هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقوش سنتی ایرانی

اختصاصی از هایدی نقوش سنتی ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

گفته می شود . مثلاً زمینه فرش اردبیل (شیخ صفی) که محل بافت و طراحی آن مورد تردید است ، سرمه ای است .

بنابراین با این که نام یک استاد کاشانی بر روی آن است ، در طراحی آن برخی از مبانی طراحی آذربایجان به کار گرفته شده است. در برخی از فرشهای ایرانی ، مثل بختیاری ، گاه طراحی بر زمینة سرمه ای طوری است که شب پر ستاره ای را یاد آوری می کند. ظاهراً زمینة سرمه ای سنت شمال و مغرب ایران بوده است و کم کم به قسمتهای دیگر ایران هم برده شده است .

نقشها و تزیین های خاص روی سفالها و پیکره های باستان

در زندگی روزانه ی افراد مبتکر ، دقایق و مواقعی هست که به ایجاد طرح و شکل دست می برند و با نوک قلم، شکلهای آشنا و مکرر به وجود می آورند و از این راه به شکلهای تازه راه می یابند . زیرا از راه تکرارها و خطوط هرز کشیدن یا خطوط موازی و متقاطع به وجود آوردن ، میان آنها را نقطه گذاری کردن ، نقطه ها را پهلوی هم یا دور از هم قرار دادن ، شکلهای تازه به وجود می آید.

بشر اولیه از آنگاه که چشم به طبیعت دوخت و به اطراف خود نظر انداخت چیزهای زیادی برای طرح کردن اندوخت . خاطرات زیادی داشت که آنها را می بایست باز نویسی یا شکل سازی کند و بمانند زینت گری از هر خط راست یا کج الهام بگیرد و آنها را برای خوش آیندی چشم در جایی مناسب کار بگذارد و به نحوی مطبوع ، ترکیب بندی کند.

شاید مناسب ترین وسیله زینت گری پس از آرایش هیکل و سر و صورت ، کوزه های گلی و سفالی باشند ( در واقع همان وسیله ای که نوک چوبها یا سنگهای تیز می توانسته رویه نرم آنها را آسانتر بکاوند و احیاناً می شده است خطوط اشتباهی و بد راه و نامناسب را به اصلاح آورند.)

خطوط راست و کج یا موازی و متقاطع کشیدن ، هاشور زنی و نقطه گذار ی کردن شاید ابتدایی ترین شکل زینت گری بوده باشد. زیرا هم ساده ترین شکلها را داشته و هم مناسبترین نمونه مکرر سازی و به دست آوردن مهارت در این راه بوده است.

چه بسا سفالها ، که بدست آمده و برروی آنها ابتدایی ترین نقوش بشر ماقبل تاریخ این فلات ، خودنمایی می کند و به خوبی می توان دریافت که کدام شکل ، ماهرانه یا ناشیانه انجام شده ، یا کدام طرح از روی شتاب یا حوصله به وجود آمده است .

شاید نوع طراحی شکل (2) که به خاطر دشواری مستقیم کشیدن خطوط و همچنین شکل (3) که طراحی آن از حیث دشواری دست کمی از نقش دوم ندارد حاکی جرأتی باشد که کوزه گر طراح به اتکاء تمرین فراوان در انواع طرح ، از ارائه چنین ترکیبی باک نداشته است و با پرکردن خانه ها یا راههای پهن که نقش چشمگیر به وجود می آورده عیب طرحها پوشیده می مانده است.

طرح (4) که شانه ای شکل است و طرحهای (5و6) که اکثراً به هم شباهت دارند و شکلهای (7و8و9 ) که از هر حیث یاد آور یکدیگرند و شکل (10) که با خطوط متقاطع نازک و خطوط افقی پهن زینت شده است آنچنان حساب شده و منظم اند که مانند شکلهای (11و12) و یا شکلهای (13و 14) دارای ریتم نرم و ظریف می باشند و در عین یک نواختی شکل ، چون زمزمة ساییده دوران ها و مردمی است که آوای گمشده آنان گویی چون خود طرحها از میان فضای هزارها سال به گوش ما می رسد .

« متأسفانه تصویری از شکلهای 7 به بعد در دست نبود و تنها صرف آشنایی با طرحها از آنها نام بردیم.»

یافته های ما قبل تاریخی مردم فلات ، مقداری کوزه های منقوش به دست داده اند که اغلب آنها دارای نقش های حساب شده می باشند. ولی تعدادی از آنها نیز هستندکه به صورت به اصطلاح بازاری و بدون حساب و فقط به منظور پرکردن جاخالیهای ظروف سفالی روی آنها نقش بندی و طراحی شده است و نمی توان از آنها انتظار یک ترکیب مناسب را داشت و بعلاوه وضعیت شکل کوزه ها نیز ایجاب می کرده یا که طراح کوزه لازم می دیدیده که جاخالیها را به نحوی پرکند .

این ترکیب ها تا چه اندازه امروز مطبوع خاطر ماست و با حسابگریهای فنی ما جور در می آید امری است که شاید در اصل نباید با سلیقه و حسابگریهای خودمان آنها را مقایسه کنیم ، بلکه باید به همین کفایت کنیم که آنها سعی داشته اند طرحهایی به منظور زینت روی سفالها و ظروف خود به وجود آورند و خود از آنها لذت ببرند. این کارشان آنچنان ماهرانه انجام شده که نه تنها مورد پسند زمان خود بوده (و تکرارها این نظر را تایید می کنند) بلکه امروزه نیز ما از کاری که آنها کرده اند لذت می بریم و الهام می گیرم.

در این کتاب سعی بر این است که بدانیم تنوع شکلی که آنها به وجود آورده اند تا چه حد است و بعلاوه تا چه اندازه توانسته اند با الهام گیری از شکلهای طبیعی اطراف خود ، ترکیبهای تازه به وجود آورند.

از بشر دوران غار فلات ایران ، زمینه ی در خور نداریم. ولی آنچه از حفاریهای ما قبل تاریخی ارائه داده اند و نقوشی را در بر دارند باید یقین کنیم که طرحهای به دست آمده حاصل شاید هزارها سال تمرین از دوره غارنشینی


دانلود با لینک مستقیم


نقوش سنتی ایرانی

آبنما در طراحی پارک و باغهای ایرانی

اختصاصی از هایدی آبنما در طراحی پارک و باغهای ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آبنما در طراحی پارک و باغهای ایرانی

آب نما و استخر در باغ‌های ایران یکی از ضروری‌ترین عناصر ایجاد باغ بوده است. استخر باغ‌های قدیمی دارای عمق زیاد و چندین فواره بوده‌اند از جمله استخر باغ بزرگ هزار جریب که در دوره صفویه در اصفهان احداث شد و پانصد فواره داشت .

در ایران باستان آب پیام‌آور روشنایی و پاکی به شمار می‌رفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کم‌آب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار می‌گرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیت‌های مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساس‌های متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکان‌هایی که ساخته دست بشر هستند، به صورت‌های مختلف برای خود جا باز کرده است.

این مساله در رابطه با مکان‌هایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینه‌های دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته در این مکان‌ها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گل‌ها یا استفاده برای سرویس‌های بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.

در سده‌های گذشته ایرانیان باغ‌ها را بیشتر در زمین‌های شیب‌دار احداث می‌کردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا می‌شد.

اصلی‌ترین عاملی که همواره به باغ‌های ایرانی حیات می‌بخشید، آب جاری بود که در چهارباغ‌ها،‌ جویبارها و جوی‌های کم‌شیب و مارپیچی به حرکت در می‌آمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر می‌ساخت. در باغ‌های تزیینی که به حوض‌ها می‌پیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته می‌شد. در کف آب‌نماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرح‌های مختلف کار می‌گذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.

باغ‌های قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کم‌آب ساخته شده‌اند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمه‌های طبیعی و یا کاریز است.

وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغ‌های شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشته‌اند که از آن جمله باغ‌های کاشان را می‌توان نام برد. باغ فین کاشان که از باغ‌های معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و هم‌چنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فواره‌های فراوان و درختان کهنسال و عمارت‌های تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغ‌های کشور ما بوده است.

در باغ‌های ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چاره‌ای جز احداث جوی‌های آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جوی‌ها در تقاطع‌ها به حوضچه تبدیل می‌شدند. آب از جوی‌ها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصله‌های منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچه‌ها روان می‌شد.

آب‌نما که از ضروری‌ترین عناصر ایجاد باغ محسوب می‌شد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث می‌شد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکل‌های مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارت‌های باغ‌های قدیمی نیز آب‌نما ساخته می‌شد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه می‌گفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آب‌نما به آسایش می‌پرداختند.

آب و روانشناسی

انسان مجموعه‌ای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همان‌گونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمان‌های بلند و خیابان‌ها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوه‌های زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامش‌طلب آدمی است.

امروزه در شهرها شاهد عناصری با بافت سخت مثل بتن و ... به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با به‌کارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکان‌ها می‌توانند پارک‌ها و باغ‌های شهری باشند. آب یکی از این عناصر به شمار می‌رود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازش‌دهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوه‌گری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. می‌توان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فواره‌های بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد.

آب و انعکاس

سطح آب ساکن، با انعکاس نور مانند آینه عمل می‌کند و پدیده های اطراف خود را با چرخش 180 درجه نمایش می‌دهد،‌ هم‌چنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی موجود روی آب، تصویر زیبایی برای بیننده به وجود می‌آورد. آب در حال حرکت نیز منعکس‌کننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوری که از یک جویبار روان روی برگ درختان منعکس می‌شود.

آب و تاثیر آن در کاهش درجه حرارت و افزایش رطوبت:

آب در پارک‌ها و باغ‌ها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا،‌ تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط می‌کاهد.

طراحی آب در سبک‌های مختلف:

جذابیت آب از دیگر عناصر موجود در پارک بیشتر است. آب‌نما عنصری است که اگر در پارک‌ها خوب و کامل طراحی شود. ترکیب مناسبی ایجاد می‌نماید و اگر به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد. باعث ضایع شدن شیوه طراحی خواهد شد. برای احتراز از بروز چنین مشکلاتی باید با احتیاط عمل کرد.


دانلود با لینک مستقیم


آبنما در طراحی پارک و باغهای ایرانی

تابعیت

اختصاصی از هایدی تابعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاوان قانون نامناسب تابعیت را زن ایرانی می پردازد

گفتگو: فرناز سیفی

چهار شنبه 25 اکتبر 2006

یکی از مهم ترین بحث های مطرح شده حوزه زنان در سالهای اخیر، بحث ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی و به ویژه افغانی و مشکلات بسیاری که این زنان و فرزندان آنها به آن دچار شده اند بوده است. دامنه و شدت این مسایل تا به آن جایی شدت یافت که مجلس شورای اسلامی را وا داشت تا ماده 976 قانون مدنی را بار دیگر مورد بررسی قرار دهد. سرانجام چندی پیش مجلس اعلام کرد که در این ماده، تغییراتی صورت داده است تا شرایط اخذ تابعیت برای کودکان زنان ایرانی تسهیل شود.اما تامل بیشتر بر تغییرات اعمال شده، حاکی از تضادها و شرایطی به مراتب دشوارتر است. دکتر بهشید ارفع نیا، حقوقدان و استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو اصلی بیست و چهارمین دوره « کانون وکلای دادگستری»، یکی از حقوقدانی است که از سالها قبل در کتاب ها و مقالات خود نسبت به مغشوش بودن این ماده تذکر داده و بر اصلاح این قانون تاکید ورزیده است.

اخیرا مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بندهایی از ماده 976 قانون مدنی را اصلاح کرده است. این قانون در چه سالی تصویب شد؟

ماده 976 مهم ترین ماده از شانزده ماده ای است که درباره تابعیت داریم. به جز شانزده ماده ذکر شده در قانون مدنی درباره موضوع تابعیت، در جای دیگری از قانون نیز در این باره صحبت نشده است. این ماده، هم به نوعی مهم ترین ماده است و هم ماده شلوغ و مغشوشی است. چرا که قانونگذار جمله را اینگونه آغاز کرده است که "افراد زیر تبعه ایران محسوب می شوند" و به دلیل این شروع نامناسب ناچار شده است موارد متعددی را در یک جمله ذکر کند. قانونگذار در این ماده هم اعطای تابعیت از طریق سیستم خون و سیستم خاک وهم تابعیت اکتسابی در اثر ازدواج یا لزوم شخص را گنجانده است. هیچ لزومی وجود نداشته که ماده را به این صورت وضع کنند. می شد این ماده را در پنج بند جدا از هم نوشت تا درباره هر یک تامل کافی صورت گیرد. به هر حال این ماده از هفت بند تشکیل شده است که بند یک آن یک سری اعمال های قانونی را مطرح کرده است. این بند می گوید هر فردی که در ایران زندگی می کند ایرانی محسوب می شود ، مگر اینکه دلایل مسلم بر غیر ایرانی بودن خود داشته باشد. این بند شاید برای زمانی که قانون را تصویب می کردند، یعنی سال هزار و سیصدو سیزده که جلد دوم قانون مدنی تصویب شد بند به جا ومعقولی بود. چرا که به هرحال تصویب این ماده بعد از قضیه کاپیتولاسیون بود که ایران حدود یک قرن به آن دچار بود؛ در آن هنگام ایران همچون خوان گسترده ای بود که اتباع خارجی از خود ایرانیان در ایران حقوق و مزایای بیشتری داشتند.اما امروز وجود این بند در ماده به نظر من خطرناک است و باید این بند از ماده حذف شود.

چرا در شرایط کنونی وجود این بند خطرناک به نظر می رسد؟

من اگر برای مثال افغانی بودم، خیلی ساده با استناد به این بند ثابت می کردم که ایرانی هستم. چرا که این افراد مدارک مسلم خارجی بودن ندارند و غالبا به عنوان پناهنده یا آواره جنگی وارد ایران شده اند و به راحتی با استناد به این بند می توانند ثابت کنند که ایرانی هستند. در حال حاضر به هیچ وجه وجود این بند لازم نیست. من درباره لزوم حذف این بند از ماده 976، نه تنها در کتاب خود نوشته و همواره در کلاس هایم بحث کرده ام، بلکه به مجلس شورای اسلامی نیز نامه نوشته ام، اما متاسفانه ترتیب اثری داده نشده‌است.

اشاره کردید که انتقال تابعیت از طریق سیستم خون و خاک هردو در ماده 976 ذکر شده است. شروط اخذ تابعیت از این دو طریق به چه صورت است؟

بند دوم این ماده درباره تابعیت مبدا که براساس سیستم خون از بدو تولد محاسبه می شود بحث می کند. این بند می گوید افرادی که پدری ایرانی دارند، چه در ایران چه خارج از ایران، از طریق سیستم خون دارای تابعیت ایران محسوب می شوند. اینجا به هیچ وجه به مادر اشاره ای نشده است، اگر مادر نیز ایرانی باشد که خوب مشکلی نیست. اگر مادر غیر ایرانی باشد بنا بر بند شش همین ماده از طریق ازدواج با مرد ایرانی به تابعیت ایرانی در می آید و باز مشکلی نیست.

بند سه، چهار و پنج این ماده سیستم خاک را بررسی می کند. در هر سه بند، تولد طفل در ایران شرط اصلی است. اما شرط دیگری نیز در هر یک از سه بند همراه شرط اصلی ذکر شده است. در بند سه، قانونگذار می گوید اگر پدر و مادر کودکی نامعلوم باشند، کودک دارای تابعیت ایرانی است. این شرط به دلیل حمایت از کودکانی که معلوم نیست پدر و مادر آنها چه کسانی هستند گنجانده شده است که امر بسیار خوب و لازمی هم است.در قوانین کشورهای بسیار دیگری هم چنین قانونی دیده می شود. بند چهارم می گوید فردی که در ایران متولد شده باشد و پدر یا مادر خارجی او نیز متولد ایران باشند، دارای تابعیت ایرانی است. در واقع قانونگذار در این بند نوعی همبستگی را پیش بینی کرده است و چنین بندی را در ماده گنجانده است. بند پنج نیز درباره کودکی صحبت می کند که از پدر و مادری خارجی در ایران متولد شده و تا هجده سالگی و یک سال پس از آن در ایران اقامت کرده باشد که چنین فردی نیز دارای تابعیت ایران است. در بند چهارم این ماده همواره این بحث مطرح بوده است که اگر ما به کودک مادر خارجی متولد ایران به صرف اینکه متولد ایران است تابعیت ایرانی می دهیم، آیا نباید به کودک مادر ایرانی هم که کودکش در ایران متولد شده است تابعیت ایران را دهیم؟ عقل، منطق و فکر سلیم حکم به آری می دهد. کما اینکه از سال 1353نیز این سوال از اداره حقوقی وزارت دادگستری می شد. تا سال پنجاه و سه دادگستری حکم می کرد که به طریق اولی و در مقایسه با بند چهار این ماده، به کودک مادر ایرانی نیز تابعیت ایرانی داده شود. سال پنجاه و سه به این فکر افتادندکه پا را تا حدی فراتر از قانون گذاشته اند، چرا که قانون ذکر کرده است مادر حتما باید در ایران به دنیا آمده باشد. و نظریه مشورتی اداره حقوقی وزارت دادگستری اعلام کرد که بچه متولد در ایران از مادر ایرانی را دارای تابعیت می دانیم که خود مادر نیز متولد ایران باشد. در واقع همان دو شرطی را که در بند چهارم برای مادر خارجی عنوان کرده است، برای مادر ایرانی نیز منظور کردند. بعد از انقلاب نیز در سال 1363 نظریه مشابه ای را اداره حقوقی وزارت دادگستری بار دیگر اعلام کرد و تاکید کرد که بچه ایرانی متولد از مادر ایرانی به شرطی دارای تابعیت ایرانی است که مادر نیز متولد ایران باشد.

در کل شرایط اخذ تابعیت ایران برای یک فرد غیر ایرانی به چه صورت است؟

ماده 979 قانون مدنی چهار شرط را برای اخذ تابعیت ایرانی منظور کرده است. اول اینکه فرد باید لااقل هجده سال تمام داشته باشد. دوم اینکه لااقل پنج سال در ایران زندگی کرده باشد. شرط سومی که قانونگذار مطرح کرده است عدم سو پیشنه و جرایم سیاسی و غیر سیاسی برای متقاضی تابعیت است و دست آخر اینکه متقاضی از خدمت نظام وظیفه فراری نبوده باشد. خوب! به جز شرط آخر- که آن هم برای کودکان حاصل از ازدواج زن ایرانی و مرد غیر ایرانی مصداق چندانی نداشته است- تمام این شروط همین حالا هم در ماده 976 از سالها قبل ذکر شده است. ضمن اینکه باز از ایرانی بودن مادر هیچ سود و بهره ای نصیب کودک نشده است و من نمی فهمم این همه سروصدای تبلیغاتی که مجلس ماده 976 را اصلاح کرد چیست! قانونگذار تاجی بر سر کسی نزده و چیزی را تغییر نداده است. در بند پنجم این ماده از سالها قبل امری مشابه پیش بینی شده بود و در ضمن شرایط اخذ تابعیت بعد از هجده سالگی برای فرد را نه تنها تسهیل نکرده که دشوارتر هم نمودند.

طبق قانون زن ایرانی در چه صورتی تابعیت ایرانی خود را از دست می دهد؟

ماده 987 قانون مدنی می گوید زن ایرانی که با مرد خارجی ازدواج می کند تابعیت ایرانی خود را حفظ می کند، مگر اینکه طبق قانون کشور شوهر، تابعیت آن کشور بر او تحمیل شود. اینجا حاکمیت ایران می گوید ازدواج این زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است قانونی نیست، چرا که از وزارت امور خارجه اجازه نگرفته است. اما نکته قابل توجه این است که اگر این ازدواج قانونی نیست، پس تغییر قانونی هم صورت نگرفته است.اگر دولت نتوانسته از مرزهای خود به خوبی پاسداری کند، این مساله پدر و مادر بی سواد روستایی که از فرط استیصال و فقر دختر کوچک خود را به مردی افغانی داده اند و هیچ هم از قانون و اجازه گرفتن از وزارت امور خارجه خبر ندارند نیست. وزارت امور خارجه برای فیصله دادن به این غائله بالاخره طرحی را به مجلس ارائه کرد که بچه های متولد از مادران ایرانی را با حذف شرطی که مادر نیز حتما متولد ایران باشد، تابعیت ایرانی دهید. یعنی یک تفاوت حداقلی بین اینکه مادر کودک ایرانی باشد یا غیر ایرانی را احساس کنیم. تیرماه بود که اعلام کردند این طرح را مجلس رد کرده است. تا بالاخره همین چند روز پیش شنیدیم که مجلس به کودکان مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی که در ایران متولد شده اند، بعد از هجده سالگی تابعیت ایرانی می دهد که همان طور که گفتم هیچ چیز تازه ای نبود و از سالها قبل در همین ماده ذکر شده بود.

پس در واقع در بحث تابعیت، ایرانی بودن مادر امتیازی محسوب نمی شود.

نه تنها امتیاز مثبتی در نظر گرفته نمی شود، حتا به نظر می رسد به عنوان امتیازی منفی هم محسوب می شود! من موردی داشتم که دختر در خانواده ای که پدر هندی و مادر ایرانی بود متولد شده بود. دختر هجده ساله و برادرش بیست و پنج ساله بود. پسر در لندن زندگی می کرد و زمانی که وقت تعویض شناسنامه ها شد، پسر از طریق سفارت در لندن شناسنامه خود را تعویض کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. روزی که پدر دختر برای دریافت شناسنامه او به اداره ثبت احوال رفت، مامور می پرسد شما اهل کجا هستید و پدر جواب می دهد که هندی است.مامور ثبت احوال شناسنامه دختر را از پدرش پس گرفته و می گوید که این شناسنامه باطل می شود. شما تا به حال شنیده اید که فردی زنده باشد و شناسنامه او را باطل کنند؟وقتی به من وکالت دادند، به اداره ثبت احوال رفتم و دیدم ابلاغی قانونی از ان نوعی کرده اند که ما وکلا به این نوع ابلاغ ها می گوییم « ابلاغ داخل جوی.» از آن دست ابلاغ هایی که می خواهند به دست فرد مورد نظر نرسد. ابلاغی که اصلا به نشانی این خانواده نیست و اعلام کرده اند ظرف ده روز می توانید بیایید تا به تصمیمی که برای مورد شما گرفته شده است اعتراض کنید. وقتی هم در حقیقت به اینها ابلاغی نشده است ، طبیعتا شکایتی هم نکرده اند و ثبت احوال یک طرفه شناسنامه دختر را باطل کرده بود.این سوال مطرح می شود که قانون شناسنامه ای را حالا بجا یا بی جا برای فردی صادر کرده است و این دختر هجده سال با این شناسنامه زندگی کرده است، برادر این دختر با شرایطی مساوی شناسنامه اش بی دردسر صادر شده است و هیچ مشکلی هم پیش نیامده است، چطور به خود اجازه می دهید شناسنامه دختر هجده ای ساله ای را باطل کنید که زنده است و سالها با همین شناسنامه صادره خودتان زندگی کرده است؟ قرارداد 1930لاهه می گوید کشورها نباید اجازه دهند هیچ فردی بی تابعیت باشد و آنوقت ما اینگونه فردی را بی تابعیت می کنیم. در حالی که من دیده بودم که شناسنامه هایی که برای این افراد که از پدر غیر ایرانی متولد شده بودند صادر می شد، در بالای صفحه اول عبارت «در اجرای بند چهار ماده نهصد و هفتاد و شش» نوشته می شد. در حقیقت بر مبنای همان چیزی که اداره حقوقی وزارت دادگستری نظر داده بود، این شناسنامه ها صادر می شد و تا زمانی هم که این قانون اصلاح نشده است، همین شیوه باید ادامه پیدا می کرد.

چند روز پیش دولت بحرین برای اولین بار اعلام کرد که به کودکان زنان بحرینی که با مردان غیر بحرینی ازدواج کرده اند تابعیت بحرینی خواهد داد. وضعیت دیگر کشورهای منطقه در بحث اخذ تابعیت از مادر به چه صورت است؟

من در کتاب خود مقایسه تطبیقی میان قانون ایران و دیگر کشورهای مسلمان منطقه انجام دادم. متاسفانه سایر کشورهای منطقه نیز با کمی تفاوت، وضعیت مشابه ای دارند. برای مثال اگر در ایران قید حداقل پنج سال زندگی در ایران برای اخذ تابعیت ایرانی ذکر شده است، در عراق این میزان ده سال است. ضمن اینکه در تمام کشورهای منطقه، کماکان بحث انتقال تابعیت از طریق سیستم خاک مود بحث است و برخلاف بسیاری کشورهایی که حقوق مساوی زن و مرد رابه رسمیت شناخته اند، هنوز هیچ صحبتی از انتقال تابعیت از طریق خون مطرح نیست.

آیا زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی و عمدتا افغانی ازدواج کرده و دچار چنین وضعیت مغشوشی شده اند، می توانند به نهادهای بین المللی شکایت کنند؟

بله. این افراد حق دارند به عنوان اتباع ایرانی که دولتشان از آنها حمایت نمی کند، به مراجع ذی صلاح بین المللی شکایت کنند. دولت ها وظیفه دارند از اتباع خود حمایت های لازم و کافی کنند. آیا زن ایرانی که با مرد افغانی ازدواج کرده است مرتکب گناه کبیره شده است؟ مدام از تلویزیون اصول راهنمایی و رانندگی آموزش داده می شود که بسیار هم خوب است، اما چرا یک بار آموزش نمی دهید که زن ایرانی اگر بخواهد با مرد غیرایرانی ازدواج کند باید از وزارت امورخارجه اجازه گیرد؟ چرا پیشگیری نمی کنید تا این زنان در چاه ویل نیفتند و بعد هم هیچ حمایتی از آنها به عمل نیاید؟ مرد افغانی که به ایران آمده است، دلیلش جنگ و آوارگی و عدم کنترل دولت ایران بر مرزهایش بوده است.اگر دولت در زمینه کنترل مرزها ضعیف عمل می کند، تاوانش را زنان ایرانی باید دهند؟ حالا هم که با تصویب این قانون تازه انگار بچه اصلا از پدر متولد می شود و اصلا مادر هم ندارد و مهم هم نیست مادر این کودک چه کسی است! من متاسفم که تاوان همه چیز را تنها زن ایرانی است که باید بپردازد و بس.

جزییات اخذ تابعیت ایرانی برای فرزندان 18 ساله

 فرزندان مادران ایرانی در هر جای دنیا که به دنیا آمده باشند، می توانند تابعیت مادر را اخذ کنند.

«علی‌رضا احمدی، »رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ سیاست و فرهنگ، نگار حسینی ـ بحث دادن تابعیت به فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی بر اساس قانون تابعیت جمهوری اسلامی ایران بر دو اصل خون و خاک با ارجحیت خون بنا شده است. این بدان معناست که در قوانین تابعیت ایران، خون علت قطعی و بلاشک تابعیت بوده است و این قاعده در بند 2 ماده 976 قانون مدنی نمود بارز دارد و خاک از نقش ثانوی در این رابطه برخوردار است.ماده 964 قانون مدنی، روابط بین ابوین و اولاد را تابع قانون متبوع کشور پدر می‌داند مگر این‌که نسبت طفل فقط به مادر مسلم باشد.

 " علیرضا احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه درباره دریافت تابعیت ایرانی برای این فرزندان گفت: «افرادی که از 1 فروردین 1358 به بعد با دارا بودن مادر ایرانی و پدر خارجی متولد شده‌اند می‌توانند پس از 18 سالگی تابعیت ایرانی بگیرند. این در شرایطی امکان‌پذیر است که این افراد بعد از 18 سالگی تابعیت خارجی خود را که از طرف پدر به آن‌ها اعطا شده است، رد کنند.»

پیش از این مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری، طرح اعطای تابعیت ایرانی از طریق مادر به کسانی که دارای پدر غیرایرانی هستند یا خارج از ایران متولد شده‌اند را رد کرده بود.

 پیش از مصوبه امروز مجلس در دادن تابعیت فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی، احمدی" رییس اداره تابعیت وزارت امور خارجه  در گفت و گو با میراث خبر به تشریح اقدامات این اداره و نیز ارایه جزییات بیشتر در این باره پرداخته بود. متن کامل این گفت و گو منتشر می شود.

مجلس شورای اسلامی اردیبهشت ماه سال جاری طرح اعطای تابعیت از طریق مادر را رد کرد. دیدگاه وزارت امور خارجه در این باره چیست؟

اصولا در دنیا سیستم تابعیت بر دو اصل استوار است. خون و خاک. اگر پدر کودکی ایرانی باشد در هر جای دنیا که به دنیا بیاید، ایرانی‌ محسوب می‌شود. نسب به پدر می‌رسد و قانون تابعیت ایران نسب مادری را نمی‌پذیرد.

در تابعیت فرزند، نسب پدر شرط است. بنا بر اصل خاک، کودک در هر کشوری به دنیا بیایید، معمولا تابعیت همان کشور به او تعلق می‌گیرد. اگر فرزند از مادری ایرانی و پدری غیر ایرانی


دانلود با لینک مستقیم


تابعیت

دانلود مقاله کامل درباره پشم گوسفندان ایرانی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله کامل درباره پشم گوسفندان ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

پشم گوسفندان ایرانی

نگاهی به پشم نژادهای مختلف گوسفندان ایران با تاکید بر نزادهای خراسانی

 واژگان کلیدی :گوسفند بلوچی ، کردی ،جعد ،پشم بهاره ،پشم پاییزه ،پشم نیم شور ،پشم ناشور

چکیده مقاله : حدود %70 مواد اولیه مصرفی قالی ایران پشم است. از ضرورت های اولیه ارتقای کیفیت قالی ایرانی توجه به پشم مصرفی آن است .در طول در طول دو دهه اخیر بلحاظ عدم توجه به پشم ضربات جبران ناپذیری بر پیکره قالی ایران وارد شده است . در این مقاله تلاش گردیده است با مطالعه موردی انواع پشم گوسفندان استان خراسان جایکاه آن در قالیبافی ایران از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد. شناسایی ویژگی های پشم گوسفندان ایرانی و مزیت نسبی آنها در استفاده در قالی ایران از دیگر اهداف نگارش مقاله بوده وتامل بیشتری در مورد نژادهای خراسانی بعمل امده است.

مقدمه: یقینا یکی از مهمترین دلایل توسعه قالیبافی د رمناطق کوهستانی وجود اصلی ترین ماده اولیه مورد نیاز این هنر و صنعت همانا پشم بوده است . نگاهی به فرش مناطق مختلف ایران در طول تاریخ نیز نشانگر صحت این نظر می باشد که قالیبافی در مناطقی از توسعه کمی و کیفی برخور دار بوده است که اصولاً در آن مناطق پرورش گوسفند وجود داشته و گوسفندان آن مناطق دارای پشم قابل توجه و کیفی می باشند. اگر بنا به نظر محقق بزرگوار سیاووش آزادی مبدا اولیه فرشبافی در میان عشایر بوده و از آنجا به روستا و سپس به شهر و حتی به دربار راه یافته ، مهمترین دلیل آن وجود پشم گوسفندان عشایر بوده است .نگاهی به قالیهای بیادگار مانده از دوره شکوه ،عظمت و اوج قالی ایرانی و بررسی کیفیت مواد اولیه مصرفی آنها براین نکته تاکید دارد که قالی ایران با استفاده از پشم گوسفندان ایرانی توانسته است به نقطه اوج خود برسد .

بیان مساله:قریب به 70% پشم گوسفند ایرانی در قالیبافی مصرف میگردد.شناخت و معرفت نسبت به ویژگیهای پشم گوسفندان و مزایا و محدودیتهای آنها می تواند بخشی از مشکلات فراروی قالی ایران را برطرف نماید.انجام اقدامات اساسی در فرایند تهیه خامه قالی اعم از تقویت نژادهای مناسب ،رعایت اصول پرورش پشم و پشم چینی،سورت و شستسشوی علمی،ریس و رنگرزی مطلوب در افزایش ارزش افزوده قالیبافی موثر است.بنا براین مساله اصلی آن است که آیا اصولا پشم گوسفندان ایرانی یا حداقل بخشی از آن دارای مزیت نسبی جهت مصرف در قالیبافی میباشد؟نژادهای برنر کدامند؟چگونه میتوان از پتانسیلهای بالقوه موجود استفاده نمود؟دردو دهه اخیر بدلیل اختلاف قیمت شدیدی که بین پشم و گوشت بوجود آمده انگیزه پشم چینی بهنگام ذبح گوسفند کاهش یافته،درنتیجه یکی از مهمترین چالشهای فرش ایرانی کاربرد پشم دباغی شده درقالیبافی است.خروج پشم از مرزهای شرقی و واردات آن به خاطر بخش نساجی و استفاده از این الیاف در فرایند تهیه خامه قالی ابهام دارد!بنا بر این موضوع فراوری و پرورش پشم یکی از مهمترین موارد موثردر کیفیت قالی است.استفاده از پشم مناسب در تولید خامه قالی از بسیاری عیوب فرش همچون دورنگی،رگه دار شدن ،نمدی شدن ،بری بری شدن ،ذرتی شدن ،عدم شفافیت رنگی جلوگیری نموده ضمن آنکه چگونگی استفاذه از آن نقش موثری در قیمت تمام شده فرش بافته شده دارد .

مواد و روش ها :در این مقاله تلاش گردیده است ضمن استفاده از برخی منابع موجود در زمینه پشم اعم از کتب ،مقالات ،پایان نامه های دانشگاهی از نژاد های مختلف گوسفندان خراسان نمونه برداری و با همکاری آزمایشگاه الیاف شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد طبس مشخصه های مختلف الیاف پشمی موجود در خراسان منجمله طول الیاف ،قطر الیاف ،تعداد وجعد … و همچنین میزان رنگ پذیری و شفافیت رنگی آنها محاسبه شود. همچنین با مشاهده قالیهای بافته شده با هریک از این پشم ها تلاش گردید که مزایا و محدودیت های کاربرد در انواع پشم مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .همچنین به منظور اشراف مقاله بر نتایج حاصل از کاربرد پشم های مختلف با عوامل جمع آوری پشم در مناطق مختلف استان بالاخص در منطقه بشرویه فردوس ،سربیشه بیر جند ،تولیدکنندگان فرش دستباف ،پیش کسوتان فرش و تعدادی از مدیران واحد های ریسندگی و پشم شوئی مصاحبه عمیق به عمل آمد .

یافته ها: از دویست نوع نژاد گوسفندی که بصورت شناخته شده در سراسر جهان پراکنده شده اند بالغ بر 28 نژاد مختلف گوسفند در ایران مورد شناسایی قرار گرفته اند که عبارتند از: بلوچ ، سنجابی ،مهربانی ،شال ،مغانی ،کلکوهی ،قره گل ،کبود شیراز ،قزل ،افشاری ،ترکی ،ماکویی ،فراهانی ،کرمانی ،بختیاری ،سنگسری ،نائینی ،زندی ،لری ،کردی ،زل ،جمهور ،ترکا شوند مریوان ،خویی ،وارتیه شاهپور ،ارومیه ،مکری سیاه .

