هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق آماده شهرنشینی پیش از اسلام

اختصاصی از هایدی تحقیق آماده شهرنشینی پیش از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده شهرنشینی پیش از اسلام


تحقیق آماده شهرنشینی پیش از اسلام

شهرنشینی پیش از اسلام

«شهر» همچون هر پدیده اجتماعی از یک «پیوستگی» برخوردار است، یعنی از ایجاد نخستین کانونهای تمرکز جمعیت یکجانشین در آبادی‌هایی که به تدریج توسعه یافتند تا پیدایش کلان شهرهای امروزی با یک مقوله واحد روبرو هستیم که اگر چه ممکن است از لحاظ ریخت‌شناسی (مورفولوژیک) کاملاً متمایز جلوه کند ولی از جنبه کاربردی و ساختاری دارای روحی واحد است.

بنیان های زندگی شهری و شهرنشینی به لحاظ تشکیلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ایران به سه دوره عصر باستان، دوران اسلامی و عصر جدید قابل تفکیک است.

حیات شهری در ایران قبل از اسلام

الف) لفظ و معنای شهر

شهر در اوستا و زبان فارسی باستان به صورت «-xšaθra» آمده و در زبان سانسکریت به صورت «-kšatra» آمده است. این اصطلاح بار معنایی وسیعی داشته و به شهر و ایالت و کشور و حکومت و پادشاهى، به طور عام اطلاق می شده است. در روزگار ساسانیان شهر با عنوان «شهرستان štr’st’n’/šahrestān» به کار می رفته است. در همین عصر، مجموع شهرهای مدائن را به زبان سریانی «ماحوزه Mahoze» می خواندند و «ماحوزه ملکا» به معنی شهرهای پادشاه بوده است.

براساس همخوانی اصطلاح شهر با پادشاهی و فرمان راندن در وسیع ترین معنای آن، می توان چگونگی ساختار زندگی شهری و نقش شاخص ساخت سیاسی در جهت دادن به این ساختار کلی را از آن استنباط کرد. واژه ى شهر با مفهوم حکم راندن و حکومت یکی بوده و به کار بردن الفاظی همچون «شاهنشاه» و «شهربان»،«شهرآگیم»،«شهریار» از این ارتباط مفهومی حکایت دارد.

ب) تکوین حیات شهری

پیدایش شهر و تکوین شهرنشینی در ایران تابع تحولات تاریخی و چگونگی ساختار اجتماعی آن بوده است. شهر مرکز ثقل زندگی اجتماعی ایرانیان محسوب می شده و ساختار آن متأثر از موقعیت طبیعی و اقلیمی و نظام سیاسی حاکم بر مملکت بوده است.

 

روند شکل گیری شهر و تداوم شهرنشینی در ایران باستان سیر تدریجی خاص خود داشته است. به نظر می رسد که آغاز و پیشرفت شهرنشینی، به علت مشکلات طبیعی و اقلیمی و چگونگی توزیع جمعیتی در آن، تا حدودی با تأخیر آغاز شده و تا دور ه ى اشکانی و به ویژه عصر ساسانی، روند آرامی داشته است.تحقیق شهر نشینی قبل از اسلام

تا این زمان، فعالیت اصلی مبتنی بر زمین (کشاورزی و دامپروری) بوده و فاصله ى شهر و روستا چندان محسوس نبوده است. ورود ایران به جرگه ى تجارت آن زمان و کارکرد تولیدی و مبادله ای شهرها که از زمان اشکانی ها آغاز شد، در دوره ى ساسانی به اوج خود رسید و در پرتو آن، شهرنشینی از رشد فزایند های برخوردار شد.

شهرت پادشاهان ساسانی به عنوان بانیان شهرها، در منابع جایگاه ویژه ای دارد. گویا در این زمان، حدود ۱۰۴ شهر وجود داشته که تولیدات خود را با ممالک مختلفی همچون چین، هند و حبشه مبادله می کرده و رونق تجاری ویژ های داشته اند.

