لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 69
نیروگاه برق
مقدمه
نیروگاههای آبی ، سازههای عظیم و پیچیدهای هستندکه در زمانی طولانی و با صرف هزینههای بسیار بنا میشوند. در کنار تولید برق، با احداث سدها و ایجاد مخازن تغییرات زیست محیطی و تحولات بسیاری در شرایط زندگی و توسعه اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی منطقه اجرای طرح پدید میآید. در کشورهایی نظیر ایران که از کمبود منابع سرمایهگذاری رنج میبرد و ظرفیتهای شناخته و ناشنانخته بسیارری جهت احداث نیروگاههای آبی در اختیار دارد، استراتژی توسعه نیروگاههای آبی نمیتواند فارغ از جنبههای دیگر توسعه کشور باشد. تا زمانیکه منبع اصلی سرمایهگذاری در این بخش در اختیار دولت و حکومت مرکزی است و امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی بصورت واقعی و موثر فراهم نشده است تداوم سرمایهگذاری در زمان منطقی جهت بالفعل ساختن این ظرفیتها در گرو پیشرفتهای ملموس و همهجانبه در منطقه اجرای طرح میباشد. طرحهای سد و نیروگاه کرخه و سد و نیروگاه کارون3 که هزینه آن به ترتیب در حدود 400 و 650 میلیارد تومان برآورد میشود مثالهای روشنی در این بحث میباشند. دریاچههای جدید، توسعه فعالیتهای کشاورزی، دامداری، گردشگری، جابجایی و اسکان مجدد روستاهای منطقه اجرای طرح، افزایش اشتغال صنعتی و خدماتی در دوره اجرای طرح و ایجاد فرصت جهت کسب مهارتهای مختلف و همچنین افزایش اشتغال کشاورزی، دامداری، خدماتی و صنعتی پس از شروع بهرهبرداری از نتایج مستقیم و غیرمستقیم این دو طرح میباشد. اگر این فرصتها در جهت تغییر سیمای منطقه طرح و توسعه همهجانبه مورد توجه قرار نگیرد. تداوم سرمایهگذاری در نیروگاههای آبی با محدودیتهای زیادی مواجه خواهند شد، حال آنکه اگر احداث یک نیروگاه آبی مترادف با ارمغان توسعه و پیشرفت برای هر منطقه باشد به جهت جلوگیری مناسب در تخصیص منابغ محدود خواهد انجامید. پروژههای سدهای بزرگ برقابی از جمله سرمایهگذاریهای کلان محسوب میشوند که معمولاً به بیش از دو میلیارد دلار سرمایه نیاز دارند. اگر با معیارهای اقتصادی بینالمللی بسنجیم، در ایران نیز طرحهای کارون 3 و کرخه (شامل شبکههای آبیاری و زهکشی) با سرمایهگذاری در حدود یک میلیارد دلار ساخته شدهاند. چنین پروژههای بزرگی که معمولاً با یک یا چند هدف معین اجرا میشوند، امکانات و ظرفیتهای بالقوهای در پیرامون خود ایجاد میکنند. این آثار و پتانسیلها را میتوان در سه دورهی قبل از ساخت (مطالعه و طراحی)، حین ساخت و پس از ساخت (بهرهبرداری و از کاراندازی) مورد بررسی قرار داد. 1-پتانسیلها و آثار قبل از ساخت مرحله مطالعات و طراحی سدهای بزرگ بسیار طولانی است و نتایج آن مهمترین سند برای تصمیمگیری در خصوص احداث سدها بشمار میآید. از طرف دیگر تاخیر جدی بین تصمیمگیری برای احداث یک سد و تامین مالی برای شروع اجرای آن وجود دارد در این دوران، سرمایهگذاری در منطقه طرح دچار تزلزل خواهد بود . از یک طرف ممکن است بخش خصوصی یا دولتی که قصد سرمایهگذاری در منطقه را