هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری )

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع : ارزشیابی توصیفی
به عنوان معلم باید عمیقاً باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی ، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیا کنیم که نمره گرایی از بین برود و معلم و دانش آموز و اولیاء همه به دنبال کیفیت کار باشند نه کمیت . کثرت مقالات و کتبی که اخیراَ به پیشرفت ارزشیابی تحصیلی اختصاص یافته و در آنها کوشش شده است تا ضرورت و شایستگی ارزشیابی رد شود یا اثر بخشی آن بهبود یابد خود مؤید این واقیت است که ارزشیابی های کیفی تا چه اندازه مورد توجه و سؤال می باشند . اصطلاح ارزشیابی در معنای بسیار وسیع خود عبارت از عملی است که به وسیله آن درباره واقعه ای ، یا یک فرد یا شئ با توجه به معیاری قضاوت می شود .
از طرف دیگر موضوع قضاوت و معیار ارزشیابی هر چه باشد در نفس عمل تغییری ایجاد نمی شود ، بنابراین عمل ارزشیابی حوزه بسیار گسترده ای دارد که غیر از بارزده های تحصیلی چندین نمونه دیگر می توان برای آن ذکر نمود . در واقع امتحان نوعی قضاوت است که طبق اصول معینی انجام می شود و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش و کمک به بهبود یادگیری است .
ارزشیابی یکی از ارکان هر برنامه درسی است همان طور که در ابتدای هر درس با انجام ارزشیابی تشخیص میزان دانش و توانایی فراگیران سنجیده می شود . پس از هر درس و در پایان درس نیز آموخته های دانش آموزان ارزشیابی می گردد .
معمولاً ارزشیابی هم میزان پیشرفت فراگیران و هم میزان توفیق آموزگاران را می سنجد و نقاط قوت و ضعف برنامه آموزشی را نشان می دهد .
ضمناً آموخته های فراگیران در سه حیطه ی دانش – مهارت علمی – نگرش مورد ارزش و سنجش قرار می گیرد .
در این ارزشیابی رشد میزان یادگیری هردانش آموز مورد نظر است و همچنین فعالیت تلاش فردی و گروهی دانش آموزان منظور می شود . فعالیت خارج از کلاس دانش آموزان بخشی از نمره ارزش یابی مستمر را شامل می شود و ضمناًباید به تفاوتهای فردی فراگیران توجه شود .
در پایان برای داشتن یک ارزشیابی توصیفی همراه با یادگیری مؤثر و مفید لازم است که معلمان با اهداف این نوع کار و ابزار و نحوه ی انجام آن آشنا شوند وآنگاه اولیاء را در جریان کار قرار دهند و آنها را توجیه کرد و سپس دانش آموزان را توجیه کرد و در این صورت است که همگی با هم با فکر و توان هم می توانیم راه را تا پایان ادامه دهیم و به نتایج مطلوب برسیم .
امیدوارم این مطالعه بتواند به گسترش شناخت انسان آن طور که در موقعیتهای واقعی زندگی روزمره اش رفتار می کند کمک نماید.

اهدافی که ارزشیابی تحصیلی در نظر دارد
با عنایت به اهمیت ارزشیابی می توان اهداف زیر را برای آن مطرح نمود :
- ارزشیابی می تواند به عنوان عاملی مؤثر در تشخیص شیوه صحیح تدریس و کمک به ارتقاء و اعقلای آن یاری رسان معلم باشد .
- بر اساس نتایج حاصله از ارزشیابی می توان در انتخاب معلمان کارآمد و شیوه تدریس مؤثر تصمیم گیری نمود .
- دانش آموزان در این زمینه بهره ور خواهند شد و از نتایج ارزشیابی می توانند به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی پیدا نموده درصدد رفع یا تقویت آن نقاط باشند .
- ترسیم ضوابط خاص در زمینه ی ارائه ی شیوه های مؤثر
- تدریس هدفهای ارزشیابی بر حسب سؤالی که ارزشیاب درباره بازده مورد ارزشیابی مطرح میکند فرق می کند و کار آن گروه از شیوه های ارزشیابی که در نظام تحصیلی به کار می رود . این است که تحقیق هدف های آموزشی را کنترل می نماید .

 

اهداف این تحقیق عبارتند از :
مقصود از ارزشیابی خدمت به آموزش است ، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموزان و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیت را میتوان با کاربرد روش صحیح در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد .
در ارزشیابی (توصیفی) میزان افزایش یادگیری هر دانش آموز مدنظر می باشد و همچنین فعالیت تلاش فرد و گروهی دانش آموزان منظور می شود .
فعالیت خارج از کلاس فراگیران بخشی از نمره ارزشیابی مستمر را شامل می شود و ضمناً باید به تفاوتهای فردی فراگیران توجه شود .
اطلاعات حاصل از سنجش و ارزشیابی مستمر هر دانش آموز به این پرسش معلم پاسخ دهد که این دانش آموز در کجا قرار دارد . و برای پیشرفت او چه می توان کرد ؟ نه این که معلم نتیجه گیری نماید که مثلاً این دانش آموز زیر حد متوسط ، کند ذهن یا تیز هوش است.

 

اهداف تحقیق :
کسب مهارت های بحث و گفتگو
مشارکت در فعالیتهای گروهی
ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری
کسب مهارتهای مربوط به ارتباطات بین فردی
کسب مهارتهای مطالعه درست
توجه به موضوع مورد مطالعه
کسب مهارت تفکر انتقادی
ارتباط بین یادگیری قبلی و بعدی
تثبیت یادگیری از طریق مرور کردن ، سؤال جواب و یافتن جواب
تلفیق مهارتهای شنیدن ، خواندن ، تفکر و نوشتن
افزایش اعتماد به نفس و ابراز وجود

چکیده
در این مقاله سعی شده است که بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یاد گیری ) فراگیران با توجه به اهمیت آن نگاهی داشته باشیم .
بر اساس این روش که همان سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدفهای آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری که آیا فعالیت های آموزشی معلم و تلاش های فراگیران به نتایج مطلوب رسیده است . بدین منظور از انواع ارزشیابی ها که شامل آغازین – تکوینی ( مستمر ) پایانی ( تراکمی ) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .
هم چنین اصول و مفاهیم قابل تاکید در ارزشیابی توصیفی و نقش آن در آموزش و یادگیری حد نظر واقع شده است در این مباحث سعی شده که اهداف ارزشابی توصیفی و ارتباط آن با ارزشابی تکوینی بیان شود . بعد از این موارد ابزارهایی که در این روش استفاده می شود .
پوشه کار – پروژه – آزمون های عملکرد می باشد .
برای مثال : در آزمون عملکرد ، تهیه یک آزمون عملکرد از نوع سیاهه یا چک لیست می باشد .
در مجموع امیدواریم که راهکارهای مناسب جهت چگونگی استفاده از ابزار ها و نتایج حاصل از ارزشیابی توصیفی ارائه شده باشد .

ارزشیابی تحصیلی
هر کاری که قضاوتی به همراه داشته باشد ارزشیابی است بعضی مواقع سنجش و ارزشیابی معادل به کار می روند اما به واقع هم معنا نیستند . سنجش اندازه گیری عملکرد است و مشتمل بر قضاوت نیست و این نقش بر عهده ارزشیابی است .
ضمناً آموخته های فراگیران در سه حیطه ی دانش – مهارت علمی – نگرش مورد ارزش یابی و سنجش قرار می گیرد .
اگر یادگیریهایی که فراگیران لازم دارند تا رشد کنند و به شکوفایی برسد ، صورت نگیرد ، به این معناست که هیچ تغییری در آنها به وجود نخواهد آمد . به سخنی دیگر ، بدون یادگیری هیچ تغییری در درک ، احساس ، فکر ، توان ، قدرت و کارایی انها صورت نخواهد گرفت ؛ زندگی و ویژگیهای آن را نخواهد شناخت و نخواهد توانست با زندگی کنار بیاید و به یقین زندگی برای او دشوار خواهد شد . قبول کنیم که هر یادگیری باید با تغییر همراه باشد . تغیر از وضعیتی که در آن هستیم به وضعیتی که می خواهیم به آن برسیم .
به طور مسلم همه می خواهند همیشه در وضعیتی قرار گیرند که بهتر از وضعیت پیشین باشد پس آموزش نیاز همه است . هیچ کس در هیچ زمانی نمی تواند از آموزش ، یاد دادن و یاد گرفتن روگردان باشد .

