هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره نامه ای به امام زمان

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره نامه ای به امام زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

نامه ای به امام زمان (علیه السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم

«نیایش»

مولایم :

یکی از اثرات محبت شما در زندگی من , نه بهتر است بگویم در زندگی ما , غمی است که برپیکره روح و روانمان کشیده شده و در اعماق وجودمان نفوذ کرده است .

هر عیدی که فرامی رسد بنا است که ما بخندیم ؛ خوشحال باشیم و شادی کنیم و ما نیز می خواهیم در اعیاد چنین باشیم ؛ اما چه کنیم که غیبت تو خنده را به ما حرام کرده است .

سرورم : ما درخوشحالی شما خوشحالیم اما در اعماق درونمان چنان غمی نهفته است که حتی الفاظ قادر نیستند بر پیکره اش لباس شوند .

یا مولای :

هر روز فرخنده ای که از ایام الله فرا می رسد ما شیعیان جشن می گیریم , اما درمیان فریادهای شهدایمان و نالهای کشته هایمان و آتش ظلمهائی که از زمان شهادت مادرت فاطمه زهراء برما روا داشته اند .

خوشحالیهایمان را با اشک و خون ترسیم می کنیم و با بغض فرو کشیده لب فرومی بندیم و خواهیم گفت که سرچشمه زلال امامت آنگاه د ردل زمین فرو رفت که بانگ های فریاد : هل من ناصر ینصرنی , اباعبدالله علیه السلام بی جواب ماند.

آقای من :

این غم همواره درون سینه های ماست تا زمانی که ظهور بفرمائی .

البته چنین است که حزن جز فرآورده محبت شما نیست.

- چطور خوشحال باشد عاشقی که این چنین معشوقی دارد و به فراق او مبتلاست؟

- چطور بخندد تشنه ای که دریایی از آبی شیرین و زلال و خنک د رپیش دارد امابرای سیراب شدن از آن راهی نمی یابد ؟

- مولای من:

- مامی خندیم اما این خنده فقط بر لبان ما نقش می بندد زیرا که در دلهای ما آتشفشانی از سنگهای گداخته حسرت نهفته است .

- حسرت یک نگاه ...

- حسرت سیراب شدن د ردریای چشمهایت و حسرت شنیدن سخنان حکیمانه ات .

- امیدوارم هرگز نخواسته باشم به شمارش آورم اثرات محبتتان را در زندگیم , زیرا که محبت شما د رزندگی من نه تنها اثرنکرده است بلکه با روزگار من عجین شده است و گوشت و خون و پوستمان ازآن روییده است . اینکه بخواهیم از اثر چیزی در زندگیمان صحبت کنیم که بزرگترین رکن زندگی است شاید بی معنا باشد.

حبیبا:

چطور از اثر محبتت در زندگیم سخن بگویم و در حالی که دانه های عشقت هنگامی در قلبم کاشته شد که به من درس خداشناسی می دادی وقتی که ذرّه کوچکی بودم، در قبل از این عالم .

و واضحتر بگویم .

سیدی!

کوچکترین تشعشع از اثرات محبتت در زندگیم متلاشی شدن همه وجودم و توجه همه قلبم و خیر دنیا و آخرت برایم .

به امید آن روزی بیایی و به سرمای غربت و تاریکی جهل و زشتی ظلم خاتمه دهی . زیرا که زیبایی و خوبی جز با وجودتو معنا نمی شود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نامه ای به امام زمان

اهل بیت (علیهم السلام) مثل نور الهى 20 ص

اختصاصی از هایدی اهل بیت (علیهم السلام) مثل نور الهى 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نویسنده: استاد مرتضى مطهرى

بسم الله الرحمن الرحیم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

الله نور السموات و الارض مثل نوره...

تفسیر این آیه کریمه در دو قسمت‏بحث‏شد:یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهى که فرمود «الله نور السموات و الارض‏» و قسمت دوم درباره تمثیلى که آیه کریمه ذکر فرموده است، در واقع خانه‏اى یا خانه‏هایى را در نظر مى‏گیرد که با چراغى-با همان ترتیبى که جلسه پیش عرض کردم-روشن است و این را مثلى نه براى ذات خدا بلکه براى نور خدا در خلق ذکر مى‏کند.راجع به مفاد این مثل مطالبى عرض کردم و وعده دادم که نتیجه آن را در این جلسه بیان کنم.

