالم و فیلسوف که از آن استفاده مى کند نظیر شاقول یا طراز است که بنا از وجود آنها براى ساختمان استفاده مى کند و مىسنجد که آیا دیئارى که بالا برده است عمودى است یا نه ؟ و یا آیا سطحی که چیده است افقى است یا نه؟فائده منطق از تهریفى که برای منطق ذکر کردیم فایده منطق نیز روشن مى شود معلوم شئ فایده منطق جلوگیرى ذهن است از خطاى در تفکر ؛ تفکر عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر براى بدست آوردن معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم . در حقیقت تفکر عبارت است از سیر و حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوى یک سلسله مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوى آن مطلوب براى تبدیل آن به معلوم.ذهن آنکاه که فکر مىکند و می خواهد از ترکیب و مزدوج کردن معلومات خویش مجهولى را تبدیل به معلوم کند , باید به آن معلومات شکل نظم و صورت خاص بدهد . یعنى معلومات قبلى ذهن تنها در صئرتى مولد و منتج مىشوند که شکل و صورت خاصى به آنها داده شود منطق قواعد و قوانین این نظم و شکل را بیان مى کند .خطاى ذهن :ذهن آنگاه که تفکر مى کند و امورى را براى امرى دیگر قرار میدهد ممکن است صحیح عمل کند و ممکن است دچار خطا گردد. منشاء خطا یکى از دو امر ذیل ممکن است باشد

 

  • آن مقدماتى که آنها را پایه قرار داده و معلوم فرض کرده خطا و اشتباه باشد یعنى مقدماتى که مصالح استدلال ما را تشکیل مىدهد فاسد باشد
  • نظم و شکل و صورتى که به مقدمات داده شده غلط باشد یعنى هر چندمصالح استدلال ما صحیح و درست است ولى شکل استدلال ما غلط استخطا سنجى منطق ارسطویى منحصراً مربوط به شکل و صورت استدلال , اما سنجش خطاى ماده استدلال از عهده منطق ارسطویى خارج است , لهذا منطق ارسطویى را منطق صورت مى نامند .1-فلسفه اخلاق (حکمت عملی) نوشتة ژکس – ترجمه دکتر ابوالقاسم پور حسینی چاپ اول – انتشارات امیر کبیر .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اخلاق اسلامی

دانش اخلاق و مدیریت 25 ص - ورد

اختصاصی از هایدی دانش اخلاق و مدیریت 25 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانش اخلاق و مدیریت 25 ص - ورد


دانش اخلاق و مدیریت  25 ص - ورد

مقدمه :

مدیریت . مهمترین عامل در حیات رشد و بالندگی و یا از بین رفتن نهادها ، سازمان ها و اجتماع است و مدیر روند حرکت از وضع موجود به سوی وضعیت مطلوب را هدایت می کند و در هر لحظه برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست . در این مقاله با عنوان اخلاق و مدیریت به بررسی طبیعت مشکلات اخلاقی در نهادها پرداخته شده است : بررسی مشکلات موجود و نیز رقابت های پیچیده ای به منظور برقراری توازن بین منافع اقتصادی و تعهدات اجتماعی .

اخلاق در مدیریت بر این اساس که روابط ما با اعضای جامعه ای که در آن فعالیت داریم چگونه است و چگونه باید متمرکز گردد ، استوار است . بدون شک مهمترین و حساس ترین مسأله در مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است .

اخلاق در مدیریت امروزه از مسائلی نظیر ارتشاء ، دزدی و تبانی فراتر می رود . هنگام مواجهه با چنین مسائلی چگونه باید تصمیم گیری کرد و چه چیزی صحیح ، مناسب و عادلانه است . در این مقاله شیوه ی تصمیم گیری ما در قبال جامعه و مسائل مدیریتی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد .


دانلود با لینک مستقیم


دانش اخلاق و مدیریت 25 ص - ورد

دانلود مقاله کامل در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت


دانلود مقاله کامل در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18
فهرست و توضیحات:

اخلاق از دیدگاه قرآن

اخلاق قرآنى

اخلاق از دیدگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله

اخلاق از دیدگاه عترت

سقراط مى گوید:

نظریه اخلاقى ارسطو:

دکارت در اخلاق مى گوید:

نظریه فلسفى و اخلاقى نیچه :

نظریه اخلاقى امام على علیه السلام :

نقش علم و اخلاق از دیدگاه جان دیوئى :

ارسطو و نقش عقل در اخلاق بشرى :

 

اخلاق از دیدگاه قرآن 

پاره اى از آیات اخلاقى ، به عبارت دیگر اخلاق از دیدگاه قرآن را به نظر مبارکتان مى رسانیم که بطور گذرا و اشاره آورده و فقط به ترجمه آیات اکتفاء نموده ایم . قال الله تعالى : و انک لعلى خلق عظیم ، براستى از براى تو است (اى محمد) اخلاق عظیم . قال الله تعالى : لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه ، مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سر مشق نیکوئى بود.  در سوره مریم فرمود: آن الذین امنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا   مسلما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام داده اند خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مى دهد. اخلاق حسنه از بر جسته ترین اوصاف انبیاء و سفیران الهى در زمین است . معجزات پیامبران در سایه اخلاق نیکویشان به وقوع پیوست ، بطوریکه خداوند در یکجا اخلاق و خلق عظیم پیامبرش ، حضرت ختمى مرتبت را مى ستاید. و در جاى دیگر قرآن ، پیامبر هظیم الشاءنش را الگو و اسوه حسنه معرفى نموده و بشریت را به پیروى و اطاعت محض از آن حضرت دعوت مى نماید. قال الله تعالى : قل آن کنتم تحبون الله فاتبعونى یحببکم الله .  (اى امت )، اگر شما خداوند را دوست مى دارید، پس از من اطاعت کنید، خدا هم شما را دوست خواهد داشت . این مفاهیم بلند قرآنى ، گویاى این حقیقت است ، که اخلاق حسنه از امتیازات بزرگ انبیاء و اولیاء گرامى خدا بر سایر بشریت است . پس سعى کنیم به اخلاق نیکوى پیامبران الهى ، خاصه حضرت ختمى مرتبت علیه السلام متخلق و متصف گردیم .

اخلاق قرآنى 

قال الله تبارک و تعالى : و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما، بندگان خاص خداوند رحمان ، کسانى هستند که با آرامش بى تکبر بر روى زمین راه مى روند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخرادانه گویند به آنها سلام مى گویند و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند. قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها   قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور. تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است . قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها و قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها

قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور و تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده و رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت