هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سعدی شیرازی 14 ص

اختصاصی از هایدی سعدی شیرازی 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بسم الله الرحمن الرحیم

درس دوازدهم

سعدی حافظ

 

دبیر راهنما:

جناب آقای دانش پژوه

تهیه کنندگان:

سید حامد حسینی فدکی احسان عوض پور

زمستان1385

سعدی شیرازی

ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی (حدود ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ ــ ۶۷۱ یا ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و حکایت‌نویس فارسی‌زبان شیرازی بود. از وی شعرهایی به زبان عربی نیز در دست است.

زندگینامه

سعدی در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود

پس از درگذشت پدر، سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز برای تحصیل به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی بوده است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.

گلستان سعدی

گلستان سعدی کتابی است که سعدی یک سال پس از اتمام بوستان، کتاب نخستش، آن را به نثر روان فارسی نوشت. رفتار شاهان، منش درویشان، مزایای سکوت، جوانی و پیری از جمله موضوعاتی است که سعدی در هشت باب گلستان از آنها سخن می‌راند. پایان یافتن گلستان به دست سعدی در بهار سالی اتفاق افتاده است که در زمستان همان سال مغولان بغداد را فتح کردند.

1

نظرات دربارهٔ تاریخ تولد و وفات

بر اساس تفسیرها و حدس‌هایی که از نوشته‌ها و سروده‌های خود سعدی در گلستان و بوستان می‌زنند، و با توجه به این که سعدی تاریخ پایان نوشته شدن این دو اثر را در خود آنها مشخص کرده است، دو حدس اصلی در تاریخ تولد سعدی زده شده است. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم») که بر اساس بیت «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاه‌ساله می‌دانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری می‌گیرند. از طرف دیگر، عده‌ای، از جمله محیط طباطبایی در مقالهٔ «نکاتی در سرگذشت سعدی»، بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان (با شروع «سالی محمد خوارزمشاه، رحمت الله علیه، با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد») که به صلح محمد خوارزمشاه که در حدود سال ۶۱۰ بوده است اشاره می‌کند و سعدی را در آن تاریخ مشهور می‌نامد، و بیت «بیا ای که عمرت به هفتاد رفت» از اوائل باب نهم بوستان، نتیجه می‌گیرد که سعدی حدود سال ۵۸۵ قمری، یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در ۶۵۵ قمری، متولد شده است. اکثریت محققین (از جمله بدیع‌الزمان فروزانفر در مقالهٔ «سعدی و سهروردی») این فرض را که خطاب سعدی در آن بیت بوستان خودش بوده است، نپذیرفته‌اند. حکایت جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی داستان‌پردازی دانسته شده است، اما محمد قزوینی نظر مشخصی در این باره صادر نمی‌کند و می‌نویسد «حکایت جامع کاشغر فی‌الواقع لاینحل است». محققین جدیدتر، از جمله ضیاء موحد (موحد ۱۳۷۴، صص ۳۶ تا ۴۲)، کلاً این گونه استدلال در مورد تاریخ تولد سعدی را رد می‌کنند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران اهل «حدیث نفس» نبوده‌اند بنابراین نمی‌توان درستی هیچ‌یک از این دو تاریخ را تأیید کرد.

وفات سعدی را اکثراً در ۶۹۱ قمری می‌دانند. ولی عده‌ای از جمله سید حسن تقی‌زاده احتمال داده‌اند که سعدی در حدود ۶۷۱ قمری فوت کرده است. محمد قزوینی در نامه‌ای به تقی‌زاده می‌نویسد که احتمالِ ۶۷۱ بسیار قوی است ولی آن را «خرق اجماع مورخین» و «باعث طعن» می‌داند.

سعدی و زبان فارسی

محمدعلی فروغی دربارهٔ سعدی می‌نویسد «اهل ذوق اِعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم». ضیاء موحد دربارهٔ وی می‌نویسد «زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به‌اندازهٔ سعدی مدیون نیست». زبان سعدی به «سهل ممتنع» معروف شده است، از آنجا که به نظر می‌رسد نوشته‌هایش از طرفی بسیار آسان‌اند و از طرفی دیگر گفتن یا ساختن شعرهای مشابه آنها ناممکن. از شاعران بعد از سعدی شعرهای ایرج‌میرزا را نیز سهل ممتنع گفته‌اند.