هر چیزى به خدا شناخته مى‏شود و خدا به ذات خودش

همان طورى که قبلا عرض کردم، این آیه کریمه از آیاتى است که نظر بیشتر مفسرین و غیر مفسرین را جلب کرده است.

مطلبى را که شاید تا اندازه‏اى مفاد این آیه را روشن کند برایتان عرض مى‏کنم و آن اینکه در روایات ما یک مطلبى در باب «معرفة الله‏» یعنى در باب خداشناسى آمده است که در ابتدا به نظر بسیار سخت و دشوار مى‏رسد و آن این است که هر چیزى به خدا شناخته مى‏شود و خدا به ذات خودش شناخته مى‏شود، و بلکه در روایات ما تعبیر عجیبى آمده است، ظاهرا عبارت این است: «کل معروف بغیره مصنوع‏» یعنى هر چیزى که او را فقط و فقط به وسیله شى‏ء دیگر باید شناخت او مخلوق است و خدا نیست، و این، جمله عجیبى است که «خدا به ذات خودش شناخته مى‏شود و غیر خدا به خدا شناخته مى‏شود» در صورتى که ما این طور فکر مى‏کنیم-و خیال مى‏کنیم که راه منحصر هم این است-مى‏گوئیم ما عالم را به خود عالم مى‏شناسیم یعنى مخلوق را به خود مخلوق مى‏شناسیم و خدا را به وسیله مخلوق مى‏شناسیم.حتى بعضى از نویسندگان اسلامى -که ابتدا از مصریها شروع شد و بعد هم به غیر مصریها سرایت کرد-گفتند اساسا راه شناختن خدا منحصرا مخلوقات هستند و خدا را فقط از راه مخلوق یعنى پس از شناختن مخلوق باید شناخت، و حتى این انحصار را به گردن قرآن گذاشتند.این مطلب به این صورت یعنى به صورت «فقط و انحصار» مسلم حرف غلطى است، [البته] براى مردم مبتدى این طور است، یعنى براى متذکر کردن مبتدیها به خدا، راه ابتدایى و کلاس اول همین است، که خود قرآن هم این کار را کرده است و مخلوقات را آیات و نشانه‏هاى خدا مى‏داند، ولى از این راه، انسان فقط یک نشان اجمالى و مبهمى از خدا پیدا مى‏کند بدون آنکه به آنچه که نامش معرفت‏خدا و شناسایى خداست [دست‏یابد].

مطلب دیگر این است که در قرآن کریم به یک اصلى برخورد مى‏کنیم-که در جلسه قبل هم اشاره کردم-و آن اصل هدایت است، یعنى قرآن هیچ موجودى را کور و گمراه نمى‏داند، همه موجودات را بینا و راه یافته مى‏داند.بگذریم از انسان به حکم اینکه مکلف است راهى را خودش پیدا کند و یک گمراهى نسبى در سطح تکلیف پیدا مى‏کند، در نظام تکوین عرض مى‏کنم (1) .

اصل هدایت در قرآن

در آیات قرآن به مساله هدایت همه موجودات، تصریح مى‏کند، از زبان موسى(ع)نقل مى‏کند که وقتى فرعون گفت‏خداى تو کیست، خدایت را به ما معرفى کن، گفت:

«ربنا الذی اعطى کل شى‏ء خلقه ثم هدى‏» (2) در این جمله به دو برهان اشاره شده است:یکى برهان نظم که خدا به هر مخلوقى آنچه را که برایش امکان داشت و شایستگى داشت داد، یعنى نظام موجود، «ثم هدى‏» مطلب دیگرى است، یعنى بعد هم هر موجودى را نسبت‏به آینده خودش و هدف خودش و کمال خودش روشن کرد و راهنمایى نمود.

در سوره اعلى مى‏خوانیم: «الذی خلق فسوى و الذی قدر فهدى‏» (3) .و من در بین مفسرین تنها «فخر رازى‏» را دیدم که متوجه این نکته شده است-و ظاهرا این تعبیر از او باشد-که:براى اولین بار قرآن این نکته را براى مردم بیان کرد که اصل نظام مخلوقات یک مطلب است و یک شاهد بر وجود حق است و اصل هدایت موجودات مطلب دیگر و شاهد دیگرى بر وجود حق است.جهان از آن جهت که یک ماشین است‏یک حساب دارد، [به عبارت دیگر نظام مخلوقات یک اصل است]و اینکه یک نیروى مرموز ناشناخته‏اى «غریزه مانند» هر موجودى را به جلو مى‏کشاند اصل دیگرى است.حال هدایت موجودات و اینکه خداوند هر موجودى را به مقصدى از مقصدها هدایت کرده چگونه است؟این هم درست مثل مساله معرفت است، یعنى هر موجودى اول به سوى خدا هدایت مى‏شود، بعد به سوى مقصد دیگر، یعنى خداوند «غایة الغایات‏» است و هر مقصدى مقصد بودن خودش را از خدا دارد.

اینکه خدا نور آسمانها و زمین است و هر چیزى نورانیت‏خودش را از خدا دارد همان مطلب است که هر چیزى به خدا شناخته مى‏شود و خدا به خود، هر چیزى به خدا ظاهر است و خدا به خود ظاهر است، و هر چیزى به وسیله خدا «مهتدى الیه‏» است، یعنى به سوى او راه یافته مى‏شود و مقصد واقع مى‏شود، جز خدا که به ذات خودش مقصد و مقصود همه کائنات و همه موجودات است، و به همین دلیل است که قرآن همه موجودات و همه ذرات را داراى نوعى حیات و زندگى و شعور مى‏داند.در دو سه آیه بعد تصدیق مى‏کند: «الم تر ان الله یسبح له من فى السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه‏» این دیگر نتیجه منطقى همین مطلب است.نتیجه منطقى «الله نور السموات و الارض‏» همین است که: «ان من شى‏ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم‏» (4) .

همان طورى که موجودات درجات و مراتب دارند، به تناسب درجاتشان هدایتها هم فرق مى‏کند.جماد در حد خودش هدایت دارد، نبات در حد خودش، حیوان در حد خودش، و انسان از نظر فردى و اجتماعى درجات هدایتى دارد در حد خودش (5) .

در جلسه پیش عرض کردم که چه در روایات و چه در غیر روایات، یعنى کلمات مفسرین و علما، راجع به این مثل-که این مثل ناظر به چیست-بیانات مختلفى شده است.بعضى این مثل را براى کل جهان دانسته‏اند یعنى به اصطلاح مجموع این استعاره را یک چیز در نظر گرفته‏اند که این دار وجود و دار هستى یک خانه تاریک نیست، خانه‏اى است که پرنورترین چراغها در آن وجود دارد(آن مثال چراغ را به عنوان مصداق پر نورترین چراغهاى عصر ذکر کرده است)پس جهان هستى تاریک و کور نیست، و بعضى این مثل را در مورد انسان پیاده کرده‏اند.راجع به انسان هم در جلسه پیش مطالبى عرض کردیم، حالا یک بیان مختصرى که جامع همه اینها باشد عرض مى‏کنیم.

انواع هدایت

مى‏گویند هدایت چند نوع است: «هدایت طبیعى‏» که در طبیعت‏بى‏جان هم وجود دارد. هدایت‏حسى‏» یعنى همین حواس ما.تمام اینها چراغهاى هدایتى است که در وجود انسان یا حیوان هست. «هدایت غریزى‏» که در هر حیوانى یک سلسله غرایز وجود دارد که حیوان را به سوى مقصدش رهبرى مى‏کند. «هدایت عقل‏» :

خود قوه عاقله یک نور است که به انسان داده شده است تا از این نور با تفکر و تدبر استفاده کند.دین خودش یک نوع هدایت دیگرى است که آن را «هدایت وحى‏» مى‏نامند.

این مثل را بعضى راجع به هدایت عمومى موجودات پیاده کرده‏اند و بعضى در مورد انسان(که البته برخى گفته‏اند مقصود تمام هدایتهایى است که در انسان هست از حس و عقل و غریزه و حتى هدایت وحى، و بعضى آن را مخصوص «هدایت عقل‏» دانسته‏اند که گفتیم در بیان بو على چنین است).بعضى هم آن را در مورد «هدایت وحى‏» پیاده کرده‏اند که در روایات، این مطلب آمده است که «مشکات‏» قلب پیغمبر اکرم است و «مصباح‏» همان نور وحى است که بر ایشان نازل شده است، تا آخر، که قبلا عرض کردم.