 

سه عنصر اصلی در آموزش وجود دارد :
عنصر اول – در آموزش کسی هست که یاد می دهد.
عنصر دوم – در آموزش کسی هست که یاد می گیرد .
عنصر سوم – در آموزش گاهی مطلبی یا موضوعی هست که باید یاد داده شود .
عنصر اول را «یاد دهنده» عنصر دوم را «یاد گیرنده» و عنصر سوم را «موضوع یادگیری» می نامیم .
بسیاری از نظریه پردازان یادگیری می گویند که یادگیری به تقویت وابسته است اما دیدگاههای یادگیرنده گان نسبت به ماهیت تقویت با یکدیگر متفاوت است.
یادگیری یکی از مهمترین زمینه ها در روان شناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است . در یکی از فرهنگ لغتها یادگیری این گونه تعریف شده است : کسب دانش ، فهمیدن ، یا تسلط یابی از راه تجربه یا مطالعه .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری )

تحقیق درمورد پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه


تحقیق درمورد پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه105

 

فهرست مطالب

1- تشخیص مفاهیم :

 

تعریف مدیریت

 

تعاریف مدیریت غالباً اصالت را یا به فرد و گروه اجتماعی و یا به سازمان می دهند. برای مثال: " فالت " (Follett) مدیریت را " هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران " می داند. این تعریف نه تنها با آموزشهای نظریة نئوکلاسیک همخوانی ندارد، بلکه می تواند برای توجیه یک نظام استثماری مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این ذهنیت فلسفی و یا دیدگاه خاص گوینده است که تعریف او را با سوگیری مواجه می سازد. اصالت هم با فرد و هم با سازمان است ولی با توجه به نوع و ماهیت سازمان، تنها میزان اهمیت هر یک از‌ آن دو فرق خواهد کرد. با در نظر گرفتن مطلب فوق، تعریفی از مدیریت در زیر ارائه می شود: " مدیریت عبارت از توانایی پرورش و هماهنگ سازی فرآیند های خود رهبری اعضای سازمان در ارتباط و همسو با اهداف سازمان است. " این تعریف بر چند پیش فرض زیر استوار است:

 

ـ کارکنان قابلیت رشد شخصی و حرفه ای و نیز توانایی اداره کردن خویش را دارند.

 

ـ کارآیی و اثر بخشی سازمان در گرو رشد و در نتیجه تلاش بیشتر کارکنان است.

 

ـ سازمان و اهداف آن راهنمای عمل مدیریت و کارکنان است.

 

ـ نقش مدیر یک نقش حرفه ای است و نه صرفاً تجربه اندوزی در حین عمل.

 

ـ مدیریت به عنوان یک فرآیند مشارکتی در نظر گرفته شده است. فرآیندی که نقش مدیر در آن کمرنگ است و بیشتر نقش یک پشتیبان، تسهیل گر و هماهنگ کننده را دارد.

 

در سالهای بین 1910 تا 1930 مدیریت آموزشی را به عنوان هدایت امور و بازرسی آنها می دانستند. در این دوران معلمان بدون گذراندن دوره خاصی وارد این حرفه می شدند و وظیفة مدیر، نظارت بر کارهای معلمان، از نزدیک بود. در سال های بین 1930 تا 1940 به مدیریت و رهبری مبتنی بر آزادمنشی توجه شد و منظور از آن ترغیب معلمان به انجام دادن چیزی بود که مدیر مد نظر داشت. در سالهای بین 1940 تا 1950 مدیریت آموزشی را امر و کوششی تعاونی می دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در یک مدرسه در حال رهبری و هدایت یکدیگرند. در نتیجه به جای کلمة « بازرسی » عباراتی از قبیل: « کمک متقابل »،‌ « مشورت کردن با هم »، « طرح ریزی به کمک هم » یا حتی « گفتگو کردن با یکدیگر در باب بهترکردن وضع « تعلیم و تعلم » را به کار می بردند. طبق این مفهوم، وظیفه مدیر یا رهبر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است که افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب یکدیگر بهره برند.

 

 

 

برخی، وظایف مدیران مدارس را در هفت زمینة اصلی برشمرده اند:

 

پرسنل آموزشی، پرسنل دانش آموزی، رهبریت مدرسه و محله، توسعه تدریس و مواد درسی، مدیریت امور مالی ـ اداری، ساختمان مدرسه و وظایف عمومی.

 

 

 

و بعضی دیگر وظایف مدیران مؤسسات آموزشی و مدارس را در شش گروه به شرح زیر طبقه بندی نموده اند:

 

برنامة آموزشی و تدریس، امور دانش آموزی، امور کارکنان آموزشی، روابط مدرسه ـ اجتماع، تسهیلات و تجهیزات آموزشی و امور اداری و مالی.

 

 

 

وظایف مدیردر امور دانش آموزان :

 

وظایف و خدمات اداری و سرپرستی دانش آموزان عبارتند از:

 

۱پذیرش، ثبت نام، گروه بندی آنان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانش آموزان.

 

۲شناسایی تواناییها، علایق و نیازهای دانش آموزان و پرورش آنها.

 

امروز علاوه بر نیازهای آموزشی ـ تحصیلی دانش آموزان، به تأمین نیازهای بهداشتی ـ روانی، زیستی ـ فیزیولوژیک و رشد شخصیتی آن ها توجه بیشتری مبذول می شود. برای مثال: بهره گیری از مشارکت دانش آموزی (Student government ) که امروزه به عنوان یکی از ویژگیهای مدارس اثر بخش مطرح است. مدیر و کارکنان در یک مدرسه اثر بخش می دانند که هدف اصلی مدرسه ایجاد یک برنامة آموزشی است که بتواند منافع و نیازهای اجتماعی،‌ فردی و آموزشی دانش آموزان را بر طرف سازد.

 

 

 

وظایف مدیر درامور کارکنان

 

همانطور که در مدیریت نیروی انسانی مطرح می شود، هر عضو سازمان به دلیل نقشی که در آن ایفا می کند از جایگاهی خاص برخوردار است و مدیر به عنوان کارگردانی محسوب می شود که علی رغم این که ممکن است در تمام زمینه ها تخصص نداشته باشد، اما باید توانایی و مهارت هماهنگ سازی فعالیت های تمام اعضا در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده را دارا باشد. بنابراین توفیق عملکردهای مدیریتی در گرو همدلی و همکاری تمام اعضای سازمان است و از این رو رفتار مدیر در بهادادن به نقش هر یک از اعضاء از طریق توجه به نیازهای شخصیتی،‌ امنیتی و اجتماعی و دفاع از حقوق آن ها حائز اهمیت فراوان است.

 

 

 

مدیر مدرسه باید کادر اداری و آموزشی مناسب و هماهنگی را برای مدرسه تدارک ببیند. در این مورد،‌ انتخاب معلمانی متناسب با زمینة اجتماعی ـ فرهنگی منطقه و نیز انتخاب معاونانی برخوردار از برخی ویژگی ها و مهارت های مدیریتی، ضروری است و بر مبنای انتظارات بیان شده، از عملکرد کارکنان ارزشیابی به عمل آورد و هر گونه پاداش دهی و تشویق را بر نتایج ارزشیابی مبتنی سازد. قضاوت درباره ‌نحوه کار معلم از طریق نمرات دانش آموزان در آزمون های پیشرفت تحصیلی، مبنای کافی و عینی را شامل نمی باشد. در چنان رویه ای تأکید همواره روی حقایق آموخته شده می باشد و دیگر موارد مربوط به آموزش و پرورش که ممکن است مهمتر و اساسی تر از آموزش آن حقایق باشد از نظر مخفی می ماند. مثلاً مهارت و کاردانی، که معلم در هدایت و پرورش عاطفی و اجتماعی دانش آموزان به کار می برد، مورد توجه قرار نمی گیرد. ارزشیابی از کار اعضای آموزشی باید به گونه ای باشد که معلمان صادق و خدمتگذار از معلمان کم تحرک تشخیص داده شوند. گاهی اوقات لازم است به موضوعاتی فراتر از انجام وظیفة روزمره اندیشید. اگر چه معلمان معمولاً با دعوت مدیران در جلسات شرکت می کنند، ولی آمادگی قبلی و اظهار علاقه به مسائل شورا و شرکت فعال و مسؤولانه در جلسات ارزش بیشتری از فقط شرکت کردن دارد.

 

 

 

 یکی از وظایف عمدة مدیر نسبت به کارکنان، تشویق آنان برای مشارکت در تصمیم گیریهاست. به ویژه تصمیماتی که به سرنوشت کاری آنان مربوط می شود. اهمیت دادن به شورا در مدرسه، در مفهوم واقعی یعنی نظر خواهی از جمع، قدرت تصمیم گیری دادن به جمع و مبنا قراردادن نظرات جمع در تصمیمات. پس از اخذ تصمیم، اجرای آن نیازمند قدرت رهبری است؛ از ایجاست که موضوع وحدت مدیریت و رهبری به میان می آید. فرض بر آن است که رهبر اثر بخش، انجام وظایف را تضمین می کند و در همان حال، همکاران را کمک می کند تا احساس کنند که نیازهای اجتماعی شان تأمین می شود. امروزه دیدگاه های مختلفی دربارة اهمیت نقش رهبری در مدیریت وجود دارد که یکی از این دیدگاه ها مدیر را در نقش « Super Leader  » معرفی می کند. « مدیر در نقش ابر رهبری تلاش می کند تا دامنة مشارکت همکارانش را تا آن حد گسترش دهد که هر همکار بتواند به شکل خودرهبر (Self Directed) درآید. این الگوی رهبری بر این فرض استوار است که چنانچه کارکنان به این مرحله برسند، خود و سازمان حداکثر بهره گیری را از توانایی ها و ظرفیت های آنان به دست می آورند ».

 

 

 

مدیریت موفق مستلزم برخورداری از توان رهبری و یا قدرت نفوذ در دیگران است. با استفاده از « قدرت مقام » که ناشی از حکم مدیریت است،‌ مدیر قادر می گردد تا خواسته هایش را به سرعت برآورده سازد و تا هنگامی که قدرت تنبیه و پاداش دهی دارد، این قدرت کارآیی خواهد داشت. به عبارت دیگر، با دور شدن مدیر از محیط کار،‌ کارها روال عادی خود را می یابند. اما در استفاده از « قدرت شخصی » یا قدرت نفوذ، کارکنان نه از روی ترس و اجبار، بلکه به طور داوطلبانه و از روی میل، شخصیت و نظرات مدیر را می پذیرند و خود را نسبت به خواسته های او متعهد احساس می کنند. پاسخ به پرسش های زیر که به تعریف عملیاتی « قدرت مقام » و « قدرت شخصی » می پردازند، می تواند مدیران را نسبت به توان رهبری خود آگاه سازد:

 

 

 

قدرت شخصی

 

آیا خواسته هایتان را با تکیه بر دور اندیشی و استدلال اعمال میکنید؟

 

آیا از آستانة تحمل بالایی برخوردارید؟

 

آیا خواسته هایتان را به صورت دوستانه بیان می کنید؟

 

آیا در تصمیمات شورای مدرسه، فقط یک رأی را برای خود قائلید؟

 

آیا با انجام ارزشیابی بر اساس عملکرد، همکاران را به کار تشویق می کنید؟

 

آیا به آزادی اندیشه به عنوان یک اصل در بروز خلاقیت در افراد باور دارید؟

 

آیا قبل از اجرای تصمیمتان آن را در شورا مطرح می سازید؟

 

 

 

قدرت مقام

 

آیا خواسته هایتان را با تکیه بر حکم مدیــریت اعمال می کنید؟

 

آیا اغلب، همکاران را تهدید به توبیخ کتبـــی می نمایید؟

 

آیا خواسته هایتان را به صورت آمرانه بیان می کنید؟

 

آیا در تصمیمات شورای مدرسه، « حق وتو » را برای خود حفظ می کنید؟

 

آیا همکاران را با تهدید به کاهش امتیاز ارزشیابی به کار تشویق می کنید؟

 

آیا همواره علاقه مندید که همکاران اندیشه های متعارف را مطرح سازند؟

 

آیا همواره تلاش می کنید آنچه را که درست می دانید به همکاران بقبولانید؟

 

 

 

 

 

 

 

وظایف مدیـــــر در زمینه بــــرنامه آموزشــــی و تدریس

 

بخش مهمی از اثر بخشی مدیریت آموزشگاهی به روند درست فعالیت های آموزشی در مدرسه مربوط می شود. یعنی به منظور تحقق اهداف آوزشی، هر یک از ندست اندرکان مدرسه سهمی از این فعالت ها را بر عهده دارند و تسهیل جریان یاددهی ـ یادگری و نظارت بر حسن اجرای امور آموزشی بر دوش مدیر خواهد بود. الته همانگونه که قبلاً توفیق عملکردهای مدیریتی را در قالب یک فرآنید مشارکتی ذکر کردیم،‌موفقیت نظارت آموزشی نیز در مشارکت و درونی بودن آن است. زیرا بر خلاف گذشته مدرسه به عنوان" نظام آرایة آموزش " ‌تلقی می شد، هم اینک مدارس بع نوان اجتماعات یادگیری( Learning Communties) محسوب می شوند. اجتماع به وسیله کانونهایی شناخته می شود که این کانونها گنجینه ای از ارزشها، ‌احساسات و اعتقادات هستند و زمینة مشترک لازم ار برای پیوستن افراد به یک هدف مشترک فراهم میکنند. در مجموع این کانونها توضیح میدهند آنچه را که برای مدرسه ارزشمند است و یک سری از هنجارهایی را فراهم می سازند که رفتار را هدایت میکند و به زندگی اجتماع مدرسه معنی میدهد.

 

 

 

در مدارس، هنجارهای اجتماع‌ با هنجارهایی که تدریس را به عنوان یک حرفه تخصصی توسف میکنند در آمیختهه شده اند و این دو سری هنجارها مبنایی را برای آنچه که باید انجام شود و چگونه انجام شود، فراهم میکنند. در این معنی، تدریس از یک عمل فردی به یک اقدام جمعی( Colective Practice) تبدیل میشود. در اقدام جمعی، معلمان نه تنها با مهارت تدریس میکنند، بلکه در صورت نیاز درخواست کمک میکنند. بصیرت و دانش خود از تدریس را با یکدیگر در میان می گذارند، موفقیت مدرسه را بر موفقیت کلاس درس ترجیح می دهند. در اقدام جمعی، همکارهای توأم با برابری، ‌به عنوان یک نماد قداست حرفه یا مطرح می گردد. اگر قرار باشد که تدریس، یک امر جمعی تلقی شود بایستی« اقتدار حرفه ای » و « اقتدار اخلاقی »، نیروی محرکه عملیات تعلیماتی را تشکیل دهد. در آن صورت است که راهنمایی تعلیماتی از درون دست اندرکاران تعلیم و تربیت به خصوص معلمان و مدیران نشأت خواهد گرفت و راهنمایی تعللمیاتی آن چنان که امروزه شناخته شده است، از بیرون بر آنان تحمیل نخواهد شد. تلقی برخی از مدیران از وظایف مدیرت آموزشگاهی، عبارت از وظایف مدیرت به طور عام برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی،‌ رهبری و کنترل ‌است و از این جهت در درک برخی از این نوع وظایف دچار سو‍‍‍‍ء تعبیر هستند. مثلاً حیطة کنترل را به جنبه های غیر آموزشی محیط کار نیز ربط می دهند که چه بسا این تلقی مشکل آفرین باشد.

 

 

 

 

 

 

 

وظایف مدیــــران در امــــور اداری و مالــــــی 

 

آماده کردن بودجه مدرسه، ایجاد یک سیستم حسابرسی داخلی، نظارت بر خریدهای مدرسه، حسابرســـی پولهـای مدرسه، حسابرسی متعلقات مدرسه و نظارت بر انجام بی دردســر کارهای اداری.

 

 

 

مدیریت آموزشی

 

  مدیریت آموزشی

 

 مدیریت از ارکان سازمان و جامعه است و نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه های فعالیتهای اجتماعی محسوس و حیاتی است. مدیریت آموزشی از بین سایر انواع مدیریت از جایگاه ویژه و حساسی برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمانها و نهادها تا حد زیادی به کارایی و اثر بخشی مدیریت بستگی دارد. بنابراین اگر مدیران آموزشی جامعه از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر آموزشی، علاوه بر دانایی و توانایی در زمینه های فنی و انسانی کار خود، باید بتواند وظایف آموزش و پرورش، رهبری و مدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند. به عبارت دیگر، علاوه بر مهارتهای فنی و انسانی، دارای مهارت ادراکی باشد. مهارت ادراکی به توانایی درک و تشخیص پیچیدگیهای کار سازمان آموزشی، اشاره می کند. دستیابی به چنین مهارتی مستلزم آموزش، تجربه کار و تفکر است.

 

 

 

پیامد پاسخگویی به تقاضای روز افزون آموزش و پرورش، گسترش نظام آموزشی به صورت سازمانی عظیم و گسترده است که با تعداد کثیری دانش آموز سر و کار دارد وظایف متعدد و متنوعـــی را انجام می دهد، کارکنان فراوان با دانش و مهارتهـــای گوناگون را به خدمت می گیرد، منابع مادی و مالی عظیمی را مصرف میکند و روی هم رفته اثرات و نتایج دامنه داری به بار می آورد. گردش کار و فعالیتهای چنین تشکلیلاتی بدون تردید، به برنامه ریزی آگاهانه و سازماندهی هوشمندانه نیازمند است و نتیجه بخشی خدمات حساس و خطیر آن مستلزم رهبری و مدیریت اثر بخش است. فراگرد آموزش و پرورش با انسان سر و کار دارد و چون انسان موجودی پیچیده است از این رو نظام آموزشی و کاروزان آن به ایفای دشوارترین و پر مسئولیت ترین وظایف اجتماعی اشتغال دارند. در هر نظام آموزشی سنجیده و عقلانی که دارای هدفهای روشن و برنامه ی مشخصی است، ایفای وظایف و  فعالیتهای آموزشی و رهبری آنها باید به افراد شایسته و صاحب صلاحیت سپرده شود. بنا براین منظور از مدیران آموزشی، کسانی اند که در تصمیم گیریهای آموزشی و پرورشی نقش دارند و رفتار و عمل آنان جریان آموزش و پرورش را مستقیماً تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو، به ویژه روسای آموزش و پرورش، معاونان و کارشناسان آموزشی، مدیران مدارس، راهنمایان آموزشی، مربیان پرورشی و معلمان را در زمره مدیران آموزشی تلقی می کنیم.

 

 تعاریف مدیریت آموزشی

 

مدیـــریت در مفهوم کلـــی و عام آن به شکلها و با دیدگاههـــای متفاوت تعریف شده است از جملــــه:

 

۱- مدیریت به وجود آوردن و حفظ کردن محیطی است که در آن افراد بتوانند در جهت برآوردن هدفهای معینی به طور موثر و کار آمد فعالیت کنند.

 

۲- مدیریت فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوششهای اعضای سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است.

 

۳- هماهنگی همه منابع از طریق فراگردهای برنامه ریزی و کنترل عملیات سازمان به طوری که هدفها را بتوان به طور موثر و صرفه جویانه حاصل نمود.

 

۴- کارکردن با افراد به وسیله افراد و گروهها برای تحقق هدفهای سازمانی.

 

۵- راهنمایــــی، کنترل و اداره امور مربوط به جریان تعلیـــم و تربیت در سازمانهای تربیتــــی.

 

انواع سبکهای مدیریت :

 

با وجود اینکه مدیریت در رهبری فرآیند مشابهی است که بطور کلی در هر ارگان و سازمان و گروهی راهبرد مشابهی دارد، اما ار لحاظ برخی ویژگیها تفاوتهایی بین انواع مدیریت می‌توان مشاهده کرد. روشن است با وجود اینکه همه مدیران امر رهبری و هدایت گروهی بزرگ یا کوچک را برای رسیدن به اهدافی معین بر عهده دارند، این روند را با شیوه‌های مختلفی ممکن است پیش ببرند که هر یک از این شیوه‌ها به عنوان یک سبک مدیریتی خاص طبقه بندی می‌شوند.

رهبری فرهمند

فرهمندی فرآیندی است که در طی آن رهبران از راه برانگیختن عواطف بر پیروانشان اثر می‌گذارند و به این ترتیب آنها را با خود همسو می‌کنند. رهبران فرهمند پیروان خود را از راه احساسات به حرکت وا می‌دارند و ایشان را با اطلاعات جزئی سر در گم نمی‌کنند. این رهبران پر جذبه معمولا یک دیدگاه افراطی از جهانی جدید ارائه می‌کردند تا پیروان خود را از بحرانها رها کنند و به عقیده پیروانشان دارای استعدادهای درونی فوق العاده هستند، به آنها اعتماد می‌کنند و به ندرت در سازمانهای تجاری جهانی یافت می‌شدند.

 

اما از جهت دیگر همزمان با جدی تر شدن رقابتهای جهانی و لرزان بودن اقتصاد بین المللی ، سطح اعتماد در سازمانها و ملل مختلف نوسان پیدا کرد و رهبری فرهمند به تدریج بیشتر مورد توجه نهادها و حکومتهای جهان قرار گرفت. رهبران فرهمند انتظاراتشان از پیروان ، زیاد ولی در عین حال وقع بینانه است. با رفتار خویش الگو یا نمونه ایجاد می‌کنند که مورد تقلید پیروانشان قرار گیرد.

رهبری تحول گرا

برخلاف رهبری فرهمند که بر نقش فردی رهبران تأکید می‌کند، در رهبری تحول گرا تأکید بر فرآیند ایجاد و تقویت تعهد و سر سپردگی پیروان به اهداف سازمان و تقویت آنان در رسیدن به این اهداف است. برای رهبران تحول گرا جاذبه شخصی لازم است ولی کافی نیست. به علاوه یک رهبر تحول گرا دارای شرایط زیر است:

 

  • به اهداف طولانی مدت توجه دارد.
  • پیروان را به تعقیب یک بینش شخص تشویق می‌کند و بجای آنکه با سیستم موجود کار کند، با تغییر و دگرگونی سیستم سازمانی به پیشبرد بینش مورد نظر می‌پردازد.
  • به پیروان کمک می‌کند تا مسئولیت بیشتری برای پیشرفتشان بپذیرند.
  • در زمان مناسب یک برنامه رهبری موفق را توسعه می‌دهد، لذا فعالیتهای تحول گرا بجای آنکه در افراد بخصوص ادامه پیدا کنند، در سیستم سازمانی ادامه می‌یابند.

 

بطور خلاصه رهبران تحول گرا بر تقویت پیروان و پی گیری تغییرات سازمانی و رسمی سیستمها ، فرآیندها و ارزشهای جدید تأکید می‌کنند و در حقیقت کسانی که دنیا را تکان می‌دهند رهبران و مدیران تحول گرا هستند. این دسته از مدیران آزادی عمل بیشتری در کارشان دارند. زیر دستان را به تحرک وا می‌دارند و برای نیل به اهداف به آنها الهام می‌بخشند و آنان را درباره اینکه هدف چگونه می‌تواند قابل دستیابی باشد تحریک می‌نمایند. آنها رابطه با زیر دستان را حفظ و آزادانه اطلاعات را با آنها تقسیم می‌کنند. مطالعات انجام گرفته در مورد مدیران اجرایی مؤسسات بازرگانی ، افسران ارشد ارتش ، مدیران ارشد دولتی و ... نشان داده که مدیران تحول گرا در شغل خود بسیار کار آمد توصیف شده‌اند.

    رهبران و مدیران انتخابی و انتصابی

رهبران انتصابی از طرف یک منبع خارجی مثل مدیر ارشد به گروه تحمیل می‌گردند و رهبران انتخابی توسط اعضاء گروه انتخاب می‌شوند. رهبری انتصابی متضمن رفتار رهبرانی است که برای هدایت فعالیت زیر دستان اختیار دارند و این قدرت را دارند که اگر زیر دستان وظایف خود را انجام ندادند و یا به خط مشیهای سازمانی وفادار نماندند آنها را تنبیه نمایند. رهبران انتخابی مشارکت و روابط بیشتری با اعضاء گروه خود دارند. مدیران انتصابی زمانی می‌توانند کارآیی بالاتری داشته باشند که همچون رهبران انتخابی عمل کنند.

رهبران آزاد منش و رهبران مستبد

رهبران آزاد منش به سبب ویژگیهایی که دارند در مقابل رهبران مستبد قرار می گیرند. در سبک رهبری آزاد منش رأی و نظرات اعضاء گروه مورد توجه قرار می‌گیرد و هر چند تصمیم گیری نهایی ممکن است با مدیریت گروه باشد، اما هر یک نظرات گروه شنیده می‌شود، ارج گذارده می‌شود و طبقه بندی می‌شود تا بهترین رأی و تصمیم اتخاز گردد. این رهبران و بطور کلی این سبک مدیریتی با توجه به اهداف مورد نظر در گروه از طرف اعضاء پذیرش بیشتری دارد و در صورتی که مدیر یا رهبر به خوبی از عهده اجرای این سبک بر بیاید و در کنار آن از اقتدار مناسب و قدرت مدیریتی برخوردار باشد برنامه‌های خوبی را به اجرا خواهند گذاشت.

سبک رهبری مستبد عمدتا براساس نظرات مدیریت و تصمیمات او اداره می‌گردد و کمتر از گروه آزاد منش به شرایط و خواسته‌های گروه توجه می‌شود. این سبک از رهبری هر چند در رسیدن به اهداف مشخص و مورد نظر مدیریتی موفق باشد، اما رضایت کمتری از طرف اعضاء را جلب خود می‌کند.

نظریه ماری پارکرفالت

 پارکرفالت " در ربع اول قرن بیستم الهام بخش بسیاری از دانشمندان و محققین علم مدیریت بوده است. به عقیده فالت هدف عمده مدیریت بایستی دست یافتن به وحدت و یکپارچگی باشد ویک مؤسسه بایدآرام وبدون سر و صدا مانندیک ماشین خوب طرح ریزی شده، خوب ساخته شده و خوب روغن کاری شده کارکند. باید بین اجزای مختلف آن هماهنگی کامل برقرار باشد. البته اصطکاک تا حدی وجود خواهد داشت زیرا اصولاً حرکت بدون اصطکاک ممکن نیست. در هر مؤسسهای تضاد منافع وجود دارد، لکن باید بین این منافع متضاد به گونهای سازگاری برقرار شود که حداکثر کارایی به دست آید. تضاد همیشه معارضهای انرژیزاست. چنانکه وی میگوید، به همانگونه که بر اثر اصطکاک از ویولن موسیقی بیرون میآید. وظیفه اساسی مدیریت هم این است که تضاد و برخورد را به صورت سازندهای در آورد.

 

 

 

" فالت " در زمینه ایجاد وحدت و یکپارچگی و هماهنگی معتقد است که :

 

هر سازمانی باید میان کوششها و مساعی گروههای مختلف هم نوایی و هماهنگی به وجود آورد تا با کارایی هر چه بیشتر، به هدفهای مؤسسه دست یابد. وی هماهنگی را محور اصلی و اساسی وظایف مدیریت میداند.

 

 " فالت " دربارة قدرت، اختیار و کنترل نظر خاصی دارد:

 

وی به این مفاهیم معنای جدیدی بخشیده است. قدرت بمعنای ساده آن عبارتست از استعداد انجام کار خاص یا توانایی پدید آوردن تغییر مطلوب، لکن اختیار حق تصمیمگیری است. اگر یک مدیر، تصمیمگیرنده قابلی باشد بیدرنگ تصمیمات مناسبی اتخاذ میکند، اما نمیتواند این توانایی را به معاونش واگذار کند. حق تصمیمگیری را میتوان به کارکنان ردههای پایینتر در سازمان تفویض کرد، لکن قدرت در خود شخص باقی میماند

 

 

 

فالت قدرت را به دو دسته تقسیم میکند: قدرت بر دیگران و قدرت با دیگران. سرپرستی که تصور میکند حق کنترل و رهبری کارکنانش را دارد حاضر نیست که پیشنهادهای آنها را بشنود و میگوید که از دستورهایش اعم از صحیح یا غلط باید اطاعت شود. او در واقع بر کارکنان اعمال قدرت میکند. واضح است که این نوع اعمال قدرت، موجب مقاومت در کارکنان میشود و طبعاً گرایش پیدا میکنند که از دستورهای او سرپیچی کنند. از طرف دیگر، یک سرپرست روشنفکر که کار روزانه را بطور « سیستماتیک » برنامهریزی میکند، مواد خام و ابزار را تأمین میکند و مراقب است که فعالیتها در شرایط مطلوبی باشند و همچنین کار را به زیر دستانش یاد میدهد و پیشنهادهای خوب و عملیشان را میپذیرد در واقع یک قدرت مشترک بوجود میآورد که « قدرت با دیگران » نام دارد. « فالت » روی اهمیت این قدرت مشترک تأکید میورزد.

 

 کنترل نیز از نظر " فالت " با آنچه در ذهن مدیران سنتی جای گرفته است تفاوت دارد. کنترل به معنای به دست آوردن نتایج مطلوب است. فی المثل، کنترل بودجه به معنای تنظیم هزینه ها طبق بودجه از پیش برنامه ریزی شده است. « فالت » بین آنچه خودش « کنترل امور » و « کنترل فرد انسان » نامیده قابل به تفکیک شده  است. اشخاص معمولا کنترل را مترادف کنترل فرد انسان میدانند به این معنی که فی المثل مدیران میخواهند آدمها را کنترل کنند. اما کنترل مطلوب فالت کنترل امور است.


روش های آموزش :

روشهای تدریس سنتی و متداول:

 

روشهای سنتی به روش هایی گفته می شود که اکثر مدارس دنیا ، در طول تاریخ آموزش و پرورش از آن استفاده  کرده اند و امروزه نیز یکی از متداول ترین روشهای حاکم بر مدارس هستند. مهمترین این روشها ، روش حفظ و تکرار، سخنرانی ، پرسش و پاسخ ، نمایشی ، ایفای نقش ، گردش علمی ، بحث گروهی و روش آزمایشگاهی است. 

 

روش حفظ و تکرار از قدیمی ترین روشهای آموزشی است . محور فعالیت در این روش ، حفظ و تکرار مطالب آموزشی است . در این روش ، انضباط بسیار سخت و آمرانه است و به علاقه ، استعداد و تفاوتهای فردی شاگردان توجه نمی شود.

 

روش سخنرانی نیز سابقه ای طولانی دارد. اسا این روش ارائه اطلاعات شفاهی از طرف معلم و یادگیری آن از طریق گوش کردن و یادداشت برداشتن از طرف شاگرد است. در این روش معمولا معلم فعال و شاگرد پذیرنده و غیر فعال است . مراحل اجرایی این روش عبارت است از آمادگی برای سخنرانی ، مقدمه ، ارائه محتوا و جمع بندی و نتیجه گیری . در هریک از این مراحل ، مسائلی را باید مورد توجه قرار داد؛ مثلا در مرحله آمادگی ، سخنران باید از نظر تجهیزات و از لحاظ علمی و عاطفی کاملا آماده باشد. در در مقدمه ی سخنرانی ایجاد رابطه بین معلم و شاگرد ، جلب توجه شاگردان ، ایجاد انگیزش ، استفاده از پیش سازماندهنده و گرفتن پیش آزمون بسیار مهم است؛ زیرا زمینه ی لازم را برای شنیدن محتوای سخنرانی فراهم می کند . در مرحله ارائه متن و محتوای سخنرانی ، سخنران باید به جامع بودن محتوا و سازماندهی منطقی آن ، رابطه جزء با کل ، همبستگی تسلسلی مطالب ، ایجاد رابطه بین هدف و محتوا و جلب توجه مستمر شاگردان در طول سخنرانی با به کارگیری محرک های مختلف فعالیتهای جسمی و استفاده از طنز و پرسش و پاسخ توجه داشته باشد. در جمع بندی سخنرانی ، معلم حتی الامکان باید سعی کند از وجود شاگردان استفاده کند.

 

در روش پرسش و پاسخ که عده ای آنرا روش سقراطی نیز کفته اند ، معلم می کوشد  با طرح سوال ، شاگردان را به تفکر و تلاش ذهنی وادار کند . این روش برای کلاس های پر جمعیت کارایی چندانی ندارد.

 

در روش نمایشی شاگردان از طریق دیدن، مهارت خاصی را یاد می گیرند. این روش زمانی به کارمی رود که تجهیزات و امکانات آموزشی بسیار محدود یا منحصر به فرد باشد. روش نمایشی در چهار مرحله آمادگی ، توضیح ، نمایش ، و آزمایش و سنجش اجرا می شود . البته گاهی مراحل توضیح و نمایش در هم ادغام می شوند.

 

روش ایفای نقش نیز یکی دیگر از روشهای سنتی است که برای تجسم عینی بعضی از موضوعات درسی به کار می رود . از ویژگی های بارز این روش ارتباط عاطفی بین ایفاگران نقش وبینندگان (شاگردان) است که در یادگیری ، بویژه یادگیری در سطوح مختلف حیطه عاطفی ، بسیار مؤثر است.

 

روش های جدید آموزشی

 

روش های آموزش انفرادی[1]

 

بسیاری از روانشناسان تربیتی ومربیان آموزشی اعتقاد دارند که موقعیت یاد گیری باید چنان َسازمان دهی شود که هر شاگرد بر اساس توانای های خود به فعالیت بپردازد . برای نیل به چنین هدفی روش های آموزش انفرادی روش های بسیار مناسبی هستند؛زیرا در این نوع از روش ها ؛شاگردان بر حسب توانایی شان پیش میروندومعلم نیز وقت کمتری صرف تدریس میکند.

 

البته اولین واساسی ترین درراه تحقق چنین هدفی پزیرفتن مفهوم« شاگرد محوری» در طراحی و آموزش است.در بسیاری از مواقع ؛دستیابی به هدف های آموزشی از طریق آموزش انفرادی بسیار آسان تر و امکان پذیر تر از؛از روش های سنتی دیگر است؛بویژه اگر روش آموزش انفرادی به طور صحیح به کار گکرفته شود؛روحیه ی استقلال طلبی شاگرداندر اجرای طرح ههی کوچک و بزرگتقویت می شود.

 

اموزش انفرادی الزاما به معنای آموزش یک شاگرد توسط یک معلم با یک برنامه خاص نیست.

 

اموزش انفرادی ممکن استبه صورت گروهی نیثز انجام گیرد.البته وقتی اموزش انفرادی به صورت گروهی طراحی می شود؛بهتر است گروهی از شاگردان که دارای ویژگی های مشترک هستند,تحت آموزش قرار گیرند.روش های آموزش انفرادی از نظر نحوه اجرا و مواد آموزشی عبارتند از :

 

- آموزش برنامه ای([2]PI

 

- آموزش به وسیله ی رایانه([3]CAI

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه

دانلود پروژه رشته اقتصاد - روش های ارزشیابی سهام در بورس اوراق بهادار ایران

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه رشته اقتصاد - روش های ارزشیابی سهام در بورس اوراق بهادار ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه رشته اقتصاد - روش های ارزشیابی سهام در بورس اوراق بهادار ایران


دانلود پروژه رشته اقتصاد - روش های ارزشیابی سهام در بورس اوراق بهادار ایران

شرح مختصر : کارایی اطلاعات یکی از مولفه های اصلی برای رشد و شکوفایی بازار سرمایه تلقی میگردد. این کارایی در سایه توسعه آگاهی و درجه اطلاع رسانی مسیر میگردد. در دهه 80 شمسی عمده وقت و انرژی دست اندر کاران و مسئولان بازار سرمایه به شفافیت اطلاعات و سرعت گردش آن در بازار سرمایه صرف گردیده بطوری که درجه شفافیت و اطلاع رسانی بهبود چشم گیری داشته است. قطعا دغدغه افشاری اطلاعات مناسب و بهنگام به دلیل مکانیزم های مناسب اجرائی و سیاست های نظارتی نهاد ناظر بازار سرمایه به نقطه ای رسیده است که تحلیل گری و ارزش یابی دقیق و مناسب اطلاعات را برای فعالان بازار سرمایه فراهم نموده است.

فهرست :

تاریخچه بورس

سابقه ایجاد بورس در ایران

مبانی فلسفه ارزشیابی

تاریخچه ارزشیابی

اسطوره های ارزشیابی

کاربرد و نقش های ارزشیابی

روش ها و مدل های ارزشیابی

اوراق بها دار

روشهای ارزش یابی سهام

مدل های پروژه

نتیجه گیری و پیشنهاد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه رشته اقتصاد - روش های ارزشیابی سهام در بورس اوراق بهادار ایران

دانلود مقاله ارزشیابی کیفی و یادگیری

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله ارزشیابی کیفی و یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

ارزشیابی کیفی و یادگیری

 

 

 

 

 


عناوین

 

چکیده 4
مقدمه 6
ارزیابی 9
تفاوت ارزیابی و سنجش 10
انواع ارزشیابی تحصیلی 11
ارزشیابی سنتی 12
ارزشیابی کیفی 13
اهداف ارزشیا بی توصیفی 13
نتایج ارزشیا بی توصیفی 13
وی‍‍‍ژگی های ارزشیا بی توصیفی 14
شیوه های اجرایی 14
موانع 21
راهکارها 23
نتیجه گیری 27

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(ارزشیابی کیفی و بهداشت روانی)

 

اهداف

 

1.نقش ارزشیابی توصیفی (کیفی )در یادگیری و تامین بهداشت روانی
2.راههای اشاعه ارزشیابی توصیفی
3. شیوه های اجرایی ارزشیابی توصیفی
4.موانع موجود بر سر راه ارزشیابی توصیفی

 

چکیده
در طول چند سال اخیر طرحی آزمایشی در بعضی مدارس کشور اجرا می‌شود که هدف از ان بهبود کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری ، حذف فرهنگ بیست گرایی ، ایجاد زمینه ی مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی ،افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی-یادگیری و جایگزین کردن مقیاسها وابزارهای کیفی برای ارزشیابی تغییرات کیفی بوده است.در این نظام ارزشیابی دانش‌آموزان نه بر اساس نمره، بلکه بر اساس درک مفهوم و کیفیت ارزشیابی میشوند. این طرح آزمایشی به «ارزشیابی توصیفی»(سنجش عملکردی ) معروف است.
از راههایی که میتوان این نوع ارزشیابی را اشاعه داد میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
این نوع ارزشیابی باید جزئی از فرآیند یاددهی-یادگیری تلقی شود.
معارض با الگوی کمّی تلقی نشود.
روش های فعّال تدریس پیش شرط تحقق آن است.
معلمان مجری طرح باید مهارت های لازم را کسب کنند.
اصلاح و تغییر در برنامه ی درسی صورت گیرد.
نگرش جامعه از جمله مدیر،اولیا و... تغییر کند.
اصلاح و بازسازی در آیین نامه ها و دستورالعملها ایجاد شود.
اما از میان این راهها فاکتور اصلی و شاید مهمترین انها بنظر میرسد نظام اموزشی میباشد. پیش شرط تحقق چنین نظام ارزشیابی یک نظام اموزشی مناسب میباشد.نظام اموزشی باید شرایطی را فراهم کند که بر روی تفکر و تعقل و کشف و خلاقیت دانش اموز تمرکز داشته باشد.محیط اموزشی باید محیط تفکر زا باشد و دانش اموز را در موقعیت حل مسئله قرار دهد .نظامی که در جریان یادگیری دانش‌آموزان به طور مستمر اطلاعات را دریافت کنند ؛ تفسیر کنند و با آن‌چه که قبلاً آموخته و تجربه کرده‌اند ، مرتبط ‌سازند ؛ در مفاهیم درونی شده‌ی خود از جهان پیرامون تجدیدنظر ‌کنند و دوباره آن‌ها را سازمان‌بندی ‌نمایند .
نظامی که در ان فراگیرنده در جریان یادگیری تنها اطلاعات و دانش را ثبت نکند ، بلکه درک خاص خود از دنیای پیرامون را نیز خلق ‌نماید.
پس پیش شرط تحقق یک نظام ارزشیابی توصیفی چنین نظام اموزشی مناسب میباشد .
از جمله موانع موجود بر سر راه ارزشیابی توصیفیو تغییر در شیوه های اموزش رویکردهای سنتی و از همه مهمتر نگرش معلمان میباشد..آموزش و پرورش سنتی راهکارهایی را پیش می‌گیرد که موانعی جدی برای یادگیری ایجاد می‌کنند ، محیط‌های پرتنش ، ترس‌افزا ، فاقد چالش ، بیگانه با زندگی و ... که در فضای آموزش و پرورش سنتی نمایانند ، از عوامل محدودکننده‌ی یادگیری به حساب می‌آیند .
و متاسفانه معلمان ما دقیقا در اموزش و ارزشیابی همان شیوهایی را بکار میبرند که قبلا در مورد خود انها اعمال شده و در برخی موارد ان را بهترین شیوه میدانند که این عاملی است در پافشاری انها به ادامه همان روند .در نتیجه نسبت به تحول و نواوری نگرش منفی داشته و در مقابل ان مقاومت میکنند.
بنابراین رویکردهای یاددهی- یادگیری متناسب با ارزشیابی توصیفی در نظام فعلی ما وجود ندارد.نظام اموزشی با شیوه سنتی ولی نظام ارزشیابی با شیوه توصیفی به هیچ عنوان موفق نخواهد بود.پس اولین قدم اصلاح شیوه های اموزش میباشد.
کلید واژه ها : ارزیا بی ،سنجش،غوطه ورسازی ،پردازش فعال ،خود تنظیمی ، فراینده ، بازده

 

 

 

مقدمه

 

هر ساله شاهد افت تحصیلی دانش اموزان در نظام اموزشی و بی علاقگی و بی رغبتی انان به درس و تحصیل هستیم.عوامل متعددی را در این مشکل نظام اموزشی میتوان دخیل دانست که از جمله میتوان به :
- شیوه های اموزش در مدارس
- نخوه تدوین کتابهای درسی
- مشکلات اقتصادی
- نظام ارزشیابی
- و.........اشاره کرد.
شیوه اموزش در مدارس به گونه ای بوده است که دانش اموز را به هیچ عنوان به تفکر و ابتکار و خلاقیت وا نمی دارد و اموزش به هیچ عنوان تفکر زا نیست.که نتیجه ان تربیت دانش اموزانی است کاملا منفعل ) passive ) نه فعال (active ) .اما انچه محور اصلی این مقاله میباشد نظام ارزشیابی میباشد که از عوامل مهم و شاید عامل اصلی دل سردی و اضطراب و بی انگیزگی در درس و تحصیل دانش اموزان میباشد.
به جرات میتوان گفت که در نظام اررزشیابی فعلی بهداشت روانی دانش اموز مورد غفلت قرار گرفته و شخصیت دانش اموز را در نظر خود بی مقدار کرده است طوری که با مشاهده نمره خام خود و مقایسه ان با نمره بیست کاملا دلسرد شده و خو د را فردی کاملا بی استعداد یافته و به تحصیل بی علاقه میشود. اتکای نظام ارزشیابی فعلی بر مبنای کمیت و نمره است. در حالی که اساسا امروزه در دنیا محور آموزش به کودکان و نوجوانان درک مفهوم است نه نمره و کمیت.
مگر نه اینکه هدف ارزشیابی ایجاد علاقه و رغبت برای جبران کاستی ها و یادگیری بیشتر دانش اموزان است و نحوه ارزشیابی دانش اموزان باید به گونه ای باشد که دانش اموز را تشویق کند تا چنین رفتار و عملکردی را از خود بروز دهد پس چرا در نظام ارزشیابی فعلی نمره‌های 20 کلاس تشویق می‌شوند و نمره متوسط‌ها، سرزنش و نمره پایین‌ها، مردود میشوند.. نمره‌ها به دانش‌آموزان شخصیت می‌دهد و فرق 20 و 12 کلاس را از نحوة رفتار والدین و معلمان و بزرگترها می‌توان فهمید. کسی که 20 نگرفته، اما درس را بیشتر فهمیده باشد، ولی نمره‌اش، نمرة متوسطی است مورد احترام نیست . نمرة 20 کلاس، فقط درس‌ها را حفظ کند و سال‌ها هم شاگرد اول کلاس باشد بدون این‌که بفهمد حفظیاتش به چه کارش می‌آیند، بدون این‌که درس را بفهمد مورد احترام و تشویق است .(تا بوده همین بوده و هست .)
پر واضح است که باید تغییر اساسی در نظام ارزشیابی صورت گیرد و نظام سنتی که تنها ملاک ارزیابی ان امــتحان کــتبی یـا مدادی ـ کاغذی است جای خود را نظامی دهد که جهت اطلاع از وضعیت پیشرفت تحصیلی دانـــش‌آمـوزان از ملاکها یی غیر از امتحان مدادی - کاغذی مانند پوشة کار، مشاهده، آزمون‌های عملکرد و حتی تکالیف طول سال استفاده میکند . این نظام ارزشیابی همان نظام ارزشیابی توصیفی یا کیفی است که هدف اساسی ان رفع معضلات آزمون‌های سنتی و بهبود کیفیت یادگیری و ارتقای سطح بهداشت روانی محیط یاددهی – یادگیری است.
نظام ارزشیابی توصیفی یا کیفی نظامی است که قادر خواهد بود :
-کابوس نمره 20 را از ذهن ها پاک کند
- امنیت روانی دانش اموز را فراهم کند
- موجب اضطراب و دلسردی و بی انگیزگی دانش اموز نشود
- نمره جای خود را به تلاش و فعالیت وپیمودن راه حل و انجام کار و تکلیف بدهد
- دانش اموز با دیگران مقایسه نشود بلکه هرکسی باید با توان و میزان تلاش و عملکرد خودش مقایسه شود تا در مدرسه رشد کند- باید مقیاس کمی صفر تا بیست به مقیاس رتبه‌ای و حذف نمره تغییر یابد و گزارش پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان جایگزین کارنامه گردد.
- گزارشی که حالت توصیفی داشته و معلم نیز به بررسی وضعیت تحصیلی و جنبه‌های عاطفی، جسمانی و اجتماعی دانش‌آموزان می‌پردازد
- سیاست کلی ارزشیابی از اندازه‌گیری یادگیری دانش‌آموزان به ارزشیابی یادگیری تغییر یابد تا از این پس اضطراب‌برانگیز و اضطراب‌زا نباشد.
آن‌‌چه مسلم است، آزمون‌های سنتی به دلیل ساختار خود، به خواست و نیاز افرادی غیر از آزمون شونده پاسخ می‌دهند و اغلب به رتبه‌بندی کردن دانش‌آموزان می‌اندیشند . آزمون‌های سنتی بر نقاط ضعف دانش‌آموز تأکید دارد و در مورد پیشرفت دانش‌آموز حساس نیست.
اطلاعات حاصل از چنین آزمون‌هایی نیز نه تنها در آموزش دانش‌آموز نقشی ندارد بلکه به نوعی اعتبار قضاوت معلم را هم خدشه‌دار می‌کند. علاوه بر این در کاهش اعتماد به نفس دانش‌آموز هم نقش بسزایی دارد.
اما یک سوال :
ایا ایجاد تغییر در شیوه‌های ارزشیابی کنونی با ذهنیت و تفکر والدین دانش اموزان و دانش اموزان و معلمان سازگاری دارد ؟
خیلی خوب است که دغدغة امتحان و آزمون را به زباله‌دان تاریخ آموزش کشور فرستاد و مقیاس کمَّی صفر تا بیست را فراموش کرد . خیلی خوب است که دانش‌آموزانی شاگرد اول حساب شوند که دروس را فهمیده‌اند، نه این‌که آن‌ها را حفظ کرده و 20 گرفته‌اند .خیلی خوب.است که «ارزشیابی برای یادگیری» باشد و نه «ارزشیابی از یادگیری». ولی همین دانش‌آموزان که این همه وقت و برنامه‌ریزی و انرژی صرف آن‌ها شده ، سال‌ها بعد در برابر کنکوری قرار میگیرند که بنیان و اساس آن حفظیات است و بس؟! کنکوری که قاتل یادگیری بر اساس مفهوم است.» و دانش‌آموزان را به طرز وحشتناکی به سمت تست‌زنی سوق می‌دهد. آزمون پراضطرابی که یادآور آزمون‌های پراضطراب سال‌های اول دبستان است و نمره بیست‌های کنکور، «نخبه» محسوب می‌شوند و نمره پایین‌ها، مردودی و پشت کنکوری.
پرورش‌یافتگان سیستم «ارزشیابی توصیفی» قطعا از بازندگان کنکوری خواهند بود که مبنای آن حفظیات و سرعت در انتقال آن است!
پس نظام ارزشیابی باید تغییر باید اما بنظر میرسد به زمان نیاز داریم و انجام تحقیقات کاربردی فراوان تا تراژدی نظام جدید نیمسال واحدی اوایل دهه 70 که شکست خورد تکرار نشود. به هر حال در بیشتر کشورها، حداقل در دورة ابتدایی از روش‌های کیفی سنجش و ارزشیابی استفاده می‌کنند و برای مشخص کردن میزان رشد علمی دانش‌آموزان از مقیاس‌های توصیفی نیز بهره می‌برند.
در کشور ما نیز باید تصمیماتی اتخاذ گردد تا نه یک روش کاملا توصیفی – کیفی، بلکه یک نظام تعدیل شده کیفی و کمی طراحی و به طور آزمایشی به اجرا در می‌آید.

 

 

 

ارزیابی
تعریف ارزیابی
ارزیابی یک روند سیستماتیک تعیین میزان تحقق هدفهای اموزشی است که توسط دانش اموز به نتیجه رسیده است .این هدفها به سه قلمرو یعنی دانش ، مهارت و جنبه های رفتاری مربوط میشوند.
ارزشیابی به یک فرآیند نظام‌دار برای جمع‌آوری ، تحلیل و تفسیر اطلاعات گفته می‌شود . به این منظور که تعیین شود آیا هدف‌های موردنظر تحقق یافته‌اند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی .
ورتن و سندرز دو تن از صاحب‌نظران در حوزه‌ی ارزشیابی آموزشی گفته‌اند : «در آموزش و پرورش ارزشیابی به فعالیت رسمی گفته می‌شود که برای تعیین تکلیف ، اثربخشی یا ارزش یک برنامه ، فرآورده پروژه ، فرآیند ، هدف یا برنامه‌ی درسی به اجرا در می‌آید» .
تفاوت بین ارزیابی و سنجش
ارزیابی ترکیبی است از شرح و توصیف کیفی هدفهایی که به سنجش مقداری در نمی اید و سنجش مقداری هدفهای معینی که مربوط به مهارت و دانش میشوند .لذا هر چند ارزیابی شامل سنجش میشود ولی در عین حال شامل شرح کیفی رفتارها و استعداد و علائق وخصوصیات روانی دانش اموزان میشود.
- میزان نمرات ریاضی سال اول دانش اموزان ما بین 20 % الی 80 % میباشد
- فرامرز در امتحان طراحی از نظر سرعت عمل شاگرد اول کلاس است
نمونه هایی از روند سنجش میباشد.
- ابراهیم نه تنها همیشه سروقت در کلاس حاضر میشود دانش اموزانی را که وقت شناس هستند دوست دارد.
- رامین همیشه داوطلب شرکت در فعالیتهای فرهنگی میباشد
- اکبر در جمع اوری اعانه برای زلزله زدگان شرکت میکند
نمونه های از ابزار ارزیابی میباشند.
مقایسه‌ی اندازه‌گیری و ارزشیابی :
ارزشیابی شامل داوری ارزشیابی درباره‌ی مطلوب بودن یا مطلوب نبودن ویژگی یا موضوع ارزشیابی است . اما در اندازه‌گیری هیچ‌گونه داوری یا قضاوتی درباره‌ی نتایج حاصل انجام نمی‌گیرد .

 

انواع ارزیابی
ارزیابی به دو گروه کیفی و کمی تقسیم میشود .چنانچه ارزیابی شاگردان به طور عمده جهت تغییر ، اصلاح و اخذ تصمیم در باره روندهای اموزشی باشد این گونه ارزیابی را کیفی میگویند به عبارت دیگر این گونه ارزیابی جهت تسهیل یادگیری میباشد .چنانچه ارزیابی جهت وسعت بخشیدن به میزان یادگیری شاگرد باشد ارزیابی کمی نامیده میشود.
- تامین مواد کمک اموزشی و کمک درسی جهت کمک به امر یادگیری
- تشخیص ناتواناییها و نارسائی های شاگردان
- طراحی دوره های اموزش تقویتی
نمونه هایی از روندهای کیفی میباشند.
- اعطاء مدرک تحصیلی
- تعیین سطح معلومات شاگرد در انتهای دوره
نمونه هایی از روندهای کمی میباشند.
انواع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

 

ارزشیابی سنتی(فعلی یا موجود)
ارزشیابی توصیفی(کیفی یا بدیل)

 


ارزشیابی سنتی

 

در ارزشیابی سنتی انتظار یکسانی از نتایج ارزشیابی وجود دارد و مربیان و اولیائ هر نمرهای را که دانش اموز بگیرد ناخود اگاه ان را در ذهن خود با با نمره بیست مقایسه کرده و کمبودش را به منزله عدم تلاش و تنبلی او تلقی میکنند . . در طول سالیان دراز، نمره 20 بسیار مورد احترام و توجه بوده است و معلمان ما نتایج آزمونها را براساس آن به دانش آموزان و والدین بازخورد داده اند. که همین امر باعث رقابت نامطلوب شده است.
در این نظام دانش اموزی که بالاترین نمره را داشته مورد توجه بوده و بقیه دانش اموزان مورد غفلت قرار میگیرند .
در شیوة سنتی، معلم تنها از امــتحان کــتبی یـا مدادی ـ کاغذی به عنوان ابزار منحصر به فرد اطلاع از وضعیت پیشرفت تحصیلی دانـــش‌آمـوزان استــفـاده می‌کرد، در نظام آموزش سنتی رایج در کشور ما، معلمان سعی می کنند از طریق ارزشیابی پایانی، نتایج یادگیری دانش آموزان را به شکل نمره گزارش دهند و توجهی به چگونگی یادگیری و بهبود آن ندائند .
در نظام سنتی ارزشیابی تحصیلی، تصمیم گیری درباره ارتقاء دانش آموز به نمره های پایانی او بستگی دارد. در این نظام طبق شرایطی که از پیش تعیین شده است و بر اساس نمره های کسب شده مشخص می شود که آیا دانش آموز می تواند به پایه بالاتر ارتقاء یابد، یا اینکه باید تکرار پایه نماید. این تصمیم گیری را حتی در سالهای اخیر به عهده رایانه گذاشته اند و رایانه به راحتی مشخص می کرد که فردی اجازه ارتقاء دارد یا خیر!!

 

ارزشیابی سنتی و کاستی های آن

 

سطحی سنجی
اعتبار و روایی اندک
اندازه گیری کمّی و غیر مستقیم
مغالطه ی هدف و وسیله
مغالطه ی جزء و کل
اضطراب امتحان
فشار نهادی برای کسب نمره
ایجاد رقابت نا مطلوب
امتحان ابزار تهدید و ارعاب
حذف یا کاهش خلاقیت
تقلّب
ایجاد نگرش منفی نسبت به درس و مدرسه
یادگیری نتیجه مدار

 

ارزشیابی توصیفی

 