 

توجه:این فایل پس از ساعتها مطالعه در کتب تاریخی و مشورت با اساتید محترم به دو شکل پاورپوینت (مخصوص ارائه کلاسی)و ورد (چاپ)آماده شده است.

اندازه: 2.8 مگابایت

قیمت: 1200

تعداد اسلاید: 31

فرمت :پاور پوینت + ورد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده شهرنشینی پیش از اسلام

تحقیق درمورد آیات قرآن و شرط اسلام در ذبح کننده 30 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد آیات قرآن و شرط اسلام در ذبح کننده 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

آیات قرآن و شرط اسلام در ذبح  کننده

براى این که روشن شود آیا در آیات قرآن مجید یادى از لزوم مسلمان بودن ذبح کننده به میان آمده است یا نه, باید آیاتى را که در مورد گوشتهاى حرام و حلال بحث کرده اند یاد کنیم و مقدار دلالت آنها را بررسى کنیم.

به طور اجمال باید دانست که این آیات, بعضى در مکّه نازل شده اند و بعضى در مدینه, بعضى در آغاز بعثت و بعضى در اواخر عمر نبى اکرم(ص) ولى با این حال, لحن آیات و انواع حرامها در این آیات ثابت است و نشان مى دهد که حکم گوشتهاى خوردنى در طول دوره رسالت پیامبر اکرم(ص) تغییر نکرده است.

سوره هایى که در آنها درباره حرام و حلال بودن گوشتها بحث شده است عبارتند از:

* سوره نحل که در مکه مکرمه نازل شده است.

* سوره انعام که در مکه نازل شده و از لحاظ زمانى پس از سوره نحل نازل شده است.

* سوره بقره که در مدینه و در آغاز هجرت نازل شده است.

* سوره مائده که در مدینه و در اواخر عمر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است.

ما هم به ترتیبى که این سوره ها نازل شده اند راجع به آیات مربوط به گونه هاى گوشت و ذبح بحث مى کنیم:

بررسى آیات سوره هاى مکى

* ( فکلوا مما رزقکم اللّه حلالاً طیبا و اشکروا نعمت اللّه ان کنتم ایاه تعبدون * انما حرم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما اهل لغیر اللّه به فمن اضطر غیر باغ و لاعاد فان اللّه غفور رحیم)57

از آنچه خدا روزیتان کرده است, حلال و پاکیزه, بخورید و شکر نعمت خدا را به جاى آورید, اگر او را مى پرستید .خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اید بر شما تحریم کرده است, اما کسانى که ناگزیر شوند در حالى که تجاوز و تعدى از حد ننمایند ….

این آیات, حرامها را در چهار چیز محصور کرده است و فرموده اند غیر از اینها چیزى حرام نیست. اکنون ما کارى نداریم که فلسفه تحریم این چیزها چیست و آیا حرامها در این چهار چیز منحصرند یا حرامهاى دیگرى هم در روایات ذکر شده اند بلکه نکته ٌ مورد نظر ما, شرایط ذبح است که آیه مى گوید از آنچه نام غیر خدا بر آن برده شده است, نخورید; امّا ذبح کننده مسلمان باشد یا کافر, بحثى نکرده همان گونه که درباره واجب بودن بردن نام خدا واجب نبودن آن هم بحثى نکرده است.

* ( ان ربک هو اعلم من یضلّ عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین* فکلوا مما ذکر اسم اللّه علیه ان کنتم بایاته مومنین* و ما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم اللّه علیه و قد فصّل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه … و لا تاکلوا مما لم یذکر اسم اللّه علیه و انه لفسق …) 58

پروردگار تو به کسانى که از راه او گمراه گشته اند آگاه تر است و همچنین به کسانى که هدایت یافته اند و از آنچه نام خدا بر آن گفته شده است, بخورید, اگر به آیات او ایمان دارید. چرا از چیزهایى نمى خورید که اسم خدا بر آنها برده شده است در حالى که[خداوند] آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است, مگر این که ناچار باشید … و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده نخورید و این کار گناه است …

نکته ها:

1. حیوانى که هنگام ذبح آن نام خدا برده شد, حلال است و جاى هیچ گونه وسوسه اى ندارد.