2

درآرزوی تو باشم

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم به آن امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

در لحظه ای که بمیرم در آرزوی دیدار با تو باشم با آن امید مرگ را می پذیرم که مقبول در گاه تو قرار گیرم

به وقت صبح قیامت که سر زخاک بر آرم به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

در روز قیامت که به فرمان تو سر از خاک بر آورم سخنم فقط درباره ی عشق توست و تلاشم برای دست یابی به توست

به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم

در روز قیامت که همه در بارگاه تو جمع شوند نگاه من فقط به سوی توست و غلام حلقه به گوش تو هستم

حدیث روضه نگویم ، گل بهشت نبویم جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم

سخن بهشت نمی گویم ، گل بهشت را بو نمی کنم ، زیبایی حوریان بهشتی را دنبال نمیکنم، فقط به سوی تو می شتابم

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم به خواب عافیت آن گه به بوی موی تو باشم

اگر حتّی هزار سال در قبر بخوابم در گور نیز آرزوی وصال تورا دارم

می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوان مرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم

من شراب بهشتی را از دست ساقی بهشت نمی خواهم وقتی از عشق تو مستم

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن اگر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

تحمل هزاران سختی و مشکل با یاد تو برای من آسان می شود و ای سعدی راه خلاف آن است که اعمالم از سر خود خواهی باشد

3

حافظ شیرازی

: شمس‌ الدین‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شیرازی‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغیب‌ از مشهورترین‌ شعرای‌ تاریخ‌ ایران‌ و از تابناک‌ترین‌ ستارگان‌ آسمان‌ علم‌ و ادب‌ ایران‌ زمین‌ است‌ که‌ تا نام‌ ایران‌ زنده‌ و پابرجاست‌ نام‌ وی‌ نیز جاودان‌ خواهد بود.

زندگینامه

شمس‌ الدین‌ از دوران‌ طفولیت‌ به‌ مکتب‌ و مدرسه‌ روی‌ آورد و پس‌ از سپری‌ نمودن‌ علوم‌ ومعلومات‌ معمول‌ زمان‌ خویش‌ به‌ محضر علما و فضلای‌ زادگاهش‌ شتافت‌ و از این‌ بزرگان‌ بویژه‌ قوام‌ الدین‌ عبدا...بهره‌ها گرفت‌. خواجه‌ در دوران‌ جوانی‌ بر تمام‌ علوم‌ مذهبی‌ و ادبی‌ روزگار خود تسلط یافت و هنوز دهه‌ بیست‌ زندگی‌ خود را سپری‌ ننموده‌ بود که‌ به‌ یکی‌ از مشاهیر علم‌ و ادب‌ دیار خود بدل‌ گشت‌. وی‌ در این‌ دوره‌ علاوه‌ براندوخته‌ عمیق‌ علمی‌ و ادبی‌ خود قرآن‌ را نیز کامل‌ از حفظ داشت‌ و این‌ کتاب‌ آسمانی‌ رابا صدای‌ خوش‌ و با روایت‌های‌ مختلف‌ از بر می‌خواند و از این‌ روی‌ تخلص‌ حافظ را بر خود نهاد. دوران‌ جوانی‌ این‌ شاعرگران‌ مایه‌ مصادف‌ بود با افول‌ سلسله‌ محلی‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ و این‌ ایالات‌ مهم‌ به‌ تصرف‌ خاندان‌ اینجو، از عمال‌ ایلخانان‌ مغول‌، در آمده‌ بود. حافظ که‌ در همان‌ دوره‌ به‌ شهرت‌ والایی‌ دست‌ یافته‌ بود موردتوجه‌ و عنایت‌ امرای‌اینجو قرار گرفت‌ و پس‌ از راه‌ یافتن‌ به‌ دربار آنان‌ به‌ مقامی‌ بزرگ‌ نزد شاه‌ شیخ‌ جمال‌ الدین‌ ابواسحاق‌ حاکم‌ فارس‌ دست‌ یافت‌. دوره‌ حکومت‌ شاه‌ ابو اسحاق‌ اینجو توأم‌ با عدالت‌ و انصاف‌ بود و این‌ امیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ در دوره‌ حکمرانی‌ خود که‌ از سال‌ 742 تا 754 ه. ق‌ بطول‌ انجامید در عمرانی‌ و آبادانی‌ شیراز و آسایش‌ و امنیت‌ مردم‌ این‌ ایالت‌ بویژه‌ شیراز کوشید. حافظ نیز از مرحمت‌ و لطف‌ امیر ابو اسحاق‌ بهره‌مند بود و در اشعار خود با ستودن‌ وی‌ درالقابی‌ همچون‌ (جمال‌ چهره‌ اسلام‌) و (سپهر علم‌ و حیاء) حق‌شناسی‌ خود را نسبت‌ به‌ این‌ امیر نیکوکار بیان‌ داشت‌. پس‌ از این‌ دوره‌ صلح‌