هیچ مانعى ندارد که این آیه که در مقام بیان نور «هدایت الهى‏» است که جهان را پر کرده است، شامل همه اینها باشد، مخصوصا همین که عرض کردیم دو بیان در روایات آمده است که هر دو این را در مورد انسان پیاده کرده‏اند، یکى در مورد هر فرد انسان یعنى یک مؤمن و یکى در مورد جامعه انسانى از نظر هدایت وحى.

هر دوى اینها بیانات بسیار عمیقى است‏خصوصا با توجه به آیه بعد که مى‏فرماید: «فى بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه‏» .

در یک روایت که جلسه قبل مقدارى از آن را عرض کردم، از یک تعبیرى در آیه استفاده شده است.در آیه این طور آمده است که مثل نور الهى و هدایت الهى مثل یک مشکات است-یک چراغدان-که در آن چراغى قرار بگیرد و آن چراغ در یک قندیل و شیشه‏اى قرار بگیرد.طبعا این سؤال به وجود مى‏آید که چرا اصلا قرآن این طور تعبیر کرده است، مى‏توانست‏بگوید: «کمشکوة فیها زجاجة، فى الزجاجة مصباح(فیها مصباح)» چراغى باشد، اما مى‏گوید مشکاتى که در آن چراغى باشد، و بعد مى‏گوید و چراغ در شیشه‏اى.

روایات ما این آیه را این طور تفسیر کرده‏اند که مقصود این است که چراغ ابتدا در مشکاتى باشد و بعد این چراغ از مشکات به زجاجه‏اى منتقل شود، و سر اینکه آیه این طور ذکر شده این است که مقصود از «مشکوة‏» مشکات نبوت است و مقصود از «زجاجة‏» ولایت و امامت است و مقصود از آن درخت مبارک و پر برکتى که این مشکات و این زجاجه و این مصباح از او پیدا شده شجره ابراهیم است و[اینها]نتیجه دعاى ابراهیم است.این مطالبى که راجع به این آیه عرض کردم در واقع حاشیه‏اى بود راجع به مطالبى که در جلسه قبل عرض کرده بودم.

مقصود از «بیوت‏» چیست ؟


دانلود با لینک مستقیم


اهل بیت (علیهم السلام) مثل نور الهى 20 ص

احادیث امامی علی

اختصاصی از هایدی احادیث امامی علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

- خیر پنهانى و کتمان گرفتارى

مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.

از گنجهاى بهشت; نیکى کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنى عدم شکایت از آنها) است.

2- ویژگى هاى زاهد

أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.

زاهد در دنیا کسى است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.

3- تعادل در جذب و طرد افراد

«أَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»

با دوستت آرام بیا، بسا که روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزى دوستت شود.

4- بهاى هر کس

قیمَةُ کُلِّ امْرِء ما یُحْسِنُ.

ارزش هر کسى آن چیزى است که نیکو انجام دهد.

5- فقیه کامل

«اَلا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقیهِ حَقَّ الْفَقیهِ؟ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النّاسَ فى مَعاصِى اللّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ یَدَعِ القُرآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلى ما سِواهُ، وَ لا خَیْرَ فى عِبادَة لَیْسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیْرَ فى قِراءَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ.»

آیا شما را از فقیه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرمانى خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر خدایشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چیز دیگر نکنـد، و خیـرى در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـرى در علم بدون تفکّر نیست، و خیرى در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست.

6- خطرات آرزوى طولانى و هواى نفس

«إِنَّما أَخْشى عَلَیْکُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»

همانا بر شما از دو چیز مىترسم: درازى آرزو و پیروى هواى نفس. امّا درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود، و امّا پیروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد.