2. آیات دلالتى ندارند که ذبح کنند باید مسلمان باشد, بلکه برعکس, از مجهول آوردن (ذُکِرَ) در دو مورد و همچنین مجهول آوردن (لم یُذْکَر) معلوم مى شود که در اصل عنایتى به فاعل نیست و مهم نیست که ذبح کننده چه شخصى باشد, بلکه مهم برده شدن نام خداست.

بررسى کلام طبرسى در مجمع البیان

از آنچه گفته شد روشن مى شود که کلام طبرسى مخدوش است. ایشان در ذیل آیه(فکلوا مما ذکر اسم اللّه) مى نویسد:

(این آیه دلالت دارد بر این که یاد نام خدا هنگام ذبح واجب است و همچنین دلالت دارد بر این که خوردن ذبیحه هاى کفار جایز نیست, چون کفار بر ذبیحه خود اسم خدا را نمى برند و اگر بعضى نام خدا بگویند, یاد نام خدا را در حقیقت واجب نمى دانند و همچنین اعتقاد به خدایى دارند که دین عیسى و موسى را ابدى قرار داده است و چنین خدایى خداى حقیقى نیست.) 59

چند اشکال بر کلام ایشان:

1. آیه تنها دلالت بر حلال بودن ذبیحه اى که نام خدا بر آن برده شده است دارد, ولى هیچ گونه دلالتى بر اسلام ذبح کننده ندارد.

2. از کجا براى ایشان روشن شده است که اهل کتاب بر ذبایح خود اسم خدا را نمى برند.

3. به چه دلیل عقاید انحرافى اهل کتاب, به نام خدا بردن آنان ضرر مى زند؟ در حالى که نظیر همین انحرافها گاهى در بین مسلمانان نیز پیدا مى شود.

4. آیه فقط یاد نام خدا را واجب کرد, ولى به چه دلیل اعتقاد به واجب بودن یاد خدا در تسمیه هم لازم است؟

به بیان دیگر, واجب بودن یاد خدا, مربوط به مقام ثبوت است و نشان مى دهد که هر جا نام خدا آمد, شرط حلال بودن ذبیحه محقق شده است, ولى اعتقاد به وجوب یاد نام خدا مربوط به مقام اثبات است. یعنى هنگامى که ذبیحه اى را در دست انسانى دیدیم و شک کردیم آیا شرط حلال بودن را عمل کرده است یا نه؟ در این هنگام, اگر ذبح کننده به واجب بودن یاد نام خدا اعتقاد داشته باشد فعل او را حمل بر صحت مى کنیم و مى گوییم مسلماً نام خدا گفته است, ولى اگر اعتقادى به واجب بودن آن نداشت, نمى توان گفتن نام خدا را احراز کرد و حمل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد آیات قرآن و شرط اسلام در ذبح کننده 30 ص

حقوق اقلیتها در اسلام

اختصاصی از هایدی حقوق اقلیتها در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

چکیده:برخى کشورها از جمله «ایران‏» که روابط حقوقى آنها بر پایه قوانین اسلامى بنانهاده شده است و کشور «انگلستان‏» که بر مبناى نظام کامن لا اداره مى‏شود، نسبت‏به مقدسات دینى به نوعى حمایتهاى قانونى را اعمال مى‏نمایند، و پاره‏اى دیگر از کشورها چنین حمایتى را پیش بینى نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادى بیان و حقوق بشر مى‏پندارند.