دانلود با لینک مستقیم


سعدی شیرازی 14 ص

شرح مثنوی 41 ص

اختصاصی از هایدی شرح مثنوی 41 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

بسم الله الرحمن الرحیم

زآنکه شاکر را زیادت وعده است آنچنانکه قرب، مزد سجده است

شاکر را زیادت وعده است: گرفته از قرآن کریم است« لَئِن شکَرتمَﻷَزیدنّکم.» (ابراهیم،7) وشما بندگان اگر شکر نعمت به جاآورید نعمت شما می افزاییم.

وَاسجُد واقتَرب: (علق،19) وبه نماز بپرداز و به حق نزدیک شو.

نور از آن ماه باشد و ین ضیاء آن خورشید این فروخوان از نُبا

از نُبا فروخواندن: اشاره است به این آیه شریفه « هوالذی جَعَلَ الشّمس ضیاءً واقمرنورا»(یونس،5) از این آیه شریفه بربلندی رتبت ضیاءالحق استفاده می کندو گفته خود را دربیت نخست، کامل می سازد. وفرماید ماه را روشنی است وآفتاب را ضیاء است و توضیائی وبرتر ازماه .

تمامی حکایت آن عاشق که از عسس گریخت در باغی مجهول،

خود معشوق را درباغ یافت و عسس را از شادی دعای خیر

می کرد ومی گفت که عسس أَن تَکرهوا شیئاًو هو خیر لکُم

بلک از او کن عاریت چشم ونظر پس ز چشم او به روی اونگر

چشم ونظر رعایت کردن: بعضی شارحان هندی آن را ازحدیث « عَرَفُت رَبّی رَبّی» گرفته اند ونیکلسون نیز آن را درشرح خود آورده و مرحوم فروزانفر به فرموده علی(ع) اشارت کرده است: که «أعرفوا اللهَ بالله.» لیکن این دو روایت تناسب چندانی با مضمون بیت مناسب با این مضمون حدیث:« اللهم ارِنی الدنّیا کما تُریها صالحی عِبادک» است.

کَانَ الله : نگاه کنید به بیت ذیل بیت 1939/1

چشم او من باشم:

رو که بی یسمع و بی یبصر توی سر توی چه صاحب سرتوی

در حقیقت دوستانت دشمن اند که زحضرت دور و مشغولت کنند

دوستان دشمن:آنچه دردنیا موجب دلبستگی است.

نیکلسون به پیروی از بعضی شارحان آن را مناسب آیه 67 زخرف گرفته است.