دانلود با لینک مستقیم


احادیث امامی علی

تحقیق در مورد پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)


تحقیق در مورد پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:17

 فهرست مطالب

 

امام موسی کاظم(علیه السلام)

 

پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

 

سخن چینی درباره امام(علیه السلام)

 

صفات برجسته امام کاظم(علیه السلام)

 

 چگونگی به امامت رسیدن آن حضرت:

 

 شخصیت اخلاقی:

 

 برخورد حاکمان سیاسی معاصر با امام:

 

   زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:

 

نجمه همسر امام:

 

  فرزندان امام:

 

  تأثیر علمی آن بزرگوار:

 

بعد از شهادت

 

    سخنان برگزیده

 

 حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء»، دهی در بین مکّه و مدینه، متولّد گردید.
نام مادر آن حضرت، حمیده است.
آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمری، در زندان هارون الرّشید عبّاسی در بغداد، در 55 سالگی به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.
مرقد شریفش در کاظمین، نزدیک بغداد، زیارتگاه شیفتگان حضرتش میباشد.
امام موسی بن جعفر همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی، ادامه داد.
آن حضرت با دلائل استوار، بیمایگی افکار اِلحادی را نشان میداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه میساخت.
کمکم جنبش فکری امام(علیه السلام)درخشندگی یافت و قدرت علمیاش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.
این کار بر حاکمان حکومت عبّاسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدّت و فشار و شکنجه برخورد کردند.
از اینرو،امام کاظم(علیه السلام) به یکی از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهای موجود، از سخن گفتن خودداری کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه از بحث و گفتگو خودداری کرد.
ابن حجر هیتمی گوید:«موسی کاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و کمال او بود وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»امام کاظم(علیه السلام) در برابر دستگاه ظلم و ستم عبّاسی موضع سلبی و منفی را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوی و منازعات خود، به دستگاه دولتی روی نیارند و به آنان شکایت نبرند و سعی کنند با قرار دادن قاضی تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند.
امام(علیه السلام) درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقای آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتی خود را از حکومت هارون پیاپی ابراز میفرمود و همکاری با آنان را در هر صورت حرام میدانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع میکرد و میفرمود: «برآنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ میشوید.»امام کاظم(علیه السلام)، علی بن یقطین، یکی از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازت داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامداری را در ایّام مهدی بپذیرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

نامه های امام حسین(علیه السلام)

اختصاصی از هایدی نامه های امام حسین(علیه السلام) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نامه های امام حسین(علیه السلام)


نامه های امام حسین(علیه السلام)

هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی متن تمام نامه های امام حسین(ع) از جهات گوناگون بوده است. به طور کلی با جستجو در منابع مختلف، به ۲۶ نامه دست یافتیم که بر اساس ترتیب تاریخ نگارش عبارتند از:

– نامه هایی که امام حسین در زمان امام حسن(ع) نگاشته اند

– نامه های مربوط به سال های امامت حضرت اباعبدالله(ع)در دوران معاویه

– نامه های امام(ع)در آغاز قیام و حرکت از مدینه

– نامه هایی که امام(ع)در مدت زمان اقامت در مکه ی مکرمه نگاشته اند

– نامه های امام(ع) در بین راه مکه تا کربلا

– نامه هایی که از کربلا ارسال نمودند

– تعدادی از نامه ها که زمان آن ها مشخص نیست

هر نامه ابتدا در قالب شناسنامه ای معرفی شده است؛ بخش های این شناسنامه عبارتند از: موضوع و عنوان نامه، گیرندگان و فرستندگان نامه، عکس العمل مخاطبان، موقعیت مکانی و زمانی نگارش نامه، ساختار نامه و توضیحات کوتاهی درباره ی هر نامه.

پس از شناسنامه، متن نامه قرار گرفته و سپس بر اساس ساختار نامه، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شده و در آخر نتیجه گیری و یا درس هایی از هر نامه ذکر شده است.

 

مطالعه ی نامه های امام عاشورا، ما را در شناخت بهتر، دقیق تر و عمیق تر نهضت حسینی یاری گر خواهد بود و این مجموعه که فراروست کوششی عالمانه و از سر عشق و معرفت و ارادت به این نامه هاست.

 

این پروژه در قالب فایل WORD و در 49 صفحه ارائه شده است

 

 


دانلود با لینک مستقیم


نامه های امام حسین(علیه السلام)