در حقوق اسلام، مقدسات دینى، مورد حمایت‏حقوقى قرار گرفته و توهین به آن از جرایم مهم به شمار مى‏رود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى‏» (ع) نیز جرم محسوب مى‏شود. اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبت‏به مقدسات دین مسیحیت، حمایتهاى حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفته‏اند، به همین دلیل با وجود آن که قضیه توهین «سلمان رشدى‏» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقع شده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مى‏گردید ولى دادگاههاى این کشور عمل مزبور را غیر قابل تعقیب اعلام نمودند که این مساله نه تنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته است‏بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانسته‏اند در مورد تبعیض‏آمیز بودن این قاعده و غیر منطقى و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.در این نوشتار به بررسى تطبیقى این موضوع در نظام حقوقى «اسلام‏» و «کامن لا» پرداخته‏ایم.

مقدمهمقاله حاضر از سه گفتار تشکیل گردیده است، در گفتار اول «قلمرو مفهوم توهین به مقدسات‏» مورد بحث قرار گرفته است‏یعنى بررسى این موضوع که در حقوق اسلام، توهین به مقدساتى همچون «پیامبر» گرامى اسلام (ص) و «ائمه معصومین‏» (ع)، مورد حمایت‏حقوقى قرار گرفته و از جرایم مهم به شمار مى‏رود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى‏» (ع) نیز جرم محسوب مى‏شود.اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبت‏به مقدسات دین مسیحیت‏حمایتهاى جدى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى حقوقى قرار نگرفته‏اند.در گفتار دوم تحت عنوان «مجازات توهین به مقدسات‏» این موضوع را مورد بررسى قرار داده‏ایم که جرم توهین به مقدسات در حقوق اسلام از این نظر که نسبت‏به «غیر مسلمانان‏» (کافر ذمى) نوعى انعطاف و تخفیف در مجازات را پذیرفته است، از منظر حقوق بشر درخور توجه است زیرا برخلاف مفهوم این جرم در کامن لا، حقوق اسلام در این جرم، نسبت‏به غیر مسلمانان نه تنها تبعیضى روا نداشته بلکه در مقایسه با مسلمانان، براى آنان مجازات خفیف‏ترى مقرر نموده است.در گفتار سوم با عنوان «فلسفه جرم انگارى توهین به مقدسات‏» به تبیین این مساله پرداخته‏ایم که فلسفه جرم‏انگارى توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى‏» (1) است زیرا در یک جامعه دینى بویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى‏» ، با توجه به تعلق خاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارابودن شخصیت‏حقوقى خاص، از شخصیت‏حقیقى ویژه‏اى نیز برخوردارند، چگونه ممکن است اهانت‏به مقدسات روا شمرده شود؟ ! در حالى که حتى در یک جامعه مبتنى بر حکومت دموکراتیک، اهانت‏به اصول جامعه دموکراتیک که موجب برهم‏زدن نظم و یا اخلاق عمومى گردد، از نظر قانونى روا نیست و یا لااقل در عمل قابل تحمل نخواهد بود.

گفتار اول: قلمرو مفهوم توهین به مقدسات

در این گفتار به بررسى این مساله خواهیم پرداخت که توهین به مقدسات از نظر گستره مفهومى تا چه حد قابل تسرى است؟ و به عبارت دیگر آیا جرم توهین به مقدسات در نظام حقوقى «اسلام‏» و «کامن لا» صرفا شامل مقدسات مربوط به همان دین است‏یا مقدسات سایر ادیان را نیز مورد حمایت قرار مى‏دهد؟

الف) قلمرو توهین به مقدسات در نظام حقوقى اسلام

1- قلمرو توهین به مقدسات از دیدگاه مذهب شیعهاز دیدگاه فقهاى شیعه جرم توهین به مقدسات آنگاه محقق مى‏شود که پیامبر گرامى اسلام (ص) و یا ائمه معصومین (ع) مورد اهانت و یا استهزا قرار گیرند. (2)برخى از فقها، دشنام به پیامبر و یا یکى از امامان را نوعى ارتداد دانسته‏اند. (3) اگر چه از نظر مجازات و دیگر آثار حقوقى، دقیقا از احکام و قواعد مربوط به ارتداد تبعیت نمى‏کند.بسیارى از فقهاى شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهراء (سلام الله علیها) را نیز ملحق به سایر معصومین (ع) دانسته‏اند. (4)البته در یک ضابطه کلى مى‏توان گفت هر آنچه که از دیدگاه اسلام در شمار مسائل ضرورى و قطعى قرار گیرد توهین به آن، جرم است مانند توهین به قرآن، مسجد الحرام،