«اﻷخلاء یومئذ بعضهم لبض عدو الا المتقین.» ولی این آیه درباره روز رستاخیزاست.شاید این آیه مناسب تر باشد که: «إنّ مِن اَزواجِکُم و اَولادِکم عَدواًلکم فَاحذَروهُم.» (تغابن،14) و این حدیث نیز مناسب می نماید : «إنّ الدّنیا دارُ بلاءٍ وَإنَّه مُبتلیکم فیها و اَمَرهم بالصبرو بَشّرهُم.» (الدرالمنثور،جلد1،ص156)

زین سبب بر انبیاء رنج و شکست ازهمه خلق جهان افزون تر است

رنج و شکست انبیاء: « أشدّ النّاس بَلاءً النبیاء، ثُم الصالحون ثُم المثَلُ فَالامثلُ.» (یوسف بن احمد مولوی، شرح نیکلوسون، احادیث مثنوی، ص107) و از امام صادق (ع) منقول است : « ان اشدّ النّاس بَلاءالانبیاء صَلوات الله علیهم ثمَّ الّذین یَلونَهم الامثل فالامثَل.» (امالی طوسی، به نقل بحار الانوار ج 11، ص 69)

ورنمی توانی رضا ده ای عیار گر خدا رنجت دهد بی اختیار

رضا دادن: اشارت به حدیثی است که درالمنهج القوی، شرح انقروی و دیگر شارحان از طریق عامه با عبارت های متفاوت و مضمون و احد آمده است ازجمله حدیثی در احادیث مثنوی بدین عبارت است:«إذَاکَثُرت ذُنوب العَبد و لَم یَکن لَه ما یُکفرها مِن العمل إبتَلاه الله بِالحزن لِیکَفّرها عَنه.» (احادیث مثنوی ،ص 108) و از امام صادق (ع) منقول است: « انّ العبدَ اذا کثرت ذنوبُه و لم یجد ما یُکفرها به ابتلا الله عزوجلّ بالحزن فی الدنیا لیکفّرها، فان فعل ذلک به والا اسقم بدنه....: چون گناه بنده فراوان شودو کفارت آن را دادن، نتواند، خدایش به اندوه این جهان مبتلا گرداند تا کفاره آن گرداند وگرنه او را بیمار سازد.» (بحار الانوار، ج5، ص 315، از امالی صدوق)

سئوال کردن از عیسی عیله السلام که دروجود از همه صعب ها صعب تر چیست:

گفت عیسی را یکی هشیارتر سر چیست درهستی زجمله صعب تر

گفت عیسی را : مستند این داستان د ر مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی حدیثی از مستدرک الوسائل و شرح نهج البلاغه آمده است که «سئل عن النبی (ص) ما یَبعد من غضب الله قال ان لا تغضب.» ام ااین روایت تناسب بیشتر دارد: « قال الحواریون لعیسی بن مریم(ع) یا معلم الخیر عَلِّمنا ایّ الاشیاء اشد، فقال غضب الله عزّوجلّ قالو فبم یتقی غضب الله قال بان لاتغضبوا قالو وما بدء الغضب قال الکبر و التجبرو محقره الناس.» (خصال صدوقُ، ج1، ص8، بحار الانوار ، ج 14 ، ص 28)

قصه آن صوفی که زن خود را با بیگانه بگرفت

آنچنانش تنگ آورد آن قضا که منافق را کند مرگ فجا

مرگ فجا: مرگ ناگهانی که درآن مجال توبه برای گنهکارنیست، و درحدیث است: « مَوتُ الفجاءه راحه المومن وحسره الکافر.» (بحار الانوار، ج74، ص 54، از مکار الخلاق)

گفت یزدان وصف این جای حرج بهر محشر لاتَرَی فیها عوج

لاتری فیها عوج: «لاتری فِیها عِوَجا ولا أمتا: در آن (زمین) هیچ کجی (پستی ) و بلندی نبینی.»(طه،107)

معشوق را زیر چادرپنهان کردن جهت تلبیس ، وبهانه گفتن زن،

که انّ کید کنّ عظیم:

انّ کید کنّ عظیم ٌ : همانا مکر شما (زنان) بزرگ است.(یوسف،28)

غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را

کی کم از برّه کم از بزغاله ام که نباشد حارس از دنباله ام

کم ازبره بودن: مناسب است با حدیث : «انّ الله تعالی یحمی عبدَه المومن کما یحمی الراعی الشفیق غنمه عن مراتع ِ التّهلُکه: خداوند بنده مومن را نگهبانی می کند چنانکه چوپان مهربان گوسفندانش را درچراگاه


دانلود با لینک مستقیم


شرح مثنوی 41 ص

نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

اختصاصی از هایدی نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان مقاله:

نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

(از یونان باستان تا به امروز)

گردآورنده :

ام فروه خرمی شرق

زمستان 1386

چکیده

در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند.

اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدیدی چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده و اهمیت والایی پیدا کرده است.

اگر ما یک سیر اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه ی آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریچ و دیگران در می یابیم که:

اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریچ ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ به ین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاقی در حوزه ی ادبیات دارای نقش و معنای خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد.

ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارسایی های چندی روبه رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد.

در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، یک تعریف جامع و کاربردی تری از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.

کلید واژه ها: آراء ـ ادبی ـ امروز ـ شهود ـ غرب ـ نقد ـ یونان

1ـ مقدمه

در تعریف واژه ی «ادبیات» و تبیین «ماهیت» و «رویکردهای معرفتی» آن، از قدیم ترین زمان ها تاکنون، مباحث گوناگونی از طرف صاحب نظران به عمل آمده است.

امروزه نیز با توجه به پیشرفت های علمی جدید و ورود آن به حوزه های علوم انسانی و تعاملات اجتماعی و معرفتی آن با ادبیات، بیش از پیش توجه علما و اندیشمندان علوم انسانی را به خود معطوف داشته است.

"سقراط، افلاطون و ارسطو نخستین کسانی هستند که به طور رسمی درباره ی شعر و ادبیات، نظرهای متقن و منتقدانه ای بیان کرده اند."(زرین کوب، ج1، 1361،ص 6).

"ظاهراً ارسطو هم اولین کسی بود که آثار قوه ی ذوق و عقل انسانی را، مانند آثار طبیعت، تابع قوانین و نوامیس کلی شمرد و شعر و ادبیات را در زمره ی فعالیت های ذهنی انسان و دارای وجود و ماهیت معرفتی به شمار آورد."(زرین کوب، ج2، 1361،ص829).

بررسی موضوع "وظیفه" و "کارکرد بیرونی ادبیات"، تاریخ طولانی دارد؛ دانشمندان و نظریه پردازان مختلفی با تأثیر از آراء ادبی افلاطون و به خصوص ارسطو، به طور عمده بیشتر بر جنبه های معرفتی ادبیات تأکید داشته اند. اما از دوره‌ی رنساس به بعد، و با توجه به توسعه ی روز افزون پیشرفت های علمی و صنعتی در غرب، "نظریه پردازان ادبی اغلب از جنبه‌های معرفتی ادبیات دور شده و به برآیند لذّت و انفعال نفسانی ادبیات، تأکید بیشتری نموده و آن را از مظاهر و نمودها‌ی عینی و ذاتی ادبیات برشمردند."(رِنِه ولک، مورگان فوستر؛1370، صص 45-44).

تنی چند از نظریه پردازان بر رویکردهای عملی (Practic) ادبیات و جنبه های انسانی و اجتماعی آن تأکید داشته و مفهوم غایی و ماهیت درونی ادبیات را در ساختار عملی و عینی آن تعریف کرده اند. (سارتر؛1363،ص 29).

برخی نیز صرفاً جنبه ی زیبایی «ادبیات» را ماهیت اصلی آن بر شمرده اند؛ و به گفتة اِمِرسون1 (1882-1803)، «زیبایی» خودش را توجیه می کند و در کنار هرگونه دفاعی که از شعر به وسیله ی ارسطو، درایدن، کالریچ و دیگران به عمل آمده، باید گفت که « نخستین وظیفه و عمده‌ی شعر، وفادار ماندن به ماهیت خودش است.» (رنه وِلِک و آستن وارن؛ 1373،ص31).