دارد بدلیل ترس از به زیر آب رفتن سرمایه خود دست از سرمایهگذاری بکشد و عملاً منطقه را از نظر رونق اقتصادی با مشکل مواجه سازد. از طرف دیگر ممکن است دستگاههای دولتی و یا کشاورزانی که از محدوده اجرای طرح کاملاً آگاه نیستند و یا نسبت به زمان شروع و پایان پروژه اطمینان کافی ندارند، اقدام به طراحی و سرمایهگذاری در جایی کنندکه بزودی و پس از شروع احداث در محدوده دریاچه سد قرار گیرد. از این نمونه پیرامون سدهای کرخه، کارون 3 و کارون4 موارد فراوانی به چشم میخورد. حدود 21 کیلومتر مسیر سخت جاده روستایی و شوسه در ساحل چپ رودخانه کارون 3 ساخته شده، بخشی از جاده ایذه به شهرکرد که در دوران مطالعات و طراحی سد کارون4 ساخته شده و یک دستگاه پل روستایی در حاشیه دریاچه کرخه به زیر آب خواهد رفت. همچنین تعداد 12 واحد ساختمان بهداشتی، آموزشی و تاسیسات آبرسانی در روستاهای واقع در مخزن کارون3 نیز که در حین سالهای طراحی پروژه ساخته شدهاند، در اثر آبگیری تخریب خواهند شد. این موارد که قطعاً دوبارهکاری و اتلاف سرمایه محسوب میشود، ناشی از فقدان یک سازمان همه جانبهنگر در محدوده ساخت سدهای بزرگ است. این نقیصه در جائیکه یک سرمایهگذاری عظیم در حال طراحی است کاملاً مشهود و در عین حال عواقب آن بسیار پرهزینه است. از سوی دیگر پتانسیلهایی برای پیشرفت و توسعه در منطقه طرح، همزمان با طراحی پروژه وجود دارد که در صورت عدم استفاده از این فرصتها، خود به تهدید تبدیل میشوند. هنگامی که یک پروژه سدسازی را طراحی میکنیم علاوه بر مسائل فنی آن، میدانیم که به نیروی انسانی متخصص، تکنسین و کارگر ماهر نیاز خواهد داشت. این یک فرصت برای منطقه خواهد بود تا در زمان اجرای پروژه نیازی به جذب نیروهای متخصص، تکنسین و کارگر ماهر از خارج منطقه نباشد. حدود 70% نیروی انسانی شاغل در زمان اجرای سدهای کرخه و کارون 3 بومی بودهاند ولی تقریباً بیش از 90% آنها کارگر ساده و غیرمتخصص میباشند. بعبارتی سهم منطقه از نیروی متخصص، تکنسین و کارگر ماهر شاغل در کل پروژه کمتر از 20% بوده است. این در حالیست که درست زمان طراحی سد و سالهای آغازین اجرای آن، ایجاد واحدهای دانشگاهی در شهرهای ایذه و دزفول و شوش در نزدیکی سدهای کارون3 و کرخه در دستور کار مسئولین مربوطه بوده است که برنامه آموزشی و تربیت نیروی انسانی آنها ارتباطی با نیروی انسانی مورد نیاز طرحهای مذکور و یا فعالیتهای پس از آن نداشته است. این به مفهوم تبدیل فرصت به تهدید است. مطالعه و طراحی راههای ارتباطی، کارخانجات و کارگاههای تولیدی و مانند اینها همزمان با مطالعه و طراحی سدهای بزرگ میتواند به ایجاد و بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوه و توسعه پایدار منطقهای کمک نماید. بعنوان نمونه سد کارون3 در فاصله 250 کیلومتری شهر اهواز قرار گرفته است و توسعه و بهبود محورهای ارتباطی در منطقه اجرای طرح نه تنها مورد توجه و اهتمام دستگاههای مربوطه نبوده بلکه طرحی که ادامه محور شهرکرد به اهواز پس از ایذه میباشد (محور باغملک
مقاله درباره نیروگاه برق