دانلود با لینک مستقیم


حقوق اقلیتها در اسلام

جایگاه خمس در اسلام

اختصاصی از هایدی جایگاه خمس در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

جایگاه خمس در اسلام

دورنمائى از فلسفه خمس و زکات

گرچه اسلام درآمدهایى را که از طرق نامشروع، همچون اختلاس، احتکار، کم‏فروشى، ربا، سرقت، رشوه و امثال آن بدست مى‏آید، به شدّت حرام کرده و حکومت اسلامى را مسئول بازگشت این اموال به صاحبان اصلى آنها دانسته است، چنانکه امیرالمؤمنین على‏علیه السلام فرمود: تمام اموالى را که در زمان خلیفه سوّم میان نورچشمى‏ها به ناحق تقسیم شده است، برخواهم گرداند، گرچه آن اموال در مهر زنان هزینه شده باشد. (2) امّا با این حال به دلایل تفاوت‏هاى حکیمانه‏اى که خداوند میان انسان‏ها قرار داده است و به خاطر تلاش و تخصّص و ابتکار، برخى افراد درآمد بیشترى دارند که از طریق مشروع نیز کسب کرده‏اند، و برخى افراد با درآمد کم، توانِ اداره زندگى خود را ندارند.

تمام نظام‏هاى بشرى براى کم‏درآمدها به فکر چاره بوده‏اند، زیرا اگر این خلاء به نحوى پر نشود، کینه و حسادتِ کم‏درآمدها نسبت به پردرآمدها شعله‏ور مى‏شود و شعله‏اش ممکن است همه چیز را بسوزاند. اگر گرسنگان سیر نشوند، خطر بالارفتن آمار جنایات جدّى مى‏شود و هر نظامى که به فکر گرسنگان نباشد، ماندنى نیست.

گرسنگىِ جمعى از مردم و پرخورى جمع دیگر را هیچ عقل و وجدان سالمى نمى‏پذیرد. به همین دلیل، براى حلّ این مسأله افراد و حکومت‏ها، طرحهاى زیادى ارائه داده‏اند که رایج‏ترین آنها گرفتن مالیات و برقرارى تأمین اجتماعى و ایجاد مؤسسات خیریّه و صندوق‏هاى قرض الحسنه و امثال آن است.

اسلام نیز که مکتبى جامع و اجتماعى است، براى فقرزدایى و حل مشکل محرومان جامعه، طرحهایى را ارائه داده که یکى از آنها، مسئله خمس است.

رسیدگى به فقرا به قدرى مهم است که حضرت على‏علیه السلام در حال نماز انگشتر خود را به فقیرى که در مسجد از مردم تقاضاى کمک مى‏کرد و کسى به او پاسخ مثبتى نداد، عطا کرد و اشاره نکرد که صبر کند و بعد از نماز به او کمک کند بلکه در حال رکوع انگشتر خود را به او بخشید و آیه نازل شد: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (3)

البتّه در بحث خمس، تفاوت‏هاى خمس و زکات با مالیات مرسوم دولتى بیان شده است که ان شاءاللّه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

خمس، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند.

این تعدیل ثروت از طریق خمس و زکات، امرى واجب است، ولى اسلام براى تعدیل ثروت راههاى غیر الزامى دیگرى نیز از قبیل وقف، هبه، صدقه، انفاق، وصیّت، کفّاره، نذر، عهد، ایثار و قرض‏الحسنه، قرار داده است.

تعدیل ثروت در بعضى از مکاتب اقتصادى همچون کمونیسم، از طریق نفى مالکیّت خصوصى و به انحصار دولت درآوردن همه چیز، آن هم به صورت اجبار صورت مى‏گیرد که در این نوع تعدیل هیچ‏گونه آزادى و انتخاب و رشد وجود ندارد.