عده ای نیز مانند ماثیو آرنولد (1888-1822)، شاعر و منتقد، به بی طرفی اخلاقی ادبیات توجه داشتند. هدف آرنولد نیز نیل به «مجاهده ی بی طرفانه» و دست یابی به یک «محک عینی» در ارزیابی آثار ادبی بود. و در واقع نوعی تعادل و سازش بین مفهوم زیبایی (Beauty) و وظیفه ی اخلاقی (Duty) را تعلیم می داد.( زرین کوب؛ ج2، 1361،ص 503).

او در ماهیت اخلاقی ادبیات معتقد بود که "شعر می تواند جانشین مذهب شود." در مقابل بعضی ها نیز معتقدند که «هیچ چیز در این دنیا یا در آن دنیا، نمی تواند جانشین چیز دیگر باشد».(تی.اس.الیوت؛1933،صص 155-113).

با توجه به سوابق و پایه های تاریخی تحقیقات و پژوهش های انجام یافته در غرب، در می یابیم که در مطالعات و یا نظریه پردازی های آنان، تبیین روشن و گویایی از ماهیت اصلی و ذاتی ادبیات به عمل نیامده و در سیر جریانات و نظریه پردازی های ادبی نیز، بیشتر بر جنبه های صوری و مادی سخن ادبی، از جمله موضوع « زیباشناختی» آن و در نهایت بر مفهوم «لذّت گرایی ادبی» تأکید و توجه داشته اند.


دانلود با لینک مستقیم


نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

تحقیق و بررسی در مورد خاورمیانه

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

بسم الله الرحمن الرحیم

نام :

میثم روحانی جنبه سرایی

شماره دانشجویی:

83207151000

موضوع :

تحقیق انقلاب اسلامی

استاد :

جناب آقای دکتر شیرازی

خرداد 86

فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس جمهوریهای تازه استقلال یافته قفقاز (گرجستان ، آذربایجان و ارمنستان ) و آسیای مرکزی ( ترکمنستان ، ازبکستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان و قزاقستان ) بیش از گذشته پرسشهایی را برانگیخت؛ خاورمیانه دقیقا از کجا آغاز می شود و به کجا پایان می یابد و این که آیا می توان تعریف جامع و فراگیر دائمی از آن به دست داد ؟ با توجه به تاکید این پژوهش بر جنبه استراتژیکی موضوع ما بر این باوریم که تعریف این منطقه باید شامل ان دسته از کشورهایی شود که به طور مستقیم درگیر مناقشات چهار گانه مهم منطقه هستند، یعنی مناقشه اعرب و اسراییل ، مناقشه خلیج فارس ، حوزه دریای خزر و جنوب آسیا .

حال ما خاورمیانه را چگونه تعریف می کنیم ؟ یک گزینه استفاده از عبارت خاورمیانه بزرگ است که تا حدودی نیز رایج شده و در برگیرنده مناطقی است که برای نظریه اصلی ما مهمترین مناطق است . در عین حال که این گونه تعیین حدود رسمی متضمن درجه ای از دقت است اما ما مدعی نیستیم که این تعریف در حال حاضر خالی از ایراد است ، اما در بر گیرنده بیشتر کشورهایی است که ما در این تحقیق به بررسی آن می پردازیم . فرض بر این است که در این مورد اجماع نظر وجود دارد که خاورمیانه کدام کشورها را در بر می یگرد و کدام یک را در بر نمی گیرد از جمله در مورد شمول کشورهای آسیایی یا آفریقایی . گزینش ما تا کنون بیطرفانه بوده است زیرا عاقلانه آن است که اگر یک کشور در داخل و یا بیرون از تعریف قرار گیرد تنها بر پایه این داوری باشد که کدام یک از آنها متغیرهای تعییین کننده ای هستند . از آن جا که قبل از هر چیز علاقه مند به جغرافیای استراتژیک هستیم تا اتحادیه های مذهبی یا سیاسی گزینش ما برای مطالعه خاورمیانه ضرورتا از کسانی که کشورهای جهان اسلام یا دولتهای رویارو در جنگ سرد را مشمول تعریف خاورمیانه می دانند متفاوت است . در حالی که محور بحث ما بر اهمتی استراتژیک منابع انرژی کمبود اب و گسترش تسلیحات است باید گفت که تمامی اینها زا عناصر جغرافیایی حساس و مهمی برخوردار هستند .