از میان نژادهای فوق الذکر پشم نژادهای بلوچی ، کلکوهی ، بختیاری ، ماکویی ، به رنگ سفید و گوسفند نژاد فراهانی دارای پشم متمایل به سفید نخودی و نژادهای کرمانی ، ترکی ، افشاری و مغانی دارای پشمی به رنگ سفید متمایل به شکری و مابقی نژادها پشم آنها به رنگ های متنوع میباشد . مطابق با آمارهای موجود در وزارت جهاد کشاورزی بالغ بر هفتاد میلیون راس گوسفند در ایران وجود دارد که بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به گوسفندان بلوچی با2/ 29.%، سنجابی با8/10%، مغانی با7/9%، قره گل خاکستری با 9%، کردی 9/6%، زل 2/6%، قره گل سیاه6% و لری بختیاری 2/5% ،کمترین نژادها به ترتیب مربوط به نژادهای سنگسری 4%، افشاری و ماکویی هر کدام 2/3%، مهربانی 7/2%، سایر نژادها 6/3% میباشد . تولید پشم در گوسفندان نژادهای مختلف متفاوت بوده که بیشترین تولید مربوط به گوسفند نژاد بختیاری بین 3-4 کیلوگرم و نژادهای خراسانی گوسفند بلوچی 5/1-5/2 کیلوگرم ، قره گل با 2-3 کیلو ، کردی 5/1-2 کیلو و مغانی با 5/1-5/2کیلو تولید پشم دارند بیشترین درصد راندمان پشم گوسفندان ایرانی مربوط به واریته رضائیه با 74-94% و کمترین آن مربوط به واریته مکری با 44% می باشد . درصد راندمان در بین گوسفندان خراسانی به ترتیب بلوچی با 50-65%، قره گل 45-50%، کردی با 50-55%، و مغانی 65% می باشد . از نظر ظرافت پشم گوسفندان بلوچی با 18-31 میکرون ، شال با 28-34 میکرون ، فراهانی با 25-28میکرون ، کرمانی با 23-27میکرون ، زندی با 22-23میکرون ظریفترین پشم های گوسفندان ایرانی محسوب میگردند. نژاد کردی با 31-35 میکرون و نژاد قره گل با 35-40 میکرون ضخیمترین پشم خراسانی است و واریته های مکری با 40-45 میکرون، قزل با 35-40 میکرون ، مریوان با 40-42 میکرون دارای بیشترین ضخامت و قطر الیاف در بین گوسفندان ایرانی می باشند. ضخامت مابقی نژادها بین 25-35 میکرون میباشد . طول الیاف گوسفندان دارای پشم ظریف ایرانی بین 11-16 سانتی متر ، پشم متوسط بین 16-20 سانتی متر و پشم ضخیم بین 20-24 سانتی متر میباشد . گوسفندان مریوان و قزل با 8 سانتی متر ، سنگسری با 11 سانتی متر واریته رضاییه با 8-10 سانتی متر دارای کمترین طول الیاف و گوسفند واریته مکری با 24 سانتی متر در طول الیاف بلند ترین الیاف را دارا ست . تعداد جعد در ده سانتی متر در مورد نژادهای مختلف گوسفندان ایرانی نیز متنوع است. گوسفندان کلکوهی ، رضائیه ، بلوچ و زندی به ترتیب با 60،55،50،45 در هر 10 سانتی متر دارای بیشترین جعد و گوسفندان لری با 10 جعد کمترین جعد را داراست . تجعد سایر نژادها نیز بین 25-40 در هر ده سانتی متر میباشد .

نسبت پشم سفید به پشم رنگی و الوان نیز در بین استان های مختلف متفاوت است استان کرمانشاه با نسبت 95% پشم سفید به الوان و پس از ان استان های خراسان ، اذربایجان ، خوزستان ، کردستان و و مازندران به ترتیب با 85%،75%،50%،30%و 10% پشم سفید نسبت به پشم الوان در رده های بعدی قرار دارند.

از نقطه نظر نرمی و زبری پشم گوسفندان ایرانی را به سه گروه نرم ، نیمه زبر و زبر طبقه بندی می نمایند که پشم نرم بیشتر در خراسان و بخش هایی از استان های کرمان و خوزستان ، پشم نیمه زبر بیشتر در استان های مازندران ، کردستان و تعدادی از شهرهای استان خراسان تولید میگردد .

با توجه به شاخص های مرغوبیت پشم برای قالیبافی منجمله ظرافت ، نرمی ، جعد ، رنگ ، رنگ پذیری و شفافیت رنگی به ترتیب گوسفندان بلوچی خراسان ، عربی اهواز ، کرمانشاه ، ماکویی تولید کننده مرغوبترین پشم می باشند .

با عنایت به اینکه بالغ بر هفتاد میلیون راس گوسفند در ایران وجود دارد بنابراین اگر محصول نهایی هر گوسفند را معادل یک کیلو پشم شسته اماده ریس فرض نماییم و چنانچه 70% پشم تولیدی را قابل مصرف در قالیبافی فرض شود سالانه بالغ بر هفتاد هزار تن پشم در ایران تولید میگرددکه چهل و نه هزار تن آن آماده مصرف در قالیبافی است . از طرف دیگر چنانچه تولید فعلی فرش را بصورت میانگین سالانه پنج میلیون متر مربع فرض و برای تولید هر متر مربع فرش معادل چهار کیلو پشم ( با در نظر گرفتن افت ریسندگی )در نظر بگیریم تنها معادل بیست هزار تن پشم مورد نیاز بخش قالیبافی است . ملاحظه میگردد که نه تنها نیازی به واردات پشم برای تهیه خامه فالی نمی باشد که بخش قابل توجهی از پشم تولیدی را میتوان در سایر بخش های زیر مجموعه نساجی یا سابر دستبافته ها مورد استفاده قرارداد. واردات پشم بمنظور تهیه نخ ظریفتر یا تهیه خامه نرمتر و مخلوط نمودن با پشم داخلی انجام میگردد که تحقق این مورد با توجه بیشتر به نژادهایی که تولیدکننده پشم مرغوبترین میباشند امکانپذیر میباشد .

در استان خراسان نیز بالغ بر 15 میلیون گوسفند تولید کننده حداقل پانزده هزار تن پشم آماده ریسیدن می باشند و این در حالیست که در خراسان بزرگ بالغ بر یک میلیون متر مربع فرش در سال تولید میگردد چنانچه به ازای هر مترمربع چهار کیلوگرم پشم در نظر گرفته شود این استان بالغ بر یازده هزار تن پشم مازاد دارد. مشهورترین نژاد های گوسفندان استان خراسان از نظر کیفی به ترتیب بلوچی ،مغانی ،کردی و قره گل می باشد %75 گوسفندان استان از نژاد بلوچ ،%20 کردی ،%5 قره گل ،%5 مغانی ، %5 لر و باقیمانده نژاد های مختلف می باشد .مقر و زیستگاه اصلی گوسفندان بلوچی خراسان جنوبی و رضوی می باشد که با توجه به موقعیت اقلیمی بهترین نوع پشم در منطقه بشرویه و سربیشه تولید می گردد .گوسفند بلوچی دوبار در سال چیده می شود .لازم به ذکر است که عمده ترین هدف پرورش گوسفند بلوچی پشم آن می باشد و هدف های دیگر منجمله گوشت و شیر و … از اهمیت کمتری بر خور دار است .نژاد مغانی گوشتی است و زیستگاه اصلی آن دشت مغان و شهرستان ها ی سراب ،مشکین شهر ،اهر و اردبیل می باشد و از آنجا به خراسان آورده شده. رنگ پشم گوسفند مغانی سفید نخودی و شکری و بنابراین نسبت به گوسفند بلوچ از اهمیت کمتری برخوردار است .همچنین از نظر نرمی نیز بهیچوجه قابل مقایسه با پشم بلوچی نمی باشد و فوق العاده خشن می باشد .چون این الیاف دارای مدولای بزرگ می باشد شفافیت رنگی ندارد و استفاده از آن در قالیبافی اصولاً توصیه نمی گردد .نژاد کردی عمدتاً در نواحی شمال استان خراسان توسط قبایل کردی که از دوره صفویه به این منطقه مهاجرت نموده اند پرورش داده میشود. بلحاظ سرما تنها یکبار در سال چیده می شود. رنگ پشم گوسفند کردی از نخودی تیره تا خرمایی و قهوه ای می باشد. لذا برای بافت سفره های کردی خراسان مصرف می شود . گوسفند قره گل عمدناَ به لحاظ پوست آن پرورش داده می شود و پشم آن نسبت به سایر نژادها از اهمیت بسیار کمی برخوردار است .پشم گوسفد بلوچی نسبت به گوسفند کردی ازقدرت جذب رنگ بیشتری برخوردار است و نسبت به گوسفند مغانی نیز همینطور.در شرایط مساوی راندمان پشم بلوچی در بافت قالی نسبت به سایر نژاد های پرورش داده شده در سطح استان %150 است. بطوریکه برای هر متر مربع قالی تجاری 5/2 کیلو خانه پشمی بلوچ مصرف میگردد .در مورد نژاد کردی این مقداربه75/3 کیلو گرم میرسد . تهیه مخلوطی شامل %60 بلوچ %20 کردی %20 مغانی میتواند ضمن تامین نسبی مرغوبیت قیمت تمام شده آن را تا حدود زیادی کاهش دهد، به شرط آن که عملیا ت حلاجی ومخلوط کنی با دقت خاصی انجام گردد .