جامعیّت اسلام

آرى، از امتیازات اسلام آن است که اقتصاد آن با اخلاق و عاطفه آمیخته است، همان‏گونه که سیاست و دیانت آن به هم آمیخته است. نمازجمعه با این که یک عمل عبادى است، یک مانور سیاسى هم هست. اسلام حتّى در جهاد، به مسائل عاطفى، اخلاقى، اجتماعى و سیاسى نیز توجّه دقیق دارد.

این على بن‏ابیطالب‏علیه السلام است که در بحبوحه جنگ به خورشید نگاه مى‏کند تا مبادا نماز اوّل وقتش از دست برود! و فرزندش امام حسین‏علیه السلام ظهر عاشورا در برابر سیل تیر دشمن، نه تنها نماز واجب مى‏خواند، بلکه به مستحبات نماز نیز از قبیل اذان، اقامه، جماعت، اوّل وقت و... توجّه کامل دارد. و باز مى‏بینیم همین علىّ بن‏ابیطالب‏علیهما السلام در وسط جنگ، وقتى یارانش آب را در ظرفى تَرک‏دار براى او مى‏آورند، مى‏فرماید: آشامیدن آب از ظرف ترک‏دار مکروه است. (چه بسا ذرّات آلوده‏اى که لابه‏لاى آن ترک باشد و آب را غیربهداشتى کند.)

باز مى‏بینیم در وسط جنگ بعضى از حضرتش مى‏پرسند: نظر شما درباره فلانى و فلانى چیست؟ حضرت مى‏بیند پاسخ این سئوال سبب فتنه و تفرقه مى‏شود، سؤال‏کننده را توبیخ مى‏کند و اجازه نمى‏دهد امّتى که به وحدت کلمه نیاز دارند دستخوش تفرقه شوند، و باز مى‏بینیم به هنگام جنگ، شخصى از على‏علیه السلام معناى توحید را مى‏پرسد و رزمندگان از سؤال او ناراحت مى‏شوند، حضرت مى‏فرماید: جنگ ما براى توحید است و سپس توحید را براى او معنا مى‏کند.

به رزمندگان دستور مى‏دهد آب آشامیدنى دشمن را مسموم نکنید، درختانشان را قطع و به فراریان تیراندازى نکنید، به زنان و کودکان و سالمندان کارى نداشته باشید. در کجاى دنیا سراغ دارید که جنگ، سیاست، عبادت و اقتصاد اینگونه با مسائل اعتقادى، اجتماعى، اخلاقى، بهداشتى و عاطفى آمیخته باشد.

در نظام اسلامى رابطه میان مردم و رهبر الهى رابطه صلوات و درود است. به مردم فرمان مى‏دهد که به پیامبرشان درود فرستند: «یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» (4) و به پیامبر نیز دستور مى‏دهد به پرداخت‏کنندگان زکات صلوات و درود فرستد: «خُذ من اموالهم صدقة و صَلِ‏ّ علیهم» (5)

در اسلام، روزهایى عید نامیده شده است که ضمن شادى و تبریک، رسیدگى به محرومان از طریق تقسیم گوشت قربانى در عید قربان و سیر کردن شکم گرسنگان در عید فطر از طریق زکات فطرة مورد توجّه است. جامعیّت اسلام تا آنجاست که حتّى خوردن و آشامیدن، هدفمند طرّاحى شده است؛ در کنار جمله «کلوا» که فرمانِ خوردن است، یکجا مى‏فرماید: «کلوا...و لاتسرفوا» (6) در خوردن زیاده‏روى نکنید.

یکجا مى‏فرماید: «کلوا... و اشکروا» (7) به خاطر خوردن از خداوند تشکّر کنید.

یکجا مى‏فرماید: «کلوا... و اعملوا صالحاً» (8) با قدرتى که از غذاخوردن بدست مى‏آورید کار نیک انجام دهید.