حال باید دید چه کشورهایی در گروه بندی مورد نظر ما جای می گیرند ؟ نخست کشورهای موجود در فعرست سنتی وزارت خرجه امریکا ( یعنی کشورهای مراکش ، الجزایر ، تونس ، لیبی ، مصر ، اسراییل ، سوریه ، لبنان ، اردن ، ایران ، عراق ، کشورهای عضو شورای همکاری و یمن ) .معتقدیم کشورهای سودان ، اتیوپی و سومالی نیز می باید هر چند به طور خلاصه ، مورد بحث و تحلیل واقع شوند ، زیرا اهمیت استراتژیک و سیاسی انها همان طور که اشاره شد عمدتا از چنبه جغرافیای نظامی است . نظر هب تحولات استراتیژک واقع در مدیرتانه شرقی ، قفقاز و آسیای مرکزی ، یونان ، روسیه و چین همگی بازیگران مهمی هستند اما این که آنها را در محدوده شمول تعریف خاورمیانه قرار دهیم ، درست نیست . افغانستان ، هند ، پاکستان ، سودان و ترکیه می باید در این چارچوب قرار گیرند . همان گونه که کشورهای تولدی کننده انرژی دریای خزر نیز می باید در این مجموعه گنجانده شوند ( آذربایجان ، قزاقستان و ترکمنستان ) . با توجه به موقعیت گرجستان و ارمنستان اینها نیز می باید در تعریف خاورمیانه بگنجند اما وارد هیچ گونه بحث مشروحی در خصوص دیگر کشورهای اسیای مرکزی ( ازبکستان ، تاجیسکتان و قرقیزستان ) نمی شویم اگر چه آنها در نقشه ای که ما از خاورمیانه جدید ترسیم می کنیم مشاهده می شوند و گایه نیز به انها اشاره می کنیم . وارد کردن هند و پاکستان در این تعریف برانگیزنده پرسشی در مورد تعریف جنوب آسیاست . ما در این تحلیل ، کشورهای بنگلادش ، نپال و سریلانکا را شامل ندانسته ایم زیرا در ان صورت برخی از کشورهای جنوب آسیا چنین استدلال خواهند کرد که برمه ( میانمار ) و حتی ثبت باید در یک تعریف فراگیر از جنوب آسیا قرار گیرند .

معتقدیم دقیق ترین راه برای توصیف منطقه مورد مطالعه این پژوهش ، خاورمیانه شامل شمال افریقا ، ترکیه ، سودان و شاخ آفریا ف ماوراء قفقاز ، اسیای مرکزی ، غربی و جنوب آسیاست اما این تعریف هنوز بسیار بد قواره می نماید . از این رو تصمیم گرفته ایم کلیه کشورهای فوق و آن گروه از کشورهایی را که در زیر عبارت خاورمیانه بزرگ قرار می گیرند در تعریف جای دهیم می دانیم که این تعریف از جانب برخی تحلیلگران چندان جالب تلقی نخواهد شد اما تعریف برگزیده عده ای از جغرافیدانان که بدین منظور گرد امده بودند تا تعریفی مورد اجماع بدست دهند همین تعریف بود و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد خاورمیانه

تحقیق در مورد مقیاس یا اندازه گرفتن

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد مقیاس یا اندازه گرفتن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقیاس یا اندازه گرفتن

تایچی اهنو با گفتن «جایی که در آن استانداردی وجود ندارد هیچ بهبود نمی تواند وجود داشته باشد» وعده می دهد. راه دیگر گفتن این است «جایی هیچ چیزی اندازه‌گیری نمی شود، چیزی توسعه پیدا نخواهد کرد».