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به نمره دادن و صدور گواهینامه خلاصه نمی شود بلکه یکی از اهداف اصلی آن کمک به معلم در بهبود شیوه های آموزشی خود و رفع نواقص یادگیری دانش آموزان است، در صورتی که ارزشیابی صحیح و مناسبی صورت نگیرد تبعاتی همچون کاهش علاقه به یادگیری، افزایش اضطراب امتحان، بروز رفتارهای منفی در دانش آموزان، هدر رفتن سرمایه های مادی و انسانی، افزایش نرخ مردودی و تکرار پایه، اختلال در رشد عاطفی دانش آموزان، از میان رفتن خلاقیت و... را در پی خواهد داشت، بنابراین مشاهده دانش آموزان در کلاس درس، آزمایشگاه و سایر موقعیت های پرورشی، استفاده از گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه، بررسی کارهای علمی دانش آموزان، اجرای آزمونهای مختلف و... از مهمترین فعالیتهای آموزشی معلمان قلمداد می شود...
ارزشیابی توصیفی الگویی کیفی است که تلاش می کند به جای کمی نگری از طریق توجه به معیارهای درسی و آموزشی به عمق و کیفیت یادگیری دانش آموزان توجه کند و تبیین و توصیفی از وضعیت آنان ارایه دهد.
در روش کیفی مقیاسهای ترتیبی کمتر ایجاد رقابت می کند و مشکلات نمره های کمی را ندارد؛ زیرا با مقیاسهای ترتیبی و بازخوردهای توصیفی دانش آموزان، دیگر نگران کسب نمره نیستند. آنها به دنبال شناخت اشتباه خود در فعالیتهای یادگیری هستند. والدین نیز از فرزندانشان نمره نمی خواهند و به جای اینکه از آنان بپرسند امروز چند گرفته ای؟ می پرسند: امروز چه یاد گرفته ای؟ تغییر مقیاس فاصله ای به مقیاس ترتیبی، یعنی حذف یکی از عوامل استرس آور در کلاس درس.
در ارزشیابی توصیفی معلم، ارزشیابی را در خدمت آموزش قرار می دهد؛ به عبارت دیگر تلاش می کند که ارزشیابیهای او به یادگیری بهتر منجر شود. به همین دلیل در فرآیند یادگیری ضعفها و قوتهای یادگیری دانش آموز برای برطرف کردن و بهبود بخشیدن بررسی می شود.
در این شیوه، امتحانات و آزمون‌های کاغذی، تنها یکی از ابزارها بوده و پوشة کار، مشاهده، آزمون‌های عملکرد و حتی تکالیف طول سال، معیارهای دیگر ارزشیابی هستند.در این طرح تصمیم‌گیری دربارة ارتقای دانش‌آموز به پایه‌ای بالاتر نیز به عهدة معلم گذاشته شده و قبولی و مردودی نیز برعهدة اوست.
در طرح ارزشیابی توصیفی کارنامه تحصیلی «گزارش پیشرفت» نام گرفته است. در گزارش پیشرفت توضیحات مفصل تر و عمیق تر به شکل توصیفی در خصوص رشد و پیشرفت دانش آموز به والدین ارائه می شود. همچنین در این گزارش تنها به وضعیت درسی صرف توجه نمی شود، بلکه به ابعاد عاطفی، جسمانــی و اجتماعـــی دانش آموز نیز توجه شده است.

 

در الگوی ارزشیابی توصیفی به دلیل اینکه اطلاعات جمع آوری شده متنوع و شامل داده های کمی و کیفی است، تحلیل و ترکیب این داده ها و تصمیم های آموزشی مبتنی بر آن، از جمله تصمیم گیری درباره ارتقاء یا عدم ارتقاء دانش آموزان به عهده معلم و شورای مدرسه است. در این الگوی ارزشیابی، به معلم اختیار تصمیم گیری تفویض می شود؛ زیرا وی لایق ترین فردی است که می تواند درباره دانش آموز تصمیم بگیرد.
در الگوی ارزشیابی توصیفی، علاوه بر رشد بُعد عقلانی دانش آموز، به جنبه های دیگر رشد، از جمله بعد اجتماعی، عاطفی و جسمانی نیز توجه شده است. معلم در طول سال با مشاهده رفتار و عملکرد دانش آموز گزارشی را از وضعیت او در حیطه های ذکر شده به شکل توصیفی، ارائه می دهد. این گزارش باید دقیق و حساب شده باشد و به دور از اغراق، از الفاظ و کلمات مثبت استفاده شود.
دقت در رعایت نکات بهداشتی _ کسب عادتهای مطلوب جسمانی _ همکاری با دیگران _ عمل به قوانین مدرسه _ احترام گذاشتن به دیگران _ شرکت در مباحث و گفتگوها و... از جمله انتظاراتی است که در الگوی ارزشیابی توصیفی در زمینه توجه به حیطه های گوناگون رشد شخصیتی دانش آموز، مطرح شده است. انتظاراتی که در نظام سنتی، کاملاً نادیده انگاشته شده است .

 


اهداف ارزشیابی توصیفی

ارزشیابی توصیفی به دنبال اهداف خاصی میباشد تا تغییرات اساسی در نظام اموزشی و یادگیری ایجاد کند که از جمله این اهداف میتوان :
بهبود کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری ، حذف فرهنگ بیست گرایی ، تأکید بر اهداف عالی آموزش و پرورش ازطریق توجه به فرآیند (process) ، ایجاد زمینه ی مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی ،افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی-یادگیری و جایگزین کردن مقیاسها وابزارهای کیفی برای ارزشیابی تغییرات کیفی را نام برد .

 

وی‍‍‍ژگی های ارزشیابی توصیفی
مهمترین ویژگیهای الگوی ارزشیابی توصیفی عبارت است از:
_ توجه به تنوع و تغییر مقیاس سنجش
_ توجه به یادگیری دانش آموز
_ توجه به تنوع و تغییر ابزارهای ارزشیابی
_ توجه به انتظارات برنامه درسی
_ توجه به اهمیت سازگاری اجتماعی در کنار پیشرفت تحصیلی
_ توجه به اهمیت بهداشت روانی در فرآیند یاددهی _ یادگیری
_ توجه به حیطه های مختلف یادگیری

 


نتایج ارزشیابی توصیفی
بالطبع اجرای این نوع ارزشیابی در نظام اموزشی نتایج مفید و ارزشمندی را برای نظام اموزشی در پی خواهد داشت .بهبود یادگیری_یاددهی ، افزایش بهداشت روانی ،ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه از مهمترین نتایج این ارزشیابی میباشد.از اثار دیگر ان میتوان افزایش اعتماد به نفس ،افزایش روحیه ی نقد پذیری
افزایش مشارکت در یادگیری ،رشد مهارت خوداصلاحی و خود تنظیمی و رشد مهارت نقد خود را نام برد.

 

شیوه های اجرایی ارزشیابی توصیفی

 

تحلیل پیشرفتها و ضعفهای فراگیر
پرسیدن
بازخوردهای توصیفی
خودسنجی و همسال سنجی
پورت فولیو
برگه ی ثبت مشاهدات رفتارهای بارز
چک لیست
آزمونهای عملکردی
تکالیف درسی

 

در نظام ارزشیابی توصیفی بر خلاف شیوه سنتی کارنامه ای برای ارایه باز خورد نتایج ارزشیابی معلم از تلاش و عملکرد دانش آموز در فرآیند یاددهی ـ یادگیری آماده می شودکه صرفاً نمرات دانش آموزان در آن درج نمی شود بلکه تمام ابعاد عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی و جسمانی دانش اموز مد نظر میباشد .
کارنامه توصیفی شامل اجزاء و قسمت های زیر است :
الف ـ مشخصات دانش آموزی
ب ـ حضور و غیاب دانش آموز
ج ـ فعالیت های برجسته دانش آموز
د ـ عملکرد درسی
هـ ـ ویژگی های عمومی
و ـ جمع بندی عملکرد دانش آموز
ز ـ توصیه های معلم
ح ـ نظر والدین
ط ـ تأیید و تصمیم

 

در قسمت فعالیت های برجسته دانش آموز برخی فعالیت های برجسته دانش آموز فهرست می گردد ، از جمله مشارکت ها ، فعالیتهای علمی و درسی ، فعالیتهای هنری ، مسئولیت های ویژه ای که دانش آموز به عهده گرفته و به خوبی آن را انجام داده است و ... فعالیت های برجسته تلقی می شود که بالاتر از حدّ انتظار باشد .
در قسمت عملکرد درسی دانش آموز بر اساس اطلاعات جمع آوری شده در فرآیند یاددهی ـ یادگیری ارزشیابی می شود . تفاوت اساسی این قسمت از کارنامه توصیفی ، با کارنامه رایج در آن است که ؛ اولاً مقیاس رتبه ای به کار برده می شود ( به جای مقیاس فاصله ای 20ـ 0 ) ؛ دوم انتظارات در هر یک از موارد درسی به تفکیک مورد ارزشیابی قرار می شود .
بنابر این این کارنامه مستلزم دو فعالیت مهم و متمایز است :
الف : جمع آوری اطلاعات ؛

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزشیابی کیفی و یادگیری

دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی)

اختصاصی از هایدی دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی)


دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی)

عنوان: دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی)

رشته: مدیریت (مدیریت منابع انسانی)

فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)

تعداد اسلاید: 23 اسلاید

کتاب مدیریت منابع انسانی تالیف دکتر سید حسین ابطحی از جمله مهمترین منابع درس مدیریت منابع انسانی در سطح کارشناسی می باشد. این فایل شامل پاورپوینت فصل هشتم این کتاب با عنوان " ارزشیابی عملکرد کارکنان " می باشد که می تواند به عنوان کار کلاسی ( سمینار و ارائه در کلاس) مورد استفاده قرار گیرد. این فایل شامل بخشهای زیر است:

تعاریف ، مفاهیم و هدف ارزشیابی عملکرد کارکنان

معیارهای ارزشیابی

ارزشیابی عینی و ارزشیابی ذهنی

انحرافات در ارزشیابی عملکرد کارکنان

چه کسانی باید ارزشیابی کنند ؟

روشها و فنون ارزشیابی عملکرد کارکنان

رتبه بندی

درجه بندی

مقیاسهای گرافیکی

بررسی نامه (چک لیست)

انتخاب اجباری

وقایع حساس (بحرانی)

ارزشیابی خویشتن

مدیریت بر مبنای هدف

ارزشیابی روانی

تنگناهای ارزشیابی عملکرد کارکنان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت ارزشیابی عملکرد کارکنان ( فصل هشتم کتاب مدیریت منابع انسانی ابطحی)