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه خمس در اسلام

آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام (ص) تشریح رهبرى سیاسى پیامبر اعظم(ص(

اختصاصی از هایدی آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام (ص) تشریح رهبرى سیاسى پیامبر اعظم(ص( دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 72

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحدبجنورد

موضوع :

آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام (ص)

تشریح رهبرى سیاسى پیامبر اعظم(ص(

استاد ارجمند :

جناب آقای اکبری

گردآورنده:

شقایق شفیع آبادی

زمستان 85

باسمه تعالى

»السلام علیکم یا اهل بین النبوه«

مقدمه:

حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که اهل بیت )ع( را وسیله نجات انسان از گرداب حیوانیت به جایگاه والاى خویش قرار داده و محبت اهل بیت )ع( را شرط قبولى طاعات و عبادات قرار داده است.

در وضعیت اسف بار کنونى که انسانیت انسان، مورد تجاور و تهاجم آفت‏هاى گوناگون قرار گرفته است، یگانه کشتى نجات انسان ، همانا این چهارده نور مقدس اند که با خوشه چینى در مکتب این بزرگواران مى‏توان به نجات از این ورطه امیدار بود.

مکتب اسلام از انقلابى‏ترین مکاتب اجتماعى و سیاسى تاریخ بشریت است که امر هدایت انسان را براساس آموزش و ارائه الگو بر عهده دارد. هدف این مکتب مقدس خوشبختى و سعادت بشر به معنى عام و سازندگى در همه ابعاد وجودى اوست.

بررسى تاریخ حیات اسلام و مشى و سیره اولیاى آن به خصوص اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد مصطفى )ص) نشان دهنده این امر است که خداوند فیض و عنایت خود را از طریق این مذهب بر مردم تمام کرده و نعمت خود را بر بشریت اتمام نموده است، این که خداوند راضى شده است اسلام دین همه مردم و همه عصرها باشد و بشریت در همه امور تابعیت آن را بپذیرند، خود حاکى از جامعیت این مکتب و وجود و عمق و دامنه لایتناهى آن است. تحلیل و بررسى آنچه را که در این مکتب الهى وجود دارد، کارى است بس عظیم و امرى است فوق العاده مهم. نیروى عظیم و اجتماعى خبره لازم است، تا بتوانند همه جوانب و ابعاد آن را مورد بررسى قرار دهند. صاحبنظرانى آگاه و تحلیل گر لازم است تا بتوانند همه جوانب و ابعاد آن را مورد بررسى قرار دهند. صاحبنظرانى آگاه و تحلیل گر لازم است تا بتوانند همه مشى‏ها، رفتارها، تعلیمات، القاآت، روابط و برخوردها، تصمیم‏گیرى‏ها و عملکردهاى اسلام و رهبران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و بر اساس آن راه و رسم اسلام و نوع موضعگیرى‏ها را در برابر مسائل و حوادث اعلام دارند. بدیهى است بحث و سیره نبوى بحثى بسیار گسترده است و اگر کسى بخواهد کتابى در این باب بنگارد چند مجلّد قطور خواهد شد، چنانکه فیلسوف و اندیشمند معاصر استاد شهید مرتضى مطهرى در کتاب سیرى در سیره نبوى مى‏فرمایند: چند سال پیش به این فکر افتادم که در زمینه سیره حضرت رسول اللَّه(ص) کتابى بنویسم، کار خود را با فراهم نمودن مقدار زیادى یادداشت آغاز کردم، هر چه جلوتر رفتم، دیدم مثل این است که دارم وارد دریایی مى‏شوم که به تدریج عمیق‏تر و وسیع‏تر مى‏شود، البته صرف نظر نکردم و مى‏دانم که من نمى‏توانم ادعا کنم که مى‏توانم سیره پیغمبر الهى را بنویسم ولى (( ما لا یدرک طه لا یترک کله )) بالاخره تصمیم گرفتم به حول و قوه الهى روزى چیزى در این زمینه بنویسم تا بعد آیندگان بیایند بهتر و کاملترش را بنویسند، به همین جهت بهتر آن دیدم که نام این کتاب را سیرى در سیره نبوى بگذارم. یکى از منابع ارزشمند شناخت از نظر اسلام مشى و سیره اولیاء و پیشوایان اسلام از شخص نبى اکرم (ص) تا ائمه اطهار (ع) و به عبادت دیگر سیره معصومین است. گفته‏ها، خطبه‏ها و کلامشان به جاى خود، شخصیت وجودى شان، یعنى سیره و روش شان و متد عملکرد آنان منبع اى است براى شناخت آنها، سیره پیغمبر براى ما یک منبع الهام است. با سیره ائمه معصومین هیچ فرق نمى‏کند. اینکه سیره پیغمبر یعنى چه و به چه شکل براى ما یک منبع شناخت است. توضیح خواهیم داد. گفتیم یکى از منابع غنى شناخت که یک نفر مسلمان باید دید و بینش خود را از ان راه اصلاح و تکمیل بکند، سیره وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) است. اما قبل از هر چیز لازم و ضرورى است که معنى ((سیره)) و ((سنت)) را بدانیم. سنت کلام و نقلى است با اسناد شامل قول یا فعل یا تقریر معصوم، یا حقیقت وجودى و زندگانى پر ثمر و ((سیره)) ، در زبان عربى از ماده ((سِیْر)) است. ((سیر)) یعنى حرکت و راه رفتن. ((سیره)) یعنى نوع راه رفتن. سیره بر وزن فِعْلَهَ است و فعلة در زبان عربى دلالت بر نوع مى‏کند. مثلاً جَلْسَه یعنى نشستن، جِلْسَه یعنى سبک و نوع نشستن و این نکته دقیقى است. سیر یعنى رفتن، رفتار ولى سیره یعنى نوع و سبک رفتار. آنچه مسلم است شناخت سبک رفتار پیغمبر است. آنها که سیره نوشته‏اند، رفتار پیغمبر را نوشته‏اند. در حالى که سبک پیغمبر در رفتار، اسلوب رفتار پیغمبر و متد و روش عملکرد پیغمبر مد نظر ماست.