این فصل اندازه گیریهای ابزارها را بررسی می کند و می فهمیم که اندازه گیری به تنهایی هیچ چیزی را توسعه نمی دهد. علم آمادیک وسیله قدرتمندی است که ابعاد نامرئی را به چیزهای مرئی و قابل فهم تبدیل می کند. هیچ راهی وجود ندارد تا در این متون صدها ابزار موجود را کاملاً تعریف کنیم. منابع اضافی در کتاب شناسی می تواند یافت شوند. به وسیله نگاشت جریان ارزش، نمودارهای اسپاگتی و داشبوردهای سمبولیک، تعداد زیادی از تکنیکها و روشهای اندازه گیری بیشتر بحث خواهد شد.

یک مسیر کوتاه در آمار

کلمه آمار می تواند باعث افسردگی یک اپراتور ماشین شود. هنوز علم آمار هر روز مورد استفاده قرار می گیرد میانگین دیگر پسر کوچک شما، میزان سوخت گاز وسیله شما، میانگین زمانی آموزش برای یک اپراتور یا میانگین اضافی کاری هفتگی. اینها نمونه‌هایی از علم آمار هستند که هیچ کس بجز ریاضی دانان نمی توانند آنها را بفهمند. و به طور معمول می بینیم که مردم از استفاده از علم آمار در بخش هایی که پیچیدگی آن نسبت به این مثالهای ساده زیاد نیست جلوگیری می کنند اما هنوز نیاز به آنها خیلی مهم و با ارزش می باشد. هیچ کتابی درباره Siasigna نباید زمان کمی را برای بحث کردن درباره اصول و استفاده از آمار در یک برنامه بهبود مستمر صرف کند. علم آمار توصیفات عدد ساده می باشد. اندازه گیری به ما کمک می کنند تا چیزهای نامرئی را مجسم کنیم.

علم آمار راهی است که اعتمادمان را نسبت به یک مشاهده که از جهت دیگر فقط یک ایده است افزایش می دهد. آنها به ما کمک می کنند تا عملکرد یک تیم ورزشی را در مقابل تیم دیگر بسنجیم یا درباره خریدن یک ماشین یا انتخاب جایی برای زندگی، تصمیم بگیریم. دو نوع آمار اصلی وجود دارد: توصیفی و استنباطی.

آمار توصیفی

آمار توصیفی مقادیر اطلاعات زیاد را خلاصه می کند. برای مثال: در یک گروه از 42341 نفر افراد تماشا کننده به مسابقه فوتبال، 31656 نفر مجوز معتبر دارند.

بنابراین 75 درصد از کل افراد در یک مسابقه راننده های با مجوزی بودند. برای رسیدن به این درجه از دقت و لیاقت باید اطلاعات مورد نیاز برای هر شخص جمع‌آوری شود.

آمار استنباطی

آمار استنباطی از یک سری اطلاعات برای بدست آوردن نظر و ایده استفاده می کند برای مثال: اگر از 250 نفر افرادی که در یک مسابقه مصاحبه شدند و 180 نفر راننده‌های با مجوزی بودند ما می توانیم تشخیص دهیم یا استنباط کنیم که 72% از کل شرکت کنندگان راننده های با مجوزی بودند. این آمار استنباطی است که توجه کمتری نسبت به مصاحبه 100% از شرکت کنندگان دارد اما آن مقدار زیادی زمان و کار را صرفه جویی می کند. در این مورد نتایج استنباطی با دقت 96% با نتایج توصیفی مقایسه‌ می شوند. و 4% از راننده های دارای جواز توجیه ناپذیر هستند. وقتی که از روشهای نمونه برداری برای قضاوت کردن استفاده می کنیم یک مقیاسی از دقت بدست می آوریم.

داده ها

تعداد زیادی از انواع داده ها وجود دارد که برای اثبات و آنالیز کردن داده های آماری شامل داده های غیر واقعی ترتیبی و اختلاف و نسبت استفاده می شود. داده‌های غیر واقعی (نامی) در گروههای منطقی طبقه بندی می شوند. برای مثال شما 100 تا از وسایل نقلیه مسافری را که از جلوی منزلتان عبور می کنند را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقیاس یا اندازه گرفتن