تجزیه و تحلیل یافته ها : یافته های تحقیقی حاکی از آن است که :

پشم تولیدی در داخل کشور کشور نیاز قالیبافی کشور را تامین می نماید و نیازی به واردات پشم از خارج از کشور نمی باشد .

بر خلاف تصور بسیاری پشم گوسفندان ایرانی با لاخص نژادهای بلوچی ،کرمانی ،نائینی ،کلکوهی ،ماکویی ،فراهانی ،عربی اهواز ،مرغوب ترین الیاف برای بافت قالی های ظریف می باشند این الیاف دارای درخشش رنگی فوق العاده بوده در مقابل عملیات نمدی شدن نسبت به پشم مرینوس از مقاومت بیشتری برخوردار است .

بمنظور نجات قالی ایران می بایست راهکارهایی اندیشیده شود که قیمت پشم معادل قیمت گوشت از دامداران خریداری و مابه تفاوت آن به صورت یارانه از طرف مرکز ملی فرش ایران یا وزارت جهاد کشاورزی به دامدار پرداخت گردد .این مورد در مورد گوسفندانی که دارای پشم سفید و ظریف و نرم میباشد از اهمیت بیشتری برخور دار است

موادرنگرزی طبیعی تکمیل کننده جلوه و زیبایی و درخشندگی خامه پشمی تهیه شده از الیاف گوسفندان نژادهایی همچون بلوچی ،کرمانی ، ،عربی اهواز و … می باشند حتی الامکان برای رنگرزی خامه قالی تهیه شده از پشم ایرانی می بایست از مواد رنگرزی طبیعی استفاده شود .

بهداشتی نمودن آغل گوسفندان ، آموزشی پشم چینی و استفاده ار ماشین های پشم چینی برقی ،تهیه مخلوط مناسب در کارخانه پشم ریسی ،شستشوی مناسب پشم قبل و بعد از عملیات ریسندگی، کیفیت خامه پشمی را فوق العاده ارتقا می دهد.

شستشوی گوسفند قبل از پشم چینی باعث کاهش هزینه های مربوط به عمل آوری خامه پشمی می شود ضمن آن که برای گوسفند نیز مزایای قابل توجهی دارد .

7-همکاری مستمر ارگانهای ذیربط منجمله مرکز ملی فرش/جهاد کشاورزی/دامپزشکی و اتحادیه های ضروری است.

8-نجات فرش ایرانی در گرو توجه به مواد اولیه بالاخص پشم است، انجام پزوهشهای اساسی در این زمینه ضروری است

 

گیاهان رنگزا - درخت بقم

گیاهان رنگزا - درخت بقم

Logwood

ترجمه و تنظیم : مهندس روفیا توفیقی

مأخذ : Dye plants and dyeing by John and Margaret Cannon

درخت بقم‌‍‍، گیاه بومی نواحی گرمسیر آمریکای مرکزی و بخشهای شمالی آمریکای جنوبی می‌باشد و در این مناطق به همان خوبی که در جزایر هند شرقی، هند و چین، خاور دور، جزایر آنتیل واقع در دهانه خلیج مکزیک، برزیل، هندوستان، غنا و ماداگاسکار رشد و نمو می‌کند قادر به ادامه حیات می‌باشد. ارتفاع درخت بقم به 15 متر می‌رسد، تنه گیاه قرمز رنگ است و با گذشت زمان و بالا رفتن سن گیاه در تنه، گره‌ها و پیچ و تاب‌هایی ایجاد شده و پوشیده از تیغ می‌گردد.

برگهای کوچک قلبی شکل وارونه در کنار هم به صورت پر مانند ردیف شده‌اند. گلهای زرد خوشه‌ای معطر در انتهای ساق برگها قرار دارند. غلاف‌های محتوی دانه که مسطح می‌باشند شبیه بال یا پره می‌باشند که بین 5-5/3 سانتیمتر طول داشته و حدود 4-1 دانه داخل آنها قرار گرفته است.

اگر چه گیاه از طریق دانه به راحتی تکثیر می‌شود و نیاز به شرایط خاصی ندارد ولی برای گل دهی نیاز به شرایط آب و هوایی گرمسیری دارد.

این گیاه اولین بار در قرن شانزدهم میلادی توسط فاتحان اسپانیایی در مکزیک کشف شد اما احتمالاً قبل از آن نیز توسط اقوام آزتک مورد استفاده قرار گرفته است. این رنگزا پس از کشف به اسپانیا و از آن جا به سرعت به مناطق دیگر اروپا فرستاده شد. تاریخ ورود آن به انگلستان به اواسط قرن شانزدهم میلادی بازمی‌گردد. در سال 1581 در انگلستان قانونی در رابطه با منع ورود این رنگزا به منظور حمایت از پرورش دهندگان داخلی نیل به تصویب رسید اما همچنان بصورت قاچاق وارد می‌شد. در آن دوران روشهای دندانه دادن بسیار ابتدائی بود و آشکارا چندان مؤثر نبودند و این احتمالاً اعتبار رنگزاهای آبی را به واسطة ثبات پایین، تحت تاثیر قرار می‌داد. گیاه بقم گرچه بیشتر در آن دوره به عنوان رنگزای مشکی به کار می‌رفت اما پس از لغو قانون منع ورود در سال 1661، به مقدار فراوان وارد شد. به موازات افزایش اهمیت این گیاه به عنوان یک رنگزا، کشت آن در جامائیکا و بلیز (با نام قبلی هندوراس بریتانیائی که از مستعمرات انگلستان بود) آغاز شده بود که گفته می‌شد رشد و ترقی خود را به عنوان یک مستعمره مرهون گیاه بقم بوده‌اند.

کشمکش‌ها و نزاع‌های ما بین اسپانیایی‌ها و انگلیسی‌ها بر سر بهره‌برداری بیشتر از چوب، به طور فزاینده‌ای شدت می‌گرفت و باعث بوجود آمدن جنگ‌ها و غارت‌های دریائی توسط راهزنان و دزدان دریائی شده بود. پونتینگ (1980) دربارة تاریخچة این جدالها گزارش‌هائی تدوین کرده است. درختان کشت شده در جزائی هند و چین و جامائیکا به سرعت رشد می‌کردند و از آنجا کنده‌های چوب بقم در مقیاس فراوان به اروپا و آمریکای شمالی فرستاده می‌شد.

بقم هنوز هم به عنوان یک ماده رنگزای مهمّ باقی مانده است. کاردن (1990) گزارش داده که از سال 1943 تاکنون بیش از 000/70 تن در سال از این رنگزا در نقاط مختلف جهان مورد استفاده قرار گرفته است و تا همین اواخر نیز از این ماده به عنوان رنگ مشکی برای رنگرزی ابریشم استفاده شده است و هنوز هم برای رنگرزی نایلون مورد استفاده قرار می‌گیرد و اهمیت آن بدلیل آن است که به عنوان رنگزای طبیعی به محیط زیست آسیب وارد نمی‌کند.

رنگزای بقم در مغز چوب قرار دارد و در عملیات رنگرزی قابل دستیابی می‌باشد. چوب را به قطعات کوچک خرد نموده و به مدّت 20 ساعت خیس می‌گذارند سپس به مدّت نیم ساعت یا کمی بیشتر می‌جوشانند.