سیره پیغمبر یعنى سبک پیغمبرى، متدى که پیغمبر در عمل و در روش براى مقاصد خودش به کار مى‏برد. مى‏دانیم در فقه شیعى مبناى فقهى یعنى ادله‏اى که از آنها احکام دین را استنباط مى‏کنیم که این چهار دلیل عبارتند از: قرآن، سنت، اجماع، عقل . بحث ما در مقاصد پیغمبر نیست. بحث ما در سبک پیغمبر است، در روشى که پیغمبر براى هدف و مقصد خودش به کار مى‏برد است. مثلاً پیغمبر تبلیغ مى‏کرد، روش تبلیعى و شگرد آن چه روشى بوده است؟ سبک تبلیغى پیغمبر چه سبکى بود، پیغمبر در همان حال که مبلغ بود و اسلام را تبلیغ مى‏کرد، یک رهبر سیاسى براى جامعه خودش بود. از وقتى که آمد به مدینه، جامعه تشکیل داد، حکومت تشکیل داد و خودش رهبر جامعه بود. سبک و متد رهبرى و مدیریت پیغمبر در جامعه چه متدى بود؟ پیغمبر در همان حال قاضى بود و میان مردم قضاوت مى‏کرد. سبک قضاوتش چه سبکى بود؟ پیغمبر مثل همه مردم دیگر زندگى خانوادگى و اجتماعى داشت، زنان و فرزندان متعدد داشت. سبک پیامبر در زن دارى، زندگى زناشویى، برخورد با کودکان چگونه بوده است؟ سبک پیغمبر در معاشرت با اصحاب چگونه بوده است؟ سبک پیغمبر و


دانلود با لینک مستقیم


آشنایى با اندیشه‏هاى سیاسى پیامبر اسلام (ص) تشریح رهبرى سیاسى پیامبر اعظم(ص(