لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:30
برنامه ریزی تعمیرات اساسی :
فعالیتهای بازسازی به منظور احیاء مجدد تجهیزات مستهلک شده که عمر عملیاتی آنها به پایان رسیده است انجام میگیرد. بطور معمول، برای تجهیزات، یک عمر مفید و یا پریود بازسازی (مثلاً بصورت سال) تعریف میشود که با فرض اینکه تجهیزات مورد نظر بدون پیش آمدن مشکلی و بصورت استاندارد مورد بهرهبرداری قرار گیرند (و یا اینکه بنا به دلایلی مدتهای طولانی بصورت دپو در انبار باقی نمانده باشد) بایستی در پایان طول عمر مفیدشان بازسازی گردند. با این تعریف و مفهوم، بازسازی نیز میتواند یک فعالیت قابل پیشبینی باشد. لکن همیشه اینطور نبوده بلکه ممکن است بنا به دلایل مختلفی لازم شود که تجهیزات زودتر یا دیرتر از پریود تعریف شده برای آنها، بازسازی شوند. در این موارد ممکن است اپراتورها یا بازرسین، نیاز به بازسازی پیش از موعد را اعلام نمایند و یا سیستم تعمیر و نگهداری، پس از فرارسیدن زمان بازسازی و انجام بازرسی، امکان تأخیر و تعویق زمان بازسازی را مجاز بداند.
تعمیرات اساسی یا بازسازی، قبل از رسیدن دستگاه به یک حالت معین از شکست یا خرابی انجام میگیرد. اگر روند و برنامه استفاده از دستگاه در طول دوران بکارگیری برای سازمان مشخص باشد میتوان ادعا کرد که بازسازی یا تعمیرات اساسی، یک فعالیت قابل پیشبینی است و نقش پیشگیری از شکست دستگاه را ایفاء میکند.
در طول پریود تعمیرات اساسی یا بازسازی، تعمیرات جزئی روی دستگاه انجام میگیرد که این تعمیرات جزئی حسب مورد بصورت تعمیرات پیشگیری و یا بعد از خرابیهای جزئی دستگاه صورت میگیرد.
شکل زیر نتایج معمول از انجام تعمیرات جزئی، اساسی تا رسیدن به موعد جایگزینی را نشان میدهد؛
تعدادی از مشکلاتی که در اجرای سنتی تعمیرات اساسی در گذشته وجود داشت به شرح ذیل می باشد :
- در دوره در سرویس بودن تجهیزات هیچگونه سیستم نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه وجود نداشت و تجهیزات اغلب پس از خرابی و از کار افتادگی تحت تعمیر قرار می گرفتند.تفکر حاکم بر واحد نت و برنامه ریزان نیز سازماندهی امور بعد از خرابی بود.
- چنین تفکری وجود داشت که تعمیرات اساسی ، یعنی پیاده سازی و تعمیر کلیه تجهیزات و ماشین آلات کارخانه.در اصل تعمیرات اساسی به یک پروژه پیاده سازی و نصب و راه اندازی مجدد کارخانه بدل شده بود.
- تنظیم شدن برنامه ریزی بر اساس گروه های کاری باعث مشکلاتی در موارد مشترک، شده بود.( برای مثال در برنامه گروه برق به تعمیر الکتروموتوری اشاره شده بود که پیش نیاز آن دمونتاژ آن توسط گروه مکانیک بود، درحالی که گروه مکانیک اعلام می کرد هنوز موعد کار بر روی الکتروموتور مذکور مطابق برنامه اش را نرسیده است.)
- برنامه بسیار تئوری بود و آنچه در عمل رخ می داد بسیار متفاوت از برنامه بود.گرافها و گزارشها به مرور صوری و غیر واقعی شدند.
- به دلیل حجم بالای فعالیتهای تعمیراتی، کیفیت کار گروه های اجرایی پایین آمده بود و زمان به اندازه کافی برای انجام با دقت امور، وجود نداشت.
- به دلیل عدم انطباق فعالیتهایی که انجام می شد با آنچه در برنامه صوری بود به مرور و در عمل گروه های کاری بدون توجه به برنامه ، گسیخته و خارج از کنترل فعالیتهایشان را انجام می دادند.
مقاله درباره برنامه ریزی تعمیرات اساسی