30 گرم چیپس بقم برای رنگرزی 100 گرم پشم در یک شید پر رنگ کافی می‌باشد. چیپس‌ها را می‌توان دوباره برای تولید شیدهای روشن‌تر استفاده کرد. از چوب بقم چندین رنگ مختلف می‌توان بدست آورد که این رنگها عبارتند از آبی، بنفش و مشکی.

تجربه نشان داده که با استفاده از قطعات چوب پودر شدة خشک (بدون خیساندن) و ریختن در آب جوش می‌توان یک گروه رنگ بسیار جالب بدست آورد. با روش جوشاندن سریع می‌توان شید آبی کمرنگ را بر روی پشم فاقد دندانه، آبی مایل به صورتی بر روی پشم دندانه داده شده با کروم و آبی پروس بر روی پشم دندانه داده شده با مس بدست آورد. با افزودن قلیائی به حمام رنگرزی رنگهای تیره‌تری را می‌توان ایجاد نمود. در حالی که افزودن اسید به حمام نتایج متفاوتی ارائه می‌دهد. هنگام رنگرزی پشم با دندانه، چنانچه از دندانه آلوم استفاده شود، رنگ خرمایی، با دندانه کروم رنگ قهوه‌ای مایل به ارغوانی و با دندانة مس رنگ مشکی روی ایجاد می‌گردد. در


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره پشم گوسفندان ایرانی

تعریف رابطه

اختصاصی از هایدی تعریف رابطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

تعریف رابطه از دید یک زبان شناسی ایرانی :

ارتباط شاخه علمی تازه ای است که از تلفیق ریاضیات فیزیک ، روانشناسی ، زیست شناسی ، و زبان شناسی ، به وجود آمده است .

در فرهنگ لغت و بستر :

عمل ارتباط بر قرار کردن تعریف و از معادلهایی نظیر : رساندن ، بخشیدن انتقال دادن، آگاه ساختن ، مکالمه و مراوده داشتن استفاده شده است که می توان از طریق کلمات، حروف ، پیامها ، کنفرانسها ، مکانبه ها و دیگرراهها انجام گیرد .

در فرهنگ لغت معین :

ارتباط یک بار بصورت مصدر متعدی و بار دیگر اسم مصدر معنی کرده است .

مصدر متعدی شامل ربط دادن ، بستن ، بربستن چیزی با چیز دیگر

اسهم مصدر : بستگی ، پیوند ، پیوستگی ، رابطه

تعریف ارتباط از دید زندان :

داشتن رابطه سالم یا نا سالم بین دو یا چند نفر با هم به منظور رسیدن به هدف یا اهداف خاص

موضوع : نحوه ارتباط زندانی با زندانیان

مقدمه :

نظم و قانونمندی و سر نوشت حقایقی است که هر عقل و طنیت سلیم و سالمی پی به اهمیت آنها برده و کاملاٌ می شناسد و طبیعی است که قابل ادراک می باشد در طی اعصار و قرون متمادی از پیدایش موجودی بنام بشر بنا به نیازهایی که به یکدیگر دارند باعث پیدایش یکسری آداب و فرهنگهای متشابه گاه متفاوت با دیگر مناطق گردیده که تحت تاثیر آنها این انسان در قالب آنها به حیات خویش ادامه بدهد .

خود سری و خود محوری و نا هماهنگی در روابط اجتماعی و در مقابله با قوانین حاکم همواره و همه جا مایه انحراف و انحطاط فرهنگی ، اجتماعی و اخلاقی است و اینگونه است که قانونمندی انسانها شرط لازم تعالی و تکامل و موفقیت آنها است .

این انسان همیشه با سوالاتی در مقابله است اینکه هدف از خلقت آن چیست و در این جهان با خود و با دیگران چگونه باید باشیم و اینکه چه چیز مطلوب و چه چیز نا مطلوب است و دهها و صدها سوال دیگرمطابق با حقایق موجود در کشور درصدی از مردم چندین روز یا ماه یا سال از عمر خود را در زندان بسر می برند . و این پدیده شرایط خانوادگی و روحی و روانی خاصی برای آنها ایجاد می کند بنابراین توجه جدی به این درصد از جامعه که به دلایل مختلف در زندان بسر می برند کاملاٌ محسوس است که چرا که فرد زندانی خود از بطن جامعه بر خواسته است و شاید ما ( منظور کلیه مسئولین است ) اگر زمینه راه همواره می گردیم پا به این چهار دیواری نمی گذاشتند ، و هم اینکه پا به زندان می گذارند وارد جامعه جدید شده است .

و در راستای اهداف اصلاحی مجازات در حالیکه زندان بعنوان یکی از آخرین گزینه ها برای تنبیه مجرمین و معترفین به حقوق دیگران برگزیده می شود و به همین لحاظ جمعیت کیفری زندانها رو به افزایش گذاشته است در این جا وظیفه ما این است که راهکارهایی را بوجود آوردیم تا فرد مجرم، تنبیه و اصلاح شده برای ورود به جامعه بیرون آمادگی حضوری سالم در کنار خانواده و یک زندگی پاک و شرافتمندانه در جامعه را بیاید .

هرگونه رفتار زندانی با زندانیان اگر خارج از هنجارهای سالم جامعه باشد به بیراهر می رود در حالیکه ما در یک حدیث نبوی داریم تاثیر دوست را آن این است :

اوحش الوحشه قرین السوء

عامل بدترین – بدیها – همدم بد است

انواع ارتباط بین زندانیان :

ارتباط اجتماعی – سالم – ناسالم

ارتباط سالم : لازم به توضیح است که اول خوابگاه را شناسایی کنیم بعد به روابط درون خوابگاهها بپردازیم هر خوابگاه که معمولاٍ بر اساس جرم چیده می شود شامل چندین اتاق است و هر اتاق شامل چندین حجره ( کفی ) و در هر حجره چندین زندانی زندگی می کنند.

در اتاقهای که توضیح داده شده افراد گوناگون با قومیت های گوناگون و گاه با مذاهب گوناگون در چار چوب مقرارت و قوانینی که تعدادی از آنها توسط مدیریت زندان و تعدادی توسط خود مدد جویان وضع می گردد ملزم به رعایت آن می باشند و چون هر خوابگاه از تعدادی از این اتاقها تشکل شده است برای برقراری نظم و انظباط بین کلیه اتاقها افرادی توسط دایره زندان که معمولاٌ از لحاظ سنی ، سواد و فهم و شعوردر سطح بالاتری می باشد انتخاب شده و تبدیل به پلی بین زندانیان و دایره می شود که اصطلاحات مسئول بند ( (وکل بند)) معاون آن ، رابطه بهداری ، مسئول تلفن ، مسئول فروشگاه بند روی آنها گذاشته شده است و هر کدام وظایف خاص خود را دارند .

مسئول بند و معاون آن وظایفی از جمله انتقال کمبودهای بند مانند تاسیساتی و بهداشتی وهمچنین انتقال مشکلات مدد جویان به مسئولین زندان را دارند و خود باید با سیاستی که به خرج می دهند باعث آرامش درون بند گردند و معمولاٌ بسیاری از نزاعهای درون بند را قبل از اینکه به دایره کشیده شود بصورت که منشانه یا ریش سفیدی حل می کنند و اگر حل نشود به مسئولین اطلاع داده تا اقدام لازم شود .


دانلود با لینک مستقیم


تعریف رابطه